زیتون ـ مهسا محمدی: چهل سال است که بخش بزرگی از سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران در سفارتخانه و کنسولگریها رقم میخورد. از زمانی که ایرانیان سرخوش از انقلاب ۵۷ از دیوارهای سفارت آمریکا در تهران بالا رفتند تا به امروز که مخالفان جمهوری اسلامی از بصره تا پاریس هم همان راه را در پیش گرفته و به کنسولگری و سفارت ایران حمله میکنند، این شکل نامتعارف سیاستورزی نقاط عطف مهمی را در تاریخ ایران رقم زد.
روی دیوارهای سفارت ایران، از بصره تا پاریس
صبح امروز صدا و سیمای جمهوری اسلامی از حمله به سفارت ایران در پاریس خبر دادند. این گزارشها حاکی از آن است که خساراتی به ساختمان این سفارت وارد شده، شیشههای آن شکسته و به پرچم ایران تعرض شده است.
با وجود اینکه تابهحال کسی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است خبرگزاریهای تسنیم و فارس میگویند که عاملان حمله به سفارت ایران اعضای حزب کومله زحمتکشان بود.
در صورت صحت این ادعا، این حمله میتواند در پاسخ به حمله موشکی هفته گذشته سپاه پاسداران به مواضع حزب دموکرات کردستان و حزب دموکرات کردستان ایران و اعدام همزمان ۳ زندانی کرد در زندان رجاییشهر کرج باشد.
بر اساس گزارشهای موجود قبل از این حمله در نزدیکی محل سفارت یک تجمع اعتراضی در جریان بود که برخی از معترضان پس از پایان آن به سوی سفارت ایران حرکت کردند.
ایران همچنین مدعی شده است که پلیس فرانسه از برنامه حمله به سفارت اطلاع داشته و به کارکنان ایرانی موضوع را اطلاع داده بود اما نیروهای پلیس در زمان حمله، اطراف سفارت را ترک کردند.
با این وجود سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به حمله به سفارت ایران در پاریس به سرزنشی ملایم بسنده کرد و گفت که «لازم است فرانسه نسبت به حفاظت از کلیه اماکن دیپلماتیک ایران در آن کشورتمهیدات و اقدامات جدی و لازم به عمل آورد.»
این اتفاق در حالی رخ داد که فقط یک هفته از حمله معترضان عراقی به سفارت ایران در بصره و به آتش کشیدن آن گذشته است.
با افزایش تنشهای داخلی در عراق در طی ماههای اخیر آتش این اعتراضها دامان ایران، به عنوان همسایهای که برای خود در آن کشور حق آب و گل قائل است، را هم گرفت. در پنجمین روز از دور جدید ناآرامیهای بصره، معترضان به سوی کنسولگری ایران هجوم بردند و آن را به آتش کشیدند.
هر چند بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، حمله به کنسولگری را محکوم کرده و خواهان مجازات عاملان آن شده است اما هیچ گزارشی از آسیب احتمالی کارکنان منتشر نشد. در کمتر از یک هفته کنسولگری جدید ایران در این شهر افتتاح شد و اخباری مبنی بر دلجویی «جمعی از مردم عراق» از ایرانیان به خاطر حمله «آشوبگران و بدخواهان روابط دوستانه و برادرانه ایران» رسید و عکس دلجوییکنندگان در حال نظافت ساختمان کنسولگری به آتش کشیده شده منتشر شد.
در اسفند ماه سال گذشته هم سفارت ایران در لندن آماج خشم گروهی دیگر از مخالفان جمهوری اسلامی قرار گرفت. داستان از این قرار بود که در روز جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ عدهای از هواداران صادق شیرازی، از مراجع تقلید ساکن در قم و منتقد جمهوری اسلامی، در اعتراض به دستگیری سید حسین شیرازی، فرزند و رییس دفتر صادق شیرازی با ورود به محوطه و بالکن سفارت ایران در لندن پرچم ایران را پایین کشیده و پرچم گروه خود را به نمایش درآوردند. حمله این افراد به صورت زنده از برخی شبکههای تلویزیونی ماهوارهای از جمله شبکه ماهوارهای فدک که گفته میشود وابسته به یاسر حبیب روحانی کویتی الاصل ساکن لندن است، پوشش دادهشد. پلیس دخالت کردهو ۴ نفر از تظاهرکنندگان را بازداشت کرد. سفیر انگلیس در تهران هم ضمن ابلاغ عذرخواهی رسمی دولت انگلیس گفت: «پلیس ضدشورش انگلیس در محل حضور یافته و اوضاع را تحت کنترل دارد. تمامی اقدامات لازم برای محافظت از جان دیپلماتهای ایران و جلوگیری از ورود مهاجمین به داخل سفارت به عمل آمده است.»
