Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6930 articles
Browse latest View live

ادامه اعتراض ها در خوزستان به یک برنامه تلویزیونی

$
0
0

براساس فیلم های منتشر شده در شبکه های اجتماعی،اعتراض تعدادی از شهروندان عرب استان خوزستان در اعتراض به یک برنامه تلویزیونی درروز جمعه نیز ادامه یافت.

روز پنج شنبه ماموران انتظامی به سمت معترضان گاز اشک آورپرتاب و چندین نفر را بازداشت کرده بودند.

روز چهارشنبه نیز تعدادی از معترضان در مقابل صدا و سیمای استان خوزستان تجمع کرده بودند و این تجمع به صورت مسالمت آمیز به پایان رسیده بود.

این معترضان اقدام یک برنامه تلویزیونی را «توهین» به عرب های ایران دانسته اند.

دربرنامه کلاه قرمزی یک کودک قومیت های ایران را با نصب عروسکی با لباس آنان بر نقشه ایران نشان می دهد اما عروسک نصب شده بر روی استان خوزستان، لباس عربی به تن ندارد.

ابوالحسن حسن زاده امام جمعه موقت اهواز نیز روز جمعه با اشاره به این اعتراض ها گفت که «هر چند مردم عرب خوزستان حق داشتند در این زمینه ناراحت شوند اما مردم نسبت به فتنه و توطئه‌های دشمن مراقب باشند».


دریغ از یک لحظه مقاومت

$
0
0

محمدعلی نجفی در پی فشارهای مافیای قدرت از شهرداری تهران استعفاء داد و سعی کرد تا این فشارهای غیر قانونی را زیر لحافِ بیماری پنهان کند که مبادا نظام هزینه‌ای بپردازد. شورای شهر در جلسه ۱۹ فروردین بارِ دیگر به شهردار تهران رای و دلگرمی داد و استعفایش را نپذیرفت و آقای نجفی هم با خرسندی اعلام کرد که تا جایی که بتواند وظیفه‌اش را انجام خواهد داد.

اما یک روز بعد شهردار دوباره استعفا داد و عذر بدتر از گناهی آورد که پزشک معالج ، حذر داده که مبادا به سر کار بروی که پروستات وخیم است. اما عاقلان دانند که پزشک معالج کسی نبود جز همین منتظری دادستان کل کشور که بعد از جلسه شورا با توپ پُر به میدان آمد و امر کرد نجفی دوباره استعفا بدهد و این‌بار زمان هم تعیین کند که تا چه وقت در شهرداری هست و عجیب اینکه نجفی دستورات دادستان را مو به مو اجرا کرد .

اما مگر نجفی چه گناه عظیمی کرده بود که این چنین تحقیر شد و استعفا داد. آقای شهردار کمی پرده‌ی فساد را بالا زد. در گزارش عملکرد صدروزه‌اش ، پرونده ۱۴ ساله قالیباف را شفاف‌سازی کرد. دانستیم که شهرداری تهران ورشکسته به تقصیر است با پنجاه هزار میلیارد تومان بدهی. معلوم شد که خرج ستاد انتخاباتی قالیباف از حساب شهرداری بوده است و سردار خلبان، ششصد باب ملکِ شهرداری را به هر کسی میلش کشیده، بخشیده است.

نجفی گزارش مفصلی از تخلفات عظیم در شهرداری قالیباف را به قوه قضاییه فرستاد و هیچ خبری نشد جز اینکه فشارها بر شهردار تهران چنان فزونی گرفت که کار به استعفا و فرار رسید.

شورای شهر تهران جای عجیبی است. دوره اول شورای شهر، ژنرال‌های اصلاح‌طلب چنان دعوا و مرافعه‌ای راه انداختند که مردم در دوره دوم دلزده از اصلاح‌طلبان به پای صندوق رای نیامدند و فاجعه‌ی احمدی‌نژاد و قالیباف شکل گرفت.

سال‌ها بعد و با آن تجربه تلخ شورای شهرِ اصولگرایان، بار دیگر مردم تهران شورمندانه آمدند و هر بیست‌ویک نفر فهرست اصلاح‌طلبان به شورا راه یافتند و عاقبت چمران و دار و دسته‌اش رفتند. شهردار تهران و همین آقای نجفی هم خیلی زود و با قاطعیت انتخاب شد، اما این‌جا جمهوری اسلامی است و هر جا که نام فساد در میان باشد حامی بزرگ فاسدان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به میدان می‌آید.

فساد قالیباف نباید برملا می‌شد، قراردادهای هنگفت سپاه با شهرداری نباید که لغو می‌شد و لشگر بیکارگان و مداحان که به استخدام شهرداری درآمده بودند، نباید اخراج می‌شدند.

رهبری از شورای شهر منتخبِ مردم، مکدر بود و حتی یک‌بار هم شورا و شهردار را به حضور نپذیرفت. افشاگری نجفی و شفاف‌سازی حساب‌های شهرداری، زنگ خطر را در بیت رهبری به صدا درآورد و مافیای قدرت دست به کار شد و بیچاره شهردار تهران فرار را بر قرار ترجیح داد.

اما مگر نجفی بعد از عمری زیستن در جمهوری اسلامی نمی‌دانست با چه اژدهای پلید هفت‌سری روبروست و مگر عاقله مردی مانند نجفی از روحیات خویش بی‌خبر است و نمی‌دانست که طاقت فشار و مشقت ندارد و اهل خطر نیست.

استعفای محمدعلی نجفی را می‌توان دلیل بزرگی بر این دانست که فساد در ارکان نظام اسلامی چنان عمیق شده است که نمی‌توان در چارچوب‌های اداری و قانونی جمهوری اسلامی با آن مبارزه کرد.

همین‌که دادستان کل کشور خود عضوی از مافیای فساد و قدرت است و از شهردار تهران استعفا می‌خواهد، نشان می‌دهد که راه اصلاحات مسدود است.

از طرفی ترس نجفی در مقاومت و این‌که حتی اعضای شورای شهر شجاعت آن‌را ندارند تا دلایل اصلی استعفا را فاش کنند، نشان می‌دهد که چنان فساد عظیمی را با این اصلاح‌طلبانِ سست‌عناصر نمی‌توان برانداخت.

می‌توان پیش‌بینی کرد که شورای شهر تهران در پی استعفای نجفی به سراغ چهره‌های مصمم و شجاع نخواهد رفت و عاقبت کسی را به شهرداری خواهد گمارد که دست از پا خطا نکند و رهبر و دادستان راضی باشند. امیدواریم چنین نشود و شورای شهر تهران با مماشات و مصلحت‌اندیشی، رای مردم تهران را زنده‌به‌گور نکند.

نام مستعار بیماری‌ِ شهردار مستعفی تهران

$
0
0

زیتون-سینا پاکزاد: رهبر جمهوری اسلامی اینک برای دومین بار پروژه تحریم شورای شهر و شهرداری تهران را اجرا می‌کند و شاید امیدوار است که این تحریم مانند تحریم اول برای او نتیجه‌ای رضایت‌بخش به دنبال داشته باشد.

آیت‌الله خامنه‌ای دومین دوره انتخابات شوراها را تحریم کرد و اصولگرایان پیروز شدند. گویا او هنوز راضی نشده که شورای شهر را به اصلاح‌طلبان تحویل دهد و به همین دلیل نهادهای زیر نظرش حمله سازمان‌دهی شده به شورای شهر را اجرا کردند.

از سوی دیگر او شخصا نیز شورای شهر تهران را بایکوت کرده است. محمود میرلوحی،عضو شورای شهر، روز دوشنبه اعلام کرد که دفتر آیت‌الله خامنه ای چندین درخواست اعضای شورای شهر برای ملاقات با او را بی‌جواب گذاشته است.

محمود میرلوحی گفت که «تنها نقل قول‌هایی از برخی افراد می‌شنویم که رهبری تمایلی به دیدار با اعضای شورای شهر ندارند».

وی در مصاحبه با سایت «شهردار آنلاین» اضافه کرد: «متاسفانه ما در این مورد تنها نقل قول‌هایی از برخی افراد می‌شنویم که رهبری تمایلی به دیدار با اعضای شورای شهر ندارند».

پیش از این نیز بهاره آروین، دیگر عضو شورای شهر، این موضوع را در کنار «رفتارهای تحقیرآمیز» توسط دادستانی و «بازجویی» توسط «جوانی بیست و چندساله» و آزادی با قرار کفالت از جمله دلایل استعفای نجفی ذکر کرده بود.

پس از آن وب‌سایت سحام‌نیوز خبر داد که پس از احضار شهردار تهران به دادسرا به دلیل جشن برج میلاد، امیر قطبی معاون دادستان تهران از آقای نجفی خواسته بود استعفا دهد.

روز یکشنبه هم مرتضی الویری، عضو شورای شهر تهران، این موضوع را تائید کرد و گفت که که ظاهراً یک مقام قضایی از شهردار تهران خواسته است استعفا دهد.

 

یک روز بعد اما دادستان کل کشور شمشیر را علیه شهردار تهران و اعضای شورای شهر از رو بست و ضمن انتقاد از مخالفت اعضای شورای شهر با استعفای شهردار تهران، از محمدعلی نجفی خواست که دوباره استعفا بدهد و در محل کار خود حاضر نشود تا اعضای شورا در نهایت استعفایش را قبول کنند.

علیرضا رحیمی، نماینده تهران در مجلس، سخنان دادستان کل کشور را «نقض» تفکیک قوا دانست و تاکید کرد که «تیغ قضایی از شهردار تهران عبور و بالای سر شورای اسلامی شهر تهران رسید».

محمدجعفر منتظری هم‌چنین اعضای شورای شهر را تهدید کرد و گفت: «اگر این آقای شهردار نتوانست مدیریت لازم را بر شهر تهران داشته باشد چه کسی مسئول است؟ بنده به عنوان مدعی‌العموم به شورای شهر تهران عنوان می‌کنم که مسئولیت این کار با شماست».

این سخنان دادستان کل کشور چند ساعت بعد واکنش فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و بعضی از اعضای شورای شهر را برانگیخت و البته خبر دومین استعفای محمد علی نجفی نیز منتشر شد.

علیرضا رحیمی، نماینده تهران در مجلس، در حساب توئیتر خود سخنان دادستان کل کشور را «نقض» تفکیک قوا دانست و تاکید کرد که «تیغ قضایی از شهردار تهران عبور و بالای سر شورای اسلامی شهر تهران رسید».

در همین حال محمود صادقی، دیگر نماینده تهران در مجلس، خطاب به دادستان کل کشور نوشت که «به جای دخالت در کار شورای شهر، لطفا بفرمایید با آن گزارش ۵۰۰ صفحه‌ای تخلفات و ۱۲ پرونده شکایت شهرداری چه کرده‌اید؟!».

عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت محمد خاتمی هم از دادستان خواست که «نتیجه رسیدگی به پرونده بیش از صدهزار میلیارد ریالی تخلفات .؟..! برخی سرداران شاغل سابق در شهرداری تهران در پرونده هولدینگ یاس» را اعلام کند.

یکی از دلایل فشارها بر نجفی افشای فسادهای ۱۲ سال دوره مدیریت محمد باقر قالیباف است.

شهردار تهران روز ۲۴ دی ۹۶ در گزارشی از وضعیت شهرداری پایتخت ایران، شهردار و مدیران سابق این نهاد را به مواردی چون «هزینه کردن بودجه شهرداری در انتخابات ریاست‌جمهوری»، «استخدام ناگهانی ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات»، «خیانت در صندوق ذخیره کارکنان شهرداری» و «واگذاری سلیقه‌ای ۶۷۴ ملک» متهم کرده بود.

زهرا صدراعظم نوری بیماری نجفی را مرتبط با «پروستات» اعلام کرد و گفت که «بیماری شما بیماری رجال سیاسی ایران است و رجال سیاسی در رده‌های خیلی بالا این بیماری را داشتند و دارند و معالجه هم کردند».

آقای نجفی هم‌چنین گفته بود شهرداری تهران قصد دارد که گزارش چهار یا پنج مورد از «تخلفات» دوره شهرداری محمدباقر قالیباف را به قوه قضائیه ارسال کند.

با این حال یک هفته بعد عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، با انتقاد از انتشار این گزارش خبر داد که از محمدعلی نجفی خواسته‌ است «فوراً» مستندات خود در این‌باره را به این نهاد ارائه دهد.

حسن رسولی، عضو شورای شهر، نیز  روز یک شنبه در جلسه بررسی استعفای نجفی گفت که ای کاش آقای نجفی به جای استعفا «می‌گفت که سرنوشت ۱۲ گزارشی که به دستگاه قضایی داده، چه شد؟».

او اضافه کرد: «در نیمه‌های سال ۹۶ سخنگوی قوه قضاییه رسماً اعلام کرد که مدیر دوم شهر در دوره قبل به جرم مسائل مالی در بازداشت است و هنوز نمی‌دانیم سرنوشت آن چه شده است».

اشاره این عضو شورا به بازداشت عیسی شریفی، قائم مقام قالیباف، به اتهام فساد گسترده مالی است. غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه هم گفته بود «اصل دستگیری عیسی شریفی درست است و اتهام ایشان مالی است، از جزئیات خبر ندارم، اگر داشتم هم از بیان آن معذور بودم.»

با وجود این اشاره‌های روشن درباره فشارهای رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش، محمدعلی نجفی همچنان دلیل استعفای خود را بیماری اعلام می کند.او نام بیماری را هم ذکر نمی‌کند اما زهرا صدراعظم نوری، عضو شورای شهر، تلویحا در جلسه روز یک‌شنبه شورای شهر این بیماری را مرتبط با « پروستات» دانست.

یک ماه پیش از آن‌که نشانه‌های دخالت رهبر جمهوری اسلامی در استعفای شهردار تهران مشخص شود، مصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی و عضو جبهه مشارکت، نیز در توئیتی این موضوع را افشا کرده بود.

او گفت که «بیماری شما بیماری رجال سیاسی ایران است و رجال سیاسی در رده های خیلی بالا این بیماری را داشتند و دارند و معالجه هم کردند».

محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، هم در پاسخ به این سخنان به شوخی گفت:«پس هرکس این بیماری را ندارد، رجل سیاسی نیست».

پیش از عمل جراحی آیت‌الله خامنه ای نیز برخی از رسانه‌ها بیماری او را «بزرگ شدن پروستات» و یا «سرطان پروستات» اعلام کرده بودند.

یک ماه پیش از آنکه نشانه‌های دخالت رهبر جمهوری اسلامی در استعفای شهردار تهران مشخص شود، مصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی و عضو جبهه مشارکت، در توئیتی این موضوع را افشا کرده بود.

وی نوشته بود:«جواب رهبر به اعتراض آقای کروبی برای محاکمه ی شهرداران این بود که کرباسچی باید بداند از او گردن‌کلفت‌تر هم وجود دارد. کاش شیخ اصلاحات در حصر نبود و علت اصلی استعفای نجفی را هم از رهبر می‌پرسید تا بفهمیم که چرا تهران باید از داشتن شهردار کاربلد و فسادستیز محروم گردد.
به مرور اعضای شورای شهر اما شفاف‌تر دراین باره سخن می‌گویند».

آیت‌الله خامنه‌ای از دادگاهی کردن غلامحسن کرباسچی و پس از آن تحریم دومین دوره انتخابات شوراها نتیجه مطلوب خود را گرفت و با این حساب امیدوار است که تحریم شورای شهر پنجم و فشارها بر شهرداری، بار دیگر او را به مقصودش برساند.

🍃زنده|علی مطهری: برکناری نجفی موجب وهن جمهوری اسلامی است

$
0
0

 


فاطمه حقیقت‌جو: روسری از سر برمی‌دارم

فاطمه حقیقت‌جو،نماینده پیشین مجلس در متنی که در کانال تلگرام خود منتشر کرد اعلام کرد که در همبستگی با زنان ایران حجاب از سر برمی‌دارد.Risultati immagini per ‫فاطمه حقیقت‌جو‬‎

او در بخشی از این بیانیه نوشته است: «من٬ فاطمه حقیقت جو٬ اعلام می‌کنم در حمایت از حق انتخاب زنان و در محکومیت هر گونه خشونت و زندان علیه زنانی که مخالف حجاب اجباری هستند که با نا فرمانی مدنی و تحمل هزینه های سنگین درصدد رساندن صدای خود به مردم و مسوولان کشور هستند٬ روسری از سر خود بر می دارم.

من مسلمانم و از سال ۱۳۸۴ که به آمریکا مهاجرت کرده ام به انتخاب شخصی خودم با روسری در محل کارم، میهمانی ها و گردهمایی ها حاضر شده ام٬ اما همواره مخالف اجبار حجاب می باشم. حق انتخاب پوشش٬ حق مسلم زنان است- خواه حجاب ضروری دین باشد٬ خواه نباشد. حتی اگر فرد مسلمان به این جمع بندی برسد که حجاب ضروری دین است٬ حق تحمیل باور خود را بر کسانی که با او هم نظر نیستند٬ ندارد.»


علی مطهری: برکناری نجفی از شهرداری تهران موجب وهن جمهوری اسلامی است

علی مطهری در نوشته‌ای که کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرامی‌خود ماجرای برکناری آقای نجفی از شهرداری تهران را موجب وهن جمهوری اسلامی دانست. علی مطهری در این بیانیه نوشته است: «بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی که از ابتدا مخالف تصدی این پست توسط آقای نجفی بود با اهرم‌های قدرتی که در دست داشت ایشان را مجبور به استعفا کرد و وقتی شورای شهر تهران با استعفای او مخالفت کرد شورا را تهدید کرد و سرانجام شورا و آقای نجفی هم به بهانه بیماری که در بسیاری از مردان بالای ۵۰سال وجود دارد و مشغول کار خود هستند، تسلیم این فشارها شدند.

وی تاکید کرد که حاکمیت دوگانه در کشور ما کاملا مشهود است. مردم به شورایی به نام شورای شهر رای می‌دهند و از جای دیگر دستور می‌رسد که فلانی برای شهرداری تهران نباید انتخاب شود، اگر رای بدهید شش ماه بیشتر دوام نمی‌آورد و بعد به گونه‌ای عمل می‌کنند که همین اتفاق بیفتد.

وی در ادامه به قوه قضاییه انتقاد کرد و گفت: قوه قضاییه به جای آنکه پرونده‌هایی را که آقای نجفی به او ارجاع کرد رسیدگی کند، درصدد برکناری این مرد پاکدست و خدوم بر می‌آید و به بهانه برنامه چند دختر زیر ۹ سال در روز زن، شهردار محترم تهران را در حالی که خواب بوده است با بی‌احترامی بازداشت می‌کند. همین قضیه کافی است که بفهمیم چرا مبارزه با فساد در کشور ما به نتیجه نمی‌رسد. تا زمانی که قوه قضاییه از استقلال کافی برخوردار نباشد بسیاری از مشکلات ما پابرجا خواهد بود.

دادستان کل کشور باید به مردم توضیح بدهد که موضوع مخالفت شورای شهر تهران با استعفای شهردار تهران چه ارتباطی با او داشته که شورای شهر را تهدید می‌کند و دستور می‌دهد که شهردار باید دوباره استعفا بدهد و شورا هم با آن موافقت کند. آیا دنیا به نظام حکومتی ما نمی‌خندد؟ دخالت قوا و نهادها و سازمان‌ها در کار یکدیگر در کشور ما که هیچ کس قانع به اختیارات خود نیست معضل بزرگی است. قطعا شورای شهر تهران حق شکایت از دادستان کل را دارد و امید است که اقدام کند تا از اختناق و بی‌اعتنایی به رای مردم جلوگیری شود.

