زیتون ـ نیلوفر سعیدی: همزمان با پایان رسمی معافیت از تحریم خرید نفت، برای ۸ کشور مشتری نفت ایران و جدیتر شدن فشارهای آمریکا٬ از گوشه و کنار شنیده میشود که برخی از مقامات ایران و آمریکا٬ در حال مذاکره هستند.
گفته میشود این بار هم عمان پادرمیانی کرده و دیدارهایی را بین برخی مقامات نظامی ایران و آمریکا ترتیب داده است. این در حالی است که همین چند روز پیش آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران٬ از آرایش جنگی سخن گفته و در مورد تهدیدات آمریکا علیه ایران تاکید کرده بود که «در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت هم باید آرایش مناسب بگیرد.»
با وجود این دو روز پیش برخی از رسانههای وابسته به سپاه٬ از زبان یکی از مشاورین قاسم سلیمانی٬ خبر دیگری منتشر کردند که چندان مورد توجه قرار نگرفت. سعدالله زارعی از نویسندگان روزنامه کیهان که حالا مسئولیت یک موسسه تحقیقاتی وابسته به سپاه قدس را بر عهده گرفته و خود نیز به عنوان مشاور قاسم سلیمانی فعالیت میکند٬ موضوعی را به رسانههای وابسته به سپاه اعلام کرد و ادعایی را مطرح کرد که در حالت عادی٬ یک خبر فوق سری تلقی میشود. زارعی از پیام رسمی سران آمریکا به مقامات عالی ایران خبر داد و گفت: «اخیراً مقامات عالی دولت آمریکا طی یک پیام رسمی به مقامات عالی ایران، تأکید و تصریح کردهاند که تحت هیچ شرایطی برنامهای برای درگیری نظامی با ایران ندارند.»
مذاکره در کدام شرایط؟
این روزها در ایران٬ اغلب مقامات جمهوری اسلامی خود را موظف میبینند که در مذمت مذاکره با آمریکا صحبت کنند. در همان زمانی که ظریف برای حضور در یک نشست به آمریکا رفته بود٬ قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس اعلام کرد: «دشمن میخواهد با فشارهای اقتصادی ما را به میز مذاکره بکشاند که این مذاکره مصداق تسلیم است اما مردم ما هوشیار و هوشمندند و معتقدند مذاکره در شرایط کنونی با دشمن، تسلیم شدن محض است و قطعاً تن به این ذلت نمیدهیم.»
در همین حال٬ علی لاریجانی رئیس مجلس٬ رحمانی فضلی وزیر کشور٬ احمد خاتمی امام جمعه تندرو و بسیاری دیگر از مقامات مشهور در این مورد صحبت کرده و همگی بر این موضوع تاکید کردند که الان وقت مذاکره با آمریکا نیست. محمد جواد ظریف هم در گفتگو با الجزیره گفت:«حتی یک ایرانی را پیدا نمیکنید که گزینه تسلیم در مقابل آمریکا را انتخاب کند.» هر چند این مشخص نیست که آیا منظور ظریف از «تسلیم» با منظور سلیمانی منطبق است یا نه.
اگر چه در ظاهر٬ وجه مشترک همهی این مواضع مخالفت با مذاکره با آمریکا است اما چنانچه پیداست هیچکدام از آنان به طور بنیادی با اصل و اساس مذاکره مخالف نیستند و به نظر میرسد که فقط با زمانبندی آن مشکل دارند. به عبارتی دیگر٬ همه معتقدند که میشود با آمریکا مذاکره کرد اما نه در شرایطی که ایران تحت فشار و تحریم اقتصادی قرار بگیرد.
با وجود این اگر مذاکره ایران با آمریکا فقط در سطحی باشد که هدف آن جلوگیری از بدترشدن اوضاع و توقف روند کنونی به سمت درگیری نظامی باشد٬ قضیه فرق میکند. مخصوصا وقتی که پای اقدام جنجالی و مهمی همچون بستن تنگهی هرمز به میان میآید٬ حتی کشور کوچکی چون بحرین نیز٬ به راحتی اعلام می کند که ایران نخواهد توانست این تنگه را ببندد. بنابراین٬ در شرایط فعلی٬ مذاکره بین آمریکا و ایران از چنین سطحی فراتر نمیرود و سقف هدف آن٬ نمیتواند چیزی جز پیشگیری از تنش نظامی باشد.
