Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6931 articles
Browse latest View live

قربانیان افشای معامله پنهانی

$
0
0

زیتون- مهسا محمدی: «یک باره حس کردم گلوله ای از گونه راستم وارد شد از دهانم گذشت و از گونه چانه چپم خارج شد… گلوله دوم به پشت گردنم خورد، حس کردم دارم می‌میرم و شروع کردم به خواندن سوره فاتحه، حس کردم درد خیلی شدیدی دارم و به خودم گفتم اینکه درد را حس می‌کنم یعنی هنوز زنده‌ام…»

این جملات شرح ترور نافرجام حسن صبرا سردبیر هفته‌نامه عربی «الشراع» در لبنان است که به دلیل افشای آن‌چه که در ایران به ماجرای «مک فارلین» مشهور شد و در خارج از ایران آن را «ایران‌کنترا» یا «ایران‌گیت» می‌نامند، اتفاق افتاد.

مهدی هاشمی و آیت‌الله امید نجف‌آبادی اما به اندازه حسن صبرا خوش‌شانس نبود و در نهایت اعدام شدند. برخی، یکی از دلایل اعدام این دو را افشای ماجرای مک فارلین می‌دانند، هر چند دراین‌باره شواهد قطعی وجود ندارد.

در دور دوم ریاست‌جمهوری رونالد ریگان در ایالات متحده، این کشور در قراردادی مخفیانه با سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و با اطلاع هاشمی رفسنجانی به فروش تسلیحات به جمهوری اسلامی ایران پرداخت. بعدها گفته شد که آیت‌الله خمینی هم از طریق احمد خمینی در جریان این معامله بود و احمد خمینی از طرف وی در جریان مذاکرات حضور داشت.

حسن روحانی به عنوان رئیس وقت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دوم، محمد علی هادی نجف‌آبادی و احمد وحیدی، سه مقام ایرانی بودند که در تهران با مک فارلین مذاکره کردند.

در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۵ (۲۵ می ۱۹۸۶ ) چنان‌چه در خاطرات آیت‌الله منتظری آمده است، یک هیات امریکایی «به طور مخفیانه و با پاسپورت جعلی» جهت مذاکره با طرف ایرانی وارد تهران شدند. در راس این هیات رابرت مک فارلین، مشاور امنیت ملی رییس جمهور ایالات متحده جای داشت.

قرار بود فروش اسلحه به ایران، که در آن زمان در محاصره تسلیحاتی به سر می‌برد، در ازای آزادی ۹ تا ۱۱ گروگان آمریکایی که در لبنان اسیر عماد مغنیه لبنان بودند، انجام شود.

هم‌چنین درآمد ناشی از فروش این تسلیحات برای تامین بودجه مخالفان جبهه آزادی بخش ملی ساندینیستا یا همان شورشیان کنترای نیکاراگوئه به کار گرفته شود.

این بازی دو سر برد مشروط به مخفی ماندن آن بود اما نشریه الشراع لبنان موضوع را افشا کرد و کمتر از یک هفته بعد از این افشاگری، هاشمی رفسنجانی طی یک سخنرانی بر خبر این هفته‌نامه صحه گذاشت و انتقال سلا‌ هایی که در حال تغییر موازنه جنگ به نفع ایران بود، متوقف شد.

حسن صبرا در مصاحبه با مهرداد فرهمند در بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که مهدی هاشمی را در ایران و در خانه محمد منتظری، فرزند ارشد آیت‌الله منتظری شناخته بود و از طریق گروهی از جوانان که آشنایان مشترک او و مهدی هاشمی بودند در جریان قرارداد مک فارلین قرار گرفت.

به گفته او در آن زمان البته مهدی هاشمی دستگیر شده بود و زندانی بود.

یکی از موضوعات بحث‌برانگیز ماجرای مک فارلین مذاکره تحویل اسلحه‌های اسرائیلی در میان اسلحه‌های آمریکایی و حضور مقامات اسرائیلی در میان مذاکره‌کنندگان آمریکایی با مقامات ایرانی است.

آیت‌الله منتظری در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که فتح‌الله امید نجف‌آبادی «‌قربانی ماجرای مک‌فارلین شد».

آیت‌الله منتظری هم‌چنین در خاطرات خود به نقل از امید نجف‌آبادی نوشته است: «من قبل از انقلاب باشخصی به‌نام منوچهر قربانی‌فر دوست بودم و او آن زمان برای چاپ تحریرالوسیله و حکومت اسلامی و… مبالغ قابل توجهی به من کمک می‌کرد. حال او دلال اسلحه شده و با مقامات امریکا و انگلیس نیز رفت‌وآمد دارد و او واسطه خرید موشک تاو توسط ایران از آمریکاست».

شرح ماجرای مک فارلین از زبان امید نجف‌آبادی و به نقل از قربانی‌فر به این ترتیب است: «من در این‌جا مطالبی دربارهٔ آینده رهبری می‌شنوم و مطالبی بین هیئت اعزامی ایران از طرف هاشمی به ریاست فرزند یا برادرزاده او[علی هاشمی، برادرزاده هاشمی رفسنجانی] با کاخ سفید و مشاو ررونالد ریگان در چند محور رد و بدل می‌شود. از جمله در مورد صدور انقلاب یا به قول آمریکایی‌ها صدور تروریسم و دخالت ایران در سایر کشورها و نیز تضمین آینده نظام و رهبری و هم‌چنین آزادی گروگان‌های لبنانی. در این مذاکرات هیئت ایرانی در همه موارد سعی کرده رضایت آمریکایی‌ها را فراهم آورد.».

در پرونده ویژه «زیتون» بخوانید:

 مهدی هاشمی و حذف قائم‌مقام رهبری در گفت‌وگو با احمد منتظری

پیدا و پنهان مهدی هاشمی

قربانی‌فر پس از پرداخت نشدن شش میلیون دلار از مبلغی که انتظار داشت، فتوکپی نامه‌های خود به محسن کنگرلو از اعضای اطلاعات نخست وزیری و از افراد مذاکره کننده با آمریکائی‌ها را به‌وسیله امید نجف‌آبادی برای آیت‌الله منتظری فرستاد و به این ترتیب جریان مک فارلین در بیت آیت‌الله مطرح شد.

محسن کنگرلو، از اعضای دفتر اطلاعات نخست وزیری و از جمله افراد مذاکره‌کننده ایران با امریکایی‌ها در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی گفته بود:« وقتی پول آخرین محموله تسلیحات داده نشد، آمریکائی‌ها و واسطه‌های آن‌ها از جمله قربانی‌فر به مشکل برخوردند. قربانی‌فر وقتی دید پول آخرین محموله داده نمی‌شود، از طریق نامه‌نگاری‌ها ماجرا را افشا کرد. اگر پول آخرین هواپیمای تسلیحاتی داده می‌شد، جلوی خیلی از خسارت‌ها گرفته می‌شد. همیشه کارهای مهم، از یک کار کوچک خراب می‌شود».

قربانی‌فر پس از پرداخت نشدن شش میلیون دلاراز مبلغی که انتظار داشت، فتوکپی نامه‌های خود به محسن کنگرلو از اعضای اطلاعات نخست وزیری و از افراد مذاکره کننده با آمریکائی‌ها را به‌وسیله امید نجف‌آبادی برای آیت‌الله منتظری فرستاد.

آیت‌الله منتظری در خاطرات خود می‌نویسد: «روزی آیت الله هاشمی رفسنجانی به بیت ما آمد. من از ایشان از این ماجرا سؤال کردم. ایشان تعجب کردند و گفتند که از کجا به این مسئله پی بردید؟ گفتم از طریق جن‌ها… گفت بنا داشتیم بعداً خدمتتان عرض کنیم. پس از آن احمد خمینی هم از من همین سؤال را کرد و من بازگفتم از طریق جن‌ها»…

حسن روحانی و اتهام مذاکره با اسرائیلی‌ها

یکی از موضوعات بحث‌برانگیز ماجرای مک فارلین مذاکره تحویل اسلحه‌های اسرائیلی در میان اسلحه‌های آمریکایی و حضور مقامات اسرائیلی در میان مذاکره‌کنندگان آمریکایی با مقامات ایرانی است.

حسن روحانی به عنوان رئیس وقت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دوم، محمد علی هادی نجف‌آبادی و احمد وحیدی، سه مقام ایرانی بودند که در تهران با مک فارلین مذاکره کردند.

احمد وحیدی، بعدها وزیر دفاع دولت احمدی‌نژاد شد. محمد علی هادی از نمایندگان مجلس بود که بعدها معاون وزیر خارجه شد. هادی از اعضای جریان مشهور به«خط ۳» بود که با مهدی هاشمی نزدیک بودند اما بعدها علیه او شدند. او دایی محسن میردامادی، دبیرکل سابق حزب جبهه مشارکت است.

پس از افشای ماجرای مک فارلین، هشت نماینده مجلس قصد سوال از وزیر خارجه را داشتند اما آیت‌الله خمینی با دستوری بحث در این‌باره را ممنوع کرد.

پس از ریاست‌جمهوری حسن روحانی بار دیگر این بحث مطرح شد و حسن عباسی از چهره‌های جنجالی مورد حمایت سپاه پاسداران اعلام کرد که حسن روحانی در سال ۶۵ با فردی از مقامات اسرائیلی مذاکراتی انجام داده است.

حسن عباسی پس از مدتی اعلام کرد که دادگاه او را از شکایت دولت درباره این سخنان تبرئه کرده است.

در همین حال وب‌سایت خودنویس گزارش قدیمی رسانه‌های اسرائیل را منتشر کرد که براساس آن روز شنبه سی‌ام اوت سال ۱۹۸۶ (هشتم شهریور ۱۳۶۵)، حسن روحانی به طور محرمانه در پاریس با «امیرام نیر» مشاور شیمون پرز نخست‌وزیر وقت اسراییل در امور مبارزه با تروریسم ملاقات کرد. این ملاقات‌ها که بی‌ارتباط با رسوایی ایران‌کنترا (ماجرای مک فارلین) نبوده است، در حضور منوچهر قربانی‌فر تاجر فرش و دلال اسلحه صورت گرفت. در این ملاقات امیرام نیر که خود سابقه روزنامه‌نگاری نیز داشت، یک ضبط صوت کوچک زیر لباس خود پنهان کرده بود.

بر اساس این گزارش قربانی‌فر به روحانی نمی‌گوید که امیرام نیر یک مامور اسراییلی است و این فرد، آمریکایی معرفی می‌شود.

پس از آن «ران بنی یشای» ژورنالیست حرفه‌ای، گزارش‌گر جنگ و همکار رادیو اسراییل، شبکه یک تلویزیون اسراییل مجله تایم و روزنامه یدیعوت آخرونوت، ۲۱ سال قبل متن این مکالمات را از روی نوار ضبط‌شده توسط نیر، در یدیعوت آخرونوت منتشر می‌کند.

براساس این گزارش، حسن روحانی با امیرام نیر، مشاور نخست‌وزیر وقت اسراییل در امور مبارزه با تروریسم از عملکرد روحانیون جناح رقیب مانند علی‌اکبر محتشمی‌پور در سوریه و لبنان انتقاد می‌کند.

براساس این گزارش او می گوید:«آن‌ها سه میلیون دلار به لبنان فرستاده‌اند و ما در ایران به اندازه کافی پول برای گذران زندگی و امنیت نداریم. آن‌ها تمامی ملاهای لبنان را در بعلبک جمع کرده‌اند و به آن‌ها وعده و وعید داده‌اند که لبنان را به جمهوری اسلامی تبدیل خواهند ساخت. جفنگ !!».

 

عقوبت «افشاگر»

هرچند امید نجف‌آبادی در پرونده مهدی هاشمی محکوم به اعدام شد اما دست اندرکاران پرونده نتوانستند برای اعدام او به موضوعاتی چون ترور امیر عباس بحرینیان(دراین باره گزارش جداگانه ای منتشر خواهد شد) استناد کنند و عملا در نهایت او را به اتهام «لواط» اعدام کردند.

آیت‌الله منتظری در کتاب خاطرات خود می‌نویسد:«مرحوم آقای امید را نیز در زندان متهم به اعمال منافی عفت کردند و او را به همین اتهام اعدام نمودند. آیا آقای امید که خود هم مجتهد بود و هم سنی ازشان گذشته بود اهل چنین کارهایی بود؟ … نقل می‌کنند در همان ایامی که این مسایل در کشور بحثش داغ بود مرحوم آیت‌الله آقای حاج میرزا هاشم آملی، پدر همین آقایان لاریجانی‌ها، به ملاقات مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی رفته بودند. بعد خادم منزل برای آن‌ها چای آورده بود و سینی را گذاشته و می‌خواست برود. مرحوم آیت‌الله نجفی به شوخی به ایشان گفته بود که نه خیر شما هم نروید و اینجا باشید. می‌ترسم اگر تو نباشی بعداً بگویند آقای نجفی با آقای آملی فلان عمل را انجام داده… القصه به نظر من آقای امید نجف‌آبادی هم قربانی ماجرای مک فارلین شد».

دست اندرکاران پرونده مهدی هاشمی درباره اتهامی که به امید نجف‌آبادی منسوب شده توضیحی نداده‌اند و نزدیکان آیت‌الله منتظری می‌گویند که درباره این اتهام نه اعترافی در پرونده وجود داشته و نه شواهد قابل قبول دیگری.


🍃زنده| همسران ورزشکاران زن برای دادن اجازه خروج به همسر خود از فدراسیون‌ها پول گرفتند

$
0
0

 

 همسران ورزشکاران زن برای دادن اجازه خروج به همسر خود از فدراسیون‌ها پول گرفتند

طیبه سیاوشی نماینده مجلس: برخی از همسران ورزشکاران زن برای دادن اجازه خروج به همسر خود از فدراسیون‌ها پول گرفته‌اند.

Risultati immagini per ‫طیبه سیاوشی‬‎

این نماینده و عضو کمیسیون فرهنگی و زنان مجلس به‌تازگی خواستار اصلاح یکی از ماده‌های گذرنامه شده است. ماده ١٨گذرنامه که براساس آن زن‌ها نمی‌توانند بدون اجازه همسر یا پدر خود از کشور خارج شوند، از آن دست مواردی است که برای زنان ورزشکار دردسرهای زیادی ایجاد کرده است. به خاطر می‌آوریم که برخی زنان ورزشکار به دلیل اختلافات خانوادگی نتوانسته‌اند اجازه خروج از کشور را از همسران خود بگیرند؛ ظاهرا در برخی موارد هم فدراسیون‌ها برای این‌که بتوانند موافقت همسران بانوان ورزشکار را جلب کنند به آنها پول داده‌اند؛ به همین دلیل طیبه سیاوشی که از نمایندگان فعال مجلس در حوزه بانوان است، تلاش می‌کند تا با اصلاح ماده ١٨ گذرنامه بانوان نخبه فرهنگی، علمی و ورزشی از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری کند./ورزش سه

 



 نرگس حسینی دختر خیابان انقلاب  آزاد شد

نرگس حسینی دختر خیابان انقلاب لحظاتى قبل از زندان قرچک آزاد شد/امتداد


مطهری: اطلاعات سپاه در ماجرای مرگ سیدامامی پاسخگوی مجلس نیست

به گفته نایب رییس مجلس ایران درباره مرگ کاووس سیدامامی در زندان «نهاد رسمی پاسخگوی مجلس وزارت اطلاعات است، اما اطلاعات سپاه تاکنون یک کلمه هم درباره مرگ کاووس سید‌امامی به ما توضیح نداده است.»
مسئول بازداشت سیدامامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، سازمان اطلاعات سپاه بوده در حالی که نمایندگان مجلس بارها تاکید کرده‌اند که چرا وزارت اطلاعات که نهاد تخصصی برخورد با جاسوسی در این پرونده دخالت داده نشده و نظری نداشته./ایسنا


باران در چادر زلزله‌زدگان کرمانشاه


علی دایی: حساب مربوط به کمک‌های مردمی برای زلزله‌زدگان را مسدود کردند

علی دایی، فوتبالیست شناخته شده ایرانی  که یکی از افرادی بود که در جریان زلزله کرمانشاه به جمع‌آوری کمک‌های مردیمی پرداخته بود گفت : حساب مربوط به کمک‌های مردمی برای زلزله‌زدگان را مسدود کردند.Risultati immagini per ‫علی دایی زلزله کرمانشاه‬‎

وی تاکید کرد: سعی می‌کنم در اولین فرصت جلسه‌ای با دادستان کل کشور داشته باشم و دلیل این کار را از ایشان بپرسم.


مرگ صد هزار اورانگوتان طی ۱۶ سال

بیش از یکصد هزار اورانگوتان در معرض انقراض از سال ۱۹۹۹ به این سو در در جنوب شرق آسیاکشته شده‌اند./ بی بی سی

Risultati immagini per ‫اورانگوتان‬‎


مطهری: وعده دادند تا پایان سال حصر برداشته می‌شود

نایب رییس مجلس گفت: درباره موضوع حصر به ما قول هایی دادند و گفته‌اند زیاد در رسانه‌ها اظهارنظر نکنیم و در مقابل آن‌ها به دنبال این هستند که تا پایان سال به این موضوع خاتمه بدهند.

Risultati immagini per ‫رفع حصر‬‎
وی ادامه داد: ما هم منتظریم آیا آن‌ها به قول‌شان عمل می‌کنند یا نه.
نایب رییس مجلس افزود: من شخصا معتقدم اگر محصورین خطایی هم کرده‌اند هفت سال حصر خانگی واقعا مجازات قابل توجهی است و کافی است./ایسنا


 یارانه نقدی سال آینده به  ۴۶ هزار میلیارد تومان رسید

محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه مبلغ یارانه های نقدی برای پرداخت در سال آینده را ۴۶ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. به گفته آقای نوبخت این مبلغ در سنوات گذشته ۴۲ هزار میلیارد تومان بود و برای افزایش یارانه خانوارها ۴ هزار میلیارد تومان اضافه کردیم./ایسنا


افزایش قیمت سیگار در ایران


دیدار طیبه سیاوشی عضو فراکسیون امید مجلس با ضیا نبوی زندانی سیاسی که پس از تحمل ۸ سال و ۸ ماه از بند آزاد شد.

 


کارگران معدن یورت سه ماه حقوق معوقه دارند

دبیر اجرایی خانه کارگر گلستان گفت: کارگران معدن یورت سه ماه حقوق معوقه دارند.

Risultati immagini per ‫کارگران معدن یورت سه ماه حقوق معوقه دارند‬‎

وی افزود: کارگرانی هستند که ۵۰۰-۶۰۰هزار تومان حقوق می‌گیرند و اعتراضی هم نمی‌توانند بکنند چراکه بلافاصله با اخراج مواجه می‌شوند./ ایلنا


پدر زلزله‌شناسی ایران: برداشت بی رویه آب‌های زیرزمینی باعث زلزله خواهد شد

 

 


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

رییس فدراسیون کشتی: اولویت‌ ما جلوگیری از تعلیق کشتی ایران بود

$
0
0

زیتون– رسول خادم٬ رییس فدراسیون کشتی٬ در واکنش به صدور شش ماه محرومیت علیرضا کریمی گفت: «اولویت ما جلوگیری از تعلیق کشتی ایران بود.»

پنجم آذرماه امسال فیلمی از کشتی علیرضا کریمی، کشتی‌گیر ایرانی در مسابقات جهانی زیر ۲۳ سال در لهستان، که در آن مربی از او می‌خواد ببازد.
در این ویدئو در حالی که علیرضا کریمی از حریف روس خود پیش است، صدای مربیان کشتی گیر وزن ۸۶ کیلو شنیده می‌شود که به او می‌گویند «بباز علیرضا٬‌ باید ببازی علیرضا.»
علیرضا کریمی در صورت برد باید با کشتی‌گیر اسرائیلی روبرو می‌شد.

