زیتون -مهسا محمدی: تیر ماه ۹۷، پس از ۱۸ سال، موضوع شوری و نبود آب در آبادان و خرمشهر به شورش و کشته شدن معترضان منجر شد.
اعتراضهای مردم خرمشهر و آبادان که از چند هفته پیش آغاز شده در روز شنبه به درگیری با ماموران امنیتی و شلیک تیر از سوی ماموران کشیده شد. فیلمهایی نیز از کشتهشدن یکی از معترضان منتشر شده است.
در ویدئوهای منتشر شده صدای تیراندازی ممتد شنیده میشود و شماری از معترضان نیز برای در امان ماندن از اشکآور، آتش روشن کردهاند.
موضوع شورش آب اما در آبادان پیش از این نیز سابقه داشته و ۱۸ سال پیش منجر به کشته شدن سه نفر از معترضان شد.
احمد میدری نماینده آبادان در مجلس ششم درباره شورش آب آبادان میگوید:«تیر ماه سال ۷۹، آب شهر آبادان به شدت شور شده بود و تصور کنید با گرمای تیر ماه خوزستان، مردم دچار چه وضعی شده بودند. علت آن، کاهش بارندگی و پایین آمدن سطح آب رودخانهها و پیشروی آب دریا به سمت رودخانهها بود.»
اعتراض های مردم خرمشهر و آبادان که از چند هفته پیش آغاز شده در روز شنبه به درگیری با ماموران امنیتی و شلیک تیر از سوی ماموران کشیده شد. فیلم هایی نیز از کشته شدن یکی از معترضان منتشر شده است.
او در توضیح روند تبدیل یک بحران اقلیمی به یک شورش شهری چنین میگوید:«مردم به مدت سه روز متوالی آبی برای مصرف نداشتند و آب لوله کشی شهری، کاملاً شور شده بود. EC آب شهر (هدایت الکتریکی آب که نشان دهنده میزان املاح هادی موجود در آب است) به ۹۰هزار رسیده بود. این در حالی بود که به عنوان مثال EC آب تهران حدود ۶۰۰ و در قم حداکثر ۷هزار است. آب رسماً، آب دریا بود و همین امر سبب شورش ناگهانی مردم شد.»
به گفته میدری «ظرف مدت ۵ ساعت یعنی از ۷ صبح تا ۱۲ ظهر، به اندازه کل سال ۵۷ در آبادان شیشه شکسته شد. جالب اینکه مسوولان اصلاً از اوضاع خبر نداشتند. به وزارت کشور رفتیم و گفتیم شهر دستخوش بحران و آشوب شده، اما در جوابمان گفتند که موضوع جدی نیست چون اگر بود حتماً به ما تلکس محرمانه میرسید. من و مرحوم رشیدیان (نماینده اصلاحطلب مجلس ششم) اصرار داشتیم که تا حل مشکل، از وزارت کشور خارج نمیشویم. حدود ساعت ۱۲ یا یک ظهر، تازه خبر به وزارت کشور رسید. نیرو به شهر اعزام شد و در همین درگیریها ۳ نفر کشته شدند و حدود ۲۰۰-۳۰۰ نفر هم دستگیر شدند که اکثریت قریب به اتفاق دستگیرشدگان، زیر ۱۸ سال بودند.»
بیشتر بخوانید
از آخرین باری که شوری آب آبادان این شهر را بر سر زبانها انداخت و سه کشته بر دستان مردم این شهر گذاشت تابهحال حدود ۱۸ سال میگذرد. حالا باز تیر ماه است و روز از نو روزی از نو.
مردم خرمشهر و آبادان که در تبلیغات حماسی جمهوری اسلامی به عنوان نماد مقاومت مردم ایران در جنگ ۸ ساله با عراق معرفی میشوند، حال میگویند که دبههای سفید ۲۰ لیتری در صفهایی طویل انتظار آب به «نماد مقاومتشان» تبدیل شده است.
معترضین به شوری آب لولهکشی در آبادان در طی ده روز اخیر به دفعات و به شکلهای مختلقی نارضایتی خود را نشان دادند. عدهای در مقابل فرمانداری و اداره آب و فاضلاب این شهر تجمع کردند.
تیرماه سال ۷۹ نیز ماموران به معترضان درشهر آبادان که در اعتراض به شوری آب تجمع کرده بودند حمله کردند که «در همین درگیریها سه نفر کشته شدند و حدود ۲۰۰-۳۰۰ نفر هم دستگیر شدند که اکثریت قریب به اتفاق دستگیرشدگان، زیر ۱۸ سال بودند».
گروهی هم با بستن جاده محور بوشهر – شیراز در سه راه وحدتیه سعی کردند صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. آبادانیها با یادآوری تاریخچه شوری آب این منطقه به مسئولان شعار میدهند:«ما آب میخوایم نه غزه، بیست ساله که این وضعه» .
بخشی از پتروشیمی آبادان هم به دلیل احتمال آسیب ناشی از شوری آب تعطیل و در ادامه دچار آتشسوزی شد که نتیجه آن کشته شدن یک نفر و زخمی شدن ۱۸ نفر بود.
