Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6930 articles
Browse latest View live

محاکمه متهمین حملات داعش در سال ۹۶ در تهران آغاز شد

$
0
0

زیتون– نخستین جلسه دادگاه محاکمه مظنونین دست داشتن در حملات سال گذشته داعش (گروه حکومت اسلامی) به مجلس و مقبره آیت‌الله خمینی، امروز (شنبه) در تهران آغاز شده است.

خبرگزاری میزان٬ وابسته به قوه قضاییه٬ خبر داد که در این جلسه، هشت تن از متهمین محاکمه خواهند شد.

روز ۱۷ خرداد سال ۹۶ دو حمله هم زمان به مجلس و مقبره آیت‌الله خمینی رخ داد. مسئولیت این حملات را داعش پذیرفت.

ساعاتی پس از این عملیات خبرگزاری اعماق وابسته به گروه داعش اعلام کرد که این گروه مسئولیت این حملات را برعهده گرفته است. پس از آن نیز تصاویری از پشت صحنه این حملات منتشر شد

این واقعه که نخستین حملات گروه داعش در ایران بود، ۲۲ کشته برجای گذاشت. بر اساس اعلام وزارت اطلاعات، پنج تن از کشته شدگان، اعضای ایرانی گروه داعش بودند که در این حمله دست داشتند.

بعد از این حمله گزارش‌های متفاوتی از دستگیری مظنونین به عضویت در داعش یا کسانی که در عملیات دست داشته‌اند منتشر شد. برخی گزارش‌ها حاکی بود که بیش از ۴۰ نفر به ظن عضویت در گروه داعش دستگیر شده‌اند.
متهمان این پرونده که در دادگاه حاضر هستند اتهاماتی از جمله خرید، حمل و نگهداری سلاح وارد است، این متهمان در بازه زمانی ۱۷ خرداد ۹۶ تا سوم تیر ۹۶ بازداشت شده‌اند.


مدیرمسئول شرق در مشهد بازداشت شد

$
0
0

زیتون– مهدی رحمانیان٬‌ مدیر مسئول روزنامه شرق ساعتی پیش در مشهد بازداشت شد. 

مسئول روزنامه شرق که به دلیل چاپ مطلبی در صفحه اجتماعی این روزنامه از سوی دادگاهی در مشهد احضار شده بود، هفته گذشته برای رسیدگی به محل دادگاه رفت و به دلیل نقص مستندات، جلسه به امروز موکول شد.

داستانی مشهد به انتشار مطلبی با عنوان «شهرک ۵۰ساله بیوه‌زنان» در روزنامه شرق شکایت کرده بود.

او دیشب به همراه خانواده به مشهد سفر کرد تا برای بار دوم  در دادگاهی که امروز ۸ اردیبهشت برگزار شد، حضور یابد. مهدی رحمانیان پس از جلسه دادگاه با حکم قاضی، بازداشت شد.

روزنامه شرق تایید کرد که در جلسه نخست بازپرسی که پیش از این برگزار شده بود، قرار وثیقه برای مهدی رحمانیان صادر شد که با حضور در جلسه دوم بازپرسی به دلیل تامین نشدن وثیقه، ظهر امروز (شنبه) – ۸ اردیبهشت ماه – بازداشت شد.

حسن حیدری٬ معاون دادستان مشهد٬ ذر این رابطه به ایسنا گفت: «شکایت برخی خانم‌های شهرک شهید رجایی مشهد درباره انتشار مطلبی در این روزنامه باعث احضار مدیر مسئول روزنامه شرق و بازداشت ایشان شد.»

به گفته او رحمانیان به زندان انتقال پیدا کرده است.

خانه سیمین و جلال به عنوان پاتوق فرهنگی افتتاح شد

$
0
0

زیتون– در نهایت پس از چند نوبت تاخیر٬ خانه سیمین دانشور و جلال آل‌احمد به عنوان پاتوق فرهنگی افتتاح شد.

خانه سیمین دانشور و جلال آل‌احمد سال ۱۳۹۳ توسط شهرداری تهران خریداری شد و به همت شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران با هدف احیای خانه‌های مشاهیر و بزرگان و پاسداشت منزلت نویسندگان، مرمت و بازسازی شده است.

این خانه با مساحت ۴۲۰ مترمربع و زیربنای حدود ۲۵۰ مترمربع، سال ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۴۶۶ در فهرست میراث ملی ثبت شده است. پس از اتمام عملیات مرمت، بازسازی و چیدمان، خانه سیمین دانشور و جلال آل‌احمد به عنوان پاتوقی فرهنگی، همزمان با ۸ اردیبهشت‌ماه با حضور مدیران شهری افتتاح شود و در اختیار شهروندان قرار گرفت.

علیرضا جعفری٬ مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران٬ در باره این پروژه توضیح داد که ین مجموعه از کاربری شخصی تبدیل به مجموعه ای با کاربری عمومی (موزه) شده است و تمامی عملیات‌های استحکام بخشی و مقاوم سازی ضمن حفظ اصول مرمت و احیا، براساس مداخله حداقلی صورت گرفته است.

به گفته مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران همزمان با مرمت و احیای کتابخانه جلال آل احمد٬ مرمت اشیای خانه سیمین و جلال و چیدمان کتابخانه نیز طبق سلیقه و چیدمان ساکنان این خانه صورت گرفته است.

🍃زنده|وزیر خارجه بریتانیا: به دنبال یک راه غیردلاری برای مبادله با ایران هستیم

$
0
0

 

 


دیدار نتانیاهو و پوتین در «روز پیروزی»

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در «روز پیروزی» که به مناسبت سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در روسیه برگزار شده است دیدار کردند.


 فرانسه: ممکن است از آمریکا به سازمان تجارت جهانی شکایت کنیم

سخنگوی دولت فرانسه گفته است اگر تحریم های آمریکا منافع کشورش را تهدید کند فرانسه ممکن است از اقدام احتمالی یکجانبه آمریکا علیه شرکت های فرانسوی به سازمان تجارت جهانی شکایت کند.


سازمان زندان‌ها خبر اعدام محمد ثلاث را تکذیب کرد

مصطفی محبی، مدیرکل زندان‌های استان تهران در گفت و گو با خبرگزاری میزان، متعلق به قوه قضائیه خبر اجرای حکم اعدام محمد ثلاث را تکذیب کرده است.

محمد ثلاث یکی از دراویش گنابادی  است که‌ گفته می‎شود با حمله اتوبوسی که او‌ راننده‌اش بود، سه مأمور پلیس بکشته شدند.

او با تائید دیوان عالی، به  سه بار قصاص، یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.


وزیر خارجه بریتانیا: به دنبال یک راه غیردلاری برای مبادله با ایران هستیم

بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا در پاسخ به سئوالی درباره یافتن راه های غیر دلاری برای مبادلات بانکی با ایران گفت که قدم هایی برای بررسی این موضوع برداشته می شود.

بوریس جانسون در توضیحات خود در پارلمان بریتانیا در رابطه با برجام افزود: «به قراردادمان با ایران پایبند هستیم اما ایران هسته‌ای را تحمل نمی‌کنیم هرچند به راهکار آمریکا در مورد آینده ایران به دیده شک می‌نگریم»


محمد ثلاث اعدام شد



به گوش رسیدن صدای چند انفجار در آسمان ریاض

شاهدان عینی در پایتخت عربستان، صبح امروز چهارشنبه، از شنیده شدن صدای چند انفجار خبر دادند.

خبرگزاری رویترز گزارش داد که حداقل صدای چهار انفجار بزرگ در آسمان ریاض شنیده شده است.

شبکه خبری «الاخباریه» عربستان سعودی نیز گزارش داد که پدافند هوایی ریاض، با دو موشک بالستیک مقابله و آن را منهدم کرده است.

