زیتون ـ نیلوفر سعیدی:در وضعیتی که بعد از حمله به آرامکو و انتساب آن به ایران از طرف ایالات متحده, اروپا و عربستان، همه منتظر افزایش تنش میان ایران و عربستان بودند ابراز تمایل محمد بن سلمان، به مذاکره با ایران اتفاق غیرمنتظرهای بود.
البته این چراغ سبر فقط از طرف عربستان نبود و در طی روزهای اخیر رییسجمهوری و وزیرخارجه ایران از هر فرصتی برای پیش کشیدن بحث مذاکره و توافق با همسایگان بهره بردند.
در شرایطی که خاورمیانه روزهای پربحرانی را از سر میگذراند، سخنان بن سلمان نشان داد که ریاض لااقل در حال حاضر٬ به دنبال ورود به فاز نظامی نیست. به ویژه در شرایطی که تصویر اسارت گروه قابل توجهی از سربازان عربستانی٬ توسط حوثیها منتشر شده است. دو روز پیش شورشیان حوثی در یمن از «عملیاتی بزرگ» در نزدیکی مرز عربستان خبر دادند و گفتند که موفق شدهاند هزاران سرباز عربستانی را اسیر کنند.
از شلیک به آرامکو تا آرامش نسبی
با آن که آمریکا و عربستان٬ در مورد حمله پهپادهای یمنی به تاسیسات نفتی عظیم آرامکو٬ ایران را به عنوان مقصر معرفی کرده و سه کشور اروپایی آلمان٬ انگلیس و فرانسه نیز در این مورد بیانیه دادند٬ اما ظاهر امر نشان میدهد که آنان٬ تمایلی به جنگ با ایران ندارند و سفرهای مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا به عربستان و امارات متحده عربی٬ واشنگتن را به این جمعبندی نرساند که به خاطر حمله به آرامکو٬ مقابلهی نظامی علیه ایران صورت بگیرد.
در این میان٬ سازمان مجاهدین خلق نیز موضعی اتخاذ کرد که در راستای حمایت از عربستان سعودی و تداوم مبارزه با ایران است. علیرضا جعفرزاده، سخنگوی سازمان مجاهدین خلق، روز دوشنبه، ۹ مهر در نشستی ادعاکرد: «تصمیم حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در شورای امنیت ملی ایران اتخاذ شده و این مصوبه محرمانه٬ به تائید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی رسیده است.»
سفرهای مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا به عربستان و امارات متحده عربی٬ واشنگتن را به این جمعبندی نرساند که به خاطر حمله به آرامکو٬ مقابلهی نظامی علیه ایران صورت بگیرد.
با وود این شاید در شرایطی که جان بولتون مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا و از حامیان سرسخت مجاهدین خلق برکنار شده٬ اظهارنظر سخنگوی این گروه در مورد حمله به آرامکو٬ تاثیر زیادی بر معادلات منطقهای و سیاستهای نهایی اتخاذ شده نداشته باشد. در نهایت آمریکا به این بسنده کرد که از اعزام دویست نیروی نظامی و چند فروند موشک پاتریوت به عربستان خبر دهد و فعلا کار دیگری انجام ندهد.
بن سلمان و رویکرد دیپلماتیک
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در گفتگو با شبکه سیبیاس آمریکا اعلام کرد که ریاض٬ راه حل دیپلماتیک را بر استفاده از گزینه نظامی در برابر ایران ترجیح میدهد.
شاهزاده عربستانی همچنین هشدار داده که اگر نظام بینالملل در برابر ایران تدابیر قاطعی اتخاذ نکند احتمال مختل شدن عرضه نفت به بازارهای جهانی و افزایش بیسابقه قیمت نفت وجود دارد.
به نظر میرسد که این پیام محمد بن سلمان٬ متضمن سه هدف و انگیزهی او برای تصمیمگیری در خصوص تحرکات ایران است؛ اول اینکه، شواهد نشان میدهد که بن سلمان٬ امیدی به جلب حمایت آمریکا برای مقابله نظامی با ایران ندارد. دیگر اینکه موضوع مهم نفت و احتمال افزایش قیمت آن را همچون یک کارت جدی بر میز نظام بینالملل میگذارد.
شواهد نشان میدهد که بن سلمان٬ امیدی به جلب حمایت آمریکا برای مقابله نظامی با ایران ندارد. از این رو او موضوع مهم نفت و احتمال افزایش قیمت آن را همچون یک کارت جدی بر میز نظام بینالملل میگذارد.
نکتهی سوم اما این است که بن سلمان٬ با تهدید ضمنی افزایش قیمت حاملهای انرژی٬ در صدد تشویق غرب برای مقابله با ایران است و این در حالی است که ایران٬ همین حالا هم عملا با تحریمهای آمریکا و مواضع محافظهکارانه اروپا٬ در وضعیت مناسبی نیست و شاید غربیها نیز بر این باورند که ایران به اندازهی کافی تحت فشار قرار گرفته و دلیلی ندارد که دیگران٬ خود را وارد دعوای تهران – ریاض کنند.
پاسخ ایران به بن سلمان
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی٬ نخستین سیاستمداری بود که به پیشنهاد ولیعهد عربستان پاسخ داد. او در مصاحبه با شبکه خبری «الجزیره» قطر گفت: «ما از اظهارات محمد بن سلمان مبنی بر اینکه خواستار حل اختلافات با تهران از طریق گفتوگوست، استقبال میکنیم،هر گونه گفتوگویی بین ایران و سعودی میتواند بسیاری از مشکلات امنیتی و سیاسی منطقه را حل کند.» لاریجانی همچنین به یمنیها توصیه کرده که هر گونه آتشبس را بپذیرند.