این بدان معناست که تحریم نفتی پابرجا میماند و شرایط دشوار اقتصادی برای ایران ادامه پیدا میکند اما خیال ایران از بابت این موضوع آسوده خواهد بود که حملهی نظامی از سوی آمریکا صورت نخواهد گرفت و در عین حال٬ آمریکاییها نیز مطمئن خواهند بود که نه تنگهی هرمز بسته میشود و نه به نظامیان آمریکایی در منطقه حمله میشود.
در شرایطی که آمریکا با اعمال تحریمهای اقتصادی٬ جمهوری اسلامی را در شرایط دشواری قرار داده٬ تایید عدم حمله نظامی به ایران٬ الزاما یک خبر مسرتبخش نیست. چون آنچه در حال حاضر برای دولت و ملت ایران مهم است٬ نه فقط آسودگی خاطر از بابت حملهی نظامی٬ بلکه گذار از شرایط دشوار کنونی٬ امکان فروش نفت٬ ورود ارز به داخل کشور و قرار گرفتن در مسیر تامین نیازهای اساسی و اولیه است.
در شرایطی که آمریکا با اعمال تحریمهای اقتصادی٬ جمهوری اسلامی ایران را در شرایط دشواری قرار داده٬ تایید عدم حمله نظامی به ایران٬ الزاما یک خبر مسرتبخش نیست.
در فضایی که اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهور ایران از احتمال بازگشت ایران به نظام توزیع کالاهای اساسی بر اساس کوپن و سهمیهبندی خبر داده٬ خبر آغاز مذاکره بین آمریکا و ایران٬ زمانی میتواند نویدبخش باشد که دست کم امکان فروش نفت و بازگشت درآمدهای حاصل از آن به داخل کشور٬ وجود داشته باشد.
البته مقامات نظامی ایران٬ تلاش میکنند منکر اهمیت این مسئله شوند. روشنترین مثال انکار اهمیت فروش نفت نیز اظهارات اخیر فرمانده جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. حسین سلامی در دیدار با امیر حاتمی وزیر دفاع گفته است:«اگر دروازه های جهان به روی ما باز بود به طور قطع حتی یکی از محصولات استراتژیک تولیدی وزارت دفاع امروز تولید نمی شد. روزیِ ما بر اساس نفت پایهگذاری نشده و آمریکا نخواهد توانست رزق ما را در تنگنا قرار دهد.» البته فرمانده سپاه نگفته که درآمد لازم برای ادارهی کشور و یا به گفته او «روزی ایران» از کجا تامین میشود.
این ادبیات آشنا٬ همان ادبیاتی است که پیشتر نیز در مقطع تحریمهای قبلی دوران احمدینژاد وجود داشت و کار به جایی رسید که بسیاری از مقامات سیاسی و روحانیون برجستهی ایرانی٬ تحریم را سرچشمهی برکت و مشوق خودکفایی و تولید دانستند.
فرمانده سپاه پاسداران:«اگر دروازه های جهان به روی ما باز بود به طور قطع حتی یکی از محصولات استراتژیک تولیدی وزارت دفاع امروز تولید نمی شد. روزیِ ما بر اساس نفت پایهگذاری نشده و آمریکا نخواهد توانست رزق ما را در تنگنا قرار دهد.»
حال باید دید٬ آیا در صورت تداوم وضعیت فعلی٬ اصلیترین هدف مقامات جمهوری اسلامی ایران از میل به مذاکره با آمریکا٬ که شمهای از آن در سفر اخیر ظریف به ایالات متحده و مطرح کردن مسئله معاوضه زندانیان هم دیده شد، حل مشکلات اصلی و تبدیل شدن به دولت عادی خواهد بود٬ یا این که تهران به دنبال آن است که فقط از فضای تنش نظامی دور بماند اما در عین حال٬ از مذاکرهی جدی و فراگیر در مورد اختلافات اصلی پرهیز کند و همواره روابط را مانند همه سالیان گذشته جایی در آستانه فروپاشی نگاه دارد.