شب گذشته (جمعه) اتحادیه جهانی کشتی (فیفا) علیرضا کریمی، کشتی‌گیر ایرانی را به مدت شش ماه از حضور در رقابت‌های کشتی محروم کرده است.

حمیدرضا جمشیدی، مربی آن تیم کشتی نیز به مدت دو سال از حضور در رقابت‌ها محروم شده‌ است.

فدراسیون کشتی ایران در واکنش اعلام کرد که محرومیت علیرضا کریمی و مربی او فقط شامل رقابت‌های بین‌المللی است و آقایان کریمی و جمشیدی می‌توانند در مسابقات داخلی حضور داشته باشند.

روابط عمومی فدراسیون کشتی ایران همچنین تاکید کرد که با مذاکراتی که مقام‌های ایرانی با اتحادیه جهانی داشتند «خطر تعلیق کشتی ایران رفع شد» و با «اعمال تخفیفاتی» فقط علیرضا کریمی و مربی او حکم محرومیت گرفته‌اند.

رسول خادم به ایسنا گفت: «کمیته بین المللی المپیک که به هر حال تحت نفوذ قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان است، از طریق اتحادیه جهانی کشتی، پیگیر تعلیق کشتی ایران از حضور در رقابت های بین المللی شد.طی دو ماه و نیم گذشته طی دو نوبت توانستیم اعلام رای در اینباره را به عقب بیندازیم اما در نهایت از هفته گذشته این موضوع بصورت جدی در دستور کار اتحادیه جهانی کشتی قرار گرفت.»

 

وعده رفع حصر تا پایان سال ۹۶

$
0
0

زیتون– علی مطهری٬ نایب رییس مجلس٬ گفت که «مسئولان قضایی و امنیتی وعده رفع حصر تا پایان سال را داده‌اند.»

مهدی کروبی٬‌ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، به عنوان رهبران «جنبش سبز» از بهمن سال ۸۹ در حصر خانگی به سر می‌برند و تاکنون درخواست‌ها برای پایان دادن به حبس خانگی آنها نتیجه‌ای نداشته ‌است.

پیشتر غلامرضا حیدری٬‌ یکی از اعضای کمیته حصر فراکسیون امید مجلس٬ با اشاره به گشایش‌ها در مورد وضعیت محصورین، گفت که «ان‌شاءالله محدودیت‌های محصورین تا عید کمتر خواهد شد.»

این نماینده مجلس همچنین اعلام کرد که «حاکمیت به این نتیجه رسیده که ادامه حصر، جز خسران برای منافع ملی عایدی نخواهد داشت.»

او به وب‌سایت اعتماد آنلاین درباره رفع «محدودیت» دیدارهای موسوی و رهنورد با دختران‌شان گفت که «دیر به این تصمیم رسیدند اما بازهم تشکر می‌کنیم که دیرتر نشده» است.

هشتم بهمن ماه وب‌سایت کلمه خبر داد که پس از هفت سال از آغاز حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد٬ «رهبران جنبش سبز» برای اولین بار محدودیت زمان ملاقات با ایشان برای فرزندانشان برداشته شد.

طی دوماه اخیر ملاقات فرزندان میرحسین و زهرا رهنورد با والدین در حصرشان از یک بار در هفته به دوبار در هفته افزایش یافته بود.

پس از آن اعضای درجه یک خانواه این دو رهبر در حصر «جنبش سبز» (دختران و خانواده‌شان) می‌توانند بدون زمان‌بندی هفتگی و محدودیت زمانی به دیدار دو محصور خانه اختر بروند.

همچنین در هفته اخیر تعداد دیگری از خانواده رهنورد، از جمله برادر و چند نفر از اعضای نزدیک نیز اجازه یافته‌اند که در منزل مادر رهنورد و هنگامی که بر بالین مادر بیمارش حاضر بوده با او دیدار داشته باشند.

حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، روز ۲۷ مهر اعلام کرده بود که شورای عالی امنیت ملی «تصویب» کرده است برخی افراد با پدرش دیدار کنند که بر اساس این مصوبه، اسماعیل دوستی عضو حزب اعتماد ملی، با مهدی کروبی دیدار داشته است.

آبان‌ماه امسال علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی در مورد میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، ‌ با بیان اینکه آنها هر کسی را که اراده کنند می‌توانند ببینند، یادآور شده بود: «واژه حصر واژه درستی نیست این آقایان مدنظر شما در حصر نیستند.» شمخانی در حالی در مورد حصر اینچنین سخن گفته است که بسیاری از مقامات قضایی و امنیتی از سال ۸۹ تا کنون درباره حصر صحبت کرده‌ و آن را مصوبه شورای امنیت خوانده‌اند.
پس از آن حسین کروبی، تایید کرده بود: «بعد از مرخص شدن پدر از بیمارستان، اعضای خانواده از جمله فرزندان، عروس‌ها و نوه‌ها هروقت بخواهند می‌توانند به ملاقات وی بروند. این دیدارها انجام می‌شود و ما هم مشکلی نداریم و هر ساعتی بخواهیم می‌توانیم به ملاقات پدر برویم.»

🍃دختران خیابان انقلاب آزاد شدند

$
0
0

زیتون– دقایقی پیش نرگس حسینی٬ یکی از دختران انقلاب از زندان قرچک آزاد شد.

ویدا موحد٬ اولین زنی که به نام «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، زن جوانی بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

یک ماه بعد دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

پیشتر نرگس حسینی در اولین گفتگوی خود از زندان قرچک تاکید کرده بود که تصمیمش برای اعتراض به «حجاب اجباری» مستقل» بوده است.

نرگس حسینی به امتداد گفته بود: «می‌خواستم کاملا از حرکت خانم (مسیح)علی نژاد جدا باشم. برای این دوشنبه را انتخاب کردم که دوشنبه برای من هنوز که هنوز است دوشنبه‌های سبز است.»

به گزارش «زیتون» ساعتی پیش نیز اعظم جنگروی٬ از زندان آزاد شده بود. یک از بستگان او خبر آزادی این دختر خیابان انقلاب را در توییترش اعلام کرد.

دو روز پیش در خیابان انقلاب، روبروی قنادی فرانسه، زن جوان دیگری در اعتراض به «حجاب اجباری» روسری‌اش را به نشانه اعتراض به هوا بلند کرد.

بر اساس فیلم‌های منتشر شده در شبکه‌های مجازی پلیس برای دستگیری این زن جوان معترض به «حجاب اجباری» دست به خشونت زد.

نام این زن جوان اعظم جنگروی (ازی) بود. او پیش از بالارفتن از پست برق روبروی قنادی فرانسه در خیابان انقلاب در اینستاگرامش نوشته بود: «…انگار باید عمل کرد٬ شعار بس است این کار را انجام دادم برای آزادی برای اتمام تمام قوانین و مقرراتی که بر علیه ما زنان است و تمام عواقبش را هم می‌پذیرم.»

او در ادامه تاکید کرده بود که این حرکتش به هیج سازمان٬ گروه یا فردی در داخل یا خارج از کشور مربوط نمی‌شود.

مشاور عالی آیت‌الله خامنه‌ای: باید هزینه‌هایی را که در سوریه کرده‌‌ایم٬ برگردانیم

$
0
0

زیتون– سردار رحیم صفوی٬‌ دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا٬ گفت: «جمهوری اسلامی ایران بایستی هزینه‌هایی که در سوریه کرده است را برگرداند.»

به گفته دستیار و مشاور عالی آیت‌الله خامنه‌ای٬ سوری‌ها این آمادگی را دارند که از نفت، گاز و معادن فسفات سوریه این هزینه‌ها را برگرداند.

او که در نشست «بررسی بحران سوریه، اخرین تحولات میدانی و سیاسی» در موسسه آینده پژوهی جهان اسلام٬ سخن می‌گفت به اینکه کدام یک از دولت یا ملت سوریه٬‌ طبق کدام فرآیند٬ برای بازگرداندن هزینه‌هایی که جمهوری اسلامی در سوریه کرده٬ اعلام آمادگی کرده‌اند.

رحیم صفوی در ادامه تایید کرد که «روس‌ها قرارداد ۴۹ ساله با سوریه بستند هم پایگاه نظامی گرفتند و هم امتیاز اقتصادی و سیاسی.»

او افزود: «به نظرم ایران هم می تواند با دولت سوریه قرارداد طولانی مدت سیاسی و اقتصادی داشته باشد و هزینه هایی که کرده است بازگرداند و هم اکنون هم ایران از معادن فسفات سوریه در حال صادرات است.»

اگرچه دستیار و مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی از «بازگرداندن هزینه‌های ایران در سوریه» سخن می‌گفت٬ در بخش دیگری از سخنرانی‌اش با اشاره به «الزامات بازسازی سویه» پیشبینی کرد: «به نظرم سوریه برای بازسازی مسیری طولانی دارد. بازسازی چندین سال طول خواهد کشید و حداقل به ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار احتیاج دارد.»

مبلغی که سردار صفوی٬‌ رییس موسسه آینده پژوهی جهان اسلام٬ به محل تامین آن اشاره‌ای نکرد.

مسئولان حکومتی جمهوری اسلامی بارها گفته‌اند که حضور جمهوری اسلامی در سوریه به شکل «مستشاری» است و این نیروها در میدان جنگ حضور ندارند. با این حال و به خصوص پس از آغاز حضور نظامی روسیه در درگیری‌های سوریه، تعداد تلفات ایرانی‌های حاضر در سوریه افزایش پیدا کرد. حسین همدانی، مشاور فرمانده کل سپاه، بلندپایه‌ترین مقام نظامی ایران است که در سوریه کشته شده است.
اصطلاح «مدافعان حرم» پس از تخریب مقبره حجر‌بن عدی و تهدید به حمله به حرم زینب، خواهر امام سوم شیعیان، در اوایل سال ۱۳۹۲ وارد ادبیات سیاسی ایران شد.

مدافعان حرم اهل بیت، مشهور به مدافعان حرم، نیروهای شبه نظامی هستند که از سوی جمهوری اسلامی سازمان‌دهی و به کشورهای سوریه و لبنان اعزام شده‌اند تا به ادعای حکومت «از حرم اهل بیت محافظت کنند». بیشتر افراد این گروه را نیروهای رسمی سپاه پاسداران و بسیج تشکیل می‌دهند. در ماه‌های اخیر اخباری از کشته شدن برخی نیروهای عضو ارتش در سوریه نیز منتشر شده است.
علاوه بر این افراد، گروه‌هایی از افغان‌ها و پاکستانی‌های مقیم ایران نیز در میان «مدافعان حرم» حضوردارند. در قالب دو گردان «فاطمیون» و «زینبیون» سازمان‌دهی می‌شوند.

صعود به ارتفاع پست

$
0
0

زیتون- پریا منظر زاده: جشنواره فیلم فجر و کنایه‌ها به فیلم جدید ابراهیم حاتمی‌کیا باعث شد که او و حامیانش بی رودربایستی از «فیلم‌ساز نظام» بودن بگویند و این‌که پول فیلم‌هایشان را سپاه پاسداران تامین می‌کند.

احسان محمد حسنی، رئیس موسسه هنری رسانه‌ای «اوج»، در ادامه سخنان ابراهیم حاتمی‌کیا گفته است که «افتخار می‌کنم پول تولیدات‌مان را از سپاه می‌گیریم و از از سفارت‌خانه‌های حامی داعش نمی‌گیریم».

وی تاکید کرد:« یک بار یک نفر به من گفت، من مستاجر هستم و خانه‌ام بیت رهبری است، اما من می‌گویم، همه ما خانه‌هایمان بیت رهبری است».

ظاهرا طعنه و حمله لفظی محمد حسنی به اصغر فرهادی و فیلم «فروشنده» است.

ابراهیم حاتمی‌کیا روزگاری به داشتن نگاه انسانی و متفاوت به جنگ مشهور بود. اما در سال‌های اخیر فیلم‌هایی ساخته که واکنش منفی منتقدان سینمایی را به‌دنبال داشته است.

این سخنان چند روز پس از آن بیان می‌شود که ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان «به وقت شام» بعد از دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی از سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، به تندی به منتقدان و صداوسیما اعتراض کرد. این اعتراض، آخرین فیلم او و انتقاداتی که درباره‌اش مطرح است را بیش‌تر بر سر زبان‌ها انداخت.

در حالی‌که مستقل بودن در همه جای دنیا یک ارزش هنری محسوب می‌شود، حاتمی‌کیا بر سکوی مهم‌ترین اتفاق هنری ایران ایستاد و فریاد زد:«من فیلم‌ساز وابسته‌ام. من فیلم‌ساز این نظامم.»

 

از یک دیدگاه، می‌توان این اظهارات را به‌سادگی به جریحه‌دار شدن احساسات هنرمندانه او از سوی منتقدانی که فیلمش را کمدی خواندند نسبت داد؛ چنان‌چه احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما در یادداشتی در روزنامه اعتماد چنین کرد. یا از دیدگاهی دیگر، به‌دنبال اهدافی بود که این فیلم‌ساز از چنین رفتاری دنبال می کند؛ اهدافی از جمله جذب حمایت‌های بیشتر و توجیه ضعف فیلم‌هایی که به‌تازگی ساخته است.

منتقدان به اصل ساخت فیلم درباره داعش اعتراضی نکردند، بلکه از بین‌المللی نبودن زبان فیلم‌سازی او و ضعف دفاعیاتش از مواضع نظام انتقاد کردند.

ابراهیم حاتمی‌کیا روزگاری به داشتن نگاه انسانی و متفاوت به جنگ مشهور بود. اما در سال‌های اخیر فیلم‌هایی ساخته که واکنش منفی منتقدان سینمایی را به‌دنبال داشته است.

می‌توان ادعا کرد که هیچ فیلم‌سازی به اندازه حاتمی‌کیا از جشنواره فیلم فجر سیمرغ به خانه نبرده است. چنان‌که در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، در برنامه نقد و بررسی فیلم سینمایی «چ» گفته بود: «دوستان جشنواره فجر می‌خواهند من را فیلم‌ساز وابسته تعریف کنند که از دست همکاران خود جایزه نگرفته اما از دست رئیس‌جمهور جایزه می‌گیرد، پس هوشمندی به من می‌گوید به نام نامی بچه‌های جنگ غریب بایستم. ضمن این‌که من از این شیشه‌های سیمرغی که به سینماگران می‌دهند زیاد دارم و حتی دیگر در طاقچه خانه خود جای یکی دیگر را ندارم.»

 

حالا چهار سال بعد از این سخنان، حاتمی‌کیا خود را« فیلم‌ساز نظام» می‌خواند؛ ادعایی که با گذشته‌اش کاملا متفاوت است.

او به‌جای این‌که به زبان سینما به منتقدان خود پاسخ دهد، با سخنانی تند، منتقدانش را در مقابل سپاه پاسداران قرارداد: «حاج قاسم سلیمانی می‌گوید من برای به وقت شام گریه کردم اما اُف بر آن کسی که می‌گوید این فیلم کمدی است.»

البته سپاه نیز پیام حاتمی‌کیا را دریافت کرد و در حمایت از او، عالی‌مرتبه‌ترین مقام این نهاد، سرلشکر محمدعلی جعفری، در پیامی از این کارگردان سینما تشکر کرد.

شاید حاتمی‌کیا این پیام منتقدان را درنیافته بود که از او خواسته بودند اگر «فیلم‌ساز نظام» است، حداقل فرصت و بودجه را نسوزاند.

منتقدان به اصل ساخت فیلم درباره داعش اعتراضی نکردند، بلکه از بین‌المللی نبودن زبان فیلم‌سازی او و ضعف دفاعیاتش از مواضع نظام انتقاد کردند.

مرجان ریاحی در یادداشتی در «آی-سینما» نوشت: «حاتمی‌کیا با تمام حرفه‌ای بودنش هیچ‌گاه نخواسته یا نتوانسته به زبان بین‌المللی فیلم بسازد. اما وقتی پای فیلمی با موضوع جنگ سوریه وسط می‌آید -جنگی که باعث شده انگشت اتهام برخی کشورها به سمت ایران نشانه برود- و فیلم با بودجه دولتی یا همان بیت‌المال ساخته شده، عقلانیت و منافع ملی حکم می‌کند فیلمی به زبان بین‌المللی ساخته شود. این که فیلمی با این همه هزینه مالی و انسانی تنها برای مصرف داخلی ساخته شود، منطقی نیست.»

 

امیر قادری، سردبیر کافه سینما نیز گفته بود که حاتمی‌کیا با تمام وجود یک فیلم بد گران‌قیمت و کاریکاتوری ساخته؛ یک نمونه خاص از کارگردان متوهمی که درکمال صداقت پول بزرگی رابه اتش می‌کشد.

قادری به صحنه‌های عجیب فیلم اشاره کرده بود، از جمله آن‌جا که یک نفر شبیه شمر روی باند هواپیما ایستاده، زنی که در آخرین لحظات مرگش تصویر خودش را در حال خواندن یک ترانه متال روی یک تبلت می‌بیند، و یا قفس‌های پرنده‌ای که قهرمانان فیلم را در هوا جابه‌جا می‌کنند…

اما این انتقادها در مقابل جریانی که پس از اختتامیه جشنواره فیلم فجر به راه افتاد بسیار ناچیز بود.

بودجه فیلم حاتمی‌کیا از سازمانی تامین شده که بیلبوردهای «صداقت امریکایی» را علیه برجام در سطح شهر تهران نصب کرده بود.

بیشتر واکنش‌ها هنگامی در رسانه‌ها و فضای مجازی رخ داد که فیلم‌ساز با فریاد به دفاع از فیلمش برخاست. برخی فیلم‌های گذشته او از جمله از «کرخه تا راین» و «مهاجر» را یادآوری کردند و همچنین «ارتفاع پست» را.

حتی محمد مهاجری، از روزنامه‌نگاران اصول‌گرا نیز در یادداشتی در خبرآنلاین، حاتمی‌کیا را سرزنش کرد: «آقای حاتمی‌کیا! می‌گویند تو ابراهیم سینمای ایرانی! ابراهیم را در آتش انداختند و نسوخت ولی تو با حرف‌های دیشب‌ات، آتش‌افروختی. کاش در میان همان آتشی که به زعم خودت، دشمنانت برافروخته‌اند، رقص‌کنان وارد می‌شدی و لذت ابراهیم‌گونه بودن را حس می‌کردی.»

از سوی دیگر، طرفداران حاتمی‌کیا نیز، که چشم بسته او را به عنوان یک برند سینمایی و بیش از آن، به عنوان فیلم‌سازی ارزشی می‌پذیرند، با هشتگ #من_وابسته_ام در فضای مجازی به حمایت از او پرداختند.

سرمایه‌ای که حاتمی‌کیا از آن سخن می‌گوید از کجا آمده است؟ سازمان هنری-رسانه ای «اوج» که حاتمی‌کیا با همان فریادها از آن تشکر کرد و آن‌ها را سربازان گمنام خواند، بودجه این فیلم را تامین کرده‌اند.

 

برای فیلم «به وقت شام» هشت میلیارد تومان هزینه شده اما حاتمی‌کیا از زاویه دیگری به این بودجه نگاه می‌کند؛ این‌که یک دلار هم برای فیلمش خرج نکرده چون در ایران فیلم‌برداری شده؛ و یک سال برای عوامل فیلم شغل ایجاد کرده است.