شلیک موشک‌های ارتش یمن در واکنش به حملات هوایی و زمینی عربستان سعودی به نقاط مختلف یمن، از ابتدای سال جاری میلادی افزایش چشمگیری داشته و مرز یک صد فروند رسیده است. /فارس

 


نشست قریب‌الوقوع سران ایران ،فرانسه ،آلمان و بریتانیا

کاخ الیزه اعلام کرد که مکرون امروز با روحانی تماس تلفنی خواهد داشت تا ایران را برای ماندن در برجام تشویق کند

وزارت امور خارجه فرانسه هم طی بیانیه ای اعلام کرد: دوشنبه هفته آینده نشست چهار گانه ایران ،فرانسه ،آلمان و بریتانیا برگزار می‌شود.



علی لاریجانی: چند هفته فرصت برای حیات توافق هسته‌ای وجود دارد

علی لاریجانی، رییس مجلس جمهوری اسلامی امروز در نطق پیش از دستور خود گفت: چند هفته فرصت برای حیات توافق هسته‌ای وجود دارد سازمان اتمی آمادگی تام برای از سرگیری تمامی ابعاد فعالیت هسته‌ای را داشته باشد.


 برنامه سخنرانی اورهان پاموک در تهران


‏واکنش فرمانده ‎سپاه به خروج آمریکا از برجام: تبریک می‌گویم

محمد علی جعفری ف فرمانده سپاه پاسداران خروج امریکا از برجام را تبریک گفت و افزود: اروپایی ها بین ‎ایران و ‎امریکا نمی توانند مستقلانه تصمیم بگیرند و وابسته به امریکا هستند و سرنوشت‎ برجام روشن است/فارس


رئیس انجمن تالاسمی: ۹۳ بیمار تالاسمی به دلیل کمبود دارو می‌میرند


 


نمایندگان مجلس ایران برجام را در صحن علنی آتش زدند

نمایندگان مجلس ایران پس از آتش زدن برجام، پرچم آمریکا را نیز در صحن مجلس به آتش کشیدند.

پیش از این ایت‌الله خامنه ای تهدید کرده بود که اگر انان از برجام خارج شوند ما ان را به آتش خواهیم کشید/ تسنیم


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

استقبال تندروهای داخلی از اقدام ترامپ

$
0
0

زیتون– سخنرانی شب گذشته ترامپ٬ برای خروج آمریکا از برجام٬ مورد استقبال «تندروهای» داخلی قرار گرفت.

محمدعلی جعفری٬ فرمانده کل سپاه٬ خروج آمریکا از برجام را تبریک گفت.

به گفته جعفری این اتفاق جدیدی نیست و «تاثیر تعیین کننده‌ای در هیچ حوزه‌ای که خلاف منافع ملی ما باشد، نخواهد داشت.»

او در ادامه تاکید کرد که  خروج امریکا از برجام نشان داد موضوع «غنی سازی هسته‌ای بهانه‌ای» بود و مسئله اصلی ‌آنها توان دفاعی و موشکی و اثرگذاری ایران بر منطقه است. امروز ایران در مقابل زورگویی دشمنان و همچنین در مقابله با جریانات تروریستی در منطقه ایستاده است وهمین ایستادگی آنها را از پای در می آورد.

محمد باقری٬ رییس ستاد کل نیروهای مسلح٬ نیز مدعی شد که برجام از ابتدا مطلوب ملت ایران نبود و ملت ایران با بزرگواری آن را پذیرفت.

او با اشاره به خروج آمریکا از برجام تاکید کرد: «با نظامی مواجهیم که حتی در امضای خود در برجام پایدار نماند؛ برجام مطلوب ملت ایران  و آن چیزی نبود که ما آن را بپسندیم اما برای اتمام حجت با جهان ایران با کرامت و بزرگواری  برجام را پذیرفت. اما آن کشور استکباری به امضای خود در برجام نیز پایدار نماند.»

رییس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: «با این کار از یک سو همه جهانیان فهمیدند که حق کجاست و باطل کدام است و از سوی دیگر یکبار دیگر در داخل مشاهده کردیم که اگر می خواهیم سربلند باشیم ، پایدار بمانیم و در برابر طوفان‌ها ایستادگی کنیم باید روی پای خود بایستیم و به برجام و امثال آن اتکا نکنیم.»

روزنامه کیهان که از زمان روی کار آمدن ترامپ تقریبا هر هفته پیش بینی می کرد که امریکا از برجام خارج نخواهد نشد، در برابر این پیش بینی غلطش سکوت کرد.

«حسین شریعتمداری» ، در واکنش به تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام، در روزنامه «کیهان» نوشت:

یادآوری این ماجرا به یقین برای برخی از دوستان تلخ و ناگوار است. دوستانی که علی‌رغم هشدار‌های پی‌در‌پی دلسوزان، به آمریکا اعتماد کرده و امتیازات فراوانی را بر سر این اعتماد بی‌جا، به دشمن تابلو‌دار مردم این مرز و بوم واگذار کرده بودند، اما یادآوری این نکته از آن جهت ضروری است که شاید- فقط شاید- برای این دوستان عبرت‌انگیز و درس‌آموز باشد.

امروز چندتن از نمایندگان مجلس نیز در صحن علنی اقدام به آتش زدن پرچم آمریکا و متن برجام کردند.

کوهکن نماینده مردم لنجان اولین نماینده ای بود که با در دست داشتن برجام بعد از تلاوت قرآن در جایگاه ناطقان قرار گرفت و بلافاصله ذوالنور نماینده مردم قم هم همراه با دست در داشتن پرچم آ‌مریکا و برجام به وی پیوست.

دیگر نمایندگان هم از جمله احسان قاضی‌زاده هاشمی، ابطحی، دهقانی، حسن نژاد، پورمختار، قاضی پور، گودرزی، سلیمی، پاپی‌زاده، خدابخشی و… هم به جایگاه ناطقان وارد شدند و در این میان برجام و پرچم آمریکا را با شعار مرگ بر آمریکا و برجام را آتش زدیم، آن را به آتش کشیدند.

همزمان با سوختن برجام و پرچم آمریکا نمایندگان مدام شعار می‌دادند برجام را آتش زدیم و دیگر نمایندگان حاضر در صحن شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دادند.

تداوم بازداشت فعالان محیط زیست

$
0
0

زیتون– آذر صداقتی٬ فعال محیط زیست٬ خبر داد که طی ۲ روز گذشته ۴۰ نفر از فعالان محلی و محیط‌بانان بندر لنگه بازداشت شدند.

به گفته این فعال محیط زیست گذشته از چهل فعالی که در بندلنگه بازداشت شدند٬‌ دو محیط بان نیز دستگیر شده‌اند.

آذر صادقی همچنین اضافه کرد که در جریان این بازداشت گسترده منزل فعالین محیط زیستی تفتیش و وسائل ارتباطی این فعالان اعم از گوشی‌های موبایل و کامپیوترهای شخصی ضبط شده است.

۱۰روز قبل هم محمد صالح احمدی فعال محیط زیست شهر جناح در هرمزگان بازداشت شد و تاکنون خبری از او نیست.

با این حساب شمار بازداشتی‌های محیط زیستی به بیش از ۵۵ نفر رسیده است.

طی ماه‌های گذشته چندین محیط زیست دیگر نیز از جمله کاووس سیدامامی بازداشت شده بودند.

کاووس سیدامامی٬ استاد دانشگاه٬ فعال محیط زیست ومدیرعامل پیشین سازمان غیردولتی حیات‌وحش میراث پارسیان٬  دو هفته پس از بازداشت در زندان درگذشت.

