زیتون ـ نیلوفر سعیدی: دو روز است که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ایران به سوریه رفته. چنانچه از اخبار برمیآید در این سفر چندین موافقتنامه اقتصادی بین تهران و دمشق امضا شده است.
در سالیان اخیر و به ویژه در جریان بحران سوریه٬ بارها مقامات مختلف ایران به سوریه سفر کردهاند. از دستیاران ویژه محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و خود او تا علاالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی٬ آخوندی وزیر مسکن٬ حاتمی وزیر دفاع٬ هاشمی وزیر بهداشت٬ سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. اما این نخستین بار است که پس از بروز بحران سوریه، معاون اول رییسجمهور به دمشق میرود.
مخالفین داخلی روحانی که به جریان اصولگرا و تندرو نظام نزدیک هستند٬ بارها از عدم تمایل دولت روحانی به ارتباط قوی با سوریه انتقاد کردند و برخی از آنان نیز گفتند که عدم سفر روحانی به سوریه٬ موجب آن میشود که ایران نتواند از مواهب تلاشهایش در سوریه بهره بگیرد. استدلال آنها این است که سال گذشته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به سوریه سفر کرد و امسال نیز عمر البشیر رئیس جمهور سودان به سوریه رفت و این به معنی ضعیف شدن جایگاه دولت ایران در سوریه خواهد بود.
در غیاب ایران سال گذشته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به سوریه سفر کرد و امسال نیز عمر البشیر رئیس جمهور سودان به سوریه رفت و این به معنی ضعیف شدن جایگاه دولت ایران در سوریه خواهد بود.
رسانههای تندرو وابسته به سپاه٬ روحانی را به خاطر نرفتن به سوریه سرزنش کردند. کار به جایی رسید که سایت خبری – تحلیلی مشرق٬ از پایگاههای خبری زیرمجموعه سپاه٬ در تحلیلی اعلام کرد که نرفتن روحانی به سوریه٬ برای جلب توجه کشورهای غربی است. حالا به نظر می رسد سفر جهانگیری به سوریه آن هم پس از سفر یک طولانی و ۵ روزه ظریف به عراق٬ به معنی این است که احتمالا بین دولت و تیمهای سیاسی و امنیتی مسئول پرونده سوریه و عراق در سپاه قدس٬ گونهای سازش٬ صورت گرفته است.
دیدارهای بسیار و امضاهای فراوان
اسحاق جهانگیری در سفرش به دمشق٬ با بشار اسد رئیس جمهور٬ عماد خمیس نخست وزیر٬ ولید المعلم، وزیر امور خارجه و حموده الصباغ، رئیس مجلس این کشور دیدار کرد و علاوه بر این٬ در نشست فعالان اقتصادی هم شرکت کرد.
یکی از ابعاد مهم و پرسشبرانگیز سفر جهانگیری به دمشق٬ امضای ۱۱ تفاهمنامه و موافقتنامه بین هیات عالی ایران و سوریه بود.
سوریه و ایران ۱۱ توافقنامه و یادداشت تفاهم و یک برنامه اجرایی برای تقویت همکاری میان دو کشور در حوزه اقتصادی٬ علمی وفرهنگی٬ زیر ساخت وسرمایهگذاری و مسکن امضا کردند. همچنین وزارت گردشگری سوریه با سازمان حج و زیارت ایران یک یادداشت تفاهم برای تقویت روابط دوجانبه در حوزه گردشگری و به منظور انجام هماهنگیهای لازم برای از سرگیری اعزام زائران ایرانی به سوریه امضا کرد.
مهمترین سند همکاری امضا شده، توافقنامه همکاری اقتصادی استراتژیک بلندمدت و یادداشت تفاهم برای نشستهای کمیته مشترک تهران و دمشق است. همچنین در این سفر٬ اردکانیان، وزیر نیروی دولت روحانی٬ به لاذقیه رفت تا سنگ بنای پروژه نیروگاه تولید برق ۵۲۶ میگاوات را در این منطقه بگذارد. قرار است این نیروگاه ظرف سه سال آینده توسط مهندسین و تکنیسینهای ایرانی ساخته و تحویل داده شود.