بودجه فیلم حاتمی‌کیا از سازمانی تامین شده که بیلبوردهای «صداقت امریکایی» را علیه برجام در سطح شهر تهران نصب کرده بود و شهرداری آن‌ها را جمع کرد.

«سازمان هنری رسانه‌ای اوج» از بهار سال ۱۳۹۰ به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده است.

پوسترهایی به مناسبت‌های مختلف از جمله شکست آمریکا در ویتنام و سال‌روز ترور مرتضی مطهری، روز ارتش، سال‌روز طوفان شن و شکست عملیات نظامی آمریکا، سال‌روز حمله شیمیایی به مهران، سال‌روز درگذشت شیخ بهایی و درباره «شهیده حجاب،مروه الشربینی» پوسترهای طراحی شده دراین سازمان‌اند.

🍃زنده|دادستان تهران دستور تعقیب افراد مقصر در مرگ کاووس سید امامی را صادر کرد

$
0
0

 


سرنوشت دریاچه ارومیه در انتظار تالاب انزلی

سید کاظم دلخوش اباتری، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: مسئولان نسبت به خشک شدن تالاب انزلی ورود کنند، زیرا دست روی دست گذاشتن سبب می شود سرنوشت دریاچه ارومیه در انتظار تالاب انزلی باشد./ میزان

Risultati immagini per ‫تلاب انزلی‬‎


 ۲۷ نفر در رابطه با ارز در روزهای اخیر بازداشت شدند


دادستان تهران دستور تعقیب افراد مقصر در مرگ کاووس سید امامی را صادر کرد

جعفری دولت آبادی، دادستان تهران از سرپرست دادسرای جنایی خواست در پرونده فوت کاووس سید امامی با انجام تحقیقات لازم و تسریع در جمع‌آوری ادله و تحقیق از افراد مرتبط با زندانی، نسبت به هرگونه مسامحه و قصور درنظارت بر زندانی و تعقیب افراد مقصر اقدام نماید.

او تاکید کرد: لازم است به طور مستمر نظارت‌ بر زندانی‌ها مورد توجه قرار گیرد و باید حقوق متهمان زندانی حفظ شود.




زهرا نعمتی بهترین ورزشکار معلول تیراندازی با کمان جهان شد

نعمتی در بین پنج کاندیدای بخش پاراتیروکمان از ۵ کشور جهان به عنوان بهترین ورزشکار سال ۲۰۱۷ شد.

Risultati immagini per ‫زهرا نعمتی بهترین ورزشکار معلول تیراندازی با کمان جهان شد‬‎


جواد ظریف: اقدام  نتانیاهو یک «سیرک مسخره» است

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در کنفرانس مونیخ اقدام بنیامین نتانیاهو را  «سیرک مسخره» خواند.

ظریف

پیش از سخنان  ظریف، بنیامین نتانیاهو شی ای  در کنفرانس نشان داد و ادعا کرد که بخشی از «پهپاد ایران» است که اسرائیل آن را هدف قرار داده است.

وزیر خارجه ایران گفت که این نمایش «مسخره» ارزش پاسخگویی ندارد و او می‌خواهد به موارد مهم‌تر از جمله بحث امنیت در خلیج فارس بپردازد.

او خواهان یک آرایش جدید امنیتی میان کشورهای حوزه خلیج فارس شد و هشدار داد که ادامه این وضعیت ممکن است به بحران منجر شود.

پیش‌تر در همین اجلاس، آقای نتانیاهو که «خطر نفوذ ایران در منطقه» سخن گفت، هنگام بالاگرفتن یک قطعه فلزی، وزیر خارجه ایران را صدا کرد و خطاب به او گفت: « آقای ظریف، این را می‌شناسید؟ باید بشناسید. این متعلق به شماست. می‌توانید با خود یک پیام برای ستمگران در تهران ببرید: اراده اسرائیل را امتحان نکنید.»/بی بی سی فارسی



موبایل یکی از مسافران هواپیما پرواز تهران- یاسوج روشن است

رئیس مرکز مدیریت حوادث کهگیلویه و بویراحمد گفت: از طریق موبایل یکی از مسافران که روشن بوده و ردیابی شده محل سقوط هواپیما مشخص شده و از طریق GPS در حال یافتن محل حدودی سقوط هواپیما هستیم./عصر ایران


لاشه هواپیما پیدا نشده است


حسن روحانی سانحه سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج را تسلیت گفت

رییس جمهوری ایران در پیامی سانحه سقوط هواپیمای مسافربری شرکت آسمان در مسیر تهران – یاسوج را که منجر به جان باختن عده ‏ای از هموطنان عزیز شد، تسلیت گفت.Risultati immagini per ‫حسن روحانی‬‎

در متن پیام تسلیت حسن روحانی آمده است: «سانحه بسیار تلخ سقوط هواپیمای مسافربری شرکت آسمان در مسیر تهران – یاسوج که منجر به جان باختن عده‏ای از هموطنان عزیز ما شد، باعث تأثر فراوان گردید.

لازم است وزیر راه و شهرسازی بر اساس قانون سازمان هواپیمایی کشوری با حضور و تشکیل ستاد بررسی سانحه در این سازمان؛ ضمن مدیریت، پیگیری و انجام هماهنگی های لازم برای خدمات اورژانسی و امدادی توسط دستگاه‌های ذیربط، علل این حادثه را سریعا گزارش نماید و تمام اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار اینگونه رخدادهای ناگوار به عمل آید.»

 

 


پیام تسلیت رهبر جمهوری اسلامی در پی سانحه‌ سقوط هواپیمای مسافربری

رهبر جمهوری اسلامی در پیامی «سانحه‌ی مصیبت‌بار سقوط هواپیمای مسافربری» را تسلیت گفت و تاکید کرد:«اینجانب مراتب تأثر عمیق و همدردی صمیمانه‌ی خود را با خانواده‌های داغدار آنان ابراز میدارم.

مسئولان ذیربط لازم است همه‌ی تلاش و همکاری خود را برای اقدامهای لازم در این مورد بکار برند و امکان تکریم و تشییع پیکرهای آنان را فراهم سازند.»


آیت الله خامنه‌ای: درباره عدالت ما عقب‌مانده هستیم باید از مردم و خدا عذرخواهی کنیم

رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با مردم آذربایجان شرقی گفت: در همه‌ی زمینه‌ها پیشرفت اتفاق افتاده اما در زمینه‌ی عدالت باید کار کنیم و باید از مردم و خدا عذرخواهی کنیم. درباره عدالت مشکل داریم. ان‌شاءالله با همت مردان و زنان کارآمد در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد.

Risultati immagini per ‫خامنه ای در آذربایجان شرقی‬‎

او تاکید کرد:  نتیجه‌ی مردم‌سالاری، پیشرفت کشور است. ما دهه‌ی سوم انقلاب را دهه‌ی «پیشرفت و عدالت» نام‌گذاری کردیم؛ «پیشرفت» به‌معنی واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است. «عدالت» را نمی‌گویم، درباره‌ی عدالت ما عقب‌مانده هستیم، خودمان اعتراف می‌کنیم./ایسنا

 


مردم روستاهای اطراف دنا به کمک گروههای نجات آمدند

سرتیم گروه کوهنوردی اعزامی به دناکوه سمیرم گفت: در حال حاضر همراه با ۴۰ نفر از کوهنوردان در منطقه دنا قرار داریم، بارندگی بسیار شدید شروع شده و کوهنوردان در حال گشت‌زنی در قله هستند.
وی تاکید کرد: هنور سرنخی از لاشه هواپیما پیدا نکرده‌ایم.
به گفته او « مردم روستاهای اطراف نیز به کمک ما آمده‌اند، با توجه به بارندگی دید خیلی کمی داریم اما امیدواریم با تلاش کوهنوردان هرچه زودتر به لاشه هواپیما دست پیدا کنیم.»/فارس


رهبر جمهوری اسلامی: مردم ممکن است از شخص حقیر هم انتقاد داشته باشند

آیت الله خامنه ای، امروز در دیدار مردم آذربایجان شرقی گفت:انتقاد مردم، فقط از دولت و مجلس و قوه‌ی قضائیه نیست؛ نه، ممکن است از شخص حقیر هم انتقاد داشته باشند اما این انتقاد منافاتی ندارد با ایستادگی پای نظام اسلامی و نظام انقلابی که با فداکاری این ملت به وجود آمده است.

Risultati immagini per ‫خامنه ای لاریجانی روحانی‬‎
وی در ادامه تاکید کرد: واقعاً ۲۲بهمن امسال در سرتاسر کشور، ۲۲بهمن متفاوتی بود. بعد از ۳۹سال این حرکت عظیم مردمی شبیه معجزه است.

رهبر جمهوری اسلامی در ادامه افزود: ۴۰سال است که مأمن مردم، پرچم برجسته و بلند انقلاب است؛ و این در حالی است که مردم از برخی مسائل جاری کشور انتقاد دارند.

یک آگاهی انقلابی و کمال سیاسی در ملت ایران به وجود آمده که می‌توانند بین «نظام انقلابی امت و امامت» و «تشکیلات دیوان‌سالاری» تفکیک کنند؛ در یک‌جا انتقادی داشته باشند اما از اصل نظامی که به‌وسیله‌ی انقلاب به وجود آمده است با همه‌ی وجود دفاع کنند.

 


رئیس‌جمهوری، وزیر راه را مسئول تهیه گزارشی از علل سقوط هواپیمای تهران_ یاسوج کرد./صدا و سیما


اطلاعاتی از هواپیمای حادثه‎دیده  ۷۲ IRT آسمان

ای‌تی‌آر ۷۲ هواپیمای دو موتوره توربوپراپ کوتاه برد منطقه‌ای است که توسط شرکت هواپیماسازی فرانسوی-ایتالیایی ای‌تی‌آر تولید می‌شود.


ای‌تی‌آر ۷۲ نوع تکامل‌یافته‌ ای‌تی‌آر‌ ۴۲۲ است که از سال ۱۹۸۹ تولیدش آغاز شد. از این هواپیما معمولاً برای حمل و نقل منطقه‌ای توسط شرکت‌های مسافربری استفاده می‌شود، اما به عنوان هواپیمای اختصاصی (شرکت‌ها یا موسسات)، باری و برای گشت دریایی هم استفاده شده است.
مدل‌های مختلفی از این نوع هواپیما تاکنون طراحی شدند و تا ۷۸ نفر گنجایش دارند.
هواپیمای سقوط کرده تهران – یاسوج ۲۴ سال سن داشته است./فارس


محل دقیق سقوط هوایپمای تهران یاسوج در سمیرم مشخص شد


تجمع و انتظار تعدادی از خانواده‌های مسافران هواپیمای تهران ـ یاسوج در فرودگاه یاسوج/شهروند


پروازهای مسیر آبادان تهران و به عکس لغو شد

به دلیل کاهش دید ناشی از بروز گرد و خاک، پروازهای امروز مسیر آبادان تهران و به عکس لغو شد./مهر

Risultati immagini per ‫پرواز مسیر ابادان تهران کاهش دید‬‎


برف و بوران مانع نزدیکی نیروهای امدادی به محل حادثه شده است

مسئول تیم اعزامی اورژانس گفت: نیروها امدادی با بالگرد به محل احتمالی حادثه که ۱۴ مایلی یاسوج اعلام شده اعزام شدند اما هلیکوپتر به دلیل برف و بوران قادر به ادامه مسیر نبود و تیم‌ها به صورت زمینی اعزام شدند.
در حال حاضر پنج واحد امدادی اورژانس در محل حاضر هستند اما هنوز چیزی توسط این نیروها رویت نشده است.
از یاسوج تا محل حادثه حدود ۱۴۰ کیلومتر فاصله است وامیدواریم بتوانیم تا یک ساعت دیگر به منطقه سقوط برسیم./ایسنا


فرماندار سمیرم : «هنوز نمیدانیم که هواپیما در سمیرم سقوط کرده یا در دنا.»


همه سرنشینان پرواز تهران-یاسوج جان باختند

روابط عمومی هواپیمایی آسمان اعلام کرد که تمام سرنشینان هواپیمای تهران-یاسوج جان باختند.

۵۹ بزرگسال و یک کودک و همچنین دو خلبان و کمک خلبان، دو مهماندار و یک پرسنل امنیت پرواز در این حادثه جان خود را از دست دادند.

این هواپیما در حوالی ساعت ۸ از باند فرودگاه مهرآباد بلند شده و حدود ۵۰ دقیقه بعد از رادار خارج شد./ایسنا


سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج رسما تائید شد

یک مقام مسئول شرکت آسمان گفت: هواپیمای این شرکت به کوه دنا برخورد کرده و سقوط این هواپیما تایید می‌شود. تیم‌های جست‌وجو به محل حادثه اعزام خواهند شد.»/ایسنا

 


عملیات ترکیه در عفرین و سکوت بره‌ها (بررسی توجیهات حقوقی ترکیه)

$
0
0

عملیات ترکیه در عفرین و سکوت بره ها (بررسی توجیهات حقوقی ترکیه)[۱]

زیتون: آنّه پیترز [۲]مدیر انستیتو ماکس پلانک در زمینه حقوق عمومی تطبیقی و حقوق بین‌الملل در هایدلبرگ آلمان، استاد تمام حقوق دانشگاه بازل سوییس و مدیر سابق جامعه‌ی اروپایی حقوق بین الملل است. این یادداشت توسط عدنان فلّاحی برای «زیتون» ترجمه شده است.

اشاره ی مترجم: نوشتار ذیل، نه متوجه عواقب حقوق بشری و اخلاقی و سیاسی عملیات موسوم به «شاخه ی زیتون» است و نه در پی یافتن انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی و ایدیولوژیک پشت پرده. نویسنده‌ی این نوشتار که یکی از استادان صاحب‌نظر و کارشناسان اجرایی حقوق بین الملل اروپاست، صرفا وجاهت حقوقی این عملیات را از منظر اَسناد و میثاق‌های بین‌المللی بررسی می کند.

***

ـ عملیات شاخه ­ی زیتون

ارتش ترکیه در بیستم ژانویه ی ۲۰۱۸، حمله به ناحیه ی مسکونی عفرین در سوریه را آغاز کرد (عملیات شاخه ی زیتون)[۳]. ترکیه ضمن بیانش خطاب به نشست شورای امنیت مورخ ۲۲ ژانویه ی ۲۰۱۸، این اقدام را ذیل مفاد ماده ی ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، به مثابه دفاع مشروع[۴]، توجیه کرده است. عبارت مرتبط با این موضوع در بیان مذکور چنین است:

«تهدید تروریسمِ موجود در سوریه که مرزهای ما را تهدید می کند، خاتمه نیافته است. تازه ترین افزایش حملات راکتی و گلوله بارانِ ایذایی از جانب ناحیه ی عفرین در سوریه ـ تحت کنترل سازمان های تروریستی پ.ک.ک/ک.س.ک/پ.ی.د/ی.پ.گ ـ که استان های هاتای و کیلیس ترکیه را هدف گرفته است، منجر به مرگ تعداد زیادی از افراد غیرنظامی و سربازان شده و تعداد بیشتری زخمی برجا گذاشته است» (UN Doc. S/2018/53)[۵]. دو بخش از این توجیه رسمیِ ترکیه، مشکل ساز است.

ـ حملاتِ مسلحانه ی غیردولتی؟[۶]

بحث اول) خود این موضوع محل نزاع است که آیا حملات مسلحانه ی ی.پ.گ ـ به مثابه یک بازیگر غیردولتی ـ برای به کار انداختن دفاع مشروعِ ذیل مفاد ماده ی۵۱ منشور سازمان ملل و قانون عرفی ضمنی، کافی است یا نه. قانون فعلی (هم قانون مبتنی بر منشور[۷] و هم قانون مبتنی بر معاهده[۸]) در حال تغییر و تحول است، و همچنان به نظر می آید که [به کار انداختن اصل دفاع مشروع] مستلزم انتساب به دولتی است که حملات از آنجا نشأت می گیرد. (برای دیدن مجموعه ای از نظرات محققانه ی گوناگون ـ از نظرات محدودکننده گرفته تا نظرات توسعه دهنده [ی استفاده از اصل دفاع مشروع] ، نک:

“Self-Defence Against Non-State Actors: Impulses from the Max Planck Trialogues on the Law of Peace and War”, Heidelberg Journal of International Law 77 (2017), 1-93; SSRN-version in Max Planck Research Papers 2017-17)[۹]

قانونِ پرونده ایِ[۱۰] دیوانِ بین المللی دادگستری این مسأله را به شکل کامل، رفع و رجوع نکرده است (برای بیانیه های دولت­محور [ـِ این دیوان] نک:

ICJ, Oil platforms ۲۰۰۳, paras. 51 and 61[۱۱]; ICJ Wall opinion ۲۰۰۴, para. 139[۱۲](

دیوان بین المللی دادگستری در پرونده ی کنگو علیه اوگاندا، تلویحاً بیان کرد که دفاع مشروع ـ در صورت تحقق ـ فقط علیه «حجم گسترده ای از حملاتِ» یک گروه مسلح غیردولتی، قابل اعمال است، هرچند که این دیوان صراحتاً از صدور چنین رأی ای، سر باز زد (ICJ Congo v. Uganda 2005, para. 147)[۱۳].

جالب است که ترکیه در بیان خود، حتی از اصطلاح «حمله ی مسلحانه» ـ اصطلاحی که تحقق ماده ی ۵۱ نیازمند آن است ـ نیز مطلقاً استفاده نمی کند، و بلکه بر عبارت «تهدید تروریسم» و فقدان کنترل ناحیه ی عفرین از سوی دولت سوریه، تکیه می کند.

این موضوع، یادآور توضیح دولت آلمان نسبت به مشارکت نظامی در اصل دفاع مشروعِ مشترک با عراق و فرانسه، در بیان سال۲۰۱۵ خطاب به شورای امنیت است: «در حالی که حکومت جمهوری عربی سوریه، اکنون مطلقاً کنترل مؤثر را اِعمال نمی کند، داعش بخش مشخصی از سوریه را اشغال کرده است.» (UN Doc. S/2015/946)[۱۴]

نیز قابل یادآوری است که دولت ترکیه در سال ۲۰۱۵، یکی از چهار دولتی بود که برای توجیه حملات علیه داعش در سوریه، بر دکترینِ ناتوانی یا عدم تمایل[۱۵]، تکیه کرد: «آشکار است که رژیم سوریه نه قادر است و نه تمایلی دارد که مانع این تهدیدات برخاسته از سرزمین خود باشد، تهدیداتی که آشکارا امنیت ترکیه و سلامتی شهروندانش را به مخاطره می اندازد.» (UN Doc. S/2015/563)[۱۶]

نتیجتاً به نظر می آید که دولت ترکیه تلویحاً القا می کند که حملات مسلحانه ی غیردولتیِ ی.پ.گ، برای به کار انداختن مستقیم دفاع مشروع، کافی باشد؛ یا فقدان کنترل دولت سوریه و ناتوانی این دولت در ممانعت از حملات راکتی و گلوله بارانِ ی.پ.گ در مرز ترکیه، برای توجیه ترکیه در استفاده از زور ـ که این استفاده از زور قطعاً تمامیت ارضی سوریه و حاکمیت آن را تحت تأثیر قرار می دهد ـ کافی هستند.

ـ آستانه ی وخامت[۱۷] [ـِ اوضاع]

دوم) به نظر می آید که شرط دیگر دفاع مشروع نیز برآورده نشده است. در ارتباط با چگونگی حمله ی مسلحانه ی ذیل مفاد ماده ی ۵۱ منشور سازمان ملل، حملاتِ ادعاشده می­بایست ـ من حیث گستره و تأثیر ـ از آستانه ی وخامت [ـِ اوضاع] عبور کند.

