در ایران٬ مسالهی مهم «حجاب»، موضوعی است که گویی هیچوقت بحث دربارهی آن پایان نمییابد. حجاب از سویی با مسائل دینی و عقیدتی و سبک زندگی مردم سر و کار پیدا می کند، از طرفی اصل امر به معروف و نهی از منکر ک قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آنرا به رسمیت شناخته،٬ به برخیها اجازه میدهد در حریم زنان و دختران وارد شده و در مورد عدم تطابق پوشش آنان با حجاب مورد نظر دین و نظام٬ تذکر دهند و از دیگر سو٬ یک امکان سیاسی و تبلیغاتی در اختیار سیاستمداران می گذارد که با توجه افراطی به اهمیت حجاب یا کم توجهی به حجاب٬ موازنههای سیاسی و اجتماعی کشور را تحت تاثیر قرار دهند.
یکی از جدیدترین اظهارنظرها در مورد مسالهی حجاب٬ سخنان علی مطهری نائب رئیس دوم مجلس است. علی مطهری در سخنرانی خود با موضوع حجاب که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، گفته است: «من بر اساس شناختی که از جامعه دارم میگویم همین امروز اگر برای حجاب رفراندوم برگزار کنیم جامعه به حجاب رای میدهد. البته در مسائل فکری و ایدئولوژیک کسی نظرسنجی برگزار نمیکند، اما بخشی از همین خانمهای بیحجاب و بدحجاب در رفراندوم به حجاب رای میدهند؛ زیرا آثار بیحجابی و بدحجابی را میدانند. بنابراین فکر نکنید اگر نظرسنجی برگزار شود همه به بیحجابی رای خواهند داد.»
مطهری که در سال ۹۴ در مجلس شواری اسلامی٬ تعداد زیادی از عکسهای زنان و دختران ساپورتپوش را از نمایشگرهای مجلس پخش کرده و از وزیر کشور خواستار رسیدگی به این موضوع شده بود٬ در آن زمان مورد انتقاداتی قرار گرفت اما بعدها در مورد هدف خود گفته بود: ما نمیگوییم اصل ساپورت پوشیدن اشکال دارد، یکی با مانتویی که تا پایین زانوست ساپورت میپوشد و کسی هم نمیتواند به آن ایراد بگیرد، پس با اصل ساپورت پوشیدن مخالف نیستیم. در واقع اعتراض ما به آن پوشش ساپورتی است که کل حجم بدن را نشان میدهد و این نوع پوشش قطعا حجاب نیست.
فرزند علی مطهری٬حالا در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی٬ دوباره سراغ بحث حجاب رفته تا نشان دهد که این مساله همچنان از دغدغههای ذهنی او و بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی است.
تا کجا حق با مطهری است؟
۱.در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران٬ راه برای همهپرسی یا رفراندوم و مراجعه به آرای مردم باز است. اصل پنجاه و نهم میگوید: در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. با این وجود٬ شرایط عینی امروز ایران این واقعیت را به خوبی نشان میدهد که در ساختار جمهوری اسلامی٬ در سالیان اخیر٬ با پافشاری چهرهها و جریاناتی همچون مصباح یزدی و جبهه پایداری٬ رفته رفته مفهوم حکومت اسلامی جا انداخته شده و آن قدر در مورد اختیارات رهبری و ولایت مطلقه فقیه صحبت شده که فضا و مجالی برای جمهوریت و امکان برگزاری رفراندوم باقی نمانده است؛ آن هم در مورد مساله حجاب که از دید جمهوری اسلامی٬ تبدیل به یک مساله حیاتی و مهم شده است. بنابراین در تحلیل درستی یا نادرستی سخنان مطهری٬ صرفا بر اساس فرض برگزاری رفراندوم٬ میزان صحت نظرات او سنجیده میشود.
۲.مطهری اگر پسر مطهری نبود٬ نمیتوانست در مورد این مسائل بنیادین٬ با خاطر آسوده سخن بگوید. او که پدرش از تئوریسینهای دینی حجاب در جمهوری اسلامی بوده و هنوز هم کتاب حجاب او مورد توجه طرفداران ولایت است٬ او با اتکا به اهمیت تاثیرات فکری و جایگاه پدر در تاریخ جمهوری اسلامی٬ آزادانهتر از دیگران٬ در مورد مسائل مختلف٬ اظهار نظر می کند.
