زیتون ـ نیلوفر سعیدی: تنها چند روز پس از بالا گرفتن شایعات، دبیرکل یکی از احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی در اقلیم کردستان عراق٬ در گفتگو با شبکهی تلویزیونی کُردی زبان «روداو» تلویحا گفت که در روزهای اخیر بین هیاتی از سران احزاب کُرد ایرانی و نمایندگانی از جمهوری اسلامی٬ دیدارهایی صورت گرفته است.
عمر ایلخانیزاده، دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان، همچنین در گفتوگو با سایت دویچهوله فارسی با صراحت بیشتری این خبر را تایید کرد.
عمر ایلخانیزاده دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان
ایلخانیزاده اعلام کرد که نمایندگان چهار حزب کُرد ایرانی به نامهای، حزب دمکرات کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران، حزب کومله کردستان ایران و حزب کومله زحمتکشان کردستان، به عنوان اعضای «مرکز همکاری احزاب کردستان ایران»، در اروپا با نمایندگانی از جمهوری اسلامی ایران دیدار کردهاند.
این سیاستمدار کُردِ ایرانی که هم اکنون رهبری دورهای مرکز همکاری احزاب کردستان ایران را بر عهده دارد، همچنین خبر داد که این گفتگو با تهران٬ با میانجیگری یک سازمان غیردولتی نروژی به نام «نورف» (NOREF Norwegian Centre for Conflict Resolution) انجام گرفته است. تاکنون٬ این سازمان غیردولتی نروژی حاضر نشده به سوالات رسانهها در این مورد پاسخ دهد.
در همین حال اما دو رهبر دیگر احزاب کُرد ایرانی، مصطفی هجری، رهبر حزب دموکرات و عبدالله مهتدی، رهبر یکی دیگر از انشعابهای حزب کومله٬ تمایل ندارند مانند ایلخانیزاده٬ به شکل آشکار در مورد این جریان صحبت کنند. آنها در گفتگو با خبرنگار بخش بیبیسی فارسی این خبر را تایید یا تکذیب نکرده و تنها به بیان این جمله اکتفا کردهاند که نمیخواهند در این مورد صحبت کنند.
ابراهیم علیزاده، دبیر سازمان کردستان حزب کمونیست ایران نیز در گفتگو با رسانههای اقلیم کردستان اعلام کرده که از این گفتگوها خبردار است و با نروژی ها نیز دیدار کرده اما حزب او به دیدار با مقامات ایرانی دعوت نشده است.
بهگزارش وبسایت بیبیسی فارسی به نقل از شاهد علوی، روزنامه نگار، ریاست هیأت ایرانی در این نشست را محمد کاظم سجادپور، معاون پیشین نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در ژنو بر عهده داشته است.
مذاکره یا دیدار؟
در عرف دیپلماتیک و ادبیات سیاسی٬ بین مفاهیمی همچون دیدار٬ گفتگو٬ سازش و مذاکره تفاوتهایی جدی وجود دارد. مذاکره٬ یکی از بالاترین سطوح گفتگو است که در آن هر کدام از طرفین٬ شرایط و خواستههایی دارد و بر اساس الگوها و استراتژی خاصی که در نظر دارد٬ حاضر است در ازای دریافت برخی امتیازات٬ امتیازاتی بدهد. ایلخانیزاده نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی «روداو» اعلام کرد که آن چه که بین تهران و احزاب کُرد ایرانی روی داده٬ صرفا در حد رد و بدل کردن پیام و دیدارهای مقدماتی است و نمیتواند به عنوان مذاکره تعریف شود.
ایلخانیزاده خواهان آن است که مذاکره بین جمهوری اسلامی و احزاب کُرد ایرانی به شکل علنی و با حضور ناظران خارجی باشد و مطالبات کردها از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شود.
