Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6930 articles
Browse latest View live

قاتل امام حسین!

$
0
0

باقر نوبخت  چند روز پیش اعلام کرد که دولت از همه ایرانیان خارج از کشور میخواهد تا در این جنگ اقتصادی، سرمایه‌های خود را وارد کشور کنند!
ناخودآگاه یاد یک رفیق افتادم، کارن وفاداری…
حتما اگر نوبخت یا روحانی ندانند کارن وفاداری کیست، هم دولتی عزیزشان خانم مولاوردی، اگر نگاهی به پرونده‌های زمان معاونت حقوق بشری‌اش کرده باشد، او را میشناسند،
گرچه او از قبیله اصلاحطبان یا معتدلیون نیست تا برای ایشان مهم باشد!

اما کارن….
نمیشود یکبار با کارن وفاداری نشست و برخواست کرده باشی و شیفته‌ی او نشده باشی. شیفته‌ی مهربانی و انسانیتش.
کارن وفاداری از خانواده‌ی بزرگ و خَیِر فیروزگر ( وقف کننده بیمارستان فیروزگر ) یک ثروتمند ایرانیست که سالها در آمریکا درس خواند و کار اقتصادی کرد اما به عشق وطن و برای آنکه در ایران خدمتی کرده باشد و بقول خودش سالهای پایانی عمر را در سرزمین مادری بگذراند، همراه با همسر هنرمندش، آفرین نیساری، به ایران بازگشت.
بسیاری از اموال پدری او بموجب نبودن طولانی به تصرف دیگران درآمده بود و او توانست آنها را بی هیچ رانت و پارتی و پولی فقط از راه قانونی آنها را پس بگیرد. (بیشتر املاک واقع در ده ونک متعلق به کارن است)
.
کارن در ایران شروع به کار اقتصادی کرد و چندین برج تجاری ساخت و سرمایه کلانی را به کشور آورد. آفرین هم یک گالری هنری در ونک‌ راه انداخت با نام گالری “آن” که سالها محفلی برای نمایش آثار هنری ایرانیان بود و بموجب روابطی که با جامعه‌ی ایرانی خارج از کشور داشتند توانستند کمک مادی خوبی به هنرمندان داخلی بکنند.
اما ناگهان، سازمانی که تا به آنروز نه کارن‌ نه آفرین، حتی نامش را هم نشنیده بودند، “ساس”، پا در زندگی خصوصی آقا و خانم وفاداری گذاشت و زندگی آنها دگرگون شد.
ابتدا آفرین در فرودگاه دستگیر میشود و بعدش کارن، اما با نزدیکان آنها تماس گرفته میشود و در ازای پرداخت مبلغ بسیار هنگفتی قول آزادی آنها داده میشود و خانواده به هوای گروگانگیری به قانون مراجعه میکنند اما موضوع یک گروگانگیری معمولی نیست. کارن و آفرین در بازداشتگاه انفرادی بند دو الف اوین حبس شده اند و در ازای آزادی باید اموالشان را بدهند!
.
به کارن گفته میشود که بدلیل رفت و آمد برخی سفرای خارجی به گالری میتوانند او را به جاسوسی متهم کنند تا به همین اتهام اعدام شود!
کارن زیر بار نمیرود و به هیچ اعتراف تحمیلی تن نمیدهد. از خانه‌ی او چند شیشه مشروب پیدا میکنند و تهدید میکنند بجرم قاچاق مشروبات الکلی حبس طویل‌المدت میگیرد اما بازهم کارن زیر بار نمیرود.

“قاضی صلواتی” همان قاضی معروف دادگاه‌های نمایشی هشتادوهشت، قاضی پرونده اوست و بارها و بارها کارن را برای همکاری با خواسته‌های سازمان به احکام سنگین وعده میدهد اما نه کارن و نه همسرش زیر بار نمیروند چون یقین در بیگناهی خود دارند تا نهایتا طبق یک قانون جزائی مصوب زمان رضا شاه و بدلیل دو تابعیتی بودن کارن و آفرین، و مدت مدیدی که در ایران زندگی نمیکردند، اموال آنها توقیف میشود!

در جلسه آخر دادگاه وقتی قاضی صلواتی شادمان از پیروزی بر کارن و رسیدن به هدف سازمانی خود با نیشخند به او میگوید که چون همکاری نکردی هم همه‌ی اموالت را گرفتم و هم آنقدر در زندان نگهت میدارم تا همانجا جان بدهی، کارن پاسخ میدهد که من تا قبل از زندان اصلا اهل سیاست نبودم، بحدی که حتی فرق رئیس جمهور و رهبر ایران را نمیدانستم، تا بحال هم مشروب مصرف میکردم و هم سیگار میکشیدم اما از امروز و در زندان آنقدر سالم زندگی میکنم تا آنقدر زنده بمانم که از زندان بیرون بیایم و زندگی‌ام را از شماها پس بگیرم.

حالا کارن در اوین نمادی از امید است، مردی شاد و بزله گو که دائم در حال ورزش کردن است و صبح‌ها اگر او نرمش صبحگاهی ندهد کسی تکانی به خودش نخواهد داد.
آنقدر پرونده‌های ساختگی برای او زیاد و اتهاماتش عجیب و غریب بوده که بین زندانیان معروف شده “کارن” قاتل امام حسین است!

آخرین روزیکه که کارن را دیدم گفتم کاش سیاسی بودی و اهل یک حزب، چون در این مملکت قبیله‌ای اگر وابسته به جناحی نباشی هیچ مقام مسئول سابق و لاحقی دنبال کارت را نمیگیرد. اما خندید و گفت من خدا را دارم!

دلم برای کارن و زندگی ای که از او گرفتند هیچوقت نمیسوزد اما دلم برای خودش خیلی تنگ شده…

 


پرخاش در تنگنا؛ تأملی بر مضمون و آداب بحث در میان فعالان سیاسی چپ

$
0
0

هرگاه میان فعالان سیاسی چپ بحث در می‌گیرد − که کسانی هستند به درجاتی اهل گفت‌وگو، کسانی که توانایی و تجربه نوشتن دارند و فرهیختگی سیاسی‌شان تا آن حد هست که قانع کردن را برای سیاست‌ورزی لازم بدانند – فورا دو چیز جلب نظر می‌کند:

نخست خشونت کلامی و تلاشی عجیب برای بدفهمی طرف مقابل،
دوم اِشکالی روشی و نظری که می‌توانیم آن را گرایش به کار با مقولات درشت و فروبسته و روایت‌های کلان بدانیم.
در یادداشت زیر می‌کوشم این دو نکته را باز کنم، یکی را زیر عنوان آداب بحث، دیگری را زیر عنوان موضوع بحث. خواهیم دید که فکر و شیوه تبیین و بحث در پیوند تنگاتنگی با هم قرار دارند.

آداب بحث

ما همگی با هر گرایشی، علاقه خاصی به افشاگری داریم. حریف را در بهترین حالت غافل یا نادان می‌دانیم و با افشاگری درباره عاقبت مسیری که به پندار ما در آن پا نهاده، کوشش می‌کنیم او را بر سر عقل بیاوریم و با خود همراه کنیم. قاعده این است که حریف را مغرض بدانیم، یعنی از این فرض عزیمت می‌کنیم که او ریاکار است، و دارد اغراض واقعی خود را می‌پوشاند. در اینجا طبعاً کار ما افشای دورویی حریف است. باید نقابی را که بر چهره زده بردریم. روشن است که این بحث به تفاهم راه نمی‌برد. یک شکل عمومی آن چنین است:

الف: A = B
ب: منظور الف این است که A=C است، در حالی که درست آن است که بگوییم: A = D.
الف: نه، من گفته‌ام که A = B ، اما انگیزه الف از تقابلش با من این است که خودش فکر می‌کند: A = E
ب: منظور الف به واقع این است که A=C (و حتا بدتر از آن: A=F)، و منظور من به هیچ رو این نیست که A= E.
الف: بحث با کسی که بگوید A = E، بی‌فایده است.
ب. بحث با کسی که بگوید A=C (و حتا بدتر از آن: A=F)، بی‌فایده است.
یک بدیل شکل بالا، می‌تواند چنین باشد:

الف: A = B
ب: الف چه دلایلی دارد برای این بگوید A = B؟ چه دلایل بیشتر و قوی‌تری می‌توان آورد برای اثبات این نظر او؟ آیا گفتن A = B به ضرورت به پذیرش A = C منجر می‌شود؟ چه تصحیحی در A = B می‌توان وارد کرد تا پیامد احتمالی آن A = C نباشد؟
این موضع ب قابلیت آن را دارد که در ذهن الف بازتاب ‌یابد و این امکان را ایجاد کند که او آماده گوش کردن به بررسی و نقد نظر خود ‌شود. الف و ب در این حال به روی هم گشوده هستند. نظر یکدیگر را با نیت تفاهم تفسیر می‌کنند.

در برابر تفسیر تفاهم‌آمیز تفسیر تقابل‌جو و آمیخته با سوءظن قرار دارد. برداشت مبتنی بر سوءظن در مواردی کاملاً برحق است. وقتی سخنرانی ولی فقیه را می‌شنویم، شرط عقل این است که درکمان همراه با سوءظن باشد. پشت سر این سوءظن تجربه نهفته است: تجربه‌ای با ابعاد وجودی که نکته‌ای از آن می‌تواند چنین بیان شود: رهبر یک نظام آدم‌کش است، و باز لابد نقشه‌ای در سر دارد. تفسیر همه نوشتارها و گفتارهای توجیه‌کننده تبعیض، بهره‌کشی و آدم‌کشی بایستی برپایه سوءظن باشد. تفسیر در این حالت برای فهم بهتر جویای آن نیست که چه دلایل بیشتر و قوی‌تری می‌توان آورد برای اثبات نظری که در مقابل داریم؛ فهم بهتر در اینجا معطوف به درک این است که جهان به چه صورتی درمی‌آید اگر این نظر پیش رود.

چه بسا می‌دانیم که می‌خواهند جهان را به چه صورتی درآورند و از این رو دیگر گوش نمی‌دهیم که چه می‌گویند. توجیه ما این است که تکلیف ما با آنها روشن است. چنین تصوری به غفلت می‌انجامد. جهان پهناور و پرتنوع است و پیاده کردن یک نقشه برای آن می‌تواند از راه‌های گوناگونی صورت گیرد. از این رو علم کلی به نیت سوء یک گروه برای درک همه حرکات آن کافی نیست. علم کلی هوشیاری دائمی را منتفی نمی‌کند.

سوءظن برای برانگیختن هوشیاری است، اما در نمونهٴ بسنده کردن به یک علم اجمالی محتملا در موردهای مشخص به غفلت راه می‌برد. مدعی نهایت هوشیاری، سوءظن افراطی است که همانا سوءظنی است که مرز نمی‌شناسد و دامنه خود را مدام پهناورتر می‌کند. موضوع سوءظن a است، b به شکلی در رابطه با a قرار می‌گیرد، c هم در رابطه با این b است، و در رابطه با c، d قرار دارد. سو‌‌‌‌ءظن مرزناشناس، بدگمانی خود را به b، c و d هم تسری می‌دهد و شاید از d هم فراتر ‌رود.

پرسیدنی است که تسری سوءظن از a به b و از b به c و حلقه بعدی زنجیره چگونه انجام می‌شود. یک راه معمول قرار دادن سوژه‌ها در “سراشیب فنا” است که عنوانی است برای یک شکل استدلال جدلی که با این مثال می‌توانیم آن را توضیح دهیم: فرد سیگاری آدم‌کش می‌شود! چرا؟ زیرا: او استعداد آن را دارد که از کشیدن سیگار به کشیدن هروئین برسد؛ وقتی پول خرید هروئین نداشته باشد، دست به دزدی می‌زند و در جریان دزدی پیش می‌آید که کسی را بکشد. در مورد زنجیره آغازشونده با a هم ما گویا با یک سراشیب فنا مواجه هستیم: چیزی از a به b و از b به c سرایت می‌کند و این سرایت اجتناب ناپذیر است. عنصر شرّ در یک سرازیری لغزنده قرار دارد، b وc و بقیه را هم به دره فنا می‌افکند.

به سوءظن افراطی تنها با سوءظن منگریم و کوشش کنیم آن را با نگاهی تفاهم‌آمیز تفسیر کنیم، تفسیری که آن را این گونه می‌آغازیم: چه دلایلی برای آن وجود دارد، و چه دلایل بیشتر و قوی‌تری می‌توان برای اثبات آن یافت؟

یافتن دلیل یافتن چیزی در یک جهان است. بایستی جهانی را متصور شویم که در آن سوءظن افراطی موضوع بحث موجه باشد. در مثال سیگاری‌ای که آدم‌کش می‌شود، یک مشخصه جهان بناشده بر روی سراشیب فنا فورا توی چشم می‌زند: روندهای این جهان محدود و متعین هستند: سیگاری هروئینی می‌شود، هرو‌‌ئینی دزد، و دزد قاتل. عنصر شر کنترل‌پذیر نیست، بسیار قوی است، هر گونه رابطه‌ای با آن جز دوری مطلق نارواست و باید مشمول سوءظن شود. شر کوچک به ناگزیر به شر بزرگ منتهی می‌شود. ممکن است در موقعیتی جهان کوچک و تنگ شده و در آن روندها کاسته شوند به آنهایی که پس از یک تماس با عنصر شر ما را به صورت اجتناب‌ناپذیری بر سراشیب فنا می‌افکنند و روندی که ما را از شر مصون می‌دارد و آن همانا دوری مطلق از عنصر شر یا تقابل مطلق با آن است.

متصور است وجود جهانی که فروکاستنی باشد به یا این – یا آن، و در آن راه نجات پرهیزکاری مطلق باشد. این یک موقعیت وجودی است، موقعیتی است که دو بازیگر اصلی صحنه‌های ثبت شده آن در حافظه فرهنگ، خدا و شیطان هستند. هر چه بازیگران دیگر و راه‌های دیگر بی‌اهمیت‌تر باشند، جهان ما بیشتر ما به این تنگنای رادیکال نزدیک می‌شود.

گویا انگیزه‌ای قوی وجود دارد برای اینکه ما جهان را به صورت این تنگنا تصور کنیم. شاید مشکل در اصل برآمده از یک تنگنای ذهنی باشد، شاید یک کمپلکس باشد، یک وحشت انباشته در حافظه فرهنگی که صحنه تقابل خدا و شیطان و موقعیتی را به این صورت بازتولید می‌کند: من باید او را بکشم یا بگریزم، وگرنه مرا خواهد کشت.

هدف از طرح این موضوع که ما جهان را تنگ و در مرز فاجعه می‌پنداریم، گونه‌ای سرزنش و خوارداشت نیست. واقعیت این است که گیتی ناهموار و ترسناک است و این استعداد واقعی در آن وجود دارد که به یک تنگنا فروکاسته شود. مشکل از جهان است، اما اگر مشکل را نشناسیم، آنگاه مشکل برآمده از طرف ما نیز می‌شود. مشکل ما و مشکل جهان در نهایت یکی هستند، به هم شکل می‌دهند و همدیگر را تشدید می‌کنند.