در پرونده ی سال ۱۹۸۶ نیکاراگوئه، دیوان بین المللی دادگستری بین «وخیم ترین اَشکال استفاده از زور» و «دیگر اَشکالِ کمتر وخیم» استفاده از زور تمایز قائل شد (ICJ, Nicaragua 1986, para. 191)[۱۸].

طبق رأی این دادگاه، فقط وخیم ترین اَشکال [ـِ استفاده از زور] ، حمله ی مسلحانه ای به شمار می آیند که مستعد به کاراندازی حق دفاع هستند. تمایز مشهور پرونده ی نیکاراگوئه، این پیامد قانونی را دارد که «اَشکال کمتر وخیم» زور نظامی را ـ هرچند که ناقض ماده ی ۲(۴) از منشور سازمان ملل است ـ نمی توان با حق دفاع پاسخ داد. خواه کسی معتقد باشد که تمایز پرونده ی نیکاراگوئه، به کار هدف سیاستِ ممانعت از افروختن خشونت نظامی بیاید یا خواه معتقد نباشد، این تمایز، همچنان قانون خوبی به نظر می آید.

نقطه­ای که به آستانه­ی حمله­ی نظامی می­رسد را نمی­توان با دقت ریاضی سنجید. بیش از ۳۰۰۰ کُشته ـ مانند آنچه در حملات یازده سپتامبر رخ داد ـ قطعاً حمله­ی نظامی یک ارتش چنددولتی را به مثابه تلافی، مجاز می­کند. و شاید هم بیش از صد نفر قربانی ـ مانند آنچه در حملات داعش به پاریس در نوامبر۲۰۱۵ رخ داد ـ از نظر گستره و تأثیر، کافی باشند. در هر صورت، بار اثبات و استدلال حمله ی نظامیِ ادعاشده، بر دوش دولتی است که مدعی حق دفاع است (ICJ, Armed Activities in the Territory of the Congo (2005), para. 146)[۱۹].

مطابق با گزارش­های خبری بین المللی، ترکیه ادعای خود را ثابت نکرده است.[۲۰] البته، آتش راکتی منجر به تلفات از عفرین موازات مرز ترکیه، وجود داشته است اما به نظر می رسد که این حملات پس از تهاجم ترکیه رخ داده است. بنابراین (فارغ از هر موضعی که ما در نزاع حول بازیگران غیردولتی، از آن موضع دفاع کنیم) آنچه که به نظر می آید این است که حمله ی مسلحانه ای که مستعد به کارگیری دفاع مشروع باشد، اثبات نشده است. همچنین به نظر نمی آید که مقتضیاتِ بیشترِ الزام و تناسب [ـِ تهاجم به عفرین] ، برآورده شده باشد؛ خاصه درباره ی رخداد گسترش عملیات به نواحی دورتر ـ آن چنان که رییس جمهور ترکیه قبلا اعلان کرد ـ  چنین مقتضیات و الزاماتی موجود نیست.

نهایتاً هیچ توجیه دیگری برای استفاده از زور، در چشم انداز نیست؛ به ویژه حکومت سوری هیچ درخواستی نداده است. برعکس، سوریه علیه این حملات اعتراض کرده است.[۲۱] این بیانیه­ی رسمی بی­درنگ باید مقبول واقع شود. هرگونه توافق مخفیانه و تأیید ضمنیِ سوریه [نسبت به تهاجم ترکیه] نمی تواند ذیل حقوق بین الملل، به مثابه رضایتِ نافذ به حساب بیاید. نتیجتاً ـ بر اساس حقایقی که برای من عیان است ـ ما در اینجا تا حد زیادی با نقض آشکار حقوق بین الملل مواجهیم.

ـ سکوت

مشکلْ سازی های حتی بیشتر از موارد فوق، به سکوت همگانی ای برمی گردد که این عمل غیرقانونی با آن مواجه شده است. مطابق با گزارش های روزنامه ها، کردها قبلا و پیش از بیستم ژانویه ـ وقتی که حمله ی ترکیه، قریب الوقوع شد ـ خواستار اجتماع جهانی برای کمک شدند (Neue Zürcher Zeitung of 19 January 2018)[۲۲]. اما حتی یک حمایت شفاهی هم رخ نداد. بیشتر دولت ها به شکل غیرمسئولانه[۲۳] واکنش نشان دادند. ایالات متحده اعلان کرد که آنها «بسیار نگرانند» (USA, Press statement, The Situation in Northwest Syria, Heather Nauert, Department Spokesperson, 21 January 2018).[۲۴]

وزرات خارجه ی آلمان رخدادها را «با نگرانی» دنبال کرد (Press release of 21 January 2018)[۲۵]. فرانسه مقامات ترکیه ای را به خویشتن داری فراخواند (Press statement, Telephone conversation between Jean-Yves Le Drianand his Turkish counterpart, Mr Mevlüt Çavuşoğlu, 21 January 2018)[۲۶].

تنها دولتی که نظر خود را صریحاً اعلان کرد مصر است که حملات ترکیه را «نقض جدید حاکمیت سوریه» به حساب آورد.[۲۷] نه شورای امنیت سازمان ملل (special session of 22 January 2018)[۲۸]، نه ناتو و نه سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) هیچکدام بیانیه ی رسمی صادر نکردند.

شاید دلیل این سکوت از چند جهت باشد: نگرانی ژئواستراتژیک ناظر به محافظت از ترکیه به مثابه جناح شرقی ناتو، تکیه بر ترکیه برای جنگ علیه داعش، ترسِ از دست دادنِ رأی دهندگان ترک تبار در دولت های اروپای غربی، منافع اقتصادی موجود در صادرات سلاح به ترکیه، یا میل به اِعمال یا ادامه ی اِعمال هر آنچه که ترکیه الآن انجام می دهد.

ـ عواقب بد برای نظم مشروع بین المللی

اما این سکوت، عواقب بدی برای نظم مشروع بین المللی خواهد داشت. آن چنان که در بالا گفتم، نه شورای امنیت سازمان ملل و نه هیچ یک از سایر سازمان های بین المللی و نه هیچ یک از دولت های قدرتمند، عملیات شاخه ی زیتون را به مثابه «نقض آشکار اصول بنیادین حقوق بین الملل» صریحاً محکوم نکرده اند. منصفانه باید گفت که تأسف برانگیزترین قربانیان این عملیات، ساکنان کُردی هستند که در دو دهه ی اخیر و طی درگیری های مسلحانه ی این ناحیه، غالبا در گردباد حوادث رها شده اند…

حمله ی ترکیه علیه عفرین، نمونه ای از استنادِ غیرقابل قبول به حق ذاتی دفاع مشروع است. اعتراض نکردن علیه این اصرارِ ظاهراً قانونیِ نادرست، ممکن است در آینده، [رفتارِ] همین دولت­هایی که اکنون از محکوم کردن نقض حقوق بین الملل ابا می ورزند و ترجیح می دهند ساکت باشند را محل [سوءِ] استفاده قرار دهد. این سکوتی است که دیر یا زود، قربانی شدن خود این دولت­ها در جریان خشونتِ فرامرزی را تسهیل می کند.

 

[۱]. ترجمه­ی اهم بخش­ های مقاله ی منتشر شده در سایت نشریه ی اروپایی حقوق بین الملل:

The Turkish Operation in Afrin (Syria) and the Silence of the Lambs

[۲]. Anne Peters

[۳]. http://www.byegm.gov.tr/english/agenda/turkish-army-announces-operation-olive-branch-in-afrin/123919

[۴]. self-defence

[۵]. https://undocs.org/en/S/2018/53

[۶]. non-state

[۷]. Charter-based

[۸]. treaty-based

[۹]. http://www.mpil.de/de/pub/publikationen/mpil-research-paper-series.cfm

[۱۰]. case-law

[۱۱]. http://www.icj-cij.org/en/case/90/judgments

[۱۲]. http://www.icj-cij.org/en/case/131/advisory-opinions

[۱۳]. http://www.icj-cij.org/en/case/116/judgments

[۱۴]. https://undocs.org/en/S/2015/946

[۱۵]. unable or unwilling-doctrine

[۱۶]. http://undocs.org/S/2015/563

[۱۷]. threshold of gravity

[۱۸]. http://www.icj-cij.org/en/case/70/judgments

[۱۹]. http://www.icj-cij.org/en/case/116

[۲۰]. گفتنی است گزارش های مفصل دو نهاد بین المللی دیدبان حقوق بشر و عفو بین الملل از اوضاع سوریه در دو سال گذشته، با مدعیات دولت ترکیه درباره ی کوچاندن صدها هزار نفری افراد توسط نیروهای کرد سنخیتی ندارد و ازقضا کمترین سطح از نقض حقوق بشر درون کانتون های نیروهای کرد رخ داده است. نک:

گزارش سال ۲۰۱۶ دیدبان حقوق بشر از سوریه (به زبان فارسی) :

https://www.hrw.org/fa/world-report/2016/country-chapters/286332

گزارش سال ۲۰۱۷ دیدبان حقوق بشر از سوریه (به زبان فارسی) :

https://www.hrw.org/fa/world-report/2017/country-chapters/298503

گزارش ۲۰۱۶/۲۰۱۷ سازمان عفو بین الملل از سوریه (به زبان انگلیسی و عربی) :

 

https://www.amnesty.org/en/countries/middle-east-and-north-africa/syria/report-syria/

https://www.amnesty.org/ar/countries/middle-east-and-north-africa/syria/report-syria/

ـ مترجم

[۲۱]. https://sana.sy/en/?p=124986

[۲۲]. https://www.nzz.ch/international/syrische-kurden-rufen-sicherheitsrat-zur-hilfe-ld.1348668

[۲۳]. non-committal

[۲۴]. https://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2018/01/277563.htm

[۲۵]. https://www.auswaertiges-amt.de/de/newsroom/bm-syrien/1335694

[۲۶]. https://www.diplomatie.gouv.fr/en/country-files/turkey/events/article/turkey-syria-telephone-conversation-between-jean-yves-le-drianand-his-turkish

[۲۷]. https://www.mfa.gov.eg/english/MediaCenter/News/Pages/Egypt-rejects-military-operations-in-Afrin.aspx

[۲۸]. http://www.dailymail.co.uk/wires/afp/article-5299687/UN-Security-Council-refrains-condemning-Turkey.html

هواپیمای پرواز ناتمام «آسمان» پیشتر هم دچار نقص فنی شده بود

$
0
0

زیتون– یک هواپیمای مسافربری که صبح امروز (یکشنبه)  از تهران عازم یاسوج بود، درنزدیکی شهر سمیرم در استان اصفهان سقوط کرد.

به گفته روابط عمومی شرکت آسمان، ۶۶ سرنشین داشته و تمامی این سرنشینان کشته شده‌اند. بر اساس این گزارش از این تعداد، ۶۰ تن مسافر، چهار نفر خدمه و دو نفر نیز از ماموران امنیت پرواز بودند.

زیر نویس شبکه خبر صدا و سیما نیز لحظاتی پیش اعلام کرد که تمامی سرنشینان و کادر پرواز این هواپیما در گذشته‌اند.

مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور، به ایسنا گفت که این هواپیما از رادار محو شده و در کوهی در نزدیکی شهر سمیرم اصفهان سقوط کرده است.

به گفته او به دلیل کوهستانی بودن منطقه، امکان اعزام آمبولانس وجود ندارد و یک هلی کوپتر اورژانس به منطقه اعزام شده است.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور همچنین به شبکه خبر،‌ وابسته به رادیو و تلویزیون دولتی ایران،‌ گفت: «در حال اعزام زمینی به منطقه هستیم و از اورژانس استان های اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد درخواست همکاری کرده ایم.»

این هواپیما پنجم بهمن ماه امسال نیز یک بار دچار نقص فنی شده و از میانه را به تهران بازگشته بود.

با دستور رییس جمهور و بر اساس قانون سازمان هواپیمایی کشوری،  وزیر راه و شهرسازی ماموریت یافت تا با حضور و تشکیل ستاد بررسی سانحه در این سازمان، ضمن مدیریت، پیگیری و انجام هماهنگی‌های لازم جهت خدمات امدادی، علل حادثه سقوط هواپیمای شرکت آسمان را سریعا گزارش نماید.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت راه و شهرسازی، تعداد کشته شدگان سقوط هواپیما در ایران از سال ۵۸ تا ۹۳، یک هزار و ۹۸۵ تن بوده است.

تلاش برای «نباختن»

$
0
0

مهم‌ترین کارویژه‌های اصلاح‌طلبان از اعتراضات اخیر چه بود؟

«همه خواهیم باخت»؛ جمله‌ای است که به کرات در مکالمات اصلاح‌طلبان و رسانه‌های پیرو عنوان شد؛ نیش این کنایه هم متوجه اصول‌گرایان بود و هم متولیان حکومت اسلامی. یعنی آنچه که اصلاح‌طلبان، اصول‌گرایان و حاکمیت را پیش هم‌نشاند، چیزی نیست جز تعریف و ترجمه‌ای واحد از مفهوم «بحران»؛ از نظر اینان بحران یعنی «باختن» و گذار از بحران، تلاش برای «نباختن». از آن پس مهمترین کار ویژه‌ای که اصلاح‌طلبان در پی برآوردن آن بودند، قبولاندن اصلاحات در «چهار سکوی حاکمیت، دولت، جریان سیاسی اصلاحات، نیروهای مدنی» و مردم است؛ ناگفته نماند که گزینه آخر را نگارنده خود به آن اضافه کرد؛ چون به نظر میرسد «مردم» در تحلیل‌های حمیدرضا جلایی‌پور جامانده است!
اعتراضات دی‌ماه، مهمترین و حساس‌ترین آزمون اعتمادسازی اصلاح‌طلبان برای حاکمیت بود؛ چون‌که بعد از محدودیت‌های سیاسی سال ۸۸ و چشیدن طعم تلخ «نهی حضور در گردونه سیاست» و «رد صلاحیت‌های گسترده» فرصت را مغتنم شمردند تا نشان دهند «همه از یک خانواده هستیم» و باید به دنبال «راه علاج» بگردیم و خدایی ناکرده «کاری نکنیم فضای کشور متشنج شود»؛ همین است که هر دو طیف سیاسی «مواضعی مشترک» و یکسان گرفتند؛ اما در نحوه بیان دو راه بعضاً متفاوت.
در این نوشته سعی خواهم کرد صرفاً به عنوان یک ناظر بیرونی که قبلاً و برای مدتی خود را در جریان اصلاح‌طلبیِ مرسوم سیاسیِ نظام تعریف می‌کرد، کار ویژه‌های مهم اصلاح‌طلبان در بعد از اعتراضات مردمی را شناسایی و به صورت مختصرا تحلیل کنم؛ پروژه‌هایی در قالب: سکوت، محکومیت و عدم همراهی، سوریه‌ای شدن، گفتگوی ملی، تثبیت اصلاح‌طلبی و ترس در پس از روحانی.

این‌بار ما نیستیم؛ سکوت، محکومیت و عدم همراهی
«آژیر خطر برای همه» به صدا در آمد؛ این مردم بودند که ساز «باختن حکومتی»ها را کوک کردند؛ اما عباس عبدی سعی دارد بگوید:« این اعتراضات ماهیتی ندارد که برخی از سیاسیون منتقد بتوانند آن را مال خود کنند». شاید یک استاد جامعه‌شناسی بسیار سخت‌گیر یا مدرس سمج علوم سیاسی این نکته را برای دانشجویانش مشق کند یا همچون استاد روابط بین‌الملل خودم که چون به گمانش سروت‌های در اعتراضات نمیبیند، می‌گوید:«به اعتراضات چکار داری؟!». می‌خواهم بگویم که «بازندگان»، کل فرایند «باختن» را توجیه می‌کنند و سیاسیون چون نانی در روغن نمی‌بینند سر از انکار آن در می‌آورند.
اصلاح‌طلبان سعی کردند چند روز اول واکنش چندانی نشان ندهند و سکوت کنند و آنچه در رسانه‌های چاپی اصلاح‌طلبان منعکس شد، متاثر از سخنرانی اسحاق جهانگیری بود و هر آنچه از تجمع مشهد، کرمانشاه و … منتشر کردند در حقیقت خروجی رسانه‌های مجازی و برگرفته از خبرگزاری‌های هم‌سازِ سپاه پاسداران چون تسنیم و فارس بود؛ همانند روزنامه شرق.
بعدتر حمیدرضا جلایی‌پور گفت:«اصلاح‌طلبان با تجمع کف خیابانی که سرنگونی‌طلبان (منافقان و سلطنت‌طلبان) خط بده آن باشند، با تمام وجود مخالفاند و با صدای بلند اعلام می‌کنند» یا همچون علی شکوری‌راد که اعتراضات را «نویدبخش دستاوردهای عینی برای بهبود وضعیت جامعه و کشور» نمی‌داند و به این سبک عدم‌همراهی خود را بیان می‌کند. سکوت، محکومیت و عدم‌همراهی اولین پروژهای هست که اصلاح‌طلبان در پیش گرفتند و می‌توان نام «اعتمادسازی» را هم بر آن گذاشت. اصلاح‌طلبان در این گام تلاش دارند تا خاطری آسوده به لایه‌های بالایی قدرت بدهند که خیالتان از این بابت تخت باشد؛ چون «این‌بار ما نیستیم». انگار که اصلاح‌طلبان با تنبیه بعد از سال ۸۸ و برای جلوگیری از «بازگشت فضای امنیتی حاکم بر این جریان»، مترصد آن بودند تا اعتماد رفته حکومتی‌ها را جلب کنند و نشان بدهند قاشق داغی که بالایی‌ها بر روی دستشان گذاشته، اثر کرده است و دیگری توان آن را ندارند بار دیگر «فتنه‌گر» خوانده شوند و با این برچسب و بهانه آنان را در بازی قدرت راه ندهند؛ چونکه هزینه‌ای بسیار برایشان دارد؛ چراکه اصلاح‌طلبان تلاش کردند به تعبیر حجاریان چندین سال را صرف «نرمالیزاسیون» کنند و به قول اصغرزاده در «رحم اجاره‌ای» جا خوش کنند تا فضای کنشگری آنان فراهم آید. ناگفته نماند مخاطب نخستین گام به صورت خاص «سکوی حاکمیت»و «سکوی مردم» است.

