زیتون–جلیل فقیهی: مرکز پژوهشهای مجلس در تازهترین گزارش خود برآوردی از خط فقر در شش ماهه اول سال ۹۷ منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، خط فقر تقریبا در تمامی شهرها و روستاهای ایران افزایش یافته است. در شهر تهران، خط فقر برای یک خانواده ۴ نفره در تابستان امسال ۲ میلیون و ۷۳۰ هزار تومان بوده است. این رقم حدود ۳۰۰ هزار تومان نسبت به بهار امسال و حدود ۷۰۰ هزار تومان نسبت به سال ۹۵ افزایش یافته است. علت اصلی افزایش خط فقر افزایش نرخ تورم در ماههای ابتدایی سال ۹۷ بوده است. با توجه با ثابت بودن دستمزدها، افزایش قیمتها عملا به معنی فقیرتر شدن افرادی است که یا حقوق ثابتی دارند یا به خیل بزرگ گروه بیکاران و مستمری بگیران تعلق دارند. از این رو به نظر میرسد اثرات شوکی که در ابتدای امسال به اقتصاد ایران وارد شد کماکان ادامه دارد.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از خط فقر چه میگوید؟
منظور از خط فقر حداقل درآمد مورد نیاز برای رفع نیازهای اولیه فرد است.
در این گزارش، بهجای برآورد یک خط فقر برای کل کشور، ۹ خط فقر (۴خط فقر شهری و ۵ خط فقر روستایی) محاسبه شده است. بر این اساس، استانهای دارای بردار قیمتی مشابه در مواد غذایی و مسکن در یک گروه (خوشه) قرار گرفتهاند.
ارقام منتشر شده در گزارش جدید مرکز پژوهشهای مجلس برآوردی است که بر اساس محاسبات سال ۹۵ صورت گرفته است. برای تخمین خط فقر سال ۹۶ و ۹۷، اعداد محاسبه شده برای سال ۹۵ در نرخ رشد شاخص قیمتهای هر سال ضرب شده است.
افزایش خط فقر در همه خوشههای جمعیتی رخ داده است. در خوشه سوم، هشت شهرستان بزرگ کشور قرار گرفتهاند که جمعیت بالای یک میلیون نفر دارند. در این شهرستانها، خط فقر در تابستان ۱۳۹۷، حدود ۹۰۰ هزار تومان پایینتر از تهران برآورد شدهاست (یک میلیون و ۸۱۰ هزار تومان برای یک خانواده چهار نفره). این رقم نسبت به بهار امسال، افزایشی در حدود ۲۰۰ هزار تومان داشته است. باید توجه داشت که ۲۰۰ هزار تومان افزایش در هزینه سبد خط فقر، برای « فقرا» رقم بسیار قابل توجهی است زیرا بهطور معمول مشاغل این گروههای درآمدی در دسته مشاغل با بهرهوری پایین و با درآمد ثابت قرار دارد که به سختی افزایش درآمد در آنها رخ خواهد داد.
خوشه دوم شامل شهرهای استانهای مرکزی، آذربایجان غربی، کردستان، بوشهر، هرمزگان، گیلان، اصفهان، همدان، زنجان، قزوین، مازندران، گلستان، لرستان، سمنان، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان و شهرستان تبریز، شهرستان اصفهان و شهرستان اهواز است. بیشترین نرخ رشد خط فقر در تابستان ۱۳۹۷ نسبت به تابستان ۱۳۹۶، در این خوشه رخ داده است. خط فقر برای شهرهای این خوشه در تابستان ۱۳۹۷ به یک میلیون و ۴۸۹ هزار تومان رسیده که رشد ۲۵/۸ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته است.
خوشه اول شامل شهرهای استانهای اردبیل، خوزستان، خراسان رضوی، فارس، خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد است که پایینترین خط فقر در میان خوشههای دیگر است. در این خوشه خط فقر برای یک خانواده ۴ نفره در تابستان امسال با حدود ۱۵۰ هزار تومان افزایش نسبت به بهار، به حدود یک میلیون و ۳۳۰ هزار تومان در ماه رسیده است. این رقم حدود ۳۵۰ هزار تومان نسبت به سال ۹۵ افزایش یافته است.
خط فقر در مناطق روستایی اختلاف معناداری با مناطق شهری دارد. بیشترین خط فقر برای مناطق روستایی تهران و البرز به دست آمده که برای تابستان ۱۳۹۷، یک میلیون ۵۷۸ هزار تومان برآورد شده است (خوشه اول). در مرحله بعد، مناطق روستایی استانهای زنجان، کرمانشاه، اصفهان، قم و قزوین قرار دارند که خط فقر در این مناطق یک میلیون و ۳۹ هزار تومان برای یک خانواده چهار نفره است (خوشه دوم). در شکل زیر، روند افزایش خط فقر در خوشههای روستایی دیگر نیز نشان داده شده است.