او در گفتگو با یکی از رسانههای وابسته به حزب خود شرایطی در مورد مذاکره با تهران مطرح کرده که با توجه به منش سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی٬ چندان عملی به نظر نمیرسد. به عنوان مثال٬ ایلخانیزاده خواهان آن است که مذاکره بین جمهوری اسلامی و احزاب کُرد ایرانی به شکل علنی و با حضور ناظران خارجی باشد و مطالبات کردها از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شود. این در حالی است که جمهوری اسلامی٬ نه در برابر گروههای مسلح مخالف خارج از کشور٬ بلکه در برابر اصلاحطلبان داخل نیز٬ چنین انعطافی از خود نشان نداده است. از این رو کمی دور از ذهن به نظر میرسد که به چند گروه کُرد مسلح که در چهار دههی اخیر در برابر جمهوری اسلامی جنگیدهاند٬ مشروعیت سیاسی بدهد.
از دیگر سو اما این واقعیت را نیز باید به خاطر آورد که مهمترین مثال و خاطرهی احزاب کُرد از مذاکره با ایران٬ ترور عبدالرحمان قاسملو رهبر سابق حزب دموکرات کردستان ایران است که پشت میز مذاکره مورد هدف گلوله قرار گرفت و لذا احزاب کُردی طبیعی است که تا نگران امنیت هر گونه مذاکرهی احتمالی باشند.
چند سوال مهم در مورد مذاکره بین تهران و احزاب کُرد
یکی از سوالات مهم مرتبط با خبر دیدار کردهای مخالف با نمایندگان جمهوری اسلامی٬ این است که آیا جمهوری اسلامی با قدرت پای میز مذاکره میرود یا از سر ناچاری؟
مواضع عمومی برخی از احزاب کرد حاکی از آن است که آنان ایران را در وضعیت فعلی و با وجود فشار تحریم ها و تهدیدات آمریکا ناچار از مذاکره میبینند. اما این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت که همین سال گذشته بود که در حملهی موشک سپاه پاسداران به قرارگاه های حزب دموکرات در خاک کردستان عراق٬ تعداد قابل توجهی از سران این حزب کشته شدند و بعدها نیز نتوانستند در انتقامجویی از این حمله٬ در برابر ایران کاری از پیش ببرند و در محافل بینالمللی نیز کسی حاضر نشد از آنها به شکل جدی حمایت کند. بنابراین٬ میتوان چنین گفت که احزاب کُرد ایرانی که از سوی جمهوری اسلامی به عنوان معاند و ضدانقلاب شناخته میشوند٬ در موقعیتی نیستند که تهدیدی جدی علیه امنیت ایران به شمار بیایند اما شاید در صورت بروز یک حمله احتمالی از سوی آمریکا٬ آنها نیز به بخشی از یک جبههی مهاجم تبدیل شوند.
در نظر گرفتن این موضوع٬ از چنان اهمیتی برخوردار است که دیدار بین مقامات جمهوری اسلامی با سران احزاب کُرد مخالف را از سطح مذاکره٬ به سمت و سوی اعلام اولتیماتوم سوق میدهد و این موضوع را پیش میکشد که احتمالا ایران میخواهد به شکلی سرپوشیده به گروههای کُرد ایرانی مقیم اقلیم کردستان این پیام را بدهد که در صورت بروز هر گونه حمله احتمالی نباید در صف دشمنان و مهاجمین قرار بگیرید.
یکی دیگر از سوالات مهم این است که سقف مطالبات این احزاب کُرد چیست و جمهوری اسلامی ایران٬ چه امتیازاتی میتواند به آنان بدهد. پاسخ به این سوال چندان ساده نیست چرا که ۴ حزب کُرد ایرانی که از سوی ایران به عنوان «معاند و ضدانقلاب» شناخته میشوند و تاکنون صدها تن از اعضای آنها به اتهام محاربه با خدا٬ ترور و تهدید امنیت ملی ایران٬ اعدام شدهاند٬ هر کدام مطالباتی دارند که طیفی وسیع از فدرالیسم تا خودمختاری را در برمیگیرد.