او در پایان تاکید کرد: شورای شهر تهران و آقای نجفی امتحان خوبی پس ندادند، باید مقاومت می‌کردند تا مانع استمرار حاکمیت دوگانه در کشور و نادیده گرفتن رای مردم می‌شدند.»/ کانال تلگرامی علی مطهری


معذرت خواهی نجفی بابت استعفایش

 



باشگاه آث‌رم حساب توئیتری فارسی ساخت


عیسی کلانتری: دیگر به هیچ صنعت آب‌بری در مناطق کم آب مجوز نمی‌دهیم

عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: دیگر به هیچ صنعت آب‌بری در مناطق بی‌آب یا کم آب کشور، مجوز نمی‌دهیم.Risultati immagini per ‫مناطق کم آب‬‎

عیسی کلانتری اعلام کرد که بحران آب مهمترین تهدید محیط زیست کشور است.


نجفی: ما نمی‌توانیم در مورد پرونده‌های ارجاع شده شهرداری به دادستانی اظهارنظر کنیم

شهردار سابق تهران گفت: ان‌شاءالله هر کس به عنوان شهردار انتخاب می‌شود تا آخر باقی می‌ماند

محمدعلی نجفی عملکرد شورای شهر تهران خوب و قابل دفاع دانست.
او تاکید کرد که از نتیجه ۱۲ پرونده ارجاع شده توسط شهرداری به دادستانی خبر ندارد. «این پرونده‌ها همه محرمانه بودند و ما نمی‌توانیم در مورد جزئیات آن اظهارنظر کنیم.»

به گفته او اگر دادستانی در مورد آنها بررسی‌ها را انجام داده می‌تواند نسبت به جزئیات آن اظهارنظر کند که ظاهرا هنوز رسیدگی انجام نشده است./ایسنا


رییس کل بانک مرکزی: به آقا پیشنهاد دادم یورو را جایگزین دلار کنیم


نام سرپرست جدید شهرداری تهران در پرونده املاک نجومی مطرح است


بانک مرکزی: میزان ارز قابل نگهداری توسط هر شخص ۱۰ هزار یورو است

بانک مرکزی اولین اطلاعیه خود درباره یکسان سازی نرخ ارز را منتشر کرد.Risultati immagini per ‫بانک مرکزی‬‎

در این اطلاعیه آمده است که بانک مرکزی، در راستای اجرای تصمیم روز گذشته ستاد اقتصادی دولت مبنی بر یکسان‌سازی نرخ ارز، بهای ۴۲۰۰۰ ریال برای هر دلار  آمریکا را به منظور تثبیت بازار ارز اتخاذ کرد.

بر اساس این اطلاعیه «میزان ارز قابل نگهداری توسط هر شخص بر اساس دستورالعمل صادره توسط بانک مرکزی در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ حداکثر ۱۰ هزار یورو یا معادل آن به سایر ارزها بوده و در صورت کشف میزان بیش از آن در اختیار هر شخص، با مرتکب بر اساس قانون برخورد خواهد شد.»/مهر


۶ ایرانی در حمله به پایگاه هوایی تیفور در سوریه کشته شدند

در اثر حمله به پایگاه هوایی تیفور در سوریه ۶ ایرانی کشته‌ شده‌اند. اسامی ایرانیان جانباخته در این حمله که دو روز پیش اتفاق افتاد عبارتند از:

عمار موسوی، اهواز

اکبر زوار جنتی، تبریز

حامد رضایی، تهران

مهدی لطفی نیاسر، قم

مرتضی بصیری‌پور، بیرجند

مهدی دهقان، کاشان/ میزان


فردوسی‌پور به دادسرا احضار شد

با شکایت حمیدرضا جهانیان، مالک سابق باشگاه نفت، عادل فردوسی‌پور به دادسرا احضار شد.

برنامه ۹۰، در آیتمی، حین معرفی مالک سابق باشگاه نفت، بخش‌هایی از زندگی شخصی وی را نشان داده بود. همین موجب عصبانیت جهانیان شده است.

به گفته جهانیان، تاکنون، دادسرا دو احضاریه برای فردوسی‌پور فرستاده و او برای ادای توضیحات حاضر نشده است. به‌زودی احضاریه سوم صادر می‌شود و در صورت امتناع فردوسی‌پور حکم جلبش صادر خواهد شد. / رکنا


مشاور رییس جمهوری: دولت صدای خیابان را خواهد شنید

 


خادم رییس فدراسیون کشتی ماند


استعفای دوم شهردار تهران پذیرفته شد

استعفای دوم شهردار تهران با اکثریت آرا یعنی ۱۵ موافق و ۵ مخالف و یک رای ممتنع پذیرفته شد. اعضای شورا سمیع الله حسینی مکارم  را با ۱۴ رای مثبت و ۵ رای سفید برای سرپرستی شهرداری تهران انتخاب کردند.

 


خبرهای روز گذشته  را از اینجا بخوانید


 

نجفی رفت؛ مکارم آمد

$
0
0

زیتون– شورای شهر تهران پس از هشدار دادستان کل کشور٬ دومین استعفای محمدعلی نجفی را پذیرفت.

به گزارش ایرنا، در این جلسه، اعضای شورای شهر با ۱۵ رای موافق، ۵ رای مخالف و یک رای ممتنع با استعفای محمد علی نجفی موافقت کردند. تا محمدعلی نجفی شهردار تهران پس از گذشت هفت ماه و ۲۱ روز از ساختمان بهشت برود.

در همین جلسه  سمیع‌الله حسینی مکارم  با ۱۴ رای از ۲۱ رای اعضای شورای شهر سرپرست شهرداری تهران شد.

روز یکشنبه٬ اعضای شورای شهر تهران با اکثریت آرا با استعفای نجفی به عنوان شهردار تهران مخالفت کرده بودند. 

در حالی که محمد علی نجفی دلیل استعفای خود را «بیماری» ذکر کرده‌است، تعدادی از اعضای شورای شهر تهران و فعالان سیاسی از جمله بهاره آروین و محمد نعیمی‌پور فشارهای قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و همچنین «تعویق» ملاقات شهردار و اعضای شورای شهر با رهبر جمهوری اسلامی را دلیل استعفای او دانسته‌اند.

یک روز بعد از آن محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور ضمن انتقاد از تصمیم شورای شهر تهران در نپذیرفتن استعفای شهردار، از محمد علی نجفی، شهردار پایتخت خواست که یک‌بار دیگر استعفا کند.

حسینی مکارم٬ سرپرست جدید شهرداری تهران٬ دارای سابقه تحصیل در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری در حوزه اقتصاد نظری و اقتصاد برنامه‌ریزی است و در کارنامه کاری خود سابقه کار در مدیریت اداره آموزش و پرورش منطقه ۱۴ تهران، معاون اداری و مالی آموزش و پرورش تهران و مدیر کل مدارس شبه قاره هندو مدیرکل بودجه و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش را  دارد.

 

تعداد کشته شدگان ایرانی حمله به پایگاه هوایی در سوریه افزایش یافت

$
0
0

زیتون– در حالی که منابع خبری روز گذشته تعداد کشته شدگان ایرانی حمله به پایگاه هوایی در سوریه را چهار نفر اعلام کرده بودند٬ تسنیم امروز اسامی هفت نفر را با عنوان «شهدای مدافع حرم» این حمله اعلام کرد.

بامداد روز گذشته (دوشنبه) رسانه های دولتی سوریه از حمله موشکی به یک پایگاه هوایی این کشور موسوم به «تی ۴» خبر داده‌اند. 

بی‌بی‌سی فارسی خبر داده بود که براساس گزارش‌های یک نهاد ناظر بر تحولات سوریه تعدادی ایرانی در این حمله کشته شده‌اند. گروه دیده‌بان حقوق بشر سوریه هم گفته بود که این حمله ۱۴ کشته به جا گذاشته که از جمله آنها نیروهای ایرانی متحد حکومت سوریه هستند.

خبرگزاری فارس کشته‌شدگان را عمار موسوی از اهواز، مهدی لطفی نیاسر و اکبر زوار جنتی از تبریز و مهدی دهقانی یزدلی معرفی و آنها را از جمله «مدافعان حرم» معرفی کرده بود.

تسنیم امروز اعلام کرد که کشته شدگان حمله روز گشته اکبر زوار جنتی از شهر تبریز٬ مهدی لطفی نیاسر از شهر قم٬ سید عمار موسوی از شهر اهواز٬  مرتضی بصیری پور از شهر بیرجند٬ مهدی دهقان از شهر کاشان و حامد رضایی از شهر تهران است.

پیکر کشته شدگان ایرانی این حمله امروز به ایران انتقال یافت.

مدافع حرم، عنوانی است که جمهوری اسلامی ایران برای نظامیان خود در سوریه برگزیده است.

روز گذشته وزارت امور خارجه ایران با محکوم کردن حمله به پایگاه هوایی تی‌-۴ در سوریه، اسرائیل را مسئول این حمله خواند.

بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه٬ از این حمله با عنوان «تجاوز رژیم صهیونیستی به سوریه» یاد کرده و آن را «نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور و مغایر با تمامی قوانین و موازین بین‌المللی» خواند.

به گفته قاسمی چنین حمله‌ای شرایط بحرانی در سوریه و معادلات منطقه را پیچیده‌تر می‌کند.

روسیه همزمان گفته است که این حمله را اسرائیل انجام داده است اما اسرائیل تاکنون به این گزارش واکنشی نداشته است.

تهدید بازار ارز جواب نداد

$
0
0

زیتون– یک روز پس از آنکه معاون اول رییس جمهوری دستورات مبنی بر «تک‌نرخی» شدن دلار با قیمت ۴۲۰۰ تومان را صادر کرد، بانک مرکزی ایران داشتن بیش از ۱۰ هزار یورو، یا معادل آن به سایر ارزها، را برای افراد «غیرقانونی» اعلام کرد. 

محمدجعفر منتظری٬ دادستان کل کشور٬ نیز عصر امروز از برخورد دستگاه قضا با قاچاقچیان و متخلفان بازار ارز خبر داد.

اسحاق جهانگیری٬ معاون اول روحانی٬ امروز پس از پایان دومین جلسه بررسی مسایل ارزی کشور به رسانه‌ها گفت که عرضه هرگونه ارز دیگری به غیر از ارز رسمی بانک مرکزی مصداق قاچاق است و با تمام توان با آن برخورد خواهد شد. او همچنین تاکید کرد که هیچ فروشنده ای حق ندارد به بهانه افزایش قیمت ارز قیمت کالاهای مورد نیاز مردم را افزایش دهد.

ظهر امروز بانک مرکزی اعلام کرد که دلار ۴۲۰۰ تومانی فقط به متقاضیان قانونی یعنی فعالان اقتصادی اعم از صادرکنندگان و واردکنندگان تعلق می‌گیرد و شرایط ارائه‌ ارز به مسافران، دانشجویان و دیگر گروه‌ها متعاقبا اعلام می‌شود.

با این حال ایسنا خبر داد که آخرین مشاهدات از بازار ارز حاکی از پراکنده شدن صف‌های طولانی خرید دلار در پی تعطیلی صرافی‌هاست.

رییس اتحادیه طلا و جواهر مشهد نیز خبر داد که هم‌اکنون در بازار دلاری به قیمت ۴۲۰۰ تومان وجود ندارد و به دلیل مشخص نبودن قیمت دلار صرافی‌ها به حالت تعلیق در آمده است.

🍃 جلوگیری از سخنرانی صدیقه وسمقی در دانشگاه

$
0
0

زیتون–  هیئت نظارت بر فعالیت تشکل های دانشجویی از سخنرانی صدیقه وسمقی در دانشگاه تهران جلوگیری کرد.

طبق اطلاعیه های منتشر شده و بنا بر دعوت تشکل دانشجویی قرار بود روز یکشنبه ۱۹ فروردین در دانشکده فنی دانشگاه تهران در خصوص «جایگاه زن در اسلام» سخنرانی کند. اما هیئت نظارت بر فعالیت تشکل های دانشجویی با حضور وی در برنامه مخالفت نمود و به این ترتیب سخنرانی وسمقی لغو شد.

به گزارش «زیتون» صدیقه وسمقی، شاعر، نویسنده، اسلام پژوه و عضو دوره اول شورای شهر تهران که هنگام بازگشت به‌کشور در فرودگاه امام خمینی برای ساعاتی بازداشت شده بود٬ ۳۰ مهرماه به دادسرای شهید مقدس اوین احضار و بازداشت شد.

صدیقه وسمقی در زمان حضور در خارج کشور، وی به طور غیابی از سوی دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس محکوم شده بود.

خانم وسمقی در سال ۲۰۱۱ از ایران خارج و به عنوان استاد میهمان در دپارتمان اسلام‌شناسی دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان مشغول به فعالیت شده بود.

وی پس از آن به سوئد رفت و نویسنده مهمان شهر فرهنگی و دانشگاهی اوپسالا بود و با دانشکده حقوق دانشگاه اوپسالا همکاری آموزشی و پژوهشی داشت. وسمقی در این مدت دو کتاب «حتما راهی هست» (یادداشت های سخنگوی اولین دوره شورای شهر تهران) و «بازخوانی شریعت» را منتشر کرد.
او پس از اتمام کتاب اخیر خود علیرغم دعوت دانشگاه های متعدد جهت همکاری علمی، قصد خود برای بازگشت به کشور را اعلام و گفته بود: «از ابتدا که به صورت قانونی به خارج از کشور آمدم قصد ماندن نداشتم وپس از انتشار کتاب اخیرم به ایران بازخواهم گشت.»
بنا به گفته وکیل او٬ پیشتر با شکایت وزارت اطلاعات٬ شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به صورت غیابی وی را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به پنج سال حبس محکوم کرده بود. خانم وسمقی این حکم را غیر قانونی وناعادلانه دانسته و با اطلاع از صدور این حکم به ایران بازگشت.


بحران ارز؛ اقتصادی یا سیاسی؟

$
0
0

افزایش تصاعدی و تاریخی نرخ ارز در ایران بی‌تردید و در نگاه نخست، امری اقتصادی است. اما آیا زیر سایه سنگین «رژیم رانتی» مستقر در ایران، آن‌هم با رویکرد اقتدارگرایانه و مضمونی ایدئولوژیک، می‌توان از یک بحران اقتصادی محض سخن گفت؟ به سختی می‌توان به این پرسش، پاسخ مثبت داد.
برخی ناظران اقتصادی معتقدند که مبتنی بر جمع نرخ تورم ۵ ساله، نرخ رشد نقدینگی، متوسط نرخ رشد اقتصادی سالانه، و متوسط نرخ رشد سرمایه‌گذاری، جهش نرخ ارز با شاخص‌های اقتصادی هم‌خوانی دارد.
از همین زاویه، افزایش نرخ دلار به بیش از شش هزار تومان شاید با پاره‌ای مداخله‌های دولت کنترل شود، اما به‌نوعی اجتناب‌ناپذیر است.
از منظر مزبور، بهبود وضع اقتصادی و نیز تحقق ثبات در بازار نیازمند مدیریت یکپارچه مدبرانه و خردمندانه و تحقق «حکمرانی خوب» است؛ وضعی که در شرایط سیاسی ایران امروز موجود نیست.

تناقض‌های دلار ۴۲۰۰ تومانی
اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهور هم‌زمان با اعلام خبر مهم تثبیت رسمی نرخ دلار توسط بانک مرکزی و دولت با ۴۲۰۰ تومان، چند نکته به‌ظاهر حاشیه‌ای اما بسیارمهم را مورد اشاره قرار داد؛ ازجمله این دو ملاحظه:
«تلاش دشمنان و مخالفان و به‌خصوص آمریکایی‌ها بعد از توافق برجام و روی کار آمدن ترامپ برای متلاطم نشان دادن فضای اقتصادی کشور با هدف جلوگیری از تشویق دیگران به همکاری اقتصادی با ایران»؛
«بعضی‌ها می‌گویند که دست‌های مداخله‌گر بیرونی فضای اقتصاد کشور را آشفته می‌کند، و بعضی‌ها می‌گویند فضاسازی‌های برخی از جریانات در داخل کشور ممکن است به چنین موضوعی دامن بزند تا نگذارند فضای باثباتی بر اقتصاد کشور حاکم شود.»
هم‌زمان سیف، رئیس بانک مرکزی نیز هرچند به اثر «حجم بالای نقدینگی» در کشور بر نرخ ارز اشاره می‌کند اما از «عدم اطمینان» شهروندان «نسبت به آینده» سخن می‌گوید و اقدام اختلال‌زای «دشمنان» (ازجمله عربستان و امارات).
وی همچنین «التهاب» بازار ارز را امری متعلق به شبکه‌های اجتماعی آنلاین (به‌خصوص تلگرام) دانسته است.
به بیان دیگر، هرچند دولت روحانی تلاش می‌کند در بازار ارز ثبات ایجاد کند، اما هم‌زمان به مؤلفه‌هایی سیاسی اشاره دارد؛ عواملی همچون بی‌اعتمادی جامعه به حکومت و آینده، منازعه باندهای قدرت در جمهوری اسلامی، و اختلال در روابط خارجی.
مؤلفه‌های مزبور به نرخ رسمی دلار تمکین نمی‌کنند. به بیان دیگر، تشویش به آینده و اضطراب از شرایط اقتصادی، تداوم منازعه و التهاب در مناسبات تهران با غرب (به‌ویژه ایالات متحده) و همچنین رفتار سیاسی ـ اقتصادی باندهای قدرت در جمهوری اسلامی (واردکنندگان کالاهای قاچاق یا صادرکنندگان از هفت دولت آزاد)، با دستور بانک مرکزی و تاکید بر دلار ۴۲۰۰ تومانی، متوقف و مهار نمی‌شوند.
این واقعیتی است که مسعود نیلی، اقتصاددان همراه دولت روحانی نیز به آن اذعان دارد؛ او تاکید می‌کند که مشکلات اقتصادی ایران ریشه در عوامل ساختاری دارد و نیازمند راه‌حل سیاسی است.

فقدان حکمرانی خوب
برنامه توسعه سازمان ملل متحد و بانک جهانی شاخص‌ها و ویژگی‌هایی را برای «حکمرانی خوب» تعریف و فهرست کرده‌اند. هشت مقوله‌ و مفهوم «مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیت‌پذیری، اجماع‌سازی، عدالت و انصاف، کارآیی و اثربخشی، و پاسخگویی»، مؤلفه‌های اساسی «حکمرانی خوب» هستند.
تکلیف قریب به اتفاق این شاخصه‌ها در جمهوری اسلامی مشخص است. زیر سایه رژیم رانتی و اقتدارگرایی مسلط در حکومت ایدئولوژیک، نه خبری از شفافیت هست، نه نشانی از عدالت و رعایت انصاف در دستگاه قضایی، و نه حاکمیت قانون و مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی قابل قبولی مستقر است.
چنین است که با اطمینان می‌توان گفت بانک مرکزی و دولت بر تمام گردش ارز و ورود و خروج پول‌های خارجی نظارت ندارند.
سپاه و بانک‌ها و موسسات مالی ـ اعتباری وابسته به آن، و سپاه قدس به جای خود؛ کم نیستند شمار نهادهای مرتبط با هسته اصلی قدرت که رها از نظارت و بی‌پروای پاسخ‌گویی، به فعالیت اقتصادی و تجاری و تبادل ریال و ارز مشغولند (از آن‌جمله است: آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن، ستاد اجرایی فرمان امام).
علاوه بر این نهادها، باندهای مافیایی قدرت که به کام‌جویی خود از آشفته‌بازار اقتصادی می‌اندیشند و تثبیت خود در ساختار سیاسی قدرت، اندک نیستند. باندهایی که درگیر قاچاق کالا و ارز هستند و تجارت سیاه.
وضع مزبور، وقتی در کنار بی‌اعتمادی گسترده و رایج در جامعه نسبت به حکومت مورد توجه قرار گیرد، پیچیدگی بحران را ملموس‌تر می‌کند. به بیانی، مؤلفه‌هایی چون «مشارکت» یا «اجماع‌سازی» نیز متأثر از استبداد دینی دچار آسیب جدی است.
در بستر مورد اشاره، سوق‌یافتن نقدینگی جامعه به بازار ارز و سکه، و پرهیز از ورود به بازار پرحاشیه و تهدید «تولید» نیز مفروض می‌شود.
شهروندان نامطمئن از فردا و بی‌اعتماد به نهادهای حکومتی، و هراسان از تأثیر منفی تهدیدهای خارجی، و نگران از رفتارهای ماجراجویانه و مغایر با منافع ملی حکومت، به چه میزان با برنامه‌های حکومتی همراهی نشان می‌دهند؟
پاسخ دشوار نیست؛ به‌ویژه در بستر تبعیض فزاینده و گسترش اختلاف طبقاتی.
چنین است که بانک مرکزی در اطلاعیه‌ای غریب، دستورالعمل صادر می‌کند که «میزان ارز قابل نگهداری توسط هر شخص حداکثر ۱۰ هزار یورو یا معادل آن به سایر ارزهاست» و «هرگونه خرید و فروش ارز خارج از سیستم بانکی و صرافی‌های مجاز قاچاق محسوب می‌شود.»
از سیاست خارجی ماجراجویانه و غیرملی تا سیاست داخلی متکی‌شده بر سرکوب و سانسور، و از فقدان شفافیت و نبود عدالت تا بنگاه‌های اقتصادی و سازمان‌های از هفت دولت رها، نقش ساختارها و نهادها در جمهوری اسلامی چنان است که مشکل ارز را به بحران مشروعیت و وضع سیاسی (غیردموکراتیک) حاکم بر کشور، و نیز نبود ویژگی‌های حکمرانی خوب، پیوند می‌زند.
از این زاویه، تثبیت دلار ۴۲۰۰ تومانی در بازار آزاد و واقعی اقتصاد ایران حتی در کوتاه‌مدت و میان‌مدت منتفی به نظر می‌رسد؛ به‌ویژه آن‌که تفاوت این نرخ با نرخ واقعی، خود بستری برای رانت‌خواری و تشدید شکاف طبقاتی در کشور خواهد بود؛ بازتولید فساد در استبداد مستقر.

