مبحث مغالطات بخشی کاربردی از دانش منطق برای همهی کسانی است که به پرهیز از اشتباه و تفکّر سالمتر علاقمند باشند. منطقدانان حدود صد مغالطه را بنا بر استقراء شناسایی کردهاند و شرح دادهاند. میتوان از بسیاری از اشتباههای رایج در بحثهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و معرفتی با کمی دقّت پرهیز کرد. این سلسله یادداشتها پیشنهادهایی برای پرهیز ازاین اشتباهات است. متأسّفانه هیچکدام از گروههای سیاسی و فکری مصون از این لغزشها نیستند که این مشکل فقط با تذکّر و یادآوری بیطرفانه به یکدیگر قابل رفع است. نگارنده نیز مبرّا از اشتباه نیست و خود را به نقد نیازمند میبیند.
***
یکی از اشتباهات منطقی مغالطهی علّت جعلی (false cause) است. این اشتباه میتواند به چند شکل رخ دهد:
یک. وقتی چیزی که در واقع علّت نیست به عنوان علّت چیز دیگر قلمداد شود.
مثال: صافی گلپایگانی: انجام گناه و بدحجابی در بروز خشکسالی اثر دارد. (+)
با معیار ایشان خشکسالی در پیش از انقلاب باید بیشتر از حالا میبود که اینطور نیست و مسأله برعکس است.
دو. وقتی بخشی از علّت به عنوان تمامِ علّت قلمداد شود.
مثال: همه میدانند که باران علّت آمدن سیل است پس سیل و بلایای طبیعی تقصیر دولت و حکومت نیست.
خیر؛ خود سیل تقصیر حکومت -یعنی معلول مستقیم حکومت- نیست ولی دادن اجازهی ساختوساز در نواحی دارای پوشش طبیعی و رانتجویی جنگلخواران و کوهخواران به کمشدن پوشش گیاهی میانجامد. این پوشش گیاهی مهارکنندهی آب باران است و از تبدیل آن به سیل جلوگیری میکند. وقتی حکومت به کمشدن این مانع طبیعی کمک کند یا جلو سوءاستفادهکنندگان را نگیرد، در وقوع سیل مقصّر است.
سه. گاهی واقعاً رابطهی علّت و معلول درست است امّا علّت خود معلول علّت یا علل دیگری است که نادیده گرفته میشود.
مثال روزمره: تبیین مهدی کاهه، دادستان عمومی و انقلاب قم، از علّت فوت وحید صیّادی نصیری دارای «مغالطهی علّت جعلی» از نوع سوّم است. ایشان در اینباره گفت: نصیری زندانی زندان لنگرود قم بهلحاظ بیماری کبدی دچار وخامت اوضاع جسمانی شد، به بیمارستان اعزام شد و پس از هفتروز درگذشت. (+)
دادستان قم مدّعی است که علّت مرگ نصیری بیماری کبدی است ولی نمیگوید که بیماری کبدی چگونه رخ داد. یکی از پیامدهای اعتصاب غذا از کار افتادن کبد و کلیههای اعتصابکننده است که مرگ شخص را در پی دارد.(+) مرحوم صیّادی نصیری حتّی در دورهی اوّل زندان خود نیز دست به اعتصاب غذا زده بود.(+) نکته اینجاست که خود اعتصاب غذا معلول بیقانونی حاکمیّت است. اعتصاب غذای نصیری در اعتراض به عدم تفکیک بین زندانیان عادی و زندانیان سیاسی-عقیدتی (مثل خود وی) بود. رعایتنکردن قانون در زندان به اعتصاب غذای نصیری انجامید که آن هم به مشکل کبدی و مرگ وی منتهی شد. دادستان قم فقط بخش آخر ماجرا را روایت میکند و به علل آن و تقصیر قوّهی قضائیّه در عمل به قانون نمیپردازد.