فرزند او  ۲۱ بهمن ماه در اینستاگرامش خبر داد روز گذشته (جمعه) مریم ممبینی٬ همسر سیدامامی را به زندان احضار و خبر مرگ او را تحت عنوان «خودکشی» ابلاغ می‌کنند. 

به نوشته کینگ‌رام (خواننده و آهنگساز) و فرزند کاووس سید امامی پدرش چهارم بهمن ماه بازداشت شده بود.

دادستان کل کشور و دادستان عمومی و انقلاب تهران پیش از این بارها کاووس سیدامامی را متهم کردند که بخشی از یک شبکه جاسوسی برای دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بوده است. به گفته آنها سیدامامی قبل از خودکشی به جرایم خود اعتراف کرده است.

وب‌سایت تابناک امروز خبر داده است که سه تن دیگر که از «اعضای موسسه حافظان طبیعت لاوردین» هستند توسط «یک نهاد امنیتی» در بندرلنگه بازداشت شده‌اند.

در واکنش به روند بازداشت فعالان محیط زیست٬ سه تن گزارشگران ویژه سازمان ملل در امور محیط زیست و حقوق بشر روز جمعه در بیانیه‌ای خواستار آزادی «فوری» فعالان بازداشتی محیط زیست و رفع اتهام از آنها شدند.

این سه گزارشگر در بیانیه خود به «روندی جدید و نگران‌کننده» از فشار بر فعالان محیط زیست در ایران انتقاد کرده‌اند.

بر اساس این بیانیه که در وب‌سایت رسمی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل منتشر شده است، این گزارشگران دستگیری فعالان محیط زیست را «نگران‌کننده» و «غیر قابل درک» و مرگ کاووس سیدامامی را «بسیار آزاردهنده» توصیف کرده‌اند.

رییس برنامه حیط زیست سازمان ملل نیز در واکنش به بازداشت فعلان محیط زیست در ایران٬ در یادداشتی در گاردین خواستار حمایت و احترام به فعالان محیط زیست شد.

کشته شدن ۸ ایرانی در حمله اسرائیل به سوریه

$
0
0

زیتون– گروه دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد طی حمله موشکی شب گذشته اسرائیل به «انبار سلاح حزب‌الله و ایران» در سوریه ۱۵ نفر کشته شده‌اند که از این میان ۸ نفر از نیروهای ایرانی مستقر در این منطقه بوده‌اند.

این چندمین بار است که با حمله اسرائیل به سوریه٬ از نظامیان ایران در این کشور نیز کشته می‌شوند.

به نوشته روزنامه هاآرتص مقامات اسرائیلی ادعا کردند که نیروهای ایرانی در سوریه فعالیت‌های نامعمولی داشته‌اند و معتقدند که این حرکات در راستای آمادگی برای حمله به اسرائیل بوده است.

این حمله تنها چند دقیقه پس از اعلام خروج آمریکا از برجام انجام شد. دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا در سخنان سه‌شنبه شب خود ایران را به حمایت از «تروریسم» و «آتش‌افروزی» در سوریه، یمن و عراق متهم کرده بود.
مقامات ایرانی هنوز به این خبر واکنش رسمی نشان نداده‌اند.

پیش از این، اسرائیل نیروهای خود را در حالت آماده باش کامل قرار داده بود. همچنین سامانه دفاع ضدموشکی اسرائیل در بلندی‌های جولان به حالت آماده باش درآمده بود.

۲۰ فروردین ماه نیز در پی یک حمله موشکی به یک پایگاه هوایی این کشور موسوم به «تی ۴» هفت ایرانی کشته شده بودند.

خبرگزاری تسنیم از کشته شدگان حمله به پایگاه هوایی «تی ۴» با عنوان «مدافعان حرم» یاد کرده بود.

مدافع حرم، عنوانی است که جمهوری اسلامی ایران برای نظامیان خود در سوریه برگزیده است.

دونالد ترامپ: ایران یا باید مذاکره کند یا اتفاق دیگری خواهد افتاد

$
0
0

زیتون– دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، هشدار داد که اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را در سطح قبلی از سر گیرد، با «عواقب شدیدی» مواجه خواهد شد.

رییس‌ جمهوری آمریکا شب گذشته پس از ماه‌ها انتظار و گمانه‌زنی درباره سرنوشت برجام٬ اعلام کرد که آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک خارج خواهد شد.

او طی سخنرانی مدعی شد توافق هسته‌ای که قرار بود از آمریکا و متحدان ما حمایت کند اما در واقع این توافق به ایران برای غنی سازی اورانیوم کمک کرد.

دونالد ترامپ همچنین خبر داد که تحریم‌های ملغی شده را با شدیدترین شکل اجرا خواهد کرد.

او کمتر از بیست و چهار ساعت پس از خروج از برجام ایران را تهدید کرد که اگر تصمیم به از سرگیری برنامه هسته‌ای خود داشته باشد «با عواقب بسیار جدی روبرو خواهند شد.»

او همچنین به مقام‌های ایران توصیه کرد که چنین تصمیمی را اتخاذ نکنند.

شب گذشته پس از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام٬ اتحادیه اروپا از ایران دعوت کرد تا در برجام باقی بماند و به آن پشت نکند.

حسن روحانی نیز اعلام کرد حداقل تا زمانی که با شرکای اروپایی این توافق به نتیجه مشترکی برسند٬ در برجام باقی خواهند ماند.


جدایی سحابی از نهضت آزادی

$
0
0

به مناسبت ۱۹ اردیبهشت، سال‌روز میلاد مهندس عزت‌الله سحابی

یکی از رویدادهای تاریخ سیاسی ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی، استعفای مهندس سحابی از نهضت آزادی ایران است؛ رویدادی که اگرچه از جانب افراد متعدد پاسخ‌های متفاوتی به چرایی آن داده شده است، اما همچنان در هاله‌ای از ابهام است. در این یادداشت تلاش می‌کنم با اتکاء به گفت‌و‌گوهایی که با ایشان داشته و شناختی نسبی که از وی دارم، به این پرسش پاسخی درخور و مبتنی بر واقعیت دهم. البته بهتر آن است، و روش من نیز چنین، که دریافت‌های خود را مستند به اسناد موجود می‌کنم و تنها به بیان شفاهی نمی‌پردازم. لذا تلاش شده آن‌چه در این رابطه از جانب مهندس سحابی و دیگران گفته و منتشر شده است به عنوان اسناد این پژوهش مورد استفاده قرار گیرند.