حکومت نظامی

$
0
0

زیتون-حسام فریدنی: این بار موضوع رئیس‌جمهور نظامی را محمدعلی پورمختار، معاون سابق پارلمانی نیروی انتظامی و نماینده اصول‌گرای مجلس، مطرح کرد؛ موضوعی که برخی تنها نامزد احتمالی آن را قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، می‌دانند.

اتفاقی که اگر رخ دهد به دلیل دخالت سپاه پاسداران در حوزه‌های دیگر، عملا کل حکومت جمهوری اسلامی را تبدیل به یک حکومتِ نظامی خواهد کرد؛ حکومتی که تاکنون بیشتر از آن روحانیون بوده است.

محمدعلی پورمختار اما این موضوع را درباره محسن رضایی مطرح کرده و گفته بود که فرمانده سابق سپاه پاسداران  را «استراتژیست و دارای تفکر» می‌داند و سال ۸۸ به او رای داده است.

به گفته محمد مهاجری، از چهره‌های اصول‌گرا و البته مدافع حسن روحانی، مطرح‌کنندگان موضوع ریاست جمهوری نظامیان به دنبال نامزدی قاسم سلیمانی هستند.

این نماینده اصول‌گری مجلس گفته بود:«من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیس‌جمهور شود حتما می‌تواند کشور را از مشکلات نجات بدهد».

پس از آن حسین‌ الله کرم، چهره شاخص گروه حزب‌الله، گفت  که «یک نفر با سابقه نظامی می‌تواند کشور را نجات دهد».

وی تاکید کرد که «با توجه به شرایط منطقه ایران تصمیم جدی دارد که وظیفه منطقه‌ای خود را اجرا کند چون می‌داند اگر اجرا نکند تجزیه می‌شود. در یک چنین وضعیتی به نظر من مردم به این سمت گرایش پیدا می‌کنند که فردی با تخصص لازم در این جایگاه قرار بگیرد.»

با این حال محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت محمود احمدی نژاد و فعال سیاسی، یادآوری کرده که در دوره‌های گذشته مردم به محسن رضایی، محمد باقر قالیباف و علی شمخانی رای نداده‌اند.

محمدعلی پورمختار و محمد رویانیان

به گفته محمد مهاجری، از چهره‌های اصول‌گرا و البته مدافع حسن روحانی، مطرح‌کنندگان موضوع ریاست‌جمهوری نظامیان به دنبال نامزدی قاسم سلیمانی هستند.

اسماعیل گرامی‌مقدم، سخن‌گوی حزب اعتماد ملی، احتمال رئیس‌جمهور شدن نظامیان را منتفی دانسته و نوشته است که «ممکن است کشور نظامی شود ولی رییس‌جمهور نظامی نمی‌شود».

به گفته این فعال اصول‌گرا، «در واقع اصول‌گرایان یک پوست خربزه زیر پای اصلاح‌طلبان می‌اندازند که سر خوردن‌شان حتمی است. همه می‌دانیم سردار سلیمانی برخلاف سایر چهره‌های سیاسی – نظامی همچون قالیباف و رضایی از کمترین دافعه برخوردار است. بنابراین کاندیدا شدن او چه بسا باعث شود اصلاح‌طلبان هم به صورت جدی وارد کاندیداتوری انتخابات نشوند».

منصور حقیقت‌پور، مشاور علی لاریجانی و نماینده سابق مجلس که خود از فرماندهان سپاه پاسداران بوده گفته که اگر هم مردم از نامزدی نظامیان«استقبال نکنند خب طبیعتا چوبش را هم می‌خورند».

وی گفته است: «به طور مثال اکنون فردی مانند قاسم سلیمانی در مدیریت، در قدرت و شجاعت، چیزی از وزرای این کشور کم دارد؟ ما خیلی از کارها را به غیرنظامیان سپرده‌ایم که جز رسوایی و بی‎آبرویی چیزی بر جا نگذاشته‎اند».

پیش از این نیز موضوع نامزدی قاسم سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ مطرح شده بود؛ موضوعی که واکنش حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی، را به دنبال داشت و نوشت که «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطوره‌ای دفاع از حریم و حرم بماند، نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گاز انبر بکشانند».

در نهایت اما فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران احتمال نامزد شدن خود را رد کرد.

برخی تحلیل‌گران هم معتقدند که عالم سیاست ملاحظات خاص خود را دارد و دلیل محبوبیتی که برای قاسم سلیمانی اعلام می‌شود، این است که او تاکنون نقد نشده و اگر آقای سلیمانی به عرصه انتخابات بیاید و نقد شود چیزی از محبوبیتی که برایش تصور می‌شود، باقی نخواهد ماند.

از جمله عباس عبدی در مصاحبه با دویچهًوله گفته است:«آقای سلیمانی به محض اینکه وارد سیاست شود کل سیاست ایران در سوریه برایش زیر سوال می‌رود بنابراین یا باید تن به سیاست جدید بدهد و سیاست قبلی‌اش را زیر سوال ببرد یا همان را ادامه دهد».

اتفاقی که شاید ابراهیم رئیسی نیز پیش‌بینی نمی‌کرد اما با تند شدن فضای مناظره های انتخابات، حسن روحانی و نزدیکانش وارد محدوده آستان قدس رضوی، دادگاه ویژه روحانیت و به صورت تلویحی نقش او در اعدام‌های زندانیان سیاسی شدند.

اسماعیل گرامی‌مقدم، سخن‌گوی حزب اعتماد ملی، نیز احتمال رئیس‌جمهور شدن نظامیان را منتفی دانسته و در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است که «ممکن است کشور نظامی شود ولی رییس جمهور نظامی نمی‌شود».

منصور حقیقت‌پور، مشاور علی لاریجانی که خود از فرماندهان سپاه پاسداران بوده گفته که اگر هم مردم از نامزدی نظامیان«استقبال نکنند  چوبش را می‌خورند».

وی یادآوری کرده که حتی در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز کشور «بطور کامل» نظامی نشده است.

به گفته اسماعیل گرامی‌مقدم،«همین که زمزمه شود رییس‌جمهور نظامی شود، ضمیر خودآگاه ملت ایران کودتا را متصور می‌شود، شبیه‌سازی می‌کند و الگوهای شکل‌گیری نظام‌های دیکتاتوری را با نظامیان لازم و ملزوم یکدیگر می‌دانند و در ادامه شکل‌گیری هر دولت نظامی که دیکتاتوری را به ارمغان می‌آورد».

برخی از مدافعان انتخاب رئیس جمهور نظامی نیز شاید یک‌پارچه شدن حاکمیت را تنها راه پایان دادن به منازعات در کشور می‌دانند و معتقدند با رئیس‌جمهور شدن یک نظامی دیگر رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش مانع اقدامات دولت نخواهند شد و دیگر بهانه‌ای برای انداختن مشکلات به گردن دولت نخواهند داشت.

 

این ایده پیش از انتخابات مجلس هفتم و ریاست‌جمهوری  محمود احمدی‌نژاد نیز توسط برخی از فعالان سیاسی مطرح می‌شد.

آنان می‌گفتند که اگر حاکمیت یک‌پارچه شود آیت‌الله خامنه‌ای مشکل درگیری با آمریکا را حل خواهد کرد و حداقل از جهت سیاست خارجی، وضعیت اقتصادی و آزادی‌های اجتماعی وضع کشور بهتر خواهد شد.

علی نظری، نماینده اراک، اما در آخرین نطق خود درمجلس ششم در زمانی که مجلس ششم روزهای پایانی خود را می‌گذارند و انتخابات مجلس هفتم برگزار شده بود اما این موضوع را به شوخی مطرح کرد و آن را دست‌مایه نطق پیش از دستور خود قرار داد که کنایه‌هایی خطاب به اصول‌گرایان و به زبان طنز داشت.

این نماینده مجلس ششم گفت: «آبادگران وعده ژاپن اسلامی، آزاد شدن ماهواره و ارزانی و … دادند و مردم برای آغاز به کار مجلس هفتم روزشماری می‌کنند».

وی تاکید کرد:«اگر شهرداران اصلاح‌طلبان بی‌عرضه کاری کردند که قیمت مسکن به متری یک میلیون تومان رسید، شهردار تهران کاری خواهد کرد که قیمت مسکن در شمال شهر تهران ۱۰۰ هزار تومان شود».

این شوخی‌ها و جدی‌ها اما هیچ‌کدام به حقیقت نپیوست و با ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد نه تنها وضعیت کشور حتی در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی بهتر نشد، بلکه آیت الله خامنه ای و نزدیکانش با وجود همه حمایت‌ها، اینک حاضر نیستند حتی مسئولیت اقدامات دولت محمود احمدی‌نژاد را قبول کنند.

موقعیتی بسیار ترسناک است

$
0
0

فریبا پژوه- بعد از نخستین گفت‌و‌گو با پروفسور «نوام چامسکی» درباره سرانجام مذاکرات هسته‌ای در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ در روزنامه شرق، به‌دنبال فرصتی بودم تا این بار و پس از شش سال، درباره تحولات سیاسی ایران و منطقه بویژه موضوع برجام با این نظریه‌پرداز، مورخ، فیلسوف و زبان‌شناس پرآوازه امریکایی صحبت کنم. سرانجام چندی پیش، پروفسور چامسکی را در دفتر بسیار ساده‌اش در دانشکده زبان شناسی دانشگاه ایالتی آریزونا در شهر توسان، ملاقات کردم. ملاقاتی که قرار بود نیم ساعت باشد، دو ساعت به طول انجامید. در این مدت این فرصت فراهم شد که نظر ایشان را درباره برجام، شرایط خاورمیانه و وضعیت سیاست داخلی ایالات متحده جویا شوم. آنچه در ادامه آمده است، حاصل گفت‌و‌گو با آورام نوام چامسکی (Avram Noam Chomsky) زبان شناس و منتقد بی‌محابای سیاست امریکا است، سیاستی که در برهه جدید و دوران زمامداری ترامپ از عناصر میلیتاریستی و نظامی بهره می‌برد و بر همین اساس چامسکی آن را بی‌رحمانه به زیرتیغ نقد می‌کشد.

٭٭٭

نظرات شما درباره سیاست خارجی ایالات متحده برای همه آشناست. حتی در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما شما منتقد بخش‌هایی ازسیاست خارجی او بودید. با توجه به استقرار دولت ترامپ، نظر شما درباره سیاست خارجی ایالات متحده بویژه در رابطه با خاورمیانه چیست؟
ترامپ کاملاً دنباله رو خط اسرائیل و عربستان سعودی است و این به طور کلی اتحادی بسیار کینه توزانه‌ای علیه ایران است. نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل بارها درباره تخلفات ایران از توافق هسته‌ای درسازمان ملل صحبت کرده است. اگرچه امریکا تمام وقت درحال تخلف از توافق هسته‌ای و برجام است ولی هیچ کس در این باره صحبت نمی‌کند.
توافق هسته‌ای – برجام – در زمینه تعهد امضاکنندگان صریح است وهیچ طرفی حق دخالت در روابط اقتصادی ایران با سایر کشورها ندارد ولی امریکا به طور مداوم این تخلف از توافق را انجام می‌دهد. به‌نظر من ترامپ تمام تلاش خود را برای نابود کردن برجام می‌کند هرچند اروپایی‌ها سعی می‌کنند اقدام‌های بازدارنده برای جلوگیری از خروج کامل ترامپ از برجام انجام بدهند ولی من تردید دارم که تلاش بازدارنده آنها در اصلاح و توقف سیاست‌های ترامپ نتیجه بدهد.

سیاست خارجی امریکا منسجم نیست. در چند ماه گذشته ترامپ بشدت منتقد سیاست‌های پاکستان بوده و پاکستان هم با کمک به تشدید فعالیت طالبان درافغانستان، عکس‌العمل نشان داده است.به نظرم می‌آید که لازمه درک خط مشی ترامپ در صحنه دیپلماسی، داشتن شناختی روشن از شخصیت و پایگاه اجتماعی اوست. هنوز هاله‌ای از معما دور شخصیت او را فراگرفته است. به یاد دارم که پس از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری، شوک بزرگی به دنیا وارد شد. حتی برخی شهر‌های امریکا هم در شوک و ناباوری فرو رفتند. در شیکاگو مردم بی‌محابا اشک می‌ریختند. من فکر می‌کنم هنوز این سؤال به طور جدی مطرح است که چرا و چطور ترامپ به قدرت رسید و اساساً ابزارها و عناصر قدرت او چیست؟
دلایل بسیار مختلفی وجود دارد. همان‌طور که گفتم بخشی از پایگاه نفوذ او جریان‌های بنیادگرای مسیحی هستند. گروه‌های مذهبی ۲۵ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، آنها فقط به‌دلیل حمایت رهبران آنجلیکایی به ترامپ رأی دادند.
دلیل حمایت‌شان از ترامپ این است که او را نماینده‌ای مناسب برای رسیدن به اهدافشان می‌بینند. اهدافی مانند «تدریس انجیل در مدارس»، «جلوگیری از تغییر در قوانین اسلحه»، «ضدیت با قوانین سقط جنین» و غیره. این مسائل برای بسیاری از جمعیت امریکا مهم است. البته رهبران جمهوریخواه هیچ اهمیتی به قوانین اسلحه، حق سقط جنین برای زنان یا هر چیز دیگر که برای پایگاه رأی دهندگانشان مهم است نمی‌دهند. این شعارها فقط تکنیکی است برای حفظ پایگاه طرفداران عامه شان، در حالی که آنها مشغول خدمت به ثروتمندان یک درصدی و قدرتمندان پرنفوذ هستند.
بنابراین، دو پایگاه حمایت سرسخت از ترامپ وجود داشته و دارد. یک گروه حامی، جامعه مذهبی است و گروه دیگر ثروتمندان و مدیران شرکت‌های بزرگ که مزایای بسیاری از دوران ریاست ترامپ بر کاخ سفید می‌برند. از سوی دیگر، نژادپرستان سفیدپوست هم که بسیار قابل توجه هستند. این گروه ضدیت خاصی با جامعه زنان دارد. در ایالات متحده تا دهه ۶۰، ما قوانین زن ستیز داشتیم. قوانین آن دوران بسیار افراطی‌تر از آلمان نازی بود. زن ستیزی ریشه عمیقی در ایالات متحده دارد و هنوز بسیار قوی است. به هر حال ترامپ چنین پایگاه اجتماعی دارد هر رسوایی هم که به وجود بیاورد، آنها از او حمایت می‌کنند. البته ثروت عظیم و حمایت رسانه‌ای مانند سیستم رسانه‌ای فاکس نیوز و برخی رادیو‌های حامی او وجود دارد. ایستگاه‌های رادیویی محلی نقش مهم و تأثیر‌گذاری بر مردم دارند و در بسیاری از موارد مجریان این رادیو‌ها بسیار متعصب و البته محبوب هستند. تعصبی شدید در جامعه وجود دارد که باورش سخت است. دامنه‌ای وسیع از تئوری‌های توطئه در این کشور وجود دارد. برای مثال، بعد از کشتار پارکلند در فلوریدا، یکی از مجریان مطرح رادیویی، الکس جونز، بلافاصله تقصیر کشتار را به گردن دموکرات‌ها انداخت و گفت آنها می‌خواهند با این کار به حق مالکیت اسلحه محدودیت اعمال کنند. میلیون‌ها نفر از مردم امریکا به این برنامه‌ها گوش می‌دهند و هر چه را می‌شنوند باور می‌کنند چون اطلاعات دیگری ندارند.
البته شکایات مردم هم از وضع موجود بی‌اساس نبود. بخش بزرگی از جمعیت امریکا سال‌ها کنار گذاشته شده‌اند. نئولیبرال‌ها و سیاست‌هایشان به اکثریت جامعه آسیب رسانده است. هیچ کس به این قسمت از مردم اهمیت نمی‌دهد. اوباما اهمیتی به آنها نداد، کلینتون هم اهمیتی نداد. هیچ کس توجهی به آنها نمی‌کند. آنها ارزشی برای کسی ندارند ولی بخش بزرگی ازجمعیت را تشکیل می‌دهند. حقوق‌هایشان برای ۴ دهه راکد مانده است. وضع زندگی‌شان بدتر از ۱۹۷۹ است زمانی که نئو لیبرال‌ها قدرت گرفتند. طول عمر طبقه سفید پوست کارگر کاهش یافته است.در رده سنی شاغل ۵۰-۳۰ سال، میزان مرگ و میر در حال افزایش است. این در کشورهای پیشرفته یا هر جای دیگری اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه کشور درگیر جنگ باشد. دلیل اساسی این شرایط افسردگی، اعتیاد به الکل، مواد مخدر و آینده‌ای تاریک است. بخش اعظمی از جمعیت روستایی کاملاً نادیده گرفته شده‌اند. آنها به ترامپ رأی می‌دهند برای اینکه فکر می‌کنند او ناجی آنهاست. اما او بیشترین ضربه را به آنان زده و خواهد زد. از سوی دیگر باید توجه کنیم که هربار که رسانه‌ها ترامپ را سرزنش و اعلام می‌کنند او درباره موضوعی دروغ می‌گوید، این یک هدیه به حزب راستی‌ها (جمهوریخواهان) است.
راست‌های واشینگتن و حامیان سیاسی ترامپ، عاشق این حمله رسانه‌ها هستند. من فکر می‌کنم هر چه بیشتر رسانه‌ها ترامپ را مسخره کنند طرفدارانش بیشتر از او حمایت می‌کنند.
باید توجه داشته باشیم که ترامپ هم سیاستمدار زیرکی است. البته اساساً باید بگوییم کلاهبردار مؤثری است که از احساسات برخی از مردم، بیشترین استفاده را می‌کند.

