Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6931 articles
Browse latest View live

از چه می‌ترسیم؟

$
0
0

به نظر می‌رسد که یک برداشت ناصواب و نادرست از مسائل اجتماعی موجب شده است که در ایران به جای آنکه دادگاه‌ها فصل‌الخطاب مجادلات و ابهامات و تردیدها باشند، خودشان موضوع مجادلات و تنش‌های بیشتر می‌شوند. نمونه روشن آن پرونده آقای سعید طوسی است؛ پرونده‌ای که خبر آن به صورت افشاگرانه و از یک رسانه فارسی‌زبان خارجی و نه از طریق عادی به افکار عمومی راه یافت و منشا مجادلات گوناگونی شد. اکنون که حکم صادر شده است، مجادله بدتری را رقم زده است که اتفاقا بیش از محکومیت به ضرر متهم تمام خواهد شد، ضمن آنکه جامعه را دچار نوعی از ناامیدی و یأس کرده است که در این یادداشت به آن می‌پردازم.
رییس محترم قوه قضاییه اخیرا اعلام کرده است که با قضات فاسد و رشوه‌گیر برخورد قاطع می‌شود و اسامی آنان رسانه‌ای می‌شود و این را اقدامی مهم جهت پاکسازی فضای دستگاه قضایی دانسته است. ولی واقعیت این است که مساله اصلی در این قوه وجود چنین قضاتی نیست، هرچند این مساله به نوبه خود بسیار مهم است، ولی مساله اصلی این است که دستگاه قضایی قادر نیست افکار عمومی را نسبت به احکام صادره از سوی دادگاه‌های خود در پرونده‌های مهم جلب کند. به عبارت دیگر احکام دادگاه‌ها نه‌تنها «فصل‌الخطاب» نیستند، بلکه «فتح‌الخطاب» و «باب‌المناقشه» هستند و این برای جامعه ایران بسیار خطرناک است. مردم درست یا نادرست گمان می‌کنند که حکم متناسب با اتهام نیست و آن را عادلانه نمی‌دانند، این را می‌توان از طریق نظرسنجی از مردم پرسید. البته این بدان معنا نیست که حکم صادره لزوما ناعادلانه است. اتفاقا اگر حکم صادره ناعادلانه باشد و مردم چنین گمان کنند، خوب است. هنگامی باید تاسف خورد که حکم صادره عادلانه (مطابق قانون) باشد ولی کماکان مردم اعتماد به دادگاه صادرکننده حکم نداشته باشند.

شاید مسوولان قضایی به جامعه و مردم انتقاد کنند که چرا نسبت به حکم صادره آنان بی‌اعتماد هستند؟ این اعتراض چندان وارد نیست، بلکه این وظیفه دستگاه قضایی است که اعتماد مردم را به دست آورد. حتما باید نگاهی به دادگاه‌های گذشته بیندازد تا ببیند چرا مردم بی‌اعتماد هستند؟ در همین موضوع آقای سعید طوسی نیز می‌توان شواهدی از این مساله را دید. ما فرض می‌کنیم که وی به لحاظ قانون باید تبرئه می‌شد و هیچ اعمال نفوذی در آن صورت نگرفته است، پس چرا باید او نزد افکار عمومی چنین محکوم شود؟ این ناشی از ضعف دستگاه رسیدگی‌کننده است. این پرونده در سال ١٣٩٠ باز شده است. تا ١٣٩۵ اقدام موثری نمی‌شود و هیچ‌کس هم از آن خبر ندارد. خانواده‌های شکات نیز جرات انتشار آن را ندارند، رسانه‌های داخلی نیز به طور قطع به این موضوع نمی‌پردازند. به یک‌باره یک رسانه مخالف نظام آن را افشا می‌کند. تا همین مرحله برای مساله‌دار شدن نسبت به رسیدگی قضایی کفایت می‌کند. انواع و اقسام شایعات و ادعاها مطرح می‌شود. متهم نیز به سطوحی از رفتار نامناسب اقرار کرده و از آن رفتار عذرخواهی می‌کند. ١٨ ماه است که پس از افشاگری، رسیدگی به ماجرا طول کشیده است، در حالی که خیلی سریع می‌توانستند آن را حل کنند. اکنون هم که حکم صادر شده به جای آنکه فصل‌الخطاب شود، منشا اختلاف جدید شده است. این حکم حتی برای آقای طوسی هم به جای آنکه قاتق نانش شود، قاتل جانش شده است و موقعیت او را نزد افکار عمومی بدتر می‌کند. حال بیایید به آن طرف دنیا یعنی ایالات متحده برویم. اتفاقی رخ داده است که در مقایسه با اتهامات آقای طوسی صدها بار بدتر است. پزشک تیم ملی ژیمناستیک امریکا، حداقل به ١۶٠ زن و دختر ورزشکار و بیمار که بسیاری از آنان زیر سن قانونی بوده‌اند تجاوز کرده است. دخترانی که بعضا برنده مدال طلای المپیک هستند و این پزشک نیز مامور یا در استخدام رسمی یک نهاد عمومی مثل فدراسیون ژیمناستیک است. پیش از آن نیز موارد مشابه در هالیوود یا در بریتانیا رخ داده است و موضوع به راحتی بررسی و حکم صادر می‌شود و کسی هم کوششی برای لاپوشانی آن نمی‌کند، حتی اگر در گذشته لاپوشانی کرده‌اند، در مرحله کنونی و رسیدن به دادگاه همه‌چیز به نسبت شفاف و سریع رسیدگی می‌شود و در مدت کوتاهی به موضوع رسیدگی شد، هرچند تعداد شاکیان بسیار زیاد بود. دادگاه هم به نسبت شفاف بود. ممکن است گفته شود انتشار این موارد خلاف قانون و اشاعه فحشا است. این مساله درست نیست، زیرا این موضوعی خصوصی میان دو نفر نیست که انتشار آن اشاعه فحشا باشد. این اتهامات عمومی است و افکار عمومی نسبت به آنها حساسیت دارد و حذف کردن افکار عمومی، عوارض بدتری از عمومی بودن ماجرا دارد، این حتی به ضرر متهم نیز هست. خلاصه ماجرا این است که بخش مهمی از مردم نسبت به رسیدگی‌های قضایی و احکام صادره اعتماد ندارد. این بی‌اعتمادی نیز ریشه در واقعیت‌هایی دارد. تقریبا برداشت عمومی این است که دادگاه‌ها به صورت مستقل وارد مرحله رسیدگی نمی‌شوند. حتی اگر این برداشت هم نادرست باشد، دستگاه قضایی باید مردم را نسبت به استقلال دادگاه‌ها مجاب کند، به صرف این ادعا که ما سیاسی نیستیم و مستقل هستیم، کسی باور نخواهد کرد. اهمیت این مساله خیلی بیشتر از وجود تعدادی قاضی رشوه‌گیر است که می‌خواهند نام آنان را منتشر کنند. علنی شدن دادگاه‌ها اقدام فوری‌تری است. ولی معلوم نیست که تصمیم‌گیرندگان از چه می‌ترسند؟


🍃زنده|رییس کمیسیون اصل نود درباره پرونده سعید طوسی: نمی‌توانیم دخالت کنیم

$
0
0

رییس کمیسیون اصل نود درباره پرونده سعید طوسی: نمی‌توانیم دخالت کنیم


وزیر راه: برای ایران نگرانم


تکثیر دختران خیابان انقلاب

امروز زنان شهر تهران و بعضی از شهرهای دیگر کشور مانند اصفهان در اعتراض به حجاب اجباری به شیوه «دختر خیابان انقلاب» روسری خود را بر سر چوب کرده و بدون حجاب در اماکن عمومی ظاهر شدند. این کار با موج استقبال عظیمی در شبکه های اجتماعی مختلف مواجه شد.

پیشتر ، زنی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در این خیابان کشف حجاب کرده بود. ویدا موحد٬ دختر خیابان انقلاب، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

 

 


محمود صادقی: خانواده شاکیان سعید طوسی به دلیل عدم تمکن مالی وکیل نداشتند

نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس با اشاره به صدور حکم ۴سال حبس برای متهم پرونده کودک‌آزاری قاری قرآن در دادگاه بدوی، تاکید کرد خانواده کودکان به‌دلیل عدم تمکن مالی، برای پیگیری قضایی پرونده  وکیل نداشتند.

صادقی افزود: اخیراً اولیای ۲ نفر از کودکانی که تحت آزار قرار گرفته بودند، به مجلس مراجعه کرده و در ادامه پیگیری شکایتشان یک نسخه از رای را به بنده و یک نسخه نیز به کمیسیون اصل ۹۰ ارائه کردند.

وی همچنین تاکید کرد« ما از طریق کمیسیون اصل ۹۰ و دیگر ابزارهای نظارتی مجلس پیگیر این پرونده خواهیم بود.»/ایرنا



بازدید نمایندگان از زندان اوین مجددا به تعویق افتاد

نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اعلام کرد که با توجه به اینکه به دلیل شرایط جوی هنوز تعدادی از نمایندگان نتوانستند به تهران بیایند، بازدید از زندان اوین به زمان دیگری موکول شده است که تصمیم‌گیری در مورد زمان آن احتمالا فردا در صحن علنی انجام می شود./ایسنا


سرگردانی مسافران در فرودگاه‌های ایران


باقر نمازی به مرخصی آمد

وکیل باقر نمازی، شهروند ایرانی – آمریکایی زندانی در ایران گفت که او پس از مرخص شدن از بیمارستان برای چهار روز یعنی تا پنجشنبه اجازه مرخصی یافته است.

وزارت امور خارجه آمریکا آزادی موقت باقر نمازی شهروند دو تابعیتی ایرانی- آمریکایی را تایید کرد و خواستار آزادی دائمی وی شد.

باقر نمازی به همراه پسرش سیامک نمازی به خاطر آنچه جاسوسی برای آمریکا خوانده شده، به ده سال زندان محکوم شده است./ایسنا


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

دومین اعتراض علنی به حجاب اجباری؛ دختران خیابان انقلاب

$
0
0

زیتون– صبح امروز دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد.

پیشتر نیز زنی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در این خیابان کشف حجاب کرده بود. ویدا موحد٬ دختر خیابان انقلاب، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

یک روز پس از انتشار خبر آزادی ویدا موحد٬ دومین زن ایرانی در همان خیابان روسری سفید خود را بر سرچوب کرد تا به ۴ دهه حجاب اجباری اعتراض کند.

اظهار امیدواری نماینده مجلس برای رفع حصر تا نوروز

$
0
0

 

زیتون– یک عضو کمیته حصر فراکسیون امید مجلس با اشاره به گشایش‌ها در مورد وضعیت محصورین، گفت که «ان‌شاءالله محدودیت‌های محصورین تا عید کمتر خواهد شد.»

غلامرضا حیدری٬ عضو «کمیته پیگیری رفع حصر» در مجلس، خبر از درخواست دیدار اعضای این کمیته با میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، داد.

این نماینده مجلس همچنین اعلام کرد که «حاکمیت به این نتیجه رسیده که ادامه حصر، جز خسران برای منافع ملی عایدی نخواهد داشت.»

او به وب‌سایت اعتماد آنلاین درباره رفع «محدودیت» دیدارهای موسوی و رهنورد با دختران‌شان گفت که «دیر به این تصمیم رسیدند اما بازهم تشکر می‌کنیم که دیرتر نشده» است.

حیدری ضمن ابراز امیدواری برای« رفع کامل حصر» همچنین افزود که امیدوار است «حاکمیت جمهوری اسلامی به سمتی برود که دیگر زندانی سیاسی نداشته» باشد.

شب گذشته وب‌سایت کلمه خبر داد که پس از هفت سال از آغاز حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد٬ «رهبران جنبش سبز» برای اولین بار محدودیت زمان ملاقات با ایشان برای فرزندانشان برداشته شد.

طی دوماه اخیر ملاقات فرزندان میرحسین و زهرا رهنورد با والدین در حصرشان از یک بار در هفته به دوبار در هفته افزایش یافته بود.

پس از این اعضای درجه یک خانواه این دو رهبر در حصر «جنبش سبز» (دختران و خانواده‌شان) می‌توانند بدون زمان‌بندی هفتگی و محدودیت زمانی به دیدار دو محصور خانه اختر بروند.

همچنین در هفته اخیر تعداد دیگری از خانواده رهنورد، از جمله برادر و چند نفر از اعضای نزدیک نیز اجازه یافته‌اند که در منزل مادر رهنورد و هنگامی که بر بالین مادر بیمارش حاضر بوده با او دیدار داشته باشند.

حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، روز ۲۷ مهر اعلام کرده بود که شورای عالی امنیت ملی «تصویب» کرده است برخی افراد با پدرش دیدار کنند که بر اساس این مصوبه، اسماعیل دوستی عضو حزب اعتماد ملی، با مهدی کروبی دیدار داشته است.

آبان‌ماه امسال علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی در مورد میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، ‌ با بیان اینکه آنها هر کسی را که اراده کنند می‌توانند ببینند، یادآور شده بود: «واژه حصر واژه درستی نیست این آقایان مدنظر شما در حصر نیستند.» شمخانی در حالی در مورد حصر اینچنین سخن گفته است که بسیاری از مقامات قضایی و امنیتی از سال ۸۹ تا کنون درباره حصر صحبت کرده‌ و آن را مصوبه شورای امنیت خوانده‌اند.
پس از آن حسین کروبی، تایید کرده بود: «بعد از مرخص شدن پدر از بیمارستان، اعضای خانواده از جمله فرزندان، عروس‌ها و نوه‌ها هروقت بخواهند می‌توانند به ملاقات وی بروند. این دیدارها انجام می‌شود و ما هم مشکلی نداریم و هر ساعتی بخواهیم می‌توانیم به ملاقات پدر برویم.»

محکومیت دو شهروند زردشتی به حبس و مصادره اموال

$
0
0

زیتون–  کارن وفاداری و همسرش آفرین نیساری، دو شهروند زردشتی٬ به حبس و مصادره تمامی اموال محکوم شده‌اند.

کانون مدافعان حقوق بشر خبر داد که قاضی صلواتی آفرین نیساری، مدیر گالری هنری «ان» را به ۱۶ سال حبس و همسرش کارن وفاداری، که دارای تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی‌ست را به ۲۷ سال زندان و مصادره تمامی اموال محکوم کرده است.

 دادگاه این زوج در آذرماه سال جاری در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

این حکمدر حالی صادر شده است که آفرین نیساری و کارن وفاداری اتهامات وارد شده را رد کرده بودند.

آفرین نیساری‌ و کارن وفادادی روز ۳۰ تیر سال گذشته به دست ماموران سپاه پاسداران بازداشت شدند و مدت پنج ماه در سلول‌های انفرادی بند دو- الف زندان اوین، زندانی بودند. آنها پس از این مدت به بندهای عمومی اوین منتقل شدند.

خواهر کارن وفاداری، شهروند ایرانی – آمریکایی و مدیر گالری هنری «آن» در تهران، آذرماه سال گذشته در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای به بازداشت برادر و همسر برادرش از مرداد ماه سال جاری اعتراض کرد.
کاته وفاداری، خواهر این شهروند بازداشت شده، در‌ نامه‌ای که از سوی وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق‌بشر منتشر شده، نوشت ماموران امنیتی پس از بازداشت برادر او، به گالری وی رفته و «پس از توقیف و شکستن برخی از آثار، گالری را مهر و موم کرده‌اند.»

