رضا پهلوی، در جلسه سخنرانی در یکی از اندیشکدههای امپریالیستی آمریکا، پیشنهاد داد آمریکا و کشورهای اروپایی اموال ایران در خارج از کشور را ضبط کرده و آن ها را در اختیار «مخالفان دموکرات حکومت ایران» قرار دهند. او در ادامه خواستار این شد که نزدیکان دولتمردان ایرانی را به کشورهای غربی رفت و آمد میکنند و اموالشان را هم توقیف کنند.
رضا پهلوی که در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب ایران در انستیتو واشنگتن صحبت میکرد، ابتدا دیدگاههایش درباره آینده ایران را توضیح داد و سپس به سوالهای مهدی خلجی، یکی از پژوهشگران اندیشکده، پاسخ داد. برنامه با سوالهای حاضرین و خبرنگاران به پایان رسید.
رضا پهلوی که خود در چند سال گذشته متهم به دریافت پول و رشوه از عربستان و اسرائیل شده بود طبعا!! هرگونه کمک – مالی و غیر از آن- از جانب عربستان و اسرائیل به خود را رد کرد و گفت که اگر کشورهای غربی اموال حکومت ایران در خارج از کشور را مصادره کرده و در اختیار نیروهای «دموکرات» قرار دهند بهتر از آن است که آنها را به ایران بفرستند!!
البته رضا پهلوی خود را رهبر اپوزیسیون «دمکرات» ایران میخواند و طبعا آدرس اپوزیسیون دمکرات بی جهت نیست، به این معنی پهلوی در شرایطی که هنوز نه به دار است از یک کشور بیگانه و بدنام مثل آمریکا میخواهد که دارائی ها ایران ضبط و در اختیار او قرار دهد!
البته خاندان پهلوی در دزدی و چپاول اموال مردم ایران از نئولیبرالهای حاکم و آقازادگانشان عقب نمانده اند.
بر اساس تحقیقات روزنامه های بریتانیائی و آمریکائی «رئیس کل تشریفات دربار در آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در ۲۴ دیماه ۵۷ اعلام کرد. او دستور داد برچسبهای شناسایی چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون کاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد.
برچسبهای اختصاصی دربار اینک آماده شده بود تا به چمدانها و صندوقها الصاق گردد. دستور پر کردن و بستن چمدانها و صندوقها در روز ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ با تایید شاه و به دستور فرح صادر شد. فرح دستور داد ۳۸۴ عدد چمدان و صندوق بسته شود. یک تیم از افراد مورد تایید فرح جمعآوری و بستهبندی همهگونه عتیقه، جواهرات و الماسهای گرانبها، ساعتهای تمامطلا، تاج و نیمتاجهای تمام زمرد را بر عهده داشتند.
این گنجینه از جواهرات و عتیقهجات در مکانهای امن کاخ نیاوران نگهداری میشد. فرح پهلوی بر همه بستهبندیها نظارت کامل داشت. بستهبندی و جمعآوری دلارهای آمریکایی که از ماهها قبل نقدا جمع شده بودند توسط بخش مالی دربار انجام گردید. تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید و با وزن ۲ کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش دهها میلیون دلار به عنوان بخش اندکی از جواهرات ربوده شده سلطنتی هستند.
بستهبندی این گنجینهها سرعتی خاص را میطلبید که باید درون چمدانها و صندوقها جای داده شود. در جریان این بستهبندیها بسیاری از جواهرات توسط اعضای تیم بستهبندی دزدیده شد و هرگز ردپایی از آنها بهدست نیامد…».
رسانه وابسته به سلطنتطلبان مقیم انگلیس، شبکه ماهوارهای «من و تو» چندی پیش مصاحبهای ۳ ساعته با فرح پهلوی ترتیب داد و به مرور خاطرات او از هنگام خروج از ایران و اقامت در کشورهای مختلف تا زمان مرگ محمدرضا پهلوی پرداخت.
این شبکه تلویزیونی در این گفتوگو مدعی شد اموال شاه هنگام فرار از ایران تنها ۶۲ میلیون دلار بوده است! فرح پهلوی در این گفتوگو بارها با چشمانی اشکبار از شرایط بسیار سخت زندگی در خارج از ایران گفت اما اعلام نکرد اگر منابع مالی چندانی در اختیارشان نبوده، منابع مالی کمکهای مالی فراوان وی و بنیاد پهلوی به مخالفان نظام جمهوری اسلامی و زندگی اشرافی در خارج از ایران از کجا تامین میشده است. فرح پهلوی در گفتوگوی اخیر خود با شبکه «من و تو» بسیاری از حقایق را کتمان کرد و در بسیاری موارد به دروغپردازی روی آورد. با این حال حافظه تاریخی ملت ایران و مدارک و اسناد موجود به خوبی از عهده رو کردن دروغها و خیالپردازیهای این خاندان رانده شده از کشور برمیآیند.