برگردیم به بحث سیاست خارجی ترامپ در منطقه و به‌طور خاص در قبال ایران، چه ارزیابی از رفتارها و تصمیم‌های اخیر وی در صحنه خاورمیانه و ایران دارید؟
بعضی مفسران آگاه مانند «نیکلاس نو» می‌گویند که جنگی جدی شروع خواهد شد. این موقعیتی بسیار ترسناک است. در صحنه خاورمیانه هم‌اکنون در یمن، امریکا و اسرائیل با پشتیبانی بریتانیا در حال نابود کردن این کشور هستند. آنها انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه می‌روند ولی مقصر اصلی امریکا و بمباران عربستان سعودی است. در دیگر سوی خاورمیانه، ترکیه به سوریه حمله کرده است تا گروه‌های کُرد را تا جایی که می‌تواند از مرزهایش دور نگه دارد. چند هفته پیش رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به یک دختر ۶ ساله گفت اگر کشته شود باید به خود افتخار کند. من نمی‌توانم تصور کنم که در ذهن این افراد چه می‌گذرد. اینها افراد بسیار غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک هستند. در همین راستا در اسرائیل هم شرایط سیاسی ثبات ندارد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر با مشکلات بسیار جدی مواجه است و احتمال دارد برای خلاصی از وضع بحرانی‌اش و فرار از اتهامات فساد مالی یک عملیات خشونت بار را آغاز کند. همه سناریوها بسیار خطرناک است و من فکر می‌کنم لبنان به احتمال زیاد قربانی بزرگ می‌شود.
بدون شک اگر جنگ دیگری شروع شود، بسیار بدتر از جنگ قبلی خواهد بود. چرا که دست کم براساس گزارش‌های متعدد حزب‌الله تاکنون ظرفیت موشکی چشم‌گیری به دست آورده که اسرائیل قادر به مقابله با آن نخواهد بود.

من مایل به صحبت درباره آینده توافق هسته‌ای با ایران JCPOA (برجام) هستم. دونالد ترامپ بارها گفته است که این توافق را کنار می‌گذارد. او همچنین ممنوعیت سفر شدیدی برای ایرانیان به امریکا اعمال کرده است که البته من تجربه شخصی در این زمینه دارم. دولت ترامپ همچنین به اروپا برای بازبینی روابطش با ایران فشار می‌آورد. با این همه و باتوجه به تغییرات اخیر در کابینه ترامپ، فکر می‌کنید گام بعدی او چه خواهد بود؟
سران اروپایی سعی می‌کنند دست کم بخشی از برجام را نجات دهند. من بشدت شک دارم ایران پیشنهاد‌های جدید اعلام شده توسط دولت ترامپ را بپذیرد. بسیار بعید به نظر می‌آید. به این ترتیب اگر امریکا همچنان از قبول شرایط موجود امتناع کند، که بسیار امکانپذیر است، یک نتیجه پیش رو این خواهد بود که امریکا از قرارداد خارج شود و باقی مانده گروه ۱+۵ رابطه‌ای را با ایران حفظ کنند. البته اروپا در عین حال سعی خواهد کرد رابطه خود را با ایالات متحده قطع نکند. بنابراین، سران اروپایی درموقعیت سختی قرار دارند. از سویی مایل به رها کردن ایران نیستند و از سوی دیگر از رفتار امریکا بیمناک هستند. روسیه و چین روابط شان با ایران را حفظ می‌کنند ولی نمی‌توانند کمبود روابط غربی را جبران کنند.

درباره آینده دولت ترامپ بحث‌های داغی در محافل سیاسی امریکا جریان دارد در چند هفته گذشته دونالد ترامپ مسئول کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ خود را انتخاب کرد. به نظر می‌سد او به پیروزی در دور بعدی انتخابات امریکا امیدوار است. آیا به نظر شما ترامپ شانس پیروزی دوباره در انتخابات ۲۰۲۰ دارد؟
طبقه اجتماعی حامی او بسیار متعصب هستند و خود را وقف او کرده‌اند. هر اتفاقی بیفتد از پشتیبانی از ترامپ دست برنمی‌دارند. بسیاری از آنان مسیحیان انجیلی هستند. دولت سکولار برای آنان ارزشی ندارد. به باور آنها عیسی می گوید باید از ترامپ پشتیبانی کنید. احتمالاً طرفداران مسیحیان انجیلی ۲۵ درصد امریکایی‌ها را تشکیل می‌دهند. ثروتمندان هم از ترامپ حمایت می‌کنند. دولت ترامپ در دو سطح اداره می‌شود. در یک سطح، نقش ترامپ برای رسانه‌ها است و اطمینان از اینکه او هر روزه در سرخط خبرها است. «ترامپ» نخستین چیزی است که هر روز در تلویزیون‌ها می‌بینند. ازهمین رو، او همواره جنجال‌های دیوانه واری را یکی بعد از دیگری برپا می‌کند. برای او مهم نیست که چه جنجالی باشد. از سوی دیگر، رسانه‌ها از ترامپ انتقاد می‌کنند و این پایگاه طرفدارانش را بشدت تحریک می‌کند. آنها رئیس جمهوری منتخب و محبوب خود را تحت حمله رسانه‌های لیبرال می‌بینند. بنابراین از او حمایت می‌کنند و در نهایت، ترامپ از این بازی سود می‌برد و در آن شرکت می‌کند. تا وقتی این وضعیت هست احتمال موفقیت ترامپ در دور آینده نیز دور از انتظار نیست.
اما در پشت پرده، تبهکاران واقعی «پال رایان» و «میچ مک کانل» مشغول از بین بردن تمام جنبه‌های دولتی هستند که شاید بهره‌ای به جمعیت عمومی و مردم برساند. آنها به حوزه انتخابیه واقعی شان خدمت می‌کنند، به ثروتمندان و شرکت‌های بزرگ با تعهدی شگفت انگیز به دزدی آشکار.
لایحه مالیاتی هدیه‌ای بزرگ به طبقه بسیار ثروتمند امریکا بود با خرده سکه‌هایی برای بقیه که ساکت بمانند. رایان و مک کانل مشتاقانه در حال یافتن بهانه‌هایی برای از بین بردن بیمه همگانی و بازنشستگی همگانی و برنامه کمکی تغذیه الحاقی و هر چیزی که به جمعیت عمومی و مردم بهره‌ای برساند، هستند. درعین حال آنها پایگاه طرفداران خود را با ملی‌گرایی سفیدپوستان، ‌نژادپرستی، افراط‌ گرایی مذهبی تقویت می‌کنند. وضعیت بسیار خطرناکی است. همچنین شاید در سراسر کشور دیده باشید، مردم مسلح هستند. کشور رو به خشونت گذاشته است و گروه‌های شبه نظامی بشدت مسلح همه جا هستند. گاهی حتی گروه‌های شبه نظامی از پلیس ایالتی هم مسلح‌تر هستند. مردم عصبانی آماده رفتن به جنگ هستند. من فکر می‌کنم اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ پیروز نشده بود، احتمالاً جنگ داخلی شروع می‌شد

منبع: روزنامه ایران

🍃زنده|کرباسچی: اعتراض اخیر دختران به حجاب لجبازی است

$
0
0

 

کرباسچی: اعتراض اخیر دختران به حجاب لجبازی است


اژه ای: در عدم برخورد با احمدی‌نژاد حکمتی وجود دارد



تراشیدن اجباری موی سر دانش‌آموزان مدیرشان را به اخراج کشاند


تجمع هزاران نفر از کشاورزان اصفهانی در اعتراض به عدم تامین حقابه‌‎شان


ترامپ: برای موشک‌های ما در سوریه آماده باشید

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به هشدار روسیه درباره سرنگون کردن موشک‌های آمریکایی بر فراز سوریه واکنش نشان داده و از آنها خواسته خود را برای موشک‌های آمریکا آماده کنند.

ترامپ در توییتی نوشته است: «روسیه گفته که هر موشکی را که به سوریه شلیک شود، خواهد زد. آماده باش روسیه، چون آنها (موشک‌ها) دارند می‌آیند، تر و تمیز و تازه و “هوشمند”! نباید با حیوان آدم‌کش با گاز که از کشتن مردم خودش لذت می‌برد شریک می‌شدید!»

سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش به این توییت ترامپ گفت:« موشک‌های هوشمند باید به سوی تروریست‌ها پرتاب شود، نه دولت‌های قانونی.»

پیشتر سفیر روسیه در لبنان هشدار داده بود که کشورش هر موشکی را که از طرف آمریکایی‌ها به سوریه پرتاب شود، منهدم خواهد کرد و گفته بود که ممکن است محل پرتاب موشک را هم هدف قرار دهد.

رییس‌جمهوری آمریکا در ادامه اما در توئیتی دیگر  لحن خود را کمی تعدیل کرد و نوشت: «روابط ما با روسیه از هرزمان دیگری بدتر است، و این شامل دوره جنگ سرد هم می‌شود. دلیلی برای این مسئله وجود ندارد. روسیه به کمک ما برای اقتصادش نیاز دارد، کاری که به راحتی قابل انجام است و ما نیاز داریم همه کشورها با هم همکاری کنند. مسابقه تسلیحاتی متوقف شود؟» /بی‌بی‌سی فارسی


مکارم شیرازی: دلالان ارزی را اعدام کنید

مکارم شیرازی گفت: چند مهره اصلی دلال ارزی که سعی دارند از این طریق کشور را به آشوب بکشند باید به عنوان مفسد فی الارض محاکمه و با رعایت موازین اسلامی اعدام شوند./امتداد


سیف: امروز تکلیف ارز خدماتی مسافران، دانشجویان و بیماران مشخص می‌شود

سیف، رییس کل بانک مرکزی اعلام کرد که امروز جلسه مهم دولتی‌ها برای تصمیم‌گیری درباره نحوه تخصیص ارز  برگزار می‌شود.

به گفته وی دستور العمل تأمین ارز خدماتی برای مسافران، دانشجویان و بیماران تا پایان امروز ابلاغ می‌شود./عصر ایران


خطر شیوع وبا و سالک در مناطق زلزله زده

معاون بهداشت وزیر بهداشت از خطر شیوع بیماری‌هایی همچون وبا و سالک در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه ابراز نگرانی کرد و گفت: با وجود فاضلاب‌های منطقه و وضعیت اسکان مردم، خطر اپیدمی این دو بیماری جدی است.Risultati immagini per ‫مناطق زلزله زده فاضلاب‬‎

علیرضا رئیسی با اشاره به آغاز فصل گرما و نگرانی از بروز برخی بیماری‌ها در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه، اظهار کرد: دمای هوا در سرپل ذهاب در فصل گرما به بیش از ۴۰ درجه افزایش پیدا می‌کند؛ به همین دلیل از شیوع بیماری وبا و سالک در این مناطق بسیار نگران هستیم. /ایسنا



عضو شورای شهر تهران: شاید یک زن شهردار شود

حجت نظری، عضو شورای شهر تهران گفت:احتمال انتخاب یک زن به عنوان شهردار تهران وجود دارد.Risultati immagini per ‫حجت نظری، عضو شورای شهر تهران‬‎

وی همچنین تاکید کرد که «شهردار آینده تهران قطعا یک اصلاح طلب است.»/ایلنا


خاتمی: گشایش‌ها کافی نیست بروید و حصر را حل کنید

محمد خاتمی در نشست شب گذشته بنیاد باران گفت:وقتی آقای رئیس‌جمهور وعده‌هایی می‌دهد که عملی نمی‌شود و یا خدای نکرده خلافش رخ می‌دهد مشکل ایجاد می‌شود. اگر گفته می‌شود که حصر باید از بین برود، پس باید به این وعده عمل کرد.

او با تاکید بر اینکهمن معتقدم نظام و رهبری می‌خواهند این مسئله حل شود افزود:« البته من نظر خودم را می‌گویم. از نظر من نظام قطعا می‌خواهد این مسئله حل شود. یک گشایش‌هایی شده اما کافی نیست. باید حل شود. بروید حل کنید این مسئله را. هیچ کس حق ندارد در این زمینه بگوید رهبری یا کس دیگری نمی‌خواهد.»

اتقافا یکی از مسائلی که می‌تواند واقعا جامعه ما را وارد فضای ذهنی دیگری بکند، همین رفع حصر است. حالا بعضی‌ها می‌گویند کوچک است. نخیر کوچک هم نیست.

وی در پایان تاکید کرد: «البته ممکن است این حرف‌های من باعث شود که دوستان، محدودیت‌های خود من را زیادتر کنند اما هیچ اشکالی ندارد. هیچ اشکالی ندارد اگر آن مسئله حل شود. اگر برای جمهوری اسلامی، برای امنیت کشور، برای پیشرفت کشور، برای ایجاد همبستگی بیشتر، برای نزدیک شدن دل‌ها به هم شرایطی باشد که ماها محدود باشیم و مشکل‌دار شویم هیچ اشکالی ندارد.» /امتداد

 

 


رییس پلیس پایتخت: ۱۲ نفر دستگیر و ۱۶ صرافی پلمب شدند

 


خبرهای روز گذشته  را از اینجا بخوانید

«زنان اوین» در لاهه صاحب نمایشگاه شدند

$
0
0

زیتون– اختتامیه نمایشگاه دست سازهای «زنان زندانی اوین» با محوریت موضوعی «جنبش زنان و جنبش دختران خیابان انقلاب» در خانه بشریت شهر لاهه برگزار شد.

این نمایشگاه برای افتتاح «موزه جنبش زنان ایران» در ماه مارس به مناسبت روزجهانی زن افتتاح شد و دست سازهای زنانی را به نمایش گذاشته بود که طی ده سال گذشته در زندان اوین بودند.

مراسم با پخش پیام ویدیویی مهرانگیز کار وکیل مدافع حقوق بشر به زنان زندانی آغاز شد، با میزگردی باحضور هاله قریشی‌،منصوره شجاعی، نیلس مولما از سازمان عفو بین الملل و کارولین ادگرتون از وکلای داد گاه بین المللی لاهه ادامه یافت، و با پخش ویدیوی کوتاهی از سرود خوانی دختران جوان در متروی تهران به مناسبت روز جهانی زن در اعتراض به حجاب اجباری پایان یافت. طراحی و اجرای مراسم اختتامیه از سوی سازمان عفو بین الملل و خانه بشریت شهرلاهه انجام شد.

مجموعه دست سازهای زنان زندانی، همراه با عکس و ویدیوهایی شامل روایت منصوره شجاعی ازجمع آوری کارهای دستی ، پیام نسرین ستوده، نامه نرگس محمدی، شعری از مهوش شهریاری وفیلم کامل مراسم افتتاحیه و اختتامیه دروبسایت موزه قابل دسترسی است :
https://www.irwmm.org/

موزه جنبش زنان ایران، یک پروژه تحقیقاتی است که از سوی منصوره شجاعی ، پژوهشگر وفعال جنبش زنان ایران طراحی شده و درحال حاضر با همکاری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد آمستردام  دردست اجراست.

ایده تاسیس موزه زنان ایران، با الهام از موزه زنان شهر «مرانو» در ایتالیا در سال ۱۳۸۶ توسط « شیرین عبادی» برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، به منصوره شجاعی پیشنهاد شد. مراحل اولیه این طرح  درسال ۱۳۸۷، با همکاری گروهی اززنان اکتیویست، آرتیست و دانشگاهی به اسامی  نوشین احمدی خراسانی، منصوره اتحادیه، نسرین ستوده، سهیلا شهشهانی، آزیتا شرف جهان، رزیتا شرف جهان و پرستو فروهرآغاز شد.

صدای ناقوس جنگ به گوش می‌رسد

$
0
0

زیتون– رییس جمهوری آمریکا٬ دونالد ترامپ٬ در واکنش به تهدید روسیه علیه حمله آمریکا به خاک سوریه در یک توییت از قصد ایالات متحده برای حمله خبر داد.

دونالد ترامپ توییت کرد که «روسیه آماده باش، چون [موشک‌ها] دارند می‌آیند، موشک‌های نو و خوشگل و هوشمند!» او در ادامه خطاب به پوتین٬ رییس جمهوری روسیه٬ نوشت: «نباید با حیوانی که مردم خودش را با گاز می‌کشد و از این کار لذت می‌برد شریک باشید!»

https://twitter.com/realDonaldTrump?ref_src=twsrc%5Etfw&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2Fus-trump-reacts-to-russian-warnings-on-syria-smart-rockets%2F29159084.html

پیشتر سفیر روسیه در لبنان هشدار داده بود که کشورش هر موشکی را که از طرف آمریکایی‌ها به سوریه پرتاب شود، منهدم خواهد کرد و گفته بود که ممکن است محل پرتاب موشک را هم هدف قرار دهد.

سخنگوی دولت روسیه هم درباره هرگونه اقدامی در سوریه که منجر به بی‌ثباتی در منطقه شود به آمریکا هشدار داده و گفته بود که با ارزیابی دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، از وضعیت منطقه موافق نیست.

درگیری لفظی بین آمریکا و روسیه در واکنش به خبر حمله شیمیایی در سوریه اتفاق صورت گرفت.

نیروهای امدادی و فعالان مخالف بشار اسد در سوریه روز یک‌شنبه گذشته از یک حمله شیمیایی در یکی از مناطق تحت تصرف شورشیان در نزدیکی دمشق خبر دادند که به کشته شدن دست‌کم ۴۰ تن و مسمومیت و مجروحیت «صدها تن» انجامید.

در واکنش به این حمله رییس جمهور آمریکا گفته بود که حکومت بشار اسد بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد و همه اقدام‌ها از جمله اقدام نظامی در حال بررسی است و به زودی و شاید در ۲۴ تا ۴۸ ساعت آینده، «تصمیمات مهمی» در مورد سوریه اعلام می‌شود.

ساعتی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از ناظران در منطقه گزارش می دهد که در نتیجه تهدید لفظی دولت آمریکا نیروهای دولتی سوریه و متحدان آن به حال آماده باش در آمده‌اند.

توپ حصر در زمین روحانی

$
0
0

زیتون-سینا پاکزاد: توپ رفع حصر بار دیگر در زمین حسن روحانی افتاده است. اینک محمد خاتمی نیز از  «سستی» شورای عالی امنیت ملی درباره حصر ابراز ناراحتی کرده و از رئیس‌جمهوری خواسته که خود «فعال» شود و موضوع را حل کند.

پیش از خاتمی هم حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، گفته بود که اگر حسن روحانی در موضوع حصر مانند موضوع برجام «جدی باشد حتما قادر به این کار است».

محمد خاتمی در یک سخنرانی درباره رفع حصر گفته است:«من معتقدم نظام و رهبری می‌خواهند این مسئله حل شود. هیچ‌کس حق ندارد بگوید که رهبری نمی‌خواهد یا فرد دیگری نمی‌خواهد، من معتقدم که وقتی تصمیم گرفته شود، رهبری هم مایل است این موضوع حل شود».

تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی، در واکنش به سخنان خاتمی نوشت که «نقد روحانی سر جای خود اما با وارونه کردن قضیه حصر مشکل حل نمی‌شود…رهبری توبه می‌خواهد حصریان توبه نمی‌کنند».

خاتمی تاکید کرد:«آن تشکیلاتی که باید این موضوع را حل کند یا سستی می‌کند یا ناتوان است و این جا است که خود آقای رئیس‌جمهور باید در این زمینه فعال شوند و موضوع را حل کنند».

بیشتر بخوانید

واگذاری تصمیم‌گیری درباره رفع حصر به شورای‌ عالی امنیت ملی

روز دوشنبه ۱۳ فروردین الیاس حضرتی، نماینده تهران در مجلس، خبر داد که با اجازه رهبر جمهوری اسلامی تصمیم‌گیری درباره رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد به شورای‌ عالی امنیت ملی واگذار شده است.

مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید به تائید رهبر جمهوری اسلامی برسند.

سخنان محمد خاتمی مبنی براینکه «وقتی تصمیم گرفته شود،رهبری هم مایل است این موضوع حل شود»، می‌تواند اشاره به این داشته باشد که اگر شورای عالی امنیت ملی مصوبه‌ای دراین‌باره تصویب کند، رهبر جمهوری اسلامی به دلیل ملاحظاتی آن مصوبه را تائید خواهد کرد.