کاته وفاداری در ادامه این نامه نوشته است که اظهارات چند ماه گذشته دادستان تهران درباره دستگیری «دو ایرانی با تابعیت مضاعف» و «کشف مشروبات الکلی» از خانه آنها اشاره به کارن وفاداری و همسر او دارد. در حالی که مصرف مشروبات الکلی برای اقلیت های دینی زردشتی و مسیحی، در ایران منع قانونی ندارد. کاته وفاداری با همین استدلال تاکید می‌کند که بازداشت یک اقلیت دینی صرفا به دلیل داشتن مشروبات الکلی در منزل «نقض مقررات جامعه چند آیین و مذهب، و اصول عرف است.»

دو سعید؛ یک قوه قضاییه

$
0
0

به تعبیر عبدالکریم سروش قوه قضاییه با «مدیریت معکوس» اش و به‌جای ایجاد رضایت در میان مردم، همه را ناراضی کرده است و همین نارضایتی عمومی را نشانه بی‌طرفی و درستی اقدامات و احکام و اعمالش گرفته و این‌که فریاد همه از دستش به آسمان بلند است، مدال افتخار خود می‌داند.

در این فضا، افشای قصه‌ی پر غصه‌‌ی اعمال و کردار سعید طوسی، قاری درباری با جوانان و نوجوانان و تعلل عمدی دستگاه قضا در پی‌گیری و به سرانجام رساندن این پرونده و رسانه‌ای شدن ماجرا در فضای افکار عمومی و رسانه‌های خارجی، تشت رسوایی منسوبان و منصوبان به فقیه حاکم را بار دیگر از آسمان به زمین انداخت و داغ دل‌های مردم بی‌پناه را تازه کرد.

تبرئه وی در همین دستگاه مخروبه قضایی که به احتمال قوی به دلیل انتساب وی و لابی و فشار دفتر فقیه حاکم بوده، هرچند دور از انتظار نبود اما در افکار عمومی تعجب و عصبانیت مضاعف به‌ بار آورد.

از بد روزگار همین قوه قضاییه فاسد و ویرانه (به اعتراف رییس پیشین‌اش) وقتی پای افراد نخبه و غیروابسته به حاکمیت و سرکوب و ایجاد جو رعب و‌ وحشت پیش می‌آید، گشاده‌دستانه و بی‌حد و اندازه به اسم دفاع از ناموس و شرف و عفت عمومی و ‌مقدسات، احکام شدید و غلیظ و حتی اعدام صادر می‌کند. نمونه غم‌انگیزش سعید ملک‌پور جوان طراح نرم‌افزارست که سال‌ها زیر تیغ حکم اعدام بود و حال به اسم حبس ابد در زندان اسیر شده.  جرم وی این است که سایتی غیراخلاقی، نرم‌افزار طراحی شده وی را به‌نحو آنلاین خریده و استفاده کرده است.

داستان این دو «سعید» در تاریخ بیدادگاه‌های نظام جمهوری اسلامی ماندگار خواهد ماند و مثالی دیگر خواهد بود از دورانی که مردم ایران جز گرفتاری و اسارت در همه عرصه‌ها و سطوح زندگی فردی و اجتماعی، با چه نظام قضایی و دادرسی‌ای سروکار داشته‌اند.

روح‌الله خمینی که به مردمان نهیب می‌زد «دل‌خوش به این مقدار نباشید» و رفاه دنیایی را ناکافی می‌دانست و از ارتقای «معنویات» مردم تحت رهبری خود دم می‌زد، امروز را ندید که قاری قرآن وابسته به بیت جانشینش، هرچند به اعمال و کردار نامناسب جنسی اعتراف کرده (بنا به حکم دادگاه بدوی) تبرئه شده و دست شاکیان و جوانان و نوجوانان قربانی این بیمار جنسی به هیچ کجای نظام مطلوب وی نمی‌رسد تا این بیداد را به سرانجامی برسانند؛ همان‌طور که سعید ملک‌پور هم سال‌های پربار و بی‌بازگشت جوانی‌اش را پشت میله‌های زندان می‌گذراند و هیچ امیدی به پایان این اسارت ظالمانه و رسیدن فریاد خود و خانواده‌اش به گوش سنگین حتی یک‌نفر در این حکومت نیست.

از «یا روسری یا توسری» تا #دختران_خیابان_انقلاب

$
0
0

زیتون-سحر نصیری: روز ۹ بهمن را می‌توان روز «دوشنبه‌ای برای نه به حجاب اجباری» نام‌گذاری کرد. سه روز مانده به آغاز جشن‌های رسمی پیروزی انقلاب اسلامی و نزدیک به چهل سال پس از حجاب اجباری و شعارهایی چون «یا روسری یا توسری» چندین زن به صورت علنی به حجاب اجباری اعتراض کردند.

حجاب اجباری در نظام جمهوری اسلامی یک روز قبل از تظاهرات روز زن در ۱۷ اسفند سال ۵۷ که مصادف باروز جهانی زن، ۸ مارس، آغاز شد.

سخنرانی آیت‌الله خمینی در مدرسه رفاه که در آن از حضور بی‌حجاب زنان در وزارت‌خانه‌های اسلامی شکایت داشت و خواهان حضور کارمندان زن با رعایت حجاب شرعی می‌شد.

حسن یوسفی اشکوری تاکید کرد که احکام اجتماعی اسلام از جمله حجاب تغییر پذیرند و حجاب امری فرهنگی است.همین سخنان یکی از دلایل صدور حکم اعدام برای او دردادگاه اولیه بود.

پس از انتشار این سخنان، تظاهرات زنان در روز زن تبدیل به بزرگ‌ترین تظاهرات علیه حجاب اجباری شد؛ حدود ۱۵ هزار زن در دانشگاه فنی دانشگاه تهران به همراهی برخی از مردان به طرف دفتر نخست‌وزیری حرکت کردند و علیه استبداد و حجاب اجباری شعار سردادند.

این تظاهرات که البته از سوی موافقین حجاب اجباری نیز بی‌پاسخ نماند، در روزهای بعد با پیوستن زنانی از طیف‌های مختلف اجتماعی هم‌چون معلم‌ها، کارمندان بیمارستان‌ها و سازمان هواپیمایی، بازیگران و با همراهی برخی از شهرهای بزرگ ادامه یافت و باعث شد پروژه حجاب اجباری تا مدتی مسکوت بماند.

اما در ۱۴ تیرماه ۵۹ و یک روز پس از سخنرانی اعتراضی آیت‌الله خمینی و انتقاد شدید از اهمال دولت در پاک‌سازی نشانه‌های نظام شاهنشاهی در وزارت‌خانه ها در حالی که شرایط کشور از نظر سیاسی به شدت ملتهب بود و ناآرامی‌ها در کردستان و ترکمن‌صحرا از یک‌سو و درگیری نیروهای مخالف حکومت و حزب‌الهی در تهران دیگر مجالی را برای اعتراضات زنان به حجاب اجباری باقی نمی‌گذاشت، ممنوعیت ورود زنان بدون حجاب شرعی به ادارات و وزارت‌خانه ها یک‌شبه و بدون مجالی برای اعتراض اعمال شد.

تا تصویب قانون لزوم رعایت حجاب اسلامی در سال ۶۲ به عنوان ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی، برخورد با بی‌حجابی در کوچه و خیابان توسط موتورسواران و با خشونت و ارعاب ادامه داشت و پس از آن نیز با حضور کمیته‌هایی متشکل از زنان و مردانی که وظیفه آن‌ها «امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با بدحجابی» بود ادامه یافت.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ پوشش زنان به یکی از موضوعات اصلی انتخابات مطرح شد و میرحسین موسوی وعده داد که در صورت پیروزی درانتخابات گشت ارشاد را تعطیل می‌کند.

تا سال‌ها این وضعیت ادامه داشت و فضای جنگ ایران و عراق و فضای بسته دهه ۶۰ کمتر مجالی برای طرح موضوع پوشش زنان باقی می‌گذاشت.

در دهه ۷۰ و  دوران مشهور به سازندگی، فائزه هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری، وقت یکی از خبرسازانی بود که از بین نیروهای خودی تابوشکنی کرد. نماینده زن مجلس پنجم که با پوشیدن شلوار جین زیر چادر در اماکن عمومی ظاهر می‌شد و عکس‌های چکمه قرمز او و سخنانش درباره دوچرخه‌سواری زنان بسیار بحث‌برانگیز شد.

اما تغییرات اساسی‌تر را نوجوانان و جوانانی ایجاد کردند که فرزندان اصلی انقلاب محسوب می‌شدند؛ فرزندانی که در سال‌های پس از ۵۷ متولد شده، در مدارسی کاملا انقلابی رشد کرده بودند و چشم و چراغ انقلاب نامیده می‌شدند.

جوانانی که از بگیر و ببندها، اعدام و تصفیه‌های انقلابی دهه شصت چندان خبری نداشتند. همان جوانانی که با انتخاب خاتمی شروع دوران اصلاحات را رقم زده و اندک مجالی برای نافرمانی مدنی یافتند.

بخش عمده‌ای این جوانان دخترانی بودند که تمایل به حضور بیشتر در جامعه داشتند، بیش‌ترین درصد ورودی دانشگاه‌ها را شامل می‌شدند و مایل به پوشیدن مانتوهای رنگی، شال و روسری طرح‌دار، شلوارجین و پیروی از مدهای روز بودند؛ علاقه‌ای که از سوی حکومت به عنوان چالش جدید جمهوری اسلامی و «نفوذ دشمن با سلاح فرهنگی» نامیده می‌شد.

با گسترش شبکه‌های مجازی و ایجاد فضایی که خارج از کنترل یک حکومت و ایدوئولوژی خاص است زنان نیز همچون سایر گروه‌ها مجال بیشتری برای تنفس یافتند.

با وجود تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی در دولت محمد خاتمی کمتر کسی از چهره‌های شاخص سیاسی به این مساله که حجاب اجباری باید مورد نقد و چالش قرار دهد فکر می‌کرد و یا حداقل جرات بیان آن را نداشت، یا آن را از اولویت‌های خود نمی‌دانست.

درگیری‌های شدید سیاسی هم باعث می‌شد تک‌صداهایی که دراین میان به این موضوع می‌پرداختند کمتر شنیده شوند. از جمله حسن یوسفی اشکوری، روحانی و فعال ملی،مذهبی، حسن یوسفی اشکوری در نشست های جانبی کنفرانس برلین تاکید کرد که احکام اجتماعی اسلام از جمله حجاب تغییر پذیرند و حجاب امری فرهنگی است. همین سخنان یکی از دلایل صدور حکم اعدام برای او دردادگاه اولیه بود.این سخنان اما در هیاهوی کنفرانس برلین چندان شنیده نشد.

در فروردین ماه ۸۲،  طرحی با عنوان طرح توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در شورای عالی انقلاب به تصویب رسید که البته در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به دستگاه‌ها ابلاغ شد.

در دوران احمدی‌نژاد که در دوران تبلیغات ریاست‌جمهوری مسائل و مشکلات مملکت را فراتر مو و مدل مو جوانان می‌دانست، گشت‌های ارشاد شدت بیشتری گرفت. هر چند که اصل این موضوعات همواره فراتر از اختیار دولت و در اختیار نهادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است.

درانتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ برخلاف گذشته موضوع پوشش زنان به یکی از موضوعات اصلی انتخابات تبدیل شد، به گونه‌ای که میرحسین موسوی دراولین نشست مطبوعاتی خود وعده داد که در صورت پیروزی در انتخابات گشت ارشاد را تعطیل می کند.

این برای نخستین‌بار بود که موضوع پوشش زنان در مصاحبه یک نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری به این گستردگی مطرح و تیتر یک روزنامه‌ها می‌شد.

چندین زن که نامشان مشخص نیست، پس از ۴۰ سال مانند شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اعتراض به حجاب اجباری، به صورت علنی اعتراض خود را فریاد زدند.

هفت سال بعد، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری، حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی ایران، گفت: «امروز شاهدیم که هر کسی در هر شهرستان می‌خواهد کاندیدا شود یا هر کس می‌خواهد در ریاست‌جمهوری شرکت کند، شعار می‌دهد که من گشت ارشاد را برمی‌دارم؛ اما مگر این شدنی است؟ ».

حسن روحانی نیز در سال‌های گذشته به این موضوع اشاره تلویحی داشته، از جمله  گفته «فرهنگ با ون، مینی‌بوس و پاسبان درست نمی‌شود».

با گسترش شبکه‌های مجازی و ایجاد فضایی که خارج از کنترل یک حکومت و ایدوئولوژی خاص است زنان نیز هم‌چون سایر گروه‌ها مجال بیشتری برای تنفس یافتند. دیگر نمایش عکس‌های خصوصی، مهمانی‌های مختلط، نمایش رقص و حتی مدل شدن مساله‌ای تابوشکن نبود که سی‌دی آن در گوشه و کنار خیابان به فروش برسد و مایه شرمساری و حتی زمینه‌ساز خودکشی شود.

در تین فضا کمپین‌هایی در فضای مجازی شکل گرفت، از جمله سال ۹۱ کمپین «نه به حجاب اجباری» با شعار «حجاب اختیاری ،حق زن ایرانی».

پس از آن نیز کمپین‌های «آزادی‌های یواشکی» و سپس «چهارشنبه‌های سفید» در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت که مسیح علی‌نژاد، مدیر آن، زنان و دختران را ترغیب می کرد در فضاهای عمومی و کوچه و خیابان لحظه‌ای حجاب را برداشته و عکس بگیرند.

روز ششم دی اما تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که به سرعت بازتاب گسترده ای یافت و تبدیل به سمبل مبارزه علنی با حجاب اجباری شد. تصویر دختری که با آرامش در نزدیکی خیابان انقلاب تهران روسری خود را به یک چوب وصل کرده و ایستاده بر روی یکی از پست‌های انتقال برق تکان می‌داد.

روز یک‌شنبه نسرین ستوده، وکیل دادگستری، اعلام کرد که این زن آزاد شده است. یک روز بعد از خبر ستوده درباره آزادی او، چندین زن همان حرکت را تکرار کردند؛ زن‌هایی که نامشان مشخص نیست اما پس از چهار دهه مانند شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اعتراض به حجاب اجباری به صورت علنی اعتراض به حجاب اجباری را فریاد زدند.

🍃زنده|مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی: مسئولیت سیاست‌های گذشته‌تان را بپذیرید

$
0
0

یخبندان در تهران، یک کشته و ۱۳۸ مجروح


تقی کروبی: پدرم گفت نامه به رهبری وظیفه شرعی و ملی‌اش است


نماینده زن مجلس: از بند زنان اوین دیدار نکردیم

نمایندگان مجلس امروز بعد از مدت‌ها رای‌زنی و تاخیر برای بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر به بازدید زندان اوین رفتند. به گفته فاطمه سعیدی نماینده تهران در مجلس  فقط چهار نفر از بازداشتی‌های اعتراضات مانده بودند و باتوجه به آن‌که به‌گفته مسوولان زندان اوین، هیچ زنی در میان بازداشت‌شدگان فعلی وجود نداشت، از بند زنان بازدید نکردند.

سعیدی گفت: «بازدید بیش از دو ساعت به‌طول انجامید و قرار شد جمع‌بندی نهایی در قالب گزارشی تا فردا در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد.»