اموالی که خاندان پهلوی چه پهلویهای پدر و پسر و چه خواهران و برادران و فامیل از ملت ایران غارت کردند و مستغلات و داراییهای آنها فهرستی بسیار طولانی است. شاه در سال ۱۳۳۷ شمسی «بنیاد پهلوی» را تاسیس کرد و بخشی از مایملک خود اعم از میهمانخانهها، سهام کارخانهها، شرکتها و بانکها را در اختیار این بنیاد قرار داد. این بنیاد جایگزین «سازمان املاک و مستغلات پهلوی» شد و در مهر ۱۳۴۰، شاه برای سرپوش گذاشتن بر اموال نامشروع خود فرمان وقف دارایی بنیاد پهلوی به امور خیریه را صادر کرد. در صورتی که اکثر اعضای هیات امنای آن خود شاه و دربار بودند. علاوه بر اینها، مبالغ هنگفتی از درآمد نفت، به صورت اعتبارات بانکی در اختیار بنیاد پهلوی قرار میگرفت.
در این حالت خاندان پهلوی نهتنها اموال قبلی خود را از دست نداد بلکه درآمدهای نفتی و… هم به آن اضافه شد. گرچه اهداف این بنیاد به ظاهر خیرخواهانه و در جهت توسعه آموزش و پرورش، اعطای بورس تحصیلی و از این قبیل مطرح میشد اما خانواده پهلوی علاوه بر چپاول هدایا و وامهای بینالمللی که برای این بنیاد گرفته میشد با داشتن ۲۰۷ مؤسسه اقتصادی از قبیل شرکتهای ساختمانی، معدنی، کشاورزی، بیمه، بانک و هتلها و کازینوها (قمارخانهها) و کابارهها و مراکز فساد، سلامت نظام اقتصادی را برهم میزدند و زمینه انحطاط اجتماعی و اخلاقی را به وجود میآوردند. در کتاب «رشد روابط سرمایهداری در ایران» که توسط محمد سوادگر نوشته شده است فهرستی از املاک بنیاد پهلوی از قبیل بنگاهها و شرکتهایی که بنیاد در آن سهامدار بوده، ارائه شده است که البته این تنها بخشی از اموال پهلویهاست.
در این فهرست میتوان به بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و بیمهها، برخی هتلها و تعدادی از مجموعههای توریستی- تفریحی و مایملک صنعتی اعم از کارخانجات و شرکتهای تولیدی در اقصینقاط کشور و خارج از مرزهای ایران اشاره کرد. بسیاری از این اموال و مستغلات در زمان انقلاب از دست درباریان و وابستگان به حکومت پهلوی خارج شد اما تکلیف اموال و املاک خارج از ایران همچنان مبهم باقی مانده است به عنوان مثال میتوان به ساختمان بنیاد پهلوی در آونو پنجم در خیابان پنجاه و دوم نیویورک که ارزش دفتری آن در سال ۱۳۵۴، ۵/۱۴ میلیون دلار بوده است یا پروژه کانال استریت در نیواورلئان اشاره کرد. سهام شاه در پروژههای بینالمللی آنقدر زیاد بود که برخی منابع خبر از دقیقهای ۶ هزار دلار و سالانه بالغ بر ۳ میلیارد دلار سود خالص از محل سرمایهگذاریهای شاه در نقاط مختلف دنیا میدادند.
املاک محمدرضا پهلوی در خارج از ایران
علاوه بر آنچه از املاک بنیاد پهلوی گفته شد و قصرها و باغهایی که مستقیما به نام محمدرضا پهلوی و خاندان وی در آمده بود، شاه خارج از کشور نیز املاک بسیاری داشت که میتوان به گرانترین خانه و پارک در حومه لندن، قصر و باغهای استیل مانس که ملکه الیزابت دوم در آنجا متولد شد، اشاره کرد. همچنین گرانترین باغ و ساختمان در ناپل (ایتالیا) متعلق به او بود. شاه در کاپری یک باغ بزرگ و ویلایی مجلل داشت. همچنین در ژنو قصر قدیمی معروف به کاخ گل سرخ را خریده بود و قصر مجللی هم در سنتموریس داشت که زمستانها را در آنجا میگذراند به نحوی که سنتموریس سوییس در بین دیپلماتهای خارجی به پایتخت زمستانی ایران معروف بود!