طرحهایی برای اجرا یا برای امضا؟
در شرایط فعلی سوریه صحبت از روابط اقتصادی ایران و سوریه٬ کمی عجیب است، چرا که مشخص نیست سخن گفتن از امضای توافقنامه اقتصادی راهبردی با کشوری که هنوز هم بیش از ۲۰ درصد از اراضی آن تحت حاکمیت دولت مرکزی نیست و تکلیف نظام سیاسی کشور و مخالفین روشن نشده٬ دقیقا چه معنایی دارد.
سوریه کشور جنگزدهای است که یک چهارم جمعیت آن آواره شده و به ترکیه٬ لبنان٬ اردن٬ عراق و اروپا پناه بردهاند و بنا به گزارش مقامات سازمان ملل، اغلب زیرساختهای حیاتی این کشور در جنگ ۷ ساله از بین رفته و خسارات آن به ۳۸۸ میلیارد دلار رسیده است.
کشوری با چنین شرایطی٬ چگونه میتواند بابت ساخت نیروگاه برق در لاذقیه یا دیگر پروژههای مبتنی بر صادرات خدمات فنی مهندسی تهران به دمشق٬ پولی پرداخت کند؟
سوریه کشور جنگزدهای است که یک چهارم جمعیت آن آواره شده و بنا به گزارش مقامات سازمان ملل٬ اغلب زیرساختهای حیاتی این کشور در جنگ ۷ ساله از بین رفته و خسارات آن به ۳۸۸ میلیارد دلار رسیده است.
از سوی دیگر در شرایطی که ایران با مشکلات اقتصادی بزرگی روبرو شده و حتی برای پرداخت حقوق ماهیانه کارمندان خود با مشکل مواجه است چگونه میتواند برای انجام پروژه در سوریه٬ اعتباری اختصاص دهد؟ آیا این پروژهها صرفا بر روی کاغذ باقی میمانند و جنبهی تبلیغاتی و قدرتنمایی دارند؟ یا باید به احتمال دیگری اندیشید؟ احتمالی مانند تصمیمگیری برای ایجاد یک رانت عظیم و فعالیت شرکتهای بزرگ عمرانی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در سالیان اخیر٬ در حوزههای سدسازی٬ راهسازی٬ برق٬ گازرسانی و دیگر پروژههای عمرانی در قرارگاه خاتم الانبیا و مجموعههایی همچون مهاب قدس٬ صاحب هزاران میلیارد تومان٬ ماشین آلات وصدها مهندس شده است.
تفاوتهای عراق و سوریه
ایران در عراق٬ صاحب نفوذ عمیق و گستردهای است و علاوه بر اقلیم کردستان عراق٬ در اغلب استانهای جنوب و شیعه نشین و همچنین در بند بصره٬ امکان فعالیت اقتصادی و عمرانی دارد و سهولت دسترسی از مرز هوایی و زمینی به عراق٬ کار را برای فعالیت بازرگانان و مهندسین ایرانی در عراق٬ آسان کرده است.
از این گذشته٬ عراق یک کشور نفتی ثروتمند است که توان پرداخت تعهدات مالی خود را دارد و از لحاظ سیاسی و امنیتی در شرایطی قرار گرفته که مشکلات و خطرات بزرگی برای سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی ندارد. اما سوریه چنین نیست. سوریه نه صاحب ثروت نفتی است و نه از امنیت و ثبات سیاسی برخوردار شده است.
هنوز در مورد ماندن یا رفتن بشار اسد اما و اگرهای فراوانی وجود دارد. آیا در صورت تکمیل روند مذاکرات ژنو و تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات٬ باز هم بشار به قدرت میرسد و حزب بعث همچنان به شکل یک قبضه قدرت را در اختیار خواهد داشت؟
سفر معاون اول رئیس جمهور ایران و خیز برداشتن تهران برای انجام فعالیت اقتصادی در سوریه٬ به ویژه با درنظر گرفتن رقبای قدرتمند عرب و کشوری همچون ترکیه٬ چندان منطقی به نظر نمیرسد.
واقعیت کنونی صحنه سوریه و شرایط فعلی ایران نشان میدهد که سفر جهانگیری به سوریه و امضای موافقتنامه راهبردی اقتصادی با دمشق٬ بیشتر ظاهر اقتصادی دارد و در نهایت کارکرد آن سیاسی و امنیتی است.