بیانیه با امضای ۲۲۵ نفر، که آمریکا و ایران را به مذاکره بدون قید و شرط دعوت میکند؛ از جهات مختلف شایسته توجه و بررسی و ارزیابی است.
در برنامه صفحه۲ بیبیسی فارسی در روز سهشنبه گذشته به بخشی از موضوع پرداختم؛ اما مجال کافی برای بررسی دقیقتر و جامع وجود نداشت. از سویی، به مطالب آقای رضا علیجانی، از امضاءکنندگان بیانیه هم، فرصت پرداختن نبود.
یکم
در خردادماه سال گذشته بیانیهای با همین موضوع و مضمون با امضای ۱۰۱نفر منتشر شد. البته مضمون آن بیانیه تحتتاثیر شرایط و موقعیت آن روزگار، تهدید صریح آمریکا و اعلام شرایط ۱۲گانه توسط وزیرخارجه آمریکا، سقوط ارزش پول ملی و افزایش بیمهار قیمت دلار- در لندن یکی از کارشناسان می گفت دلار تا پنجاه هزارتومان هم بالا خواهد رفت!- پیامدهای شورش دی ماه ۱۳۹۶، مذاکره ترامپ با رهبر کره.شمالی در سنگاپور در ۲۲خرداد ۹۷، موجب شد که بیانیه ـ البته با انگیزه دلسوزی و خیرخواهی برای ملت ایران ـ منتشر شود.
محورهای بیانیه همان است که در بیانیه خرداد ۱۳۹۸ با ۲۲۵ امضاء تکرار شده است. البته این نکته شایسته تامل است که بسیاری از امضاءکنندگان بیانیه سال پیش، بیانیه امسال را امضا نکردهاند.
بعنوان مثال افرادی که نامشان با حرف الف شروع میشود، در بیانیه ۱۰۱ نفره، خرداد سال پیش ۱۲نفرند، اما فقط سه نفر از آن جمع بیانیه جدید را امضا کردهاند.
مشکل بیانیههایی ازایندست این است، که فردی بیانیه را مینویسد. با دوستان در دسترس مشورت میکند. آنها امضاء میکنند و با دیگران تماس میگیرند و امضاها جمع میشود.
گاهی هم لیست امضاء دارند و با اذن فحوا، امضاها را در ذیل بیانیه قرار میدهند. بیانیه ۲۲۵نفره هم، گرچه علیالاصول به اعتبار امضاها یک کار جمعی است؛ اما اشکالات جدی یک کار فردی پروردهنشده را داراست.
دوم
بیانیه از همان آغاز، که بدون مخاطب آغاز شده است. اشاره به فقر و بیکاری و افزایش هزینههای زندگی مردم ایران دارد. به عبارت دیگر، از همان ابتدا اعتراف میکند که ترامپ و دولت او در استراتژی “محاصره و محدودیت فلجکننده”، به موفقیت رسیدهاند.
سوم
بیانیه به نگرانی از وقوع جنگ به تکرار اشاره میکند. گویی جنگ فقط برای ایران هزینه و ویرانی زیرساختها را به بار میآورد و جنگطلبان آسیبی نخواهند دید و دچار ویرانی نخواهند شد.
هر دو نکته فراز ابتدایی بیانیه، نسنجیده و اعتراف به تاثیرگذاری سیاستهای آمریکاست.
چهارم
بیانیه از مذاکره بدون قیدوشرط سخن میگوید. کدام مذاکره بدون قیدوشرط!؟ آمریکا مدتی پیش سپاه پاسداران را بعنوان سازمان تروریستی دولتی اعلام کرد و هفته پیش محدودیتی تازه برای فروش محصولات پتروشیمی ایران وضع کرد. همچنان برای فروش نفت ایران و روابط بانکی و مالی اشکال و اختلال ایجاد میکند.
قبل از سفر وزیرخارجه آلمان هایکو ماس به ایران، جان بولتون به ابوظبی رفت. با ولیعهد، عملا حاکم امارات و مشاور امنیتملی، برادر دیگر محمدبنزاید، گفتگو کرد. وزیرخارجه آلمان هم به شکل غیرمتعارف پیش از سفر به ایران به امارات رفت، در ابوظبی محمدبنزاید پنج شرط برای مذاکره مطرح کرد! یک شرط تازه هم این بود که کشورهای عربی بایست طرف مذاکره باشند، منظورش از کشورهای عربی عربستان و امارات و بحرین است.
مذاکره بیقیدوشرط فقط یک لفظ نیست. آمریکا همواره در حوزههای محتلف سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی به اعمال شرایط و قید مشغول است. چگونه میتوان از تعبیر بیقیدوشرط استفاده کرد؟
البته وقتی پمپئو، وزیرخارجه آمریکا، در سال گذشته ۱۲شرط معین کرد و ایران اعتنایی نکرد؛ از آن شرایط بهظاهر عقبنشینی کردند.
بولتون این روزها بیشتر به ونزوئلا می.پردازد تا ایران. استراتژی براندازی دولت ونزوئلا هم تابهحال به نتیجه نرسیده است. پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا البته در اشغال سفارت ونزوئلا در واشنگتن و نیویورک موفق شدند!