با این حال برخی فعالان سیاسی نظر دیگری دارند. از جمله تقی رحمانی،فعال ملی،مذهبی،درکانال تلگرامی خود در واکنش به سخنان خاتمی نوشت:«اقای خاتمی نقد روحانی سر جای خود اما با وارونه کردن قضیه حصر مشکل حل نمی ‌شود. شما می‌گویید که رهبری نظام می‌خواهد حصر حل شود اما چگونه حل شود. رهبری توبه می خواهد حصریان توبه نمی‌کنند».

ویژگی مشترک دو نفری که با مهدی کروبی دیدار کرده‌اند، لر بودن آن‌ها و تلاششان برای تغییر مواضع کروبی است. آنان پس از اعتراض‌های سال ۸۸ نیز از کروبی خواسته بودند اعتراضش را به نتیجه انتخابات متوقف کند.

 

پیش از محمد خاتمی، حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، نیز گفته بود:«آقای روحانی همان‌طور که توانست برجام را با مدیریت و قاطعیت خود به تصویب برساند، اگر در موضوع رفع حصر هم جدی باشد حتما قادر به این کار است».

به گفته حسین کروبی صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، در دیدار با اعضای کمیته حصر فراکسیون امید مجلس گفته که نظر«صریحش» این است که با ادامه حصر موافق نیست.

این جلسه ششم آبان ۹۶ برگزار شده بود. با این حال نظراتی که مقامات قوه قضائیه به صورت علنی مطرح کرده‌اند با موضوعی که صادق لاریجانی در دیدار با نمایندگان مجلس مطرح کرده تفاوت دارد.

غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی این قوه روز ۱۴ اسفند گفته بود که شورای عالی امنیت ملی در «مصوبه خود» در مورد حصر رهبران اعتراض‌های سال ۸۸ «تغییری نداده» اما اگر مصوبه این شورا در این‌باره تغییر کند، آنان محاکمه خواهند شد.

پیش‌تر بهروز نعمتی، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس، اعلام کرده بود که نامه مهدی کروبی به آیت‌الله خامنه‌ای باعث شده که رفع حصر منتفی شود.

وی گفته بود که سخنان مجتبی ذوالنور در دیدار با مهدی کروبی باعث شده که او این نامه را بنویسد.

مجتبی ذوالنور، عضو جبهه پایداری، و اسماعیل دوستی،عضو حزب اعتماد ملی، تنها افرادی هستند که با مهدی کروبی در محل حصر او دیدار کرده‌اند.

 فاطمه کروبی نیز خطاب به مقام‌های امنیتی که مدعی بوده‌اند این نامه باعث منتفی شدن رفع حصر شده گفته که «اگر صداقتی در گفتارتان هست پس به حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد که نامه‌ای ننوشته‌اند پایان دهید».

تنها ویژگی مشترک این دو لر بودن آن‌ها و تلاششان برای تغییر مواضع کروبی است. آنان پس از اعتراض‌های سال ۸۸ نیز با کروبی دیدار کرده و خواستار آن شده بودند که اعتراضش را به نتیجه انتخابات متوقف کند.

مجتبی ذوالنور نیز با بهروز نعمتی هم عقیده است که نامه کروبی باعث تعویق رفع حصر شده اما تلویحا این موضوع که سخنان او باعث نگارش این نامه شده را رد می‌کند.

وی در گفت‌و‌گو با کانال تلگرامی اختر گفته است:« مسیر در جهت خوب داشت حرکت می‌کرد اما کاسبان در این مسیر پوست موز زیر پای کروبی انداختند و ایشان را به عقب بر گردانده‌اند و فعلا مسیر متوقف شده و برای اینکه به جریان افتد منعی وجود ندارد به شرطی که طرف مقابل هم انعطاف نشان دهد».

خانواده مهدی کروبی اما این ادعا که نامه او به آیت‌الله خامنه‌ای باعث منتفی شدن رفع حصر شده را رد کرده‌اند.

به گفته محمدتقی کروبی، فاطمه کروبی نیز خطاب به مقام‌های امنیتی که مدعی بوده اند‌این نامه باعث منتفی شدن رفع حصر شده گفته که «اگر صداقتی در گفتارتان هست پس به حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد که نامه‌ای ننوشته‌اند پایان دهید».

از روزهای ابتدایی سال ۹۷ بار دیگر توپ رفع حصر در زمین حسن روحانی افتاده است؛ موضوعی که حسن روحانی در سال ۹۲ وعده داد که در گفت‌وگو با نهادهای دیگر آن را حل می‌کند.

پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ نیز فعالان سیاسی و اعضای خانواده مهدی کروبی پیش‌بینی کرده بودند که آیت‌الله خامنه‌ای قبل از انتخابات امتیاز رفع حصر را به روحانی نخواهد داد.

روحانی نیز درانتخابات ۹۶ گفت که بعضی اقدامات در اختیار رئیس‌جمهور نیست و او حاضر است برای رفع حصر دست آیت‌الله خامنه ای را هم ببوسد.

او  اما با همه کوتاه‌آمدن‌ها پس از انتخابات ریاست‌جمهوری هنوز موفق به رفع حصر نشده و رفته‌رفته به موج انتقادها از خود افزوده است.

از همین رو محمد خاتمی در سخنان خود وعده‌های حسن روحانی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز یادآوری کرده و گفته «وقتی آقای رئیس‌‌جمهور وعده‌هایی می‌دهد که عملی نمی‌شود و یا خدای نکرده خلافش رخ می‌دهد مشکل ایجاد می‌شود. اگر گفته می‌شود که حصر باید از بین برود، پس باید به این وعده عمل کرد.»

وی اضافه کرد:«البته ممکن است این حرف‌های من باعث شود که دوستان محدودیت‌های خود من را زیادتر کنند اما هیچ اشکالی ندارد. هیچ اشکالی ندارد اگر آن مسئله حل شود».

پس از انتخاب دوباره روحانی محدودیت‌ها برای حضور خاتمی در نشست‌ها و مراکز عمومی بیشتر شده و از حضور او در جلسات بنیاد باران نیز جلوگیری شده بود. خاتمی البته سخنان اخیر خود درباره رفع حصر را در نشست بنیاد باران بیان کرده است.


🍃زنده|اژه ای: حکم جلب مرتضوی صادر شده اما او را گیر نیاوردند

$
0
0

 


مکرون: پاریس اسنادی از انجام حمله شیمیایی دولت دمشق در دوما در دست دارد


سازمان ممنوعیت سلاح‌های شیمیایی:ماده مسمومیت اسکریپال از روسیه آمد

سازمان ممنوعیت سلاح‌های شیمیایی تایید کرد که ماده‌ای که باعث مسمومیت جاسوس سابق، سرگئی اسکریپال، شد ساخت روسیه است.

Risultati immagini per ‫ماده مخل اعصاب «نوویچوک‬‎

پیش از این دولت بریتانیا «نوویچوک» را ماده به کار رفته در مسمومیت آقای اسکریپال و دخترش اعلام کرده و مسکو را به دست‌داشتن در این حمله متهم کرده است.

ماده مخل اعصاب «نوویچوک» در سال‌های منتهی به پایان جنگ سرد در اتحاد شوروی ساخته شد و بریتانیا مدعی شده که روسیه در دهه گذشته نیز به ساخت آن ادامه داده است. مسکو با تکذیب این اتهام در مقابل مدعی است که ماده به کار رفته در مسمومیت آقای اسکریپال در کشوری دیگر ساخته شده است./رادیو فردا


اژه ای: حکم جلب مرتضوی صادر شده اما او را گیر نیاوردند

محسنی‌اژه‌ای، نایب‌رئیس‌ و سخن‌گوی قوه‌قضاییه، روز گذشته  در انتهای جلسه گفت‌وگو با دانشجویان دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد، ئر گفتگو با روزنامه خراسان گفت که حکم جلب سعید مرتضوی صادر شده  «ولی هنوز متاسفانه گیرش نیاورده‌اند. حالا نمی‌دانم چه‌طور هست».Risultati immagini per ‫مرتضوی و اژه ای‬‎

اواخر سال گذشته خبر آمد که برای جرایم سعید مرتضوی دادستان انقلاب سابق تهران،در پرونده کهریزک، حکم دوسال حبس صادر و تایید شده است. در همان زمان خبر ابلاغ حکم به اجرای احکام و احضار مرتضوی منتشر شد که وی آن را تکذیب کرد.


ایموجی‌های افراد دارای معلولیت توسط شرکت اپل منتشر شد


ترامپ: نگفتم چه زمانی به سوریه حمله می‌کنیم

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در توئیتر خود نوشت : «اصلا نگفتم حمله به سوریه چه موقع انجام می‌شود، ممکن است خیلی زود باشد، شاید هم نه چندان زود.»

 


سیف: خودم و خانواده‌ام را تهدید کردند

ولی الله سیف، رییس کل بانک مرکزی در گفت وگو با هفته نامه تجارت فردا گفت:خودم و خانواده‌ام تهدید شدیم. برای معاونان و مدیران بانک مرکزی خط و نشان کشیدند، تهدیدشان کردند.Risultati immagini per ‫ولی الله سیف‬‎

وی در بررسی  و ریشه‌یابی التهابات ارزی دو ماه گذشته گفت: «برخی از اقدامات اسفندماه سال گذشته با هدف جلوگیری از اقدامات غیرشفاف صورت گرفت که یکی از مباحث مطرح در این زمینه موضوع پولشویی بود.»

وی در ادامه افزود:« اقتصاد ایران را متهم می‌کنند که بهشت پولشویی است. این یعنی چه؟ یعنی اینکه به راحتی پول حاصل از مواد مخدر و فعالیت‌های مجرمانه در اقتصاد ما به گردش درمی‌آید و در هر مسیری که قرار می‌گیرد، تخریب می‌کند.»

وی با دفاع از عملکرد بانک مرکزی ادامه داد: «اگر این اقدامات صورت نمی‌گرفت، وضعیت به مراتب بدتر بود. شما مدام نقد می‌کنید که این ‌چه بازاری است و چرا بازار ارز در ایران این‌گونه شکل گرفته است. چرا فکر می‌کنید مدعی اصلی این نابازار بانک مرکزی نیست؟»

رییس کل بانک مرکزی خاطرنشان کرد که ناچار است «خیلی محتاطانه» صحبت کند و افزود: «در همه جای دنیا پاکسازی نظام بانکی با حواشی اجتماعی و سیاسی زیادی مواجه است اما به نظرم ما با کمترین هزینه توانستیم این معضل را حل کنیم.»

او می‌گوید که بارها تهدیدم شده و به او گفته اند:« مراقب باش و فکر نکن به این راحتی می‌توانی جان سالم در ببری.»

 



طیبه سیاوشی: همه مسایل مربوط به زنان خط قرمز است


سوریه: آماده جنگیم

بثنیه شعبان، مشاور سیاسی و رسانه‌ای بشار اسد گفته است که حکومت سوریه از تهدیدات نظامی نمی‌ترسد و به همراه متحدانش آماده جنگ است.

شعبان در مصاحبه با شبکه «المیادین» لبنان گفت: «پس از حمله (موشکی) اخیر به فرودگاه تی ۴، سوریه و روسیه خود را آماده (جنگ) کرده‌اند. دمشق و متحدانش در حال آماده‌باش کامل هستند و اسرائیل مشوق اصلی جنگ علیه سوریه است» .


دریاچه ارومیه در فروردین ۹۷


نتانیاهو: اگر ایران به ما حمله کند رژیم اسد را له می کنیم

نخست وزیر اسرائیل در هشداری  به جمهوری اسلامی ایران گفته است که اراده کشورش را «در دفاع از خود آزمایش نکند»؛ و تاکید کرد: « اگر ایران به ما حمله کند رژیم اسد را له می کنیم»Risultati immagini per ‫نتانیاهو‬‎

بنیامین نتانیاهو که در شامگاه چهارشنبه بیست و دوم فروردین در آیین یادبود قربانیان هولوکاستسخن می‌گفت افزود: «اسرائیل هر تعرض به خود را در نطفه خفه می کند و پاسخی قدرتمند می دهد و این تنها یک حرف نیست بلکه در عمل اثبات شده است؛ لذا برای سران ایران یک پیام دارم؛ اراده ما را امتحان نکنید».

علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله خامنه ای، که از سه شنبه به دمشق رفته و با بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، دیدار کرده است، گفته بود که «جنایت رژیم صهیونیستی قطعا بی پاسخ نخواهد ماند».


اژه‌ای: مدیر تلگرام زیر قولش زد


خبرهای روز گذشته  را از اینجا بخوانید

هشدار سازمان ملل٬ تهدید آمریکا٬ حمایت ایران

$
0
0

زیتون– در پی بی‌نتیجه پایان یافتن نشست شب گذشته شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی اتهام حمله شیمیایی دولت سوریه در منطقه دوما در نزدیکی پایتخت آن کشور، دبیرکل سازمان اعتراض خود را ابراز کرد.

آنتونیو گوترش٬ دبیر کل سازمان ملل٬ در بیانیه‌ای اعلام کرد که اعضای شورای امنیت «نباید به اقداماتی دست بزنند که کنترل اوضاع از دست خارج شود.»

دبیر کل سازمان ملل افزود: «من از نزدیک روند تحولات در شورای امنیت را دنبال کرده‌ام و از اینکه شورا نتوانسته است در مورد این موضوع به نتیجه واحدی برسد متاسفم.»

نیروهای امدادی و فعالان مخالف بشار اسد در سوریه روز یک‌شنبه گذشته از یک حمله شیمیایی در یکی از مناطق تحت تصرف شورشیان در نزدیکی دمشق خبر دادند که به کشته شدن دست‌کم ۴۰ تن و مسمومیت و مجروحیت «صدها تن» انجامید.

پس از انتشار گزارش‌های مربوط به این حمله قطعنامه پیشنهادی کشورهای غربی حاوی محکومیت دولت سوریه به اتهام ارتکاب این حمله که از حمایت اکثریت اعضای شورا برخوردار بود توسط روسیه وتو شد و قطعنامه پیشنهادی روسیه نیز نتوانست رای کشورهای عضو شورا را کسب کند.

از سوی دیگر سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید، گفت: «رییس جمهوری آمریکا ، بشار اسد و روسیه را مسئول حمله شیمیایی اخیر به دوما در نزدیکی دمشق می داند و همچنان در حال بررسی تصمیم نهایی درباره پاسخ به این حمله شیمیایی است.»

سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری خود و در پاسخ به پرسشی در خصوص حمله احتمالی به سوریه در واکنش به«حمله شیمیایی» تاکید کرد که همه گزینه های در این مورد روی میز است.

به گفته او اما هنوز تصمیم نهایی در این خصوص اتخاذ نشده است.

علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل علی خامنه‌ای، که در دمشق، پایتخت سوریه، به سر می‌برد اما اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران «از دمشق در رویارویی با هرگونه تجاوز حمایت» می‌کند.

ولایتی روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی در پاسخ به پرسشی در خصوص حمله احتمالی آمریکا به سوریه در واکنش به حمله «شیمیایی» در دوما گفته است: نه سوریه ضعیف تر از ابتدای جنگ در این کشور است و نه آمریکا قویتر از آن زمان. این جنجال ها بیشتر آثار سیاسی و تبلیغاتی دارد و نشان دهنده عصبانیت آنها از پیروزهای بسیار مهم ارتش سوریه در غوطه شرقی است.

تحمیل شریعت و تجربه‌های تاریخی

$
0
0

مقدمه

«جیرولامو ساوونارولا»، کشیش سرشناس در فلوانس بود. وی در آغاز یک واعظ ساده بود و برای وعظ و خطابه به دهات و شهرها سفر می‌کرد و مردم را به راه خدا دعوت می‌نمود، ریاضت می‌کشید، روزه می‌گرفت و در سفرهای مداومش روی زمین یا در انبارهای علوفه می‌خوابید. در سخنرانی‌های پرشورش مردم را از عذابی که در انتظارشان بود می‌ترساند و آنها را از زندگی گناه آلودی که در پیش گرفته بودند، برحذر می‌داشت. او سالها به کار خود مشغول بود، اما تدریجا این اعتقاد در او پیدا شد که خداوند ماموریتی برای نجات فلورانس از فساد و کفر و استقرار حکومتی الهی به او محول کرده است.  در جرای این رسالت، وی خاندان حکومتی فلورانس را یک حکومت غاصب و غیر شرعی اعلام کرد و با نوشته ها و خطابه‏های آتشین خواستار یک «جمهوری مسیحی» در عوض آن شد که حکومتی الهی باشد. خطابه‌های دائمی وی و تکرار مستمر این فتاوا، مردم فلورانس را که از بی‏عدالتی و فساد در سرزمین خود ناراضی بودند، دسته دسته بدور ساوونارولا گرد آورد، و او با افزایش قدرت خود اعلام کرد که «پرنس» باید از حکومت کناره گیرد و بالاخره، او را وادار به ترک فلوارنس کرد. او جمهوری مسیحی را در فلورانس برقرار کرد. ساوونارولا در سال ۱۴۹۴ حکومت خاندان مدیچی در فلورانس را برانداخت و توانست با استفاده از احساسات مذهبی مردم و ایجاد احساس گناه در آنها حکومت را در دست بگیرد و حاکم فلورانس گشت. بعد از به حکومت رسیدن تنها کاری که می‌کرد ایراد وعظ و خطابه و ترساندن مردم از جهنم و شیطان‌های آن با شاخ‌های سرخ و دیگ‌های جوشان بود. وی برگزاری تمام مجالس جشن، کارناوال‌ها و رقص‌ها را ممنوع اعلام کرد و تمام کافه‌ها و قمارخانه‌ها را به نمازخانه و کلیسا و مراکز آموزش علوم دینی تبدیل نمود. در ۱۴۹۷ وی پیروانش را به جستجوی خانه به خانه منازل مردم در جستجوی آینه‌ها، نقاشی‌ها، کتاب‌ها، لوازم آرایش، مجسمه‌ها، کلاه‌های زنانه، وسایل موسیقی و شطرنج‌ها فرستاد. تمام این وسایل در آتش بزرگی در میدان شهر سوزانده شدند. وی این آتش بزرگ را «آتش بزرگ غرور» نام نهاده‌ بود. ساوونارولا، تمام سازمان های سیاسی به جز مجمع کشیشان را ملغی اعلام کرد. در سالروز عید تولد عیسی مسیح در سال ۱۴۹۵، شورای جمهوری فلورانس به پیشنهاد او، عیسی مسیح را رئیس حکومت خدا در جمهوری فلورانس اعلام کرد. قانون جمهوری خدا، باید  قوانین تغییر ناپذیر الهی باشد و نه قوانین وضع شده دست بشر. در جمهوری مسیحی فلورانس کلیه جشن‌ها و بازی‌ها غیردینی گذشته ملغی شد. بانک‌ها و صرافی‌ها تعطیل و ربا ممنوع گردید و به جای آن یک بنیاد محرومین تاسیس شد. مسیحیان معتقد به کمک آمدند، زنان گوشوارها و انگشتری‌های خود را بدان هدیه کردند. پوشش‌های رنگارنگ تحریم گردید. زناکاران و مرتکبین فحشاء و لواط به دست آتش سپرده شدند. کلیه تفریحات قبلی بعنوان بازی‌های حیوانی ممنوع گردید. مرم غالب روزها روزه می گرفتند، پیشه وران همواره انجیل را در دسترس خود داشتند در زمان بیکاری به خواندن آن می‌پرداختند. اجتماعات منحصرا به دعا و نماز در کلیسا اختصاص یافت. رستوران ها و قهوه خانه‌ها ساعت شش بعد از ظهر تعطیل می‌شدند. در روزهای وعظ همه اماکن تعطیل بود. خرید و فروش البسه‌های فاخر، تصاویر، کتاب‌ها ضاله و شیطانی ممنوع شد. زبان کسانی که مرتکب کفرگویی می شدند یا کفر تشخیص داده می شد، سوراخ می گردید. ماموران مسیحی، مسئول فرامین الهی بودند، اگر زنی زینت آلاتی به همراه داشت آن را می گرفتند. قماربازان را کتک زده، و به زندان می بردند. آنها آلات موسیقی، شیشه های عطر و کتاب های ضاله را از هرجایی توقیف و در روزهای تعطیل در میدان شهر به آتش می کشیدند. در این دوره تابلوهای و آثار هنری فاخر استادان چیره دست به آتش سپرده شد. دادگاه‌های انگیزسیون مسئول حفظ عقیده مردم و دین خدا بودند، این دادگاه‌ها به اسم قانون واجب الرعایه قوانین تغییر ناپذیر آسمانی که توسط عیسی مسیح به نوع بشر ابلاغ شده است، حکم می‏کردند. به نام عیسی مسیح هزاران نفر زنده زنده در آتش سوختند یا در زیر شکنجه جان سپردند. تحکمات،  زورگویی و فشارهای ساوونارولا همه را خسته و جریح  و به عصیان عمومی کشاند. در طی موعظه‌ روز عید پاک در ۴ می‌١۴٩٧ گروه‌هایی از جوانان شهر دست به شورش زدند و آن آشوب به زودی به یک طغیان واقعی تبدیل گردید. میکده‌ها بازگشایی شدند و مردم به طور علنی به قمار بازی و فسق و فجور پرداختند.[۱]

دین

دین امر قلبی و یک رابطه روحی و معنوی است و چیزی نیست که بتوان با اجبار به خورد دیگران داد، دین در واقع مجموعه اى از توحید و صفات جمال و جلال خدا است که اساس آن را تشکیل مى دهد، و چون در تمام مراحل با دلیل عقل قابل استدلال است، نیازى به اجبار و اکراه نیست.  خداوند در قرآن مى فرماید: )لاَ إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ([۲] در قبول دین هیچ اکراهى نیست (زیرا) راه درست از بیراهه آشکار شده است. از آنجا که دین و مذهب با روح و فکر مردم سر و کار دارد و اساس و شالوده اش بر ایمان و یقین استوار است خواه و ناخواه راهى جز منطق و استدلال نمى تواند داشته باشد و آیه )لا اکراه فى الدین( در واقع اشاره اى به همین است .

