زیتون ـ محمدرضا سرداری: تنش میان ایران آمریکا با اعزام ناو جنگی «آبراهام لینکلن» و شکل گرفتن آرایش جنگی در منطقه خلیج فارس از یک سو و اظهار نظر مقامات سیاسی و نظامی دو کشور از سوی دیگر تشدید شده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در حالی که بزرگترین ناو جنگی آمریکا به خاورمیانه نزدیک شده است؛ گفته که منتظر است ایرانیها به او زنگ بزنند. این اظهار نظر ترامپ واکنشی از سوی مقامات ایران نداشت، جز سخنان تکراری مقامات سپاه و نماینده ایران در سازمان ملل در نفی یا بیهوده خواندن مذاکره. اما اظهارات اخیر یک دیپلمات ارشد ایران نشان میدهد ایران قصد دارد در صورت تداوم شرایط بحرانی، کارت دیگری را رو کند. عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران اخیراً گفته است که در صورت ادامه فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا، این کشور از مهاجران افغان خواهد خواست که ایران را ترک کنند.
تهدید عراقچی و بازتاب آن
عباس عراقچی گفته است بیش از سه میلیون افغان ساکنِ ایران دو میلیون فرصت شغلی را اشغال کردهاند و سالانه سه تا پنج میلیارد یورو از ایران خارج میکنند. به گفته وی ۴۶۸ هزار دانشآموز افغان رایگان در مدارس ایران تحصیل میکنند؛ در حالی که هر کدامشان سالانه ۶۰۰ یورو هزینه دارند»، و ۲۳ هزار دانشجوی افغان در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل هستند که سالانه ۱۵ هزار یورو برای هر کدام از آنها هزینه میشود. عراقچی هزینه مهاجران ساکن ایران را در مجموع هشت میلیارد دلار برآورد کرد و افزود: «اگر مجبور شویم چنین خواهیم کرد و تبعاتش بر عهده آمریکاست؛ همان کشوری که افغانستان را به بحران کشید.»
تعدادی از کاربران فضای مجازی با هشتگ «#مرز_را_باز_کنید» مشکلات و تجربههایشان از مهاجرت در ایران را به اشتراک گذاشتهاند و از دولت ایران خواستهاند تا با باز کردن مرزها بگذارند مهاجران افغانستانی به اروپا و ترکیه بروند.
اظهارات عراقچی با واکنش مقامات کابل همچنین شهروندان افغان روبرو شد. وزارت امور مهاجران افغانستان اظهارنظر عراقچی را سیاسی خواند و به بی بی سی گفت که دولت ایران نباید با موضوع مهاجران افغان، برخورد سیاسی کند. خانم عالمه، از معاونان این وزارتخانه همچنین گفته است اگر ایران تصمیم به اخراج مهاجران افغان بگیرد، برای جلوگیری از آن فوری اقدام خواهند کرد. وی از ایران خواسته تا پایبند توافقنامههای امضا شده میان دو کشور باشد.
در همین راستا تعدادی از کاربران فضای مجازی با هشتگ «#مرز_را_باز_کنید» مشکلات و تجربههایشان از مهاجرت در ایران را به اشتراک گذاشتهاند و از دولت ایران خواستهاند تا با باز کردن مرزها بگذارند مهاجران افغانستانی به اروپا و ترکیه بروند.
با بالا گرفتن واکنشها به سخنان معاون وزیر خارجه ایران، او امروز بار دیگر از مواضع قبلی خود دفاع کرده و همچنین خواست که « اروپا هزینه مهاجران افغان ساکن ایران را بپردازد» به گفته او پرداخت هزینه مهاجران افغانستانی در ایران توسط دولتهای اروپایی، پیش از این نیز هم مطالبه جمهوری اسلامی بوده «اما پس از تحریمهای آمریکا ابعاد جدیدی پیدا کرده است.»
آیا آمار عراقچی صحیح است؟
بر اساس آخرین آمار منتشر شده در خصوص تعداد مهاجران خارجی در ایران که در سال ۹۶ از سوی مرکز آمار ایران منتشر شد؛ تنها حدود یک میلیون و ۵۸۴ هزارنفر از مهاجران خارجی تابعیت افغانستان دارند. آمارهای غیر رسمی دیگری نیز نشان میدهد که پس از بازگشت تحریمها و افزایش نرخ ارز در ایران تعداد زیادی از کارگران مهاجر افغانستانی ایران را ترک کردهاند.
این کارگران مهاجر اغلب در صنعت ساختمان مشغول به کار هستند. بخشی که به گفته هادی ساداتی، نایب رییس کانون کارگران ساختمانی ۶۰ درصد کارگران آن در حال حاضر بیکارند.