در اینجا اما، روایت تاریخ را از آخر شروع می‌کنم تا به ماجرای استعفا برسم. از دعوت کادر مرکزی نهضت آزادی ایران از مهندس سحابی برای عضویت مجدد در این حزب و پذیرفتن دبیرکلی این جمعیت سیاسی آغاز می‌کنم. دکتر یزدی در مصاحبه با شماره ۳۳ نشریه مهرنامه، می‌گوید: «ما چندین بار ایشان و دوستان‌شان را به شورای مرکزی نهضت دعوت کردیم و حتی پیشنهاد دبیرکلی نهضت (بعد از درگذشت مهندس بازرگان) را به مهندس سحابی دادیم. می‌گفتند ما جناح چپ روشنفکری دینی هستیم و ایشان جناح راست بودند. من هم گفتم این حرف، مصداق القابی است که قرآن می‌فرماید؛ ساخته‌اید تا خود را سرگرم کنید. مخصوصاً در جلسه‌ای که بعد از فوت مرحوم بازرگان در منزل ما داشتیم؛ از جانب شورای ملی – مذهبی آقایان رفیعی، بسته‌نگار، سحابی و رجایی بودند. از شورای مرکزی نهضت آزادی مرحوم صدرحاج‌سیدجوادی، مهندس توسلی و صباغیان و من. من به دکتر رفیعی گفتم: شما مواضع اقتصادی را که مورد نظرتان هست بنویسید و بگویید اگر شورای مرکزی نهضت آزادی آن را تصویب کند، ما خواهیم آمد. من این طرح را به شورای مرکزی می‌برم، چه ایرادی دارد؟ گفت: نه؛ آخر ما معروف شده‌ایم به جریان چپ و شما به جریان راست.» ببینید! من این عبارات را قبول ندارم.»
سخن یزدی درست است، اما همه‌ی ماجرا نیست. این دعوت‌ها متاسفانه با مخالفت اکثر اعضای شورای فعالان ملی – مذهبی مواجه شد، اما مخالفت‌ها تنها در آن‌چه دکتر یزدی اشاره می‌کنند، خلاصه نمی‌شود. مخالفت‌ها از سه منظر و سه موضع اعلام شدند. یکی از منظر و موضع اقتصادی، دیگری سیاسی و سومی که مخالفت مهندس سحابی بود؛ و از منظری تشکیلاتی با بازگشت خود به نهضت آزادی مخالف بود. آنان که از موضعی اقتصادی مخالفت خود را بیان می‌داشتند، همان‌هایی‌اند که دکتر یزدی در مصاحبه‌ی خود اشاره کرده و گرفتار تقسیم‌بندی‌های مارکسیسم – لنینیسم دهه‌ی پنجاه ایرانی هستند. دوستانی که خود را سوسیالیست می‌دانند و نهضت را لیبرال، و همچنان باورمند به تقسمیات چپ و راستی‌اند که تحلیل‌های حزب توده القاء می‌کرد. چپ‌های مذهبی‌ای که همچنان انتزاعات لنینی را واقعیات مسلم می‌دانند و بی‌آنکه کمترین دانشی درباره‌ی دیدگاه‌ها و مواضع اقتصادی نهضت و بازرگان داشته باشند، به صراحت و بی‌کمترین مکث، مواضع اقتصادی آنها را لیبرالیستی دانسته و با آن مخالفت می‌کنند. مواضع اقتصادی این دوستان، چه در مقام ایجاب و چه در مقام سلب (نقد مواضع اقتصادی نهضت آزادی و مهندس بازرگان) از هیچ پایه استدلالی قوی و دانش لازم اقتصادی برخوردار نیست و هنوز هم نمی‌دانیم که ایشان چه دیدگاه‌های اقتصادیی دارند! خیلی کلی خود را سوسیال – دموکرات می‌دانند و نهضت آزادی را لیبرال – دموکرات! اما هنوز یک مورد اختلاف اساسی و ریشه‌ای نه از سوسیال – دموکراسی با لیبرال – دموکراسی به طور کلی و کلان گفته‌اند و نه از اختلاف دیدگاه‌های اقتصادی خودشان با نهضت آزادی. توجه داشته باشید که از دیدگاه‌های کلی و کلان اقتصادی این دوستان صحبت می‌کنیم و نه مواضع اقتصادی‌شان مثل بهره‌ی بانکی، مهار تورم، ارزش پول ملی، آزادگزاری نرخ ارز یا برعکس، تعرفه‌های گمرکی، میزان نقدینگی و … که جزییات دانش اقتصاد هستند. خیلی انتظاری نداریم که مواضع اقتصادی این دوستان روشن باشد، اما وقتی خود را سوسیال – دموکرات می‌دانند، نمی‌توانند دیدگاه‌های اقتصادی، چشم‌اندازها و ویژن خود را بیان نکرده، اختلافاتی که مدعی‌اند با دیگری دارند را روشن نکنند، ولی همچنان بر این اختلاف تاکید و اصرار داشته باشند. اما با کمال تعجب برخی دوستان ملی – مذهبی که خود را چپ می‌دانند، چنین‌اند و همچنان بر این اختلافات انتزاعی و ذهنی پافشاری می‌کنند. دکتر یزدی در مصاحبه‌ی خود اشاره می‌کند که به آقای رفیعی گفتم شما اختلافات اقتصادی خود با نهضت را بنویسید تا من در شورای مرکزی مطرح کنم؛ اما هرگز این اختلافات نوشته نشده‌اند. چون واقعیت بیرونی و قابل اتکایی وجود ندارد که با استناد به آنها بتوان این اختلافات را روشن و مشخص نمود. اختلافات، ذهنی و برآمده از رومانتیسم انتزاعی چپ انقلابی متاثر از حزب توده است. آقای دکتر رفیعی در واکنش به مصاحبه‌ی دکتر یزدی مقاله‌ای تحت عنوان «انشعاب یا راهکار جبهه‌ای؟» نوشت و منتشر کرد، در آنجا بازهم بر این اختلاف ذهنی تاکید می‌کند و می‌گوید: «اولین دلیل انشعاب اختلاف مواضع ایدئولوژیک – استراتژیک بوده است. مهندس سحابی به سوسیال‌دموکراسی و مهندس بازرگان و دوستان ماندگار در نهضت به لیبرال‌دموکراسی اعتقاد داشتند و این اختلاف کوچکی نبوده است.» این در صورتی است که مهندس سحابی خود در چندجا صراحتاً بیان داشته که اختلافاتش با نهضت آزادی ایدئولوژیک و فکری نبوده است. در مصاحبه با سرهنگ غلام‌رضا نجاتی که در جلد دوم خاطرات مهندس بازرگان منتشر شده است می‌گوید: «بنابراین جدایی من از نهضت معطوف به اختلافات فکری، تحلیلی و سلیقه‌ای نبود، بلکه جنبه‌ی تشکیلاتی و تغییر ترکیب سازمانی داشت.» (ص ۱۳۸) سحابی در جلد دوم خاطرات خود در این‌باره می‌گوید: «تعبیر من از این تفاوت‏ها این بود که دو جریان موجود در نهضت آزادى به دلیل تنفس در دو فضاى کاملاً متفاوت به دو دیدگاه متفاوت رسیده‏اند. از سال‏هاى پس از ۱۳۲۱ ما با دکتر یزدى آشنا و بسیار نزدیک بودیم. ولکن از سال ۱۳۴۱ به بعد در دو وادى متفاوت افتادیم. یزدى به خارج از کشور رفت و در فضاى باز و پر از رابطه‌ی آن‌جا رشد کرد و فعالیت نمود. من هم به زندان افتادم و در محافل تند و رادیکال رشد کردم. من جنساً رادیکال بار آمدم و او جنساً دیپلمات بار آمد چراکه با افراد و گروه‏ها و جریان‏هاى بین‏المللى دائم تماس داشته است. وگرنه میان ما تفاوت عمیق سیاسى و ایدئولوژیک وجود نداشت.» (ص ۱۰۳ و ۱۰۴) اینجا باز سحابی تاکید می‌کند تفاوت یا اختلاف عمیق سیاسی و ایدئولوژیک بین او و یزدی وجود نداشته و تنها جنس رفتار سیاسی‌شان متفاوت بوده است.