اجبار در دین

در این مسئله سه فرض، قابل تصور است: اول، اجبار و تحمیل در اعتقادات دینی یا نوع  خاصی از دین قابل تصور است، که در چنین فرضی امکان اجبار و تحمیل وجود ندارد، چون ایمان از امور غیر اختیاری است و قابل اجبار و تحمیل نمی باشد. فرض دوم، اجبار در انجام فروع دین است، از قبیل نماز، روزه، حج  و…؛ این امور از احکام فردی اسلام است؛  فرض سوم، تحمیل و اجبار در شرعیات، مناسک و آداب و رسوم مذهبی است، که همه ادیان و مذاهب دارای وجوه مشخصه و دستوراتی هستند. بروز و ظهور این دسته از مناسک مذهبی در رفتار پیروان هر دین و مذهب دیده می شود.

بنابر اصل همسان‏سازی، همه انسان‌ها دوست دارند که دیگران مثل آنها باشند، براساس این اصل، دین‌دار شدن جامعه خواسته طبیعی دین‌داران است و هر یک از دین‌داران آرزو دارند، روزی فرا رسد که دین و معنویت در جامعه فراگیر شود و مردمی که پیوندی با خدا و معنویت ندارند به آنان بپیوندند. دسته‌ای از دینداران می‌خواهند که دیگران را ملزم به اجرای مناسک و شریعت کنند. آنها  چون خود را اصحاب بهشت می پندارند، باورهای خود را نیز یگانه راه نجات دانسته، دوست دارند دیگران را به این راه رهنمون شوند و دیگران را نیز به بهشت ببرند. این قسم از مصادیق منجر به اجبار و الزام می شود. اجبار و الزام به صورت فردی، اجتماعی یا سازمانی و حکومتی صورت می گیرد. گاهی پدر و مادر، فرزندان را ملزم به انجام اعمال عبادی می کنند که البته امری طبیعی در مسئله تربیت کودکان است. گاهی هنجارهای حاکم بر جامعه به گونه‌ای است که اعضای جامعه خود را ملزم به رعایت آن می دانند و گرچه از آن رضایت ندارند، اما در ظاهر پیروی می کنند. نوع سوم، اجبار سازمان یافته و حکومتی است، این قسم، موضوع بحث است.

گروه‌های رسمی یا غیر رسمی حکومتی فهم  خود از دین را اصل دانسته و خواهان پیروی دیگران از آنها هستند. وجود قدرت در دست آنها و اعمال آن برای پیروی دیگران از مصادیق اجبار و تحمیل می باشد. آنها در پی آنند تا به زعم خود مردم را به بهشت ببرند و سعادتمند سازند و با اقتدار سازمانی، اداری و بازوی نظامی و امنیتی سعی دارند تا دیگران را ملزم به اجرای دستورات دینی نمایند. این افراد از همه اهرم‌ها برای تحمیل اراده  و تفسیرخاص خود بر رقبا از جمله تکفیر بهره می جویند. در این روند تاکید بر ظواهر دینی و ترویج آن در برنامه قرار دارد، ظاهرگرایی، برحقیقت و شریعت، بر اخلاق غلبه پیدا می کند.

بررسی چند تجربه

در تاریخ مکتوبی که از گذشته به ما رسیده، حکایت های زیادی از اجبار سازمان یافته برای اجرای شریعت وجود دارد. در اینجا سه تجربه از سه دین را مرور کرده و دستاوردهای آنها از اجبار در اجرای شریعت را بررسی می­نمایم.

الف- دولت ساسانی

سسلسله ساسانی از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ م، (قریب ۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند. اردشیر بابکان یک موبد زاده با هم دستی موبد موبدان تنسر توانستند سلسله ساسانی را بنیان نهند. تنسر موبد موبدان تاجی پادشاهی را بر سر اردشیر گذشت و دین رزدتشتی دین رسمی اعلام شد.

  1. پیوند دین و دولت

موبدان در دوره ساسانیان از اختیارات وسیعی برخوردار شدند که شاهان را هم قدرت آن نبود که موبدان را از کار برکنار سازند و مقام و مسند آنان را به دیگران واگذار نمایند. موبدان با قدرت وسیع خود، عرصه را بر دیگر ادیان تنگ نمودند. موبدان بر تمامی جامعه ایران، نظارت داشتند و کسی را یارای مخالفت با آنها نبود. هریک از موبدان را نقشی بود. شاه تاج پادشاهی را از کسی که مظهر دین و مظهر اهورمزداست، یعنی موبد موبدان دریافت می کند. موبدان در شهرهای بزرگ و کوچک با اختیارات بسیار مشغول به کار بودند و  در کارهای اداری وسیاسی نیز به مقتضای زمان مداخله می کردند،

  1. تعصب موبدان

موبدان زرتشتی به دنبال گسترش آئین رزدتشت بودند، آنها عرصه را بر پیروان دیگر ادیان تنگ ساختند. کریستن سن می آورد: روحانیان زردشتی بسیار متعصب بودند و هیچ دیانتی را در داخل کشور تجویز نمی‏کردند، لیکن این تعصّب بیشتر مبتنی بر علل سیاسی بود. دین زردشت دیانت تبلیغی نبود و رؤسای آن داعیه نجات و رستگاری کلیه ابنای بشر را نداشتند اما در داخل کشور مدعی تسلط تام و مطلق بودند.[۳]  قدرت بلامنازع موبدان موجب شد تا  دین زردتشتی به شدت دچار تباهی و فساد گردد. خرافات زیادی در آن وارد شده بود. شهید مطهری می‏نویسد: «دین زرتشت به قدری در دست موبدها (روحانیون زرتشتی) فاسد شده بود که ملت با هوش ایران هیچ گاه نمی‏توانست از روی صمیم قلب به آن عقیده داشته باشد و حتی اگر اسلام در آن زمان به ایران نیامده بود، مسیحیت به تدریج ایران را مسخّر می کرد و زرتشتی گری را از میان می برد.[۴]

  1. فساد موبدان

روحانیت زرتشتی هیچ پیام امید بخشی نداشت و مراسمات مذهبی چیزی جز تشریفات نبود. از آغاز تشکیل دولت ساسانی هر روز آتشکده ها و موبدان (روحانیون زرتشتی) حریص‏تر می‏شدند. اینان که خود از خاندان‏های توانگر بودند. قدرت و ثروت، آنان را به فساد می‏کشانید. از این رو بود که آئین مسیحیت رفته رفته در ایران در حال نفوذ بود.[۵]  برخوردهای تحمیل گونه و تعصبات مذهبی رایج در ایران عصر ساسانی، ایرانیان را به گریز از دین و تمایل به مسیحیت سوق می‏داد. زرین کوب آورده است: موبدان در ریا و تعصب و دروغ و رشوه غرق بودند. مزدک و پیش از او مانی برای آن که تحولی در اوضاع روحانی و دینی پدید آورند،کوشش کردند؛ اما نتیجه‌ای نگرفتند.[۶]

از نظر دینی وضعیت نامساعدی به وجود آمده بود، دستگاه دینی در حکومت ادغام شده بود. و موبدان زرتشتی در سیاست گذاری دولت و سرکوب مخالفان به خصوص مخالفان دینی نقش بارزی ایفا می‏کردند. بنابراین دستگاه دینی نیز همراه دستگاه حکومتی به فساد اخلاقی کشیده شده بود. حکومت، حمایت مردمی، و دین، مشروعیت خود را از دست داده بود.[۷] مردم ایران از فشار و تجاوزات روحانیان زرتشتی اندک اندک بیزار شده بودند و تلاش می‏کردند خود را از زیر بار این ناملایمات بیرون کشند.[۸]

موبدان در شهرهای بزرگ وکوچک با اختیارات بسیاری مشغول کار بودند و در کارهای اداری و سیاسی نیز به مقتضای زمان مداخله می‏کردند. آموزش و پرورش و قضاوت و دادرسی بر عهده هیربدان بود، این طبقه فرزندان اعیان و اشراف و نیز روحانی زادگان را تعلیم می‏دادند، عامه‏ی مردم را از تحصیل دانش بهره‏ای نبود. موبدان همچنین بر برگزاری مراسم هایی از قبیل نماز و ازدواج و فوت نظارت می‏کردند.

  1. قدرت مطلقه موبدان

قدرت روحانیان زرتشتی آن چنان بود که در مقاطعی از تاریخ ساسانیان، تعیین‏کننده بودند تا به جایی که شاهی را خلع و یا به قدرت می‏رساندند. موبدان یا هیربدان در زمان شهریاری ساسانیان در هر فرصتی برای کسب قدرت و سرکوبی دشمنان می‏کوشیدند و در امور سیاسی و دینی دخالت بسیار داشتند، اینان در مراسم تاج‏گذاری شاهنشاهان ساسانی حضور به هم رسانده و تاج را بر سر ایشان می‏نهادند. موبدان بزرگ گهگاه همچون کشیشان نصاری به اعترافات شاهان در دم مرگ گوش فرا می‏دادند و وصایای ایشان را مخصوصاً در مورد انتخاب جانشین برای شاهزادگان و رجال و درباریان بازگو کرده و اگر خود راضی به این کار بودند، شاه آینده را انتخاب می‏کردند. در دوره طولانی سلطنت ساسانیان گاهی به روحانیونی بر می‏خوریم که چون پیشرفت اقلیت‏های مذهبی را در انتشار دین خود، مخالف و مغایر مصالح آیین خویش می‏پندارند، شاهان را به انجام اعمال خشن نسبت به آنان تشویق می‏نمایند. یا موبدانی که یار و یاور شاهان بودند و ایشان را همه‏جا همراهی می‏کردند و زمانی که مسئله دشواری پیش می‏آمد با دانشی که اندوخته بودند معضلات را از پیش پای ایشان برداشته و شهریاران را آسوده خاطر می‏ساختند. نظر روحانیان بزرگ زرتشتی در مورد انتخاب پادشاهان ساسانی قاطع بود و همچنین حق عزل آنها را داشتند و به قول کریستین سن، اصل قابل عزل بودن شاه اسلحه خطرناکی بود در دست موبدان، اگر چند مدعی برای سلطنت پیدا می‏شد و هر یک از آن ها متکی بر یک فرقه از نجبای عالی مرتبت بودند رأی روحانی اعظم قاطع می‏گردید، اگر چه او نماینده قدرت دینی و مظهر ایمان و اعتقاد مذهبی ملت محسوب می‏شد.

  1. ظاهرگرایی

تفسیر خاص موبدان از آئین مزدایی  ـ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ـ به مجموعه‌ای تنگ نظرانه تبدیل شد که حقی برای تفسیرها و فهم دیگران قائل نبودند و بلکه دگراندیشان را آماج تکفیر قرار می‏دادند. موبدان، وظایفی چون خواندن سرود و نماز را عهده دار بودند. وظایف ایشان نسبت به مردم این بود که می‌بایست مردم را غسل دهند، گناهکاران را توبه دهند، کفاره‌های مذهبی را دریافت کنند و تشریفات ولادت و اسم گذاردن و بستن کتی یا کمربند متبرک و ازدواج و تشییع جنازه و حضور در جشن‌های مذهبی را بر عهده داشتند.[۹] موبدان مداخلات خود را راز تقویت معنویات در جامعه می‌دیدند. یکی از نتایج این اختیارات در میان موبدان غلبه ظواهر و رسوم دینی و سست شدن عاطفه‌ مذهبی و شیوع تزویر و تقدس دروغین بود.[۱۰] دخالت روحانیون زرتشتی با تداوم این روند، به سخت‏گیری و تعصب تبدیل شده بود. علی الخصوص در مورد مردمی که از این مقررات سخت گیرانه‌ دینی ناراحت و ناراضی بودند و تصمیم به تغییر آیین و مذهب خود می‌گرفتند. این افراد در صورت شناسایی با تحریک روحانیون زرتشتی مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار می‌گرفتند و در شرایط بسیار دشواری زندگی می‌کردند.[۱۱] سیاست‏های اجتماعی و دینی حاکم بر دولت ساسانی، موجب از میان رفتن وحدت ملی، دین گریزی، سستی ایمان دینی مردم و گرایش به مسیحیت شد. چنانچه در پیش گفته شد، اگر ایران توسط مسلمانان فتح نشده بود ایرانیان برای خلاصی از دین موبدان گرایش به آئین مسیحی رو می آوردند.

ب- حاکمیّت مسیحیّت

«عیسی» ناصری دعوت خود را در فلسطین آغاز کرد، در این دوره مسیحیّت فرقه‌ای یهودی به شمار می‌رفت، دولت رومی حاکم بر شام توجهی به آن نداشت و مسیحیان در عقیده خویش آزاد بودند. با گسترش دین مسیح و آشکار شدن آن به صورت دینی جدید با سخنانی نو، دولت روم برآشفت و مسیحیت را غیر قانونی خواند و بر مسیحیان سخت گرفت. تلاش ها و فداکاری های مبلغان اولیه مسیحیّت، که بسیاری از آنها در زیر شکنجه و زندان به شهادت رسیدند، از جمله پترس و پلوس نقش تعیین کننده‌ای در تفسیر و ترویج آئین نو داشتند و حوزه نفوذ مسیحیت تا اروپا گسترش یافت. سرانجام کنستانتین کبیر ( Constantine the Great)، امپراتور روم شرقی در سال ۳۱۳ م. به مسیحیت گروید و با فرمانی، آزادی این آیین را اعلام کرد و مسیحیت دین  رسمی امپراتوری گردید. اختلافات کلامی در بین پیروان مسیح گسترش یافت، کنستانتین در سال ۳۲۵ م. « شورای نیقیه » را تشکیل داد و این شورا، تثلیث را به عنوان اعتقاد رسمی مسیحیت معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه را به رسمیت شناخت. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را «قانون شرع» می‌گویند. بعد از رواج یافتن مسیحیت در اروپا و توأم شدن قدرت کلیسا با قدرت امپراطوری روم، مراکز علمی زیر نفوذ دستگاه حاکمه قرار گرفت تا آنجا که در قرن شش میلادی، دانشگاه ها و مدارس آتن و اسکندریه تعطیل گردید این دوران که در حدود یک هزارسال ادامه یافت به «قرون وسطا» معرف شد. ویژگی کلی قرون وسطا، تسلط کلیسا بر مراکز علمی و برنامه مدارس و دانشگاه ها است.[۱۲] وقتی تقریباً تمام اروپا به مسیحیت گروید، تفسیرهای خاص از آئین مسیح در شوراهای مختلف صورت گرفت و مخالفت با آنها کفر در دین خوانده شد. پیوند دین و دولت در امپراتوری روم، چهره آن را تغییر داد؛ از جمله این که شعائر دینی در کوی و برزن به نمایش درآمد. مسیحیان محبوب و مظلوم حتی طرز صحبت کردن خود را عوض کردند و دیری نپایید این سلطنت که در ابتدا اخروی خوانده می شد، تحت فرمان یک رئیس دنیایی (امپراتور) و نفوذ ریاست دینی(پاپ)، به شدیدترین سلطنت استبدادی تبدیل شد. قدرت کلیسا مدام افزونی یافت تا جایی که به دخالت صریح در سیاست پرداخت. در سال ۸۰۰م، پاپ تاج شارلمانی ـ پادشاه فرانسه ـ را بر سر او گذاشت و با این کار « امپراتوری مقدس روم» را تاسیس کرد. دخالت صریح و خشن روحانیون مسیحی در سیاست شروع شد.[۱۳] از این زمان به بعد پاپ تاج پادشاهی را بر سر شاهان می گذاشت و پادشان قسم یاد می کردند که شمشیر آنها در خدمت کلیسا باشد و خود آنها هم سرباز کلیسا هستند، کشیشان لقب پدر روحانی یافتند و بر امور دنیوی و اخروی مردم مسلط گردیدند.

  1. واسطه میان انسان و خدا

در دوران قرون وسطا هر اسقفی به نحو دلخواه عمل می کرد. با آنکه تنها طبقه به اصطلاح باسواد در سراسر اروپا، کشیش‏ها بودند با این وجود بسیاری از آنها نیز قادر به خواندن و نوشتن نبودند.[۱۴]

کلیسا خود را مجاز به دخالت در زندگی فردی و اجتماعی و دستگاه کلیسا، خود را واسطه بین خدا و انسان می‏دانست. راه ارتباط با خدا تنها کلیسا و اصحاب آن بود، چنان که یک فرد کاتولیک امکان ندارد، عبادتش قبول باشد، یا مسیحی باقی بماند، مگر این که تسلیم پاپ باشد و اسقفش معلوم باشد. فرد اگر عضو کلیسا نبود، به طور منفرد هم مسیحی نیست. بدون اعتقاد به پاپ و سازمان مسیحیّت، اصلاً نمی شود مسیحی و خدا‏پرست بود. دستگاه پاپ، اعتقاد به کلیسا را جزو لاینفک ایمان به خدا می‏دانست.[۱۵] هر مسیحی باید کشیشی خاص خود داشته باشد تا در نزد او اعتراف کند. مجازات دنیوی گناه که به دنبال توبه و اعتراف اجرا می‏شد، به تدریج به نوعی ثروت اندوزی با عنوان «مغفرت فروشی» مبدل گشت، گناهکاران برای رهایی از مجازات دوزخی مبلغی را به کلیسا می پرداختند تا همه یا بخشی از مجازات آنان بخشوده شود.