«اینجا»، «آنجا» نمی‌شود؛ سوریه‌ای شدن
«معترضان مجاز به تکرار خطای معارضان بشار اسد» نیستند؛ این گوشه‌ای از پیام مصطفی تاجزاده است که در آخر با جمله کوتاه «سوریه‌ای نمیشویم» آن را تمام می‌کند. سیدعلی خرم، حقوقدان اصلاح‌طلب هم در سرمقاله شرق نوشت:«اکنون هر نارضایتی با هر نام و با هر بهانه می‌تواند کسانی را که در کنار مرزهای ایران کمین کرده‌اند، فعال کند. آنان منتظر اولین درگیری گرم بین مردم و دولت هستند». سوریه‌ای شدن و تلاش برای جلوگیری از وقوع آن یکی از مهم‌ترین کارویژه‌هایی بود که از روز اول و با تشدید اعتراضات و گسترده شدن دامنه آن، از زبان اصلاح‌طلبان بیان شد. مخاطب این پروژه کل مجموعه کشور را در بر می‌گیرد؛ چه آنان که گرداننده صحنه سیاست جامعه هستند و چه خود مردم. اما تردیدی نیست که بحث «سوریه‌ای شدن» بیش از همه از اردوگاه اصلاح‌طلبان به گوش میرسد و به احتمال زیاد جهت جلوگیری از رادیکالیزه شدن اعتراض‌ها، «شناسنامه‌دار کردن» آن یا به تعبیر دیگر خواباندن موج اعتراض و کمک به حاکمیت جهت کنترل بحران و اعتمادسازی صورت گرفت. حتی مصطفی تاجزاده در جای دیگر، مهمترین نقش اصلاح‌طلبان در اعتراضات اخیر را این می‌داند که نگذارند «ایران، سوریه یا لیبی بشود» و معتقد است که اگر این «هشدار را به مردم ندهند» نتیجه بازی «باخت_باخت» است.
بنا بر آنچه گفته شد اصلاح‌طلبان در گام دوم سعی داشتند تا پای پروژه «اعتمادسازی» را محکم کنند تا بقول معروف «مو لای درز آن نرود». تا جای ممکن آن را در رسانه‌های پیرو منتشر کردند و در پسِ آن، این «بحران ساخته‌شده!» را انتقامی دانستند «که کشورهای مرتجع منطقه می‌خواهند از ایران بگیرند و لحظه‌شماری می‌کنند که تمدن ایرانی را نیز در وضعیت لیبی و سوریه و عراق ببینند» و کسی جز «عباس عبدی» نگارنده این جمله نیست و سعی دارند بگویند:«… تردیدی نیست که این جریان‌های ضدانقلاب و شبکه خفته خود در ایران را سر خط آورده و ماموریت دادند تا با حضور در میان مردم و تغییر فاز مطالبات اقتصادی و معیشتی به فاز سیاسی، مردم و نظام را رو دروی هم قرار دهند». در یک کلام، اگر نوشته آخر را بدون نام نویسنده و روزنامه برای کسی بخوانیم بدون تردید میگوید نگارنده چند سطر نقل شده آقای شریعتمداری و درج شده در کیهان است؛ اما اشتباه می‌کنیم؛ آن را الیاس حضرتی در صفحه اول روزنامه «اعتماد» نوشته است!

با هم سر سفره باشیم؛ گفت‌وگوی ملی
از نظر نگارنده، صورتِ رسمی گفت‌وگوی ملی از ۱۶ دی‌ماه و برگزاری میزگردی به میزبانی روزنامه «اعتماد» و با دعوت از علیرضا علوی‌تبار و سلیمی‌نمین کلید خورد و با طرح آن از سوی اسحاق جهانگیری، حسن روحانی و بیانیه ۱۶ نفر از اصلاح‌طلبان قامت محکم‌تری به خود گرفت. حتی چند اصلاح‌طلب از روز اولِ اعتراضات آن را مطرح کردند، اما تا قبل از تاریخ ذکر شده آنچنان مهم و جدی نبود. بنابر قول اصلاح‌طلبان چونکه «اعتراضات اخیر یک تلنگر بزرگ اجتماعی به کل حاکمیت و حتی جامعه مدنی» بود، برای جلوگیری از «تکرار اعتراض» جناح‌ها و حاکمیت می‌بایست بر گرد هم نشسته و بر سر موضوعات خرد و کلان به توافق برسند. حتی برخی این طرح را «همکاری و همراهی جناح‌ها مقابل اخلالگران» دانستند؛ طرحی که قرار است با اصلاح سازوکارهای تصمیم‌گیری و اجرایی کشور، رویِ خوش آرامش و همدلی را به مردم هدیه کند! این طرح که بوی بازگشت به قدرت را می‌دهد، مهم‌ترین راهکار اصلاح‌طلبان برای گشایش مشکلات فعلی است؛ چونکه برای حفظ دامان نظام و از سال ۹۲ هزینه‌های معنوی بسیاری را داده‌اند و آبروی خود را پیش مردم گرو گذاشته‌اند و حالا می‌خواهند آن هزینه معنوی را نزد حاکمیت نقد کنند! این طرح مسیر نمی‌شود جز آنکه صاحبان قدرت و صاحب‌نظران به گفت‌وگو بپردازند و چون صاحبان این طرح اصلاح‌طلبان هستند چندین هدف را از پیِ آن جستجو کنند؛ نخست نرمالیزاسیون به گونه‌ای دیگر تقویت و میسر شود و اصطلاحاً ریزگردهای مزاحم در سپهر سیاسی کشور کنار رفته و خاری که در دستشان می‌رود و دودی که در چشمشان، دیگر آزارشان ندهد و معتمدترین جناح نزد حاکمیت باشند. دوم به پشتوانه آن، مقدمات لازم جهت رفع حصر را فراهم آورند. سوم الگوی سازمان یافته‌ای از کنش‌های مدنی را در ذیل نهادهای رسمی و مقبول نظام را ترجمه کنند تا اعتراضات، شکلی مدنی و آنچنان که آقا خوششان بیاید به خود بگیرد و بنابر تعبیری «شناسنامه‌دار» شود و مرز میان اعتراض و برانداز را بازشناسند؛ یعنی که رفتارهای نهادی را تشویق کنند. هر چند کلیه اصلاح‌طلبان این طرح را مقدمه توسعه سیاسی، گشایش‌های مدنی و تقویت نهادهای دموکراتیک می‌دانند، اما، نگارنده شک دارد که اصلاح‌طلبان خواهان عقلانیت دموکراتیک و پرچمدار دموکراسی باشند و در این خصوص چند استدلال را قابل طرح می‌داند و به آن اکتفا می‌کند؛ یکی آنکه هنوز در تعریف مفاهیمی چون «توسعه سیاسی» و «دموکراسی» مانده‌اند و مشخص نیست چه گفتمانی را حول محور آن صورت‌بندی می‌کنند و چه مرادی از آن را در ذهن دارند. دیگر اینکه، پلورالیسم سیاسی و تکثر در عالم سیاست را نمی‌پذیرند و معتقدند «الا و بالله» تنها جناح تحول‌خواه مائیم و بس؛ یعنی که بر طبق سخنان آیت‌الله خامنه‌ای بازیگریِ در سیاست را زیر تیغ محرم و نامحرم می‌دانند و به امر مذموم اخلاقی «بد و بدتر» تن می‌دهد. بعد اینکه، حدود «تغییر» و ثغور «اصلاح» را مشخص نکرده‌اند؛ یعنی که تکلیفشان را با قانون اساسی مبتنی بر تبیعض، حدود قدرت رهبری و نهادهای ذیربط، حدود فعالیت‌های سیاسی، مدنی و فرهنگی، حدود قدرت سپاه پاسداران و نهادهای غیردموکراتیک، سازمان‌های غیرپاسخگو و فربه، حجاب و هر چیز دیگر و در یک کلام مفهوم «آزادی» را مشخص نکرده‌اند. باید پرسید جریانِ اصلاح‌طلبی که حد «اصلاح» را به صورت شفاف و منقح، به شکلی رسمی و شسته‌رفته پاسخ نداده است، چگونه می‌تواند سنگ «تحول خواهی» را بر سینه بکوبد؟ آنان که در اکران یک فیلم، آزادی یک زندانی، رفع توقیف یک روزنامه، انتشار یک مصاحبه، بازگرداندن یک نماینده، و نوشتن یک یادداشت گیرکرده‌اند، باید بدانند با گفتار درمانی قرار نیست چیزی حل شود. جریانی که در یک روی سکه «تغییر» را میخواهد و در روی دیگر «فرصت حضور» را گدایی میکند، تکلیفش روشن است!

راهی جز اصلاح نیست؛ تثبیت اصلاح‌طلبی
جالب است که واژه «دشمن» این روزها یا بهتر بگویم از زمان اعتراضات مردمی به وفور از زبان اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود. آنان خود را در محاصره دشمنان داخلی و خارجی می‌بینند که قرار است کمر اصلاحات را بشکنند و فاتحه آن را بخوانند. تحول اجتماعی که از پیش روی ما گذشت، چندگونه دگرگونی در حیات جریان‌های سیاسی را بوجود می‌آورد که علی‌الحساب برای پیش بردن نوشته دو نوع تحول درونی جریان‌های سیاسی را ذکر می‌کنم؛ یا خودآگاهی جریان‌های سیاسی را افزوده می‌کند و خودانتقادی را بر خود روا می‌کنند و جهت جلب اعتماد اجتماعی، اصولی را تغییر یا رویه‌هایی را اصلاح می‌کنند و بخشی از حقوق عمومی مردم را به رسمیت می‌شناسند؛ مانند آنچه که در بخشی قبل توجهی از بدنه اصولگرایی به مثابه به «رسمیت شناختن حق اعتراض» دیدیم (فارغ از اینکه این را اقدامی تاکتیکی یا استراتژیک بدانیم و نگارنده مدعی نیست جناح راست این نوع از تغییر را نمایندگی می‌کند و صرفاً به نحوه تغییر اشاره دارد). صورت دیگر تغییر، «بندشدن» یا ماندن در حیرت است؛ در حیرت آنچه که از زبان معترضان شنیده شد در پیله و چنبره ذهنی گرفتار می‌شوند و بر گرد لوای «توهم توطئه» می‌گردند. اصلاح‌طلبان بیش از آنکه در خود بیندیشند که به کدام جاده خاکی زده‌ایم که این چنین شد و معترضانی که تا دیروز آش ما را می‌خوردند و امروز کاسه می‌شکنند و ذکر رفتن مارا می‌خوانند؟؛ پس سعی دارند اصطلاحاً آن را به «کول» دیگری اندازند؛ مانند آنچه که حمیدرضا جلایی‌پور در گفت‌وگو با اعتماد مطرح کرد:«اتفاقاً معترضین به اصلاحات و اصلاح‌طلبان حمله‌اینکردند. کمتر از پنجاه نفر از چپ‌های مارکسیست درباره عبور از اصلاحات و اصول‌گرایان شعار دادند و بعد ده‌ها بار بی‌بی‌سی، من‌وتو و آمدنیوز آن را پخش کرد؛ لذا اصلاً این سوال شما متاثر از «جوسازی» رسانه‌های سرنگونی‌طلب است؛ نه واقعیت». باید اضافه کنم که حمیدرضا جلایی‌‌پور به عنوان مدرس و جامعه‌شناس درسش را خوب نخوانده است و اگر این جمله برآمده از نهان او باشد، درکی از رویه‌های تحولات جوامع ندارد.
بر وفق آنچه که گفته شد اصلاح‌طلبان تلاش کردند تا جریان مطبوع خود را در دو سطح نهادینه کنند؛ نخست حاکمیت و دیگری مردم. عبدالله ناصری می‌نویسد:«تمام نهادهای حاکمیتی باید بپذیرند که بهبود اوضاع تنها با یک جریان سیاسی امکان‌پذیر نیست. امروزه شرایط کشور آن‌چنان فضایی را برای افکار عمومی ایجاد کرده است که جز با یک اراده در حاکمیت نمی‌توان کشور را نجات داد و تحقق خواسته‌ای جناح و نجات ملی جز با نگاه اصلاح‌طلب محقق نخواهد شد». از نگاه او اگر حاکمیت می‌خواهد مملکت را نجات دهد فقط با نگاه اصلاح‌طلب این عمل به ثمر می‌نشیند. یا همچون محمدجواد حق شناس که انذار می‌دهد «حاکمیت سیاسی کشور در نوع رفتاری که با جریان اصلاح‌طلب داشته که به شدت پر اشتباه بوده تجدید نظر» کند. اما در سطح توده‌ها، اصلاح‌طلبان بر این ادعا هستند که با شهادت تاریخ، گذار از اصلاحات جز به روی کار آمدن جریان‌های رادیکال و پوپولیست منتهی نمی‌شود؛ پوپولیستی مثل احمدی‌نژاد. مدرس جامعه‌شناس که نامش در بالا آمد در ژست طلبکارانه‌ای مدعی است که عبور از اصلاحات یک افسانه و رویای تعبیرناشدنی است و مردم راهی جز انتخاب اصلاحات به مثابه یک راه کم‌خطر ندارند و به راحتی آن را می‌پذیرند. این کارویژه که هیبت‌های مختلفی را به خود داشت در قالب احزاب نیز دنبال شد؛ به مانند آنچه حزب اتحاد ملت و با برگزاری میزگردی با دعوت از بهزاد نبوی و عباس عبدی درباره «اجتناب پذیری یاناپذیری انقلاب» سخن گفتند و در آخر همه را به پیروی از روندهای تدریجی و اصلاحی بشارت دادند. ناگفته نماند اصلاح‌طلبان به نهادینگی یا واضح تر بگوییم به پذیرش خود برای رقیب نیز می‌اندیشند.

آلترناتیوی نداریم؛ ترس در پس از روحانی
«دستاورد اعتراضات اخیر تعلیق شعار «عبور از روحانی» نزد جناح راست بود. چرا که آنان به صورت غریزی نتیجه گرفتند، بدیلی در مقابل روحانی ندارند و باید به هر روش او را حفظ کنند چون دریافتند با معادله چند مجهولی مواجهند». چند جمله‌ای که از پیش رویتان گذشت، مهمترین بخش یادداشت سعید حجاریان است که در روزنامه اعتماد به چاپ رسید. سعید حجاریان در این یادداشت کسانی را مخاطب قرار داده است که «بر سر شاخ نشسته و بن می‌برند» و به فردایی که هیچ نوری خانه‌شان را روشن نمی‌کند، نمی‌اندیشند. در بخشی دیگر نیز به تبین شعار کلان «عبور از جمهوری اسلامی» را که جوانان سر دادند نیز می‌پردازد که فعلاً جایی در نوشته ندارد و به همان «عبور از روحانی» می‌پردازیم.
به صورت خاص از اردیبهشت‌ماه و بعد از اتمام رقابت‌های انتخاباتی عده‌ای از رقیبان دولت و حامیان اصلاح‌طلبش، از سر تخالف و حذف زودرس روحانی، طرح «عبور از روحانی» را پیش کشیدند که علی‌الظاهر صورت مکمل یا تکامل یافته «دولت در سایه» است. ناگفته پیداست که تعدادی از اصلاح‌طلبان رادیکال و تندرو با مشاهده ناکارآمدی روحانی در حل معضلات جاری کشور و عدم تحقق خواست و شعارها نیز با جریان راستِ ذکرشده، هم‌قصه شدند. برخی با شنیدن این طرح با صدای بلند فریاد زدند که «برخی چکاره‌اند که به روحانی پیشنهاد استعفا می‌دهند؟ آنها اگر خیلی هنر داشته باشند باید بتوانند کاندیدای خود را در یک فضای رقابت سیاسی از صندوق رای در آورند». اما عده دیگری آرامتر از قبلی‌ها، پیامدهای این طرح را بیان کردند و پیرامون آن نوشتند. اما اعتراضات دی‌ماه فضایی را بوجود آورد که انگار برخی از مخالفان دولت و اصلاح‌طلبان، «بر سر عقل» آمده‌اند که پروژه عبور از روحانی یا امکان برآورده شدن ندارد یا علی‌الحساب باید دور آن را خط بکشند و به زمان دیگری محول کنند. اصلاح‌طلبان سعی دارند به طرفداران این پروژه گوشزد کنند که «دندان روی جگر» بگذارید تا دوران ۴ ساله دولت دوازدهم تمام شود و اگر نقشه‌ای دارید در ۱۴۰۰ پیدا کنید. از نظر اصلاح‌طلبان این پروژه سودی به جز فروپاشی نظام، احیاء پوپولیسم، تخریب و شخم‌زدن جامعه مدنی، دخالت نیروهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در کشور و نقض اصل استقلال و مهمتر از همه از بین رفتن سرمایه‌های انسانی و اعتمادی عمومی مردم ندارد.

به هر ترتیب اعتراضات دی‌ماه فرصتی بود که مجموعه حاکمیت و نیروهای سیاسی جهت تجدید و حفظ همبستگی و حل بحران پیشرو لااقل برای مدت کوتاهی به رایزنی بپردازند و نوع موضع‌گیری در برابر آن را مشخص و ارزیابی‌هایی را پیرامون آن انجام دهند؛ مانند جلسه مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و جلسه با معاونت سیاسی وزارت کشور. شاید از دید نگارنده جریان اصلاح‌طلب، بیشترین پیروزی را به نسبت جناح راست از آنِ خود کرد و کارویژه‌های مهمی را با زیر سایه آن پیگیری کرد؛ اگر که نگوییم کاسبی سیاسی!

اما مهمترین سوالی که مطرح می‌شود این است که: به نسبت موضع‌گیری اصلاح‌طلبان در برابر معترضان و اعتراضات اخیر تا چه حد پایگاه اجتماعی قبلی خود را به‌هراه دارد؟ همان اعتماد اجتماعی که با یاری آن، کرسی‌های مجلس دهم، خبرگان پنجم و شوراهای پنجم را تصاحب کردند. تحلیل‌های متفاوتی از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان و کم و کیف آن انجام شده که برخی قابل اعتناء و برخی غیر قابل قبول‌اند. اصلاح‌طلبان که تلاش کردند تیله‌های بیشتری را برای بازیِ قدرت در دست خود جمع کنند در برابر حاکمیت روسفید شدند و نمره قابل قبولی گرفتند؛ اما مهم‌ترین آزمون پیروزی آنان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ است که نیازمند اندکی صبر است؛ شاید که تیله‌هایشان بر زمین افتاد یا به دیگری دادند.

آیت‌الله خامنه‌ای عذرخواهی کرد؛ کاربران شبکه‌های اجتماعی نپذیرفتند

$
0
0

زیتون– آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، امروز طی سخنرانی به عدم «تأمین عدالت اجتماعی» اقرار کرده و با تأکید بر ضرورت «عذرخواهی از خداوند و مردم» گفت که با همت مسئولان و مردم، جمهوری اسلامی در این زمینه پیشرفت خواهد کرد.

او با تاکید بر اینکه از گلایه‌ها و شکایت‌های مردم مطلع است٬ ادامه داد: «نه فقط از دولت و قوه قضائیه و مجلس، بلکه ممکن است فردی از شخص حقیر نیز انتقاد داشته باشد، اما انتقاد هیچ منافاتی با ایستادگی پای نظام اسلامی و انقلابی برآمده از پایداری ملت و فداکاری صدها هزار شهید ندارد.»

انتشار این سخنرانی با واکنش کاربران فضای مجازی مواجه شد؛ افرادی که با هشتک  به موضع گیری امروز رهبر جمهوری اسلامی پاسخ دادند.

اکثر کاربرای که با این هشتگ توییت کردند٬‌ اسامی غیر واقعی دارند؛ که البته این موضوع می‌تواند به دلیل احساس عدم امنیت در انتقاد از «رهبر جمهوری اسلامی» یا «نظام» باشد که هر کدام در دادگاه‌های انقلاب می تواند منجر به صدور حکم دو یا یک سال زندان بشود.

کاربر دیگری این سوال را مطرح کرده که آیا آیندگان خواهند بخشید یا خیر؟

برخی از کابران نیز همزمان با انتشار عکس‌های کشته شدگان «جنبش سبز» یا «اعتراضات سراسری» از رهبر جمهوری اسلامی خواسته‌اند تا از خانواده آنها پوزش بخواهد یا اعلام کردند که او را به همین دلیل نخواهند بخشید.

در مقابل اما برخی نیز از اعلام عذرخواهی آیت‌الله خامنه‌ای٬ استقبال کردند.

از جمله احسان بداغی٬ خبرنگار روزنامه ایران

علی علیزاده٬ کارشناس بی‌بی‌سی فارسی و شبکه افق صدا و سیما نیز در این رابطه نوشت: میخواستم بگویم حرفهای امروز اقای خامنه ای میتواند اغاز دوره جدیدی در انقلاب باشد و حرکتی را اغاز کند که از فراز استحاله سی ساله انقلاب، ارزشهای عدالتخواهانه و مستضعف محور نخستینش را احیا کند. اما نه. این جمله اشتباه است. باید گفت «میتوانیم» اغاز دوره جدیدی باشیم. ما اتش باختیارها

محمدرضا تابش: جمعی از متخصصان محیط زیست در سانحه هوایی یاسوج کشته شده‌اند

$
0
0

زیتون– محمدرضا تابش، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس٬ گفت که جمعی از متخصصان محیط زیست ومنابع طبیعی در حادثه سقوط هواپیما جان خود را از دست داده‌اند.