دکتر رفیعی در مقاله‌ی پیش‌گفته درباره‌ی خاطره‌ای که دکتر یزدی در مصاحبه با مهرنامه ذکر کرده بود می‌نویسد: «قبل از ۱۳۸۸ در جلسه‌ای در منزل آقای دکتر یزدی که آقایان صدرحاج‌سیدجوادی، مهندس سحابی، دکتر یزدی، مهندس صباغیان، علیرضا رجایی، بسته‌نگار، من و … حضور داشتند، آقای دکتر صدر با کمال حسن‌نیت و با لحنی عاطفی و در عین‌حال نگران از تحولات آینده‌ی مملکت از مهندس سحابی خواست به نهضت برگردد. پیش از آن‌که مهندس سحابی جواب دهد، من اسائه ادب کردم و گفتم که مهندس الان، شرایط سال ۱۳۵۸ را ندارند. تفکری را در جامعه مطرح کرده است، گروهی را جذب کرده و هویتی را تثبیت نموده است و اگر منظور وحدت این دو گروه باشد بسیار مطلوب است، ولی مشروط بر اینکه در نهضت آزادی مواضع اقتصادی آیت‌الله طالقانی پذیرفته شود. آقای مهندس صباغیان بلافاصله گفتند که «ما مواضع اقتصادی آقای طالقانی را قبول داریم.» و آقای دکتر یزدی گفتند که مهندس بازرگان در این مورد موضع داشت، ولی من مشکلی ندارم. از ما خواستندکه پیشنهاد خود را مکتوب کنیم تا در شورای نهضت بررسی شود. معلوم بود که این عمل نه مطلوب بود و نه شدنی. من می‌دانستم که دوستان نهضت با مواضع اقتصادی آقای طالقانی زاویه‌ای جدی دارند و به همین دلیل هم پیگیری نشد.»

البته نمی‌دانم مواضع اقتصادی آیت‌الله طالقانی چیست، چون موضع اقتصادی مشخصی از ایشان ندیده‌ام. اما دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای اقتصادی ایشان را می‌دانم و در مقاله‌ای با عنوان “مالکیت و سرمایه در تفکر طالقانی” به آن پرداخته‌ام. در آن مقاله به وضوح و روشنی، و با استناد به گفته‌ها و نوشته‌های ایشان، نشان داده‌ام که طالقانی به هیچ‌وجه چپ یا سوسیالیست به مفهومی که مورد نظر آقای رفیعی بوده نیست. و در مقاله‌ی “سوسیال – دموکراسی بازرگان” نشان داده‌ام که بازرگان برخلاف القائات حزب توده، یک سوسیال‌دموکرات تمام عیار است و اختلافات جدی بین دیدگاه‌های اقتصادی ایشان و طالقانی وجود ندارد.
در واقع اختلافات ایدئولوژیک بین سحابی و بازرگان یا نهضت نیز، ساخته‌های ذهنی دوستانی است که گرایشات چپ دارند و از همان روزهای آغاز انقلاب علیه بازرگان و نهضت موضع داشته‌اند. آن‌چنان که اشاره شد خود سحابی قائل به چنین اختلافی نبوده و خود نیز چندبار به آن تاکید کرده است.
این مخالفت اول با بازگشت مهندس سحابی به نهضت آزادی بود. مخالفت دوم سیاسی بود و از جانب دوستان جوان‌تر ملی – مذهبی بیان می‌شد. این مخالفت برخلاف اولی ذهنی و انتزاعی نبود، واقعی و عینی، اما اشتباه بود. این دوستان معتقد بودند که نهضت پیر و فرتوت شده و قدرت تحرک ندارد. می‌گفتند نسبت فعالان ملی – مذهبی با نهضت آزادی مثل نسبت نهضت آزادی با جبهه‌ی ملی در سال چهل است. الان نهضت به یک حزب پیر محافظه‌کار تبدیل شده، اما ملی – مذهبی‌ها جوان و رادیکال هستند. باید به جای اتحاد با نهضت به فکر گسترش تشکیلاتی خود باشیم.

اما چرا اشتباه می‌کردند؟ گذر زمان نشان داد که رادیکالیسم ملی – مذهبی نتیجه‌ی عمل‌کرد و مواضع شخص سحابی بوده است و بعد از مرگ او کمترین تحرک جدی – نه حتی رادیکالی – از فعالان ملی – مذهبی دیده نشده است.‌ نهضت با همه‌ی – به قول این دوستان – پیری و فرتوتی‌اش! در رابطه‌ با مسائل بسیار مهم و جدی این روزها، اعم از اعتراضات دی‌ماه، رفع حصر، آینده‌ی نامعلوم ایران و احتمال فروپاشی و … بیانیه داده و اعلام موضع کرده است، ملی – مذهبی‌ها اما در سکوت به سر می‌برند و کسی نمی‌داند که چه موضعی دارند و رویکردشان نسبت به واقعیات اجتماعی و اقتصادی این روزهای جامعه‌ی ایرانی چیست؟! رادیکالیسم ملی – مذهبی به کجا رسیده است که دیگر هیچ خبری از آن نیست؟ اکنون که با حزب قدیمی و ریشه‌داری چون نهضت آزادی متحد نشدند، خود توانستند گسترش تشکلاتی یابند؟ آن‌چه من می‌بینم و می‌دانم منفی است. نه تنها نتواستند خود را تکثیر و نیروی جوانی که جذب شده بود را حفظ کنند، که آن‌چه داشتند نیز فروگذاردند و رها کردند. ساختار تشکیلاتی ملی – مذهبی توان رشد و تکثیر نداشت، حتی نتوانست خود را حفظ کند. اختلافات فراکسیون‌های شورای ملی – مذهبی با یکدیگر، خیلی بیشتر از اختلافات سحابی و نهضت آزادی بود. مقایسه‌ی عملکرد امروز نهضت آزادی و فعالان ملی – مذهبی نشان می‌دهد که این تحلیل و مخالفت نیز اشتباه بوده است. پس دو دلیل مخالفت اتحاد با نهضت، یکی اقتصادی و دیگری سیاسی، بیان شد و معلوم که واقعی و درست نبوده‌اند.

اما مخالفت شخص سحابی غیر از این‌ها بود. همان‌طور که دلیل خروجش از نهضت تشکیلاتی بود، عدم بازگشتش به نهضت نیز تشکیلاتی بود. روزی از ایشان پرسیدم نظر خودتان راجع به بازگشت به نهضت چیست؟ پاسخ داد «خروج من از نهضت اشتباه بود، اما بازگشتم اشتباه بزرگ‌تری است.» سحابی در خاطرات خود به وضوح نشان می‌دهد که یک حس رقابت تشکیلاتی بین اعضای داخل و خارج نهضت حول شخصیت مهندس سحابی و دکتر یزدی ایجاد شده و ممکن است که این احساس رقابت به اختلافات جدی‌تری تبدیل شود، پس ترجیح می‌دهد که از نهضت جدا شود. وی نیک می‌دانست با توجه به مخالفت‌هایی که در میان اعضای شورای فعالان ملی – مذهبی نسبت به نهضت آزادی وجود دارد، بازگشت او به نهضت، موجب می‌شود که عده‌ی بسیاری این را نپذیرند و شورا از هم بپاشد. اما باز حفظ تشکیلات و تداوم یک نهاد را به علاقه‌ها و اولویت‌های شخصی خود ترجیح داد. سحابی از نهضت بیرون آمد تا این نهاد سیاسی سابقه‌دار دوام بیاورد و به نهضت نرفت تا نهضت و شورا هر دو به عنوان نهادهایی ایرانی دوام بیاورند. مهندس نیک می‌دانست که مخالفینی در نهضت دارد و شاید بازگشتش به نهضت موجب دل‌سردی آن افراد از نهضت و ادامه‌ی حضور در آن شود، پس برای حفظ و دوام نهضت و شورا بازگشت دوباره‌ی خویش به نهضت آزادی را اشتباه بزرگ‌تری می‌دانست. اما ای کاش می‌رفت، شاید همان‌زمان شورای فعالان تضعیف و در نهایت منحل می‌شد، اما حداقل نهضت قوی‌تر و فعال‌تر می‌شد. اکنون هم شورای فعالان دیگر فعال نیست و هم نهضت از حضور چندساله‌ی سحابی و برخی هم‌فکرانش بهره نبرد.