  1. عقل ستیزی

اربابان کلیسا، مخالفت و آزار دانشمندان را ارزش دانسته و هر عقیده علمی و جدیدی را به اتهام اینکه مخالف کلیسا و مسیحیت است، محکوم می کردند. دادگاه‏های تفتیش عقاید یا انگیزیسیون لطمات و صدمات جبران ناپذیری را بر علم وارد ساخت. بسیاری از دانشمندان مجبور شدند نظرات علمی خود را پس بگیرند. به طور تخمینی در بین سال های ۱۴۸۱ تا ۱۸۰۱ م دادگاه کلیسایی حداقل ۳۴۰۰۰۰ نفر را مجازات کرد و ۳۲۰۰۰ نفر را زنده زنده سوزانید.[۱۶]

  1. تفتیش عقاید

دستگاه تفتیش عقاید در رم، یا «اداره ی مقدس» (دستگاه سانسور) هزاران کتاب را در فهرست پاپی قرار داد. تفتیش عقاید به صورت بسیار جدی ادامه پیدا کرد. دادگاه‏های تفتیش عقاید پاپ در هر جایی، علاوه بر سانسور، عَلم تکفیر و اعدام را برافراشتند. فهرستی از کتاب ها و نویسندگان، تنظیم نمودند که خواندن و داشتن کتاب‏های مندرج در آن بر مسیحیان ممنوع بود. اساس این رفتار در قرون اولیه مسیحیت بنا شده بود. کلیسا هر نوشته‏ای را که با تعالیم کلیسایی منافات داشت، محکوم به آتش کرد و برای تثبیت این دستورالعمل، منشورهایی از طرف امپراطورها صادر شد. این شیوه در همه قرون وسطی همچنان برقرار بود و در اواخر قرن پانزدهم میلادی، دانشگاه «کالونی» مقرر نمود که کلیه کتاب‌ها پیش از چاپ، کاملاً بررسی و ممیزی و سانسور شوند تا مردم منحرف نشوند و مقرر شد که اگر ناشری بدون کسب اجازه از دستگاه پاپ، کتابی چاپ کند، مجازات شود.

هیئت‌های داوری بسیار مجهز که کلیسای کاتولیک آنها را سامان داد، می‌کوشید تا از طریق آنها به یکپارچگی و یکسان‏سازی دینی مورد نظر خود نائل شوند. متهمان بسیاری در دادگاه‌های تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری می‌شدند. با شکنجه ها و اعتراف گیری آنها را محکوم به مجازات‏های گوناگون و در بسیاری از مواقع به صورت‌های غیر انسانی اعدام می کردند. جمعیت عظیمی قربانی تفتیش عقاید شدند.  افراد سرشناس چون ژاندارک، یان هوس محکوم به اعدام شدند، گالیله به خاطر بازگشت از عقیده‌اش مبتنی بر عدم مرکزیت زمین اعدام نشد. دیگر قربانی معروف تفتیش عقاید که اعدام شد جردانو برونو بود که هم به علت داشتن یکی از آیین‌های ابتدایی و هم به علت عدم اعتقاد به نظریه زمین مرکزی اعدام شد. سازمان کلیسا با ابزار تفتیش سعی داشت، باورهای خود از ظواهر و مناسک آئین مسیحیت را بر جامعه تحمیل و استیلای خود را بر اروپا حفظ کند. رفتارهای انحصار‏طلبانه سبب شد که در اواخر قرون وسطی مردم اروپا، پاپ و اصحاب کلیسا را مسئول همه مشکلات، عقب ماندگی و درماندگی خود می‏دانستند و بدین خاطر نزد مردم منفور بودند و باور عمومی بر این شد که کلیسا باید اصلاح شود.

  1. مال اندوزی

کلیسا در این مدت دچار انحرافات بسیار جدی و خطرناکی شده بود، در صدر آنها نبرد با عقلانیت و علم، مفاسد مالی، اخلاقی و سیاسی و همچنین تعصب، خشونت و شکنجه بود. اصحاب کلیسا برای خدا می‏کشتند و شکنجه می‏کردند و به تدریج به جمع‏آوری مال و ثروت‏اندوزی از راه های مختلف روآوردند. بخش عمده‏ای از اراضی  اروپا به مالکیت کلیسا درآمد. همچنین کلیسا به طرق مختلف از مردم پول می‏گرفت. این امر باعث شد که مناصب، سرقفلی داشته باشند، بدان معنا که هرکس به مقامی منصوب می‏شد، باید مبلغی را به مقام منصوب کننده پرداخت نماید. از دیگر سو، وفور ثروت در کلیسا باعث رواج انواع فسادها شد.

  1. پیامدهای حاکمیت کلیسا

تحمیل و تکفیر و رفتار خشن و تعصب آمیز اصحاب کلیسا اثری جز بدبینی مردم نسبت به کلیسا و به طور کلی نسبت به دین و مذهب نداشت. مردم اروپا به دلیل سختی‌‍‌ها و آسیب‌هایی که در این دوران هزار ساله متحمل شدند، جنایات کلیسا را که به نام دین اعمال می‌‏شد دیدند و بدبینی شدیدی نسبت به دین و عقاید دینی پیدا کردند، آنها نسبت به اصل دین و خداباوری دلسرد و از دین و مظاهر دینی فراری شدند.

ج-  امارت اسلامی افغانستان

طالبان به معنای طلبه‌ها (جمع: طلاب)، نام گروهی از شبه نظامیان روحانی مخالف دولت افغانستان است که دارای عقاید دگماتیسم مذهبی و وابسته به مکاتب حنفی و وهابی در دین اسلام بودند. در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگ‌های داخلی افغانستان گروهی وارد منطقه سپین بولدک ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند. در میان رهبران طالبان عرب‌های  وهابی از عربستان سعودی وجود داشت. عربستان سعودی حامی فکری و مالی طالبان بود. آنها با این شعار که در جهاد با شرک و کفر هر کس کشته شود شهید است و به بهشت خواهد رفت، علیه دولت وقت قیام کردند. طالبان توانستند گروه هایی زیادی در جامعه سنتی و طایفه‌ای افغانستان و پاکستان را پیدا کنند. طالبان پاکستان در سال ۲۰۰۷ میلادی با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری کردن قوانین شرع در افغانستان، وارد مبارزه مسلحانه شد. در ابتدا به دلیل حضور طلاب در جنبش جدید و شعارهای دینی، مردم افغان جنگ زده و خسته از جنگ طولانی که  از ۱۹۷۸، کودتای نورمحمدترکی  و جنگ‌های خونین داخلی و لشکرکشی شوروی به این کشور شروع شده بود، به این گروه خوشبین بودند و گمان می‌کردند، آنها می‌توانند به جنگ‌های داخلی افغانستان پایان دهند و اسلام را در این کشور محقق سازند.

  1. تشکیل امارت اسلامی

طالبان به سرعت مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهان‌الدین ربانی بود اشغال نمودند. آنها یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، ولایت قندهار ـ چهارمین ولایت مهم افغانستان ـ را تصرف کردند. طالبان به پیشروی‌های خود ادامه می‌دادند و تعدادی از ولایات را بدون جنگ و یکی پس از دیگری اشغال می‌نمودند. طالبان  در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنها نام حکومت خود را « امارت اسلامی افغانستان» گذاشتند و اعلام موجودیت کردند و از سوی سه حامی خود کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی  به رسمیت شناخته شدند. طالبان هدف خود را اجرای شریعت اسلامی اعلام کردند.

  1. شریعت اسلام تنها معیار خلافت اسلامی

وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان، در پاسخ یک از خبرنگاران خارجی می‌آورد: «ما موظف به اجرای شریعت و تطبیق احکام اسلام هستیم و این کار را انجام می دهیم چه کشورهای جهان ما را به رسمیت بشناسند یا نه ». این برخوردها بیانگر آن است که در اندیشه سیاسی طالبان، تنها تطبیق و اجرای احکام و شریعت اسلامی هدف بوده و تحت هیچ شرایطی نادیده انگاشته نمی‏شود.

  1. آغاز جنگ‌های مذهبی

طالبان متعصب، فاقد تخصص و تجربه برای حکومت‏داری  از حجره‌های مدارس علمیه و مکتب‏خانه‌ها به مصادر سیاسی رسیدند، آنها مخالفتی را برنمی‏تافتند. آنها سرکرده خود را امام مسلمین دانسته و فرمان های او را واجب‏الاطاعه می‏پنداشتند. در اولین اقدام به شهر مزار شریف حمله بردند. مردم مزار شریف از طایفه هزاره و شیعه مذهب بودند. بنا‏بر گزارش‌های نهادهای بین‌المللی حقوق بشری، طالبان در دوره حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدند که از آن می‌توان به عنوان یک نسل‌کشی یاد کرد. قتل‌عام مردم هزاره در شهر مزار شریف در ماه آگوست سال ۱۹۹۸ که هزاران تن از مردم هزاره در طی چند روز کشته شدند، یکی از نمونه‌های این قتل‌عام‌ها به‌شمار می‌آید. بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر، والی طالبان در آن هنگام پس از تصرف شهر مزار شریف از هزاره‌ها به عنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموال شان را جایز دانست. قتل‌عام هزاره‌ها در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ در ولایت‌های سر پل و بامیان از نمونه‌های دیگر این کشتارهای جمعی می‌باشد. دیده‌بان حقوق بشر با انتشار گزارشی ویژه در سال ۲۰۰۱ به بخش‌های مهمی از این قتل‌عام‌ها به صورت مستند پرداخته‌است.

  1. از میان بردن آثار باستانی

طالبان در راستای اجرای شریعت در امارت اسلامی افغانستان به دو مجسمه بودا در شهر بامیان در مرکز هزاره جات که بلندترین مجسمه‌های ایستاده بودا (به طول هر کدام ۵۶ متر) در جهان محسوب می‌شدند، حمله کردند و این دو مجسمه را در ماه مارس سال ۲۰۰۱ تخریب کردند.

  1. ظاهر گرایی مذهبی

امارت اسلامی افغانستان برای اینکه شریعت اسلامی را اجرایی سازد، دستورهای عملی صادر کردند. جنبش طالبان به دلیل تاثیر پذیری از مایه های فکری جمعیت العلمای پاکستان بیشتر دیدگاه‌ه‍‍‌‌ای سیاسی و اجتماعیش را با الهام از این گروه پی ریزی نموده است. این امر به ویژه در برخورد با مظاهر تمدن کنونی و پدیده های جدید پررنگ‌تر و برجسته‏تر به نظر می‏رسد. اگر عبدالاعلی مودودی؛ «گرایش و جذب امت اسلامی به پدیده های جدید و مظاهر تمدن معاصر را یکی از دلایل عقب ماندگی مسلمین عنوان نمود»[۱۷] جنبش طالبان نیز دقیقا در همین راستا با این نمادها در قالب جمع آوری وسایل صوتی و تصویری به مبارزه برخاست و در یک اقدام انقلابی و اصلاحی به زعم خود، تمامی تلویزیون‌ها و ضبط صوت‌های شهروندان کابل را جمع آوری نموده مغازه های فروش این وسایل را تعطیل کرد.

بنابراین سختگیری‏های مذهبی طالبان در کلیه مواضع سیاسی و اجتماعی آنان از جایگاه خاصی برخوردار است. اهتمام جدی به ظواهر قوانین و شعایر شریعت در قالب برپایی اجباری نماز جماعت در معابر و مساجد، تطبیق احکام اولیه اسلام بدون در نظر گرفتن مقتضیات زمان، قطع دست دزدان و راهزنان، گذاشتن «ریش» و ایجاد محدودیت‌های جدی برای فعالیت اجتماعی زنان و حتی منع تحصیل آنان از نمونه این اقدامات بود.

اِعمال محدودیت افراطی علیه زنان و حتی کنترل رفت و آمد آنان در سطح شهرها، نه تنها صرفا در شکل صوری خود باقی نمانده، علی رغم انتقادات محافل جهانی به عنوان اندیشه اجتماعی غیر‏قابل اغماض به مرحله اجرا درآمده است. تعطیل نمودن موسسات امدادی سازمان ملل به دلیل این که بیشتر کارمندان این سازمان‌ها را زنان غیر‏محجبه تشکیل می‌دادند از دیگر اقدامات افراطیون است. برخی از رهبران طالبان ممنوعیت تحصیل زنان و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان را با در نظر داشتن شرایط بحرانی کنونی به دلیل اشاعه فساد اخلاقی میان نظامیان خانه به دوش طالبان، عنوان نموده‏اند، اما این امر تاکنون به عنوان اندیشه بنیادین آنان تعقیب شده و به مرحله اجرا گذاشته است.

  • واکاوی تجربه­ها

بین حکومت ساسانی و حاکمیت هزارساله کلیسا و حکومت طالبان در دوران معاصر مشابهت­­های زیادی وجود دارد از جمله اینکه آنها خود را متولی و مجری احکام الله می­دانستند. و رهبران آنها خود را نمایندگان اهورا مزدا، روح القدس و الله می‏پنداشتند. دسته­ای از همگرایی­های آنها به شرح ذیل است:

  1. پیوند قدرت سیاسی و دین

قدرت سیاسی، خود را شمشیر دین، مجری فرامین اهورامزد، روح القدس و الله می­­دانست، در این بین حاکمان فرمان خود را فرامین خدا معرفی می­کردند. قدرت سیاسی، دین را وسیله برای تحکیم قدرت و رسیدن به  اهداف­شان می­پنداشت و در این بین دین وجه المصالحه قدرت واقع می­شد. در این فرآیند، کشیش­ها، موبدان و ملایان به توجیه­گران قدرت تبدیل شدند.

  • ظاهر‏گرایی

دین دارای ظاهر و باطنی است. عده­ای به ظاهر، قیافه، تیپ و شکل بیرونی دین توجه کرده و گسترش آن را از مظاهر دین داری می­دانند. اصحاب آتشکده و کلیسا دین‌داری را به ظواهر دینی دانسته، چنانچه اگر فرد و جامعه­ای به ظواهر دینی عمل کند، دینی می‏شود، اگر‏چه همان جامعه در جهل، فقر، فساد، ناامنی و اختلاف طبقاتی فرو رفته باشد. تنها چیزی که برای اینها اهمیت دارد رواج شعائر و مناسک دینی و اجرای ظاهری شریعت است. این در حالی است ­که شاخص‌هایی چون راستگویی، امانت داری، احترام به حقوق افراد، احترام به آبروی مردم، دخالت نکردن در زندگی خصوصی دیگران، حُسن همجواری، نرمی و عطوفت و دعا و نیایش به دور از تظاهر و خودنمایی مؤلفه‏های دین‏داری هستند. جامعه‌ای دین‌دار است که از ستمگری دور بوده و در جهت نفی فقر، فساد، تبعیض و برقراری عدالت کوشش کند؛ همچنین در میان مردم جامعه، تعاون و همکاری و روح مودت و محبت و گذشت وجود داشته باشد. چون اصحاب کلیسا و آتشکده از تحقق جوهره و باطن دین ناتوان بودند، بدین خاطر به ظاهرگرایی مناسک و شعائر دینی رو آوردند و باطن را به فراموشی سپردند و اگر کسی هم به آن دم می­زد با چوب تکفیر و ارتداد سرکوب می­شد.

  1. اصحاب قدرت

موبدان و پاپ­ها و طلاب بخشی از قدرت جامعه را در دست داشتند. آنها مشروعیت قدرت شاهان را تایید و حتی تاج پادشاهی را بر سر شاهان می­گذاردند. طلاب در امارت اسلامی افغانستان به همه مصادر قدرت دست یافتند، آنها دیگر در واسطه در قدرت نبودند بلکه خود قدرت را به دست ­گرفتند. این قدرت موجب گسترش مادی‏گرایی، مال‏اندوزی و فساد در دستگاه کلیسا و آتشکده گردید. وجود قدرت موجب ورود ثروت زیاد شد. آنها برای ایفای نقش‏های خود، سازمان‏های عریض و طول دینی را سامان دادند که همه شوون جامعه را در بر می­گرفت. موبدان و کشیشان در همه جا حضور داشتند و دخالت می­کردند.

  1. جزم‏گرایی

ظاهر‏گرایی دینی مبنای رفتار موبدان، اسقفان و طلاب بود، آنها باورها و فهم خود را اصل دین دانسته و نظر غیر خود را مردود و منحرف شمرده و در باره آن حکم می­کردند، هیج‏گونه مخالفت و اعتراضی را بر نمی­تابیدند و با برخوردی قهرآمیز آنها را سرکوب می­کردند. آنها با سلاح دین به رویارویی با  مخالفان  پرداخته و حتی شاهان هم از حربه دین که در دست پاپ­ها و موبدان بود بسیار بیمناک بودند.

  1. تحمیل عقیده

پاپ­ها، موبدان و طلاب باورهای دینی خود را اصل دین انگاشته و همه را موظف می‏کردند که به آنها متعبد باشند، غیر از فهم خود از معارف دینی را موجب کفر و انحراف می‏دانستند.

هر فرد مسیحی باید تسلیم پاپ باشد، کلیسای هر کس مشخص بود، اگر شخص عضو کلیسا نبود، به طور منفرد نمی‏توانست با خدا ارتباط برقرار نماید. کلیسا واسطه است. مؤمنان باید نزد کشیش خاص خود هر هفته اعتراف کنند. آنها اعتقادات دینی را تحمیل می­کردند و همه مجبور به پذیرش آن بودند و هرکس سرباز می­زد سرنوشتش به دست دستگاه تفتیش عقاید سپرده می­شد.

عالِم و فقیه بزرگ دوران اخیر، علامه نائینی (م۱۳۱۵ق) در کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» وقتی سخن از استبداد و خطرات آن می‌کند، در تقسیم‌بندی استبداد می‌گوید: خطرناک‌ترین استبدادها، استبداد دینی است‏، زیرا افزون بر قدرت نظامی و اجتماعی، دارای نوعی قدرت توجیه‌گری دینی نیز هست. یعنی کاری را که انجام می‌دهد می‌گوید این وظیفه دینی ماست. شاید مرحوم نائینی این نگرانی را داشته که مبادا به نام دین و از موضع قدرت و توجیه دینی کارهای خشونت‌آمیز انجام گیرد. او در تعریف استبداد دینى می‌‍‌گوید: استبداد دینی عبارت از ارادات خودسرانه است که منسلکین در ذى سیاست روحانیه، به‌عنوان دیانت اظهار و ملت جهول را به‌وسیله فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود، به اطاعتش وامى‌دارند؛ و این اطاعت و پیروى چون غیرمستند به حکم الهى – عز اسمه – است، لهذا از مراتب شرک است.[۱۸]

جمع بندی

تحقق دین‌داری در جامعه به وجود آرامش، امنیت، صلح، دوستی، نبودن خشونت و نزاع، انسجام خانواده‌ها و عدم گسستگی و گسیختگی افراد خانواده، کاهش طلاق، عدم فساد و فحشاء و فاصله طبقاتی است. به همین دلیل در برخی از روایات نسبت به  ظاهر‏سازی‌ها هشدار می‏دهد و می‌گوید نماز و روزه، طولانی شدن رکوع و سجود خوب است، اما این‌ها دلیل ایمان و دین‌داری نیست، زیرا چه بسا این کارها در اثر عادت انجام گیرد. تجربیات تاریخی نشان می­دهد که هرگونه تحمیل در دین در گذشته که جوامع بسته‌تر و سنتی بودند، جواب نمی­داد و بالطبع در جوامع مدرن امروزی آثار منفی آن بسیار بیشتر است. تجربه­ حکومت طالبان در افغانستان و داعش در سوریه و عراق در دوران معاصر، نکات بسیار آموزنده­ای به دست می­دهد که تحمیل ظاهر شریعت، مشکلات معنوی، اخلاقی و دینی شدن جامعه را حل نمی نماید بلکه بر آن می‏افزاید.

پانوشت‌ها:

[۱] . تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا، از نوزایش تا انقلاب فرانسه، بخش نخست (جدال قدیم و جدید)، سید جواد طباطبایی، تهران: نشر نگاه معاصر، ص ۱۸۴-۱۸۲.

[۲] . بقره، آیه ۲۵۷.

[۳] . کریستین سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمى، ص ۱۵۸.

[۴] . مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، صدرا، ۱۳۸۵، ص ۸۹.

[۵] . زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ج۱، ص۱۵۹.

[۶] . زرین کوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، ص۵۴- ۵۵.

[۷] . علمداری، کاظم، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت، ص ‌۳۰۳.

[۸] . راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران ، ‌ج۲، ص ۲۴-۲۰.

[۹] . نفیسی، سعید، تاریخ تمدن ایران ساسانی، به اهتمام عبدالکریم جربزه دار، ، نشر اساطیر، ص۴.

