بنا به اعلام رویترز محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، از حضور در مجمع جهانی اقتصاد که همه ساله در شهر داووس (سوییس) برگزار میشود، انصراف داده و سفر خود به این اجلاس را لغو کرده است. این در حالی است که از زمان به روی کار آمدن دولت حسن روحانی ( و تموماً پیش از آن) همواره هیأتی از جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس شرکت کرده است. در سال ۹۲ شخص حسن روحانی در حالیکه سال نخست ریاستجمهوریاش را آغاز کرده بود، در این اجلاس حضور یافت. در آن زمان که روند مذاکرات هستهای کلید خورده و جمهوری اسلامی رویکرد جدیدی را با ریاست حسن روحانی در پرونده هسته ای اتخاذ کرده بود، به دنبال فرصتی میگشت که نوید مصالحه هستهای را به اطلاع جهانیان برساند و چه رویدادی مه تر از اجلاس سالانه داووس.
مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) یکی از گردهمآییهاب مهم اقتصادی جهان است که از سال ۱۹۷۱ در شهر داووس سوئیس برگزار میشود. نمایندگان کشورها برای معرفی توانمندیهای اقتصاد خود و همچنین سرمایهداران بزرگ دنیا برای ارزیابی روند اقتصاد جهانی و یافتن بازارهای جدید همه ساله از فرصت برپایی این رویداد استفاده میکنند تا به تبادل نظر و ارزیابی از وضعیت اقتصاد جهان بپردازند.
در سال ۹۲ ،حسن روحانی که به تازگی به ریاست جمهوری برگزیده شده بود، چنان به تحولات اقتصادی ایران امیدوار بود که با مقایسه اقتصاد ایران با کشورهایی مثل چین، هند و برزیل پیشبینی کرد که اقتصاد ایران میتواند در ۳۰ سال آینده به یکی از ۱۰ اقتصاد برتر دنیا تبدیل شود. او در ادامه سخنانش با دعوت از سرمایهگذاران خارجی یک پیام برای اجلاس داووس داشت. «به ایران بیایید!»
اینکه امسال ایران نه در سطح رییسجمهور و نه وزیر خارجه و نه حتی معاون وزیر خارجه (مثلا عراقچی) در این رویداد شرکت نمیکند، خود موضوع مهمی است. از اینرو، پرسش این است که چرا ظریف سفر خود به مجمع جهانی اقتصاد را لغو کرده است؟ او معمولا چنین فرصتهایی را از دست نمیدهد. ناگزیر باید موضوع مهمی رخ داده باشد. این موضوع مهم چه می تواند باشد؟ هرچه باشد پاسخ سخنگوی وزارت خارجه قانع کننده نیست که گفته «به علت اجرایی شدن ساختار جدید وزارت خارجه و اهمیت نظارت بر این موضوع وزیر خارجه تصمیم گرفت که در این روزها در تهران باشد».
این دلیل از آنرو قانعکننده نیست که لااقل ایران میتوانست در حد معاون وزیر در داووس شرکت کند، حتی اگر برای وزیر خارجه اشتغال غیرمترقبه ! پیش آمده باشد. پس دلیل انصراف ظریف را باید در دلایل دیگر جست. آن دلایل کدامند؟
داووس و سه پرسش دشوار
گفته شد که مجمع جهانی اقتصاد محلی است برای ارزیابی اقتصادهای جهان از یکدیگر. فرض بر این بگیریم که شاخصهای رشد اقتصاد ایران همه امیدوار کننده باشند. چرا نباید امسال یک مقام دولتی مثلا در حد معاون وزیر در اجلاس داووس حضور یافته و رشد اقتصادی ایران را برای جهانیان گزارش کند؟
از همینجا میتوان دریافت که از اساس شرایط اقتصادی- سیاسی چندان نوید بخش نیست. دست کم سه دلیل مهم برای حضور نیافتن ایران میتوان برشمرد. این دلایل عبارتند از:
یکم: حضور ترامپ ، نگرانی از برهم خوردن برجام
دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا میهمان ارشد اجلاس داووس است. او جای تردید باقی نگذاشته که برجام را یک «توافق بد» میداند. او تا همینجا نشان داده که با اکراه کشورش را از برجام خارج نکرده است و در آخرین اقدام خود چهار ماه به همپیمانان خود فرصت داد تا تعدیلات جدی در برجام آنگونه که مطلوب اوست، اعمال کنند؛ تعدیلاتی که پذیرفتن آن از سوی ایران به منزله مرگ برجام است و نپذیرفتن آن نیز به منزله مرگ برجام است اگر امریکا از آن خارج شود.