نکته قابل توجه در خصوص مقایسه خط فقر روستایی و شهری آن است که خط فقر روستایی در تمامی خوشهها در تابستان ۱۳۹۷ نسبت به مدت مشابه سال قبل، رشد بیشتری نسبت به خط فقر شهری داشته است. این موضوع میتواند نشاندهنده افزایش شدت فقر در این مناطق باشد.
افزایش فقر و الزام بستههای حمایتی
بر اساس گزارش سال ۱۳۹۵ مرکز پژوهشهای مجلس، حدود ۱۲ درصد از خانوادههای شهر تهران زیر خط فقر قرار دارند. در این سال، بیشترین نرخ فقر در استان سیستان و بلوچستان (۳۸ درصد) و کمترین نرخ فقر در استان چهارمحال و بختیاری (۲ درصد) است.
در گزارش سال ۱۳۹۷ مرکز پژوهشها رقم دقیقی برای درصد خانوادههایی که زیر خط فقر قرار دارند نیامده است. هرچند تورم بالای ماههای گذشته و افزایش خط فقر در کوتاهمدت تعداد بیشتری از افراد جامعه را به زیر خط فقر میکشد، اما در صورت کنترل شوک تورمی، این روند میتواند در میانمدت «تاحدی» تعدیل شود. بخشی از این تعدیل به علت افزایش دستمزدها خواهد بود که معمولا از نظر زمانی بعد از افزایش قیمتها رخ میدهد.
با این حال، برای گذر از شرایط سخت لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی از قشر فرودست جامعه بیش از پیش احساس میشود. به ویژه اینکه، با توجه به نبود مکانیسمهای اعتباری و تامین مالی مناسب در ایران (مثلا خرید روزانه روی کارت اعتباری)، پسانداز خانوادهها هم در ده سال گذشته افت جدی کرده و در نتیجه تحمل دوره گذر سختتر از پیش شده است.
دولت بنا دارد حقوق کارکنان را در سال آینده تا سقف ۲۰ درصد افزایش دهد. قرار است افزایش حقوق به صورت پلکانی باشد. یعنی افرادی که حقوق بالاتری دارند افزایش حقوقشان کمتر و افرادی که حقوق پایینتری دارند افزایش حقوق بیشتری شامل حالشان شود که البته سقف آن همان ۲۰ درصد خواهد بود. مضاف بر این، دولت بسته پرداخت حمایتی به اقشار کم درآمد را هم تصویب کرده که به خانوادههایی تعلق میگیرد که زیر سه میلیون تومان در ماه درآمد.
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که تغییر اساسی در شاخصهایی از قبیل درصد افراد زیر خط فقر در کوتاهمدت ممکن نیست. سیاستهای حمایتی هم مشکلات پایه اقتصاد ایران را حل نمیکند. هدف سیاستگذار در بخش تولید باید بیشینه کردن کارایی، انظباط مالی، هدفمندی یارانهها و حذف رانتها باشد. ولی به موازات این موارد اساسی، نمیتوان از سیاستهای حمایتی سمت مصرف در شرایط استثنایی و بحرانی صحبت نکرد.
البته دست دولت چندان هم برای تامین هزینه بستههای حمایتی باز نیست. بهویژه اینکه پیشبینی دولت از فروش نفت برای سال آینده حدود یک میلیون بشکه در روز کمتر از امسال است. یکی از راههای جبران کمبود منابع، افزایش قیمت بنزین و تجدیدنظر در بازتوزیع یارانه پرداختی به نفع طبقه کم درآمد جامعه است که باید دید آیا دولت و مجلس عزم جدی برای اجرایی کردن آن دارند یا خیر.
همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که روشهای مختلفی برای محاسبه خط فقر وجود دارند که نتایج آنها لزوما یکسان نیستند و اتکای صرف بر یکی از این روشها ممکن است باعث خطاهایی در تحلیل وضعیت اقتصادی کشور شود. در روش مورد استفاده در گزارش مجلس، یک سبد خوراکی به عنوان مرجع انتخاب میشود که ۲۱۰۰ کیلو کالری انرژی دارد. حداقل هزینه دستیابی به این سبد خوراکی خط فقر است و افرادی از جامعه که قادر به تامین این سبد خوراکی نباشند فقیر به حساب میآیند. در تعریفی که سازمان ملل از فقر ارائه میدهد، فردی زیر خط فقر است که در تامین نیازهای اساسی ناتوان باشد. هرچند خوراک مهمترین این نیازهای اساسی است، اما عوامل دیگری از جمله دسترسی به آب آشامیدنی سالم، سرویس بهداشتی مناسب، برق، گاز و امکانات آموزشی نیز هر کدام به اندازهای از درجه اهمیت برخوردارند. در قیاس با کشورهای همجوار و کشورهایی با سطح درآمد همتراز، ایران کارنامه به نسبت خوبی در ارائه چنین امکاناتی به بیشتر شهرها و روستاهای کشور داشته است.