موضوع بحث

برگردیم به بحث اصلی: گفتیم که بحث در میان نیروهای سیاسی روشنفکر در ایران آمیخته با سوءظن است، همدیگر را نادان یا مغرض می‌پنداریم و کوشش می‌کنیم از راه نقدِ ناآگاهی یا تزویر، حریف را افشا کنیم و از پا درآوریم. این مشکل اما تنها به نداشتن ادب گفت‌وگو و ناآشنایی به آداب نقد برنمی‌گردد. یک پای مشکل در تئوری سیاسی، و فراتر از آن در فرهنگ سیاسی است.

به ویژگی‌های تئوری سیاسی رایج پی می‌بریم با تصوری که از جهان دارد. خطوطی از این تصور را در بالا ترسیم کردیم. ما در تنگنا قرار داریم، و در این تنگنا جهان به تعداد محدودی عنصر کاسته می‌شود: دولت، طبقه سرمایه دار، مردم، امپریالیسم و بسته به موضوع بحث یکی دو عنصر دیگر. در این جهان مکان و زمان فشرده می‌شوند. فشردگی مکان امکان حرکت‌های پیچیده را می‌گیرد: یا این طرف، یا آن طرف – جای دیگری وجود ندارد. زمان هم فشرده است و همه پنداری که در معرض یک انتخاب تعیین‌کننده قرار گرفته‌اند و باید فوراً تصمیم خود را بگیرند. جای تأمل و پرسش وجود ندارد. کسی که پرسشگر باشد، مردد و دودِل است و در واقع انتخاب خود را کرده است: آن طرف خط ایستاده.

در این جهان فرایند وجود ندارد: A به یکباره می‌شود B. و چنین نیست که A ابتدا بشود A1 یا A2 یا … و در برابر هر یک از اینها هم احتمال‌های مختلفی وجود داشته باشد. همه چیز متعین است، همه چیز قطعی است. در واقع ما به چیزی شکل نمی‌دهیم، ما به جریان‌هایی که به صورت مقدر وجود دارند می‌پیوندیم یا از آنها می‌گسلیم.

عناصر این جهان بسته‌بندی شده‌اند: بسته دولت، بسته امپریالیسم، بسته مردم ، بسته طبقه کارگر، بسته خلق قهرمان کُرد و … جبهه‌بندی‌ها و درگیری‌ها به صورت دو قطبی هستند یا مقدر است به چنین صورتی درآیند: انقلاب و ضد انقلاب، خلق و ضد خلق.

مفهوم تنظیم‌گیر در این تئوری سیاسی “انقلاب” است. این مفهوم معرف بقیه است: مثلا اصلاح با انقلاب تعریف می‌شود، و چون جفت مفهومی اصلی انقلاب، ضد انقلاب است، پس اصلاح یکی از اسامی ضد انقلاب می‌شود. دولت یا انقلابی است یا ضد انقلابی، اگر ضد انقلابی است باید برافکنده شود. انقلاب اهالی را به دو بسته خلق و ضد خلق تقسیم می‌کند. خلق نیروی انقلاب است و اقدام کانونی انقلابی براندازی است. امپریالیسم نیروی پشتیبان دولت ضد خلقی است؛ مبارزه با امپریالیسم و دولت ضد خلقی در نهایت یکی است. مبارزه ضد امپریالیستی از مجرای مبارزه با دولت ضدخلقی می‌گذرد.

مبارزه بر روی لبه تیغ جریان دارد. آنسو یک پرتگاه است، سرازیری فنا. کافی است مردد و حتا پرسنده باشی و بگویی می‌خواهم ببینم آن طرف چه خبر است. کارَت ساخته است. سُر می‌خوری و به ته دره فنا می‌افتی.

گفت‌وگو در تنگنا، در موقعیتی که ما روی یک پرتگاه قرار داریم و جهان به آنسو و اینسو فروکاسته شده، همان آدابی را دارد که طرحی از آن را عرضه کردیم. اندیشه سیاسی ما و شیوه بحث سیاسی ما به هم جور درمی‌آیند. آن فکر سیاسی ما را تنگ‌نظر، نابخشنده، نابردبار، کم‌حوصله، عصبانی و پرخاشگر می‌کند. به همه چیز با سوءظن می‌نگریم و آماده دعوا هستیم. اگر نظر یک نفر را درست بدانیم، در برابر او هم رویه خود را عوض نمی‌کنیم: تبیینی از موضوع می‌کنیم رادیکال‌تر، چپ‌تر، با ابراز سوءظن بیشتر نسبت به دشمن. کارت می‌زنیم روی کارت، و زدن کارت روی کارت دوستان را هم بخشی از مبارزه برای مقابله با دشمن اصلی و کسب پیروزی نهایی می‌دانیم. حس مؤمنی را داریم که عبادتش را طولانی‌تر و با عربی غلیظ‌تری انجام می‌دهد تا بیشتر مقرب درگاه پروردگارش باشد.

زبانی که این تئوری سیاسی با آن بیان می‌شود، تنها به شکل محدودی زبان تبیین امور واقع است، در اصل به این خاطر که آن امور محدود هستند؛ تشکیل شده‌اند از آن بسته‌های محدود و برخوردهایی که میان آنها وجود دارد. تبیین عمدتا توصیف است با گرایش به تفریط یا افراط: بد، بدتر، بسیار بد، بسیار بسیار بد، بدترین. عناصر اصلی گفتار و نوشتار صفت‌هایند. امتحان کنید: یک متن سیاسی گروه‌های چپ ایرانی را – که تازه امتیازشان نسب به بقیه فرهیختگی و دارای سنت نویسندگی است − بردارید و حذف کنید صفت‌ها، تمثیل‌ها، طعنه‌ها و شگردهای خطابی آن را، با این نیت که به فکتِ ناب برسید. خواهید رسید؟ در بهترین حالت به چند گزاره ابتدایی می‌رسید، به یک جهان ساده، ساده بدانسان که توصیفش کردیم.

جهانی ساده، تنگ و قطبی، جهانی آزاد نیست. آزادی عقیده و بیان در آن معنای چندانی ندارد. با اندکی دگراندیشی، از زمره خودی‌ها رانده می‌شوی و اگر اصرار ورزی در صف دشمنان قرار می‌گیری.

یک عامل ساده‌بینیِ این فکر سیاسی محور قرار دادن دولت است. دولت کانون شر است. پایه اجتماعی، فراکسیون‌ها، ارتباط‌های داخلی و خارجی، برنامه‌ها و نهادهایش همه شرور هستند. تحلیل و تبلیغ سیاسی همه برای بازنمایی این شرارت است. برنامه سیاسی، تبدیل کانون شر به کانون خیر است. نقطه تبدیل انقلاب نام دارد. کانون شر سرنگون می‌شود و کانون خیر برپا می‌گردد. این بار پایه اجتماعی، فراکسیون‌ها، ارتباط‌های داخلی و خارجی، برنامه‌ها و نهادها قاعدتاً به خیر می‌گروند. این تناسخ طبعا تنها وقتی ممکن‌شدنی است که چیزی به اسم فرهنگ دخیل نباشد، جامعه یک‌شبه سرشتی دیگر یابد، و اقتصاد با یک فرمان تغییر ماهیت دهد. این عملا به معنای نادیده گرفتن جامعه، فرهنگ و اقتصاد است. جامعه و فرهنگ و اقتصادی که یک‌شبه دگرگون شود دیگر جامعه و فرهنگ و اقتصاد نیست. تئوری سیاسی رایج بی‌نیاز از این مقولات است و اگر آنها را به کار می‌برد، از آنها به صورت جانگه‌دار استفاده می‌کند. در آن جاها در نهایت مفهوم‌های دولتی قرار می‌گیرند: جامعه‌‌ای که این دولت ایجاد می‌کند، یا جامعه دولت آینده، اقتصاد دولت فعلی یا اقتصاد دولت مردمی آینده، فرهنگ منحطی که دولت فعلی رواج می‌دهد و فرهنگ مردمی خوبی که دولت آینده به آن اجازه رشد خواهد داد. تحلیل طبقاتی، تحلیل اجتماعی، تحلیل اقتصادی، بررسی ساختارها و نهادها، بررسی فرهنگی هیچ یک در چارچوب تئوری رایج جدی نیستند.

در سیاست خارجی، آنسان که در اتاق‌های تصمیم‌گیری در وزارتخانه‌های خارجی می‌بینیم، دولت‌ها به بسته‌هایی با وزن‌های مختلف تقلیل می‌یابند. پایه اجتماعی و فرهنگی آنها موضوع توجه نیستند. جامعه و فرهنگ و همچنین اقتصاد در شکل و گردش مشخصِ‌شان، مقولات سیاست خارجی به حساب نمی‌آیند. به نظر می‌رسد که در اندیشه سیاسی‌ای که با دولت‌محوری مشخصش کردیم، همین نگاه چیره باشد. افراد از موضع یک دولت برحق − که قدرت ندارد و پنداری تبعید شده به ذهن فرد انقلابی، برنامه گروه انقلابی و عرصه کنش‌گری انقلابی است − در مورد دولتی غاصب حرف می‌زنند. پیشاپیش فرض بر این است که جامعه و فرهنگِ در اصل متعالی آن را در کنار خود دارند و تنها کاری که باید کنند بسیج نیرو است برای قدرت‌گیری و درهم‌شکستن قدرت غاصب. نگرانی‌ای از بابت جامعه وجود ندارد. جامعه به شکلی مقدر با آنان است.

پایان بحث

بر این پایه در اصل نیازی به تحلیل سیاسی نیست. چون فرایندی وجود ندارد، و هر موقعیتی تکرار موقعیت پیشین است. کار نویسنده اعلامیه سیاسی تکرار این نکته است که بد بد است، و خوب خوب است؛ و چون وضع همواره دراماتیک دیده می‌شود، بایستی نسبت به بد به شکل دراماتیکی ابراز تنفر شود. اما بعید نیست که به نویسنده اتهام زده شود که به اندازه کافی از بد متنفر نیست، و جمله‌ای دوپهلو در متن او وجود دارد که راه را برای سازش باز می‌گذارد. اگر نویسنده از x نام ببرد، به سادگی می‌توان او را متهم کرد که حتما غرضی دارد که از y و z نام نبرده است. اگر مثلا بگوید که باید مواظب توطئه خارجی باشیم، بعید نیست متهم شود که منظورش این است که باید فشار را از روی رژیم برداریم.

با این وضعیت ممکن است کار به جایی ‌رسد که دیگر نتوان حرفی زد. و ما به اینجا رسیده‌ایم، نه امروز بلکه از مدتها پیش، شاید از همان دوره نخستین پس از انقلاب و استقرار نظام ولایی. بحث‌ها پایان یافته‌اند، اما قیل و قال ادامه دارد.

راه برون‌رفت از تنگنا در دیدن واقعیت گرفتاری در آن است.

منبع: وب‌سایت رادیو زمانه

گسترش تجمع‌های اعتراضی به شهرهای خوزستان

$
0
0

زیتون-سینا پاکزاد: روز یک‌شنبه نیز تجمع‌هایی در تعدادی از شهرهای استان خوزستان برگزار شد اما این بار «آب» مطالبه اصلی تجمع‌کنندگان نبود و آنان در همبستگی با مردم خرمشهر و آبادان راهپیمایی اعتراضی شبانه برگزار کردند.

سبک شعارها نیز تا حدودی متفاوت بود و اکثر قریب به اتفاق شعارها به زبان عربی بود.

فیلم‌هایی از تجمع در شهرهای اهواز، ماهشهر و خور موسی (سربندر) منتشر شده و خبرگزاری ایرنا نیز خبر داد که تعدادی از شهروندان آبادانی شامگاه یکشنبه در منطقه سلیچ غربی آبادان با ماموران انتظامی حاضر در محل درگیر شدند.

فیلم‌هایی از تجمع در شهرهای اهواز، ماهشهر و خور موسی (سربندر) منتشر شده است.

گزارش‌هایی نیز درباره بازداشت تعدادی از افراد منتشر شده است. برخی از کانال‌های تلگرامی فعالان عرب نیز فیلم‌های  متعددی را از این تجمع‌ها منتشر کرده‌اند.

خبرگزاری ایرنا نیز خبر داد که تعدادی از شهروندان آبادانی شامگاه یکشنبه در منطقه سلیچ غربی آبادان با ماموران انتظامی حاضر در محل درگیر شدند.

به گزارش خبرنگاران ایرنا حاضر در محل این تجمع از ساعت ۲۲ یکشنبه شب آغاز شد. این خبرگزاری نوشت که در این تجمع پلیس و نیروهای امنیتی اقدام به متفرق‌کردن تجمع‌کنندگان کردند که «برخی از این افراد اقدام به پرتاب سنگ و آتش‌زدن سطل‌های زباله کردند».

این خبرگزاری نوشت که «این افراد یک خودرو پارک شده در خیابان را که گفته می‌شود مربوط به پلیس است را آتش زدند که توسط ماموران آتش‌نشانی خاموش شد».

بیشتر بخوانید

شورشِ آب شور در خرمشهر و آبادان

بحران آب؛ جنگ آب

نبرد آب در چهار استان

براساس این گزارش، «راه‌های منتهی به منطقه سلیچ غربی توسط نیروهای انتظامی بسته شده و پلیس اوضاع را در تحت کنترل دارد».

شامگاه شنبه نیز اعتراض‌ها در خرمشهر به درگیری شدید بین ماموران امنیتی و معترضان منجر شد.

در ویدئوهای منتشر شده صدای تیراندازی ممتد شنیده می‌شود و شماری از معترضان نیز برای در امان ماندن از گاز اشک‌آور، آتش روشن کرده‌اند. فیلم‌هایی نیز از کشته‌شدن یکی از معترضان منتشر شده بود.

عزیز ساعدی، معاون فرمانداری خرمشهر درباره فردی که به سوی ماموران شلیک کرده گفته که «این اقدام به هیچ عنوان تشکیلاتی نبوده و صرفا توسط شخصی که جزو اشرار بوده و ۶ سال سابقه کیفری را نیز در پرونده داشته صورت گرفته است».

با این حال عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران خبر مرگ یک نفر در ناآرامی‌های شب گذشته در خرمشهر را تکذیب کرد.

ولی‌الله حیاتی، فرماندار خرمشهر، به خبرگزاری صداوسیما گفته است که در اعتراض‌های خرمشهر پنج نفر به صورت سطحی زخمی شدند».

حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور، گفته در حوادث خرمشهر «یک نفر مسلح بوده و ۱۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی زخمی شده‌اند».

اشاره معاون وزیر کشور به فیلمی است که از شلیک یک فرد موتورسوار به سمت ماموران منتشر شده است.