به گفته این نماینده باتوجه به آن‌که به‌گفته مسوولان زندان اوین، هیچ زنی در میان بازداشت‌شدگان فعلی وجود ندارد، از بند زنان بازدید نکرده و با این حال از بندهای ۲۰۹ و بخش‌هایی دیگر از زندان مردان بازدید کردیم./ ایلنا


پسر خیابان انقلاب: اسم من اسم شماست


رئیس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس: فیلم خودکشی سینا قنبری را دیدیم

اللهیار ملکشاهی، رئیس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس که امروز به همراه گروهی از نمایندگان برای بازدید زندان اوین رفت، درباره مرگ سینا قنبری در زندان گفت:«در خصوص آن فردی که در اغتشاشات دستگیر شده بود و صحبت آن بود که خودکشی کرده هم فیلم مربوط به آن دیده شد و هم از محلی که جسد وی پیدا شده و احیانا در آن جا خودکشی کرده بازدید شد.»

ملکشاهی افزود:« جلسه ای با رییس کل سازمان زندان ها و مدیر کل و مسئولین زندان اوین داشتیم که به سوالات نمایندگان پاسخ داده شد. همچنین جمع بندی کلی را در این باره فردا ارائه خواهیم داد.»/ایران آنلاین


برای نرگس حسینی، دومین دختر خیابان انقلاب وثیقه ۵۰۰ میلیونی صادر شد


خبرنگاران به نشانه اعتراض صحن شورای شهر تهران را ترک کردند

در  جلسه علنی صبح امروز شورای شهر، اعضا در مورد سهمیه طرح ترافیک سالیانه گروه‌های خاص به گفت و گو پرداختند.

در موضوع  اعطای سهمیه طرح ترافیک سالیانه به خبرنگاران موافقان و مخالفان صحبت کردند.

اعضای مخالف در میان صحبت های خود الفاظ توهین‌آمیز به کار بردند و بعد از آن تمامی خبرنگاران حاضر در صحن علنی، به نشانه اعتراض صحن شورای شهر را ترک کردند./امتداد


مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی: نظارت استصوابی با حمایت صریح شما اعمال شد

مهدی کروبی امروز در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی که در سایت سحام نیوز منتشر شد نوشت: « در سال ۱۳۷۱ جنابعالی در نماز جمعه آن‌ زمان نیروهای خدوم و صادق مجلس را فتنه‌گر خواندید و از مردم خواستید به فتنه‌گرها رأی ندهند. اشخاصی که نباید دخالت می‌کردند در امر انتخابات دخالت کردند و برای اولین‌بار نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان بدون هیچگونه لفظ یا عبارت قانونی و تنها به اتکای حمایت صریح شما اعمال و اجرا شد.»
این رهبر در حصر «جنبش سبز» در ادامه به رهبر جمهوری اسلامی یادآوری کرد که « وقتی مجلسی تابع در خرداد ۱۳۷۱ تشکیل شد قانون انتخابات اصلاح و لفظ نظارت استصوابی به ماده ۳ قانون مربوطه اضافه گردید و مجلس از عصاره ملت به عصاره قدرت تبدیل شد.»
او سپس به دبیر شورای نگهبان تاخت و افزود:« فردی نظیر جناب جنتی نزدیک به ۲۵ سال در کسوت دبیری شورای نگهبان، بی‌رحمانه با آبروی افراد بازی‌ کرده است. کند ذهنی، عجول بودن در تهمت زدن به افراد و دست بردن در انتخاب مردم ویژگی منحصر به فرد این عضو کهنسال شورای نگهبان {احمد جنتی} است.

 

 


۶۹ درصد جمعیت ایران از اینترنت استفاده می‌کنند


محسن هاشمی:صداوسیما در جذب مشارکت اجتماعی در بحران‌ها مطلوب عمل نمی‌کنند

محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران گفت: بعد از بحران زلزله در اطراف تهران و حتی بحران ‌نارضایتی‌ها، این‌بار به بحران برف رسیدیم که تهرانی‌ها بازهم در این بحران‌ها غافلگیر شدند.

رییس شورای شهر تهران تاکید کرد: صداوسیما و رسانه‌ها در جذب مشارکت اجتماعی در بحران‌ها مطلوب عمل نمی‌کنند./ایسنا


آمریکا ممنوعیت ورود مهاجران از ۱۱ کشور را لغو کرد

 


مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی: مسئولیت سیاست‌های گذشته‌تان را بپذیرید

مهدی کروبی یکی از رهبران در حصر «جنبش سبز» در نامه‌ای به آیت الله خامنه‌‌ای از وی خواست «به جای سخن گفتن از جایگاه اپوزسیون و انتقاد از دیگران، بار مسئولیت سیاست‌های‌ سه دهه گذشته» خود را بپذیرد.

در بخشی از این نامه کروبی دلیل این نامه نگاری را اینطور عنوان کرد که «اخیراً سخن درستی را مطرح کردید که “کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند.”»

کروبی اصل پاسخگویی اصلی عام‌الشمولی دانست که  «استثناء بردار» نیست و هرکس به میزان سهم و حضورش در قدرت باید پاسخگوی مسئولیت‌هایش باشد./سحام


🍃آشفتگی فرودگاه بین المللی تهران در پی بارش برف (به همراه گزارش تصویری)

$
0
0

زیتون– پس از بارش برف در روز یکشبه٬ همچنان فرودگاه بین المللی امام خمینی بحران زده است.

به گزارش «زیتون» دو روز پس از پایان بارش برف در تهران همچنان پروازهای ورودی و خروجی از تنها فرودگاه بین المللی تهران و فرودگاهی که به امید تبدیل شد به «هاب خاورمیانه» ساخته شد٬ به روال عادی برنگذشته است.

مسافران فرودگاه امام خمینی به «زیتون» خبر داده‌اند که عملیات برف روبی نه تنها از مبادی اصلی ورودی به ساختمان فرودگاه انجام نشده حتی باندها نیز به صورت کامل تمیز نشده است.

در این فرودگاه حتی تابلو اعلان اطلاعات مربوط به پروازها نیز از کار افتاده است و مسافران نمی‌توانند با قطعیت از زمان پرواز احتمالی خود آگاه شوند.

همین مسئله باعث سردرگمی بیشتر مسافران خارجی این فرودگاه و افرادی که از دیگر شهرهای ایران برای سفر به خارج به فرودگاه امام آمده بودند٬ شده‌ است.

در حالی مدیریت «شرکت فرودگاه‌های کشور» پس از گذشت سه روز از بارش برف در تهران نتوانسته این فرودگاه را از بحران خارج کند٬ در کشور همسایه٬ ترکیه٬ تنها پس از گذشت چند ساعت از حمله داعش به فرودگاه آتاتورک٬ موفق به بازگشایی آن شدند.

یکی از علل اصلی پافشاری برای اتمام پروژه نا تمام این فرودگاه نیز امید به تبدیل آن به «هاب خاورمیانه» و رقابت با فرودگاه‌های آتاتورک و دبی بود.

پیشنهاد ساخت این فرودگاه به سال ۱۳۴۶ و پیشنهاد سازمان ایکائو جهت ساخت فرودگاهی مجهز برای استفاده از توان ترانزیتی ایران بین اروپا و آسیا بازمی‌گردد. این طرح در سال ۱۳۵۱ و با نام «فرودگاه آریامهر» به تصویب هیئت دولت وقت ایران رسید.

در سال ۱۳۵۶ کار ساخت فرودگاه توسط شرکت‌های آمریکایی و ایرانی آغاز شد. شرکت آمریکایی عهده‌دار معماری پروژه، شرکت TAMS نام داشت که قصد تکمیل فرودگاه را تا سال ۱۳۶۲ (۱۹۸۳ میلادی) با بودجه ۱ میلیارد دلار داشت.

اما با رخداد انقلاب اسلامی این طرح متوقف و کنار گذاشته شد. پس از جنگ و در سال ۱۳۷۴ یک شرکت فرانسوی و چند شرکت ایرانی کار ساخت آنرا از سر گرفتند و نهایتاً اردیبهشت ۱۳۸۳ فاز نخست آن بطور ناقص افتتاح شد. طی مناقصه برگزار شده توسط وزارت راه و بعنوان یکی از مهمترین موارد جذب سرمایه‌گذاری خارجی در ایران، شرکت ترکیه‌ای – اتریشی «تاو» مسئول بخش‌های کترینگ و هندلینگ فرودگاه گردید. در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ فاز اول از فرودگاه بین‌المللی تهران با حضور وزیر راه و ترابری و مقامات داخلی و خارجی افتتاح گردید. در جریان گشایش فرودگاه نیروهای زمینی و هوایی سپاه پاسداران به فرودگاه حمله‌ور شده و مانع از گشایش و فرود نخستین هواپیما بر آن شدند. علت حمله واگذاری بخشی از خدمات فرودگاه به شرکت ترکیه‌ای «تاو» اعلام شد.

به‌جای سخن گفتن از جای‌گاه اپوزیسیون، بار مسئولیت خود را پذیرا باشید

$
0
0

زیتون– مهدی کروبی، از رهبران در حصر «جنبش سبز» در نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله خامنه‌ای ٬رهبر جمهوری اسلامی، او را مسئول وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز ایران دانست.

در این نامه که توسط سحام نیوز٬ وب‌سایت نزدیک به مهدی کروبی منتشر شده٬ آمده است:‌ «باتوجه به میزان حضور و نفوذ‌تان در بالاترین لایه قدرت نظام باید بپذیرید که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز کشور نتیجه مستقیم سیاست‌های راهبردی و اجرایی شماست.»

مهدی کروبی در ادامه تاکید کرده است که «به ویژه آنکه جنابعالی از میان اصحاب انقلاب یگانه فردی هستید که در ۳۸ سال گذشته همواره در بالاترین سطح قدرت حضور داشتید. ۸ سال در مقام ریاست جمهوری و قریب۲۹سال در جایگاه رهبری آنهم بعنوان حاکم و ولی مطلق. بنابراین باتوجه به میزان حضور و نفوذ‌تان در بالاترین لایه قدرت نظام باید بپذیرید که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز کشور نتیجه مستقیم سیاست‌های راهبردی و اجرایی شماست.»

کروبی که از هفت سال پیش تا کنون در حصر به سر می‌برد٬‌ آیت الله‌خامنه‌ای را متهم کرد که حضورش در «جایگاه رهبری همراه شد با حذف بخش مهمی از نیروهای انقلاب» و افزود: «به‌راستی، برخی چه رویاهایی برای خبرگان در سر دارند که برای تحقق آن رویاها همه باید در این مسیر ذبح شوند؟»

او همچنین، رهبر جمهوری اسلامی به دلیل آنکه «سپاه و بسیج را وارد فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی»‌ کرد، مورد انتقاد قرار داد و افزود که «نتیجه فاجعه‌آمیز آن این روزها بر همه روشن است.»

رهبر در حصر جنبش سبز درباره نتیجه ورود سپاه و بسیج به فعالیت‌های سیاسی اضافه کرد: «رفتار سیاسی تعدادی از فرماندهان سپاه، نتیجه‌ای جز بی‌ثباتی سیاسی، ایجاد فضای استبدادی، حذف حاکمیت مردم و در نهایت، نفی جمهوریت نظام در برنداشته است.»

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

باسمه تعالی

آیت‌الله حاج سیدعلی خامنه‌ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم؛

همانطور که می‌دانید پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ نامه‌ای به حضرتعالی تقدیم کردم که پس از آن شما از طریق برادر محترم جناب آقای وحید خواسته بودید ملاقاتی با شما داشته باشم. در آن روز ضمن بیان گلایه و اعتراضی که نسبت به دخالت‌های انجام گرفته در روند انتخابات به نفع کاندیدای خاص داشتم اما در نهایت سکوت اختیار کردم. با این وجود برای ممانعت از رقم خوردن حوادث تلخ، در مناسبت‌های مختلف با مسئولین ذیربط مکاتبه‌های پی‌در‌پی‌ای داشتم و تذکرهایی دادم. در این مسیر با آنکه آقای هاشمی پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ سخنی در ارتباط با انتخابات گفتند که نشان از ناامیدی نسبت به نحوه برگزاری و شیوه اجرایی آن داشت، هیچگاه مأیوس و ناامید نشدم و دست از تلاش برنداشتم. در سال ۸۸ هم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردم و پس از حمایت صریح جنابعالی از نتایج مهندسی شده انتخابات ۸۸ دیگر دیداری با شما نداشتم. از بهمن ۸۹ هم به دستور آن مقام در مکان‌های مختلف در زندان خانگی قرار گرفته‌ام. لیکن اخیراً سخن درستی را مطرح کردید که لازم دیدم برای آینده کشور با شما مکاتبه‌ای داشته باشم. در ششم ماه جاری به درستی فرمودید: “کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، … نمی‌شود که انسان در یک دهه همه‌کاره کشور باشد و در دهه بعد، تبدیل به مخالف‌خوان کشور شود.”

کُلُّکُمْ رَاعٍ، وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ. پاسخگویی هر فرد به میزان سهم و حضورش در قدرت سخن درستی است و اتفاقاً سال گذشته در نوشته‌ای بر آن چنین تأکید کردم: “همه‌ی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی از بدو انقلاب تاکنون در به‌وجود آمدن چنین وضعیتی سهیم و مسئولند و به طبع نقش و سهم‌شان باید مسئولیت خود را در به وجود آمدن چنین وضعی پذیرا باشند. شرط اول برای اصلاح، پذیرش مسئولیت رفتارهاست. من نیز با قبول مسئولیت‌ام در جهت اصلاح نظام مطابق آرمان‌های انقلاب و حقوق ملت مندرج در فصل سوم قانون اساسی تلاش کرده و می‌کنم … طبیعی و قطعی است که تقصیر و قصور فراوان داشته‌ام و دارم که از محضر عموم مردم معذرت و از خداوند منان طلب عفو و بخشش دارم.”

قاعدتاً تصدیق می‌فرمایید که اصل پاسخگویی اصلی عام‌الشمول است و استثناء بردار نیست و هرکس به میزان سهم و حضورش در قدرت باید پاسخگوی مسئولیت‌هایش باشد به ویژه آنکه جنابعالی از میان اصحاب انقلاب یگانه فردی هستید که در ۳۸ سال گذشته همواره در بالاترین سطح قدرت حضور داشتید. ۸ سال در مقام ریاست جمهوری و قریب۲۹سال در جایگاه رهبری آنهم بعنوان حاکم و ولی مطلق. بنابراین باتوجه به میزان حضور و نفوذ‌تان در بالاترین لایه قدرت نظام باید بپذیرید که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز کشور نتیجه مستقیم سیاست‌های راهبردی و اجرایی شماست.
البته اینجانب ریشه اصلی مشکلات کشور را در رویکرد حذفی و دوری از مبنای مشروعیت سیاسی نظام که همان خواست و اراده مردم می‌باشد، می‌دانم. یقین دارم که اگر به همان جمله تاریخی امام که فرمودند “میزان رأی ملت است” عمل می‌شد، وضعیت امروز کشور در ابعاد مختلف چنین نگران کننده نبود. در همین ارتباط تنها به چند مورد اشاره می‌کنم و از شما می‌خواهم به جای سخن گفتن از جایگاه اپوزسیون و انتقاد از دیگران بار مسئولیت سیاست‌های‌ سه دهه گذشته را پذیرا باشید و پس از آن در جهت پالایش و اصلاح ساختار به انحراف رفته نظام اقدامی عاجل مبذول فرمایید، چراکه در تأخیر آفت بسیار است و ممکن است کشور در آینده‌ای نزدیک در بحرانی عمیق فرو رود و خدا ناکرده هزینه بس سنگین بر ملک و ملت تحمیل شود.

