زیتون– مصطفی پورمحمدی، وزیر سابق دادگستری و وزیر اسبق کشور٬ در خصوص قتلهای زنجیرهای گفت که آن سری قتلها «خودسرانه نبود و در سیستم اتفاق افتاد.»
پورمحمدی در گفتوگو با اعتماد آنلاین درباره نقش سعید امامی در قتلهای زنجیرهای٬ گفت که باور دارد «سعید امامی در قتلهای دهه ۷۰، نقش عاملیت نداشت و حداکثر میتوان او را مشاور پروژه» دانست که چنین خوانشی مخالف روایت رایج، یعنی نقش تعیینکننده امامی در آن رویداد است.
در دهه هفتاد جمعی از روشنفکران و نویسندگان توسط عواملی از وزارت اطلاعات به قتل رسیدند.
گرچه در مجموع قتلها در طول چندین سال اتفاق افتاده، قربانیان این قتلها بیش از ۸۰ نفر از نویسندگان، مترجمان، شاعران، کنش گرایان سیاسی و شهروندان عادی بودند که با روشهای گوناگونی مانند تصادف خودرو، ضربات چاقو، تیراندازی در سرقتهای مسلحانه و تزریق پتاسیم به منظور شبیهسازی حمله قلبی به قتل رسیدند. در پاییز و زمستان سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸ میلادی) و هنگام به قتل رسیدن داریوش فروهر، پروانه اسکندری و سه نویسنده دگراندیش، در عرض ۲ ماه به عنوان یک بحران جدی مطرح شدند.
وزارت اطلاعات آن زمان طی اطلاعیه بیسابقهای، عوامل قتلها را معدودی از همکاران کجاندیش و خودسر که آلت دست عوامل پنهان و مطامع بیگانگان شدهاند نامید.
آن زمان سعید امامی مجری و مغز متفکر پروژه قتل دگر اندیشان معرفی شد. او پس از بازداشت به گفته مقامهای رسمی در زندان به داروی نظافت خودکشی کرد.
مصطفی پورمحمدی٬ امروز (سه شنبه) در مورد قتلهای زنجیرهای گفت: « این داستان قتلهای زنجیرهای در سیستم اتفاق افتاد، جانشین امنیت؛ یعنی معاونت امنیت، جانشینش مدیر این پروژه بود که گرایش چپ داشتند؛ یعنی جایی نبود که پنج نفر خودسرانه آمده باشند دست به این کار زده باشند.»
وزیر اسبق اطلاعات افزود: «اینها برای خودشان تحلیلی داشتند و فکر میکردند طبق آن تحلیل باید به نظام خدمت کنند و اصلاحطلبان را از ورطه خطرناکی که در آن خواهند افتاد، نجات دهند؛ تحلیلشان هم این بود که ضدانقلاب دارد به اصلاحطلبها میچسبد و ما ناچاریم دوباره حوادث سال۶۰ و جنگهای خیابانی را تکرار و تجربه کنیم.»
او به این پرسشکه آیا مدیر پروژه قتلها سعید امامی بود٬ پاسخ داد:«اینکه مشخص بود آنهایی که دستگیر شدند و اعتراف کردند، گفتند که آقای سعید امامی، مشاور وزیر بود و نهایتا بهعنوان مشاور از ایشان استفاده کرده بودند.»
پورمحمدی تاکید کرد: «مدیر پروژه که نبود، مدیر تصمیمگیری نبود، نه مقام تصمیمگیری داشت، نه مقام طراحی و اجرا داشت، حداکثر با ایشان مشورت کردند که ما از ایشان سؤال کردیم، گفت نه، من در این کار نبودم، تا آخرین لحظه هم حرفش این بود که من نبودم.»
وزیر اسبق اطلاعات ادامه داد: «به آن آقایان که میگفتیم تعبیری که میکردند، میگفتند ما اجازه هم داریم که هرچه تلاش کردیم ما اجازهای ندیدیم، ولی تلقی و نظر خودشان این بود که ما رفتیم و اجازه هم داریم و از این حرفها، ما گفتیم کیست و بعد هم چنین چیزی ثابت نشد که توانستند اجازه بگیرند.»
او گفت: «اینکه فکر کنیم جماعتی همینجوری خودسر آمدند و انجام دادند به این شکل که نبود، اینها تحلیل داشتند، حالا اینکه در این تحلیل اینها نفوذی وجود دارد، این هم ثابت نشد، ما که نمیتوانیم صرفا روی تحلیلمان کار کنیم، آدمهایش موجودند، محاکمه شدند، زندان رفتند، همهشان تحمل حبس طولانی کردند، اینها که موجودند، بعد هم اینکه وزارت، کار کردند.»
پور محمدی توضیح داد: «هیچ ردی که مشخصا القای مستقیم باشد، نبود. شاید برخی فضاسازیها تأثیر غیرمستقیم روی تصمیمگیریها بگذارد. بعید نیست؛ الان هم یکی از شگردهای قوی دستگاه اطلاعاتی این است که فضا را جوری طراحی میکنند که آدمها بر اساس آن طراحی به تصمیماتی میرسند.»
وزیر سابق اطلاعات در پایان افزود: «القای غیرمستقیم میتواند چنین چیزهایی باشد، ولی اینکه مستقیما طبق ادعایی که برخی از این آقایان کردند؛ یعنی شبکه جاسوسی و نفوذ و اینها، هیچکدامشان ثابت نشد و این حادثه هم اتفاق افتاد. »