در همین حال غلام‌عباس کاظمی، خبرنگار خرمشهری درباره این فرد گفته است: «یک نفر فرد مسلح که از کوچه‌های فرعی منتهی به محل اجتماع معترضین بود، شروع به تیراندازی کرد و نهایتا به خیابان اصلی رسید. این تیراندازی‌ها در ابتدا با شلیک تیرهای ممتد هوایی مامورین ناجا مواجه شد تا هم جمعیت متفرق شوند و نیز فرد مسلح تسلیم شود. در ادامه با اصرار فرد مذکور مامورین با شلیک گلوله‌ای که به پهلوی وی اصابت کرد، نامبرده را متوقف و به بیمارستان خرمشهر انتقال دادند که اکنون نیز حال عمومی و وضعیت جسمانی این فرد خوب و رو به بهبود گزارش شده است».

عزیز ساعدی، معاون امنیتی-انتظامی فرمانداری خرمشهر، نیز گفته است:«این اقدام به هیچ عنوان تشکیلاتی نبوده و صرفا توسط شخصی که جزو اشرار بوده و ۶ سال سابقه کیفری را نیز در پرونده داشته صورت گرفته است».

فیلم‌هایی نیز از آتش زده شدن موزه جنگ و پل جدید خرمشهر منتشر شده بود.

این حال ثامر کنعانی، مدیر مرکز فرهنگی «دفاع مقدس» خرمشهر نیز شایعه آتش‌ زدن باغ موزه این مجموعه را تکذیب کرد و گفت: «آتش‌سوزی مربوط به فضای سبز کنار مرکز بوده که در ساعات اولیه خاموش شد».

براساس فیلم‌های منتشر شده، شامگاه روز یک‌شنبه وضعیت شهر خرمشهر کاملا امنیتی بوده اما با این حال تجمع‌های پراکنده‌ای شکل گرفته است.

طبق شنیده‌ها، پس از ناآرامی‌های شنبه‌شب در خرمشهر، نیروهای امنیتی با رصد دوربین‌های مداربسته حوالی محل تجمع، تا کنون حدود ۷۰ نفر از معترضین را بازداشت کرده‌اند که ادامه روند این بازداشت‌ها چندان مشخص نیست.

مشکل آب خوزستان اما مانند برخی از دیگر نقاط ایران مشکل دیروز و امروز نیست.

ساخت سدها بدون مطالعات محیط زیستی، اجرای طرح های کشاورزی بدون مجوز سازمان محیط زیست از جمله طرح توسعه نیشکر، ریختن پساب صنعتی به کارون از جمله اقداماتی بوده که در ۲۰ سال گذشته رخ داده و وضعیت آب را به این مرحله کشانده است.

ساخت سدها بدون مطالعات محیط زیستی، اجرای طرح‌های کشاورزی بدون مجوز سازمان محیط زیست از جمله طرح توسعه نیشکر، ریختن پساب صنعتی به کارون از جمله اقداماتی بوده که در ۲۰ سال گذشته رخ داده و وضعیت آب را به این مرحله کشانده است.

درکنار این طرح‌های انتقال آب از استان خوزستان نیز از موضوعات چالش برانگیز است که اعتراض مردم استان را به دنبال داشته و در بین مقامات دولتی نیز درباره آن اختلاف نظر وجود دارد.

پس از اعتراض‌های مردم خرمشهر و آبادان مقامات دولتی اعلام کرده اند که ‏اجرای طرح غدیر به صورت شبانه روزی ادامه دارد.

طرحی که قرار است آب را از سدهای خوزستان به تعدادی از شهرهای این استان منتقل کند اما در سال‌های گذشته به دلیل مشکلات مالی با سرعت پیش‌بینی شده اجرا نشده بود.

طرحی که اجرای آن مانند بسیاری از دیگر طرح‌های آبی بر عهده قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه پاسداران است.

در همین زمینه استاندار خوزستان وعده داده که که با ترمیم خط لوله «غدیر» میزان سختی آب این دو شهر به پنج هزار میکروموس بر متر مکعب می‌رسد و با اتمام طرح دوم غدیر تا ۱۵ تیر این میزان به زیر سه هزار میکروموس بر مترمکعب برسد.

میزان سختی آب شبکه خرمشهر و آبادان طی روزهای اخیر به ۱۲ هزار میکروموس بر متر مکعب یعنی شش برابر حد مجاز رسیده بود.

کاهش دبی رودخانه بهمن‌شیر باعث شده که جریان آب عملا معکوس شده و ورود آب دریا به رودخانه باعث شوری آب شود.

تصفیه‌خانه‌های آب دراین دو شهر نیز عملا در سال‌های اخیر به‌سازی نشده‌اند و توان تصفیه این حد از شوری آب را ندارند.

هر چند اعتراض‌ها درباره آب در ماه‌های اخیر نیز سابقه داشته اما وضعیت این اعتراض‌ها در استان خوزستان متفاوت از استان های دیگر است. نگاه امنیتی‌تر به استان خوزستان باعث برخورد شدید با معترضان و شدیدتر شدن درگیری‌ها شده است.

تاسیسات فرسوده و تخریب شده انتقال آب نیز باعث می‌شود که آب در نقاطی با آب‌های سطحی ترکیب شود و عملا وضعیت را بغرنج تر می کند.

وضعیت خرمشهر و آبادان واکنش‌های گسترده‌ای را در فضای مجازی به دنبال داشته است.

شخصیت‌های سیاسی نیز از منظر خود به این اعتراض‌ها واکنش نشان داده‌اند.

از جمله مصطفی تاج‌زاده در توئیتر خود نوشت: «انتظار می‌رود وزیر مجرب و متخصص نیرو به خوزستان برود و با مردم بی‌واسطه گفت و گو کند تا اگر مشکلات آنان در کوتاه مدت حل نمی‌شود، هموطنان خونگرم، زحمت‌کش و فداکار آن استان زرخیز، دست‌کم همدلی مقامات و تلاش آنان را برای حل معضلات از نزدیک ببینند».

پیش‌تر عزت الله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صدا و سیما ،نیز در توئیتر خود نوشته‌بود  که به آبادان سفر کرده و پیشنهاد خود را به مقامات خواهد داد «ولی اجمالاً حق آبادان و خرمشهر این نبود».

غلامرضا شرفی، نماینده آبادان درمجلس، نیز در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفت:«مردم اگر آب و آرامش داشته باشند که اسلحه نمی‌کشند تا تیراندازی کنند یا به رگبار ‌ببندند.یک سال و نیم است که وضعیت امروز آبادان و خرمشهر را شفاهی ،کتبی و حضوری و تلفنی به ریز و درشت مسئولان تذکر دادم اما به خرج کسی نرفت».

هر چند اعتراض‌ها درباره آب در ماه‌های اخیر نیز سابقه داشته اما وضعیت این اعتراض‌ها دراستان خوزستان متفاوت از استان های دیگر است. نگاه امنیتی‌تر به استان خوزستان باعث برخورد شدید با معترضان و شدیدتر شدن درگیری‌ها شده است.

اتفاقی شبیه به اعتراض مردم آبادان درسال ۷۹ که در آن سه نفر کشته و بیش از ۴۰۰ نفر بازداشت شدند.

🍃زنده|متخلفان «ثبت سفارش و واردات ۶ هزار خودرو» مشخص شدند

$
0
0

 


علت قطع‌ برق گسترده دیروز تهران مشخص شد

به گزارش شبکه خبر صدا و سیمای ایران علت قطع‌برق متعدد و گسترده دیروز تهران از مدار خارج‌شدن فیدرهایی که زیر شدت بار شبکه بوده‌اند، عامل قطعی‌های متعدد و بعضا طولانی برق در تهران بود.



بازار روز گلشهر کرج آتش گرفت/ جماران


متخلفان «ثبت سفارش و واردات ۶ هزار خودرو» مشخص شدند

رئیس کمیسیون ویژه «حمایت از تولید ملی» اعلام کرد که متخلفان «ثبت سفارش و واردات ۶ هزار خودرو» مشخص شدند.

به گفته ویبخشی از این تخلفات از سوی کارکنان سازمان توسعه و تجارت بوده و بخش دیگر از آن از سوی واردکنندگان رسمی و غیررسمی انجام شده است و البته وزارت «صنعت، معدن و تجارت» هم تخلفاتی را انجام داده است./میزان


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

رییس سازمان پدافند غیرعامل: ابرهای ایران را می‌دزدند

$
0
0

زیتون– سردار غلامرضا جلالی٬ رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور٬ گفت: «تغییرات اقلیمی در ایران مشکوک به دخالت خارجی‌هاست.»

 

او امروز در در سومین کنفرانس ملی پدافند غیرعامل در بخش کشاورزی٬ مدعی شد که «مراکز علمی که در کشور وجود دارد مطالعه‌ای در این خصوص انجام داده‌اند که نتیجه مطالعات این موضوع را تأیید می‌کند.»

ایسنا خبر داد که غلامرضا جلالی در بخش دیگری از سخنانش افزود که «تیم‌های مشترکی از اسرائیل و یکی از کشورهای همسایه، ابرهای در حال ورود به ایران را غیربارور می‌کنند.»

به گفته رییس سازمان پافند غیر عامل٬ علاوه بر غیر بارور کردن ابرهای ورودی به ایران٬ جمهوری اسلامی با بحث ابردزدی و برف دزدی نیز مواجه هست.

جلالی در ادامه به عنوان مثال گفت: «در این مطالعه طی چهارسال گذشته ارتفاعات افغانستان تا مدیترانه مورد بررسی قرار گرفته است؛ نتیجه اینکه همه ارتفاعات بالای دو هزار و ۲۰۰ متر در این محدوده پر از برف ولی ارتفاعات ما خشک بوده است.»

 

محکومیت یک فعال دانشجویی به زندان و ممنوعیت از خروج

$
0
0

زیتون– فرشته طوسی٬ فعال دانشجویی کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی٬ به یک سال و نیم حبس محکوم شد.

او مرداد سال گذشته برای سخنرانی‌اش در مراسم شانزده آذر ۱۳۹۵ در انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش هشت روز توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده بود.

این فعال دانشجویی در نهایت به اتهام تبلیغ علیه نظام در شعبه‌ی ١۵ دادگاه انقلاب(بدوی) به ریاست قاضی صلواتی به «یک سال و نیم حبس تعزیری و دو سال محرومیت از حضور در احزاب و دستجات سیاسی، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها و مطبوعات و ممنوع‌الخروجی» محکوم شد.

صدور احکام سنگین برای فعالین دانشجویی٬ حتی اعتراض نماینده ولی فقیه در دانشگاه‌ها را برانگیخته است.

عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران اما دانشجویان را مرتبط با «جریان‌های سیاسی خارج» از کشور معرفی کرد.

دادستان تهران، دلیل صدور حکم سنگین برای بعضی از این دانشجویان ارتباط آنها با «گروه‌های خاص» خارج از کشور اعلام کرده است.

سال گذشته بیش از یکصد دانشجو عمدتا در تهران بازداشت شدند و کمتر از دو ماه بعد محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس، خبر داد که برای پنجاه تن از این دانشجویان پرونده قضایی تشکیل شده است.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اتهام بازداشت‌شدگان را اعلام نکرد، اما فرید موسوی، دیگر نماینده مجلس، این بازداشت‌ها را «پیشگیرانه» خواند.

در پی این اعتراضات شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور شهروندی، در آغاز تیرماه ضمن انتقاد از احکام «سنگین» از «پیگیری‌های دولت» در این زمینه خبر داد.

🍃در سوگِ علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی

$
0
0

زیتون– جمعی از فعالین سیاسی و اجتماعی ضمن انتشار بیانیه‌ای درگذشت علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی را تسلیت گفتند.

علی اصغر حاج‌سیدجوادی، روزنامه‌نگار ایرانی در ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت. او در دانشگاه تهران در رشته حقوق تحصیل کرده بود اما حرفه اصلی او روزنامه‌نگاری بود.

به گزارش «زیتون» در این بیانیه ضمن اشاره‌ای به سابقه کاری حاج‌سیدجوادی آمده است که او «دورانِ تبعیدِ ناخواسته نیز، همچون گذشته، هیچ‌گاه از پای ننشست و به مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر خود ادامه داد. و مانند همیشه قلم و قدم‌اش درخدمت آزادی و عدالت و سربلندی ایران و مردم ایران بود.»
امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید کردند که علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی به‌رغم همه‌ی مرارت‌ها و سختی‌های جان‌کاه که به جان خرید، به اصول انسانیِ خود وفادار ماند و زندگیِ شرافتمندانه‌اش گواه روشنی است بر شرف روشنفکری ایران که او نجیبانه از آن پاسداری می‌کرد.

متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است.

علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی، روشنفکر برجسته و نویسنده و روزنامه‌نگار آزاده و ترقی‌خواه میهن‌مان در روز سه شنبه پنجم تیرماه ۱۳۹۷ برابر با ۲۶ ژوئن ۲۰۱۸ جهان ما را وانهاد.
علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی از جوانی وارد عرصه‌ی فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی شد و تا پایانِ زندگیِ شریفانه‌اش، مبارزِ خستگی‌ناپذیرِ راه آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی باقی ماند. در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت از روز نخست از پشتیبانان دولت ملی و نهضت ملی‌ ایران به‌رهبری دکتر مصدق بود. در دوران دانشجویی‌اش از فعالان «اتحادیه دانشجویان ایرانی در فرانسه» و طرفدار دولت مصدق بود و در سال ۱۹۵۱ (۱۳۳۰) نشریه‌ی «اندیشه» را در پاریس منتشر کرد. در بازگشت به ایران از آغاز به «حزب زحمتکشان ملت ایران» پیوست و از گردانندگان اصلیِ روزنامه‌ی «شاهد» (حزب زحمتکشان ایران) بود و پس از انشعاب این حزب و جداشدن نیروی‌های طرفدار نهضت ملی از مظفر بقایی، سردبیریِ روزنامه‌ی «نیروی سوم» ارگانِ «حزب زحمتکشان ملت ایران – نیروی سوم» را به‌عهده داشت. همچنین از همکاران اصلیِ نشریه‌های «علم و زندگی» (نشریه‌ی متعلق به «نیروی سوم» به‌رهبری خلیل ملکی) و «اندیشه و هنر» بود. علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی تا پایان عمر راهِ عدالت‌جویانه و مستقلِ «خط سوم» و «چپ مستقل» ملکی را گرامی می‌داشت و به آرمان‌های ملی و ترقی‌خواهانه‌ی دکتر مصدق وفادار ماند.


علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی پس از کودتای ۲۸ مرداد تا زمان انقلاب هرگز مسئولیت دولتی نپذیرفت و با استقلال فکری و نگاهِ متعهدانه‌ی روشنفکری به فعالیت‌های خود در عرصه‌ی نویسندگی و روزنامه‌نگاری تحلیلی ادامه داد. چه در ستون ثابتی که در روزنامه‌ی کیهان (تا سال ۱۳۵۰) داشت و چه درمقام سردبیرِ «کیهان هفته» و چه در دیگر نوشته‌های خود با قلمی شیوا و جاندار و با نگاهی تحلیلی به شکافتن مشکلات و تنگناهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ایران می‌پرداخت. و در مقاله‌هایش در نشریه‌ی «نگین» دغدغه‌های میهن‌دوستانه و آرمان‌های بشردوستانه‌اش را در چارچوب نگاه و نهضت غیرمتعهدها، و خط سوم خلیل ملکی، دنبال می‌کرد. آنگاه که با فشار دستگاه حکومتی روبه‌رو می‌شد با نامِ مستعار «آگاه» می‌نوشت تا آنکه از سویِ حکومت شاه ممنوع‌القلم شد. سه مجموعه‌ مقاله‌ی «از اعماق»، «ارزیابی ارزش‌ها»، «بحران ارزش‌ها»ی علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی که پیش از انقلاب منتشر شد، از معتبرترین و اثرگذارترین نوشته‌های روشنفکران آن دوران ایران است. پیش از انقلاب در خبرنامه‌های «جنبش» (که به‌صورت زیراکسی منتشر می‌شد و انتشار نخستین شماره‌ی آن در ۲۰ اسفند ۱۳۵۶ است) نیز قلم زد و بعد از انقلاب در هفته‌ی نامه «جنبش» (نشریه‌ی «گروه سیاسی جنبش برای آزادی» که سردبیر آن اسلام کاظمیه بود) مقاله می‌نوشت تاآنکه در نیمه‌ی دوم سال ۱۳۵۹ به این دفتر حمله و اموال آن غارت شد و مجبور به زندگی مخفی و سپس ترک ایران گردید.
در پی سخنرانی شاه در مراسم ششم بهمن ۱۳۵۴ و پذیرشِ تلویحیِ وجود فساد در دستگاه اداری و لزوم مبارزه با آن و تشکیل کمیسیونی (متشکل از نخست‌وزیر و چند وزیر و رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی)، در ۲۷ بهمن ۱۳۵۴ علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی نامه‌ای سرگشاده در ۳۰ صفحه و به‌صورت دست‌نویس خطاب به نصرت‌الله معینیان، رئیس‌دفتر مخصوص شاه، با عنوان “فساد در دستگاه‌های دولت” نوشت. در این نامه افزون بر طرح مفصل و جامعِ موضوع فساد در دولت و حکومت و ریشه‌های آن، به اختناق سیاسی ، شکنجه و… نیز پرداخته می‌شود (“شیوه های مهیب و وحشتناکی که در زندان‌ها و بازجویی ها و محاکمات سیاسی اعمال” می‌شود و “خشن ترین روش های پلیسی با هرگونه عقیده مخالف” به‌کار برده می‌شود). حاج‌سیدجوادی نخستین کسی بود که در آن وضعیت پُرمخاطره و در آن جوِ ارعاب و اختناق دست به چنین کاری زد. این نامه زمانی نوشته شد که هنوز نه‌ کوچک‌ترین نشانه‌ای از اعتراض‌های بزرگ مردمی وجود داشت و نه هیچ خبری از سیاست “حقوق بشر”ی کارتر درمیان بود. این نامه بازتاب بسیار گسترده‌ای چه در ایران و چه در خارج کشور داشت. در ۲۰ دی‌ماه ۱۳۵۵ علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی نامه‌ی دوم خود را در بیش از ۲۰۰ صفحه‌ی تایپ شده و باز از طریق معینیان، برای شاه فرستاد. این نامه، دادخواستی مستند و مستدل و مشروح علیه دیکتاتوری شاه و نتایج سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی آن در ایران است. حاج‌سیدجوادی از موضع مدافع قانون اساسیِ مشروطه و در همان خط دکتر مصدق (که شاه باید سلطنت کند و نه حکومت) شاه را مخاطب قرار می دهد و پیش از هر چیز به حدود و اختیارات شاه در قانون اساسی و تلقی محمدرضا شاه از منصب و اختیارات‌اش و مداخلات گسترده او در همه‌ی امور کشور از صدر تا ذیل می پردازد.
چهارده ماه پیش از انقلاب که “جمعیت دفاع از حقوق بشر و پیشبرد آن در ایران” در تهران تشکیل شد، علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی یکی از اعضای مؤسس آن بود و به‌عنوانِ نایب‌
رئیس این جمعیت انتخاب شد و در نامه‌ای که به تاریخ ۱۷ دسامبر ۱۹۷۷ (برابر با ۲۶ آذر ۱۳۵۶) خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد خبر تشکیل این جمعیت داده شد، یکی از دو نویسنده‌ی تنظیم‌کننده‌ی متن نامه بود.
علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی از امضاکنندگانِ «بیانیه دربارۀ کنگره نویسندگان» (اول اسفند ۱۳۴۶) و از بنیان‌گذارانِ «کانون نویسندگان ایران» (اول اردیبهشت ۱۳۴۷) بود و سهم مهمی در شکل‌گیری کانون نویسندگانِ دوره‌ی دوم (پیش از انقلاب بهمن ۵۷) داشت.
از سال ۱۳۳۰ که نشریه‌ی «اندیشه» را منتشر کرد تا آخرین روزهای زندگی، علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی به‌مدت ۶۷ سال در عرصه‌ی مطبوعات و روزنامه‌نگاری تحلیل‌گر مسائل ایران و امور بین‌المللی (به‌خصوص مسائل خاورمیانه) بود.
با نمایان شدن طلیعه‌های انقلاب، علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی با شور فراوان به استقبال آن رفت و مفتونِ شورانگیزِ حرکتِ میلیونی مردم شد و وعده‌های فریبکارانه‌ی آیت‌الله خمینی درخصوص حفظِ حرمتِ آزادی‌ها و دخالت نکردن ملایان در امرِ حکومت را راست پنداشت و در نوشته‌هایش همراهی‌‌هایی با آنان کرد اما، از آن گروه روشنفکرانی بود که خیلی سریع دریافتند به‌خطا رفته‌اند و واکنش مناسب نشان دادند. و این بار نیز، همان زبان جاندار و پرشور و تیز حاج‌سیدجوادی برای مقابله با حکومت‌گران تازه‌به‌قدرت‌رسیده در خدمتِ امرِ آزادی قرار گرفت. دو هفته بعد از انقلاب که موضوع مراسم ۱۴ اسفند در سرِ مزار دکتر مصدق مطرح شد و حامیان اسلام‌گرای آیت‌الله کاشانی به طرح روایتِ نادرست ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد دست یازیدند، مقاله‌ی «به تاریخ دروغ نگویید» را نوشت. دو ماه بعد از انقلاب، اردیبهشت ۵۸، که نمونه‌های فاشیسم مذهبی را به عیان دید، مقاله‌ی «صدای پای فاشیسم» را نوشت. این نوشته، سند افتخار روشنفکری ایران است. پس از حمله‌ی “دانشجویان مسلمان پیرو خط امام” به سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی، مقاله‌ی «توپخانه‌ای که دروغ شلیک می‌کند» را نوشت. در مقابله با گنجاندن اصلِ ولایت‌فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مقاله‌ی «این معامله از اساس باطل است» را نوشت.
پس از اجبار به ترک ایران، علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی با همان صداقت و خیرخواهی و ایران‌دوستی به فعالیت‌های قلمی خود در شکل‌های گوناگون ادامه داد. مقاله‌های این دوره‌ی زندگی او در همکاری مداوم با نشریه‌ی «نگین» و دیگر نشریات برون مرزی، آیینه‌ی کارنامه‌ی پلشتِ جمهوری حکومت اسلامی است. در این دورانِ تبعیدِ ناخواسته نیز، همچون گذشته، هیچ‌گاه از پای ننشست و به مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر خود ادامه داد. و مانند همیشه قلم و قدم‌اش درخدمت آزادی و عدالت و سربلندی ایران و مردم ایران بود.
علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی به‌رغم همه‌ی مرارت‌ها و سختی‌های جان‌کاه که به جان خرید، به اصول انسانیِ خود وفادار ماند و زندگیِ شرافتمندانه‌اش گواه روشنی است بر شرف روشنفکری ایران که او نجیبانه از آن پاسداری می‌کرد.
یاد بیدارش همیشه با ماست.
همراه با صمیمانه‌ترین مراتب همدلی و همدردی با بانویِ بزرگوار کیان کاتوزیان (حاج‌سیدجوادی)، یار و همسر فداکارِ زنده‌یاد علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی، و فرزندان‌شان لیلا و نگار حاج‌سیدجوادی و سایر بستگان.
هومن آذرکلاه، رسول آذرنوش، فرهاد آسور، مریم آسور، داریوش آشوری، مستوره احمدزاده، حمید احمدی، کمال ارس، جمشید اسدی، احمد اشرف، محمد اعظمی، بیژن افتخاری، کوروش افطسی، جواد اکبرین، رضا کرمی، بابک امیرخسروی، بهمن امینی، جلال ایجادی، کاظم ایزدی، فریدون بابائی‌خامنه، مهران براتی، مهدی برزین، بیژن برهمندی، علی بنو‌عزیزی، سهراب بهداد، حسن بهگر، مسعود بهنود، بهروز بیات، هوشنگ بیات، منصور بیات‌زاده، ناصر پاکدامن، بیژن پیرزاده، امیر پیشداد، پروین تاج، تقی تام، منیژه تام، نیره توحیدی، حمیدرضا جاودان، اقدس جاویدی، سیروس جاویدی، میهن جزنی، فرشید جمالی، محمدرضا جواهریان، اشرف حاج‌سیدجوادی، سروش حبیبی، فرنگیس حبیبی، علی حجت، حسن حجت، محسن حسام، فاطمه حقیقت‌جو، بیژن حکمت، نسیم خاکسار، مهدی خان‌بابا تهرانی، هادی خرسندی، اسماعیل خویی، مهرداد درویش‌پور، فرشته دوانلو، ریموند رخشانی، منوچهر رسا، بیژن رستگار، علی رضوی، محمود رفیع، پری رفیع، انوشه رفیع، فرهمند رکنی (اخوی)، احمد رناسی، سعید رهنما، فضل‌الله روحانی، ناصر زراعتی، مجید زربخش، ماندانا زندیان، ایران زندیه، فرانسواز ساعدلو، هوشمند ساعدلو، هایده سپه‌پور، سعید سنجابی، هوشنگ سیاح‌پور، اکبر سیف، اسد سیف، بیژن شاهمرادی، منصوره شجاعی، گلنار شفیعی، روحی شفیعی، شهلا شفیق، خدیجه شکیبائی کمره‌ای، حماد شیبانی، علی شیرازی، زهرا صداقت‌پور، علی‌اکبر صفائیان، جمال صفری، دارا عزیزی، فرزانه عظیمی، رضا علامه‌زاده، کاظم علمداری، همایون علیزاده، داود غلام‌آزاد، مسعود فتحی، فرهاد فرجاد، منصور فرهنگ، سیاوش قائنی، فرشته قریشی، شهرام قنبری، همایون کاتوزیان، فرشین کاظم‌نیا، محسن کدیور، کاظم کردوانی، بهزاد کریمی، اسفندیار کریمی، زریون کشاورز صدر، بهاره کشاورز صدر، مازیار کشاورز صدر، بهزاد کشاورزی، علی کشتگر، منیره کیان‌وش، علی گوشه، کریم لاهیجی، علی لیمونادی، حسن ماسالی، مهناز متین، علی متین‌دفتری، مریم متین‌دفتری، هدایت متین‌دفتری، مجید مجابی، نوش‌آذر مجللی، آذر محلوجیان، محمد مروج، نادر مزکی، بنفشه مسعودی، مهران مصطفوی، بهروز معظمی، ژیلا معظمی، شیوا معیری، عباس معیری، هایده مغیثی، مجتبی مفیدی، حسن مکارمی، ابراهیم مکی، محمد منتظری، ناصر مهاجر، علی‌اکبر مهدی، محمدعلی مهرآسا، مسعود مولازاده، باقر مؤمنی، زیبا میرحسینی، علی میرسپاسی، هوشنگ ناصری، حسن نایب‌هاشم، شیدا نبوی، علی ندیمی، فرهاد نعمانی، مسعود نقره‌کار، علیرضا نوری‌زاده، پرتو نوری‌علا، عطا هودشتیان، هرمز هوشمند، شیدان وثیق، نادر وهابی، محسن یلفانی، حسن یوسفی اشکوری.

دستگیری دیپلمات ایرانی با اتهام «تلاش برای بمب گذاری» در همایش مجاهدین خلق

$
0
0

زیتون–  دادستانی فدرال بلژیک در بیانیه‌ای اعلام کرد که یک دیپلمات ایرانی نیز در آلمان به اتهام ارتباط با یک زوج ایرانی‌تبار٬ به ظن «طراحی حمله» به همایش مجاهدین دستگیر شده است.

در بیانیه دادستانی فدرال بلژیک آمده است که این دیپلمات در سفارت ایران در اتریش کار می‌کند. دادستانی بلژیک هویت وی را «اسدالله. ای»، ۴۷ ساله، اعلام کرده است.

محمدجواد ظریف٬ وزیر امور خارجه ایران٬ اما خبر دستگیری چند ایرانی را در بلژیک به جرم توطئه برای اقدام تروریستی در فرانسه رد کرده و آمادگی تهران برای کشف حقیقت پشت پرده این «عملیات فریب» را اعلام کرد.

محمدجواد ظریف در پستی در حساب کاربری توییترش که به زبان انگلیسی نوشته شده است٬ تاکید کرد که «چقدر جالب: همین که ما سفر در سطح رئیس جمهور را به اروپا آغاز کردیم، (گزارشی منتشر شد که) ظاهرا عملیاتی ایرانی اتفاق افتاده و توطئه گران آن دستگیر شده‌اند. ایران صراحتا هرگونه خشونت و ترور را در هر جایی که باشد محکوم کرده و آمادگی دارد تا با همه طرف‌های ذینفع برای پرده برداشتن از چیزی که یک طرح شیطانی عملیات فریب است، همکاری کند.»

همایش سازمان مجاهدین روز نهم تیر در حومه پاریس برگزار شد.

صبح امروز دادستانی بلژیک خبر داده بود که دو ایرانی‌تبار به ظن طرح‌ریزی برای حمله به همایش شورای ملی مقاومت در پاریس بازداشت شده‌اند.

هر دو مظنون روز شنبه به دست مأموران پلیس بلژیک بازداشت شده‌اند و از آنان ۵۰۰ گرم ماده منفجره دست‌ساز کشف شده است. همچنین یک دستگاه انفجاری در خودوری این دو مظنون پیدا شده است.

خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی در همین ارتباط، از این زوج مظنون با نام‌های «امیر. س» و «نسیمه.ن» نام برده که هر دو تابعیت بلژیک دارند. به نوشته بیانیه دادستانی بلژیک، این دو که ۳۸ و ۳۳ ساله هستند، ایرانی‌تبارند.

همچنین سه تن دیگر در فرانسه بازداشت شده‌اند که دو تن از آنها پس از بازجویی آزاد شدند. هویت فرد سوم که در بازداشت به سر می‌برد،‌ «مرهاد. ای» ۵۵ ساله، اعلام شده است.


پایان اصلاح‌طلبی و ضرورت انقلاب از بالا

$
0
0

ایران در آستانه‌ی تحولی تاریخی و سرنوشت‌ساز است. ایران امروز از تمامی شرایط و پیش‌نیاز‌های یک انقلاب اصیل سیاسی و اجتماعی برخوردار است. برخی شرایط امروز جامعه‌ی ایرانی را انقلابی نمی‌دانند! وقتی می‌پرسیم چرا؟ پاسخ می‌دهند چون رهبری و سازمان‌دهی انقلابی وجود ندارد. این پاسخ نتیجه‌ی هیمنه و سلطه‌ی تفکر مارکسیسم – لنینیسم بر نسلی از ایرانیان است.

درمیان مجموعه تئوری‌هایی که نظریه‌پردازان و اندیشمندانی که تلاش کرده‌اند تا برای انقلاب دراندازند، تنها تئوری لنین است که به طور جدی بر مولفه‌های رهبری و سازمان‌دهی تاکید می‌کند و بر حزب پیشاهنگ انقلابی به عنوان رهبری و سازمان انقلابی تاکید می‌کند. سایر تئوری‌ها اهمیت چندانی برای این مولفه قائل نیستند و حتی کسانی چون کارکردگرایان، دورکهیم، هانا آرنت، روزا لوگزامبورگ و مائو و … برخلاف این تئوری، به تئوری جامعه‌ی توده‌ای باور دارند و معتقدند انقلاب نه در جامعه‌ای که از رهبری و سازمان‌دهی برخوردار است، بلکه در جامعه‌ای توده‌ای که فاقد این شرایط است رخ می‌دهد. جالب این است که تئوری لنین حتی در سنت و ادبیات مارکسیسم توسط کسانی چون لوگزامبورگ و مائو نیز نقد شده است، اما فعالان سیاسی و روشنفکران ایرانی چون به شدت متاثر از ایدئولوژی مارکسیسم – لنینیسم و ادبیات حزب توده در ایران هستند، کمترین توجهی به این نقدها نداشته و رهبری و سازمان‌دهی انقلابی را به عنوان شروط لازم و ضروری انقلاب، به مثابه آیه‌ای نازل شده پذیرفته‌اند.

حقیقت اما این است که پویایی انقلاب، خود رهبری و سازمان‌دهی را خلق و انتخاب خواهد کرد. نمی‌گوییم که انقلاب نیاز به رهبری و سازمان‌دهی ندارد، بلکه این دو، مولفه‌های پسینی‌اند و در فرآیند تحول انقلابی به وجود می‌آیند. در انقلابات قرن بیستم، شورش دهقانان در روسیه، چین و مکزیک تجربه‌هایی‌اند که رهبری، سازمان‌دهی و حتی ایدئولوژی انقلاب، بعد از شورش‌های گسترده‌ی دهقانی و توسط گروه‌هایی غیر از دهقانان به وجود آمد و انقلاب را به پیش برد.‌

در شورش ۱۹۱۷ در سن‌پترزبورگ که نهایتاً دولت تزار را سرنگون کرد رهبری وجود نداشت و بلشویک‌ها از وقوع آن در شگفت شدند. اما پس از سقوط حکومت تزار رهبران و گروه‌های سیاسی از فرصت بهره جستند و به رویدادها جهتی انقلابی بخشیدند. پس رهبری، سازمان‌دهی و ایدئولوژی انقلابی در فرآیند انقلاب و در بطن تحولات دوران‌ساز خلق و توسط مردم انقلابی و شورشیان انتخاب می‌شوند.

از این مولفه‌ها که بگذریم اما، شرایطی که تئوری‌های مختلف انقلاب به عنوان پیش‌نیاز انقلاب برشمرده‌اند، همه در ایران قابل دیدن و ردیابی هستند. یعنی بدون محدود شدن در تئوری‌ای خاص، تمام شرایطی که تئوری‌های مختلف در مکاتب متعدد جامعه‌شناختی برای انقلاب برشمرده‌اند را می‌توان شماره کرد و نمونه‌هایی از آن شرایط را در ایران امروز دید. شرایطی که بنابر آنها ما را به این باور رسانده است که ایران در آستانه‌ی انقلاب و تحولی عظیم و دوران‌ساز است. اما این شرایط به طور مختصر و خلاصه به قرار زیر هستند:
در تئوری مارکس منازعه‌ی انقلابی ناشی از ساختار منافع طبقاتی و آگاهی نسبت به آن منافع است. امروز در ایران مردم خود را در یک طبقه و حاکمیت را در طبقه‌ای ضد خود تصور می‌کنند. تضاد طبقاتی در ایران با توجه به مواضع و واکنش‌های عمومی‌ای که نسبت به ردیف بودجه‌هایی که برای برخی نهادها در نظر گرفته شده‌اند، قابل دیدن است، مردم از هر قشر و طبقه‌ای تضاد اصلی خود را با حاکمیت و نهادهایی که به آنها بودجه‌های هنگفت اختصاص یافته است، می‌بینند. مردم اکنون از نوعی آگاهی نسبت به وضعیت اقتصادی خود و طبقه‌ی حاکمه دست یافته‌اند که منافع اقتصادی خود را در بزیرکشیدن این طبقه‌ی حاکمه می‌دانند.

به عقیده‌ی دورکهیم انقلاب زمانی رخ می‌دهد که مردم در شرایط فروپاشی همبستگی سنتی و عدم پیدایش همبستگی جدید هستند. وی رواج خودکشی در یک جامعه را نتیجه‌ی فروپاشی بافت اخلاقی و همبستگی می‌داند. از نظر او از میان رفتن امنیت و دلبستگی سنتی و عدم پیدایش همبستگی اخلاقی جدید و فردگرایی افراطی زمینه‌ی اصلی پدیده‌ی خودکشی است. پدیده‌ای که وقتی رواج می‌یابد، ترجمان شرایطی است که دورکهیم آن شرایط را پیش‌نیاز شورش‌های اجتماعی و انقلاب یا همان خودکشی جمعی می‌داند. این همان شرایطی است که جامعه‌شناسان جدید از آن به عنوان جامعه‌ی توده‌ای نام می‌برند. جامعه‌ای ذره‌ای و اتمیزه شده که فاقد هرگونه سازمان‌دهی و نهاد مدنی است و آمده‌ی هرگونه شورش و انقلابی است.

وقتی که جامعه همبستگی و نظم اجتماعی خود را از دست می‌دهد و به واسطه‌ی عملکرد فسادانگیز حاکمیت، مردم از هرگونه اصلاحی ناامید می‌شوند، برای ایجاد همبستگی نوین و نظم جدید دست به انقلاب می‌زنند و در تلاش می‌شوند که نظمی نو دراندازند. شرایطی که امروز به وضوح در ایران قابل دیدن است. گسترش خودکشی به قدری است که وزیر بهداشت خطر اپیدمی شدن آن را اعلام کرد. وزیر اما غافل است که خودکشی اپیدمی نمی‌شود، بلکه رواج آن نشانه‌ی انتحارها یا شورش‌های اجتماعی است.

چالمرز جانسون، یکی از نظریه‌پردازان مکتب کارکردگرایان، بر این باور است که انقلاب نتیجه‌ی عدم هماهنگی محیط و ارزش‌هاست. وی معتقد است این عدم هماهنگی از چهار منبع امکان می‌یابد. ۱ – منابع خارجی تغییر ارزش‌ها، مانند ورود عقاید و ایدئولوژی‌های خارجی به درون جامعه، ۲ – منابع داخلی تغییر ارزش‌ها، مثل پیدایش عقاید و مصلحین درون نظام، ۳ – منابع خارجی تغییر محیط، مثل تاثیری که رشد تکنولوژی بر محیط‌هایی چون جامعه‌ی ایران می‌گذارند و ۴ – منابع داخلی تغییر محیط مثل رشد جمعیت و پیدایش گروه‌های جدید.

اکنون در ایران تمام این تغیرات را شاهدیم و می‌بینیم که این تغییرات عمده تضادی جدی و آشتی‌ناپذیر بین ارزش‌های مورد پذیرش حاکمیت و مردم ایجاد کرده است. امروزه ارزش‌های ایدئولوژیک مردم در ایران ارزش‌های حقوق‌مدار مبتنی بر حقوق بشر و آزادی‌های اجتماعی و سیاسی است که در تضاد آشتی‌ناپذیر با ارزش‌های تلکیف‌مدار مبتنی بر فقه حاکمیت دینی در ایران است. درون ساختار قدرت در ایران، سال‌هاست که گروه‌های متعدد و متنوعی به ضرورت اصلاحات اساسی رسیده‌اند. اکنون گسترده‌گی این طیف به حدی است که نمادهای متنوع بسیاری چون خاتمی، ناطق‌نوری، علی لاریجانی، بیت خمینی، بیت هاشمی و احمدی‌نژاد و … را در برمی‌گیرد. همین موجب شده است که درون ساختار قدرت نیز جنگ و جدال‌های بسیاری را شاهد باشیم که البته بخشی عمده از این جنگ و جدال‌ها نتیجه‌ی تنوع گروه‌های ذی‌نفوذ یا مافیایی است که از هم‌اکنون برای جانشینی خامنه‌ای خیز برداشته‌اند. در مورد افزایش جمعیت نیز که روزی جهانگیری اعلام کرده بود، دهه‌ی شصتی‌ها هرجا می‌روند، کار ما را خراب می‌کنند. دقیقاً همین دهه‌ی شصت و هفتادی‌ها هستند که به زودی با شورش‌های مستمر و ممتد خود جمهوری اسلامی را از اساس ویران خواهند کرد.

هانتینگتون معتقد است انقلاب در جوامعی رخ می‌دهد که از یک سو شاهد افزایش مشارکت و بسیج سیاسی گروه‌هایی هستند که تا پیش از این از صحنه‌ی سیاست خارج بوده‌اند و از سوی دیگر فاقد نهادهای سیاسی لازم برای مشارکت در قدرت و سیاست هستند. ایران امروز بیش از هر زمانی شاهد رشد و گسترش و به میدان آمدن گروه‌هایی از این دست است که هیچ مجالی برای بروز و ظهور سیاسی نمی‌یابند و به شدت سرکوب می‌شوند. چهل سال سرکوب مداوم و فزاینده‌ی نهادهای سیاسی و مدنی توسط جمهوری اسلامی هیچ مفر و روزنه‌ای برای ابراز وجود سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوانان ایرانی باز نگذاشته است. جمعیت جوان دهه‌های شصت و هفتاد، اکنون به شدت نیازمند ابراز وجود و اعلام نظر سیاسی هستند و می‌خواهند که در کنش‌ و واکنش‌های سیاسی و مدنی، و حتی قدرت؛ دخالت داشته باشند. اماهیچ نهادی جز انتخابات که در واقع به فرصتی برای خودنمایی جمهوری اسلامی در فضای جهانی تبدیل شده است، نمی‌یابند. لذا از انتخابات نیز سرخورده شده‌اند و به زودی این نیروی متراکم و فشرده به صورت شورش‌های ممتد و در نهایت انقلاب عظیم اجتماعی بروز خواهند کرد.

تئوری فردگرایانه و روانشناسانه‌ی انقلاب به تصورات فردی نسبت به وضعیت اجتماعی بیش از وضعیت عینی اهمیت می‌دهد، و تحولاتی را که در سطح زندگی فرد پیش می‌آید عنصر اصلی وضعیت انقلابی به شمار می‌آورد. فرضیه اساسی این تئوری این است که انسان‌ها دارای خواست‌ها و نیازهای اساسی هستند و اگر این خواست‌ها و نیازها سرکوب شده یا ناکام بماند به پیدایش احساس خشونت و پرخاشگری می‌انجامد. عنصر اصلی خشونت سیاسی و رفتار انقلابی همین پرخاشگری است.

سوروکین شش گونه‌ی سرکوبی که ممکن است به انقلاب منجر شوند را بدین قرار می‌داند: ۱- سرکوب غریزه‌ی تغذیه (گرسنگی)، ۲- سرکوب غریزه‌ی دارایی، ۳- سرکوب غریزه‌ی صیانت نفس، ۴- سرکوب غریزه‌ی جنسی، ۵- سرکوب انگیزه‌ی آزادی، ۶- سرکوب غریزه‌ی اظهار وجود. سرکوب‌هایی که تقریباً همه‌ی آنها در ایران امروز وجود دارند و با نگاه گذرا به اطراف خویش انواع این سرکوب‌ها را می‌بینیم و نیازی به توضیح بیشتر نیست.
جیمز دیویس معتقد است انقلاب زمانی احتمال وقوع می‌یابد که دوران درازی از توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی به دنبال خود دوران کوتاهی از بحران را به همراه آورد. دیویس در واقع نظریه‌ی مارکس و توکویل را ترکیب نموده و از دل آن دو به این نتیجه رسیده است. مارکس انقلاب را نتیجه‌ی فقر و توکویل آن را نتیجه‌ی رفاه می‌دانست. اما دیویس بر این باور است که انقلاب نتیجه‌ی فقر بعد از رفاهی نسبی است. اتفاقی که اکنون در ایران شاهد آن هستیم. مردم از رفاه دوران خاتمی و سه سال اول احمدی‌نژاد گرفتار این فقر و فساد افسارگسیخته شده و در حال فروپاشی تمام عیار اجتماعی هستند. نگاهی به آمارهای دو دهه‌ی اخیر و مقایسه‌ی آنها به وضوح میزان فقر و فلاکت مردم، و افزایش روزافزون این فقر و فلاکت را نشان می‌دهد.