اما پیش از ورود شاید بد نباشد اشاره‌ای به سابقه دوستی و رفاقت‌مان در اواخر دهه۳۰ و اوائل دهه۴۰ آنگاه که در مدرسه حجتیه من با مرحوم علی حجتی‌کرمانی هم حجره بودم و گاه شما به آنجا می‌آمدید و (ارتباط تنگاتنگی با دکتر دینانی استاد برجسته دانشگاه) در حجره کناری‌مان داشتید، داشته باشم. اگر خاطرتان باشد در فروردین سال ۱۳۴۰ پس از درگذشت مرجع مطلق شیعه آیت‌الله العظمی بروجردی من در کنار تعدادی دیگری از شاگردان امام مقلد و مروج او بودیم. در آن زمان شما مقلد آیت‌الله حکیم بودید و بعدها به زمره مقلدان امام در آمدید و به گفته مرحوم آیت‌الله منتظری در موارد احتیاطات‌ به ایشان رجوع می‌کردید.

اینجانب از آغاز مبارزه امام به جمع مبارزین پیوستم و اولین زندانم را در سال ۱۳۴۲ تجربه کردم. در سالهای مبارزه تا پیروزی انقلاب با چهره‌های متعددی از گروه‌های مختلف از جمله آیات عظام و آقایان، مصطفی خمینی، منتظری، طالقانی، شهید مطهری، ربانی شیرازی، گرامی، حسن لاهوتی، هاشمی رفسنجانی، معادیخواه، حجتی‌کرمانی، جعفری گیلانی، شهید محمّد منتظری، شهید مهدی عراقی، سیدهادی هاشمی، سیدهادی خامنه ای، محین‌الدین انواری، علی شریعتی، محمدعلی شرعی، شیبانی، سرحدی‌زاده، مسعود ستوده، عباسعلی اسلامی، شهید غفاری، زیباکلام، مهدی مهدوی‌کنی، فهیم کرمانی، جریری، قهرمانلو، زین‌الدین زنجانی، شریعتی سبزواری، خندق آبادی، کمال گنجه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد، کاظم بجنوردی، سیدمحسن طاهری، عسگراولادی، سالاری، فاکر، علی بابایی، مفیدی، عمویی، کی‌منش، علوی طالقانی، حکمت‌جو، پاک‌نژاد، سعیدیان‌فر، کچویی، معلم نهاوندی، حیدری، مخملباف، معین‌فر، تجریشی، حسن لنگرودی، هوشنگ اسدی، شمشاد، مرآتی، امیرحسینی، حسینی‌نیا، آورزمانی، درچه‌ای، غیوری، اعتمادزاده، متقی، محمد محمدی‌گرگانی و ده‌ها نفر دیگر که الان نام‌شان را به خاطر نمی‌آورم هم‌بند بودم و پس از پیروزی انقلاب هم چهار دوره افتخار نمایندگی مردم در مجلس را بر عهده داشتم. در دوره دوم و سوم پس از مرحوم هاشمی بعنوان نفر دوم لیست از حوزه تهران راهی مجلس شدم و پس از رحلت امام وقتی شما در جایگاه رهبری قرار گرفتید و آقای هاشمی مجلس را برای ریاست جمهوری ترک کرد به ریاست مجلس رسیدم.
حضور شما در جایگاه رهبری همراه شد با حذف بخش مهمی از نیروهای انقلاب. این رویکرد در انتخابات دوم مجلس خبرگان رهبری به اوج خود رسید و در کنار حذف افراد شاخص، این رکن رکین قانون اساسی نیز از اساس بی‌خاصیت گردید که به باور من ریشه همه‌ی گرفتاریهای امروز کشور در همین نکته نهفته است. من به اصلاح نظام در چارچوب آرمانهای انقلاب از طریق صندوق رأی باور دارم منوط بر آنکه تمامی ارکان نظام با اراده و رأی مستقیم و یا غیر مستقیم مردم، بدون نظارت استصوابی و دخالت‌های قیم‌مآبانه اعمال شود و همه از صدر تا ذیل نظام خود را در مقابل مردم، اصحاب رسانه‌ها و نهادهای حقوقی کشور مسئول و پاسخگو بدانند. احدی هم حق نداشته باشد نهادهای قانونی را با اهرم قدرت بی‌خاصیت کند چراکه هیچکس فراتر از قانون نیست و ملاک باید برای همه قانون باشد.
یقین دارم روزهای پیش از انتخابات دوره دوم خبرگان رهبری در آذر ۱۳۶۹ را به خاطر دارید جائیکه افرادی درون خبرگان با هدایت مراکزی در قدرت، محل تشکیل جلسات خبرگان رهبری را از ساختمان مجلس شورای اسلامی به بیت شما آوردند و در آنجا آقایان هم شتاب‌زده آئین‌نامه این مجلس را به نحوی تغییر دادند که تأیید صلاحیت نامزدها از مراجع تقلید و استادان برجسته حوزه گرفته شد و در اختیار فقهای شورای نگهبان یعنی همان منصوبین حضرتعالی قرار گرفت. در حقیقت خبرگانی که وظیفه آن بر طبق قانون اساسی نصب، عزل و نظارت بر شخص رهبر و نهادهای زیر نظر اوست را به بیت شما آوردند و این رکن رکین قانون اساسی را در عمل به زیر مجموعه دفتر تبدیل کردند.آنها برخلاف نص صریح قانون اساسی هدف داشتند رهبری و مجموعه عظیم تحت نظر او را از هرگونه نظارت و پاسخگویی معاف کنند. برای عملیاتی کردن این امر در دوره دوم خبرگان به حذف چهره‌های مستقل و ارزشمند آن مجلس نظیر آیت‌الله دستغیب این عالم برجسته و آزاده روی آوردند. به برکت این تغییر و تحول، مجلس خبرگان رهبری از آن زمان به بعد در دور باطلی قرار گرفت و شورای نگهبان که پیش از بازنگری قانون اساسی حتی حق نظارت بر انتخابات خبرگان رهبری را هم نداشت، حیات و ممات این رکن مهم قانون اساسی که تضمین‌گر جمهوریت و مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی است را به دست گرفت و خروجی آن شد مجلسی فرمایشی که تنها وظیفه سالانه‌اش ثناگویی است.
البته در باب حذف افراد بارها شنیده‌ایم که می‌گویند میزان حال افراد است. جمله‌ای از امام که پس از انقلاب در مقام رأفت و گذشت و چشم‌پوشی از لغزش‌های گذشته افراد گفتند و دهه‌هاست که مبنایی برای حذف و برخورد با نیروهای اصیل انقلاب شده است. اگر همین تفسیر جریان حاکم را بپذیریم پس باید بگوییم این موضوع استنثاء بردار نیست و شامل حال همه افراد از جمله حضرتعالی که بیش از همه قدرت و مسئولیت دارید می‌گردد؛ زیرا میزان‌ حال افراد بر اساس اعمال و افعال آنان قضاوت می‌شود نه بر اساس میزان قدرت آنان.

 

رهبر جمهوری اسلامی
امیدوارم پرده دوم حذف نیروهای انقلاب را به خاطر داشته باشد. در سال ۱۳۷۱ تهاجم سازمان‌یافته‌ای علیه مجلس ساماندهی شد و در همین راستا جنابعالی در نماز جمعه آن‌ زمان نیروهای خدوم و صادق مجلس را فتنه‌گر خواندید و از مردم خواستید به فتنه‌گرها رأی ندهند. در آن انتخابات اشخاصی که نباید دخالت می‌کردند در امر انتخابات دخالت کردند و برای اولین‌بار نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان بدون هیچگونه لفظ یا عبارت قانونی و تنها به اتکای حمایت صریح شما اعمال و اجرا شد و تعداد ۴۱ نماینده مجلس در کنار خیل دیگر نامزدها به ساتور شورای نگهبان حذف شدند. دبیر وقت شورای نگهبان پس از این قلع وقم در مصاحبه‌ای رأی دادن به جریانی که شما آن را فتنه‌گر خوانده بودید را در زمره تیر زدن به خیمه اباعبدالله الحسین (ع) دانست. در آن زمان صدا و سیما و منصوبان شما آنچنان بر این جریان تاختند و عرصه را تنگ کردند که لیست مجمع و نیروهای خط امام یکپارچه حذف شدند. وقتی مجلسی تابع در خرداد ۱۳۷۱ تشکیل شد قانون انتخابات اصلاح و لفظ نظارت استصوابی به ماده ۳ قانون مربوطه اضافه گردید و مجلس این عصاره ملت به عصاره قدرت، آنهم با فهم فردی نظیر جناب جنتی که از آغاز تأسیس شورای نگهبان عضو آن شورا بوده و نزدیک به۲۵ سال در کسوت دبیری بی‌رحمانه با آبروی افراد بازی‌ کرده است، تبدیل شد. کند ذهنی، عجول بودن در تهمت زدن به افراد و دست بردن در انتخاب مردم ویژگی منحصر به فرد این عضو کهنسال شورای نگهبان است. فراموش نکردیم روزی را که به ساحت مرجع عالیقدری جسارت کرد و معظم‌له را عامل بیگانه دانست‌ و وقتی آثار اباطیل گفته‌هایش را به او یادآور شدند از خوف طرد مجبور به استغفار گردید. یا روز دیگر در خطبه‌های نمازجمعه نامه عوامانه آقای احمدی‌نژاد به رئیس جمهور وقت آمریکا را الهام‌الهی خواند و خواستار درج آن در کتب درسی شد.
رد صلاحیت فله‌ای و محدودکردن دامنه حق انتخاب کردن و انتخاب شدن مردم بخشی از سرنوشت تلخ مجلس شورای اسلامی است که از آن روز تاکنون در اختیار بخشی از شورای نگهبان و جریانی از سپاه قرار گرفته است. به‌راستی با این رویکرد حاکم به قوه قانونگذاری کشور آیا دیگر جایی برای نقد و بررسی و آزادی بیان و اندیشه باقی می‌ماند؟ آیا مجلس شورای اسلامی همان مجلسی است که امام آنرا در رأس امور می‌دانست؟ و آیا این نوع مجلس‌ها می‌تواند به وظایف خطیر در دفاع از حقوق ملت و در راستای تحقق اصول قانون اساسی نظیر ۷۱ و ۷۶ و ۷۷ عمل نماید و یا مطالبات به حق مردم را نمایندگی کند؟ آیا این است نوع مصونیتی که در اصل ۸۶ قانون اساسی به‌ مجلس داده شده که آزادانه حرف و نظر خود را اعلام نمایند؟ به نظر شما چه کسی مسئول نادیده گرفتن امنیت اجتماعی و سیاسی افراد در چند دهه گذشته بوده است؟ اینکه اندکی از افراد وابسته به نهاد اصلی قدرت گرداننده همه تصمیمات کشور اعم از داخلی و بین‌المللی باشند کجای انقلاب اسلامی جای دارد؟ این روش چه تفاوتی با حکومت‌های خودکامه که پاسخگویی در آن محلی از اعراب ندارد و همواره مورد سرزنش ما بوده است دارد؟

 

آیت‌الله خامنه‌ای
برخلاف نص صریح قانون اساسی و نظر صریح امام سپاه و بسیج در دوران رهبری شما وارد فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی شدند که نتیجه فاجعه‌آمیز آن این روزها برکسی پوشیده نیست. روزی یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در برابر این نقد به من گفت: “امام آنگونه می‌خواستند و آقای خامنه‌ای اینگونه می‌خواهند و ما چاره‌ای جز تبعیت نداریم.” این روزها فلسفه مخالفت پیر جماران با دخالت نیروهای مسلح در امور سیاسی بیش از پیش آشکار شده است. این موضع امام در راستای اصل ۱۵۰ قانون اساسی، قوانین جاری کشور و این مهم که رانت اسلحه و قدرت چیزی جز فساد به ارمغان نمی‌آورد اتخاذ شده بود. بیانات و وصیت‌نامه صریح امام‌ ورود سپاه و نیروهای مسلح را به عرصه سیاست از اساس منع نموده است. اما از سال ۷۵ به بعد شاهد حضور فعالانه سپاه و بسیج در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ بودیم. حضور در عرصه سیاست و اقتصاد سم مهلکی برای این نهاد بوده و هست و بارها اینجانب در مصاحبه‌ها، صحبت‌ها و نامه‌هایم بر آن تأکید کردم. چند ماه پیش از انتخابات ۸۸ به رئیس وقت ستاد مشترک سرلشگر پاسدار آقای فیروزآبادی که به خود اجازه داده بود در جایگاه فردی نظامی رهنمودهایی برای تشخیص رئیس‌جمهور مناسب ارائه کند، تذکر صریحی دادم. البته آنها در خرداد ۸۸ کار خود را کردند و نتیجه آنرا هم دیدند و من هم هزینه‌های مخالفت‌ علنی‌ام با اسکله‌های غیر قانونی و دخالتهای سپاه و بسیج در سیاست و اقتصاد را پرداختم. با این حال باید تأکید کنم که این رویکرد نه تنها ماهیت وجودی این نهاد بزرگ انقلاب را نزد مردم به شدت خدشه‌دار کرده بلکه آنان را گرفتار زد وبند و فساد‌های بزرگ کرده است.
در عرصه سیاست، رفتار سیاسی تعدادی از فرماندهان سپاه و سازماندهی و مهندسی انتخابات، با به‌کارگیری نیروهای بسیج، همه و همه، نتیجه‌ای جز بی‌ثباتی سیاسی و ایجاد فضای استبدادی و حذف حاکمیت مردم و در نهایت نفی جمهوریت نظام در برنداشته است و در حوزه اقتصاد انحصارطلبی آنان ناشی از حذف مناقصه‌های عمومی، واگذاری‌های غیر قانونی صنایع بزرگ و کلیدی کشور فساد‌های تاریخی آفریده است که از ذکر جزییات تأسف انگیز آن می‌گذرم. در حوزه امنیت داخلی هم سپاه بدون هیچ‌گونه نظارت و پاسخگویی کارهای موازی وزارت اطلاعات انجام می‌دهد و متعرض حقوق بنیادین مردم می‌گردد. خروجی اصرار بر دخالت سپاه در امور سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی چه بوده است؟ آیا این نوع نگاه به سیاست و اقتصاد، در قانون اساسی، قاموس جمهوری اسلامی و اندیشه بنیانگذار حکیم آن جایی داشته است؟ آیا این روش کشور را به سراشیبی سقوط و انحطاط و بحران‌های داخلی و بین‌المللی رهنمون نکرده است؟ آیا زمان بررسی نتایج آن فرا نرسیده است و آیا حضرتعالی نباید در قبال خروجی تأسف‌انگیز آن که بارها نسبت به آن هشدار داده بودیم پاسخگو باشید؟

 

آیت‌الله خامنه ای
پس از تقلب و دخالت سپاه و بسیج در مرحله اول انتخابات سال۸۴ به نفع یکی از نامزدها از شما تقاضا کردم آن بخش از سپاه و بسیج را که در کارهای سیاسی وارد شده‌اند از‌ این اقدام خطرناک بر حذر دارید. اگر آن روز توجه‌ای به این موضوع مهم می‌کردید وضعیت کشور امروز اینچنین شکننده نبود. در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ سپاه و بسیج به محوریت فرزند شما آقا سید مجتبی به نفع یکی از نامزدها ورود کردند و در نتیجه تخلف و تقلب آنان در سه استان اصفهان، تهران و قم فرد مورد نظر با حرکت کودتاگونه شورای نگهبان، با آنکه اینجانب در ۱۱ استان کشور اول بودم به مرحله دوم فرستاده شد. البته این امر در سایه انحصارطلبی و بی‌تجربگی افراد پرنفوذی درون جریان اصلاحات و همچنین ضعف وزارت کشور در صیانت از آرای مردم تحقق پیدا کرد. در نامه مورخ ۲۹ خرداد ۱۳۸۴ به شما یادآور شدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفته‌اند که “آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت می‌کند” و شما فرموده‌اید‌ “ایشان آقاست نه آقازاده”. اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی خواستم جلوی دخالت این آقازاده را بگیرید که نگرفتید و ۸۸ دیدید جریان کودتای انتخاباتی چه بلایی بر سر نظام و انقلاب آورد. اگر در آن روزها به امام حسن مجتبی (ع) امام دوم شیعیان و فرزند امیر‌المومنین علی(ع) اشکال کرده بودم رأی بیش از۵ میلیون اینجانب در انتخابات۸۴ در خرداد ۸۸ که هم حامیان بیشتری از گروهها و جمعیت‌ها به‌خصوص دانشجویان، روشنفکران، زنان، محرومین و افراد مورد تبعیض اعم از دگراندیشان،‌ اقلیت‌های حقوقی و مذهبی، دراویش و اهل حق داشتم و هم حضور مردم در انتخابات نزدیک به بیست درصد افزایش پیدا کرده بود به آمار مضحک ۳۰۰ هزار رأی تنزل پیدا نمی‌کرد. برای نمونه بد نیست یادآور شوم که در سال ۸۴ تنها در استان خودم لرستان از مجموع ۸۰۰ هزار رأی واریز شده به صندوق ها بیش از ۴۴۰ هزار رأی داشتم و در سال ۸۸ در همین استان از مجموع ۹۵۵ هزار رأی واریز شده به صندوق‌ها سهمیه مرا ۴۴ هزار رأی در نظر گرفتند.

