در سالهای گذشته بارها مسئولان کشور از احتمال کمبود اقلامی راهبردی و غیرراهبردی در ایران خبر دادهاند؛ این کمبودها اما در آخرین لحظات و زمانی که نگرانیها به حد کافی مطرح میشد، از گوشه و کنار و با تمهیداتی رسمی و غیر رسمی در حد رفع حاجت مردم تأمین میشد.
امروز و با فشار سنگین تحریمها، عدم مسئولیتپذیری مدیران و همچنین عوارض سخت سیل و آفتزدگی و فقدان امکانات مختلف در کشاورزی و دیگر حوزه ها، دیگر نمی توان امید داشت تا در لحظه آخر هم در همان حد رفع حاجت، اتفاقی بیفتد و تب مشکلات تا مرز خلاصی از بحران فروکش کند. بلکه امروز ناتوانی بخش تصمیمگیرنده کشور برای عبور سالم از بحرانهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی پیش رو می تواند بسیار هشداردهنده و خطرناک باشد.
احساس خطر تا جایی پیش رفته است که برخی استانداریها در کشور مانند زمان قحطی از فعالان اقتصادی و کشاورزی استانهای خود خواستهاند تا بدون مجوز دولتی و استانداری، دانهای گندم از استان مربوطه به دیگر استانهای کشور منتقل نشود.
این حساسیت و ابراز نگرانی تنها میتواند در زمانی رخ دهد که کشور با مشکل قحطی نان روبرو گردد و استانهای مربوطه با توجه به کمبود شدید سراسری در کشور از منابع داخلی خود مراقبت کرده و نمیخواهند تا با عوارض مربوط به قحطی روبرو شوند.
حال آیا خطر قحطی از مرحله هشدار و احتمال گذشته است یا هنوز میتوان برای جلوگیری از آن امیدی داشت؟
آیا دولت مردان و مسئولان، مانند گذشته میتوانند در دقایق آخر راه نجاتی برای فرار از این بحران خطرناک پیدا کنند؟
برای رسیدن به پاسخ سئوالات فوق و بیش از اینها باید نگاهی داشت به برخی از خبرهای مربوط به این بخش تا شاید بتوان نمایی از واقعیت پیش رو را تصور کرد.
خرید گندم فقط با اجازه استانداری
هشتم تیرماه جاری، معاون جهاد کشاورزی استان فارس در آغاز فصل برداشت گندم نسبت به خروج گندم از این استان هشدار داد و خرید گندم بدون مجوز از شرکت غله را احتکار خواند.
به نوشته ایرنا، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی فارس ضمن هشدار به نحوه خرید گندم در این استان گفت: «خرید و انبار کردن گندم بدون هماهنگی و اخذ مجوز از شرکت غله و خدمات بازرگانی فارس یا مدیریتهای وابسته به سازمان جهاد کشاورزی این استان احتکار محسوب شده و با متخلفان برخورد قانونی خواهد شد».
او خطوط ممنوعه را چنین شرح داد: «بر اساس مصوبه ستاد برداشت گندم صدور هر گونه بارنامه توسط باربریها برای خروج گندم از استان بدون اخذ مجوز از شرکت غله و خدمات بازرگانی فارس ممنوع است و با متخلفان دراین رابطه برخورد قانونی میشود، همچنین حمل هر گونه دانه گندم به خارج از استان منوط به اجازه این شرکت است. هرگونه تبلیغات و اقدام در زمینه خرید گندم تحت عنوان بذر مرغوب از دیگر موارد نیز ممنوع است. گندمکارانی که قصد ذخیره گندم خودمصرفی دارند باید میزان و محل نگهداری محصولشان را به مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان یا نزدیکترین مرکز خدمات کشاورزی اعلام کنند».
ناتوانی پایتخت از تأمین آرد مورد نیاز
پنجم تیرماه جاری، معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری تهران با اشاره به مشکل شدن تأمین گندم برای تهران از عدم تامین آرد گندم تهران از استان البرز خبر داد.
به گزارش مهر، او در جلسه شورای آرد و نان گفت: «در حال حاضر ازدحام از سوی نانوایان برای خرید آرد گندم وجود دارد و از طرفی دیگر رانندگان تجاری حمل آرد به دلیل نبود صرفه اقتصادی مجبور به بارگیری خارج از ظرفیت هستند و به همین دلیل با جریمه پلیس راه تهران کرج به سمت تهران روبرو شده و بارگیری آرد از کرج به تهران را متوقف کرده اند».