رابرت گار معتقد است شورش‌های اجتماعی ناشی از میزان و شدت احساس ناکامی نسبی در میان گروه‌های گوناگون هر جامعه است. وی ناکامی نسبی را بر سه نوع می‌داند. ۱- ناکامی ناشی از کاهش امکانات که در آن توقعات ثابت باقی می‌مانند. ۲- ناکامی ناشی از افزایش توقعات که در آن امکانات نسبتاً ثابت هستند. و ۳- ناکامی فزاینده که در آن توقعات افزایش و امکانات کاهش می‌یابند. شرایطی که در ایران امروز به وضوح قابل دیدن است. به واسطه‌ی رشد ارتباطات بین‌المللی و مقایسه‌ی مردم ایران با دیگر کشورها، به میزان توقعات‌شان افزوده می‌شود. آخرین نمونه‌ی این مقایسه، مقایسه ایرانیان با مردم و اصلاحات عربستان است. ایرانیانی که زنان‌ و دختران‌شان حتی اجازه‌ی ورود به ورزشگاه‌ها و تماشای فوتبال را ندارند، به یک‌باره با حجم عظیمی از اصلاحات (حتی اگر ظاهری) عربستان و آزادی‌های اجتماعی زنان آن‌جا مواجه می‌شوند و بر میزان احساس ناکامی‌شان افزوده می‌شود. این مقایسه زمانی دردآور می‌شود که در ایران به گشت ارشاد، گشت نسب نیز افزوده می‌شود و هر روز امکانات بیشتری از مردم گرفته می‌شود. این تنها یک نمونه‌ی کوچک از احساس ناکامی روزافزون مردم ایران است که جامعه را به سمت شورش و انقلاب می‌برد.

کورن هاوزر فرضیه‌ای دارد مبنی بر اینکه افراد تشکیل دهنده‌ی رهبری انقلابی یا آنان که در ابتدا جذب جنبش توده‌ای می‌شوند افراد «حاشیه‌ای» جامعه هستند. بعد از اعتراضات توده‌ای دی‌ماه ۹۶ بخشی از دانشجویان که گروهی از نخبه‌گان اجتماعی را تشکیل می‌دهند با شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا»؛ خود را از حاشیه‌ی کنش سیاسی به متن جنبش اعتراضی کشاندند. این بخش از نخبه‌گان جامعه که در مدار بسته‌ی اصلاح‌طلب – اصول‌گرا راه نمی‌یابند و یا وارد نمی‌شوند و در حاشیه‌ی سیاست قرار می‌گیرند، میدان‌داری سیاسی خود را در انقلاب و گشودن مدار بسته‌ی اصلاح‌طلب – اصول‌گرا می‌دانند. در این به حاشیه راندن سیاسی جوانان، اصلاح‌طلبان با طرح خودی – غیرخودی بیشترین نقش و تاثیر را داشته‌اند و اکنون با شورش نیروی محرکه حاشیه‌ای مواجه شده است.

به‌هرحال، بنابر تمام تئوری‌های موجود انقلاب، جامعه‌ی امروز ایران در آستانه‌ی انقلابی عظیم و دوران‌ساز است، اما نگران‌کننده این است که هیچ برنامه و چشم‌انداز روشنی برای هدایت این جنبش انقلابی وجود ندارد و چه‌بسا این انقلاب عظیم و اصیل اجتماعی منتها و منتج به فروپاشی تمام عیار فرهنگ، جامعه و تمامیت ارضی ایران گردد. پس برای پیشگیری از این فروپاشی قریب چه باید و چه می‌توان کرد؟

انقلاب از بالا
کم‌هزینه‌ترین، سریع‌ترین و مطمئن‌ترین کار، انقلاب از بالاست. تجارب آلمان، ژاپن و شاید کره جنوبی پیش روی ماست و می‌توان با نگاه به آنها از روش انقلاب از بالا ساختارهای موجود جمهوری اسلامی را تحولی عظیم بخشیم. اکنون سیاست داخلی ایران تابعی از سیاست خارجی آن شده است که باید متحول شود. اقتصاد، فرهنگ و جامعه‌ی ایرانی قربانی توهمات منطقه‌ای و جهانی حاکمیت جمهوری اسلامی شده است. دشمنی رهبران جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب که ریشه در آموزه‌های ضد امپریالیستی لنین دارد، تمام هست و نیست و اکنون و آینده‌ی مردم ایران را نابود کرده است. جمهوری اسلامی نیاز به یک «دنگ شیائو پینگ» دارد تا اقتصاد را که یک واقعیت قابل لمس و در همه‌ی ارکان زیست فردی و جمعی مردم جاری و ساری است را با ایدئولوژی که واقعیتی قابل لمس نیست و انتزاعات و توهماتی‌ست که عموماً نیز بر سر آن اختلاف نظر وجود دارد، عوض کند.

انقلاب از بالا، به رهبری جسور و صادق نیازمند است که اولویت را به توسعه اقتصادی دهد و سیاست خارجی خود را با ضرورت‌های این توسعه و برنامه‌های مرتبط با آن تنظیم کند.‌ رهبری که نظامیان را از اقتصاد و سیاست بیرون کند و به پادگان‌ها برگرداند، اعلام عفو عمومی نموده و همه‌ی فعالان و نخبه‌گان را دعوت به ساختن ایران کند.

انقلاب از بالایی که شعار مرگ بر این و آن را تعطیل کند و درهای رفت و آمد کشور را به روی همه باز نماید. توهم نابودی اسرائیل و شکست عربستان و اضمحلال آمریکا و … را کنار گذارد و واقعیت رشد اقتصادی و رفاه مردم کشور را اساس قرار دهد. به جای به بهشت فرستادن زوری مردم و تبدیل کردن‌شان به غمگین‌ترین و عصبی‌ترین مردم دنیا، امکانات شادی و رفاه و آسایش‌شان را فراهم کند و …

همین امروز برای جبران بسیاری از خسارت‌ها دیر شده و چه‌بسا برخی غیرقابل جبران شده‌اند. پس اگر امروز نجنبیم فردا دیرتر خواهد شد و دیگر کاری نمی‌شود کرد و ایران در مسیر ویرانی شتابی فزاینده و روزافزون خواهد گرفت.‌ با این حال اما بعید می‌دانم جمهوری اسلامی تن به چنین انقلابی دهد و ناگزیریم برای هدایت شورش‌ها و انقلابی که در آینده شاهد خواهیم بود، شیوه‌ی تحول‌خواهی را در پیش گیریم. در فرصت بعدی شیوه‌ی تحول‌خواهی را به طور مبسوط بحث خواهم کرد.

پانوشت:
برای توضیح بیشتر و مفصل‌تر تئوری‌های انقلاب به کتاب‌های «انقلاب و بسیج سیاسی» نوشته‌ی حسین بشیریه و «تئوری‌های انقلاب» نوشته‌ی آلوین استنفورد کوهن، ترجمه‌ی علیرضا طیب مراجعه شود. این دو کتاب منابع بنده در نوشتن این مقاله بوده‌اند.

از پدر دامادِ روحانی تا خانواده مدلل

$
0
0

زیتون-مریم تاوار: پس از کش و قوس های فراوان و مقاومت وزیر صنعت بالاخره بانک مرکزی ایران یکشنبه، دهم تیر ماه، فهرست ۱۵۰۰ شرکت و فرد را که با ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی کالا وارد کرده‌اند، منتشر کرد.

این فهرست شامل ارز مسافرتی، دانشجویی، بیماران و نیز خدمات ثبت سفارش شده نیست.

روابط عمومی بانک مرکزی همچنین گفته است این افراد و شرکت‌ها دربرگیرنده تمام کالاهایی که به آنها ارز دولتی تعلق می‌گرفته، نیستند. جای نام واردکنندگان خودرو، لوازم یدکی و شماری از واردکنندگان لوازم خانگی در این فهرست خالی است.

 حسین بهشتی، پدر داماد حسن روحانی، سه میلیون یورو ارز دولتی از سامانه نیما جهت واردات موز دریافت کرده است.

براساس فهرستی که بانک مرکزی منتشر کرده، شرکت‌های مختلفی دریافت‌کننده ارز دولتی بوده‌اند؛ از واردکنندگان لاستیک گرفته تا مواد خوراکی نظیر کره یا اقلامی مانند یخچال.

«شرکت مجتمع کشت و صنعت و روغن نبانی ماهیدشت کرمانشاه» بیشترین تخصیص ارز دولتی را برای واردات دانه سویا به خود اختصاص داده است. این شرکت که متعلق به خانواده «مدلل» است، بیش از ۱۴۹میلیون یورو ارز گرفته تا دانه سویا وارد کند.

نام خانواده «مدلل» در فهرست بدهکاران بزرگ بانکی ایران نیز منتشر شده و این خانواده تنها ۵۷۵ میلیارد تومان وام از بانک سرمایه دریافت کرده‌اند.

محمود صادقی، نماینده تهران، نیز از آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید خواسته بود که «دربارهٔ بدهی‌های کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند.»

پیش از آن نیز شایعه‌هایی درباره نسبت فامیلی خانواده «مدلل» با آیت الله مکارم شیرازی مطرح شده بود اما دفتر این مرجع تقلید این شایعه‌ها را تکذیب کرده بود.

بیشتر بخوانید

محمد شریعتمداری و اقتصاد رانتی

براساس این فهرست حسین بهشتی، پدر داماد حسن روحانی، سه میلیون یورو ارز دولتی از سامانه نیما جهت واردات موز دریافت کرده است.

در این فهرست موارد عجیبی به چشم می‌خورد. یکی از این موارد شرکت خودروسازی «ماموت خودرو» نماینده فولکس‌واگن در ایران است که برای واردات چای‌ساز و قهوه‌ساز ارز دولتی گرفته است.

جواد مدلل

یکی از مدیران این شرکت به خبرگزاری دانشجویان ایران -ایسنا- گفته «واردات چای‌ساز و قهوه‌ساز از سوی این شرکت برای عرضه به عنوان لوازم جانبی خودروهای وارداتی صورت گرفته که در صورت درخواست خریداران خودرو به آنها ارائه می‌شود».

همین‌طور شرکت «رایانه همراه کیان» نماینده موبایل شیائومی چین در ایران که برای واردات چای‌ساز و قهوه‌ساز ارز گرفته است.

براساس فهرست بانک مرکزی، شرکت داروسازی جابرابن حیان سهامی عام ۵۸۷.۰۷۱ یورو، شرکت داروسازی رها اصفهان ۱۷۲.۶۵۴ یورو و شرکت دارویی به بان شیمی ۵۱ هزار یورو از ارز دریافتی دارو را صرف واردات گسترده «دستگاه بخارشور» کرده‌اند.

شرکت متعلق به خانواده «مدلل» بیشترین تخصیص ارز دولتی را برای واردات دانه سویا به خود اختصاص داده است. نام این خانواده در فهرست بدهکاران بزرگ بانکی ایران نیز منتشر شده و این خانواده تنها ۵۷۵ میلیارد تومان وام از بانک سرمایه دریافت کرده‌اند.

پس از آن وزارت بهداشت اعلام کرد که بانک مرکزی این عبارت را اشتباه ترجمه کرده واین کالا «اسپری‌های استنشاقی» بوده است.

با این حال باز این پرسش مطرح شده که نیاز بازار به «اسپری‌های استنشاقی» چقدر است که این حجم از این کالا وارد شده است.

در این فهرست شرکتی چون «پترو یاس» که در حوزه نفتی فعالیت می‌کند، با ارز ۴۲۰۰ تومانی خوراک دام وارد کرده،شرکت «رهروان خودرو» چای وارد کرده و شرکت «شایان خودرو اداک» کاغذ وارد کرده است.

یک شرکت واردکننده پارچه به اسم «پیشگامان فرش ایرانیان» نیز اساس‌نامه‌اش را عوض کرده و به واردات «لوبیا» مشغول شده است. همچنین شرکتی که در عرصه سنجش بتن در حال فعالیت بوده، در ردیف دیگری ۱۴۰ هزار یورو بابت واردات چای و شش هزار یورو نیز بابت واردات کاغذ ارز دولتی دریافت کرده است.

۶۰ شرکت در این مدت ارز گرفته‌اند تا چای وارد کنند. این در حالی است که چای‌کاران گیلان و مازندران در کشت و دریافت مطالبات خود در سختی و بحران‌اند.

تیم فوتبال البدر بندر کنگ که در فهرست بانک مرکزی از آن به عنوان «شرکت موسسه ورزشی البدربندرکنگ» یاد شده، بیش از یک میلیون و ۸۰۰هزار یوروی دولتی گرفته تا لاستیک سواری، اتوبوس و کامیون وارد کند.

به گفته مجتبی خسروتاج، معاون وزیر صنعت، در دو ماهه اول سال جاری ۲۰ میلیارد دلار برای واردات ثبت سفارش کرده‌اند که نسبت به سال گذشته هشت میلیارد افزایش را نشان می دهد.

آن‌طور که ابراهیم درستی، رئیس اتحادیه فروشندگان دستگاه های صوتی تصویری و تلفن همراه، گفته است، برخی از شرکت‌هایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی تلفن همراه وارد کرده‌اند هیچ سابقه‌ای در این زمینه نداشته‌ یا تازه‌‌تاسیس هستند.

هفته پیش، محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت از ابتدای سال جاری تا ۲۵ خرداد امسال ۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی در کشور توزیع شده است.

اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی، نیز از جمله منتقدان توزیع ارز دولتی بین وارد کنندگان است و می‌گوید وارد کنندگان با «هزار جور کلک و حقه‌بازی» کالایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده اند به قیمت هر دلار هشت هزارتومان می‌فروشند.

بعضی از واردکنندگان کالا متهم شده‌اند که به دنبال گران شدن ارز با وجود دریافت ارز دولتی ارزان‌تر، جنس‌ها را گران عرضه کرده‌اند.

اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی،  نیز از جمله منتقدان توزیع ارز دولتی بین واردکنندگان است و می‌گوید واردکنندگان با «هزار جور کلک و حقه‌بازی» کالایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده‌اند به قیمت هر دلار هشت هزارتومان می‌فروشند.

به این ترتیب عملا تک‌نرخی کردن بازار ارز شکست خورد و دولت نرخ سوم بازار را پذیرفت.

خبرگزاری مهر به نقل از یک مقام بانکی گفت طی جلسه یکشنبه سوم تیر تیم اقتصادی رئیس جمهور و حسن روحانی، درباره «خرید و فروش توافقی ارز میان صادرکننده و واردکننده» تصمیم گرفته شد.

نرخ ارز توافقی اعلام نشده است اما خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) بر اساس شنیده‌ها نرخ سوم دلار را بین ۶۰۰۰ تا ۶۵۰۰ تومان اعلام کرده است.
با اجرای این طرح، به غیر از بازار آزاد ارز سه نرخی خواهد شد؛ دلار ۳۸۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی، دلار ۴۲۰۰ تومانی که برای واردات سایر کالاها اختصاص می‌یابد و نرخ سوم که همان نرخ توافقی خواهد بود که هنوز اعلام نشده است.

با اعلام ارز تک نرخی در فروردین ماه دولت ایران اقدام به راه‌اندازی سامانه نیما (نظام یکپارچه معاملات ارزی) کرد که در قالب آن برای کالاهای اساسی دلار ۳۸۰۰ تومانی و برای بقیه کالاهای وارداتی دلار ۴۲۰۰ تومانی در نظر گرفت و در پی آن قرار شد لیست اقلام کالاهای ضروری وارداتی تدوین شود.