واقعیت این است که در ایران امروز٬ میلیونها زن و دختر٬ نه تنها در تهران٬ بلکه در بساری از دیگر شهرهای کوچک و بزرگ ایران٬ با اکراه و از سر اجبار٬ زیر بار حجاب میروند. در فصل تابستان و گرم شدن هوا٬ با زنها و دخترها به گونهای درگیر میشوند و در زمان بارش برف و استفاده از پوتینها یا بوتهای بلند٬ به گونهای دیگر. روزی به مانتوی باز گیر میدهند و روزی دیگر به شلوارهای چسبان موسوم به ساپورت. با وجود آن که علی مطهری و بسیاری دیگر از سیاستمداران ایرانی ادعا می کنند که در ایران چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد٬ اما حقیقت امر این است که هیچ زن و دختری بدون پوشش مانتو و مقنعه٬ نمیتواند در محیطهای اداری٬ رسمی و آموزشی به عنوان کارمند حضور پیدا کند و در ملا عام نیز هیچ زن و دختری نمیتواند مانتو و روسری را کنار بگذارد. اگر چه در سالیان اخیر روسری نزد بسیاری از زنان و دختران ایرانی٬ عملا به یک عنصر پوششی فرمالیته تبدیل شده و مانتوهای باز و بدون دکمه نیز رواج پیدا کردهاند اما در هر حال٬ مانتو و روسری وجود دارد. البته جریان موسوم به حزباللهی این نوع پوشش را با الفاظی همچون بدحجابی یا کمحجابی٬ تحلیل می کند و در سالیان اخیر در تریبونهای تبلیغاتی خود بارها بر این مساله تاکید کردهاند که استفاده از چادر٬ برای زنان و دختران امنیت به وجود می اورد و اگر زن و دختر بیحجابی مورد حمله و تعرض و تجاوز قرار بگیرد٬ مقصر اول خود اوست.
در چنین شرایطی٬ مسالهی حجاب٬ حساسیتهایی دارد که اتفاقا ابعاد مردانه، فرهنگی و اجتماعی آن٬از بعد زنانه و ابعاد سیاسی مساله اهمیت کمتری ندارد. ایران فقط تهران یا شهرهای بزرگ نیست! در بسیاری از مجامع سنتی و روستایی، مردان و پسران ایرانی٬ با نگرش غیرتی و مردسالارانه به پوشش زنان٬ در یک رفراندوم فرضی٬ پیش از آن که رای موافقت با حذف حجاب اجباری را همچون «نه» گفتن به جمهوری اسلامی بپندارند٬ به این فکر میکنند که از فردای چنین همهپرسی فرضی، بستگان آنها ( بخوانید ناموس آنها) نیز با حذف حجاب٬ مورد توجه بیشتر قرار میگیرند و بنابراین در کنار جریانات موسوم و موصوف به مذهبی٬ حزباللهی و ولایی٬ بخش قابل توجهی از این مردان نیز احتمالا موافق حجاب اجباری خواهند بود.
افزون براینها ساختار اجرایی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی و شبکههای اجتماعی واقعی، قوی و نافذی که در مساجدو هیاتها و حتی کمیته امداد و سپاه طراحی شده بهنحوی که منافع قشر قابل توجهی از مردم در تبعیت از خواستههای ایدئولوژیک سران نظام است و میتواند برای بسیاری از درخواستها٬ پاسخ مثبت بگیرد. لذا در رفراندوم مفروض پسر مطهری٬ نه تنها منافع اقتصادی قشر حامیان نظام٬ بلکه نگرش مردسالارانهی بخش کثیری از مردان سنتی ولو مخالف نظام و وضع موجود و این شبکهها هم نباید در رأی آری یا نه به حجاب اجباری فراموش شود.
* نام نویسنده این یادداشت نزد زیتون محفوظ است