هیچ عملی نیست که دارای دشواریها خاص یا پیامدهای ناگوار نباشد؛ آنچه ما را به انجام عملی ترغیب میکند محاسبهی نفع و فایدهی انجام آن با هزینهها و تبعاتش است. اگر کسی به بهانهی مقدّمات یا پیامدهای جزئی از انجام عملی صحیح خودداری کند، مرتکب مغالطهی «بهانهجویی» (Trivial objections) شده است.
مثال:
یک. بنیاسرائیل به هنگام دریافت امر الهی قربانیکردن گاو گفتند ما درست نمیدانیم که مشخّصات دقیق آن گاو چیست، لاغر باشد یا چاق، جوان باشد یا پیر و… پس نمیتوانیم گاو را قربانی کنیم. (بهانههای بنیاسرائیلی معروف است)
دو. من به ورزش روزانه اعتقادی ندارم چون اوّلاً باعث تعریق و بوی بد بدن میشود، ثانیاً آدم را خسته میکند و ثالثاً وقتگیر است و مقداری از وقت مفید روزانهی مرا می گیرد.
سه. برخی مطبوعات ایران در آغاز قرن سیزدهم: آنان که به فکر آوردن ماشین برای حملونقل مردم در تهراناند، آیا به این فکر کردهاند که درشکهچیها بیکار میشوند؟
پس از حملات تروریستی اهواز همهی رسانهها عاملان آن را به عنوان «تروریست» توصیف کردند جز بیبیسی. پس از بالاگرفتن اعتراضات یکی از مدیران ارشد بیبیسی گفت که این سیاست بیبیسی است که پس از درگیریها بین ارتش آزادیبخش ایرلند و انگلیس، برای رعایت بیطرفی و اینکه متّهم به جانبداری یکی از دو گروه درگیر نشود و به گروه دیگر توهین نکند، فقط از عبارت «عملیّات تروریستی» استفاده میکند و به کسی «تروریست» نمیگوید. (+)
دربارهی سخنان ایشان چند نکته گفتنی است:
یک. هر روزه اخبار زیادی دربارهی افراد یا دولتها منتشر میکند که اشخاص یا گروههایی آن را نمیپسندند و برای همین تلاش میکنند که حقیقت آشکار نشود؛ آیا به صرف اینکه گروهی آن اخبار را نمیپسندند یا آن را توهین به خود قلمداد میکنند باید آن را به گونهی دیگری پوشش داد؟
دو. اینکه بپذیریم یک عملیّات تروریستی است ولی عاملان آن تروریست نیستند فقط در یک حالت درخور تصوّر است که آنان به ماهیّت عملشان آن چنان که باید و شاید آگاه نباشند. مثلاً کودکانی که بدون رسیدن به سنّ رشد عقلی به تشویق بزرگترهای خود دست به عملیّات انتحاری میزنند را نمیتوان تروریست نامید ولی کسی که با آگاهی و افتخار چنین میکند و در صورت زندهماندن باز هم آن را تکرار میکند چرا تروریست نباشد؟
سه. اگر قرار بر این است که به کسی «توهین» نشود، آنکه اطلاق لقب «تروریست» را به خود توهین میداند، اگر به کاری که انجام میدهد «عملیّات تروریستی» بگویند هم احساس میکند به او توهین شده است. با این منطق و برای پرهیز از توهین به گروههای جداییطلب یا تکفیری، نباید به عملیّاتشان «تروریستی» گفت.
چهار. یک نگاه به سایت بیبیسی نشان می دهد که این قاعده فقط در عملیّاتی که در اروپا انجام شده رعایت میشود مثلاً اینجا و اینجا از عبارت «عملیّات تروریستی» استفاده شده که کاملاً مطابق سیاست اعلامشدهی بیبیسی است امّا کار به دو حملهی اهواز و زاهدان که میرسد از عبارت «عملیّات تروریستی» استفاده نشده است. دلیل عملکرد یکبام و دوهوای (Double standard) این خبرگزاری چیست؟
شاید به نظر موشکافی بیش از حد بیاید ولی به یاد داشته باشیم که دربارهی یکی از مهمترین بنگاههای خبرپراکنی جهان سخن میگوییم که قرار است بر اساس اصل بیطرفی اداره شود. قابل درک است که در یک دودستگی بزرگ در کشوری مثل ونزوئلا یا جنگ داخلی مانند یمن، جامعهی جهانی و خبرگزاریها نباید جانب یکطرف را بگیرند ولی همهی خبرگزاریهای جهان اقلیّتی را که افراد بیدفاع یا نظامیانی جز در میدان جنگ را به شکل غافلگیرانه به قتل میرسانند، تروریست و کارشان را عملیّات وحشتآفرین یا تروریستی میدانند و تلاش برای توهیننکردن به آدمکشان جز بهانهای عجیب برای توصیفنکردن عمل آنان نیست.