کلام سیاسی دوستانه شهروندی با زمامداران و اپوزیسیون ایرانی‌

$
0
0

اکنون که دنالد ترامپ از برجام بیرون رفت، بر خلاف انتظار من که فکر می‌کردم رئیس جمهور کشوری قدرتمند ، دمکراتیک با جمهوریتی قانونمند ۲۴۱ ساله، هرچند تنفر از رئیس جمهور پیشین داشته باشد، بالاخره به توصیه سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی‌ کشورش، به توصیه سناتورهای حزب خودش، و یا حد اقل به توصیه متحدین اروپأیی آمریکا ، گوش فرا خواهد داد ؛ و از “برجام” بیرون نخواهد رفت. ولی‌ پیش بینی‌ من اشتباه بود ، ولی‌ حالا آخر دنیا نیست و چگونه ایرانیان میتوانند این چالش را به فرصت تبدیل کنند.

پیش از اعلام خروج نوشته بودم که ” آقای ترامپ رئیس جمهور غیر مسول و لجباز آمریکا، رهبر بزرگترین قدرت سیاسی ، اقتصادی ، و نظامی جهان ؛تکلیفش را با خروج و یا عدم خروج از ” برجام” اعلام خواهد کرد. کماکان باور دارم که در برجام خواهد ماند ، ولی‌ فشار‌ها را بر ایران افزون خواهد کرد . یادمان باشد که ایران انقلابی ۱۹۷۹ به تعهدات بین‌المللی نظام پیشین شاه با جهان پایبند ماند. و این صدام بود که از جو جهانی‌ منفی‌ علیه ایران که به خاطر شعار ها، نفرینها ، و تراژدی اشغال سفارت آمریکا توسط انقلابیون ایران صورت گرفته بود ، با پشتیبانی مالی‌ شیوخ عرب و بویژه عربستان سعودی و یاری نظامی آمریکا ؛ جنایت اشغال میهن عزیزمان و جنگ تحمیلی ۸ ساله را بر ایران تحمیل کرد. آیا راهبرد ایجابی و نه عکس العملی میهنی و ملی‌ ما در این زمان، با تجربه از سقوط دیکتاتوری نظام شاهنشاهی و وضعیت بحرانی‌ و نا به سامان ، غیر قابل انکار داخلی‌ و خارجی‌ ایران اکنون؛ چه آمریکا در برجام بماند و چه نماند چیست؟ ” اکنون ترامپ با قانون شکنی جهانیش به ایران اعتبار جهانی‌ داده و محکومیت و تمسخر جهانی‌ را برای خود خریده است.

کماکان به باور من تا زمانیکه در ایران فرهنگ تاریخی ” کی‌ اینها میروند ؟ “نسبت به نظام حاکم وجود داشته باشد ، حتی اگر نظام خود را ” پدر ملت ایران ” نیز بداند و حتی تمام غرب و آمریکا مثل گذشته پشت نظام شاهنشاهی بمانند ؛ بدون همبستگی ملی‌ درونی‌ ، یعنی بدون به رسمیت شناختن حق مشارکتی دگر اندیشی‌ سیاسی ، اجتمامی ، و انسانی‌ ؛ ایران ما از ثبات بر خوردار نخواهد شد .

انتقاد درست جهانیان به آمریکا ، زد و خورد و لعن و نفرین شرق و غرب به آمریکا ، اینکه اکثریت مردم آمریکا ترامپ را ” نا متعادل”، اروپأیان او را ” فاشیست” ، و سناتور حزب خودش ، رئیس کمیسیون خارجی‌ سنا ، آقای باب کروکر او را متهم به “سوق دادن آمریکا به جنگ جهانی‌ سوم می‌کند ” و نگارنده نیز ایشان و سیاست پوپولیست و ناسیونالیست او را بزرگترین خطر صلح جهانی‌ میداند ؛ کافی‌ و مساوی سود و ثبات برای ایران نخواهد بود. ما ایجابی با نگاهی‌ به اطراف و نه سلبی و عکس العملی ، با طمانینه به فکر خویش باشیم ، و به خود و ملت خود اعتماد کنیم چون تجربه اینرا داریم که فقط دستان و انگشتان ملت است که میتواند کمر ما را بخاراند و نه اغیار.

اگر این ملت و دولت ما در ۴۰ امین سالگی انقلاب هنوز تفکر اشغال یا بالا رفتن از سفارتی ، یا برگزاری ” همایش بررسی هلوکاست ” ، و یا شعار مرگ بر کشوری را به عنوان شعار ملی‌ فریاد زند و یا بنویسد ؛ حیات کشور ما را در مخاطره ؛ و باروت توپ بد خواهان ایران را مهیا خواهد کرد. تاخیر حتی یکروز مذاکره ، مصالحه ، و تعامل نکردن ایران متمدن ، و مقتدر، حتی با همسایگان و غیر همسایگان قولدور ، پر رو ، و جنگ طلب ؛ برای ایرانی‌ که قرن‌ها تاریخ ضد جنگ و عدم تجاوز داشته و دارد ؛ زیان بخش است.

تحریک شدن و مقابله به مثل تقابلی کردن با جنگ طلبی ترامپیسم و مثلث شومش در خاور میانه؛ به زیان ایران و ایرانی و دور از بلوغ ۴۰ سالگی انقلاب است. چهره نظامی دادن به سیاست داخلی‌ و خارجی‌ ایران ، و یا خروج از توافق “برجام” دامیست برای تحریک خارجی‌. اقتدار ایران به سیاست عمیق است و آرام و رساندن صدا و نه ایجاد ” سر و صدا ” که ترامپ با بیش از ۳۰۰۰ دروغش ، به بیان رسانه‌های آمریکا ؛ خود غوغا سالاریست پر سر و صدا ، چون رودخانه عمیقتر همیشه آرام تر است.

برد ایران در مشارکت سیاسی و شنیدن صدای آحاد ملت است و نه قرائتی واحد.
اقتدار ایران مشاع ملت ، در حفظ قدرت دفاعئ قابل توجیه منطقه امروزی است و نه با معیار‌های پیش از “دأعش”. با داشتن توان ، سهم ، میدان، و دوستانی نزدیک به قد و قواره خود ؛ که بتواند نه چهره‌ای متجاوز بلکه پرچمداری مشروع در حفظ صلح و ثبات خاور میانه داشته باشد. این ایران که به درستی‌ دنبال اسلحه کشنده جمعی‌ نیست ولی‌ دنبال خلع سلاح دفأعی خویشتن در این وا نفسای منطقه‌ای هم نباید باشد ، چون در زمان بحرانی‌ دفاع از مرز و بوم ؛ جذبه قدرت است که کار می‌کند و نه جاذبه نصیحت حتی منطقی‌. ایران مقتدر همراه جهانیان صلح دوست و عدالت خواه از حقوق فلیسطینی‌ها دفاع ، سرنوشتشان را به دست خودشان سپرده ، اشغال و خانه سازی اسرائیل را محکوم ؛ ولی‌ سپر بلای آنان نمی‌شود.

اپوزیسیونی از جمله تندرو‌ترین آن که انحصارگری مستبدانه در حاکمیت را بهانه کرده ، خطاها ی سیاسی ایران در منطقه را اگراندیسمان ، و جنایات تروریست پروران و مثلث شومشان علیه ایران را چشم میپوشند ، و از هر بهانه‌ای راهبرد سیاسی پاشیدگی نظام را تقویت میکنند ؛ به خود جفا ، به ملت زیان ، و مرز و بوم را به مخاطره سوق میدهند. کسانیکه هر گونه حضور ایران در منطقه را، مطلقا مساوی تجاوز و دخالت شمرده ، و ایران امروز را با هیتلر ۱۹۴۰ مقایسه میکنند و ابجکتیو و کنکرت تحلیل و قضاوت نمیکنند ؛ یا امنیت ملی‌ را نمیفهند و یا خیلی‌ نسبت به امنیت ملی‌ ایران ؛ به خاطر دل آزردگی از فشار حاکمان ؛ لا قید هستند. چه بی‌ انصافیست که ایران را ” باعث اصلی‌ بی‌ ثباتی خاور میانه”، و بن سلمان را ” رابین هود ” منطقه خوانند. سیاست حمله ، افشا ، و تبلیغ بجان انداختن رهبری ، دولت ، مجلس ، و سپاه علیه همدیگر، نه تقویت اپوزیسیون ، نه به سود دمکراسی ، نه دفاع از مرز و بوم را تقویت ، و نه صلح خاور میانه را کمک می‌کند.