 

آیت‌الله خامنه‌ای
در سال۸۴ وقتی آقای احمدی‌نژاد به تعبیر برخی افراد در زمره رجال سیاسی قرار نمی‌گرفت ایشان با نظر مثبت شما تأیید صلاحیت شد. هنگامیکه وی با رانت سپاه و بسیج در جایگاه ریاست جمهوری قرار گرفت همه‌ی ارکان قدرت برای حفظ وی بسیج شدند و در سال ۸۸ وقتی مردم با حضور پرشمار خود به سیاست‌های مناقشه برانگیز او که کشور را در آستانه تحریم و انزوا قرار داده بود نه گفتند، پیش از شمارش آرا پیروزی ایشان با درصدی معین اعلام شد و فردای انتخابات هم وقتی مردم در شوک تقلب و مهندسی انتخابات بودند پیام تبریک حضرتعالی صادر گردید. برای ماندن او در قدرت همه‌ی اعتبار نظام را هزینه کردید و در نمازجمعه۲۹ خرداد به جای شنیدن صدای اعتراض مسالمت‌آمیز مردم و احترام به خواست آنان با زبان تهدید سخن گفتید و از مهندسی ناشیانه انتخابات دفاع کردید. در آن روز نظر و دیدگاه خود را به آقای احمدی‌نژاد نزدیک‌تر از همه حتی آقای هاشمی دانستید و بر ما به تندی تاختید که در مناظره‌ها او را درغگو و خرافاتی نامیدیم. در روزهای آخر کار این دولت در حالی‌که شیوه اداره کشور به قبل از مشروطه بازگشته بود و فساد‌های بی نظیری رقم خورده بود، بار دیگر حمایت مطلق خودتان را از کارنامه هشت ساله آنان تکرار کردید و حتی مدعی شدید از مشروطه تاکنون چنین دولتی نداشته‌ایم. با اینهمه در سال ۹۶ وقتی او بار دیگر قصد حضور در انتخابات را داشت و پس ازهشت سال حضور در ریاست جمهوری و حمایت‌های کم نظیر شما دیگر نمی‌توانستند در باب رجل سیاسی بودن او بحثی کنند وی را ابتدا از ورود به انتخابات منع کردید و وقتی تمکین نکرد او را رد صلاحیت کردید. این روزها هم طرفداران شما با الفاظی تند بر او می‌تازند.
آیا به‌راستی جایگاه رهبری این است که روزی کسی را با چنین اهرمی به قدرت برساند و روز دیگر همان فرد را از اعمال یک حق ساده محروم کند؟ آیا کارکرد ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی این است که روزی برای شکاف میان اصلاح‌طلبان دو نامزد این جریان را با حکم حکومتی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری برگرداند(۱۳۸۴) و چند سال بعد همان دو فرد تأیید شده برای احراز پست ریاست جمهوری را از نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی (۱۳۹۴) محروم کند؟ دقت کرده‌اید که این دست رفتارها چگونه واکنش مردم را در انتخابات‌ها برانگیخته است؟ به‌طوری که حاضرند در انتخابات‌هایی که شورای نگهبان نامزد‌های اصلی را فله‌ای رد می‌کند و حق انتخا‌ب‌ مردم به شدت محدود است و امکان رقابت جدی وجود ندارد، ساعت‌ها در صف رأی بمانند تا چهره‌های نزدیک به شما را حذف کنند. چرا به جای درک پیام مردم و احترام به خواست آنان که صاحبان اصلی کشورند در مقابل آنان قرار می‌گیرید؟

 

رهبر جمهوری اسلامی
در خرداد ۸۸ بخش زیادی از مردم نسبت به نتایج اعلام شده آراء و مهندسی ناشیانه انتخابات معترض بودند و اعتراض‌شان را مسالمت‌آمیز اعلام کردند. در آن ایام جنابعالی امکان تقلب و تغیر آراء را به طور کلی مردود اعلام کردید. آیا بهتر نبود به جای توسل به خشونت و ایستادن در مقابل موج میلیونی مردم و گفتن این نکته که امکان تخلف و تقلب در نظام وجود ندارد به خواست آنان توجه می‌کردید؟ شما که از جزئیات پرونده‌ای که وزارتخانه‌های کشور و اطلاعات در سال ۱۳۸۴ پیرامون دخالت‌های نظامیان و شبه نظامیان در امر انتخابات ریاست جمهوری تهیه کرده بودند مطلع بودید. متأسفانه آقای خاتمی آن گزارش را بنا به ملاحظاتی انتشار عمومی نداد و همین امر مورد اعتراض کتبی اینجانب قرار گرفت. با این وجود در سال جاری وقتی آقای روحانی با ۲۴ میلیون رأی (۶ میلیون رأی بیشتر از سال ۱۳۹۲) انتخاب شدند، در ۱۶ خرداد ۹۶ فرمودید: “تخلف در انتخابات مناسب نظام جمهوری اسلامی نیست و مسئولان باید این موارد را با جدیت دنبال کنند و متخلفین را مشخص کنند تا در انتخاباتی که ملت ایران در آینده در پیش دارد، چنین تخلفاتی برافتد، زیرا اگر چشم بر تخلف ببندیم و از آن صرف‌نظر و اغماض کنیم، تخلفات تکرار می‌شود.”
این تناقض آشکار را چگونه پاسخ می‌دهید؟ آنگاه که مردم با حضور کم نظیرشان دست رد به کاندیدای مورد حمایت حاکمیت می‌زنند و نسبت به مهندسی آرای‌شان به طور مدنی اعتراض می‌کنند، در مقابل آنان که بزرگترین سرمایه انقلاب و کشورند قرار می‌گیرید و با تحکم با آنان سخن می‌گویید و امکان تقلب را از اساس منتفی می‌دانید. اما وقتی نامزد مورد نظرتان با نظارت و دخالت کامل حامیانش در شورای نگهبان با اختلافی فاحش شکست می‌خورد از برخورد جدی مسئولان با تخلف سخن می‌گویید. شما به خوبی می‌دانید که رؤسای جمهور معمولاً در دور دوم با ریزش رأی مواجهه می‌گردند. این ریزش البته طبیعی است اِلا در زمان‌هایی که بخش خاموش جامعه آنهم به دلایل متعدد از جمله نگرانی از سرنوشت کشور با رویکرد سلبی در انتخابات شرکت می‌کنند مانند آنچه در دور دوم آقای خاتمی در سال ۱۳۸۰ اتفاق افتاد و یا آنچه در سال ۱۳۹۶ رقم خورد. اینهم روشن است که اصولگرایان سهمی از آرای خاموش ندارند. آیا انتظار داشتید مردم در خرداد ۸۸ افزایش نزدیک به ۷ میلیون رأی آقای احمدی‌نژاد را طبیعی بدانند. آیا انتظار داشتید مردم به صحنه آمدن ۲۵ درصد از آرای خاموش را از سر ذوق حضور آقای احمدی‌نژاد و یا در جهت اعلام حمایت از برنامه‌های جنجالی و ویران‌کننده او بدانند؟
جایگاه رهبری این نیست که روزی مرحوم هاشمی رفسنجانی را از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری محروم کند و روز دیگر نوه امام سیدحسن خمینی که در قم درس خارج می‌گوید و چند مرجع تقلید اجتهادش را گواهی کرده‌اند و یا چهره فاضلی نظیر آقا جواد حجتی‌کرمانی عضو سابق مجلس خبرگان رهبری با آن سابقه انقلابی و زجر‌های دوران مبارزه که تنها در یک فقره ۱۰ سال محکومیت کشید را از شرکت در انتخابات خبرگان رهبری حذف کند. به‌راستی برخی چه رویاهایی برای خبرگان در سر دارند که برای تحقق آن رویاها همه باید در این مسیر ذبح شوند؟
وقتی از نوه امام گفتم یاد یادگار امام مرحوم حجت السلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی افتادم که بیت امام را در سلامت با چند نفر اداره کرد و جز نیکی در حق افراد کاری نکرد اما با بی‌مهری‌ مواجه شد که شرح حالش را در فرصتی دیگر خواهم گفت.

آیت‌الله خامنه‌ای
می‌دانید که به موازات دخالتهای مادی و معنوی حکومت در حورزه‌ها استقلال حوزه‌ها علمیه مخدوش گردیده و جایگاه آنان نزد مردم به شدت آسیب دیده است. برای حفظ دین و آبروی روحانیت شیعه از شما مصرانه می‌خواهم به دخالت نهادهای امنیتی و حکومتی در حوزه‌ها پایان دهید. اجازه دهید مراجع عظام تقلید و روحانیون کشور آزادی عمل داشته باشند و همچون گذشته ملجاء و پناهگاه مردم باشند. متأسفانه سالهاست که نهادهای امنیتی و نظامی با تربیت و فعال کردن تعداد معدودی از طلاب عرصه را بر مراجع تقلید و دلسوزان حوزه تنگ کرده‌اند. حوزه‌ها بر خلاف نظر امام به پول حاکمیت آلوده شده‌اند و در کنار آنان مراکزی با نام‌های مقدس از بودجه عمومی کشور رقم‌های نجومی دریافت می‌کنند. خاطرتان هست که در دوران امام بودجه‌ای از خزانه عمومی به حوزه‌ها داده نمی‌شد و حوزه‌ها از محل وجوهات شرعی مردم و با نظر مراجع عظام تقلید اداره می‌شدند.
می‌دانید که بنیادهای انقلابی که هدف از تأسیس آنها در بدو انقلاب رسیدگی به محرومین و فقر زدایی از کشور بوده در عمل به کارتل‌های اقتصادی و حیات خلوت برخی افراد تبدیل شده‌اند که هیچگونه نظارتی هم بر آنان اعمال نمی‌گردد. برخی دلسوزان می‌گویند بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در دست چند نهاد‌ حاکمیتی است که نظارتی هم بر آنها اعمال نمی‌شود. در چنین شرایطی طبیعی است که توده‌ها و طبقات فرودست جامعه که پایگاه اصلی انقلاب اسلامی بوده‌اند به بشکه باروتی تبدیل شوند. اعتراض‌های اخیر مردم در شهرهای مختلف کشور علیه ظلم و فساد و تبعیض زنگ خطری است که هرچه زودتر باید آن را دریابید و دغدغه‌های معیشتی مردم را مورد توجه قرار دهید. امام از همان ابتدا دغدغه مردم و معیشت آنان را داشت فلذا به مسئولین در همان سال‌های اول انقلاب یادآور شدند: ” به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه‌نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آن‌ها را بکنید و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از “ایام الله”، خدای نخواسته باز پیدا بشود و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه این است که فاتحه همه ما را می‌خوانند.”
امام مردم را حاکم بر سرنوشت خود می‌دانست و تا روز آخر حیاتش به اذعان دوست و دشمن از حمایت اکثریت مردم زمان خود برخوردار بود. دخالتهای محدودش در امور حکومت برای بازکردن گره‌های کور دوران جنگ بود که شما سوابق آن را به خوبی می‌دانید. او جنگ و کشور را با حمایت همین مردم اداره کرد. اتکا او به مردم بود؛ مردمی که حاضر بودند به فرمانش لبیک بگویند و راهی جبهه‌های جنگ شوند. ۵۳ درصد شهدای جنگ تحمیلی‌ از میان داوطلبان از اقشار مختلف جامعه شامل معلمان، دانشجویان، دانش‌آموزان، کارگران، طلاب، کشاورزان، … و۴۷ درصد دیگر از میان نظامیان (نیروهای ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی و کمیته‌ها) بودند. مردم همان مردم هستند، ما هستیم که قدرت تغییرمان داده است و فراموش کرده‌ایم از کجا به کجا رسیده‌ایم.
فقر و بیکاری در کشور بیداد می‌کند و به گفته مقامات مربوطه بیش از۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی می‌کنند. تغییر این وضعیت در تعامل صحیح و دوری از تنش با همسایگان و جامعه بین‌المللی است. این نوع زیستن زیبنده مردم بزرگ و صبور ایران نیست و هرچه سریعتر دولت و حاکمیت باید با توجه به دغدغه‌های مردم گشایشی در وضعیت اقتصادی آنان ایجاد کنند. نظام این روزها چنان در سراشیبی قرار گرفته که از تجمع چند هزار نفری مردم به ستوه آمده از ظلم و فساد احساس خطر می‌کند. دلائل حضور اعتراضی مردم در شهرهای مختلف از جمله شهرهایی که بیشترین شهید را در دفاع مقدس تقدیم کرده‌اند مورد توجه قرار دهید. به جای تکرار اتهام ارتباط با دشمن و برخوردهای قهرآمیز و سخت‌گیرانه سخن آنان را با جان و دل گوش دهید و ببینید چه بستری در این کشور فراهم شده که دشمنان کشور و انقلاب چشم طمع به آن دارند و منتظر فرصتی برای تعرض به تمامیت ارضی سرزمین‌مان هستند. بیش از آنکه این زخم عمیق گردد و فجایع بیشتری در زندان‌ها رقم خورد از شما مصرانه می‌خواهم دستور آزادی زندانیان بحران اخیر را صادر کنید.