[۱۰] . صدیقی، غلامحسین، جنبش‌های دینی ایرانی در قرن‌های دوم و سوم هجری، ص ۱۹.

[۱۱] . زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۱۶۵.

[۱۲] . آشنایی با تاریخ ادیان، ص۱۵۵.

[۱۳] . توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۱۵۹.

[۱۴] . تاریخ جهان نو، رابرت روزول پالمر، ترجمه ابوالقاسم طاهری ص۶۶.

[۱۵] . شریعتی، علی، مجموعه آثار، ج۳۱، ص۱۴۶-۱۴۴.

[۱۶] . همزیستی مسالمت آمیز در اسلام و حقوق بین الملل، محمد مهدی کریمی نیا ص۱۲۴.

[۱۷] . افغانستان، اسلام و نوگرایی سیاسی ، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، انتشارات آستان قدس رضوی ،ص ۱۰۶.

[۱۸] . مصاحبه با آیت الله ایازی، قلمرو اجرای شریعت در حکومت دینی.

نتایج رویایی خواندن متنِ مقدس

$
0
0

زیتون– در واپسین روزهای سال گذشته، انجمن «مباحثات قرآنی» میزگردی را به «نظریه رویاهای رسولانه» اختصاص داد. در این نشست، که ۲۳ اسفند ماه ۹۶ برگزار شد، محسن آرمین و امیر مازیار با حضور جمعی از قرآن‌پژوهان  این نظریه را مورد نقد و بررسی قرار دادند.

در سال‌های اخیر و پس از انتشار سلسله مقالات «محمد(ص) راوی رویاهای رسولانه» در سایت «جرس»، گفت‌و‌گوی تلویزیونی عبدالکریم سروش با عبدالعلی بازرگان در برنامه‌ی «پرگار»، فرضیه «رویاهای رسولانه» را به تمامی به عرصه‌ی عمومی کشاند. این فرضیه که در زمان انتشار نیز با واکنش‌های محدودتری روبرو شده بود، این بار معرکه‌ی آرا شد، تا تعدادی از اندیشمندان آن را موجه دانسته و از آن دفاع کنند و در مقابل بسیاری از صاحب‌نظران به نقد و رد آن بپرداختند.

محسن آرمین یکی از نخستین کسانی بود که به انتقاد از این نظریه پرداخت و با انتشار چند مقاله و سخنرانی درصدد رد این نظریه برآمد. آرمین در نشست انجمن مباحثات قرانی نیز در سخنانی با عنوان «نظریه رویاهای رسولانه و مساله اعتبار متن و معنای متن » مجددا به انتقاد از آن پرداخت.

از طرفی دیگر امیر مازیار از جمله کسانی است که معتقد است نظریه «رویاهای رسولانه » ظرفیت‌هایی دارد که باید آن‌ها را شناخت و با پروردن آن‌ها پروژه رویاهای رسولانه را به پیش برد. او نیز در این نشست  سخنان خود را با عنوان «دواعی و نتایج رویایی خواندن متن وحیانی» ایراد کرد.

آن‌چه در ادامه می‌آید خلاصه‌ای از سخنرانی‌های آرمین و مازیار در این نشست است که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته است.

نظریه رویاهای رسولانه و مساله اعتبار متن و معنای متن | محسن آرمین

۱– لازمه نظریه رؤیاهای رسولانه آن است که متن مقدس از آمیزه‌ای از رؤیاهای پیامبر، تعبیرهای او از رؤیاهای خویش و انشاء‌ها و تجویزهای پیامبر باشد. چنین نتیجه‌ای متن را از دو جهت مشکوک و نامعتبر می‌سازد:
الف: از آن جهت که مبتنی بر تعبیرها و تبیین‌های غیرقابل اعتمادند.
ب:از آن جهت که در مقام تجویز معلوم نیست مناسب‌ترین و وافی ترین تجویزها برای نیل به غایاتی باشند که در تعبیر کشف شده‌اند.

۲– نظریه رؤیاهای رسولانه علاوه بر سلب اعتبار از متن، با تأکید برنشاندن خواب‌گزاری به جای تفسیر عملاً دست‌یابی به فهم معتبر از متن را ناممکن می‌کند زیرا اولاً مردم‌شناسی عصر نزول آن‌گونه که به کار تعبیر رؤیاهای آدمیان آن عصر بیاید ممکن نیست و ثانیاً کشف و تدوین قواعد و روش‌های ضابطه‌مند برای تعبیر رؤیا و مبتنی بر موازین علمی شناخته شده امری متعذر است..

۳– چه تنها معانی به پیامبر القاء شده باشد، چه پیامبر وحی را در رؤیا تجربه کرده باشد برای فهم آن گریز و گزیری از تفسیر و مفسر نیست. در نتیجه این نظریه در فهم متن نیاز به معبران را بر نیاز به مفسران می‌افزاید و در نتیجه با مشروط کردن فهم فراورده وحی به وجود معبر، برخلاف ادعای خود مبنی بر تسهیل فهم متن و رهایی از تأویل‌های «خرد آزار»، «ناسلیم» و «متکلفانه»، بر پیچیدگی و صعوبت فهم متن می‌افزاید.

دواعی و نتایج رویایی خواندن متن وحیانی | امیر مازیار

از موانع مواجهه صحیح با نظریه رویاهای رسولانه و ارزیابی دقیق آن درکی خاص از داعیه های رویایی خواندن متن وحیانی در این نظریه است. در این تلقی که می‌توان آن را تلقی «سلبی یا تنزل‌بخش» نام داد، داعیه و انگیزه اصلی طرح نظریه رویاها تبیین «مشکلات و کاستی‌ها»ی متن مقدس( تضادها، تناقض‌های متن و ناسازگاری‌های آن با دانسته و بایسته‌های متعارف علمی و عقلی) است. در این تلقی تبیین این کاستی‌ها و مشکلات از طریق رویایی خواندن متن یعنی «تنزل» جایگاه آن از «مشاهده و القاء مستقیم»حقایق به امری ذاتا اشتباه‌پذیر، منطق، گریز و تناقض، روا یعنی رویا انجام می‌گیرد. پس نظریه رویاها در پی تنزل جایگاه متن وحیانی برای حل کاستی‌ها و مشکلات آن است. اما به نظر می‌رسد در نظریه رویاها داعیه مهم و اساسی‌تری وجود دارد که در نقدهای اخیر و اساسا در پژوهش‌های سنتی درباب متن مقدس عموما مغفول مانده است. این تلقی را می‌توان تلقی «ایجابی و غیر تنزل‌بخش» خواند. در این تلقی داعیه اصلی نه تبیین کاستی‌ها بلکه تبیین «ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد» متن وحیانی است؛ ویژگی‌هایی که متن وحیانی را از متنی اخباری، علمی و فلسفی محض جدا و به متنی حقیقتا دینی و قدسی تبدیل می‌کند. البته در این تلقی آنچه «کاستی‌ها و مشکلات» محسوب می‌شود نیز تبیینی می‌یابد اما این داعیه داعیه اصلی، محوری یا انحصاری نظریه رویاها نیست. پس نظریه رویاها در پی تعیین ماهیت متن مقدس برای تبیین و درک ویژگی‌های خاص این متن و بلکه این نوع متون است.

اما بر مبنای رویایی‌خواندن متن مقدس به چه نتایجی درباب ماهیت این متن می‌توان رسید؟ با رو در رو قراردادن «زبان رویایی» با «زبان علمی یا اخباری» بهتر می‌توان به ویژگی‌های زبان رویا پی برد. در زبان اخباری و علمی تاکید بر جنبه ارجاعی زبان است، مفاهیم و الفاظ زبان بر امری خارجی دلالت دارند. در نتیجه خود زبان و الفاظ نقشی جایگزین‌ناپذیر یا قائم به خود ندارند و نشانه‌ای هستند برای ارجاع و اشاره به خارج. همچنین برای شکل‌گیری دقیق و درست دلالت و ارجاع نیازی به مشارکت همه‌جانبه و هم‌دلانه مخاطب این زبان نیست بلکه از او خواسته می‌شود به شکلی خنثی و بی‌طرف و فارغ‌دلانه به موضوع بپردازد. زبان علم به شیوه‌ای تولیدی-استنتاجی حاصل می‌شود و روابط منطقی و احکام شعور متعارف بر آن حاکم است .این زبان عموما حاوی اجزایی است که تک به تک با واقعیت خارجی مطابقت دارند و بازنمودی از واقعیت خارجی را شکل می‌دهند.

در زبان رویایی (زبان سمبلیک، استعاری، محاکاتی) تاکید بر جنبه استقلالی زبان است. در اینجا دال و مدلول گونه‌ای پیوستگی و یگانگی با هم دارند و دال به گونه‌ای همان مدلول یا حاوی آن است در نتیجه الفاظ و ظواهر متن خود شانی فی نفسه و جایگزین‌ناپذیر دارند. دلالت در این زبان از طریق ارجاع انجام نمی‌گیرد بلکه از طریق تجسم انجام می‌شود. این تجسم امکان تجربه‌ای خاص و قرارگرفتن در موقعیتی ویژه را فراهم می‌کند. برای شکل‌گیری دلالت تجسمی و محاکاتی در این زبان مشارکت همه‌جانبه و حداکثری قرائت‌کننده طلبیده می‌شود. زبان رویا تولیدی-استنتاجی نیست و تابع روابط منطقی نمی‌باشد و از شعور متعارف در می‌گذرد. در زبان رویا دلالت حاصل تجسمی است که سازنده آن کلیت متن است و نه تک تک اجزای آن.

نتیجه این اختلافات آن است که متن علمی ترجمه و جایگزین‌پذیر، فاقد اثر عاطفی، انگیزشی و غیر مشارکت‌طلبانه است و بنابراین فاقد توان تبدل و تعالی‌بخشی در مخاطب است. اما متن رویایی ترجمه و جایگزین‌ناپذیر، دارای اثرات عاطفی و انگیزشی و مشارکت‌طلبانه است و توان تبدل و تعالی‌بخشی دارد.

در زبان اخباری و ارجاعی دست‌یابی به حقیقت از طریق ارجاع به واقعیت و برقراری الگوی مطابقت انجام می‌گیرد. اما در زبان رویایی دست‌یابی به حقیقت از طریق زیستن در عالم تجسم‌شده در متن، به دست آوردن تجارب و احوال متناسب با آن و در یک کلمه از طریق «تحقق» حقیقت و نه «تحقیق”» آن صورت می‌پذیرد.

در تلقی‌های رایج از متن مقدس، متن وحیانی را ذیل الگوی متون علمی و اخباری گنجانده‌اند اما در نظریه رویاها متن وحیانی به جهت رویایی‌بودن ذیل الگوی متون شعری و هنری قرار می‌گیرد. خلاف تصور رایج، شناخت حقیقت تنها به زبان ارجاعی علم محدود نیست بلکه زبان تجسم‌بخش و استعاری و محاکاتی شعر و هنر شیوه‌ای متمایز، و در نظر بعضی از متفکران معاصر، والاتر برای دست‌یابی به شناخت و حقیقت است. هیچ متن علمی مقدس، ترجمه‌ناپذیر و تبدل‌ناپذیر نیست، اما بسیاری از متون شاعرانه و هنری حتی در درک عمومی ترجمه و جایگزین‌ناپذیر بوده‌اند و ورای تحولات تاریخی و عصری به بقا و دوام خود ادامه داده‌اند(متون حافظ و مولوی را با ابن سینا و رازی مقایسه کنید). متن مقدس باید از چنین سنخی باشد تا بتواند به راستی مقدس، یعنی یگانه و تعالی‌بخش و جان‌افزا باشد.

سرداری که مرتضوی را «نجات» می‌دهد

$
0
0

زیتون-فائزه مهرابی:این روزها گفته‌های سخن‌گوی قوه قضائیه مبنی بر«گیر نیاوردن» سعید مرتضوی سوژه طنز بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی شده و گروهی از آنان این سخنان را این‌گونه معنا کرده‌اند که قوه قضائیه مردم را «گیر آورده» و سر کار گذاشته است.

غلام‌حسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه، درباره دلیل بازداشت نشدن سعید مرتضوی گفته است: «حکم جلبش صادر شده ولی هنوز متأسفانه گیرش نیاورده‌اند، حالا نمی‌دانم چطور هست».

سعید مرتضوی به تعدادی از نمایندگان مجلس نامه‌ای را نشان داده بود که براساس دستور حسین نجات دستور انتقال بازداشت شدگان روز ۱۸ تیر را به بازداشت گاه کهریزک صادر کرده است.

این گفته‌های محسنی اژه‌ای بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد و بسیاری از کاربران این شبکه‌ها یاداوری کردند که دادستان سابق تهران هم‌چنان چندین محافظ دارد و بهانه قوه قضائیه برای نیافتن محلِ او بیشتر به یک شوخی شبیه است.

سعید مرتضوی روز ۱۶ اسفند درواکنش به گزارش‌ها درباره صدور حکم بازداشتش گفته بود که «تا به حال از طرف اجرای احکام هیچ‌گونه احضار یا دعوتی از اینجانب یا ضامن به عمل نیامده است».

حکم دو سال زندان سعید مرتضوی به اتهام «معاونت در قتل» و پس از شکایت چندین باره خانواده محسن روح‌الامینی صادر شده است.

این یکی از بخش‌های پرونده قطور کهریزک است که دیگر حکم‌های آن از جمله جریمه ۲۰۰ هزار تومانی سعید مرتضوی تبدیل به طنز شده بود.

بیشتر بخوانید

«حکمیت» آیت‌الله خامنه‌ای در ماجرای یک قتل

دشمن «جنبش سبز» در راس یک دستگاه اطلاعاتی

پیش از این بسیاری از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی گفته بودند که اگر محسن روح‌الامینی در بین کشته‌شدگان بازداشت گاه کهریزک نبود، این پرونده تا این حد هم به نتیجه نمی‌رسید.

سعید مرتضوی اما به تعدادی از نمایندگان مجلس صورت جلسه شورای عالی امنیت ملی را نشان داده بود که براساس دستور حسین نجات دستور انتقال بازداشت‌شدگان روز ۱۸ تیر را به بازداشت‌گاه کهریزک صادر کرده است.

حسین نجات، نفر اول سمت راست

علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز این گزارش‌ها را تکذیب نکرده و تنها گفته بود که از آن اطلاعی ندارد.

در همین حال پیش از این برخی منبع مطلع به «زیتون» گفته بودند که برای حفظ «حاشیه امن» این سردار سپاه بود که مرتضوی  راضی به نگارش نامه «عذرخواهی» شد.

حسین نجات بعد از اعتراض‌های سال ۸۸ مسئول سیاسی ـ اجتماعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شد و نقش مهمی در سرکوب معترضان داشت. او هم‌زمان مسئول تشکیلات حفاظت از آیت‌الله خامنه‌ای  بود.

هرچند قوه قضائیه حکم بازداشت سعید مرتضوی را صادر کرده اما هنوز اراده‌ای برای اجرای این حکم ندارد و شاید سردار نجات هم‌چنان مرتضوی را نجات می‌دهد.

به این ترتیب هرچند قوه قضائیه حکم بازداشت سعید مرتضوی را برای رعایت حال نزدیکان محسن رضایی و برخی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران صادر کرده اما هنوز اراده‌ای برای اجرای این حکم ندارد و شاید سردار نجات هم‌چنان مرتضوی را نجات می دهد؛ مگر اینکه هزینه حفظ مرتضوی  برای او زیاد شود.

پای مرتضوی اما زمانی به دادگاه باز شد که تلاش کرد برای خود هویت مستقلی دست و پا کند و به محمود احمدی‌نژاد نزدیک شد.

نمایش فیلم باج‌خواهی فاضل لاریجانی  از مرتضوی در جلسه استیضاح وزیر کار دولت محمود احمدی‌نژاد باعث بازداشت مرتضوی شد اما این بازداشت یک شب بیشتر دوام نیاورد و صادق لاریجانی با فشارهای نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای موفق به فشار بیشتر بر مرتضوی نشد.

پرونده کهریزک اما یکی از ۱۰ پرونده سعید مرتضوی است. اگر او درورونده کهریزک متهم به «معاونت در قتل» است اما براساس بسیاری از گزارش‌ها،در پرونده زهرا کاظمی خود متهم ردیف اول قتل است.

علی‌اصغر رمضان‌پور، معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت محمد خاتمی، که مسئول تنظیم گزارش دولت درباره قتل زهرا کاظمی بوده، گفته بود: «بر اساس گزارش‌هایی که از واحدهای مختلف گرفته بودیم، کاملاً مشهود بود که کسی که احتمال دارد آن ضربه را به خانم زهرا کاظمی زده باشد، خود آقای مرتضوی بوده است. یعنی شخص آقای مرتضوی و نه کس دیگری در آن مجموعه».

سخنان محسن آرمین، نماینده مجلس ششم،نیز شبیه به سخنان علی‌اصغر رمضان‌پور بود.

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، اخیرا خبر داده که دیوان عالی کشور اجازه داده درباره پرونده دادستان سابق تهران، در موضوع قتل زهرا کاظمی تحقیقات دوباره انجام شود و این پرونده در دادسرای جنایی باز شده است.

دادستان تهران، روز یکشنبه ۲۰ اسفند ۹۶ در گفت‌وگو با خبرگزاری صدا و سیما گفته بود که این پرونده سابقه طولانی دارد و پس از طی مراحل متعدد، در نهایت به دیوان عالی کشور ارجاع شده بود.

پرونده مرتضوی درباره قتل زهرا کاظمی در دادسرای جنایی باز شده است. دادستان سابق تهران به جز قتل و معاونت در قتل به اختلاس نیز متهم است.

به گفته آقای جعفری دولت‌آبادی، دیوان عالی کشور به دادستانی اجازه داده که درباره این پرونده «تحقیقات مجددی انجام شود».

باز شدن این پرونده پس از ۱۴ سال خود موضوعی خاص است و حکایت از درگیر‌ های پشت پرده بر سر پرونده مرتضوی دارد.

دادستان سابق تهران به جز قتل و معاونت درقتل به اختلاس نیز متهم است.

فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی

در گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در آذرماه ۹۲، سعید مرتضوی متهم شده که بخشی از کارخانجات شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی، شستا، را با ارزش بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان به یک‌سوم قیمت و تنها با پرداخت مبلغ ۱۷ هزار میلیارد تومان، آن هم به صورت چک تضمینی، به بابک زنجانی واگذار کرده است.

پای مرتضوی اما زمانی به دادگاه باز شد که تلاش کرد برای خود هویت مستقلی دست و پا کند و به محمود احمدی‌نژاد نزدیک شد.

خبرگزاری کار ایران، ایلنا، پیش از این گزارش داده بود، سندی در اختیار دارد حاکی از اینکه سعید مرتضوی دستور واگذاری ۱۳۸ شرکت این سازمان به بابک زنجانی را صادر و پنج فقره چک «تضمینی» به مبلغ ۴۴۲ میلیارد ین ژاپن معادل چهار میلیون یورو را به او داده است.

پس از آن رسانه‌ها خبر دادند که بابک زنجانی این چک‌ها را به جای بدهی خود به وزارت نفت داده است.

مصطفی ترک همدانی، وکیل دادگستری، نیز فاش کرده بود که مرتضوی رقم چک را نیز «دو میلیارد ین» ژاپن بیشتر نوشته و در پاسخ به سئوال رئیس دادگاه مبنی براینکه «چرا این رقم را اشتباه نوشتی، گفته شب بود، آخر وقت بود، خسته بودم، سهو قلم پیدا کردم».

با این تفاسیر «گیرنیاوردن» سعید مرتضوی چندان نباید عجیب باشد؛ چرا که هر یک از ۱۰ پرونده سعید مرتضوی اگر مانند پرونده‌های دیگر رسیدگی می شد،  می‌توانست حکم هایی چون اعدام و حبس ابد را به دنبال داشته باشد.

Viewing all 6930 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>