اما، تا همینجا نیز برجام به تشخیص صاحبنظران دچار مرگ بالینی شده است. عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران گفته است: «قطعا در ۴ماه آینده چالشهای جدیتری خواهیم داشت». او همچنین گفته بود «بیش از یک سال است که رئیسجمهور آمریکا با تمام تلاش خود در پی این است که برجام را از بین ببرد… جامعه بینالملل باید برای این مرحله آمادگی داشته باشد». چنین ارزیابی قطعا نه یک خبر خوشآیند کننده برای ایران است که با حضور در داووس مایل به اعلام آن به جهانیان باشد.
دوم: رشد کمسابقه ارزهای خارجی
به دلایل عدیده در روزهای اخیر بازار ارزهای خارجی جهشی بیسابقه را در ایران شاهد بود که شوک بزرگی بر اقتصاد ایران به شمار میرود. بنا به گزارش خبرگزاریهای ایران قیمت دلار در روز یکشنبه اول بهمن، به مرز۴۷۰۰ تومان و قیمت یورو به ۵۷۰۳ تومان رسید. بیثباتی بازار ارز، بیثباتی اقتصاد را دامان میزند، تا زمانی که دولت اخیانا بتواند نبض بازار ارز را دوباره به دست بگیرد، نماینده ایران در داووس (هرکه باشد) چه شاخصی از رشد اقتصادی و ثبات بازار و نبود ریسک سرمایهگذاری را در ایران، میتواند به داووس گزارش دهد؟
سوم: نا آرامی های گسترده
اجلاس ۲۰۱۸ مجمع جهانی اقتصاد در حالی فرا رسیده که در حدود یک ماه پیش، دهها شهر بزرگ و کوچک ایران شاهد اعتراضات و آشوبهایی بود که در این مقیاس در طول عمر جمهوری اسلامی بیسابقه بود. تفاوت عمده این سری از اعتراضات با مورد پیشین (جنبش سبز در سال ۸۸ ) این است که این اعتراضات سویهی اقتصادی داشت. حتی آیتالله خامنهای نیز پذیرفته بود که این سری از ناآرامیها ناشی از وخامت وضعیت معیشتی مردم بود، گرچه او به روال همیشگی ادامه آشوبها را به عوامل خارجی منتسب دانست.
ولی آنچه قابل انکار حتی برای علی خامنهای نیست این بود که شرایط اقتصاد کشوری که او زعامتش را برعهده دارد به هیچ رو، شرایط ثابت و استوار نیست.
نتیجه
بنا به شرح مختصری که از وضعیت ناپایدار اقتصاد ایران چه به دلیل احتمال برهم خوردن برجام و چه به دلیل اعتراضات گسترده مردم و همچنین وضعیت ملتهب بازار ارز اشاره شد، قابل فهم است چرا محمدجواد ظریف برنامه از پیش مدون خود را برای حضور در داووس لغو و از سفر به آن جا منصرف شد. در یک کلام کلیه قرائن سیاسی و اقتصادی وضعیت دلگرمکنندهای را حکایت نمیکند که ظریف بتواند به مجمع جهانی اقتصاد گزارشی دلخوشکننده از اقتصاد ایران بدهد؛ بهویژه وقتی در نظر آوریم که حضور ترامپ در داووس دردسر بزرگی برای ایران است.