با این شرایط آیا ایران میتواند یا اساسا میخواهد که در شرایط دشوار فعلی٬ امتیازات بالایی به کردها بدهد؟ چه عامل فشار مهمی وجود دارد که تهران را وادار کند به این احزاب٬ امتیاز بدهد؟ تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی امروز ایران و سختگیریهایی که در مورد فعالیت احزاب وجود دارد٬ نشان میدهد که فراهم کردن فضای فعالیت سیاسی برای احزاب قانونی داخلی ایران نیز دشوار است٬ چه برسد به احزابی که به مدت ۴ دهه در برابر جمهوری اسلامی سلاح به دست گرفته و بارها در درگیریهای مسلحانه٬ کشتهاند و کشته دادهاند. همچنین باید این سوال را هم در نظر داشت که آیا جمهوری اسلامی ایران حاضر است به موازات اعضای برخی امتیازات به احزاب کُرد٬ به گروههای آذری٬ عرب٬ بلوچ و دیگران نیز امتیاز بدهد یا خیر؟
از دیدار با گروههای مسلح تا کنگره مشاهیر کُرد
برخی از تحلیلگران و فعالان سیاسی کُرد تلاش کردهاند مذاکره بین جمهوری اسلامی و نمایندگان احزاب کُرد ایرانی را به برگزاری کنگره مشاهیر کُرد در سنندج ربط داده و چنین نتیجهگیری کنند که جمهوری اسلامی٬ در حال تغییر رویکرد خود نسبت به کردهای ایران است. اما بررسی اخبار و گزارشهای منتشر شده در مورد کنگره مشاهیر کُرد در سنندج نشان میدهد که ابعاد این کنگره٬ محدودتر از آن بوده که بتوان چنین اقدامی را معادل آغاز یک رویکرد و حرکت جدید در قبال کردها تلقی کرد.
استقبال استاندار کردستان از مظهر خالقی
کنگره مشاهیر کُرد در سنندج و با ابتکار عمل و مدیریت استاندار کردستان برگزار شد. تعدادی از هنرمندان٬ ورزشکاران و چهرههایی دانشگاهی٬ دینی و سیاسی کُرد ایرانی٬ عراقی و ترکیهای در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفتد و حرف و حدیثی از مطالبات سیاسی یا فرهنگی به میان نیامد.
تنها وجه برجستهی کنگرهی مزبور٬ این بود که مظهر خالقی هنرمند کُرد پس از قریب به ۴۰ سال دوری به ایران بازگشت و توانست در کنگره حضور پیدا کند. اما نسبت فامیلی مظهر خالقی با جلال طالبانی رهبر فقید حزب اتحادیهی میهنی و در نظر گرفتن روابط خاص جمهوری اسلامی ایران با حزب اتحادیه میهنی٬ همچنین عدم هر گونه فعالیت سیاسی خالقی علیه ایران٬ نشان میدهد که اساسا دعوت خالقی نیز٬ در حد یک اقدام تابوشکنانه و مهم نبوده که نویدبخش آغاز یک مقطع نوین در مورد رویکرد جمهور اسلامی ایران در قبال کردها و مطالبات سیاسی و فرهگی آنها باشد. همین موضوع سبب شده که برخی از روشنفکران کُرد٬ برگزاری این کنگره را در راستای تلاش برای تلطیف فضای اجتماعی کردستان برای انتخابات امسال٬ تلقی کنند. بنابراین دشوار است که با یک سازوکار منطقی٬ راهی برای ارتباط دادن کنگره سنندج با دیدار نمایندگان جمهوری اسلامی با سران احزاب مسلح کُرد پیدا کرد.
از اینرو در یک ارزیابی کلی مخبر گفتگو بین برخی مقامات جمهوری اسلامی با احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی را فعلا میتوان در حد یک تلاش امنیتی برای مدیریت این بخش تحلیل کرد و نه آغاز یک مقطع نوین سیاسی و تاریخی در روابط کردها و جمهوری اسلامی.