زیتون ـ یلدا امیری: غلامرضا مصباحی مقدم یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام طی گفتگویی با خبرگزاری ایسنا گفت که «رئیسجمهور ادعا کردهاند که رهبری گفتهاند با پیوستن ایران به FATF مخالفتی ندارند؛ چه اشکالی دارد ایشان که رئیس جمهور هستند طی مکاتبهای از رهبری بخواهند نظرشان را در موافقت با این لوایح اعلام کنند. چه کسی هست که در مقابل رهبری مخالفت کند؟»
چنانچه از این اظهارات برمیآید به نظر میرسد که بعد از کشمکشهای فراوان مجمع تشخیص مصلحت قصد دارد توپ «افایتیاف» را به جایی که باید، یعنی زمین رهبر جمهوری اسلامی، بیاندازد.
مصباحی مقدم تاکید کرده که این لوایح در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، سپس ایراداتی توسط شورای نگهبان به آن وارد شده و این ایرادات به مجمع آمده است. در حال حاضر وظیفه مجمع است که به این ایرادات رسیدگی کند.
حال با وجود سه نهاد تصمیمگیرنده یعنی مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در نهایت به نظر میرسد که برای تعیین تکلیف نهایی این نهادها چشم به دهان رهبر جمهوری اسلامی دوختهاند.
روز گذشته حسن روحانی اعلام کرد که در مورد لوایح «افایتیاف» رهبرجمهوری اسلامی موافق تصویب آن است و تاکید کرده که آیتالله خامنه ای «چند بار» به وی گفته که با تصویب این لوایح مخالفتی ندارد.
مصباحی مقدم اما میگوید که «رهبری نظری ندارند؛ نه اینکه موافق این امر هستند» و اساسا همین سکوت رهبر باعث شده که مجمع تشخیص مصلحت نظام به این موضوع ورود پیدا کند و «اگر رهبری نظر موافق داشتند که مجمع ورود پیدا نمیکرد.»
جام زهری برای دیگران
در تصمیمات کلیدی نظام در چند سال اخیر اغلب وضع بر این منوال بوده است که نهادهای قانونگذار و مجریه تلویحا و یا مستقیما نظر رهبر جمهوری اسلامی را راجع به موضوعات مختلف استعلام میکردند و بر اساس آن سیاستهای کلی نظام طرحریزی میشد. در صورتی که موضع رهبر به اندازه کافی «انقلابی» بود، شخصا آن را اعلام کرده و تبلیغات کافی نیز حول آن شکل میگرفت. جامهای زهر و «نرمشهای قهرمانانه » اما پوشیدهتر بود و در نهایت هم فرصت دادن رهبر به دیگران بود برای درک اینکه دشمن قابل اعتماد نیست .
آیتالله خامنهای با آنکه قبل از بر سرکار آمدن دولت روحانی، علی ولایتی را به پیشواز مذاکرات در عمان فرستاده بود، اما بعد بارها اعلام کرد که این کار به اصرار و تشخیص دولت انجام میشود و او به آمریکاییها اعتماد ندارد.
از نمونههای مهم این جنس از سیاستورزیها مورد برجام بود. آیت الله خامنهای با آنکه قبل از بر سر کار آمدن دولت حسن روحانی، علی ولایتی نماینده خود را به پیشواز مذاکرات در عمان فرستاده بود، اما در تمام مراحل مذاکرات هسته ای بارها اعلام کرد که این کار به اصرار و تشخیص دولت انجام می شود و گفت که به آمریکایی ها اعتماد ندارد.
رهبر جمهوری اسلامی پس از خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته ای خاطراتی از مقامات ارشد نظام را نقل قول کرد که به او توصیه کرده بودند از پروژه هستهای دست بکشد. او گفت: «آن وقتی که مسئلهی هستهای و تحریم ها شروع شده بود، بودند کسانی از مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه می کردند و می گفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله هستهای میایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکاییها بهانهگیری می کنند، بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من می گفتند. البته این حرف غلط بود. این را من بارها گفتهام.»
آیتالله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها می گفتم مسئله ایرادگیری آمریکا و تحریم هایی که علیه ما اعمال می کنند و دشمنیای که با ما می کنند، مربوط به انرژی هستهای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانه دیگر پیدا می کنند و همین دشمنی را می کنند. می گفتند «نه آقا اینجوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که اینجوری است. مسئله انرژی هستهای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما می خواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنیها تمام نشد.»
این بار بر سر موضوع «افایتیاف» کار به جای باریک کشیده و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خواسته یا ناخواسته رهبر را در موقعیت پذیرش مسئولیت موضع موافق احتمالی خود قرار داده است.
این نوع موضعگیری رهبر جمهوری اسلامی که در بسیاری از عرصههای کلان اعم از سیاسی، اقتصاد و اجتماعی دیده میشود روشی است برای اینکه او بتواند در صورت شکست سیاست مورد نظر در جایگاه منتقد قرار گرفته و «مسئولان امر» را مورد عتاب و خطاب قرار دهد.
اما ظاهرا این بار بر سر موضوع «افایتیاف» رهبر جمهوری اسلامی ناچار به اعلام موضعگیری علنی است . کار به جای باریک کشیده و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خواسته یا ناخواسته رهبر را در موقعیت پذیرش مسئولیت موضع موافق احتمالی خود قرار داده است.
هر چند ممکن است رهبر جمهوری اسلامی باز هم بتواند بازی را به گونهای بچرخاند که ناچار از پذیرش مسئولیت تصمیم خود نباشد اما همین که یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تلویحا خواهان تصمیمگیری او شده خامنه ای را بیش از پیش تحت فشار افکار عمومی قرار میدهد.
فرصتی که برای تصویب این لوایح به ایران داده شده رو به اتمام است. ایرانِ تحت تحریم آمریکا وابسته به منافذ اندکی است به واسطه تعهد سپردن به اروپاییان و کنوانسیونهای بینالمللی اینچنینی باز میماند. کار تصویب لوایح در مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام به دور باطلی افتاده که گویی پایانی بر آن متصور نیست. نقاط اختلاف مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفته اما پس از ساعتها گفتگوی نمایندگان مجلس و دولت، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، این مجمع هنوز نتوانسته است به جمعبندی نهایی برسد. علیرغم فشارهای عینی و اقتصادی که دولت با آن دست به گریبان است و معتقد است که ممکن است تصویب این لوایح از شدت آن بکاهد، به نظر میرسد که سنبه مخالفین سیاسی دولت بسیار پرزور است و همچنان لوایح را معلق نگاه داشته است.
حال باید دید با پیشنهاد این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و ارجاع مسئله به آیتالله خامنه ای، در صورت موافقت او با این لوایح به ادعای روحانی، آیا این بار هم رهبر ایران جوری که به «مواضع انقلابی»اش لطمه ای وارد نشود از پس توجیه آن برمیآید؟