بر اساس تصمیم جدید، صادرکنندگانی که تا پیش از این ارز خود را در سامانه نیما ارائه نمی‌کردند،‌ ارز ناشی از صادرات خود را با نرخ توافقی عرضه کنند تا به نیازهای خارج از اولویت‌های بانک مرکزی اختصاص یابد.

این در حالی است که هفته پیش محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت تعیین نرخ سوم برای دلار از سوی دولت را تکذیب کرده بود.

به این ترتیب دولت در حالی نرخ سوم ارز را پس از کش‌وقوس های فراوان پذیرفت که میلیاردها دلار ارز دولتی به وارد کنندگان اختصاص یافت و همانگونه که درباره واردات موبایل نیز مطرح شد، درباره وضعیت بخشی از آن‌ها ابهام وجود دارد.

🍃زنده|لغو سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران در پی فشارهای دولت آمریکا

$
0
0

 

 

لغو سفر نخست وزیر ژاپن به ایران در پی فشارهای دولت آمریکا

شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به علت فشارهای آمریکا سفر خود به ایران را لغو کرد. قرار بود این اولین سفر یک نخست وزیر ژاپن به تهران بعد از انقلاب باشد.

Risultati immagini per ‫نخست وزیر ژاپن به ایران‬‎

سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران از آن جهت اهمیت زیادی داشت که این کشور یکی از خریداران عمده نفت ایران در آسیا به شمار می‌رود.

پس از لغو دور قبلی تحریم های هسته ای، واردات نفتی کره جنوبی و ژاپن از ایران به سرعت افزایش یافت و در اواخر سال ٢٠١۶ به حداکثر ۶٠٠ هزاربشکه در روز رسید هر چند به تدریج کاهش یافت و به حدود ٢٠٠ هزار بشکه تنزل کرد./امتداد


محمدرضا جلائی‌پور آزاد شد

‏حمیدرضا جلایی پور در کانال تلگرامی خود خبر داد: محمدرضا جلائی‌پور پس از هفتاد و هفت روز حبس با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد.


 روحانی در پاسخ به رئیس‌جمهوری سوئیس: ایران «رژیم صهیونیستی» را نامشروع و تجاوزکار می‌داند

حسن روحانی در پاسخ به اظهارات رئیس‌جمهور سوئیس درباره لزوم به رسمیت شناختن اسرائیل گفت: به صراحت گفتم که ایران رژیم صهیونیستی را نامشروع و تجاوزکار می‌داند.


 


اتریش خواستار لغو مصونیت دیپلمات بازداشت‌شده ایرانی شد

بعد از دستگیری یک دیپلمات ایرانی در آلمان در ارتباط با طرح بمب‌گذاری در گرد‌هم‌آیی مجاهدین خلق در پاریس، اتریش از ایران خواست که مصونیت وی را لغو کند.
این دیپلمات که با نام اسدالله الف معرفی شده، در سفارت ایران در وین، پایتخت اتریش کار می‌کند در آلمان دستگیر شده است.


سخنگوی شورای شهر تهران: پرونده قالیباف به دستگاه قضایی ارسال شد

علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران درباره رسیدگی به پرونده فساد در دوره قبل مدیریت شهری (دوران شهردای محمدباقر قالیباف) گفت: «گزارش‌هایی در دوره شهرداری قبلی به دستگاه قضایی ارسال شده که در دستگاه مربوطه در حال طی کردن مسیر خود است و اینکه در حال حاضر در چه مرحله‌ای است اطلاعی ندارم و باید از مسیر قضایی پیگیری شود.»/ایسنا

Risultati immagini per ‫قالیباف‬‎


محکومیت چهار نفر از زنان درویش زندانی به ۵  سال حبس

چهار نفر از زنان درویش زندانی در دادگاه انقلاب به پنج سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی بر ضد امنیت داخلی کشور محکوم شدند.
این ۵ درویش نازیلا نوری، آویشا جلال الدین، شیما انتصاری و سیما انتصاری هستند.


حسن روحانی تهدید کرد: نگذارید نفت صادر کنیم، نمی‌گذاریم نفت صادر کنید

رییس‌جمهوری ایران تهدید کرد: اگر نفت ایران از منطقه به جهان صادر نشود، دیگر کشورهای منطقه هم قادر به صادرات نخواهند بود. اگر می‌توانید امتحان کنید تا نتیجه‌اش را ببینید.

Risultati immagini per ‫حسن‌روحانی در نشست خود در سوئيس‬‎

حسن روحانی روز دوشنبه در راس هیاتی بلندپایه و برای انجام سفری دو روزه به کشورهای سوئیس و اتریش، عازم زوریخ شد.


وکیل مدافع دانشجویان بازداشتی: اجازه دفاع ندادند

وکیل مدافع چند تن از دانشجویان بازداشت شده در اعتراضات دی ماه ۹۶ از ارائه درخواست تجدیدنظر نسبت به احکام صادر شده برای موکلانش خبر داد.

امیر رئیسیانا که وکالت ۵ نفر از فعالان دانشجویی که در اعتراضات دی ماه سال ۹۶ بازداشت شده‌اند را عهده دار است افزود: احکام صادر شده برای این دانشجویان متفاوت است. اینجانب وکالت تعدادی از این افراد را برعهده دارم که تمایلی به رسانه‌ای شدن نام خود ندارند.

رئیسیان گفت: از طرف دیگر علی‌رغم قبول وکالت تعدادی از این افراد از طرف قاضی  اجازه دفاع ندادند و گفتند که وکیل نمی‌پذیرند. در نتیجه دفاعیات خود را در دادگاه تجدیدنظر ارائه خواهم داد.

به گفته رئیسیان عناوین اتهامی دانشجویان بازداشت شده در اعتراضات دی ماه ۹۶ ، اجتماع، تبانی و تبلیغ علیه نظام است./ایسنا



خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

روحانی تهدید کرد: نگذارید صادر کنیم، نمی‌گذاریم صادر کنید

$
0
0

زیتون– حسن روحانی٬ رییس‌ جمهوری٬ امروز با اشاره به سخنان مقام‌های آمریکایی در مورد تلاش برای قطع صادرات نفت ایران، گفته «اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود.»

روحانی در دیدار با گروهی از ایرانیان مقیم سوئیس گفت: «آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که این اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود.»

او سپس افزود که «اگر شما توانستید، این کار را بکنید، تا نتیجه‌اش را ببینید.»

حسن روحانی توضیح بیشتری در این مورد نداده‌است اما ایران با کنترل بر تنگه هرمز٬ در حقیقت کنترل بر بخش عمده صادرات انرژی از منطقه را در اختیار دارد.

در پی خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و اعمال مجدد تحریم‌های این کشور علیه جمهوری اسلامی٬ صادرات نفت ایران مجددا مورد تهدید قرار گرفت.

پیشتر وزارت خارجه آمریکا پنجم تیرماه گفته بود کشورهای خریدار نفت ایران از آغاز ماه نوامبر (۱۳ آبان) و از سرگیری تحریم‌های آمریکا علیه تهران، باید تمام واردات خود از این کشور را متوقف کنند.

جمهوی اسلامی طی هفته‌های گذشته تلاش‌هایی را برای حفظ تعاملات اقتصادی با اروپا و آسیا، از جمله در زمینه فروش نفت که اقتصاد ایران به آن وابسته است، انجام داده‌ است.

با این حال گزارش‌های مختلفی در مورد نتیجه این تلاش‌ها منتشر شده که لزوما تصویر روشنی از شرایط پیش‌رو نمی‌دهد. با این حال مشتریان سابق ایران از جمله ژاپن و هند تمایلی به ادامه خرید نفت از ایران نشان نمی‌دهند.

گسیل داشتن سیل پناهجو و مواد مخدر به اروپا

$
0
0

زیتون– عبدالرضا رحمانی‌فضلی٬ وزیر کشور دولت دوازدهم اروپا را با گسیل داشتن سیل پناهجو و مواد مخدر تهدید کرد.

او امروز با بیان اینکه افرادی که ادعا می‌کنند می‌خواهند با مواد مخدر مبارزه کنند در زمان تحریم به ما حتی سگ‌های مواد یاب و تجهیزات ایکس‌ری ندادند، گفت: «آنها به بهانه تحریم هیچ کمک مالی نیز به ایران نکردند.»

وزیر کشور در ادامه «به عنوان یک هشدار» گفت که اگر «جمهوری اسلامی به عنوان کشوری معتقد به آموزه‌های دینی با این مسائل برخورد نمی‌کرد» و «وزیر کشور ۲۴ ساعت چشمانش را روی هم می گذاشت» بیش از ۵۰۰۰ تن ماده مخدر از مرزهای ایران به سمت غرب حرکت می‌کرد.

او در همچنین تاکید کرد که اگر «۲۴ ساعت چشمانش را روی هم بگذارم بیش از یک میلیون پناهنده از مرزهای غربی به اروپا می‌روند.»

رحمانی فضلی افزود: «در سوریه دیدیم که وقتی تعداد اندکی از مهاجران به سمت اروپا رفتند چه غوغایی شد.»

او به عنوان وزیر کشور و مسئول امنیت داخلی گفت: «اگر ۲۴ ساعت چشمانم را روی هم بگذارم بیش از یک میلیون پناهنده از مرزهای غربی به اروپا می‌روند ولی ما از نظر دینی و انسانی این کار را نمی‌کنیم و به قوانین و صلح بین‌الملل پایبندیم ولی باید پرسید چرا دیگران به این قوانین پایبند نیستند؟»

پیش از او نیز رییس جمهوری کشورهای اروپایی را به قطع صادرات نفت از منطقه در صورت قطع صادرات نفت ایران تهدید کرده بود.

حسن روحانی٬ رییس‌ جمهوری٬ با اشاره به سخنان مقام‌های آمریکایی در مورد تلاش برای قطع صادرات نفت ایران، گفته «اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود.»

قوه قضاییه خبر از بازداشت جمعی از معترضین خرمشهری داد

$
0
0

زیتون– خبرگزاری میزان، ارگان خبری قوه قضائیه، خبر داد که ۱۰ نفر در جریان اعتراضات مردم خرمشهر نسبت به کمبود و کیفیت آب٬ دستگیر شده‌اند.

ابتدای هفته جاری مردم خرمشهر در اعتراض به کمبود آب و کیفت آن به خیابان‌ها آمده بودند. پس از آن نیز مردم آبادان٬ اهواز و چند شهر دیگر استان خوزستان در حمایت از مردم خرمشهر و اعتراض مشابهه٬ به خیابان آمدند. نیروی انتظامی در برخورد با این اعتراض‌ها از گاز اشک‌آور استفاده کرده است.

همچنین در حالی که برخی گزارش‌ها در شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن یک نفر در خرمشهر حکایت دارد وزارت کشور و مقام‌های انتظامی این خبر را تکذیب کرده‌اند.

خبرگزاری میزان امروز (سه شنبه)  اعلام کرد که «بنا بر اعلام منابع مطلع» ۳۵ نفر «شناسایی» شده‌اند که به گفته این خبرگزاری «عاملین انتشار فراخوان‌های دعوت به آشوب و سوءاستفاده از مطالباب مردمی» بوده‌اند.

خبرگزاری قوه قضاییه اعلام کرده است که یکی از دستگیرشدگان از «عوامل انتشاردهنده اصلی فراخوان‌های دعوت به آشوب» در خرمشهر است.

این خبرگزاری که نامی از این فرد نبرده مدعی است که وی ادمین سه گروه تلگرامی است که در آنها «ترغیب به اعمال تروریستی و گرایش‌های تجزیه‌طلبانه» صورت می‌گرفته است.

به نوشته خبرگزاری میزان «دشمنان ملت ایران برای پیشبرد توطئه شوم خود مبنی بر آشوب‌سازی و اغتشاش‌آفرینی در ایران، بر روی پیام‌رسان‌های خارجی مانند تلگرام حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند.»

 

 

🍃محمدرضا جلایی‌پور آزاد شد

$
0
0

زیتون– محمدرضا جلایی‌پور٬ فعال سیاسی اصلاح طلب٬ لحظاتی پیش از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش «زیتون» این فعال سیاسی اصلاح طلب فروردین ماه امسال با حکم شعبه یک دادسرای شهید مقدس و توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده بود.

او را پس از بازداشت مقابل دفتر محمد خاتمی برای تفتیش منزلش برده و سپس به زندان انتقال داده‌شده بود.

محمدرضا جلایی‌پور از بنیانگذاران پویش موج سوم (کمپین حمایت از خاتمی و موسوی) در انتخابات ۱۳۸۸  است. او پس ازانتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ سه بار دستگیر شد و مجموعا پنج ماه را در بازداشت انفرادی به سر برد.


نماینده سیستان و بلوچستان: خشکسالی همه چیز را از ما گرفته است

$
0
0

زیتون– عزیز سارانی٬ نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها و عضو شورای شهرستان زابل٬ با تاکید بر اینکه مردم به خاطر امرار معاش آواره استان‌های دیگر می‌شوند، گفت: خشکسالی همه چیز را از ما گرفته است گورستان‌ها و خرابه‌های زابل پر از جوانان معتاد است. مردم از سوءتغذیه و بیماری‌های تنفسی رنج می‌برند و کودکان از گرسنگی جانی برای درس خواندن ندارند.

عزیز سارانی در گفت‌وگو با ایلنا افزود که مشکل عدیده و بزرگ استان سیستان و بلوچستان را مساله بیکاری است؛ هیچ کارخانه و کارگاهی در اینجا وجود ندارد. در گذشته مردم کشاورزی می کردند که دیگر با خشکسالی این‌هم ممکن نیست. از سال ۹۶ به بعد همه درآمدهای مردم از بین رفت و غیر از یارانه و کمک‌های کمیته امداد؛ ساکنان اینجا منبع درآمد دیگری ندارند.

سارانی با تاکید بر اینکه اعتیاد باعث نابودی و بیچارگی خانواده‌های سیستانی و بلوچستانی شده است، افزود: «اکثر آنها، روزها مشغول جمع‌آوری زباله و گدایی هستند و بعضا در خرابه‌هایی که فاصله کوتاهی با شهر دارند، زندگی می‌کنند.»

نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها با اشاره به شرایط تحصیلی کودکان شهرستان زابل و منطقه سیستان نیز ادامه داد که در روستاها اکثر دخترها فقط تا پایه ششم ادامه تحصیل می‌دهند و بعد خانه‌نشین می‌شوند. از آنجا که امکانات کافی وجود ندارد و به علت تعصبات مذهبی، دختران در این منطقه از سن ۱۴ الی ۱۵ سالگی به بعد شوهر داده می‌شوند و در برخی روستاها نیز شاهد ازدواج دختران ۹ ساله هستیم.

عضو شورای روستای رشید با اشاره به شیوع سوء‌تغذیه شدید میان کودکان گفت: «ما شدیداً با مشکل سوءتغذیه مواجه هستیم و شاهدیم که برخی دانش‌آموزان بدون صبحانه وارد مدرسه شده و تا ظهر که مدرسه تعطیل می‌شود چیزی برای خوردن ندارند. باید گفت اینجا شرایط وحشتناک است.»