پیش از این٬ محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه ایران نیز اعلام کرده بود:« اگر دولت سعودی این آمادگی را داشته باشد که سیاست خود را تغییر بدهد، من فردا میتوانم در ریاض باشم.» این اعلام آمادگی صددرصد وزیر امور خارجه تلویحا میتواند نشانه موافقت رهبر جمهوری اسلامی با کاهش تنش با عربستان باشد.
آیا عربستان از ایران میترسد؟
هر کدام از دو کشور ایران و عربستان سعودی٬ برای ورود به یک درگیری جدی و عمیق٬ پاشنه آشیلهایی دارند و ناچارند برای پایان دادن به تنش و مخاصمه٬ راهی پیدا کنند.
در عربستان ، ولیعهد جوان و کسی که قصد داشت با سند ۲۰۳۰ میلادی کشورش را به اوج قدرت برساند٬ به خاطر مشکلاتی همچون ناکامی در جنگ یمن٬ قتل جمال خاشقجی٬ ترس از توطئه و کودتای داخلی٬ قتل مشکوک محافظ پدر و حمله به قلب نفتی اقتصاد کشورش تحت فشار قرار گرفته و با آن که دهها میلیارد دلار سلاح پیشرفته خریده٬ نه میتواند از حریم هوایی و زمینی کشورش دفاع کند و نه میتواند توضیحی در مورد دلیل اسارت نظامیانش به دست حوثیها ارائه دهد.
هر کدام از دو کشور ایران و عربستان سعودی٬ برای ورود به یک درگیری جدی و عمیق٬ پاشنه آشیلهایی دارند و ناچارند برای پایان دادن به تنش و مخاصمه٬ راهی پیدا کنند.
از سوی دیگر در جمهوری اسلامی ایران تصویری از قدرت نظامی موشکی٬ دریایی و هوایی سپاه پاسداران میبینیم که میتواند با نفوذیهای خود در یمن و حوزه خلیج فارس٬ مشکلاتی جدی برای عربستان سعودی به وجود بیاورد، اما علیرغم برخورداری از این قدرت نظامی٬ حکومت و مردم٬ در حوزهی اقتصادی و سیاسی به شدت تحت فشار قرار دارند..
مشکلاتی همچون تحریم٬ ناتوانی در فروش نفت٬ تورم٬ بیکاری٬ بالاگرفتن موضوع فساد مالی سیستماتیک و مسائلی از این دست٬ موجی از ناامیدی و دلسردی را در مردم به وجود آورده و این کشور در این وضعیت تاب جنگ ندارد.
بنابراین٬ با وجود آن که سران عربستان سعودی از نفوذ و توان نظامی ایران هراس دارند٬ اما به این موضوع هم واقف هستند که ایران در دام مشکلات اقتصادی افتاده و در منطقه و جهان نیز٬ بالاخص در میان دولتها، یار و حامی چندانی ندارد.
چه کسی میانجی شود؟
سفر عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق به عربستان سعودی در بسیاری از رسانههای منطقه و جهان٬ به عنوان تلاش یک میانجی تفسیر شد که میخواهد ایران و عربستان را به هم نزدیک کند، اما برهم صالح، رئیس جمهور عراق٬ بعد از بازگشت از نیویورک اعلام کرده که سفر عادل عبدالمهدی به ریاض و دیدار او با مقامات سعودی، صرفا به منظور میانجیگری بین ایران و عربستان نبوده و بخش قابل توجهی از اهداف این سفر در چارچوب روابط دوسویه تعریف شده است. چرا که عراق، یکی از کشورهایی است که دارای منافع مشترک در منطقه بوده و این منافع، ایجاب میکند که عراقیها حتی الامکان٬ مانع از بروز درگیری و تنش در منطقه شوند.
گروهی از تحلیلگران هم بر این عقیدهاند که راه رسیدن ایران و عربستان به یکدیگر از پاکستان میگذرد. عمرانخان، نخست وزیر پاکستان که در نشست اخیر سازمان ملل متحد، در کار میانجیگری بین ایران و ایالات متحده بود، در این میان مامور بهبود روابط ایران و ریاض هم شده بود. گزارشها حاکی از آن است که بن سلمان از نخستوزیر پاکستان خواسته بود تا در مسیر خود به نیویورک توقفی کوتاه در ریاض داشته باشد و در نهایت برای رفع تنش با ایران تلاش کند.
بن سلمان از نخستوزیر پاکستان خواسته بود تا در مسیر خود به نیویورک توقفی کوتاه در ریاض داشته باشد و در آنجا برای رفع تنش با ایران تلاش کند.
نگاهی به اظهارات سیاستمدارن دو کشور نشان میدهد که با وجود همهی تنشها و حتی با درنظر گرفتن موضوع حساسی همچون حمله به آرامکو٬ عربستان و ایران٬ هنوز هم میتوانند بدون میانجی٬ قدم در راه گفتگو بگذارند.
در این میان اما ابهامات فراوانی وجود دارند، این که با توجه به ساختار پیچیدهی قدرت در ایران و تبدیل شدن مسالهی عربستان به یک مسالهی ایدئولوژیک و در قلمرو رهبر٬ سپاه قدس و ائمهی جمعه٬ آیا دولت میتواند مطمئن در این زمین قدم بردارد؟ از سوی دیگر عربستان سعودی نیز در تصمیمات خود چندان مستقل نیست و باید دید آیا آمریکا و تیم سیاست خارجی و امنیتی دونالد ترامپ٬ برای برجسته شدن احتمال مذاکره جدی بین ریاض و تهران٬ تا چه اندازه انگیزه دارند.