کلام و پیشنهاد مخلصانه من به حاکمان ؛ باز کردن جو سیاسی و اجتماعی ، مشارکت دگر اندیشان ، رفع حصر، آزادی زندانیان عقیدتی ، آزادی صدا، قلم و قلم داران، همراه با حفظ قدرت دفاعی ایران ، و در تارک آن مذاکره و تعامل با جهانیان و هم سایگان است. اپوزیسیون در راه همبستگی ملی‌ نه دنبال تفرقه و جنگ دولت ، با سپاه ، بیت رهبری ، اصول گرایان ، اصلاح طلبان رفرمیست‌ها ، و بالاخره مردم باشد بلکه ؛ در همبستگی ملی‌ با مقاومت مدنی برای تقویت جمهوریت کوشا باشد.

دولت یاغی آمریکا و بایسته‌های دولت ایران

$
0
0

بالاخره دولت کنونی آمریکا با رهبری شخص نامتعادل و ماجراجویی چون دونالد ترامپ پس از حدود دو سال رجزخوانی و هیاهو از قرارداد بین‌المللی هسته‌ای موسوم به «برجام» خارج شد. در این باب اهل فن و صاحب‌نظران بسیار سخن گفته و باز هم سخن خواهند گفت اما من در این نوشتار کوتاه به بیان چند نکته بسنده می کنم:

یکم. اکنون دیگر می‌توان گفت دولت آمریکا دولتی است «یاغی» به معنای سیاسی آن. زیرا این دولت که خود پیش‌گام در گفتگو با ایران بوده و با تلاش‌های چند ساله در نهایت به قرارداد مهم برجام رسیده، اکنون یک‌طرفه و با قلدری تمام و بدون کمترین دلیل قانونی از آن خارج شده است. این متن مهم، مستظهر به تصویب شورای امنیت سازمان ملل با اجماع آراست که اکنون دولت آمریکا بدون هیچ دلیل و حتی بهانه‌ای معقول آن را نقض کرده است. در واقع، برجام یکی از مهم‌ترین اسناد سیاسی (و شاید حقوقی) در روابط بین‌الملل است که دارای پشتوانه استوار بین‌المللی و اجماع جهانی است. برجام به صورت نمادین، سند پیروزی گفتگو و صلح بر جنگ و خشونت است. تا کنون دولت اسرائیل بود که مصداق اسم «دولت یاغی» بود و اکنون دولت آمریکا نیز به چنین افتخاری نایل آمده است! امیدوارم به زودی مردم آمریکا (و در گام اول در انتخابات مهم نوامبر آینده) عزم خود را برای جبران اشتباه بزرگ خود در انتخاب ترامپ نشان دهد و در گام بعدی در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی، بلوغ سیاسی خود را به کمال آشکار کند و جبران نماید.

دوم. اما در این میان، نکته مهم و قابل توجه پیامدهای اقدام یاغیًگرانه دولت آمریکا و به ویژه ادبیات تند و نامؤدبانه و کاسب‌کارانه ترامپ است. می‌توان با اطمینان گفت که این اقدام ابلهانه رئیس جمهور آمریکا دارای تبعات قطعی و یا احتمالی پر شماری خواهد بود و از جمله به احتمال زیاد پیش از پیش در نظم و نظام حقوقی بین‌الملل اخلال خواهد کرد و به ویژه صلح جهانی را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد. اما آنچه که بسیار محتمل است، حمله نظامی به ایران (و شاید از طریق اسرائیل و عربستان) باشد. پس از به قدرت رسیدن آدم نامتعارفی چون ترامپ، مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و عربستان بر ضد ایران شکل گرفته است که روند طبیعی و منطقی آن می‌تواند جنگ و درگیری نظامی با ایران و در نتیجه شعله‌ور شدن آتش جنگ و خشونت مذهبی و سیاسی و نظامی را در منطقه پرآشوب خاورمیانه و احیانا جهان در پی داشته باشد. در این صورت آشکار خواهد شد که تمام ادعاهای ترامپ مبنی بر ممانعت از خطر ایران و خدمت به صلح و امنیت منطقه و جهان و از جمله آمریکا، بسی فریب و دروغ و خیانتی بزرگ خواهد بود.

سوم. اما در این میان، بیشترین مسئولیت با مسئولان جمهوری اسلامی ایران است. این که ترامپ چه گفته و چه کرده و مثلث شیطانی یاد شده کیستند و چیستند، سخن دیگری است و در جای خود مهم ولی از همه مهم‌تر سیاست‌ها و روش‌ها و منش‌های مدیران کشور ایران است.
علی‌رغم اشتباهات قبلی، ابا ندارم بگویم که بلاهت‌های ترامپ و تیم جنگ‌طلب و ضد بشری او، چنین می‌نماید که اکنون برای جمهوری اسلامی فرصتی بزرگ فراهم آمده است تا تهدید را تبدیل به فرصت کند. دلیل آن نیز روشن است. با سیاست‌ها و روش‌ها و ادبیات ترامپ، نظام سیاسی آمریکا تا حدود زیادی اعتبار خود را از دست داده و در واقع جایگاه و نفوذ سنتی این کشور مهم و مقتدر (حداقل پس از جنگ دوم) به شدت افول کرده است. می‌توان شخص اوباما و دولتش را با شخص ترامپ و کابینه و همکاران او مقایسه کرد و تفاوت موقعیت دو دولت نزدیک به هم را مشاهده کرد. اوباما با مجموعه ویژگی‌های شخصی و با اتخاذ تدابیری خاص اجماع جهانی بر ضد ایران ایجاد کند و در نهایت توانست ویرانگرترین تحریم‌ها را علیه جمهوری اسلامی اعمال کند، ولی جدای از ماهیت سیاست او (که بی‌تردید مورد تأیید من و امثال من نیست)، در نهایت او این اقدامات را در خدمت گفتگو و مصالحه به کار گرفت و محصول آن شد برجام و این بر اعتبار و اقتدار جهانی آمریکا افزود. اما ترامپ تمام آن دستاوردهای پیشین را  برباد داده است. از جمله می‌توان به خروج وی از قرارداد مهم اقلیمی پاریس و یا تجارت جهانی اشاره کرد.

حال این فرصت در اختیار ایران قرار گرفته است که رقیب و به یک معنا دشمن بالفعل آن یعنی دولت ترامپ، در بدترین و سست‌ترین موقعیت قرار دارد و در مقابل جمهوری اسلامی به طور نسبی در بهترین وضعیت قرار گرفته است. اکنون ترامپ جز اسرائیل و عربستان و چند دولت  اقماری و کم اهمیت، همکار و همدستی در جهان ندارد و این روند به احتمال زیاد همچنان ادامه خواهد یافت. قرارداد برجام، هرچه بود، عاقلانه‌ترین و موفق‌ترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. در آغاز مذاکرات ایران در ضعیف‌ترین و حتی در موقعیت اتهام و حتی یاغی‌گری قرار داشت ولی اکنون ماجرا معکوس شده و این دولت پر مدعای آمریکاست که منزوی است و در معرض انواع اتهام قرار گرفته است.