او در این اطلاعیه که توسط ایسنا منتشر شده٬ بدون اشاره به اسامی و تعداد فعالان محیط زیست کشته شده در سانحه هوایی صبح امروز، نوشت: «حادثه تأسف‌بار سقوط هواپیما در مسیر یاسوج جمعی از متخصصان متعهد و از خود گذشته محیط زیست و منابع طبیعی که در روزهای اخیر با حضور در مجلس از تلاشگران این عرصه و فعالیت‌های آن‌ها مستندا دفاع نمودند را به کام مرگ کشید، موجب تأسف و تأثر فراوان شد.»

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، ۲۸ بهمن ماه فعالینی  بازداشت شده در حوزه محیط زیست را متهم کرد که به گفته او با «هدایت افسران امنیتی سازمان های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل» قصد نفوذ در جامعه علمی ایران و جمع‌آوری اطلاعات حساس کشور از جمله پایگاه‌های موشکی کشور را داشته اند.

او مدعی شد که برخی از متهمان این پرونده به اسرائیل سفر کرده بودند و در آنجا با افسران اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل ملاقات داشته اند. هنوز مقامات رسمی در آمریکا و اسرائیل نسبت به این ادعا واکنشی نشان نداده اند.
عباس جعفری دولت آبادی همچنین افزود که پس از بازداشت کاووس سید امامی در فرصتی که به درخواست او برای پاسخگویی داده شده بود، وی درمحل نگهداریش اقدام به خودکشی می کند.
کاووس سیدامامی، استاد جامعه‌شناسی و کنشگر، پس از بازداشت در چهارم بهمن‌ماه، در زندان درگذشت.
برخی نمایندگان مجلس و نهادهای حقوق بشری از جمله سازمان عفو بین الملل درباره خود کشی او در زندان ابراز تردید کرده اند.

بررسی لیست اسامی مسافران نشان می‌دهد که حداقل هفت نفر از کشته‌شدگان دارای فعالیت جدی در حوزه محیط زیست هستند. اسامی و سابقه فعالیت این افراد به شرح زیر است:
– محمد فهیمی؛ کارشناس حیات وحش در NGO خزندگان پارس و خواهرزاده هوشنگ ضیایی از پیشکسوتان حوزه محیط زیست
 – علی فرزانه، از فعالان سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور
 – سیدرضا فاطمی‌طلب، محقق کشاورزی و منابع طبیعی و عضو گروه محیط زیست دانشگاه آباده
 – احمد چرمیان، عضو گروه محیط زیست دانشگاه آباده
 – خلیل آهنگران، عضو گروه محیط زیست دانشگاه آباده
 – مژگان نظری، دانش‌آموخته مقطع کارشناسی ارشد در رشته برنامه‌ریزی، مدیریت و آموزش محیط زیست و از فعالان این حوزه
 – بهنام برزگر، سرپرست نمایندگی حفاظت محیط زیست شهرستان بیله‌سوار
اعتماد آنلاین در همین زمینه نوشت اسم هفت نفر دیگر از در فهرست کشته‌شده‌های این سانحه دیده می‌شود که با جست‌وجو در گوگل می‌توان نشانی از فعالیت‌های زیست محیطی آنها پیدا کرد، هرچند هویت آن‌ها کاملاً قابل تأیید نیست.
اسامی این افراد هم از این قرار است:
– احمد نظری، دکتری تخصصی  و دارای علایق پژوهشی در زمینه‌هایی مانند کنترل آلودگی محیط زیست
 – غلامعلی احمدی، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت و مدرس دانشگاه آزاد بهبهان، نویسنده مقاله برنامه‌ریزی برای تغییر رفتار در جهت حفظ محیط زیست
 – سلمان شریف آذری، محقق حوزه محیط زیست
 – مهدی جاویدپور، روزنامه‌نگار فعال محیط زیست
 – حامد امیری مهندس کشاورزی، محقق علوم و تکنولوژی محیط زیست
 -سیدبهزاد سیادتی، کارشناس ارشد زمین‌شناسی
 – اردشیر راد، مهندس کشاورزی و منابع طبیعی
 – مصطفی رضایی، کارشناس کشاورزی و منابع طبیعی
 – علی زارع، محقق حوزه کشاورزی و منابع طبیعی

متهمان و مطلعان یک ترور

$
0
0

زیتون-احسان مهرابی:«پای محمدجوادباهنر،عضو شورای انقلاب هنوز روی پلکان هواپیما بود که امیرعباس بحرینیان، رئیس کمیته انقلاب اصفهان با حکم قضایی فتح الله امید نجف آبادی ترور شد».

این روایت کاظم موسوی بجنوردی، استاندار وقت اصفهان، از ترور امیرعباس بحرینیان، فرمانده کمیته انقلاب اصفهان، است؛ تروری که نه از سوی گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی بلکه توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران انجام شد.

تروری که بر اساس قرائت رسمی حکومت با دستور مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتظری، انجام شده اما برخی حاضران در آن اتفاقات محمد عطریان‌فر، فرمانده وقت اطلاعات سپاه پاسداران، را آمر این  ترور معرفی می‌کنند.

در قرائت رسمی حکومت ترور امیر عباس بحرینیان جزو اتهامات مهدی هاشمی است اما برخی از حاضران در آن اتفاقات محمد عطریانفر، فرمانده وقت اطلاعات سپاه پاسداران، را آمر این ترور معرفی می‌کنند.

براساس کتاب «واقعیت‌ها و قضاوت‌ها»که در دفتر آیت الله منتظری نوشته شده، این ترور توسط واحد اطلاعات سپاه اصفهان انجام شده است. درآن زمان محمد عطریان‌فر، عضو فعلی حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی، فرمانده این واحد بوده است.

براساس این کتاب احمد سالک، فرمانده وقت سپاه اصفهان و نماینده فعلی مجلس و آیت‌الله جلال الدین طاهری، امام جمعه اصفهان، نیز از تصمیم برای این ترور«آگاه بودند».

این ترور ریشه در درگیری‌های دو جریان مشهور به انقلابی و محافظه‌کار داشت که دو روحانی شاخص در اصفهان نماد آن بودند.

 مهدی هاشمی و حذف قائم‌مقام رهبری در گفت‌وگو با احمد منتظری

پیدا و پنهان مهدی هاشمی

 ابهام در ماجرای ایران‌کنترا پس از ۳۰ سال

پس از انقلاب ۵۷ دو روحانی ذی‌نفوذ در اصفهان با یکدیگر نبرد قدرت داشتند. آیت‌الله جلال‌الدین طاهری به عنوان نماینده جریان مشهور به انقلابی و «خط امامی» و آیت‌الله حسین خادمی به عنوان نماینده جریان مشهور به محافظه‌کار.

 

دراین میان آیت‌الله خمینی و آیت‌الله حسینعلی منتظری نیز از جریان مشهور به انقلابی حمایت می‌کردند.

به گفته کاظم موسوی بجنوردی، آیت‌الله خمینی در دیداری پیش از سفر به اصفهان برای تصدی سمت استانداری، به او گفته «آیت‌الله طاهری با ما است، آیت‌الله خادمی هم انسان خوبی است اما اطرافیانش با ما نیستند، شما در جهت وحدت حرکت کن و ملیون و مصدقی‌ها را هم در تشکیلات خود راه نده».

 احمد سالک، فرمانده وقت سپاه اصفهان و نماینده فعلی مجلس و آیت‌الله جلال‌الدین طاهری، امام جمعه اصفهان، نیز از تصمیم برای ترور بحرینیان«آگاه بودند».

نماد درگیری این دو جریان درگیری بین کمیته‌های اتقلاب و سپاه پاسداران اصفهان بود. کمیته‌های انقلاب اصفهان وابسته به جریان آیت‌الله خادمی بودند و سپاه پاسداران اصفهان، وابسته به آیت‌الله طاهری و نزدیکان آیت‌الله منتظری.

در راستای این نبرد قدرت، بین سپاه قهدریجان و کمیته فلاورجان درگیری‌های مسلحانه‌ای رخ داد که تنها در سال ۶۱ و در یک مورد از این درگیری‌ها ۱۱ نفر کشته شدند.

به گفته کاظم موسوی بجنوردی، پس از درگیری‌ها بین این دو نهاد، آیت‌الله محمدبهشتی از او خواست که کمیته‌های انقلاب در این استان را منحل کند؛ موضوعی که آیت‌الله مهدی کنی، رئیس کمیته‌های انقلاب، از آن اطلاع نداشت.

نیروهای کمیته اما در واکنش به این دستور استاندار در مقابل ساختمان‌های خود سنگربندی می‌کنند و اسلحه‌های خود را تحویل نمی‌دهند.

 

استاندار وقت اصفهان می‌گوید در خانه اش با حضور احمد سالک فرمانده سپاه اصفهان، یحیی رحیم صفوی، صیاد شیرازی و حسن ساطع جلسه‌ای برگزار می‌شود و او پیشنهاد می‌کند «با نارنجک» به نیروهای کمیته حمله کنند اما حسن صانعی، از دفتر آیت‌الله خمینی، با او تماس می‌گیرد و خواستار جلوگیری از هرگونه درگیری می‌شود.

در نهایت محمدجواد باهنر از شورای انقلاب مامور می‌شود که برای حل اختلاف و یا به عبارتی انحلال کمیته‌های انقلاب به اصفهان سفر کند.

کمیته‌های انقلاب اصفهان وابسته به جریان آیت‌الله خادمی بودند و سپاه پاسداران وابسته به آیت‌الله طاهری و نزدیکان آیت‌الله منتظری.

رضا میرمحمد صادقی از نزدیکان امیر عباس بحرینی گفته است:«شورای انقلاب هم دکتر محمدجواد باهنر را برای حل اختلاف به اصفهان اعزام کرد. اولین جلسه حل اختلاف در منزل آیت‌الله خادمی و با حضور آیت‌الله طاهری، علی‌اکبر پرورش، شیخ عبدالله نوری، حسین رضایی، شیخ عباسعلی روحانی، ادیب، فضل‌الله صلواتی (فرماندار اصفهان)، حاج علی تابش و من به همراه نماینده اعزامی شورای انقلاب باهنر برگزار شد».

در این میان اما امیرعباس بحرینیان، رئیس کمیته اصفهان با حکم آیت‌الله فتح الله امید نجف آبادی،«حاکم شرع» اصفهان و توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران ترور می شود.

یکی از دلایل انتساب این ترور به مهدی هاشمی این است که متهمان قتل بحرینیان قهدریجانی و به تعبیری همشهری مهدی هاشمی بودند. نزدیکان مهدی هاشمی اما می‌گویند که عوامل این ترور ارتباطی با او نداشته‌اند.

در کیفرخواست دادگاه ویژه روحانیت نیز اظهارات نقل شده از مهدی هاشمی درباره این ترور متناقض است.

 

 

براساس محتویات پرونده، مهدی هاشمی ابتدا به نقل از احمدی، مسئول سابق اطلاعات سپاه لنجان سفلی گفته که اطلاعات سپاه اصفهان برای ترور امیرعباس بحرینیان از این نهاد چند نیرو درخواست کرده و درنهایت سه نفر با صدور«برگه ماموریت» معرفی شده‌اند.

در بخش دیگری از اعترافات مهدی هاشمی اما نقل شده که او یک بار در راه دزفول به محمد حسین جعفرزاده گفته که «ترتیب زدن» امیر عباس بحرینیان را بدهد.

محمدحسین جعفرزاده و مصطفی مهدی‌زاده، دو تن از متهمان پرونده ترور امیر عباس بحرینیان بودند.

رضا میرمحمد صادقی از نزدیکان بحرینیان از فضل‌الله ریسمان‌کار به عنوان یکی از عوامل قتل نام برده و در اطلاعیه وزارت اطلاعات درباره پرونده مهدی هاشمی نیز از ریسمان کار به عنوان یکی از متهمان فراری پرونده مهدی هاشمی نام برده شده است.

دو تن از متهمان این ترورپ پس از قتل بحرینیان دستگیر شدند و نزدیکان بحرینیان می‌گویند، متهمان مدتی و پس از بازجویی در کمیته تحویل شهربانی می‌شوند و پس از مدتی علی قدوسی، دادستان کل انقلاب، خواستار تحویل آنان برای محاکمه می‌شود اما سپاه اصفهان آن ها دراختیار خود می‌گیرد و تحویل نمی‌دهد.

محمد جعفرسعیدیان فر، فرمانده سپاه قم، که خود خمینی‌شهری بوده، از سوی دادستان کل انقلاب مامور می‌شود که ضاربان بحرینیان را از اصفهان تحویل بگیرد و به دادستانی کل انقلاب تحویل دهد.

 

سعیدیان‌فر عازم اصفهان می‌شود اما احمد سالک، فرمانده سپاه اصفهان، از تحویل متهمان ممانعت می‌کند و حتی بین نیروهای دو طرف درگیری مسلحانه رخ می‌دهد و چند نفر هم زخمی می‌شوند.

سپاه قم موفق به تحویل گرفتن متهمان نمی‌شود و پس از کش‌وقوس‌های فراوان متهمان تحویل دادستانی و براساس برخی روایت‌ها با هلی‌کوپتر به تهران منتقل می‌شوند.

درنهایت اما این پرونده مختومه شد اما پس ازسال‌ها به عنوان یکی از اتهامات پرونده مطرح هاشمی مطرح شد.

ترور امیر عباس بحرینیان با حکم رسمی فتح الله امید نجف‌آبادی،«حاکم شرع» اصفهان انجام شد.

صدور حکم قضایی برای ترور و نه دستگیری و اعدام افراد و آن هم ترور یک مقام مسئول، هرچند موضوعی عجیب است اما این اقدامات در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب با قدرت نامحدودی که «حاکمان شرع» داشتند، معمول بود.

در راستای این نبرد قدرت، بین سپاه قهدریجان و کمیته فلاورجان درگیری مسلحانه رخ داد که دراین درگیری‌ها براساس روایت‌ها ۱۱ نفر کشته می‌شوند.

به گونه‌ای که «حاکمان شرع»حکم ترور تعدادی از مقامات و وابستگان حکومت شاهنشاهی در خارج از کشور و یا افراد دیگر را صادر می‌کردند.

براساس برخی روایت‌ها امید نجف‌آبادی مدتی بعد از صدور حکم قضایی برای ترور بحرینیان پشیمان  شد و یا به تعبیری به درست بودن اقدام خود شک کرد. اواز خانواده بحرینیان دلجویی و به آنان دیه او را پرداخت کرد.

افراد درگیر در پرونده بحرینیان اما در نهایت سرنوشت متفاوتی یافتند. امید نجف‌آبادی در پرونده مهدی هاشمی اعدام شد و آیت‌الله منتظری در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که او «‌قربانی ماجرای مک‌فارلین شد».

عطریان‌فر اینک عضو حزب کارگزاران سازندگی است و احمد سالک که فرمانده او، نزدیک به جبهه پایداری.

عطریان‌فر پس از فرماندهی اطلاعات سپاه پاسداران اصفهان، مدتی نیز مسئول اطلاعات نیروی انتظامی کشور بود. او در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی معاون سیاسی عبدالله نوری، وزیر کشور وقت و در دوره شهرداری غلامحسین کرباسچی، سردبیر روزنامه همشهری شد.

محمدجعفر سعیدیان‌فر هم که در تلاش برای تحویل گرفتن متهمان این پرونده بود، نماینده خمینی‌شهر در مجلس دوم و از نزدیکان آیت‌الله منتظری شد  تا از قضای روزگار از سوی اصول‌گرایان به عنوان یکی از اعضای «باند مهدی هاشمی» معرفی شود.

بار احزاب بر دوش دانشگاه بود

$
0
0

مرتضی شیری- دانشگاه در ایران از زمان شکل‌گیری آن که به دوران رضاشاه بر می‌گردد تا امروز همواره آبستن تحولات گسترده‌ای بوده است. هسته اصلی دانشگاه در ایران برای تربیت کادرهای اداری و نیروهای بروکراتیک شکل گرفته بود که بیش از هر چیز این مساله به دلیل آگاهی نداشتن حکام سیاسی ما از ماهیت و کارکرد دانشگاه‌ها در جوامع مدرن بود. در واقع اساس شکل‌گیری دانشگاه برای آگاهی بخشی به انسان‌هاست چرا که در پس هر دانایی نوعی فهم و درک سیاسی شکل می‌گیرد. مصداق این موضوع را می‌توان در نقش دانشگاه‌های ایران در حرکت‌های اعتراضی منتهی به سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی مشاهده کرد. دانشگاه‌های ایران در سال ١٣۵٧ با وجود سرکوب و کنترل شدید ساواک فضای انقلابی را شکل داده بود که هیچگاه در تاریخ ایران سابقه نداشت. نسبت رابطه دانشگاه و انقلاب اسلامی ایران را با مقصود فراستخواه در میان گذاشتیم فراستخواه پژوهش‌های زیادی در باب ماهیت دانشگاه در ایران انجام داده است که بسیاری از این تحقیقات به شکل کتاب در اختیار محققان قرار گرفته است.

اگر بخواهیم یک دورنمای کلی از وضعیت دانشگاه در دوران قبل از انقلاب داشته باشیم چطور می‌توانیم آن را ترسیم کنیم؟ دانشگاه در ایران قبل از انقلاب چه جایگاه و وضعیتی داشت؟

دانشگاه قبل از انقلاب یک دانشگاه نخبه‌پرور و نخبه‌گرا بود و آن را می‌توان بخشی از مدرنیزاسیون دوره پهلوی محسوب کرد. یک پروژه اجتماعی که از مدرنیته ایرانی به مدرنیزاسیون دولتی تقلیل پیدا کرد و به نوعی در متن این مدرنیزاسیون دولتی این دانشگاه هم به وجود آمد، اما نمی‌توان آن را زایده یک بروکراسی و مدرنیزاسیون دولتی نامید. دانشگاه در اصل برخاسته از همان پویش ملی و اجتماعی در متن جامعه بودکه پویش مدرنیته بود. عطش علم‌آموزی در متن جامعه ایران بود که همگام با نظام نوین دانایی در جهان بود. روشنفکران و تجددخواهان و نخبگان ایرانی سعی می‌کردند ایران هم وارد نظام نوین دانایی جهان بشود. اما متاسفانه این مدرنیته به یک مدرنیزاسیون دولتی فرو کاسته شد. در مجموع یکی از آثار مدرنیته تاسیس دانشگاه بود. از اواخر سده ١٢٠٠ شمسی جنبش مدرسه‌سازی و دانشسراها آغاز شد و از اوایل سده ١٣٠٠ شمسی هم جهش خوبی پیدا کرد که منجر به تاسیس دانشگاه تهران در سال ١٣١٣ شد و همین روند در دیگر شهرها ادامه پیدا کرد. در این میان البته شاخص‌های کیفی خوبی ایجاد شد، مثلا نسبت استاد به دانشجو نسبت معقولی بود و به تعداد دانشجو، استاد کافی وجود داشت. ما دانشگاه پهلوی در شیراز را داشتیم که ارتباطات سیستماتیک با بهترین دانشگاه‌های امریکا برقرار کرده بود یا خود دانشگاه تهران که توسط نخبگان علمی بسیار برجسته‌ای تاسیس شد. در مجموع در آن دوران یک دانشگاه کلاسیک به معنای صحیح کلمه با بهره‌گیری از تجربه‌های جهانی با تمام کاستی‌هایی که داشت ایجاد شد. اما متاسفانه دولت به واسطه پول نفت و اقتدارگرایی، پدرخوانده این مجموعه شد و استقلال دانشگاه را تحت‌الشعاع خود قرار داد. از این جهت تحت‌الشعاع قرار گرفت که یک گرایش در دولت وجود داشت که می‌خواستند دانشگاه را به عنوان یک زایده اداری وابسته به تشکیلات خود بکنند. اما با این وجود، پویشی که در متن جامعه و نخبگان وجود داشت و با تلاش‌های خود باعث شدند در دوره‌هایی استقلال دانشگاه حفظ شود. نفوذ دولت بیشتر برای محدود کردن فعالیت‌های سیاسی دانشگاه بود. دولت پهلوی یک دولت خودکامه بود تا تمامیت خواه، یعنی فضای علمی و فرهنگی باز بود ولی فضای سیاسی را محدود می‌کرد. کما اینکه اعتراضاتی که به مناسبت‌های مختلف توسط اساتید انجام می‌گرفت، شاه گرایش داشت اینها را اخراج بکند که البته اخراج هم می‌شدند. منظورم این است که اختیارات معرفت‌شناختی دانشگاه محفوظ بود و استقلال حرفه‌ای خود را داشت.

