تقریبا یک ماه است که حملات به سمت آیت الله آملی رئیس سابق دستگاه قضا شدت گرفته و با روحیهای که از او سراغ داریم دور از انتظار نبود که به زودی پاسخ این حملات داده شود. بهانه پاسخگویی اما اظهارات منتسب به آیتالله یزدی بود. درباره این اتفاق نکات زیر قابل بحث و بررسی است:
۱- جامعه مدرسین اظهارات منتشر شده به نقل از آقای یزدی را تکذیب کرد. اما آقای آملی می گوید از منابعی موضوع را پیگیری کرده و به صحت آن اطمینان یافته است. حالا تکلیف آن تکذیبه چه میشود؟ آیا به دروغ تکذیبه صادر شد؟
۲- آقای یزدی بعد از انتشار نامه با وجود گذشت چند روز از آن در لاک دفاعی رفته و سکوت کرد.
۳- لحن کلام آیتالله آملی در دفاع از اکبرطبریپور کاملا تغییر کرد. قبلا در نامهای دفاع کرده و حالا صراحتا میگوید هیچ دفاعی از او ندارد.
۴-به طور بسیار پررنگی در چهار بخش این نامه به اسم آقای خلفی رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه اشاره میکند و طبری را زیرمجموعه وی می خواند نه خود. چرا؟
۵-اقای آملی از ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان خبر می دهد و مدعی است اقای یزدی آن را با «با لطایف الحیل از دست مسئولین آن وقت درآورده و محل کار خود قرار داده است» این ساختمان کجاست؟ آیا اکنون هم در اختیار او قرار دارد؟ گفتنی است آیت الله یزدی چهارسال است که نتوانسته به مجلس خبرگان رهبری راه یابد. آیا هنوز هم ساختمان را در تصرف دارد؟
۶- آقای آملی، آقای یزدی را متهم می کند به اینکه هر روز به یکی از بزرگان توهین می کند. او همچنین از توهین به آیت الله شبیری زنجانی مشخصا یاد کرده است. اگر آقای آملی رفتار با آیت الله شبیری زنجانی را توهین میداند، چرا در زمانی که در مسند قضا نشسته بود با این توهین برخورد نکرده و با سکوت از آن عبور کرد؟
۷-آیتالله آملی مخزن الاسرار بودن خودش را به رخ همه میکشد. اما به نظر میرسد در مورد محمود سیف دچار اشتباه شده یا آنکه تعمدا او را معاون اقتصادی حسین طائب (رئیس سازمان اطلاعات سپاه) معرفی کرده است. تاجایی که میدانیم پرونده سیف یا همان سجادینیا با عیسیشریفی مرتبط است و دستگیرکننده آنها نیز اطلاعات سپاه بود.
۸-اختلافاتی که از درون شورای نگهبان میان خود و آیتالله یزدی نقل میکند نشان میدهد که اساسا در شورای نگهبان با آقای یزدی تنها مدارا میکنند و در مباحث اصلا تسلطی ندارد.
۹-مهمترین بخشی که آقای آملی به آن پاسخ داده ماجرای «وزن او در حوزه و قم است» اینجا لحن کلام و بیان آقای آملی به شدت تند شده است. خصوصا جایی که از «استفراغ وسع» یاد کرده، مینویسد: «کافی است کسی نیم نگاهی به مکتوبات شما ذیل “کتاب القضاء” مرحوم سید صاحب عروه، بیندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شودو مشخص شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان درباب استنباط احکام.» اهمیت این موضوع آنجاست که دقت کنیم آیت الله یزدی خودش را در مرتبهای آنچنان رفیع دیده بود که تهدید میکرد هر کسی را اجازه نخواهد داد که مرجع شود. آقای آملی اما وضعیت علمی و حوزی او را به شدت به چالش کشیده است.
۱۰-آملی در نامه خود ده جا از عبارت «خلاف واقع» که ترجمه مودبانه «دروغ» است استفاده کرده و آیتالله یزدی را به «خلاف واقع» گفتن متهم می کند.
۱۱-آقای آملی در مورد ساختمان حوزه علمیه ولیعصر و عقبنشینی آن توضیحاتی داده است. اما در مورد هزینههای ساخت آن، آقای آملی با لطایف الحیل سعی کرده از کنار آن عبور کند و مسئول ساخت را مقصر هر آنچه اتفاق افتاده است، بیان میکند. سئوال این است که اگر از میان متهمان کلان سرمایه دار پولی به این مدرسه رسیده باشد، تکلیف آن چیست؟
۱۲-حجم تقاضایها برای جمع کردن اختلافات از یک طرف، سکوت آیتالله یزدی و نزدیکانش از سوی دیگر و دست آخر حذف نامه آقای آملی از سایت مجمع از طرف دیگر نشان میدهد همگان بر جمع کردن ماجرا متفق شدهاند. به این ترتیب به احتمال زیاد در ماههای آینده فعلا پرونده طبریپور و خود آیت الله آملی از حملات مصون خواهند ماند. اما تیم احمدینژاد آنها را رها نخواهد کرد. مضافا اینکه احتمال ورود علی لاریجانی به این دعوا نیز دور از ذهن نیست. او نیز تاکنون کاملا در سکوت به سر برده است.
منبع: وب سایت امتداد