شاه در سال ۱۳۵۰ یک جزیره در اسپانیا به مبلغ ۷۰۰ میلیون دلار خریداری کرد و در مرکز جزیره یک ساختمان مدرن ساخت و اطراف آن را با دیوارهای مرتفع به سبک قرون وسطی محصور کرد و بقیه اراضی را هم به قطعات چند هزار متری تقسیم کرد و به سران نظامی و رجال سیاسی فروخت. طبق نوشته روزنامه «دیلیاکسپرس» چاپ لندن مورخ ۲۸ مارس ۱۹۷۸ شاه یک ملک بزرگ هم در منطقه کوههای راکی آمریکا به قیمت یک میلیون پوند انگلیس خریده بود. میزان ثروت و داراییهای شاه مخلوع در خارج از کشور به حدی بود که تنها اشرف پهلوی، خواهر وی در نوروز سال ۵۳ در یک قمارخانه در شهر کن در یک شب ۱۵ میلیون فرانک باخت!
آخرین آمار درباره دزدی ۱۰۰ میلیارد دلاری پهلوی
روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی به مناسبت قیامهای موجود در کشورهای عربی، میزان داراییهای خارج کرده از سوی دیکتاتورهای فراری از کشورهای مختلف را بررسی و اعلام کرد: محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران ۳۵ میلیارد دلار (۴۰ سال پیش!!)دارایی از ایران خارج کرده است. نگاهی به برخی فعالیتهای افراد نزدیک به محمد رضا شاه بعد از سرنگونی سلطنت نشان میدهد رقمها بیش از این است. به نظر میرسد این رقم متعلق به خروج مستقیم دارایی به شکل ارز از کشور باشد و املاک و سهام خاندان پهلوی در خارج از کشور در آن محاسبه نشده است. اسناد و مدارک موجود در ایران نشان میدهد بخشی از املاک محمدرضا پهلوی در ایران شامل ۲۲۰ هکتار زمین قبل از خروج او از کشور در سال ۵۷ به فروش رفته و به صورت ارز از کشور خارج شده بود. با این حال بر اساس آمارهایی که روزنامهها و نشریات آمریکایی منتشر کردند ثروت شاه شبکه پیچیدهای از شرکتها، بنیادها، حسابهای بانکی، زمینی در کوستادلسول اسپانیا، ویلایی در سنت موریس سوییس که بعدها سیلویو برلوسکونی آن را خرید و املاکی در نقاط مختلف دنیا بود.
قرار بود طبق خواسته شاه، ثروتش به نسبت زیر تقسیم شود: ۲۰ درصد به فرح دیبا، ۲۰ درصد به پسر بزرگش رضا، ۱۵ درصد به فرحناز، ۱۵ درصد به لیلا، ۲۰ درصد به علیرضا پسر دیگر شاه، ۸ درصد به شهناز و ۲ درصد به نوهاش مهناز زاهدی. ارزش ثروت تقسیم شده شاه از ۱۲۰ میلیون دلار بر طبق گفته بعضی وابستگان به خانواده پهلوی تا ۱۰۰ میلیارد دلار طبق برآوردهای نیمهرسمی متغیر است. عباس میلانی که به این خاندان نزدیک است رقمی نزدیک به یکمیلیارد دلار را نزدیکتر به واقعیت میداند و هنوز هم مشخص نیست چه میزان از ثروت ایران توسط او و خاندانش به یغما رفته است.
درباره داراییهای ملی که شاه و خانوادهاش از سالها قبل از انقلاب بویژه در ماههای آخر رژیم از ایران خارج کردهاند، اردشیر زاهدی از محرمان دربار پهلوی، چنین نوشته است: «دادستان تهران در زمان شریف امامی فهرست دقیقی از افرادی که پولهایی را به شکل ارز خارج کرده بودند، استخراج کرد. در میان این فهرست شخص اعلیحضرت به خروج ۳۱ میلیارد دلار از کشور متهم شده بود». این سخن را فردی بر زبان رانده که وزیرامور خارجه و آخرین سفیر ایران در آمریکا در دوره محمدرضا پهلوی و داماد او بوده است.
اردشیر زاهدی تنها مقام رسمی رژیم بود که در زمان بیماری محمدرضا شاه در دوره آوارگی با او بود و برای اقامت محمد رضاشاه در آمریکا خیلی تلاش کرد. بر اساس اسناد و مدارک موجود، در بحبوحه انقلاب و در حالی که بسیاری از ادارات در اعتصاب به سر میبردند، کارکنان بانک مرکزی، در پانزدهم آذرماه ۵۷، صورت کسانی که طی ۲ ماه شهریور و مهر ۱۳۵۷ ارز از مملکت خارج کرده بودند را منتشر کردند. در این لیست بیان شده بود که کدامیک از مقامات دولتی و حکومتی حدود ۱۳ میلیارد دلار از ثروتهای خود را به صورت ارز از کشور خارج کرده بودند.
