زیتون– جمعی از فعالان ملی و مذهبی و نواندیشان دینی خارج از کشور ضمن صدور پیامی در گذشت عباس امیرانتظام را تسلیت گفتند.
به گزارش «زیتون» در این پیام آمده است که درگذشت مهندس عباس امیرانتظام، معروفترین زندانی سیاسی ایران را که با مقاومتی مثالزدنی طولانیترین مدت اسارت را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراند، به ملت ایران، بهویژه آزادگان و پویندگان راه رهایی و بهروزی مردم تسلیت میگوییم.
امضا کنندگان این نامه امیرانتظام را آزادهمردی دانستند که از تبار دکتر محمد مصدق و نمادی برجسته از ایستادگی در برابر استبداد و خودکامگی و ستمپیشگی، مبارزه برای آزادی و دموکراسی، و خشونتپرهیزی و مدارا و صلحجویی بود.
متن کامل این پیام که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
پیام تسلیت جمعی از فعالان ملی – مذهبی و نواندیشان دینی خارج از کشور
به مناسبت درگذشت زندهیاد مهندس عباس امیرانتظام
به نام خدا
درگذشت مهندس عباس امیرانتظام، معروفترین زندانی سیاسی ایران را که با مقاومتی مثالزدنی طولانیترین مدت اسارت را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراند، به ملت ایران، بهویژه آزادگان و پویندگان راه رهایی و بهروزی مردم تسلیت میگوییم.
آزادهمردی که از تبار دکتر محمد مصدق بود، نمادی برجسته از ایستادگی در برابر استبداد و خودکامگی و ستمپیشگی، مبارزه برای آزادی و دموکراسی، و خشونتپرهیزی و مدارا و صلحجویی محسوب میشود.
برای نسل امروز، آنهم پس از گذشت چهار دهه از انقلاب، تصور ظلم و ستمی که با انتساب بدترین اتهام بر این وطنپرست خستگیناپذیر و دارای سابقه روشن سیاسی رفت، بسیار دشوار است. اما در یک کلام میتوان او را اولین قربانیان برجستهی خیز اقتدارگرایان برای انحراف از آرمانهای انقلاب ۱۳۵۷ توصیف کرد.
امیرانتظام (سخنگوی دولت دولت موقت مهندس بازرگان) قربانی فضای هیجانی و تب و تاب انقلابی بود که تقریبا همه نیروهای سیاسی چپ و راست را فراگرفته بود و قلمفرسایان آنزمان یکسره در مدح محاکمه و مصادره و افشاگری و اعدام، و ذم مذاکره و اصلاح و آزادی و آرامش و عمران مینوشتند.
مرد آزاده و مصدقی، ملامتشدهی همه جریانهای انقلابی بود که بعدها خود مورد ملامت و محکومیت دیگرانی قرار گرفتند که در بالارفتن از نردبان قدرت چابکتر بودند؛ از دانشجویان خط امام گرفته تا جانشینان بعدی دولت موقت، بیاستثناء و به نوبت تا به امروز.
در واقع آنچه گذشت جنگ قدرتی بود برای پائین کشیدن دولتی که نه به ولایت فقیه باور داشت و نه به شیوههای زود و زور و ضربتی رهبری انقلاب و نیروهای مجذوب ایشان.
امیر انتظام تنها قربانی دولت موقت، نهضت آزادی، و جبهه ملی نشد، او قربانی همه کسانی شد که به جدایی نهاد دین از نهاد دولت، و نیز به حاکمیت ملت باور داشتند.
برادران انقلابی او را به چاه بدنامی و شیفتگان جاه و مقام او را به زندان فراموشی انداختند، اما امیرانتظام یوسفوار عزت و آبروی خود را با صبر و استقامت بازخرید و به سربلندی و افتخار و آبرومندی رسید.
مرد آزاده و آزادیخواه که تأکید داشت «ساختار حقیقی و حقوقی نظام موجود مانعی برای استقرار دمکراسی و حاکمیت ملی» است، خواستار «مبارزات مدنی و مسالمتآمیز» و «پرهیز از خشونت و انتقامجویی و کینهتوزی» برای نیل به ایران آزاد بود.
زندهیاد مهندس امیرانتظام قریب به ربع قرن زندان سخت، و بیش از آن، محدودیت و فشار و تهدید را با استواری و صبوری تحمل کرد، اما تا پایان زندگی، نه از پیگیری آرمانهای وطندوستانهاش خسته و ناامید شد، و نه در بیراههی خشونتطلبی و انتقامجویی افتاد.
تسلیت صمیمانه به خانواده و بهویژه همسر ایشان، و نیز یاران ملی و همفکران وطندوست وی در ایران؛ یادش گرامی، راهش پر رهرو، و دستاوردش مبارک باد.
مهرداد احمدزاده، محمدجواد اکبرین، مهدی امینیزاده، عبدالعلی بازرگان، ایرج باقرزاده، محمد برقعی، بیژن بهادری، محمدباقر تلغریزاده، رضا جعفریان، محمد حیدری، سروش دباغ، تقی رحمانی، فرزانه روستایی، علی سردار، معصومه شاپوری، رضا صدر، جلیل ضرابی، رضا علیجانی، فرشید فاریابی، حسن فرشتیان، مصطفی قهرمانی، مرتضی کاظمیان، هادی کحالزاده، محسن کدیور، علی کلایی، پروین کهزادی، مسعود لدنی، رضا مسموعی، فهیمه ملتی، مهدی ممکن، مهدی نوربخش، احمد هادوی، حسن یوسفی اشکوری