رهبر جمهوری اسلامی
سه دهه است که شما در رأس نظام قرار دارید و هنوز هم از جایگاه یک اپوزسیون سخن می‌گویید. در این سه دهه بخش مهمی از نیروهای اصیل انقلاب را کنار گذاشتید تا سیاست‌های مورد نظرتان را اجرا کنید و امروز با نتایج همان سیاست‌ها مواجه هستید. پاسخگویی وظیفه همه مقامات نظام است وجنابعالی که کارکرد نهادها و سازمان‌هایی مانند سپاه، بسیج، شورای نگهبان، نهادهای انقلابی، ائمه جمعه، صداو سیما و .. را مطابق نگرش و سیاست‌های مورد نظرتان تغییر داده‌اید باید بیش از دیگران به این مهم توجه کنید. آیا این نوع دخالتها در امور جاری کشور با چارچوب تئوری ولایت فقیه مورد نظر امام و یا با آنچه مد نظر تدوین کنندگان قانون اساسی بوده است، همخوانی دارد؟ تفسیری که رسانه‌های رسمی حکومت این سالها از ولایت‌فقیه ارائه می‌کنند معنایی جز تعطیل کردن عقل جمعی و ایجاد یک نظام خودکامه فردی ندارد. این رویکرد عوارض سنگینی از خود به جای گذاشته است. به‌راستی چگونه می‌خواهید این اشتر سرکش قدرت را بدون پالایش و اصلاح ساختاری نظام به دست دیگری بسپارید؟ برای یک لحظه هم شده تصور کنید این تفسیر فراقانونی از اختیارات بی حساب و کتاب ولی‌فقیه پس از شما در ید فرد دیگری قرار گیرد و آن فرد بخواهد آراء و نظرات خود را بر یک ملت آنهم بدون نظارت و پاسخگویی تحمیل کند. چه تصویری فاجعه‌باری از آن روز برای‌تان متصور است؟

مصرانه از شما می‌خواهم زمینه اصلاحی را فراهم کنید که تمامی ارکان کشور در مقابل مردم و نهادهای قانونی به طور عملی پاسخگو باشند و در عمل قانون حاکم باشد نه حاکمیت فرد یا گروهی خاص. میان آنچه در دوران مبارزه می‌خواستیم و به مردم وعده می‌دادیم با آنچه در عمل اتفاق افتاده اختلافی است از زمین تا آسمان. از این بابت همه ما در مقابل مردم مسئول هستیم و من خود را در مقابل شهدای سرافراز کشور، مردم بزرگ و صبور ایران و امام مسئول می‌دانم و متعهدم آنچه خیر و صلاح کشور است را با زبانی صریح بگویم، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید. از جنابعالی هم می‌خواهم با مطالعه دقیق وضعیت سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی کشور و نیز بازخوانی‌سیاست‌های چند دهه گذشته‌ تا دیر نشده زمینه اصلاح ساختاری نظام را فراهم آورید به نحوی که مردم همانانی که با خروش میلیونی‌شان در ۲۲ بهمن ما را از کنج زندان‌ها به قدرت رساندند در عمل حاکم بر سرنوشت خویش گردند.
در پایان لازم می‌دانم توجه شما را به این نکته جلب کنم. همانطور که در جریان هستید از فردای انتخابات ۸۸ تا به امروز رسانه به ظاهر ملی و جراید حکومتی نظیر کیهان به‌طور مستمر اینجانب و مهندس موسوی و مردم معترض را مورد اهانت قرار داده‌اند. در این مسیر هم هر تهمت و دروغی را مباح دانستند تا به زعم خویش افکار عمومی را نسبت به ما و معترضین مخدوش کنند. اخیراً هم برنامه‌ای سفارشی با عنوان “خارج از دید” در ده قسمت ساخته‌اند که قرائتی سرشار از دروغ‌ از حوادث۸۸ ارائه کرده است. این روش رذیلانه و ناجوانمردانه بدون به رسمیت شناختن حق پاسخ تا چه زمانی بناست ادامه پیدا کند؟ آیا پس از ۸ سال توهین، افترا و هتاکی یکطرفه نمی‌خواهید برای یکبار هم شده میان طرفین این مناقشه یک مناظره آزاد و زنده را در رسانه ملی که متعلق به کشور است نه اشخاص فراهم آورید؟ اینجانب بدینوسیله آمادگی شرکت خود را به همراه مشاورانم در هر مناظره‌ای مرتبط با انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن اعلام می‌نمایم.

والسلام
مهدی کروبی
جماران
۹ بهمن ۱۳۹۶

ادامه اعتراض به حجاب اجباری در تهران

$
0
0

زیتون– امروز نیز چند زن در تهران روسری خود را بر سر چوب زدند و به حجاب اجباری اعتراض کردند.

امروز اما مردان جوان نیز در در کنار زنان به قانون «حجاب اجباری» اعتراض کردند.

صبح روز گذشته دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

براساس تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دوماه یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.

پیشتر نیز زنی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در این خیابان کشف حجاب کرده بود. ویدا موحد٬ دختر خیابان انقلاب، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

روز گذشته پس از نرگس حسینی٬ شش زن دیگر در تهران و دو مرد در اصفهان و شیراز به شکل مشابه به حجاب اجباری اعتراض کرده بودند. از سرنوشت این افراد خبری در دسترس نیست.

امروز نیز چهار زن و یک مرد در تهران با نصب روسری بر سر چوب به حجاب اجباری اعتراض کردند.

گزارش بازدید نمایندگان از زندان اوین

$
0
0

زیتون– الله یار ملکشاهی٬ رییس کمسیون حقوقی و قضایی مجلس٬ آنچه در بازدید امروز نمایندگان از زندان اوین گذشت را تشریح کرد.

ملکشاهی به ایسنا گفت که ۱۱ نفر از نمایندگان امروز از زندان اوین بازدید کردند، این بازدید از بند نگهداری متهمین و بند ۲۰۹ بند امنیتی انجام  شد. همچنین ضمن بازدید از وضعیت چهار نفر از افراد باقی مانده که در اغتشاشات اخیر دستگیر شده بودند، همکاران با آنها صحبت کردند.

رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس افزود: «در خصوص آن فردی که در اغتشاشات دستگیر شده بود و صحبت آن بود که خودکشی کرده هم فیلم مربوط به آن دیده شد و هم از محلی که جسد وی  پیدا شده و احیانا در آن جا خودکشی کرده بازدید شد.»

فاطمه سعیدی٬ تنها زن نماینده بازدید کننده از اوین نیز توضیح داد که این بازدید بیش از ۲ ساعت به‌طول انجامید و در نهایت قرار شد جمع‌بندی نهایی در قالب گزارشی تا فردا در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد.

به گفته او  هم‌اکنون تنها ۴ نفر از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر در اوین همچنان زندانی هستند که در جریان این بازدید با هر ۴ نفر دیدار و با آن‌ها گفت‌وگو کرده‌اند.

او در ادامه به «استناد گفته مسئولان زندان اوین» افزود که هیچ زنی در میان بازداشت‌شدگان فعلی وجود ندارد و در نتیجه از بند نسوان بازدید به عمل نیامده. 

هیئت بازدید کننده از زندان اوین تنها از از بندهای ۲۰۹ و بخش‌هایی دیگر از زندان مردان بازدید کرده‌اند.

 

عبدالکریم حسین زاده، محمد کاظمی، حسن نوروزی، محمدجواد فتحی، محمد دهقان، محمدعلی وکیلی، الله‌یار ملکشاهی، فاطمه سعیدی، ولی الله نانواکناری و محمد برومندی نمایندگانی بودند که از اوین بازدید کردند.

علی مطهری٬ نایب رییس مجلس٬ اول بهمن ماه خبر از «موافقت دادستان تهران» برای بازدید نمایندگان از «زندان اوین» داده بود.

نایب رییس مجلس همچنین خواستار تحقیق درباره مرگ افرادی شده بود که «گفته می‌شود در حوادث اخیر در زندان‌های کشور خودکشی کرده‌اند.»

این بازدید که قرار بود روز یکشنبه انجام شود٬ به دلیل بارش برف در تهران به تعویق افتاده بود.

نامه‌هایی از «عسرت» و «حصر»

$
0
0

زیتون- احسان مهرابی: در میان مقامات و چهره‌های سیاسی درون حکومت جمهوری اسلامی، می‌توان او را نویسنده بیش‌ترین نامه‌های سرگشاده اعتراضی خواند. اکثر این نامه‌ها البته در دوران خروج از قدرت و یا به تعبیر خودش«دوران عسرت» نوشته شده است.

در این میان نامه‌های انتقادی به رهبر جمهوری اسلامی به جز نامه جدید و هم‌چنین نامه مشهور او در سال ۸۴ کمتر در زمان ارسال خود علنی شده‌اند.

بر اساس نامه‌های منتشر شده در کتاب«نامه‌ها» نامه‌نگاری اعتراضی مهدی کروبی با آیت‌الله خامنه‌ای از سال ۷۱ آغاز شده و او پیش از حصر ۱۴ نامه و پس از حصر یک نامه به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است.

اولین نامه کروبی مربوط به زمانی است که رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش با اعمال نظارت استصوابی تعداد زیادی از نامزدهای جریان مشهور به چپ اسلامی را از انتخابات حذف کردند.

هر چند نامه‌های کروبی پس از سال ۸۸ بازتاب بیش‌تری یافته اما او  پیش از آن نیز ده‌ها نامه سرگشاده اعتراضی به مقامات مختلف کشور از جمله روسای قوا و احمد جنتی دبیر شورای نگهبان نوشته است.

رئیس مجلس سوم و دبیرکل مجمع روحانیون مبارز در ۵ فروردین ۷۱ درنامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای از رد صلاحیت نامزدهای انتخابات با دلایل «واهی،غیرمستدل و غیر مستند» انتقاد کرد.

او تهدید کرد که «در صورت ادامه این وضع، ما به هیچ‌وجه شرکت خودمان را در چنین انتخاباتی مصلحت نمی‌دانیم و ترجیح می‌دهیم با کنار رفتن خود، دست جریانی که تصمیم گرفته است به هر قیمتی ولو با برگزاری انتخاباتی سر و واقعا غیر آزاد افراد مورد نظر خود را به مجلس بفرستد، باز بگذاریم و دست کم شریک در پدیده در شرف تکوین که خلاف مصلحت اسلام، انقلاب، نظام و رهبری و مردم است، نباشیم».

کروبی حدود ۱۵ سال بعد در نامه نگاری‌های خود با احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، نظارت استصوابی را «آغاز مصیبت» خواند و یادآوری کرد که شورای نگهبان از سال ۷۰ و پیش از تصویب مجلس نظارت استصوابی را در انتخابات مجلس چهارم انجام داده و قانون مربوط به نظارت استصوابی «توسط مجلسی که در آن شرایط به وجود آمده بود تصویب شده است».

نامه هایی درباره دو انتخابات
کروبی در دوره نامزدی در دو انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و ۸۸ نیز چندین نامه برای رهبر جمهوری اسلامی نوشت.

او سه ماه پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه ای ضمن اشاره به سخنان فرماندهان سپاه پاسداران و اعضای شورای نگهبان از اتفاقات احتمالی ابراز نگرانی کرد و نوشت که این سخنان این احتمال را تقویت می‌کند که «تنها افراد خاصی حق حضور در انتخابات را دارند».

کروبی اما پس از انتخابات این سال نامه مشهور خود را نوشت و برای اولین بار به صورت علنی از دخالت مجتبی خامنه‌ای در انتخابات و امور کشور گفت و تلویحا اعلام کرد که شخص آیت‌الله خامنه‌ای نیز به این دخالت راضی بوده است.

در همان نامه بود که او جمله مشهورش را درباره تغییر نتیجه اولیه شمارش آرا و افزایش رای‌های محمود احمدی‌نژاد به کار برد: « پس از حدود دو ساعت که از خواب بیدار شدم، مانند بیداری از خواب اصحاب کهف، دریافتم که همه چیز تغییر کرده است».

نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ روز ۱۴ خرداد و یک هفته پیش از انتخابات نیز در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی از اقدامات وزارت کشور و شورای نگهبان از جمله «آمارهای متفاوت» درباره تعداد واجدین شرایط، «تغییرات گسترده در ساختار و ترکیب اعضای ستاد انتخابات»،«استفاده از امکانات عمومی درحمایت از نامزد خاص»ابراز نگرانی کرد.

کروبی درسال پایانی دولت خاتمی نیز در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی به احضار و دستگیری تعدادی از هنرمندان به دلیل «عدم پوشش مناسب» تعدادی از مهمانان جشن خانه سینما و هم‌چنین «تشدید برخوردهای خیابانی» با موضوع «بی‌حجابی» انتقاد کرد.

او هم‌چنین خواستار حضور نمایندگان نامزدها درشعب رای‌گیری، ممنوعیت استفاده از امکانات دولتی به نفع نامزدها و تامین امنیت نشست‌های انتخاباتی شد.

رئیس مجلس ششم پیش از آن نیز درباره رد صلاحیت نمایندگان این مجلس و تعداد زیادی از نامزدها برای انتخابات مجلس هفتم به همراه محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت،نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای نوشته بود که در زمان خود منتشر شد.

کروبی با وجود اختلاف‌های جدی با اعضای حزب جبهه مشارکت در مجلس ششم، پس از سخنان رهبر جمهوری اسلامی علیه این مجلس، در تیر ماه ۸۳ و ۱۸ مهر این سال در دو نامه جداگانه ضمن دفاع از عمل‌کرد این مجلس از زیر سئوال بردن مصوبات آن از سوی نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد کرد.

نامه‌هایی برای آزادی زندانیان سیاسی

نامه‌های کروبی به رهبر جمهوری اسلامی محدود به موضوعات سیاسی و انتخابات نبوده است. دبیرکل مجمع روحانیون مبارز ۲ اسفند ۷۶ در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد که شهرداران دستگیر شده تهران در جلسه این گروه شرح اتفاقات رخ داده در زمان بازداشت را شرح داده‌اند و برخی از اعضای مجمع «به شدت گریستند».

او در این نامه از رهبر جمهوری اسلامی خواسته بود که هیئتی را برای رسیدگی به این موضوع مامور کند.

 

بازداشت و شکنجه شهرداران تهران زیر نظر محمدرضا نقدی، فرمانده وقت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، انجام شده بود که پس از پیگیری‌های مجلس و دولت، نقدی در یک دادگاه غیر علنی به هشت ماه زندان محکوم شد.

این حکم البته اجرا نشد و چند سال بعد محمدرضا نقدی با حکم رهبر جمهوری اسلامی به فرماندهی بسیج منصوب شد.

کروبی در سال پایانی دولت خاتمی نیز در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی به احضار و دستگیری تعدادی از هنرمندان به دلیل «عدم پوشش مناسب» تعدادی از مهمانان جشن خانه سینما و همچنین «تشدید برخوردهای خیابانی» با موضوع«بی‌حجابی» انتقاد کرد.

درخواست برای آزادی اکبر گنجی در ۱۴ تیر ۸۴ و درخواست برای آزادی عبدالله نوری در سال ۸۱ از جمله دیگر نامه‌های مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی بوده است.

هر چند نامه‌های کروبی پس از سال ۸۸ درباره تجاوز به زندانیان و اتفاقات انتخابات بازتاب بیشتری یافته اما او  پیش از آن نیز ده ها نامه سرگشاده اعتراضی به مقامات مختلف کشور نوشته است، از جمله نامه‌هایی به علی مشکینی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت، روسای قوه قضائیه، روسای مجلس، حسین شریعتمداری، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کیهان و تعدادی از وزرا نوشته است.

#دختران_خیابان_انقلاب را دریابیم

$
0
0

در دی ماه سال جاری، ویدا موحد، زن جوانی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در تقاطع خیابان وصال و خیابان انقلاب، به نشانۀ اعتراض به «حجاب اجباری»، روسری سفیدرنگی را بر سر چوب کرد و آن‌را پیش چشم عابران تکان داد و به گردش در آورد. در بهمن ماه، چند دختر و پسر جوان دیگر، از پی ویدا موحد روان گشتند و با برداشتن روسری خود، به حجاب اجباری اعتراض کردند. طنز روزگار است که تمام این معترضان، پس از انقلاب بهمن ۵۷ متولد شده و در زمرۀ فرزندان نسل انقلاب به حساب می‌آیند.