فرح پهلوی و فرزندان او در حالی اعلام میکنند اموال شاه تنها ۶۰ میلیون دلار بوده که آمارها نشان میدهد تنها مقامات دولتی ۱۳ میلیارد دلار ارز طی ۲ ماه خارج کردند و شاه و اطرافیانش با بردن ۳۸۴ چمدان بزرگ از طلا و جواهرات سلطنتی و ثروتهای دیگری که قبل از این به صورت ارز از کشور خارج شده بود، مسلما مبلغی بیش از این به تاراج بردهاند. در این فهرست بانک مرکزی نام ۱۷۸ نفر از مقامات دولتی گنجانده شده بود.
جمع مبلغ حواله شده بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار ارز اعلام شد. این افراد چون وضعیت انقلاب و امکان سقوط نظام شاهنشاهی را دیدند اقدام به خارج کردن اموال خود از کشور کردند. براساس جمعبندی برخی گزارشها درباره همه دزدیها و اموال به سرقت رفته توسط این خاندان میتوان این رقم را تا ۱۰۰ میلیارد دلار هم برآورد کرد.
با این اوصاف مسابقه چاپیدن اموال مردم ایران تنها یک رقابت بین روحانیون حاکم بر ایران و آقا زاده ها نبوده ، بلکه بدون شک خاندان پهلوی و آقازاده ها نیز در این غارت ید طولائی دارند. شازده رضا، آقازاده ی پدر دزدشان فراموش کرده اند در همین کشور آمریکا مثلی معروف است که می گوید، «آنهایی که در خانههای شیشهای زندگی میکنند، نباید سنگ پرتاب کنند.» یا آنطور که خودمان میگوئیم که گر حکم شود که مست گیرند/ در شهر هر آنکه هست گیرند.
مستی آقازاده ی پهلوی ناشی از شراب ناب نئوکان ها ی حاکم بر آمریکاست، برادران مجاهد بولتون و جولیانی و یا پومپئو از جنس و قماش خاندان چپاولگر پهلوی اند از آن جنس آدم ها که وقتی وارد گود سیاست شده اند اول آمپول بی وجدانی و فریبکاری را به خود زده اند، وگرنه کدام ایرانی با وجدانی از امپریالیسم آمریکا که بزرگترین به شهادت تاریخ بزرگترین دشمن دمکراسی در جهان و حتی ایران است و با کودتای ۲۸ مرداد استبداد امروزی ایران را آبیاری کرد و بزرگترین جنایات تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم را مرتکب شده است و در کارنامه خود کشتار میلیونها انسان را در ویتنام، هیروشیما، ناگازاکی، اندونزی، کامبوج، لائوس و همین عراق و افغانستان و سوریه و لیبی … را ثبت کرده درخواست کند پول مردم ایران را ضبط کند و بدهد به اپوزیسیون دمکرات که طبعا منظورش بی هیچ شک و تردیدی خود و خاندانش است؟
او در عین حال با این درخواست رسما آمریکا و ترامپ را قاضی تشخیص اپوزیسیون «دمکرات» اعلام میکند وگرنه چگونه ترامپ باید تشخیص دهد کی این وسط دمکرات است و کی نیست؟ البته ترامپ قطعا آمریکا را دمکرات ترین کشور دنیا میداند و خودش هم که رئیس دمکراسی است و چه کسی لایق تر از این سیستم دمکرات برای بالا کشیدن مال مردم ایران؟ مگر نه آنکه بار ها در آمریکای «دمکرات» به بهانه های واهی مانند دخالت ایران در یازده سپتامبر و یا بمبگذاری در کنیا که القاعده مسئولیتش را به عهده گرفته است بیدادگاه های امریکای امپریالیستی حکم به ضبط ده ها میلیون دلار از اموال مردن ایران نداده اند؟ آیا کسی صدائی از رضا پهلوی این رهبر «دمکرات» اپوزیسیون در اعتراض به چپاول مال مردم ایران شنیده است؟ آیا این مال مردم خوری نیست؟ آیا رضا پهلوی اینجا نقش شریک دزد و رفیق قافله را بازی نمی کند؟ انتقاد رضا پهلوی به چپاولگران مال مردم در ایران چیست؟ تنها تنها نخورید؟
چپاول مال مردم ایران توسط پدر و عموهایش دزدش کم نبوده که حالا دندان برای بالا کشیدن مال مردم تیز کرده؟ آنهم با حمایت ترامپ؟ و تحریم و گرسنگی دادن به مردم ایران؟ با این تبانی ها و خیانت ها اگر سرزمیتی بنام ایران زمانی وجود داشته باشد، خاندان پهلوی روزی در برابر عدالت مردم ایران پاسخگو خواهند بود، امید آنروز دور نباشد.