آب قطرهقطره بر پیشانیش میچکد. چند ساعتی که میگذرد, هر قطره آبی که فرو میریزد چون پتکی که بر طبلی کوبیده میشود در سرش صدا میکند. حس میکند در پیشانیش حفرهای پدید آمده است. حفره عمیق و عمیقتر میشود, قطرهها پیشانیش را تراش میدهند و به عمق جانش نفوذ میکنند. طاقتش طاق میشود, فریاد میزند بس است, بس است, هر کاری بگویید میکنم, تمام کنید این شکنجه را.
ایران در موقعیتی رویایی، در وضعیتی قرار دارد که میتواند این قطر های تسلیمکننده آب را بر پیشانی ایالات متحده بچکاند. هیچگاه در طول تاریخِ رابطه ایران با آمریکا, اینچنین موهبتی در دستان ما نبوده است. ایران قطعا باید در برجام بماند و هر روز و در هر جا که میتواند از پیمانشکنی آمریکا بگوید. بیتدبیری محض خواهد بود اگر این دیپلماسی را کنار بگذاریم و به جای آن هر کار دیگری بکنیم که در نهایت در خوشبینانهترین حالت, اثری به جز دردی ناشی از تلنگر برای دستگاه حکومتی آمریکا نداشته باشد.
هرچند به نظر میآید آمریکا خود مشتاقتر است تا ایران هر چه زودتر از برجام بیرون آید تا در وهله اول, هر چه زودتر از ننگ این بدعهدی برهد. با خروج از برجام, هم زشتی این پیمان شکنی کمتر دیده میشود و هم با گذشت زمان بدعهدی در عهدنامهای که دیگر وجود ندارد به بوته فراموشی سپرده میشود. دوم, با خروج ایران که مسلما با واکنش تحریکآمیز ایران هم همراه خواهد بود, آمریکا به سادگی میتواند شرکای تاریخی خود را قانع کند تا دوباره در برابر ایران متحد شوند و حتی سازمان ملل را با خود همراه نماید. این یعنی فشار بیشتر بر ایران برای تسلیم در برابر درخواستهای سلطهجویانه آمریکا. سوم آنکه ایران را به میز مذاکرهای بکشاند که خود میخواهد. ترامپ واقعا به این هدیه برای دوباره انتخاب شدن و توجیه سیاست خودکامانهاش در قبال ایران نیاز دارد. تصور کنید ترامپی که هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است ادعا میکند که با خروج امریکا از برجام تحرکات جمهوری اسلامی را در منظقه مهار نموده است, برای تکمیل نمایش خود چقدر محتاج ایران برای حضور در پشت این میز مذاکره است. در این شرایط برای ترامپ چه بهتر از خروج ایران از برجام خواهد بود.
در سوی دیگر سکه ماندن در برجام و هر روز به نحوی از انحا صدای بدقولی آمریکا رو بلند کردن, اولا در درازمدت آمریکا را وادار به قبول اشتباه خواهد کرد, دوم هر کس که از جامعه آمریکا شناخت داشته باشد میداند که این بدعهدی که ایران در بوق و کرنا کرده است, پاشنه آشیل برای انتخاب مجدد ترامپ خواهد شد و سوما به شرکای زخم خورده آمریکا کمک میکند تا بدون آنکه نقطه تفاهمی با آمریکا به علت خروج ایران از برجام پیدا کنند, در قبال زورگوییهای امریکا تمهیدات خود را بیاندیشند و پیاده نمایند.
ایران لزومی به خروج از برجام ندارد, در چارچوب برجام میتواند زیرساختهای هستهای خود را تقویت نماید. برجام به اندازهای ظرفیت هستهای در خود دارد که با هر شتابی که بخواهیم در فناوری هستهای پیشرفت کنیم. راه زیادی هست تا به مرزهای برسیم که برجام نقض ممکن این نقض شود. در قراردادی ماندهایم که هر وقت هم دلمان بخواهد ازش خارج شویم، سرزنشی بر ما نیست و این خود دست بالا را به ایران میدهد. تا در برجام هستیم میتوانیم جلو تقاضاهای سلطهگرایانه آمریکا نیز ایستادگی کنیم. کار واقعا سختی نیست اگر مقایسه کنید این شرایط را با آنچه در دولت رییس جمهور قبلی با آن مواجه بودیم. هم مدیریت داخلی بهتری داریم نسبت به آن زمان, هم دستگاه دیپلماسی ما کارکشتهتر است و هم اتحادی در جامعه بینالمللی علیه ما نیست و تحریمهای دوباره امریکا تیغی بسیار کند نسبت به گذشته خواهد داشت.
برجام یک تعهد بینالمللی است و اگرچه نقض آن به تنهایی باعث انزوای آمریکا نخواهد شد, در کنار سایر فعالیتهای رییس جمهور غوغاطلب آمریکا، بهانهای مناسب برای مقابله اروپا با آمریکا فراهم کرده است. ما باید اجازه دهیم تا اروپا توجیهات لازم را برای مستقل کردن اقتصاد خود از آمریکا داشته باشد. این در درازمدت نه تنها به نفع ما و بلکه به سود دنیا خواهد بود. ما به خوبی میدانیم خروج آمریکا از برجام بسیاری از منافع ایران را تحتالشعاع قرار میدهد و اقتصاد ایران را دوچندان دچار مشکل خواهد کرد, ولی باید متوجه هم باشیم که دست ما را در دیپلماسی بسیار باز کرده است و هدیهای به ما برای فشار به سیاستهای سلطهگر ایالت متحده تقدیم کردهاست. در شرایطی که اقتصاد آمریکا بسیار بزرگتر از ماست, و همچنین بودجه نظامی آن بسیار کلانتر, ماندن در برجام برگ برندهی ایران برای اعمال مستمر و قطرهبه قطره فشار سیاسی بر پیشانی دستگاه دیپلماسی آمریکا خواهد بود. با مدیریت درست، وزیر خارجه کارکشته ایران میتواند اثرگذار در معادلات سیاسی, بهخصوص در انتخابات آتی امریکا باشد. خروج آمریکا از برجام, نه تنها کمر ایران را خم نخواهد کرد, بلکه منجر به تسلیم خود آمریکا خواهد شد, اگر در برجام بمانیم.