رهبر کرهشمالی، معشوق و محبوب ترامپ هم، سر تیم مذاکرهکننده با آمریکا را اعدام کرد و ژنرالی را که با آمریکاییها فالوده خورده بود، انداخت توی استخر ماهیهای گوشتخوار پیار.
پنجم
در گفتگوی بیبیسی، استدلال غریب و شگفتآوری توسط آقای علیجانی مطرح شد. آمریکا زور دارد و از برجام خارج میشود. ما باید این توازن قوا- البته مسامحه در تعبیر بود- در جهان را به رسمیت بشناسیم. جهان سیاست، جهان حقیقت و عدالت نیست. به من هم توصیه فرمودند که باید مثل یک دولتمرد تحلیل کنم نه مثل چامسکی!
این تعابیر که در حقیقت دیدگاهی ست که بیانیه بر اساس آن تنظیم شده است. با تسلیم در برابر امریکا فاصله زیادی ندارد. بین سطور این تعابیر، این مضمون و مفهوم است که ما نمیتوانیم در برابر آمریکا مقاومت کنیم.
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای
ششم
آقای علیجانی در تایید و ترجیح مذاکره به دو نمونه ژاپن و ویتنام اشاره کردند. هر دو مورد بهکلی خارج از موضوع مذاکره ایران با امریکا در شرایط فعلی است.
اولا: ژاپن در برابر آمریکا مطلقا تسلیم شد و آمریکا تمام شرایط خود را بر ژاپن دیکته و اعمال کرد. مذاکرهای وجود نداشت.
ثانیا: ویتکنگها از موضع برابر و بلکه برتر، در همان شرایطی که در جبههها میجنگیدند و ارتش آمریکا را در ویتنام، زمینگیر و فلج کرده بودند و با یک سیاست تبلیغاتی بسیار موثر، کوس رسوایی و مردمکشی آمریکا را در جهان و بلکه در خود آمریکا به صدا درآورده بودند، در شرایطی که به لحاظ نظامی دست برتر را داشتند و فضای سیاسی اجتماعی جهان و آمریکا به نفع آنان بود؛ با آمریکاییها مذاکره کردند. از سال ۱۹۵۵ تا سال ۱۹۷۵، ۲۰سال تمام جنگیده بودند، بیش از یک میلیون شهید در راه آرمان و استقلال و آزادی خود داده بودند. در چنان شرایطی با امریکا گفتگو کردند. آمریکا ناگزیر از فرار از ویتنام و پذیرش شکست شد. فرار سفیر آمریکا، مارتین، از بام سفارت با آخرین هلیکوپتر ارتش آمریکا، نماد شکست آمریکا شد.
هفتم
در فاصله بیانیه ۱۰۱نفره تا بیانیه ۲۲۵نفره، مقاومت در برابر زیادهخواهی ترامپ جواب داده است. سفر نخستوزیر ژاپن نشانهای از همان مقاومت و ایستادگی در برابر افزونطلبی آمریکاست.
هشتم
برنی سندرز، نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سخن بسیار قابلتوجهی را مطرح کرد: “اگر ترامپ واقعا میخواهد با ایران مذاکره کند، به برجام برگردد، آن وقت درباره ملاحظات آمریکا درباره برجام گفتگو کند”.
البته برجام موافقتنامهای بین آمریکا و ایران نیست. چندجانبه است، که همه اطراف موافقتنامه بایست حضور داشته باشند.
نهم
ما در لندن شاهد سفر ترامپ بودیم! یک شارلاتان به تمام معنا. تظاهراتی با جمعیتی عظیم علیه او انجام شد. گفت تظاهرات طرفداران من جمعیتشان بیشتر بود، مطبوعات چون از من متنفرند، نشان ندادند!
در همین لندن رییسمجلس با سخنرانی ترامپ مخالفت کرد و اجازه نداد ترامپ در پارلمان انگلستان سخنرانی کند. شهردار لندن علیه ترامپ موضع گرفت، ترامپ هم همزمان گفت: “شهردار لندن مثل شهردار نیویورک ابله است! وقدش هم نصف قد شهردار نیویورک است!” با خانم ترزا می ملاقات کرد، که ضعیفترین نخست وزیر انگلستان بعد از چرچیل بود!
ترامپ از موفقیت با شکوه سفرش توییت کرد:
This trip has been an incredible success for the President!
اصلا به چنین آدمی، که آشکارا خودشیفته و روانپریش است و هر روز دروغی تازه میگوید، چگونه میتوان اعتماد کرد و مذاکره؟
دهم
به گمانم امضاءکنندگان بیانیه، گرچه با انگیزه خیرخواهی و دلسوزی برای ملت ایران و بیم از جنگ، بیانیه را امضاء کردهاند؛ اما با تاسف ادبیات بیانیه، ادبیاتی نامناسب و دیدگاهی که بیانیه بر اساس آن نوشته شده، شایسته نقد جدی است و پذیرفتنی نیست.
مسیح علیه السلام به یاران و حواریون خود، توصیه میکند: “مثل کبوتر ساده و مثل مار هوشیار باشید!” ( انجیل متی، فصل ۱۰ آیه ۱۶).
منبع: کانال تلگرامی مصطفی تاجزاده