از سوی دیگر بخش قابل توجهی از افغانستانیهای مقیم ایران در واقع فرزندان زنان ایرانی را شامل میشود که با اتباع افغانستان ازدواج کردهاند. طبق قانون تابعیت ایران، زنان نمیتوانند تابعیت خویش را به فرزندان خود منتقل کنند. از این رو کودکان حاصل از این ازدواج هم تنها تابعیت افغانستانی دارند. هرچند اخیراً تلاش شده با اصلاح قانون مادران ایرانی نیز بتوانند برای فرزندان زیر ۱۸ سال خویش درخواست شناسنامه کنند. امری که اکنون در صورت رسیدن فرزند به سن قانونی ۱۸ سال میسر است.
بخش قابل توجهی از افغانستانیهای مقیم ایران در واقع فرزندان زنان ایرانی را شامل میشود که با اتباع افغانستان ازدواج کردهاند.
ارزیابی میشود حدود یک میلیون فرزند بیهویت حاصل از مادر ایرانی و پدر خارجی در ایران وجود دارد که به گفته رضا شیران خراسانی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس بیشترین آنان در استان خراسان رضوی ساکن و اغلب کودکان بیهویت تبعه افغانستان و نتیجه ازدواج غیررسمی و غیرقانونی زنان ایرانی با پدران خارجی هستند.
عراقچی با کدام کارت بازی میکند؟
صرف نظر از این که تهدید عراقچی چقدر عملی است و ضمانت اجرا دارد؛ باید دید این تهدید بیشتر به کجا میتواند برخورد کند. برآوردها نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از پناهندگان افغان که در کشورهای غربی بهویژه اروپایی بسر میبرند، پیشتر ساکن ایران بودهاند. از این رو میتوان پیشبینی کرد حتی تهدید به اخراج اتباع افغان مقیم ایران میتواند فرصت خوبی برای آن دسته از افغانها باشد که زندگی در اروپا را به ایران ترجیح میدهند. افغانستانیهایی که با توجه به شرایط فعلی ایران، آیندهای برای خویش نه در ایران و نه در میهن خود میبینند و آن را به فرصتی برای درخواست پناهندگی تبدیل خواهند کرد. این سخن به این معنی است تهدید عراقچی بیش از آن که متوجه آمریکا باشد، متوجه اروپا و همسایه غربی خویش ترکیه است. اروپایی که هنوز با مشکل جذب و ساماندهی پناهندگان سوری روبرو است. از این رو سخنان عراقچی را میتوان مکمل اعلام سیاست اخیر ایران در مقابل برجام توصیف کرد.
حسن روحانی نیز در روزهای اخیر در تهدید تلویحی مشابهی به کشورهای اروپایی گفت:«ما بودیم که در راه مقابله با قاچاق مواد مخدر و ترانزیت آن به اروپا، میلیاردها دلار هزینه کردیم، بهترین جوانانمان به شهادت رسیدند…تا مواد مخدر به اروپا و فرزندان شما نرسد. اما الان به خاطر فشارهای آمریکا پولی برای هزینه دراین مسیر نداریم.»
در واقع ایران که به خوبی میداند به تنهایی توان ایستادگی در مقابل تهدیدات آمریکا را ندارد، امروز در پی فشار وارد کردن بر اروپا برای حمایت آنان از ایران است.
تهدید یا اقدام، کدام اثر گذارتر است؟
شواهد نشان میدهد که تهدیدات ایران چه در زمینه برجام و چه در زمینه مهاجران افغانستانی فاقد ضمانت اجرایی لازم است. از این رو چندان هم جدی گرفته نشده است. شاهد آن شاید اظهارات جیم مالوی، فرمانده یگان دریایی آمریکا در خاورمیانه در گفتگو با رویترز است که گفته برای انجام عملیات در هر نقطه از این منطقه هیچ چالشی پیش رو ندارد و با هیچ محدودیتی مواجه نیست و در صورت لزوم ناو هواپیمابر آمریکا را به تنگه هرمز اعزام خواهد کرد.
شاید زمانی اروپا و دیگر اعضای باقی مانده آن در برجام تهدیدات ایران را جدی بگیرند که دولت آنان را به کناره گیری و واگذاری قدرت به تندروها تهدید کند.
اروپا نیز دست کم میداند که تا زمانی دولت کنونی ایران که برجام از دستاوردهای آن است بر سر کار باشد؛ تصمیمی که ایران را با ریسک بزرگتری روبرو سازد؛ نخواهد گرفت. ارزیابی اروپا از چنین اظهاراتی بیشتر به این موضوع برمیگردد که دولت روحانی در پی تهیه خوراک داخلی برای سرگرم کردن تندروهایی است که در تلاشند تا فضا را برای رویارویی مستقیم فراهم کنند. شاید زمانی اروپا و دیگر اعضای باقی مانده آن در برجام تهدیدات ایران را جدی بگیرند که دولت آنان را به کناره گیری و واگذاری قدرت به تندروها تهدید کند.