نشست «۴۱ سال پس از دکتر علی شریعتی»

🍃زنده|تمجید قاسم سلیمانی از حسن روحانی: دست شما را می‌بوسم

$
0
0

 مایک پومپئو در مورد صادرات نفت ایران با چین «گفت‌وگو» کرد

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید، مایک پومپئو، وزیر خارجه این کشور با چین، گفت‌وگو کرده‌است. چین بزرگترین مشتری نفت ایران است. به نظر می‎رسد اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در ارتباط با تلاش‌های واشینگتن برای «قطع صادرات نفت ایران» مطرح شده‌است.

هدر نائورت در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در مورد سخنان مقام‌های آمریکایی در مورد «به صفر رساندن صادرات نفت ایران» و گفته‌های اخیر حسن روحانی، گفته: «ما مذاکرات و تبادل آرای بسیاری با دولت چین داریم… در واقع مایک پومپئو، وزیر خارجه… چهار روز پیش با وزیر خارجه چین گفت‌وگو کرده‌است.»/بی‌بی‌سی فارسی


تمجید قاسم سلیمانی از روحانی: دست شما را می‌بوسم

قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در پیامی مواضع اخیر حسن روحانی درباره صدور نفت ایران و همچنین در قبال اسرائیل را « مایه مباهات و افتخار» دانست.

Risultati immagini per ‫قاسم سلیمانی از روحانی‬‎
سلیمانی در نامه‌ای که امروز چهارشنبه (سیزدهم تیر ماه) منتشر شده نوشته است: « آنچه از فرمایشات حضرتعالی در رسانه‌ها منعکس شد، مبنی بر اینکه اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمی‌باشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی فرمودید، مایه مباهات و افتخار است.»

حسن روحانی، دو روز پیش در دیدار با گروهی از ایرانیان مقیم سوئیس در برن گفت: « آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که میخواهند به طور کامل جلوی صادرت نفت ایران را بگیرند، آنها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه اش را ببینید.»

وی همچنین در پایان این پیام که با امضای «برادرتان قاسم سلیمانی» منتشر شده، نوشته است که «دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد، در خدمت هستیم.»/ایلنا

 



نهضت آزادی ایران طی بیانیه‌ای خواستار رفع حصر نورعلی تابنده شد

نهضت آزادی ایران طی بیانیه‌ای خواستار رفع حصر نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی در ایران شد.

نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی خطاب به یاران خود گفته که در حال حاضر «بیرون نمی‌تواند» بیاید، «اما در منزل، آزاد» است

در بخشی از این بیانیه با اشاره به سوابق همراهی این قاضی با با چهره‌های ملی و مذهبی مانند « مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، دکتر احمد صدر حاج سیدجوادی و دکتر ابراهیم یزدی» آمده است: ««حصر» و رفتاری از این دست، نقض تعهدات و وعده‌های داده‌شده، مطالبات تاریخی و آرمان‌های اصیل انقلاب مردمی ۱۳۵۷ بوده و افزون بر آن در تضاد با آموزه‌های قرآنی و فرهنگ ایرانی و اسلامی قرار دارد و نافی «اصل وحدت مسلمانان» ارزیابی می‌شود، سنتی غیراخلاقی و غیرقانونی است که سابقه‌ی تاریخی آن به نظام پهلوی رسیده و یادآور حصر پیشوای نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق است. »

در ادامه با تاکید بر موادی از اعلامیه جهانی حقوق بشر «خواستار رفع فوری حصر جناب آقای دکتر نورعلی تابنده و پایان دادن به هرگونه محدودیت فراقانونی و فشار روحی و روانی بر ایشان» شد.

نورعلی تابنده ملقب به مجذوبعلی‌شاه، دهه ۹۰ زندگی خود را سپری می‌کند. وی بعد از وقایع دی ماه سال گذشته در خیابان پاسدارن تهران و تجمع دراویش در اعتراض به اعمال محدودیت‌هایی برای وی، که با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد، در حصر به سر می‌برد.



«سلطان سکه» در تهران دستگیر شد

رییس پلیس تهران از دستگیری مردی با ۲ تن سکه در تهران خبر داد.

Risultati immagini per ‫«سلطان سکه» در تهران دستگیر شد‬‎
به گفته رحیمی، این فرد معروف به سلطان سکه است که در سال ۹۶ حدد ۲ تن سکه طلا خریده است./خبرآنلاین


معاون دادستان کل کشور: اینستاگرام فیلتر می‌شود

محمد مصدق معاون اول دادستان کل کشور: اینستاگرام به دلیل فعالیت افراد تحت عنوان سلبریتی در فضای مجازی و جمع آوری پول به بهانه کمک به افراد بی بضاعت که منجر به کلاه برداری شد، فیلتر می‌شود./فارس



دادستان اصفهان: استفاده از تلگرام قابل تعقیب است


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

تصمیم دادستانی مبنی بر فیلتر اینستاگرام

$
0
0

زیتون– محمد مصدق٬ معاون اول دادستان کل کشور٬ در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس٬ از قصد دادستانی برای فیلتر اینتستاگرام خبر داد.

محمد مصدق به این خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسدار خبر داد که «فیلترینگ اینستاگرام در دستور کار قرار گرفته و آقای خرم‌آبادی در معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور به صورت جدی پیگیر این موضوع شده و باید ببینیم چه اتفاقی می افتد.»

در مقابل اما محمدجواد آذری‌جهرمی٬ وزیر ارتباطات٬ طرح فیلتر تلگرام را «یک موضوع قدیمی توسط برخی رسانه‌ها برای انحراف افکار عمومی از مطالبه‌گری سوءاستفاده کنندگان ارزی اخیر» دانست.

اما به گفته معاول اول دادستان کل کشور این تصمیم در پی  «فعالیت برخی از افراد تحت عنوان سلبریتی در فضای مجازی و جمع آوری پول به بهانه کمک به افراد بی بضاعت» که منجر به کلاهبرداری‌های متعددی شده٬ اخد شده است.

او همچنین خبر داد که دادستانی کل کشور به عنوان مدعی العموم به این موضوع ورود کرده است.

محمد مصدق با بیان اینکه تعدادی از این افراد شناسایی شده ‌اند، ادامه داد: «در برخی استان‌ها پرونده‌هایی در حال رسیدگی است و دادستانی کل وظیفه خود می‌داند با کسانی که از احساسات پاک مردم سوء استفاده می‌کنند و اخیراً هم در تلویزیون یک موردی بوده است، برخورد کند.»

پیش از این نیز با دستور قوه قضاییه تلگرام٬ توییتر٬ فیس بوک و شماری دیگر از شبکه‌های پرمخاطب اجتماعی در ایران فیلتر شده بودند.

دورخیز قوه قضائیه برای فیلتر کردن اینستاگرام

$
0
0

زیتون-سینا پاکزاد: معاون اول دادستان کل کشور روز سه شنبه خبر داد که فیلترینگ اینستاگرام در دستور کار این نهاد قرار گرفته است.

محمد مصدق، معاون دادستان کل کشور، که کمتر در رسانه ها ظاهر می شود اعلام کرد که فیلترینگ اینستاگرام «در دستور کار قرار گرفته » و عبدالصمد خرم‌آبادی، معاون دادستان در امور فضای مجازی، «به صورت جدی پیگیر این موضوع »است.

معاون اول دادستان کل کشور یکی از دلایل برنامه دادستانی برای فیلترینگ اینستاگرام را نقش این شبکه اجتماعی در گردآوری کمک از سوی سلبرتی‌ها به زلزله‌زدگان اعلام کرده و گفته که «فعالیت برخی از افراد تحت عنوان سلبریتی در فضای مجازی و جمع آوری پول به بهانه کمک به افراد بی‌بضاعت که منجر به کلاهبرداری‌های متعددی شده است»،

محمد مصدق، معاون دادستان کل کشور که کمتر دررسانه ها ظاهر می شود، اعلام کرد که فیلترینگ اینستاگرام «در دستور کار قرار گرفته » و عبدالصمد خرم‌آبادی، معاون دادستان در امور فضای مجازی، «به صورت جدی پیگیر این موضوع »است.

موضوعی که قاعدتا نمی تواند دلیل اصلی قصد دادستانی برای فیلتر شدن این شبکه باشد.

فیلترینگ اینستاگرام مانند فیلترینگ تلگرام از ابتدا در دستور کار دادستانی بود اما مقامات دولت فیلترینگ «هوشمند» این شبکه را پیشنهاد کردند و وزارت ارتباطات ایران سال ۹۳ فیلترینگ «هوشمند» شبکه اینستاگرام را آغاز کرد.

کمال هادیان فر، رییس پلیس فتا نیروی انتظامی، نیز سال ۹۵ خبر داده بود که در کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه «چندین بار تصمیم بر این بود» که اینستاگرام فیلتر بشود اما دولت با فیلتر شدن آن مخالف کرده و وزارت ارتباطات درباره فیلترینگ هوشمند این شبکه اقداماتی را انجام داده است.

 

 

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پیش از این گفته بود که فیلترینگ اینستاگرام ۸۳ درصد موفق بوده‌است و این وزارتخانه قصد دارد نرم‌افزارهای به کار برده شده برای فیلتر کردن این شبکه را به سایر شبکه‌های اجتماعی گسترش دهد.

در فیلترینگ «هوشمند» دسترسی به وب‌سایت‌ها به طور کامل محدود نمی‌شود، بلکه بخشی از محتوای سایت که توسط این نرم‌افزار مشخص شده است از دسترسی کاربران ایرانی خارج خواهد شد.

محمد مصدق معاون دادستان

در همین حال پیش از این رسانه‌های ایران خبر داده بودند که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از نظر فنی شرایطی را فراهم آورده که «در مواقع خاص که نیاز به مسدود کردن پروتکل اس‌اس‌ال (سل) است، سایت‌های مجاز که از این پروتکل استفاده می‌کنند باز خواهند بود و سایت‌های فیلتر شده که از پروتکل اس‌اس‌ال استفاده می‌کنند همچنان مسدود خواهند شد».

بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد در سال ۹۶ بیشتر از ۷.۵ میلیون نفر از جمعیت ۱۶ تا ۳۵ ساله‌ی مردم کشور ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام عضو هستند.

با این حال کمپین حقوق بشر در ایران سال ۹۲ در گزارشی اعلام کرده بود که اگر وب‌سایت‌های «مجاز» در ایران از اس‌اس‌ال استفاده نکنند، اطلاعاتی مانند نام و رمز عبور کاربران به‌راحتی می‌تواند در دسترس کسانی مانند هکرها قرار ‌گیرد.

دی‌ماه سال گذشته و در روزهای آغازین اعتراض‌های سراسری در ایران، شبکه‌های تلگرام و اینستاگرام در ایران مسدود شدند با این حال با پایان گرفتن ناآرامی‌ها این دو شبکه رفع فیلتر شدند.

در نهایت قوه قضائیه در سال جدید تلگرام را فیلتر کرد. بررسی تجربه های گذشته و زمینه‌سازی‌های انجام شده درباره فیلتر شدن تلگرام نیز این احتمال را قوت می‌بخشد که سخنان معاون دادستان کل کشور نیز به نوعی زمینه‌سازی برای فیلتر شدن اینستاگرام است.

تعداد کاربران اینستاگرام البته به اندازه کاربران تلگرام نیست و این شبکه اجتماعی مانند تلگرام قابلیت شبکه‌سازی و گروه‌سازی را ندارد.

اما وزیر ارتباطات در آخرین توییت خود طرح موضوع فیلترینگ اینستاگرام را به «انحراف افکار عمومی از مطالبه‌گری  شفاف‌سفاری سوء استفاده‌کنندگان ارزی اخیر» مرتبط دانسته است.

بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد درسال ۹۶ بیشتر از ۷.۵ میلیون نفر از جمعیت ۱۶ تا ۳۵ ساله‌ی مردم کشور ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام عضو هستند.

هرچند کارکرد این شبکه بیشتر انتشار عکس و فیلم است اما برخی چهره های سیاسی از آن عملا به مانند فضایی برای انتشار نظراتشان استفاده می کنند.

برخی از کاربران توئیتر نیز بارها درباره تفاوت های فضای توئیتر و اینستاگرام سخن گفته اند.

 براساس یک نظر سنجی قبل از فیلتر شدن تلگرام و در اواسط فروردین امسال ۱۷.۷ درصد از افراد بالای ۱۸ سال ایران از اینستاگرام استفاده می­‌کردند که این آمار در خردادماه و پس از فیلتر تلگرام به ۳۲.۲ درصد افزایش یافته است.

یکی از اولین دلایل حساسیت قوه قضائیه بر اینستاگرام نیز فعالیت‌های مدلینگ دراین شبکه بود. درهمین حال دادستان‌های ایران در سال های اخیر از بازداشت صدها نفر به اتهام فعالیت در زمینه مدلینگ دراینستاگرام خبر داده‌اند.

دورخیز دادستانی برای فیلتر کردن اینستاگرام درحالی است که هنوز بحث‌ها و حواشی مربوط به فیلترینگ تلگرام ادامه دارد.

درحالی که مقامات قوه قضائیه اصرار دارند فیلترینگ باعث کاهش قابل توجه کاربران تلگرام شده مقامات دولت فیلتر شدن را در فعالیت این پیام‌رسان بی‌تاثیر می‌بینند.

پس از گذشت یک ماه از فیلتر شدن تلگرام در ایران، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرده بود که تنها یک میلیون نفر از تلگرام خارج شده‌اند و تنها هفت میلیون نفر پیام‌رسان‌های داخلی را نصب کرده‌اند.

از سوی دیگر نظرسنجی مرکز افکار سنجی ایسپا ایسپا در خردادماه حکایت از آن دارد که  ۷۹ درصد از استفاده‌کنندگان پیام‌رسان تلگرام، پس از فیلتر در تلگرام مانده‌­اند.

نتایج نظرسنجی ایسپا همچنین نشان می­‌دهد که استفاده از سایر شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام و واتس‌اپ نیز بعد از مسدودسازی تلگرام افزایش چشمگیری یافته است.

در اواسط فروردین امسال ۱۷.۷ درصد از افراد بالای ۱۸ سال ایران از اینستاگرام استفاده می­‌کردند که این آمار در خردادماه و پس از فیلتر تلگرام به ۳۲.۲ درصد افزایش یافته است.

از بخش‌های قابل توجه این نظرسنجی، آمار حاکی از حضور ۵۴ درصدی جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال ایران در اینستاگرام است.

با این حال اگر قوه قضائیه تصمیم به فیلترینگ اینستاگرام گرفته باشد این آمارها تاثیری در تصمیم آن نخواهد داشت.

Viewing all 6930 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>