آیا در دوران پهلوی و به خصوص دهه‌های ۴٠ و ۵٠ و ماه‌های منتهی به انقلاب، دانشگاه ایدئولوژی زده بود و تحت تاثیر این ایدئولوژی‌ها رفتار می‌کردند؟

از اواخر دهه ۴٠ و اوایل دهه ۵٠ دانشگاه متحمل کمبودهای مدنی جامعه ایران شد. متاسفانه جامعه ایران در دوران پهلوی هم آن نهادهای مدنی که مطالبات اجتماعی را تقطیر بکنند و با آرامش مطالبات را بررسی و به حکمرانی انتقال دهند و مشارکت اجتماعی را منظم و قانونمند صورت‌بندی بکنند، وجود نداشت. نقصی که در جامعه ایران قبل از انقلاب وجود داشت و منتهی به فروپاشی نظام پهلوی شد، وجود یک برنامه توسعه خودستیزی بود که با لوازم خودش ستیز داشت. مثلا دانشجو با تمام هزینه‌هایی که برای دولت داشت، تربیت می‌شد. دانشجویی که به واسطه دانشگاه آگاه به مسائل اجتماعی و جهانی شده بود و علاقه داشت مشارکت سیاسی و اجتماعی انجام دهد اما در این میان دولت با اعمال نظرهای خود اجازه فعالیت به آنها نمی‌داد و این یک نقض غرض بود. می‌توان گفت از یک سو برنامه‌های پهلوی در خط عمران و آبادی و مدرنیزاسیون بود و از سوی دیگر اقتصاد نفتی و خودگامگی سبب می‌شد که اجازه مشارکت از مردم گرفته شود. این سبب شده بود نارضایتی‌های به تعویق انداخته شده شکل بگیرد. این مطالبات به تعویق افکنده شده اجتماعی و سیاسی جامعه ایران سبب مزمن شدن و عصبی شدن جامعه و متشنج شدن آن می‌شد و طبقات شکل گرفته جدید نمی‌توانستند به شکل قانونمند مطالبات خود را بیان کنند که باعث عدم توسعه نهادهای مدنی و حوزه‌های عمومی آزاد شد. این مسائل باعث شد دانشگاه متحمل کمبودهای جامعه بشود و بیشتر نارضایتی‌های به تعویق افکنده شده و فشرده در دانشگاه ظهور پیدا بکند.

ما در آن دوره شاهد سه گفتمان چپ، ملی و گفتمان مذهبی در برابر گفتمان پهلوی هستیم. در جنبش دانشجویی کدام یک از این گفتمان‌های رقیب گفتمان پهلوی در دانشگاه حضور پررنگ‌تری داشت؟

در آن دوران بیشترین نفوذ از آن جریان چپ بود و یکی از مهم‌ترین جریان‌های اصلی دانشگاه بود که در دانشگاه‌ها ظهور و بروز بیشتری داشتند و ابتکار عمل در دست‌شان بود، این هم به واسطه فضای جهانی و نظام دو قطبی در جهان بود که این فرصت را به جریان چپ داده بود. البته باید گفت که نفوذ گسترده‌ای هم در جامعه هنری و نخبه‌های جوان ما داشتند، بهترین هنرمندان ما و بهترین شاعران و نویسندگان و دانشمندان ما به شکل‌های مختلف تحت تاثیر جریان چپ بودند. جریان دوم مهمی که وجود داشت جریان ملی بود. در دهه ٢٠ و ٣٠ فکر مهم سیاسی در جامعه فکر ملی بود که نماد آن دکتر مصدق بود و تحت این تفکر به مخالفت سیاسی می‌پرداختند. ذیل این تفکر ملی نوعی تفکر دیگری توسط افرادی مثل دکتر بازرگان و دکتر توسلی و دیگران به وجود آمد که ضمن داشتن فکر ملی یک گرایش‌هایی دینی داشتند و تصورشان آن بود که می‌شود یک دین آزادیخواهانه و عقلانی را دنبال کرد. البته بعدها با فعالیت‌های مرحوم دکتر شریعتی این بخش نواندیشی دینی توانست به واسطه جامعه سنتی و دینی ایران ابتکار عمل نواندیشی در دانشگاه را فعال‌تر بکنند. در کنار این سه تفکر چپ و ملی و نواندیشی دینی، تفکرات دیگر مثل تفکرات حزب موتلفه و فداییان اسلام وجود داشت که جایگاهی در دانشگاه نداشتند. با ظهور امام خمینی (ره) هم یک نوع مرجعیت سیاسی به وجود آمد که سبب شد تفکر اسلام سیاسی قدرت بگیرد. اما با این وجود این جریان‌ها تا روزهای منتهی به انقلاب در کنار هم به فعالیت خود ادامه می‌دادند که البته چپ‌ها ابتکار عمل بیشتری داشتند. همچنان که جریان دینی هم روز به روز رشد می‌کرد. در آن دوران هنوز خیلی از ایدئولوژی‌ها آزمون خود را پس نداده بودند و جذابیت خود را داشتند و این جذابیت ایدئولوژیک ویژگی آن دوران بود. به واسطه همین ایدئولوژی‌ها بود که دولت به عنوان یک دیگری تعریف می‌شد و به دنبال جایگزینی برای آن بودند.

پس می‌توانیم بگوییم که در دوران پهلوی به واسطه همین جریان‌های فکری، جنش دانشجویی به بلوغ رسید؟

در دهه ۵٠ جنبش دانشجویی در حال رشد بود و چون در جامعه فضای مدنی نبود بیشتر مراجعات و نگاه‌ها به سمت جنبش دانشجویی معطوف بود و بار سنگینی بر دوش دانشجویان بود. جنبش دانشجویی بار فقدان نهادهای مدنی و احزاب را متحمل شدند و هزینه‌ها و لطمه‌های زیادی دادند. آن دوران اوج مشارکت جویی و اعتراضات سیاسی، دانشجویان بود و می‌توان گفت این جنبش در حال تحول و حرکت به سمت بلوغ بود. جنبش دانشجویی سرمایه ملی یک سرزمین است. دانشجویانی که در دوران تحصیل خود بخشی از مسائل اجتماعی را منعکس می‌کنند و بخشی از آلام و محنت‌های اجتماعی از طریق دانشجویان بیان می‌شود، در نتیجه جنبش دانشجویی در هر سرزمینی بخشی از مدنیت و ظرفیت‌های اجتماعی و سیاسی جامعه را تشکیل می‌دهد و می‌تواند به نوبه خودش سهم زیادی در توسعه و پیشرفت، آزادی و برابری در یک کشور را داشته باشد. در آن دوران گفتمان برابری، عدالت خواهی و ملی و حتی گفتمان یک نوع درک معقول و آزادیخواهانه از دین را می‌توانیم در جنبش دانشجویی ببینیم. اما چون سرکوب می‌شدند و اجازه مشارکت به آنها داده نمی‌شد به خشونت منجر شد و طبیعی بود که آنها به سمت گروه‌های پارتیزانی مثل فداییان و مجاهدین خلق کشیده بشوند. در نتیجه آن ظرفیت‌های خودش را نمی‌توانست به صورت سازنده و موثر به ظهور برساند. این از ناتوانی‌های جنبش دانشجویی نبود این از سنگلاخی بودن مسیر و شرایط سخت و صعب جامعه ما بود که اجازه نداد جنبش دانشجویی به بلوغ برسد و تا به امروز هم با یک لختی همچنان در حال کمون است.

شما اشاره کردید که جنبش دانشجویی بیشتر تحت تاثیر گفتمان چپ بود . دلیل جذابیت گفتمان چپ چه بود؟

فضای پارادیمی آن زمان بود. ما در پارادیم‌ها به سر می‌بریم در خلأ زندگی نمی‌کنیم. همواره ما به طور کلی در پارادایم‌های دورانی به سر می‌بریم. پارادایم چپ در آن دوره پارادایم مهم و مسلطی بود و ظرفیت‌های بسیاری داشت. اصولا چپ به چه معناست؟ چپ خودباوری انتقادی دارد یعنی هم خردگرایی را می‌پذیرد و هم می‌خواهد از او انتقاد بکند. مثلا مارکس ضمن اینکه نمی‌خواهد به سنت برگردد اما مدرنیته را هم نقد می‌کند و می‌گوید این مدرنیته در شکل سرمایه‌داری انسان را از خودش بیگانه می‌کند. ما نباید چپ را به چپ روسی و دولتی تقلیل دهیم که خیلی مبتذل بود. در گفتمان چپ ظرفیت‌های بسیار بالایی وجود داشت و انتظار می‌رفت قشر روشنفکر و آگاه و طبقه متوسط فرهنگی یک جامعه به این پارادایم توجه بکند و آنها هم سعی می‌کردند در این پارادایم حرکت بکنند. جالب است بخشی از مذهبی‌ها هم به سمت پارادایم چپ کشیده شدند.

جنبش دانشجویی در دوران قبل از انقلاب چه میراثی را برای نسل بعد از خود به یادگار گذاشت؟

در دوران قبل از انقلاب جنبش دانشجویی در خودش یک فضیلت‌هایی داشت؛ همکاری کامل دانشجویان در مسائل صنفی، مشارکت‌شان در مسائل دوران دانشجویی‌شان، مسائل علمی‌شان و حتی زندگی دانشجویی‌شان که متاسفانه الان این سبک در میان دانشجویان وجود ندارد. جنبش دانشجویی بخشی از زندگی دانشجویی است و برای دانشجو یک شوق و رغبت و امکان همکاری‌های جمعی و مشارکت و برنامه‌ریزی را فراهم می‌کند. جنبش دانشجویی در آن دوران کمک می‌کرد که دانشجویان اجتماعی بشوند و قدرت سازماندهی و تفکر انتقادی و صلاحیت‌ها و شایستگی‌های عمومی را در خود تقویت بکنند. مثلا آن موقع با تمام تفاوت‌هایی که دانشجویان چپ و مذهبی داشتند به خوبی همدیگر را تحمل می‌کردند و این سبب می‌شد که بهترین دانشجویان ایران و نخبگان از متن این جنبش دانشجویی سر در بیاورد. افرادی با تعهد اجتماعی بالا و متعهد به پیشرفت وطن‌شان که نتیجه همین تعالی جنبش دانشجویی بود. این را هم باید متذکر بشوم که در آن دوران هم دانشگاه بین علم و سیاست تفکیک قائل می‌شد و هم خود دانشجویان میان سیاست ورزی و جنبش دانشجویی تفکیک قائل بودند. حتی اگر دانشجویی به واسطه فعالیت‌های سیاسی به زندان می‌رفت بعد از آزادی دانشگاه با آغوش باز از آنها استقبال می‌کرد و اجازه ادامه تحصیل را از آنها سلب نمی‌کرد. جنبش دانشجویی در آن دوران سبب شد فضیلت‌هایی در حافظه جمعی این جامعه تعریف بشود و نسل خوبی تربیت شدند که پایبند به اصول انسانی و ارزش‌های والای اجتماعی و عدالت‌خواهی بودند. این میراث کمی نبود. منتها ضعف‌هایی هم داشت، مثل نفوذ تفکر خشونت‌آمیز و نگاه ایدئولوژیک در جنبش دانشجویی که باعث شد به دنبال تغییر بدون برنامه‌ریزی و محاسبه عقلانی و همراه خشونت باشند که از ضعف‌های جنبش دانشجویی هست.

آیا این نفوذ خشونتی که شما اشاره کردید روند طبیعی آن دوران نبود؟ وقتی جنبش دانشجویی مواجه هست با یک حکومتی که از خودش خشونت نشان می‌دهد، آنها هم مجبور می‌شوند از خودشان واکنش خشونت‌آمیز نشان بدهند؟ به نظر شما در کنار این خشونت دولتی، جنبش دانشجویی تحت تاثیر جریان‌های فکری خود بودند که آنها را به این سمت رهنمود می‌کردند؟

هر دو تاثیرگذار بودند. هم ایرادهایی در اصل تفکر بود که باعث شد ایدئولوژی‌ها زمینه‌هایی را برای تغییرات غیرمسالمت‌آمیز و بدون محاسبه عقلانی پدید بیاورند که البته همراه با مقداری غلبه احساسات و هیجان‌های ایدئولوژیک محور باشد. اما بخش دیگر از این خشونت‌ها، فضای سرکوب بیرون و حکومت به جنبش دانشجویی تحمیل شد، که هر دو دست در دست هم دادند که جنبش دانشجویی از مسیر طبیعی والای خود خارج بشود که این به معنای نفی ارزش‌های اصیلی که در جنبش دانشجویی بود نیست. حقیقت این است که جنبش دانشجویی در درون خود هم ضعف‌های معرفتی داشت و هم ضعف‌های اجتماعی و رفتاری که این ضعف‌ها نتیجه توسعه‌نیافتگی جامعه بود. با این حال باید بپذیریم جنبش دانشجویی بخشی از حافظه تاریخی و بخشی از ذخیره تمدنی و فرهنگی ماست که متاسفانه نتوانستیم از آن استفاده کنیم و هنوز هم نمی‌توانیم چگونه با دانشجویان رفتار بکنیم و صدای‌شان را بشنویم و زمینه‌های مشارکت فعال آنها را در ساختن و پیشرفت ایران فراهم بیاوریم.

در دوران پهلوی با وجود آنکه دولت سرکوبگر بود اما دانشجویان به واسطه تربیت درستی که توسط اساتیدشان تجربه کرده بودند این دانشجویان معترض حکومت با تمام مخالفت‌هایی که داشتند باز هم به فکر اعتلا و پیشرفت ایران بودند و حتی وقتی در دانشگاه‌های خارج از کشور مشغول تحصیلات تکمیلی خود می‌شدند خود را خودباخته نمی‌دیدند و این افتخار دانشگاه آن دوران است که چنین دانشجویانی تربیت کرد. به هر حال جنبش دانشجویی در ایران بخشی از تاریخ ماست و میراث ارزنده‌ای به یادگار گذاشته البته ضعف‌هایی هم داشت که باید در کنار هم تحلیل مناسبی از آن بشود.

منبع: روزنامه اعتماد


سقوط مستمر رسانه‌ای و سقوط پرواز تهران -یاسوج

$
0
0

حادثه همه جا اتفاق می افتد . آتش سوزی ، سیل ، زلزله ، سقوط هواپیما ، توفان ، قتل و غارت و…. اما مدتهاست در ایران ، هر حادثه در طول چند ساعت به یک بحران سیاسی بدل می شود و تمام ساختارهای حکومتی را به چالش می کشد. پلاسکو ، زلزله سرپل ذهاب ، سانچی و حالا سقوط پرواز تهران یاسوج . همه کارشناس آتش سوزی و زلزله و کشتی رانی و هوانوردی می شوند . خبرهای به درستی منتشر نمی شوند . هیچ تصویر واضح و روشن و فراگیری از حادثه در جامعه عمومیت نمی یابد . روایتهای حکومتی انقدر ناچیز و نارسا و بدوی اند که در این گسیختگی شنونده ای نمی یابد . قوۀ تخیل عمومی به کار می افتد . انواع داستانهای محیرالعقول و خیالپردازانه جای خود را به خبرهای درست می دهند . سردرگمی عمومی همه را فرامی گیرد . اضطراب و ناتوانی برجامعه چیره می شود . پای تئوریهای توطئه به میان می آید . گسیختگی ها دقیقه به دقیقه بیشتر می شوند . در هم ریختگی فضای خبری چنان بالا می گیرد که حتی مسئولان ارشد کشوری هم در این همهمه شبه خبری گم می شوند و آنها هم دنباله روی فضای آشفته این همهمه خبرنما می شوند . به سرعت موضوع به مسأله سیاسی بدل می شود که مجموعه حکومتی را چالش می کشد.

آخرین نمونه سقوط پرواز تهران یاسوج است . هنوز کمتر از ۱۲ ساعت از حادثه نگذشته سیل انواع مثلاً کارشناسهای مثلاً خبره در تلگرام سرازیر شده اند . انگشتهای اتهام روانه شده اند . و جالبترین قسمت ماجرا اینکه در حالی که هنوز لاشه هواپیما پیدا نشده و معلوم نیست چه بر سر مسافران آمده است ، تسلیت گویی ها شروع شده است . یا مجلس بعد از دوسه ساعت از حادثه کمیته حقیقت یاب تشکیل می دهد یا رئیس قوه قضائیه دادستان کل کشور را مسئول بررسی علل حادثه می کند .
سندرم تلگرام همه جا را تسخیر کرده است. فضای رسانه ای کشور ، بازار مکاره ای شده است که آشفته تر از این شاید قابل تصور نباشد . بی خود یقۀ پیام رسانها وفضای مجازی را نگیرید .

وقتی بازار رسمی تولید و عرضه خبر ورشکسته و ناتوان است ، مردم ، با فن آوری های جدید ، خود دست به کار تولید خبر می شوند . نگاهی به عملکرد صدا و سیما بیاندازید که چگونه بر ورشکستگی حرفه ای خود پا می فشارد و اصرار دارد در ۳۰ سال پیش عقب مانده بماند . نگاهی به وضعیت مطبوعات و خبرگزاریهای رسمی و روزنامه نگاران بیاندازید که زیر بار محدودیتهای شدید و عدم رعایت حقوق و آزادی رسانه ها ، فشارهای اقتصادی و…. زمین گیر شده اند. اگر این رسانه های رسمی کارشان را درست انجام می دادند ، هیچگاه چنین میدان فراخی برای سندرم تلگرام درست نمی شد . چرا درکشورهای دیگر اینگونه نیست که یک حادثه به سرعت به مسأله ای پر چالش و پر ابهام سیاسی بدل شود؟ پاسخ ساده است. فضای رسمی و حرفه ای آنها آنقدر عقب مانده یا آنقدر محدود و تحت فشار نیست که از کار ساقط شود . توقیفها و فیلتر کردنها شیوه های غیرقانونی و منسوخ و شکست خورده اند.