از سوی دیگر با غیرقابل استفاده شدن آب لولهکشی و افزایش تقاضا برای آب معدنی، قیمت آب معدنی و بشکهای در آبادان بیشتر از دو برابر شد و این مسئله بر شدت نارضایتیها افزود.
کار به جایی رسید که شرکت آب استان خوزستان به عنوان راهحل کوتاه مدت ناگزیر از پخش آب بستهبندی شده در میان مردم شهر شد.
یک روز پیش از این اعتراضها نیز شماری از ساکنان خرمشهر در اعتراض به شوری و جیرهبندی آب در این شهر، با برگزاری تجمعی در برابر محل برگزاری نماز جمعه، به زبانهای فارسی و عربی شعارهایی علیه برخی از مسئولان این شهر سر دادند.
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان، و دیگر مقامات این استان وعده داده اند که با بهرهبرداری کامل از خط دوم آبرسانی غدیر، مشکل آب در آبادان و خرمشهر تا پایان تیرماه حل خواهد شد.
طرح آبرسانی غدیر سال ۸۹ برای «برخی شهرهای اولویتدار نظیر آبادان، خرمشهر، مسجدسلیمان، اندیمشک، دزفول و شوشتر و ۱۲۰۰ روستا در استان خوزستان» آغاز شد.
«جنگ آب»، «امنیتی شدن یک بحران اقلیمی» و کلمات و اصطلاحاتی از این دست سالهاست که به کرات در یادداشتها و اخطارهای متخصصین این حوزه به چشم میخورد و مسئولان جمهوری اسلامی را از عواقب بالا گرفتن این جنگ بر حذر میدارند.
حالا اما به نظر میرسد که این بحران از یک خطر بالقوه تبدیل به خطری بالفعل شده و از این رو اینن اصطلاحات به ادبیات سیاسیون و دولتمردان نیز راه یافته است.
عبدالحمید خدری نماینده مردم بوشهر در گفتگویی با اعتمادآنلاین گفته است که «ما قبلاً درباره جنگ آب چیزهایی شنیده بودیم اما حالا کمکم داریم آن را با چشم خودمان میبینیم.» .
این نماینده معتقد است که «واقعا جای تأسف دارد که کشورهای عربی با اقلیمی بهمراتب خشکتر از استانهای ما سالها است که موضوع آب را مدیریت کردهاند و از آبشیرینکنها استفاده میکنند در حالی که ما در کنار خلیجفارس با مشکل آب دست و پنجه نرم میکنیم و جامعهمان در معرض فروپاشی قرار گرفته است.»
آبادانیها با یادآوری تاریخچه شوری آب این منطقه به مسئولان شعار میدهند:«ما آب میخوایم نه غزه، بیست ساله که این وضعه» .
محمدرضا جعفری فعال حوزه محیط زیست در توصیف آنچه بر سر روستاها و کشاورزی این منطقه آمده در روزنامه شرق نوشت :«در کاهش دبی و شوری آب رودخانه اروند و پیشروی خلیج فارس، بسیاری از انشعابات رودخانه در روستاها و باغ های منطقه، برای جلوگیری از نفوذ آب شور دریا کور شده یا خشکیدهاند و آب جایگزین کفاف نخلستان های موجود را نمی دهد و درعین حال، از میان کاری محصولاتی مانند لیمو، زیتون و بامیه خبری نیست. از مساحت نخلستانها و کیفیت خرمای تولیدی کاسته شده و بهرهوری هر نخل به یک سوم کاهش یافته و در نتیجه این تغییرات، ناامیدی از تامین معیشت باعث مهاجرت کشاورزان شده است.»
رییس اتاق بازرگانی آبادان هم در گفتوگویی با ایلنا وضع را چنین توصیف میکند: «کلیه فعالیتهای بخش کشاورزی تعطیل شده، کارمندان مراکز دولتی درخواست انتقال دادهاند، شاهد موج مهاجرت به استانهای همجوار هستیم، کارخانهها به سبب شور بودن آب دیگر نمیتوانند فعالیت کنند، مردم امیدی به حرفهای مسئولین ندارند»
کارشناسان کاهش میزان بارندگی به یک سوم متوسط جهانی، سدسازیهای وسیع، پروژههای انتقال آب و هدرروی آب درتاسیسات فرسوده آب در ایران را از جمله دلایل این بحران فراگیر اعلام کردند.
آنان بر این عقیدهاند که بحران آب امروز ایران محصول یک خشک سالی طبیعی نیست. این «خشک سالی انسانساز» برآمده از سالها مدیریت و برنامه ریزی اشتباه در حوزه آب است.
به هر تقدیر اوضاع این روزهای آبادان و خرمشهر نمادی از این شعر دریکو خسوس گارسیا لورکا،شاعر اسپانیایی است که «دل من و این تلخی بینهایت/سرچشمهاش کجاست؟/ آب دریاها/سخت تلخ است، آقا».