به سیاهه این تکوپاتکهای جمهوری و مخالفان و منتقدان داخلی و خارجیاش میتوان حمله مخالفان ایرانی ساکن برلین جمهوری اسلامی به سفارت ایران را هم افزود.
درآذر ماه سال ۹۱ بود که بنا بر اعلام پلیس برلین یک گروه ۳۰ نفره از مخالفان جمهوری اسلامی ایران با سنگ و کیسههای رنگی به ساختمان سفارت ایران حمله کردند که در این رابطه ۱۰ نفر بازداشت شدند؛ ساعاتی پس از این حمله نیز یک گروه که خود را جزو اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند مسوولیت این اقدام را به عهده گرفت.
برخی منابع دلیل این حادثه را اعتراض به حمایت ایران از غزه در جریان جنگ ۸ روزه با اسرائیل عنوان کردهاند و گروهی آن را ادامه ناآرامیهای سال ۸۸ در ایران میدانند. به هر روی ایران به شدت این حمله را محکوم کرد و به آلمان بابت کوتاهی اش در حفاظت از سفارت ایران انتقاد کرد و دولت آلمان نیز بابت آن عذرخواهی کرد.
ایران کدام کِشته را درو میکند؟
هر چند این روزها جمهوری اسلامی در حال دست و پنجه نرم کردن با مخالفانی است که قوانین بینالمللی را زیر پا میگذراند و به خاک ایران در کشور دیگر تعرض میکنند و بابت آن هم چند عذرخواهی و محکوم کردن خشک خالی دریافت میکند، اما نگاهی به تاریخ ۴۰ ساله ایران نشان از آن دارد که سیاست «تصرف سفارت» از بدعتهای ناپسندی است که خود این کشور باب آن را گشود.
ایرانیان پیش از انقلاب ۵۷ حمله به سفارت روسیه تزاری در بهمن ۱۲۰۷(فوریه ۱۸۲۸) را در کارنامه خود دارند. مجموعهای از اتفاقات از بسته شدن عهدنامه ترکمانچای گرفته تا قائله زنان گرجی که در منزل رجال ایرانی زندگی میکردند، اتفاقات را به سوی حمله به سفارت روسیه برد.
عدهای از مردم، به خواست مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد به سفارت روسیه حمله کردند، الکساندر گریبایدوف، وزیر مختار وقت روسیه و تعدادی از کارمندان این سفارت را کشتند . فتحعلی شاه قاجار دستپاچه و غافلگیر هیاتی را برای عذرخواهی به روسیه فرستاد و الماس بسیار بزرگی را، معروف به الماس شاه، به تزار روسیه پیشکش کرد تا قائله بخوابد.
در اولین تجربه پس از انقلاب ایران، «لانه جاسوسی» عنوانی بود که دانشجویان انقلابی تفنگ به دست به فتح آسان و بدون خونریزی خود در جنگ اعلام نشده با آمریکا دادند. تصرفی که خونهای آن برخلاف تجربه قبلی، پس از آن ۱۳ آبان و با شروع تحریمها علیه ایران ریخته شد و هنوز هم ادامه دارد.
دشمنی ایالات متحده بعد از آن اتفاقات با ایران آغاز شد و در جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم دامان مردم ایران را رها نکرد و حتی به قیمت استفاده عراق از سلاح شیمیایی ورق را به نفع ایران و محکومیت این کشور برنگرداند.