پس از تحولات و تلاطم‌های سالیان اول انقلاب و راه‌پیمایی زنان در اعتراض به حجاب اجباری، نهایتا در سال ۶۲ شمسی، حجاب اجباری قانونی گشت و در قانون مجازات اسلامی گنجانده شد. از آن زمان تا روزگار کنونی، شهروندان ایرانی، خصوصا نسل جوان با مقولاتی چون «گشت ارشاد»، «مبارزه با بدحجابی» و «امر به معروف و نهی از منکر» مواجه شده و دست و پنجه نرم کرده‌اند.

تجربۀ زیستۀ جهل سالۀ اخیر بر ناکارآمدی اجرای اجباری احکام شریعت گواهی می‌دهد. امروزه، افزون بر هم وطنان غیر دیندار، بخش قابل توجهی از زنان و مردان دیندار نیز معتقدند اصرار بر تحقق احکام فقهی توسط حکومت، راهی به جایی نمی برد، کما اینکه تا کنون نبرده است و فی‌المثل «بدحجابی» و «بی حجابی»، نه تنها ریشه‌کن نگشته، که بیش‌تر شده است.

از ابتدای انقلاب تا روزگار کنونی، نواندیشان دینی، بر خلاف روحانیون حکومتی، به نقد حجاب اجباری همت گمارده‌اند. مرحوم محمود طالقانی، با ژرف‌بینی و شجاعتی مثال‌زدنی، صراحتا مخالفت خود با قانونی و اجباری شدنِ حجاب را ابراز کرد. در ادامه، اواخر دهۀ هفتاد شمسی، حسن یوسفی اشکوری در کنفرانس برلین، با اشاره به شعار «روسری یا توسری» و نقد آن، زبان به نقد حجاب اجباری گشود و البته تاوان آن‌را هم پرداخت و رنج «ارتداد» و سال‌ها زندان را بر خود هموار نمود.

در دهۀ هشتاد و نیمۀ اول دهۀ نود شمسی، فارغ از مقولۀ «حجاب اجباری»، نواندیشان دینی در آثار خویش، قصۀ «حجاب شرعی» را از مناظر مختلف به بحث گذاشتند. مرحوم احمد قابل، از شاگردان مبرّز آیت‌الله منتظری، از منظر فقهی بدان پرداخت و فتوایی در این باب صادر کرد. مطابق با فتوای ایشان، نپوشاندن موی سر و گردن زنان و دختران در روزگار کنونی مجاز است و حرمت شرعی ندارد. قابل بر سویۀ هویتی حجاب شرعی تاکید کرد و تمایز میان «زنان حرّه» از «زنان غیر حرّه» را قوام بخش اجرای این حکم دانست، امری که قویا تخته‌بندِ زمان و مکان بوده است. برخی از روشنفکران و نواندیشان مسلمان عرب ِ معاصر نظیر محمد عابد الجابری و نصر حامد ابوزید نیز بر سویۀ هویتی حکم حجاب در عصر پیامبر تاکید کرده‌اند. امیر ترکاشوند، با انتشارِ اثر «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، به نحوۀ پوشش زنان در دوران پیامبر از منظر تاریخی پرداخت. به نزد ایشان، پوشش زنان در دوران پیامبر و صدر اسلام، از جنس دستار بوده (نه مقنعه و چادر)، دستاری شبیه به عماّمه که ساتر و پوشانندۀ تمام موی سر و گردن نیست. بر این مبنا، ایشان قرائت بدیل و نامتعارفی از مقولۀ حجاب در سنت اسلامی به‌دست داد.

نگارندۀ این سطور نیز در جستارهای مختلف کتاب «حجاب در ترازو»، از مناظر اخلاقی و هرمنوتیکی به مسئلۀ حجاب پرداخته و استدلالی اخلاقی له روایی نپوشاندن موی سر و گردن زنان و دختران در روزگار کنونی اقامه کرده؛ چرا که آن‌چه ضدّ اخلاقی و فرونهادنی است، کنش غیر عفیفانه و «بی عفتی» است، نه لزوما «بی‌حجابی». افزون بر این، به نزد وی، می‌توان با مدّ نظر قرار دادن اصول هرمنوتیکی موجه، فهم و روایتی دیگر از متن مقدس و آیات دو سورۀ نور و احزاب در باب مسئله حجاب به‌دست داد. قاعدتا نواندیشان دینی یاد شده که قرائتی نامتعارف از «حجاب اختیاری» به‌دست داده و نپوشاندن موی سر و گردن توسط زنان و دختران در روزگار کنونی را از منظرهای فقهی، تاریخی و اخلاقی روا انگاشته اند، با «حجاب اجباری» بر سر مهر نیستند و آنرا غیر موجه می‌دانند.

چنان‌که در می یابم، «آزادی پوشش» و به رسمیت شناختنِ سبک‌های مختلف زندگی، که از حقوق بنیادین انسانی است، امری اخلاقی و برگرفتنی و کارآمد است. از قضا، مجال زیستن معنوی و اخلاقی و از سر گذارندن تجربه‌های کبوترانه، در جوامعی که تکثر نحوه‌های زیست را به رسمیت شناخته شده‌اند، فراهم‌تر است، که «ایمان مجبورانه»، امری متناقض و خودشکن است. دینداریِ مسبوق به اختیار و آزادی، اصالت دارد و ارزش‌مند است و برگرفتنی، نه نحوۀ زیستی که از سر اجبار و اکراه تحقق یافته است.

بنا بر آن‌چه آمد، می‌توان چنین انگاشت که هم شهروندانی که تعلق خاطر دینی ندارند، هم شهروندانی که با آراء نواندیشان دینی دربارۀ حجاب بر سر مهرند، هم شهروندانی که تلقی متعارف و سنتی دربارۀ وجوب شرعیِ حجاب دارند، می‌توانند و « بایسته» است که با حجاب جباری مخالفت کنند و از آزادی پوششِ دختران و زنان دفاع کنند. نقد حجاب اجباری و به رسمیت شناختنِ سبک‌های مختلف زندگی، هیچ خللی در نحوۀ زیست دینی پدید نمی‌آورد، کما اینکه پیش از انقلاب بهمن ۵۷، دختران و زنان محجبه در کنار زنان غیر محجبه در جامعه به نیکی زندگی می‌کردند. آنچه غیر اخلاقی و فرو نهادنی است، «حجاب اجباری» و «بی‌حجابی اجباری» است؛ از این دو که در گذریم، باید نحوۀ زیست شهروندان را، مادامی که مخل قوانین جامعه نباشند، به ایشان وانهاد، همان‌گونه که عموم عقلا در اکثر جوامع ، امروزه بر این اساس مناسبات و روابط انسانیِ خود را تنظیم می‌کنند.

هر چند «حجاب اجباری» در حال حاضر در کشور مادۀ قانونی دارد؛ اما قانونی غیر عادلانه و ناموجه است. در جوامع امروزین، به چند نحو می‌توان با قوانین غیرعادلانه مواجه شد، یکی از این روش‌ها که مسبوق به سابقه است و در جای خود موفق و کار آمد بوده، اعتراض مدنیِ غیر خشونت‌آمیز است. به عنوان نمونه، در کشور آمریکا، جامعۀ سیاهان برای احقاق حقوق خود و رفع تبعیض نژادی، از روش اعتراض مدنیِ مسالمت‌آمیز مدد گرفتند.

نسل جدید، برای ابراز خواسته‌های خود و مخالفت با قانون غیر عادلانۀ «حجاب اجباری»، روشِ «نافرمانی مدنی» را اختیار کرده است. امیدوارم پارلمان‌نشینان که به اقتضای شغل و مسئولیتی که دارند، قرار است خواسته‌های شهروندان را رصد کنند و پی‌گیری نمایند و بر آفتاب افکنند، به‌رغم همه موانع و بادهای ناموافقی که می‌وزد، مجدانه و مشفقانه و صادقانه با این خواستۀ به حقّ و انسانیِ نسل جدید مواجه شوند. اعراض کردن و به روی خود نیاوردن و به حاشیه‌بردن و احیانا سرکوبِ این خواسته ها توسط پلیس و قوای قهریه و خاست‌گاه آن‌را در آمریکا و اسرائیل جستجو کردن و سراغ گرفتن، رهزن است و غیر کارآمد. هر چند ممکن است در کوتاه‌مدت مسئله را به محاق براند؛ اما مسلما به آتش زیر خاکستری می‌ماند که دوباره و در موعد مقتضی سر بر خواهد آورد.

دیروز یکی از هم‌نسلان من که در تهران مشغول طبابت است، نوشته بود اگر مادر نبودم و در قبال فرزندم مسئولیت نداشتم، حتما به نشانۀ اعتراض به پوشش اجباری به این جوانان می‌پیوستم. وی افزوده بود روزگاری که دانشجوی پزشکی بودم، به‌رغم همه اعتراضاتی که به تضییقات اجتماعی و «گشت ارشاد» … داشتم، به مخیله‌ام خطور نمی‌کرد با حجاب اجباری بدین شکل مخالفت کنم. نسلی که خالق جنبش دوم خرداد بود و دل‌بسته «اصلاحات»، به رغم انتقاداتی جدی‌ که به محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی داشت، در اندیشۀ نافرمانی مدنی به سبکی که این روزها شاهد آن هستیم، نبود؛ اما «دائما یکسان نباشد حال دوران» و «کس را وقوف نیست که انجام کار چیست».

هربرت مارکوزه می‌گفت:«تاریخ شرکت بیمه نیست»، ندیدن و نادیده انگاشتن و انکارکردن امور پیرامونی و تحولات اجتماعی و در جهانی خودساخته و تخیلی و فانتزی به سر بودن و غوطه خوردن، شرط زیرکی و تدبیر و عقلانیت نیست؛ چرا که «ناگهان زود دیر می شود».

🍃زنده|نماینده بازدید‌کننده از اوین: نتوانستیم با بازداشتی‌ها خصوصی حرف بزنیم

$
0
0

 

صادق تبریزی خوشنویس و نقاش درگذشت


من یک طلبه ساده و فردی معمولی هستم که به رهبری برگزیده شدم. ولی حالا آن را با قوت خواهم گرفت…/آیت الله خامنه ای/۱۲ تیر ماه سال ۱۳۶۸


وزیر کشور: تغییر نسل و تغییر سبک زندگی دلیل ناآرامی‌های اخیر کشور بود


دستگیری «فعالان رسانه ای» حامی احمدی‌نژاد

به گزارش  سایت دولت بهار، نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، علی اکبر جوانفکر در کانال تلگرامی خود نوشت:«طی هفته های اخیر هشت نفر از فعالان رسانه ای حامی دکتر احمدی نژاد در شهرهای مختلف بازداشت شده اند که از میان آنها آقایان محمد غلباش، محمد حسین حیدری و مهدی مهرشریف پس از تحمل حبس انفرادی در حال حاضر با قید ضمانت آزاد هستند اما آقایان حسین شاملو، امید دلفانی، عبدالسلام صالحی، سجاد یوسفی سوره و پوریا حسین زاده در بازداشت به سرمی برند.»

به گفته جوانفکر «غالب این افراد بدون دریافت احضاریه کتبی و در منزلشان بازداشت شده اند. منزل این افراد که همگی آنها از فعالان رسانه ای انقلابی و مومن هستند، از سوی نیروهای امنیتی در مقابل اعضای خانواده شان تفتیش شده و وسایل الکترونیکی آن ها از جمله گوشی تلفن همراه ، لپ تاپ، هارد اکسترنال، فلش، مودم اینترنت و … ضبط شده است. در بعضی از موارد حتی موبایل پدر و مادر فرد بازداشتی نیز ضبط شده است.»


واکنش جواد ظریف به اظهارات ترامپ

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در واکنش به اظهارات رئیس جمهور آمریکا در حساب توییتر خود نوشت: ترامپ بار دیگر جهالتش را نسبت به ایران و منطقه ثابت کرد. همه می دانند که ترامپ از چه کسانی حمایت می کند که حتما شامل مردم ایران نیست. مشتریان ‘پاک’ و ‘منتخب مردم’ وی در منطقه ما از حرف های او استقبال خواهند کرد ولی نه آنهایی که قربانی استبداد و سلاح های آنها هستند؛ از جمله کودکان یمنی.

روز گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در نطق سالانه خود در کنگره در مورد ایران گفته بود: « وقتی مردم ایران علیه جرائم دیکتاتوری فاسد خود قیام کردند من ساکت نماندم. آمریکا از مردم ایران در مبارزه شجاعانه آنها برای آزادی حمایت می کند. من از کنگره می خواهم به ایرادهای اساسی توافق هسته ای افتضاح ایران رسیدگی کند».


علی مطهری: نامه کروبی دلسوزانه و برای اصلاح امور بود

نایب رییس مجلس ایران درباره نامه سرگشاده مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی گفت: این نامه باید تاثیر مثبت داده باشد، چون در واقع ایشان کل حرف‌ها و اعتقاداتش را در نامه بیان کرده، اگر از حصر خارج شود، بالاخره صحبتی بیش از این ندارد و به هرحال انتقاد هم آزاد است.

مطهری تاکید کرد که « نامه کروبی به اصطلاح دلسوزانه و برای اصلاح امور بوده و باید به رفع حصر کمک کند.»

روز گذشته رهبر در حصر «جنبش سبز» نامه سرگشاده ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و از او خواست که مسئولیت سیاست‌های سه دهه اخیر خود را بپذیرد.

مطهری درباره بخش هایی از نامه که به سال ۸۴ مربوط است، نیز تاکید کرد که « افرادی که در آن زمان مسوول بودند باید پاسخگو باشند، در کل ربطی به مجلس ندارد، کسانی که متهم شده‌اند باید جواب بدهند تا مردم حرف‌ها را بشنوند.»/ خانه ملت


نماینده بازدید‌کننده از اوین: نتوانستیم با بازداشتی‌ها خصوصی حرف بزنیم

محمد کاظمی، نایب‌رئیس کمیسیون قضایی مجلس، درباره بازدید روز گذشته نمایندگان از اوین گفت: نشد با بازداشتی‌ها خصوصی حرف بزنیم؛ تعداد مأمورها بیشتر از نمایندگان بود.

به گفته این نماینده مجلس «تعدد ماموران در این بازدید کژ‌سلیقگی بود و بهتر بود نمایندگان با برخی زندانیان خصوصی صحبت کنند.»

وی تاکید کرد: بهتر بود کسی همراه ما نباشد و تنها رئیس سازمان زندان‌ها یا رئیس زندان اوین همراه باشند. / ایسنا


فرماندار گلپایگان برکنار شد

ظهر امروز مهرعلیزاده، استاندار اصفهان،  فرماندار گلپایگان را برکنار کرد.

وزارت کشور اعلام کرده بود که از همان ساعت اولیه انتشار فیلمی درباره برخورد بد فرماندار گلپایگان با یک خبرنگار به استاندار اصفهان دستور پیگیری این ماجرا داده شده بود./ایسنا


رئیس سازمان زندان‌ها: سینا قنبری با کیسه زباله خودکشی کرد

رئیس سازمان زندان‌های ایران درباره خبر اعلام شده درباره خودکشی یکی از بازداشت شدگان اعتراض‌های اخیر گفت: بازداشتی اوین با کیسه زباله، خودکشی کرد.

جهانگیر،افزود: نمایندگان مجلس فیلم مربوط به خودکشی یکی از بازداشت شدگان را دیدند که چگونه این فرد در زمانی که پاسی از شب گذشته بود، وارد دستشویی شد و با استفاده از یک کیسه زباله، آن را به طناب تبدیل و خود را حلق آویز کرد./ایرنا


مطهری: این‌که چهار نفر روسری خود را هوا می‌کنند مهم نیست

نایب رییس مجلس ایران گفت: هیچ اجباری برای حجاب زنان در جامعه دیده نمی‌شود و بسیاری از آنان با هر وضعی که دوست دارند در جامعه حضور پیدا می‌کنند پس اجباری در کار نیست.

