روایت کاربران فضای مجازی از #روزهای_سبز

زیتون– کاربران فضای مجازی همزمان با دهمین سالگردن انتخابات ریاست جمهوری دهم و آغاز «جنبش سبز» به بازخوانی از خاطراتشان از این روزها پرداختند.

امروز٬ ۲۵ خردادماه و همزمان با تجمع سکوت مردم در اعتراض به تقلب در انتخابات سال ۸۸ ٬ نیز همین روند ادامه داشت.

یکی از کاربران توییتر به همین مناسبت به دیدارش با هدایت‌الله جهان‌آرا در بین شرکت کنندگان در این راهپیمایی اشاره کرد:

روز #۲۵_خرداد۸۸ راهپیمایی سکوت ، خ.آزادی با یکی از دوستان سید هدایت الله جهان آرا را دیدیم.عرض ادب کردم و گفتم حاج آقا شما هم؟ گفتند:که من از همه شما سرحالتر و جوونترم
گفتم هجمه زیاده، شما پدر شهید هستی و اینجا همه اغتششاگریم!!!گفتند:اگر محمد هم بود الان اینجا بودن.#روزهای_سبز

— هیاسی (@m_azizi1512) June 14, 2019

بهاره هدایت٬ زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سابق نیز در یک رشته توییتی روایتش را این روز توییت کرد:

۵/
خلاصه از موسوی خوشم نمیومد. تیپیک انقلابی بود. پیش‌فرضم این بود که این آدما تو شکاف ملت و دولت، سمت ملت رو نمیگیرن، انگار قرارشون با خودشون همینه.. ولی اون مرد کار دیگه‌ای کرد..
از عصر #۲۵_خرداد دستبند سبز رو هم بستم؛ با خودم گفتم دیگه یکی شدیم، او هم از ماست..#روزهای_سبز pic.twitter.com/354cFqshGL

— Bahare Hedayat (@HedayatBahare) June 15, 2019

ضیا نبوی٬ زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سابق٬ در خصوص این روز چنین نوشت:

۲۵ خرداد ۱۳۸۸؛

روی پل عابر نزدیک وزارت کار ایستادم و به خیل جمعیتی که از روبرو میومد نگاه میکردم.
شبیه رویا بود!
اینهمه جمعیت، در سکوت کامل، در مدنیت مطلق، توی خیابون عبور می‌کردند، اکثراً با نشانه‌های سبز..
انگار واقعیت توی ذهنم منهدم شده بود!
بی اختیار می‌خندیدم#روزهای_سبز pic.twitter.com/jpgsErwxH7

— Zia Nabavi (@ZiaNabavi1) June 15, 2019

در این رابطه توییت‌های پرشمار دیگری نیز شده است:

۲۵خرداده،یحیی تولدت مبارک،ظهر نشده،تجمع ادامه داره،مصطفی بازداشت شده،رفتم ساختمان مرکزی برای پیگیریش،درها رو قفل کردند،منو حجت بازداشت شدیم،در سلول که بسته شد،نفس راحتی کشیدم،زندان آرامش بیشتری داشت ولی حسرت دیدن ۲۵ خرداد برای همیشه برام موند#روزهای_سبز

— siavash hatam (@HatamSiavash) June 15, 2019

دوشنبه بود و کل خیابان انقلاب و آزادی درسکوت محض.چندمیلیون نفر در سکوت راه می‌رفتند تا صدای تیر بصورت رگباری سکوت رو شکست.تعدادی از مردم ردیف جلو بر زمین افتادند،چشم‌های مبهوتم سیل خون رو کف خیابان دید و سرم گیج رفت.باورم نمی‌شد سکوت اعتراضی مردم با صدای تیر شکسته شه #روزهای_سبز

— Sajedeh Arab Sorkhi (@sajedeharab) June 15, 2019

در‌کوچه ای گیر افتادیم.ماشین پژو گل زده ای هم آنجابود.ماموران قوی هیکل شیشه های منازل وآن ماشین راشکستندو گلهایش را پرپرکردند.یکی از آنها که نزدیک من بودبه قصد زدن باتوم بالابرد،در حالیکه دستانم روی سرم بودخیره درچشمانش گفتم:«مادرت راهم می زنی؟»باتوم راپایین آورد ورفت.#روزهای_سبز

— Azar Mansoori (@azar_mansoori) June 14, 2019

۲۵ خرداد جلو سردر دانشگاه تهران رفتم جمعیت باور پذیر نبود، انگار تمومی نداشت. دو تا پسر بسیجی تکیه به موتور همون جا ایستاده بودن مبهوت!
یکی شون برگشت گفت اینا همه برا تماشا اومدن،
خندیدم!
عجب تماشاگرایی،تو سالن هیچ سینمایی همچین تماشگرایی پیدا نمی کنید
سکوت محض#روزهای_سبز

— hossein massomi (@HMassomi) June 15, 2019

در راهپیمایی #۲۵_خرداد_۸۸ در خیابان آزادی پسرجوانی برگه هایی را با تصویر یک دست که برگهای سبز از آن روییده بود به دست مردم می داد که رویش نوشته شده بود:
«ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم و از او خواستیم بیاید و شهرمان را رنگ بزند که از این همه سیاهی خسته ایم /۱ #روزهای_سبز

— Jila Baniyaghoob (@jilabani) June 15, 2019

۲۵ خرداد ۸۸، بیانیه جبهه مشارکت را که به خاطر بازداشت شب ۲۳ خرداد نتوانسته بودم بنویسم تکمیل کردم و به دوستان رسانه‌ای رساندم. هادی دادمان زنگ زد گفت:سعید محافظ‌های مهندس می‌گویند دستور تیر دارند، بگوئید هیچ کس به خیابان‌ها نرود. بعدها از مهندس موسوی پرسیدم پس چه شد که شما رفتید؟

— Saeed Shariati (@saeedshariati) June 15, 2019

ده سال گذشت…
و حسرتِ کشیدنِ یک آه را هم به دل استبداد گذاشت…#میرحسین_موسوی#روزهاى_سبز#۲۵_خرداد pic.twitter.com/2Wxdu1EsZE

— حسین رزاق (@hoseinrazzagh) June 15, 2019