مهدی بازرگان، رییس دولت موقت، از مخالفان این حمله بود و علیرغم پذیرشی عمومی که برای این حرکت در میان نیروهای مختلف وجود داد، با اشاره به عواقب بینالمللی این ماجراجویی انقلابیون را برحذر داشت، اما او در جبهه اقلیت بود.
در طی سالهای بعد دولتمردان ایران که به نظر میرسید به مرور در حال فراگرفتن اصول روابط بینالمللی هستند مانع از تکرار اتفاقات مشابه شدند تا آذر ماه سال ۱۳۹۰.
در ۸ آذر سال ۱۳۹۰ اما جمعی از بسیجیها به سفارت بریتانیا در ایران حمله کردند. همزمان عدهای هم به باغ سفارت بریتانیا در منطقه قلهک حمله بردند و ۶ کارمند انگلیسی به گروگان گرفتند، اما این کارمندها به مراتب از گروگانهای سفارت آمریکا و روسیه خوششانستر بودند، کشته نشدند و لازم نبود برای آزادی ۴۴۴ روز صبر کنند و پس از چند ساعت و با حضور پلیس دیپلماتیک آزاد شدند.
بلافاصله پس از حمله وزارت امور خارجه و پلیس ایران از اقدام مهاجمان ابراز تأسف کرده اند، اما گروهی از مجلسیهای اصولگرا و امامان جمعه با آنان اعلام همدلی کردند.
در مجموع این بار برخلاف حمله به سفارت آمریکا مخالفان حمله در اقلیت نبودند. کار به جایی رسید که احمدینژاد رییسجمهور وقت برای رفع این اتهام از دولت خود آن را به گردن خود بریتانیا انداخت و گفت که این حمله عمدی و با هماهنگی بریتانیا صورت گرفتهاست و از پیشطراحیشده بود.
کار به تعطیل سفارت هر دو کشور و انتخاب کشورهای حافظ منافع برای هر کدام رسید. سفارت سوئد در تهران حافظ منافع دولت بریتانیا و سفارت عمان در لندن، حافظ منافع دولت ایران شد.
هنوز ایران در جوامع بینالمللی در حال پاسخگویی درباره حملات قبلی خود بود که در دی ماه سال ۱۳۹۴ پس از اعدام شیخ نمر، روحانی مخالف دولت عربستان در این کشور، عدههای از «حزباللهی»ها به کنسولگری این کشور در مشهد و سفارت آن در تهران حمله کردند.
دولت معتدل حسن روحانی حمله کنندگان را «عده ای خودسر» نامید. گزارشها حاکی از آن است که در طی این حمله که نیروی انتظامی و سپاه نیز حضور داشتند، هیچ مانعی در مقابل حمله کنندگان ایجاد نکردند . با این وجود دادستان عمومی و انقلاب تهران از بازداشت ۴۰ نفر از کسانی که در ورود به ساختمان سفارت سعودی نقش داشتند خبر داد و دادستان عمومی و انقلاب مشهد هم گفت که ۴ نفر در این رابطه دستگیر شدند.
این حمله به قطع روابط دیپلماتیک ایران با عربستان و تعدادی از کشورهای عربی مانند بحرین و امارات منجر شد، در داخل و خارج ایران محکوم شد و دیگر حتی ساکتین یا تاییدکنندگان حمله به سفارت بریتانیا را هم با خود نداشت.
این روزها به نظر میرسد که آمریکا و عربستان دو کشوری که روی دیوارهای سفارتشان رد پای پوتین «انقلابیون» ایران برجای مانده تبدیل به دو دشمن آشتیناپذیر ایران لااقل در مقطع فعلی شدهاند. از سوی دیگر سنت بالا رفتن از دیوار سفارتها که به مذاق مخالفان جمهوری اسلامی هم خوش آمده است، حاکمیت ایران را در خارج از مرزهای خود به زحمت میاندازد. بعید است زمانی که انقلابیون برخلاف توصیه بازرگان در حال زیرپا گذاشتن «تعهدات بینالمللی» بودند به این فکر کرده باشند که باید روزی به همان تعهدات برای دفاع از حاکمیت خود استناد کنند و بابت آن از دیگران طلبکار شوند.