او درباره خرید گندم از کشاورزان با توجه به تقاضای بالای کارخانجات آرد و تولید ماکارونی برای خرید این محصول استراتژیک گفت: «فرمانداران شهرستانهای استان تهران با زحمت کشاورزان را متقاعد به فروش محصول خود به دولت می کنند».
معاون استاندار تهران با اشاره به وجود انحصار در حمل آرد توسط یک شرکت حمل و نقل در مورد کمبود بالای آرد در تهران افزود:«در حال حاضر ۲۸۰ هزار کیسه آرد به تعویق افتاده در سطح نانوایی های استان تهران را شاهدیم و این پذیرفتنی نیست».
او البته در مورد انحصار و نام شرکت مربوطه توضیحی نداد و با طرح مشکل تحریم ها از نارضایتی مردم در نحوه عرضه نان ابراز نگرانی کرد.
آرد و گندم؛ قربانیان مدیریت خشکسالی و سیل
خبرها از نگرانی مسئولان در کمبود آرد و گندم تنها محدود به سال جاری نبوده و می توان آن را در امتداد هشدارها و کمبودها در ماهها و سنوات گذشته دانست. از جمله این موارد مطلب خبرگزاری دولتی ایرنا است با عنوان «آیا کمبود گندم در کمین کشور است؟» که در واکنش به نگرانی های مربوط به عوارض سیل در نابودی مزارع گندم کشور و خسارات وارده در تاریخ ۳۱ فروردین امسال منتشر شد و به نقل از نایب رییس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس نوشت: «خسارت ناشی از سیل در بخش گندم کشور، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن تا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن پیش بینی شده است».
او همچنین با اشاره به پایین بودن قیمت خرید گندم از زارعان، از هدایت گندم مصرفی کشور به دامداریها برای تغذیه دامها اظهارنگرانی کرد و گفت: «با توجه به افزایش قیمت نهادههای دامی و ارزان بودن قیمت گندم نسبت به آن، امکان مصرف بخشی از گندم تولیدی کشور در دامداری ها نیز وجود دارد که این امر نیز می تواند میزان گندم کشور را با مشکل مواجه کند».
حتی پیش از وقوع سیل و در پی خشکسالی های پی در پی نیز مقامات مختلفی از نگرانی در خصوص کمبود گندم سخن گفته بودند و حتی برخی خبرها از قطره چکانی شدن توزیع این محصول استراتژیک در بازار مصرف حکایت داشت.
مثلا باشگاه خبرنگاران جوان در بیستم بهمنماه پارسال در مطلبی با عنوان «توزیع قطرهچکانی گندم در کارخانههای آرد» به نقل از رئیس اتحادیه نان های حجیم و نیمه حجیم صنعتی، از کمبود آرد در نانواییها خبر داد و از عدم توانایی تامین آرد مورد نیاز کشور گفت: وهم اکنون بازرگانی دولتی، به صورت قطره چکانی گندم را در اختیار کارخانه های آرد سازی قرار می دهد که این امر موجب شده است تا نتوانیم آرد مورد نیاز را تامین کنیم». این در حالیست که هر از چندی خبرهایی از صادرات صدها هزار تن آرد به کشورهای منطقه منتشر میشد و این ادعا که ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیا از نظر تکنولوژی و تولید آرد است زینت سخنراهای مسئولان بوده است.
تهدیدی جدیتر از جنگ
پازل بحران نان اما قطعات دیگری هم دارد؛ عدم آبرسانی و تأخیر در رها سازی آب لازم برای کشاورزی در برخی استانهای خشک از جمله اصفهان و چند استان دیگر، مشکلات مربوط به کمبود ماشین آلات کشاورزی، سیاستهای منطقهای و فرامنطقهای نظام و صادرات گندم و آرد به سازمانهای وابسته یا همپیمان، قاچاق برنامهریزی شده و هماهنگ در این بخش، خسارات ناشی از سیل و هجوم آفاتی مانند ملخ های آفریقایی به زمین های کشاورزی، و مواردی از این دست باعث شده تا در کنار تحریمهای شدید و کمر شکن، ایران در وضعیت سخت تهیه یکی از اساسی ترین کالاها و استراتژیک ترین مایحتاج خود باشد و سایه بحرانی سنگین را بر خود تحمل کند.
بدون شک کمبود چنین اقلامی می تواند باعث بروز ناامنی عمومی و نارضایتی اقشار پایین دست جامعه شود که کنترل آن بسیار دشوار و تهدید آن از هر جنگی برای کشور جدی تر است.