مطهری تاکید کرد که «این‌که چهار نفر روسری خود را هوا می‌کنند، اتفاق مهمی نیست.»

نایب رییس مجلس تاکید کرد: مشکل امروز کشور حجاب نیست و بانوان کم و بیش حجاب را رعایت می‌کنند و ما هم قائل به سختگیری نیستیم./ایسنا


همراهی دختر باحجاب مشهدی با «دختران خیابان انقلاب»

مشهد – چهارراه خیام


استاندار اصفهان فرماندار گلپایگان را احضار کرد

 


حسن روحانی: رژیم گذشته همه چیز را از دست داد چون صدای مردم را نشنید


دادستان تهران: یکی از دختران خیابان انقلاب بازداشت شد

عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران از بازداشت یک نفر از «دختران خیابان انقلاب» خبر داد و گفت که اقدام آنان «تجاهر به گناه» و بنابراین «جرم» است. وی تاکید کرد که  دادستانی به وظایف خود در این زمینه عمل خواهد کرد.

همچنین محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور گفت: [کار]کسانی که روسری خود را در خیابان برمی‌دارند، بیشتر از نادانی است و از روی القائاتی است که از خارج کشور می‌شود و حرکاتی را انجام می‌دهند که کاملا بچه‌گانه است.»/ایلنا

 


کلیات بودجه ۹۷ تصویب شد

در جلسه علنی امروز (چهارشنبه) کلیات بودجه به رای گذاشته شد، از مجموع ۲۶۱ نماینده حاضر با ۱۸۲ رای موافق کلیات لایحه بودجه ۹۷ تصویب شد./ایسنا


مصباح یزدی: سپاه یک نهاد مقدس است


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید


دادستان تهران تایید کرد: بازداشت یکی از دختران خیابان انقلاب

$
0
0

زیتون– عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران٬ خبر بازداشت یکی از دختران خیابان انقلاب را تایید کرد.

ویدا موحد٬ اولین زنی که به نام «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

دو روز پیش دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

پس از آن نیز طی دو روز گذشته ده‌ها زن و مرد جوان در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر از جمله اصفهان و شیراز دست به عمل مشابه زدند.

به گفته دادستان تهران تجاهر به گناه جرم است و دادستانی به وظایف خود در این زمینه عمل خواهد کرد.

جعفری دولت‌آبادی به این پرسش ایلنا که در صورت ادامه یافتن این مساله، دادگستری چه برخوردی خواهد کرد٬ پاسخ داد: «دادستان به وظایف خود عمل خواهد کرد.»

پیشتر نیز زنی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در این خیابان کشف حجاب کرده بود. ویدا موحد٬ دختر خیابان انقلاب، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

کلیات بودجه سال آینده تصویب شد

$
0
0

زیتون– نمایندگان در نشست علنی نوبت صبح امروز (چهارشنبه) مجلس٬ در جریان رسیدگی به کلیات لایحه بودجه سال ۹۷ کل کشور، کلیات این لایحه را با ۱۸۲ رأی موافق ۷۳ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۶۲ نماینده حاضر در مجلس به تصویب رساندند.

پیشتر نمایندگان مجلس در جلسه علنی هشتم بهمن به کلیات لایحه بودجه سال ۹۷ رای منفی دادند.

در آن جلسه نمایندگان مجلس با ۸۳ رای موافق، ۱۲۰ رای مخالف و ۹ رای ممتنع از مجموع ۲۱۶ نماینده حاضر در جلسه، با کلیات لایحه بودجه سال آینده موافقت نکرده بودند.

بودجه سال ۹۷ انتقادات فراوانی برانگیخته بود٬ با این حال رای منفی مجلس به کلیات لایحه بودجه سالانه به ندرت رخ داده است.

بودجه ۹۷ به خاطر حساس شدن بر سر برخی اعداد و ارقام از ابتدا بحث انگیز شد و دعوت رییس جمهوری به نقد و اظهار نظر درباره آن هم موجب شد نمایندگان ملاحظات سیاسی را کنار بگذارند و کار به جایی رسید که کلیات رأی نیاورد.

کلیات لایحه بودجه ۹۷ از صبح امروز در دستور کار جلسه علنی مجلس قرار گرفت و پس از اظهارات علی‌اصغر یوسف‌نژاد سخنگوی کمیسیون تلفیق، جلال میرزایی، محمدحسین فرهنگی، بهروز بنیادی، محمدجواد ابطحی، علیرضا سلیمی، زهرا سعیدی، حمیدرضا فولادگر، علی‌اکبر کریمی، نادر قاضی‌پور و محمدحسین حسین‌زاده بحرینی به عنوان مخالف و همچنین حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، داوود محمدی، فاطمه ذوالقدر،‌ علی کاظمی، حسین مقصودی، رمضانعلی سبحانی‌فر، جمشید جعفرپور،‌ محمدرضا تابش، محمدمهدی برومندی و رضا انصاری در موافقت با کلیات بودجه ۹۷ سخنرانی کردند.

در ادامه نیز محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه و سخنگوی دولت به دفاع از لایحه پیشنهادی دولت پرداخت.

سخنگوی دولت، تاکید کرده بود که رد لایحه بودجه «تنها باعث اتلاف ۷۲ ساعته وقت نمایندگان شده و پیام منفی به جامعه منتقل می‌کند.»

«عدم توجه به کشاورزی و رفع خشکسالی»، «عملیاتی نبودن بودجه»، «شفاف نبودن درآمدها»، «جبران کسری بودجه ازطریق اوراق مشارکت»، «بی‌توجهی به اشتغال»، «وابستگی به نفت» و «افزایش سهم صندوق توسعه ملی» از جمله ایرادهای مخالفان لایحه بودجه سال ۹۷ بود.

اما افکار عمومی پیشتر نسبت به اختصاص حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان به حوزه های علمیه و افزایش عوارض نرخ خروج از کشور در ماه‌های گذشته بازتاب زیادی داشت و کمپینی در فضای مجازی با عنوان «تغییر بودجه به نفع مردم» تشکیل شده بود.

واکنش دادستان کل کشور به «اعتراض دختران خیابان انقلاب»؛ نادان و فریب خوده هستند

$
0
0

زیتون– محمدجعفر منتظری٬ دادستان کل کشور٬ اعتراضات اخیر به «حجاب اجباری» را حرکتی بچگانه خواند.

به گفته او کسانی که روسری خود را در خیابان برمی‌دارند، بیشتر از نادانی و فریب خوردگی است و از روی القائاتی است که از خارج کشور می‌شود و حرکاتی را انجام می دهند که کاملا بچه‌گانه است.

دادستان کل کشور عمل «برداشتن روسری در خیابان‌ها» را امر «بسیار جزیی و غیرقابل توجه» دانست، چرا که «اکثر به اتفاق بانوان ما یا محجبه چادری هستند یا حجاب اسلامی درستی دارند یا برخی‌ها اگر حجاب درست و کاملی ندارند، قطعا پاکدامنی و عفاف لازم را دارند و حرکتی را انجام نمی‌دهند که مورد نظر دشمن است.»

ویدا موحد٬ اولین زنی که به نام «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، زن جوان بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

دو روز پیش دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

پس از آن نیز طی دو روز گذشته ده‌ها زن و مرد جوان در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر از جمله اصفهان و شیراز دست به عمل مشابه زدند.

واکنش دادستان به نوع از اعتراض به حجاب اجباری این بود که «برداشتن روسری در خیابان حرکتی بسیار بچه‌گانه است که دختر جوانی در نقطه ای که افراد زندگی طبیعی شان را می کنند و راه خود را می روند در خیابان ناگهان روسری خود را بردارد و خود را نشان دهد و برخی ماموریت داشته باشند از او فیلم بگیرند و بلافاصله در فضای مجازی منتشر کنند.»

منتظری همچنین مدعی شد: «کسانی که این کار را می کنند بیشتر از نادانی و فریب خوردگی است و از روی القائاتی است که از خارج کشور می شود و حرکاتی را انجام می دهند که کاملا بچه‌گانه است.»

او با اشاره به اینکه اگر کسی مرتکب این حرکت شده و بی‌حجاب در جامعه حرکت کند به موجب قانون مرتکب جرم شده، گفت: «فردی که بی‌حجابی و حرکاتی را که در شان یک بانوی مسلمان نیست، مرتکب شود از نظر قانون جرم مرتکب شده و تحت تعقیب است، البته ما اعتقاد داریم این افراد را قبل از مجازات هدایت و ارشاد کنیم تا متنبه و متوجه شوند که این حرکت صحیحی نیست و دستگاه قضایی نیز باید در چارچوب قانون حرکت کند و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهد.»

عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران٬ امروز  خبر بازداشت یکی از دختران خیابان انقلاب را تایید کرد.

جزئیات اطلاعاتی که از خودکشی سینا قنبری در اختیار نمایندگان قرار گرفته منتشر شد

$
0
0

زیتون– محمدجواد فنحی٬ عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس٬‌ از جزئیات خودکشی سینا قنبری در زندان خبر داد.

به گفته او طی بازدید هیاتی از نمایندگان از زندان اوین، فیلم خودکشی سینا قنبری و محل حادثه نشان داده شد که حکایت از خودکشی داشت، اما قضاوت قطعی مستلزم انجام تحقیقات دقیق قضایی است.

محمدجواد فتحی به ایسنا گفت: «در مورد علت فوت این متهم نمی‌توان با دیدن یک فیلم یا صحنه محل حادثه قضاوت کرد. آن‌چه در فیلم نشان داده شد خودکشی بوده و نظریه پزشکی قانونی نیز آن را تایید می‌کند البته که اکنون پرونده در دادسرای امور جنایی تهران مفتوح است. باید منتظر اظهارنظر نهایی بازپرس باشیم.»

به گفته فتحی، بازپرس از همه ابزارها برای کشف حقیقت استفاده می‌کند اعم از تحقیقات از هم‌بندی‌ها، معاینه محل وقوع این اتفاق و نظریه پزشکی قانونی یا حتی در صورت لزوم از نظریه پلیس علمی نیز استفاده می‌شود تا بتوانند به قرائن و شواهد متقنی رسیده که فوت سینا قنبری ناشی از قتل و یا خودکشی بوده است.

او درباره توضیحات ارائه شده در خصوص نحوه خودکشی این فرد، بیان کرد: ظاهرا این فرد با استفاده از نایلون‌های سطل زباله و گره زدن آن در یکی از سرویس‌های بهداشتی مربوط به بند ۴ به گفته پزشکی قانونی، خودکشی کرده است که ما فیلم خودکشی را هم دیدیم. ظواهر نشان می‌دهد که فرد خودکشی کرده اما باید روند قضایی طی شود تا بتوان علت قتل را مشخص کرد.

این نماینده مجلس درباره وجود ترامادول در معده سینا قنبری، افزود: «طبیعتا بازپرس پرونده در این باره باید تحقیق کند.»

هفدهم دی ماه کمیته پیگیری بازداشت شدگان خبر داد که یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری٬ سینا قنبری٬ در زندان اوین خودکشی کرده است.
دو نماینده مجلس مرگ یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری را تایید کردند.
محمود صادقی،‌ نماینده مردم تهران مجلس، با تایید مرگ سینا قنبری، نسبت به تکرار وقوع آنچه «کهریزک دوم»‌نامید،‌ هشدار داد.

 

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس همچنین تاکید کرد: «جمع‌بندی بنده از این بازدید و اینکه بتوانم چیزی را نفیا یا اثباتا قضاوت کنم این است که نمی‌توانم نه نفیا یا اثباتا چیزی را تایید یا رد نمایم.»

به گفته فنحی بر اساس گزارش ارائه شده، کلا ۵۵ نفر از زندانیان اعتراضات اخیر در بازداشت هستند که از این تعداد دو نفر خانم هستند که یکی از آنها در تهران است.

الله یار ملکشاهی٬ رییس کمسیون حقوقی و قضایی مجلس٬ روز گذشته به ایسنا گفته بود که ۱۱ نفر از نمایندگان امروز از زندان اوین بازدید کردند، این بازدید از بند نگهداری متهمین و بند ۲۰۹ بند امنیتی انجام  شد. همچنین ضمن بازدید از وضعیت چهار نفر از افراد باقی مانده که در اغتشاشات اخیر دستگیر شده بودند، همکاران با آنها صحبت کردند.

رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس افزوده بود: «در خصوص آن فردی که در اغتشاشات دستگیر شده بود و صحبت آن بود که خودکشی کرده هم فیلم مربوط به آن دیده شد و هم از محلی که جسد وی  پیدا شده و احیانا در آن جا خودکشی کرده بازدید شد.»

فاطمه سعیدی٬ تنها زن نماینده بازدید کننده از اوین نیز توضیح داده بود که این بازدید بیش از ۲ ساعت به‌طول انجامید و در نهایت قرار شد جمع‌بندی نهایی در قالب گزارشی تا فردا در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد.

به گفته او  هم‌اکنون تنها ۴ نفر از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر در اوین همچنان زندانی هستند که در جریان این بازدید با هر ۴ نفر دیدار و با آن‌ها گفت‌وگو کرده‌اند.

او در ادامه به «استناد گفته مسئولان زندان اوین» افزود که هیچ زنی در میان بازداشت‌شدگان فعلی وجود ندارد و در نتیجه از بند نسوان بازدید به عمل نیامده.

هیئت بازدید کننده از زندان اوین تنها از از بندهای ۲۰۹ و بخش‌هایی دیگر از زندان مردان بازدید کرده‌اند.

تکثیر دختران خیابان انقلاب در دیگر شهرهای ایران

$
0
0

زیتون– اعتراض به «حجاب اجباری» محدود به تهران باقی نماند.

زنان جوان ایرانی امروز در دیگر شهرهای کشور نیز شال یا روسری خود را بر سر چوب زدند و با ایستادن بر بلندی به «حجاب اجباری اعتراض کردند.

تصاویر این زنان جوان از شهرهای تهران٬‌ ورامین٬ ساری٬ کرمان و مشهد بارها در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.

تصویر زن مشهدی اما توجه بیشتری جلب کرد. زنی محجب به حجاب کامل اسلامی (چادر) که برای همراهی با معترضین به «اجبار در پوشش» با یک شال بر سر چوب بر بلندی ایستاد.

ویدا موحد٬ اولین زنی که به نام «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، زن جوانی بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

دو روز پیش دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

پس از آن نیز طی دو روز گذشته ده‌ها زن و مرد جوان در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر از جمله اصفهان و شیراز دست به عمل مشابه زدند.

شاهدان عینی از تهران همچنین خبر دادند که مقابل پست برق سر خیابان وصال در خیابان انقلاب٬ جایی که برای اولین بار ویدا موحد و پس از آن نرگس حسینی در آن به «حجاب اجباری» اعتراض کرده بودند٬ نیروی انتظامی و گشت ارشاد برای جلوگیری از اعتراض مشابه حضور دارند.

محمدجعفر منتظری٬ دادستان کل کشور٬ اعتراضات اخیر به «حجاب اجباری» را حرکتی بچگانه خواند.

به گفته او کسانی که روسری خود را در خیابان برمی‌دارند، بیشتر از نادانی و فریب خوردگی است و از روی القائاتی است که از خارج کشور می‌شود و حرکاتی را انجام می دهند که کاملا بچه‌گانه است.

عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران٬ امروز  خبر بازداشت یکی از دختران خیابان انقلاب را تایید کرد.

Viewing all 6931 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>