سقوط پرواز تهران یاسوج برای چندمین بار نشان می دهد فضای رسمی رسانه ای کشور ، سالهاست درحال سقوط است
هیچ اغراق نیست که وضعیت رسانه ای عقب مانده و زمین گیر کشور ، توان عمومی در دفاع امنیت ملی کشور را بیش از آنکه تصور کنید شکننده کرده است . بگذارید تلویزیون حرفه ای شود و از عقب ماندگی مفرط بیرون بیاید و به اصول آزادی بیان عمل کند. بگذارید آزادی و امنیت و استقلال روزنامه نگاری تأمین شود اگر به حیات ملی و امنیت ملی باور دارید.

 

منبع : کانال تلگرام نویسنده

🍃زنده|رییس کمیسیون عمران مجلس: لازم بود مسئولان در مورد سقوط هواپیما عذرخواهی کنند و استعفا دهند

$
0
0

 

 

 


درگیری دراویش و نیروهای امنیتی در گلستان هفتم

تجمع تعدادی از دراویش گنابادی در شمال تهران در اعتراض به بازداشت یکی از اعضای این گروه، به درگیری با پلیس و خشونت منجر شده است. این درگیری در مقابل کلانتری ۱۰۲ خیابان پاسداران رخ داده است.

در این ویدیوها تجمع‌کنندگانی که تعدادی از آنها چوب یا چماق به دست دارند، با گاز اشک‌آور و شلیک هوایی مأموران نیروی ویژه پلیس متفرق می‌شوند.

بنابرگزارش کانال تلگرام مجذوبان نور، چند نفر از درویشان مورد اصابت گلوله مأموران قرار گرفته‌اند.


رییس کمیسیون عمران مجلس: لازم بود مسئولان در مورد سقوط هواپیما عذرخواهی کنند و استعفا دهند


 درگیری دراویش و نیروهای امنیتی در گلستان هفتم


وکلای خانواده کاووس سیدامامی از برنامه ۲۰:۳۰ شکایت کردند

وکلای خانواده کاووس سیدامامی، استاد دانشگاهی که در اوین درگذشت، با انتشار بیانیه‌ای به گزارش «توهین‌آمیز» صدا و سیما اعتراض کرده و نوشتند:«مسئولان به جای فضاسازی امنیتی و هتک حیثیت متوفی و جریحه‌دار کردن عواطف خانواده ایشان پاسخگوی مسئولیت خود در وقوع این امر فجیع باشند.»Risultati immagini per ‫وکلای خانواده کاووس سیدامامی از برنامه ۲۰:۳۰ شکایت کردند‬‎

این وکلا با اشاره به برنامه خبری ۲۰:۳۰ که در آن با پخش تصاویری از زندگی شخصی امامی وی را جاسوس و یکی از عوامل موثر در خشکسالی سال‌های اخیر ایران نامیدند

وگلای سید امامی تاکید کردند:« تولید و پخش این فیلم برخلاف تمامی قوانین عادی و خصوصاً اصول متعددی از قانون اساسی است. درخواست تعقیب قانونی مسئولان برنامه تلویزیونی ۲۰:۳۰ را از مرجع قضایی خواهیم داشت.

این وکلا همچنین در این بیانیه ازخانواده‌های سایر بازداشت‌شدگان خواستند ، به دور از هرگونه هراس احتمالی، به وکلا مراجعه کنند./انصاف نیوز

 


کشف لاشه هواپیما مورد تایید نیست، جستجو ادامه دارد

رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر: ما الان در منطقه نوقل هستیم و جستجوها ادامه دارد. همچنان بالگردهای ما در حال پرواز هستند تا محل دقیق سقوط هواپیما را پیدا کنند.

فعلا نمی‌توان خبر مربوط به کشف لاشه هواپیما را تایید کرد و جستجوها همچنان ادامه دارد.

همچنین سید علی وفایی مقدم، مدیر کل بحران استانداری کهگیلویه و بویر احمد نیز درباره کشف لاشه هواپیما به ایسنا گفت که این اخبار صحت ندارد و من در پیگیری که از معاون استاندار در منطقه داشتم، این موضوع رد شد.


نشانه‌های از لاشه هواپیمای سقوط‌کرده تهران_یاسوج  مشاهده شده است

معاون هلال احمر کهگیلویه و بویراحمد گفت: بالگردهای امدادی در ارتفاعات روستای بیده پادنا یک سیاهی پیدا کرده‌اند که شک داریم لاشه هواپیمای تهران-یاسوج باشد. هم اکنون عازم ارتفاعات روستای بیده هستیم تا این موضوع را به دقت بررسی کنیم. بنابراعلام منابع آگاه این لکه در محدوده نوقول و دنگزلو مشاهده شده است./تسنیم


بازداشت ۴ نفر در کرمان به دلیل تماس تلفنی اشتباه وجود بمب در هواپیما

دادستان عمومی مرکز استان کرمان گفت: شنبه این هفته در پی تماس تلفنی فرد ناشناسی با مسئولان فرددگاه کرمان مبنی بر وجود مواد ممنوعه و منفجره در هواپیمای پرواز کرمان-تهران، با همکاری پلیس فرودگاه و یگان حفاظت سپاه دستور توقف پرواز صادر و با توجه به اهمیت موضوع بلافاصله مسافران از داخل هواپیما تخلیه و عملیات جستجو جهت کشف مواد خطرساز آغاز شد.Risultati immagini per ‫فرودگاه کرمان‬‎

در این بررسی‌ها به موارد مشکوکی برخورد نشد و رسیدگی به موضوع و افرادی که اقدام به تماس تلفنی کذب مبنی بر وجود بمب در هواپیما داشتند، در دستور کار پلیس فرودگاه قرار گرفت.

به گفته دادستان عوامل اصلی انتشار این خبر  در کمتر از یک ساعت شناسایی و با حکم مقام قضایی ۴ نفر از متهمانی که تماس تلفنی گمراه کننده به پلیس را داشته و موجبات لغو پرواز را فراهم کرده بودند با اقدامات فنی و پلیسی شناسایی و با حکم قضایی دستگیر شدند./ایسنا


اگر آخوندی و ربیعی استعفا ندهند استیضاح می‌شوند

غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران در مجلس از نامه جمعی از نمایندگان به رییس‌جمهور برای استعفای وزرای کار و رفاه خبر داد.

تاجگردون گفت: درخواست استیضاح ربیعی  و آخوندی تقدیم هیات رئیسه مجلس شده و جمعی از نمایندگان درنامه به آقای روحانی اعلام کرده‌اند که اگر ربیعی و آخوندی، استعفا ندهند، استیضاح به جریان خواهد افتاد./ ایسنا


دادگاهی در بغداد یک بیوه داعش را به اعدام محکوم کرد

از بین ۱۲ بیوه داعش در عراق یک نفر آنها حکم مرگ گرفت و ۱۱ نفر دیگر ببه حبس ابد محکوم شدند.

Risultati immagini per ‫بیوه داعش در عراق‬‎

این احکام را دادگاهی در بغداد برای ۱۱ زن از ترکیه و یک زن از آذربایجان صادر کرده‌ است.

این زن‌ها که بین ۲۰ تا ۵۰ ساله هستند در موصل و تلعفر، جایی که همسرانشان در نبرد آزادسازی عراق از بین رفتند، دستگیر شدند.

در جلسه دادگاه، فقط آن زنی صحبت کرد که به مرگ محکوم شده بود: «من مجبور بودم ترکیه را ترک کنم، چون شوهرم تحت تعقیب بود. الان هم تنها خواسته‌ام این است که با بچه‌ام بروم جایی زندگی کنم که احکام شریعه اجرا می‌شود.»/ الجزیره


رییس فدراسیون کشتی: اگر قرار بر عدم رویارویی با ورزشکاران اسرائیل است چرا آن را توجیه می‌کنیم

رسول خادم، رییس فدراسیون کشتی گفت: اگر قرار است عدم رویارویی با ورزشکاران رژیم اشغالگر قدس اصل باشد، پس چرا باید زمین و آسمان را به هم دوخت و هرآنچه داشت هزینه کرد تا بتوان با توجیه چرایی موضوع عدم رویارویی با نماینده رژیم اشغالگر قدس، برای نهادهای بین المللی که به لطف ارسال فوری تمامی اخبار از داخل کشور، مستنداتی بیش از ما در اختیار دارند، از تعلیق گریخت؟

 رسول خادم با بیان این مطلب افزود: اگر سیاست کشور بر عدم به رسمیت شناختن ورزشکاران رژیم اشغالگر قدس و عدم رویارویی با ورزشکاران تیمهای منتخب این رژیم است، پس پنهانی به حریف پیشین باختن و برای تهیه گواهی بیماری یا ضرب خوردگی، به درمانگاه ها و پزشکان در خارج از کشور مراجعه کردن چه معنایی دارد؟


واردات فرش دستباف ممنوع است

رئیس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف با اشاره به ممنوعیت سفت و سخت واردات فرش‌های دستباف ایران، گفت: حتی واردات فرش‌های دستباف ایرانی که بدون جواز صادرات از کشور خارج شده‌اند به داخل ممنوع است./ ایسنا


اثری از هواپیمای سقوط کرده پیدا نشد

رئیس مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی کهگیلویه و بویر احمد گفت: اثری از هواپیمای سقوط کرده یاسوج در پنج نقطه پیش بینی شده نیست.Risultati immagini per ‫رئیس مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی کهگیلویه و بویر احمد گفت: اثری از هواپیمای سقوط کرده یاسوج در پنج نقطه پیش بینی شده نیست.‬‎

پنج نقطه که اطلاعات آن از قبل داده شد جستجو شد ولی هیچ اثری از سقوط هواپیما نبود.

شکایت وکلای کاووس سیدامامی از صدا و سیما

$
0
0

زیتون– وکلای خانواده کاووس سید امامی، فعال محیط زیستی که در دوران بازداشت در زندان اوین درگذشت، اعلام کردند که از مسئولان یک برنامه تلویزیونی که فعالان محیط زیست بازداشت شده را به «جاسوسی» متهم کرده است، شکایت خواهند کرد.

۲۷ بهمن ماه٬ بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم صدا و سیما تحت عنوان گزارشی خبری دست به انتشار عکس‌های خصوصی کاووس سیدامامی ضد و بر اساس پیش فرض‌های مغشوش او را پیش از صدور رای در دادگاه «جاسوس» خواند.

در این گزارش که با عنوان «منطقه ممنوعه» پخش شده٬ ادعا شده بود که سید امامی و دیگر فعالان محیط زیستِ بازداشت شده دراین پرونده، اقدام به «جاسوسی» کرده‌اند.

در این فیلم همچنین ادعا شد که دوربین‌هایی که توسط این افراد با هدف شناسایی گونه‌های نادر حیوانات در ایران نصب شده بود، از «سایت‌های موشکی ایران فیلم‌برداری می‌کرده‌است.»

در گزارش پخش‌شده از شبکه دوم صدا و سیما همچنین به سخنان عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، اشاره شده که افراد بازداشت شده متهم شده‌اند که به دنبال «ایجاد بحران در برخی از حوزه‌های زیست‌محیطی ایران» بوده‌اند.

وکلای خانواده کاووس سیدامامی در بیانیه‌ای از مسئولان خواستند که «به جای فضاسازی امنیتی و هتک حیثیت متوفی و جریحه‌دار کردن عواطف خانواده» او «پاسخگوی مسئولیت خود در وقوع این امر فجیع باشند.»

دراین بیانیه با اشاره به فیلم پخش شده در تلویریون دولتی ایران،‌ تاکید شد که «تولید و پخش این فیلم برخلاف تمامی قوانین عادی و خصوصاً اصول متعددی از قانون اساسی است».

وکلای خانواده سید امامی اعلام کردند که به نمایندگی از خانواده این فعال محیط زیست از «مسئولان برنامه تلویزیونی ۲۰:۳۰» شکایت خواهند کرد.

پیام درفشان و آرش کیخسروی، دو وکیل خانواده کاووس سید امامی هستند.

آنها با صدور بیانیه‌ای سازندگان این گزارش را متهم کردند که به دلیل « فقدان مدرک مستدل» سعی کرده‌اند «با تمسک به روش‌های غیرقانونی و استفاده از تصاویر خانوادگی و خصوصی متوفی، که برخی در جمع‌های خانوادگی و تعدادی نیز بنابر جایگاه بین‌المللی این پژوهشگر معتبر در کشورهای دیگر است» چهره او را مخدوش کنند.

وکلای خانواده کاووس سید امامی همچنین این پرسش را مطرح کردند که اگر ادعای این فیلم درست باشد که فعالان محیط زیستی، اطلاعات موشکی ایران را به خارج منتقل می کرده‌اند، چرا نیروهای امنیتی که از این موضوع اطلاع داشته‌اند، «در طول تمامی این سال‌ها سکوت» کرده بودند.

دراین بیانیه تاکید شد که «عدم حضور وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی، براساس محدودیت‌های قوانین ایران، موجب بی‌اعتباری این تحقیقات است.»

رییس قوه قضاییه: امروز جاسوسی در پوشش فعالیت‌های مدنی رایج شده است

$
0
0

زیتون– صادق لاریجانی٬‌ رییس قوه قضاییه٬ امروز طی سخنانی مدعی شد: «امروز جاسوسی در پوشش فعالیت های مدنی رایج شده است و علاوه بر این در پوشش بازار کسب و کار نیز جمعیتی هایی تشکیل می دهند که از آن طریق بی بند و باری را ترویج دهند.»

به گزارش میزان او ادامه داد: «در پوشش حمایت از محیط زیست نیز اقدام به جمع آوری اطلاعات برای بیگانگان می شد که همه ملاحظه کردند قوه قضاییه سد راه آنهاست و به همین دلیل است که انواع تهمت ها و حملات به دستگاه قضایی وارد می شود.»

پیشتر به گفته نمایندگان مجلس٬ سازمان اطلاعات سپاه با حکم قوه قضاییه٬ تعدادی از فعالان محیط زیستی از جمله کاووس سیدامامی را بازداشت کرد.

کاووس سیدامامی٬ استاد دانشگاه٬ فعال محیط زیست ومدیرعامل پیشین سازمان غیردولتی حیات‌وحش میراث پارسیان٬  دو هفته پس از بازداشت در در زندان در گذشت.

فرزند او  ۲۱ بهمن ماه در اینستاگرامش خبر داد روز گذشته (جمعه) مریم ممبینی٬ همسر سیدامامی را به زندان احضار و خبر مرگ او را تحت عنوان «خودکشی» ابلاغ می‌کنند. 

به نوشته کینگ‌رام (خواننده و آهنگساز) و فرزند کاووس سید امامی پدرش چهارم بهمن ماه بازداشت شده بود.

صبح امروز بعد٬ ۲۲ بهمن ماه٬‌ عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران از شناسایی و دستگیری چند متهم مرتبط با یک پرونده جاسوسی خبر داده بود.

به گفته دولت‌آبادی این افراد در قالب «اجرای پروژه‌های علمی و محیط زیستی» نسبت به «جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی کشور در حوزه‌های استراتژیک» اقدام می‌کردند که با «هوشیاری و رصد اطلاعاتی یکی از نهادهای امنیتی کشور»، دستگیر و توسط دادستانی تهران بازداشت شده‌اند.

 پس از آن نیز دادستان عمومی و انقلاب تهران٬ در خصوص خودکشی کاووس سیدامامی در زندان٬ به ایلنا گفته بود که او «علیه خودش اعترافاتی» داشته است.

مرگ کاووس سیدامامی در زندان مجموعه انتقاداتی را به قوه قضاییه در پی داشت. از سوی دیگر قوه قضاییه برخلاف رویه معمولش در خصوص متهمان نزدیک به نظام٬ پیش از اثبات گناه کاری سیدامامی در زندان٬‌ او را جاسوس خوانده بوندند. این رویکرد نیز موجب اعتراضات جدی به قوه قضاییه شده بود.

رییس قوه قضاییه امروز در همین رابطه گفت: «در حوادث اخیر همه دیدند که برخی در قالب پوشش های خاص اقدام به جمع آوری اطلاعات می کردند. امروز جاسوسی در پوشش فعالیت های مدنی رایج شده است و علاوه بر این در پوشش بازار کسب و کار نیز جمعیتی هایی تشکیل می دهند که از آن طریق بی بند و باری را ترویج دهند. در پوشش حمایت از محیط زیست نیز اقدام به جمع آوری اطلاعات برای بیگانگان می شد که همه ملاحظه کردند قوه قضاییه سد راه آنهاست و به همین دلیل است که انواع تهمت ها و حملات به دستگاه قضایی وارد می شود.»

به گفته لاریجانی «قوه قضاییه یکی از ارکان نظام» است و تخریب آن، «تخریب رکن نظام به شمار می‌رود.» و امروز هر کس ارکان نظام را تخریب کند به اسلام و انقلاب خیانت کرده است.

تیراندازی نیروی انتظامی به تجمع دراویش در گلستان هفتم

$
0
0

زیتون– تجمع اعتراضی دراویش گنابادی در اطراف خانه نورعلی تابنده قطب این سلسله با دخالت نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌های موتورسوار به خشونت کشیده شد.

تعدادی از دارویش گنابادی از صبح امروز در اعتراض به بازداشت نعمت ریاحی مقابل کلانتری پاسداران تجمع کرده بودند.

ریاحی ۷۰ ساله و ساکن شهرکرد است که در پی ایجاد مزاحمت‌های نیروهای بسیجی و لباس‌شخصی در اطراف محل زندگی قطب دراویش گنابادی به تهران سفر کرده بود.

به گفته دراویش حاضر در این تجمع پیشتر ماشین این درویش سالخورده دزدیده شده و پس از اعلام کلانتری مبنی بر پیدا شدن ماشین و دعوت از نعمت ریاحی برای ورود به کلانتری او بازداشت می‌شود.

از سوی دیگر دراویشی که نیمه ماه بهمن در خیابان گلستان هفتم پاسداران٬ مقابل خانه قطب خود حلقه زده بودند٬ نیز با حجوم نیروی انتظامی مواجه شدند.

تصاویری از درگیری‌های امروز در گلستان هفتم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این تصاویر نشان می‌دهد که درگیری در مقابل کلانتری ۱۰۲ خیابان پاسداران رخ داده است.

در ویدیوهایی که در ساعات اولیه تجمع منتشر شد، دراویش معترض در مقابل کلانتری تحصن کرده بودند و “الله اکبر” می‌گفتند.

در ویدیوهای بعدی تجمع‌کنندگانی که تعدادی از آنها چوب یا چماق به دست دارند، با گاز اشک‌آور و شلیک هوایی مأموران نیروی ویژه پلیس متفرق می‌شوند.

کانال تلگرام مجذوبان نور، وابسته به دراویش نعمت‌اللهی می‌گوید که چند نفر از درویشان مورد اصابت گلوله مأموران قرار گرفته‌اند. بنا بر این گزارش سه نفر از معترضان به شدت آسیب دیده‌اند.

محسن همدانی٬ معاون امنیتی استانداری تهران٬ در گفت‌وگو با ایلنا، با اشاره به تجمع دراویش عنوان کرد: «در رابطه با این تجمع که از نظر ما غیرقانونی است دقایقی پیش شورای تامین استان تهران تشکیل جلسه داد.»

او با تایید خبر تیراندازی در منطقه تجمع دراویش٬ ادامه داد: «هنوز از این تیراندازی و دلایل آن جزییاتی در دست نیست.»

دقایقی پیش خبرگزاری فارس٬ نزدیک به سپاه پاسداران خبر داد که «در پی حمله دراویش گنابادی به ماموران کلانتری ۱۰۲ پاسداران ۳ تن از ماموران این کلانتری به شهادت رسیدند.» به گزارش این خبرگزاری تعدادی از ماموران نیز دچار جراحت شده‌اند که برای مداوا به بیمارستان‌های اطراف منتقل شده‌اند.

 

Viewing all 6931 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>