در چنین شرایطی، اگر مسئولان ایرانی عاقلانه عمل کنند و از جمله از شعارهای توخالی و دشمن‌شادکن و بهانه‌سازی برای  این مثلث شیطانی دست بردارند، می‌توانند از فرصت به دست آمده به سود خود بهره‌برداری کرده و نان خود را در تنور این جدال بپزند. اکنون (و حداقل تا این لحظه) تمام اروپا و دو قدرت دارای حق وتو در سازمان ملل (چین و روسیه) در برجام مانده و صریحا تداوم برجام را اعلام کرده‌اند. حال آمریکا در یک سو ایستاده و ایران و دیگر جهان در سوی دیگر. چنین موقعیتی کم اتفاق می‌افتد.

در این میان، آنچه مایه نگرانی است ترامپ و دیگر شرکا نیست، بلکه نگرانی از مسئولان ایرانی است. گرچه سخنان روحانی در مجموع خردمندانه و سنجیده بود ولی باید دید رهبر نظام و همفکرانش چه می کنند (هرچند متأسفانه نخستین واکنش رهبر نظام چندان جای امیدواری باقی نمی‌گذارد). در این چهل سال، مسئولان کشور با نابخردی و اتخاذ سیاست‌های داخلی و خارجی پر هزینه و بی‌فایده و یا کم فایده، از یک سو بهانه‌های لازم را به دست رقیبان و دشمنان داده‌اند و از سوی دیگر نشان داده‌اند که در فرصت‌سوزی‌ها انصافا مهارتی خاص و شگرف دارند. از دهه سیاه شصت که بگذریم، پایان جنگ فرصت خوبی بود تا گذشته‌ها به تدریج اصلاح و ترمیم شود و نشد. در دوران هشت ساله دولت متعارف و معقول خاتمی فرصت طلایی در اختیار نظام قرار گرفت تا با مردم و با جهان به تعامل و آشتی برسند و خسارت‌ها جبران شود و باز هم نه تنها از آن فرصت استفاده نشد بلکه تندروان ماجراجو تمام تلاش خود را به کار بردند تا هیچ اصلاحی صورت نگیرد. پس از آن محمود احمدی‌نژاد نامی را از زرادخانه تاریک خود در آوردند تا تتمه آثار اصلاحات را بر باد دهد که داد و در نهایت کشوری ویران و دولتی تباه و ورشکسته تحویل داد. در این پنج سال دولت روحانی تلاش کرده و می‌کند تا اندکی از مافات جبران شود ولی باز می‌بینیم در بر همان پاشنه می‌چرخد. انصاف حکم می‌کند که بگویم در این میان بیشتری مسئولیت بر عهده رهبر نظام و طیف نظامی و امنیتی وابسته است که مانع توفیقات دولت‌های میانه‌رو و به طور نسبی عقل‌گرا در سیاست داخلی و خارجی بوده است. در این دوران آنچه ارزان بوده، منافع ملی و اعتبار ایران و ایرانی بوده است.
با این حال آرزو بر جوان عیب نیست (و البته بر پیر هم ) امید دارم این بار فرصت‌سوزی تبدیل به فرصت‌سازی شود و مجموعه مسئولان نظام بخردانه عمل کنند و بیش از این آب به آسیاب نتانیاهوها و ترامپ‌ها و بن‌سلمان‌ها نریزند.

چهارم. حال که سخن از بایسته‌های مطلوب برای دولت است نمی‌توانم از تذکری به برخی ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی (به اصطلاح رایج اوپزیسیون) چشم بپوشم.
حدیث مفصل است ولی به اشاره عرض می‌کنم که برخی افراد که به امام‌زاده ترامپ و احیانا نتانیاهو و بن‌سلمان دخیل بسته‌اند، سخت در اشتباه‌اند. فعلا با افراد مشخص که آگاهانه و ارادی و برای حصول اهدافی خاص ترامپیست شده‌اند، کاری نیست و سخن با کسانی است که احیانا با حسن ظن به ساکنان کنونی کاخ سفید نگاه می کنند و یا خشم و نفرت از جمهوری اسلامی چنان گرفتارشان کرده که تغییر رژیم را به هر قیمتی به سود مردم می‌دانند. تجربه نشان می‌دهد که این هم‌وطنان آب در هاون می‌کوبند و ترامپیسم، جز نابودی کشور (حتی اگر جنگ هم نشود) و بر باد رفتن همین اندازه امکان تنفس در داخل فرجامی نخواهد داشت. این دوستان بدانند که از این «امام‌زاده بی‌غیرت» انتظار شفا و معجره بیهوده است!

گاه به نحو مغالطه‌آمیزی استدلال می‌شود که ترامپ با رژیم مخالف است و حامی مردم ایران است. دعوی لغوی است. واقعا چنین است و دوستان اهل نظر چنین نظری دارند؟ واقعا اگر تحریمی و یا حمله نظامی صورت بگیرد، فقط به سران نظام و چند پاسدار آسیب می‌رسد؟ مگر در عالم واقع و به روز حادثه، می‌توان بین رژیم حاکم (با هر ماهیتی) و هشتاد میلیون شهروند خطی کشید و دل خوش بود که این مردمان آسیب نمی‌بینند؟ وانگهی، چند نمونه در تاریخ داریم که سربازان خارجی در کوله‌پشتی‌های خود آزادی و عدالت و دموکراسی به ارمغان آورده باشند؟

سخن آخر این که، بر کسانی که تصور می‌کنند ترامپ معتقد به دموکراسی و حقوق بشراست و برای تحقق این امور و یا صرفا به خاطر مظالم جمهوری اسلامی، با این نظام دشمنی می‌کند، فقط باید متأسف بود و برایشان آرزوی عاقب به خیری کرد.

🍃زنده| برای ۲۴ پرونده معترضین دی ماه ۹۶ حکم صادر شد

$
0
0

 

برنامه حضور اورهان پاموک در نمایشگاه کتاب لغو شد

 

 



 


از دقایقی پیش تلگرام روی بعضی از اپراتورهای تلفن در ایران فیلتر نیست

از دقایقی پیش تلگرام برای برخی کاربران ایرانسل و همراه اول رفع فیلتر شد. برخی گزارش‌ها از رفع فیلتر تلگرام روی برخی اپراتورهای تلفن همراه و برخی ارائه دهنده‌های سرویس‌های اینترنتی حکایت دارد. هنوز از دلایل آن اطلاعی در دست نیست/عصرایران/ عصر ایران


 برای ۲۴ پرونده معترضین دی ماه ۹۶ حکم صادر شد

عباس پوریانی رئیس کل محاکم عمومی و انقلاب تهران با اشاره به آخرین وضعیت پرونده حوادث دی ماه ۹۶ گفت: تاکنون ۲۴ پرونده منتهی به صدور حکم گردیده و برای برخی پرونده‌های مذکورحکم برائت صادر گردیده است.Risultati immagini per ‫اعتراضات دی ماه ۹۶‬‎

پوریانی  افزود: تاکنون ۶۶ فقره پرونده که در صلاحیت دادگاه کیفری دو است، با صدور کیفرخواست، به محاکم تهران ارسال شده که این پرونده‌ها برای رسیدگی به مجتمع قضایی قدس ارجاع شده است./ایران


معاون سیاسی وزیر کشور: اداره دنیا بدون آمریکا راحت‌تر است

اسماعیل جبارزاده، معاون سیاسی وزیر کشور در واکنش به خروج آمریکا از برجام گفت: «باید از شرایط خروج آمریکا از برجام استفاده و به دنیا اثبات کرد که اداره دنیا بدون آمریکا راحت‌تر است.»

جبارزاده افزود: « از این بابت خوشحالیم که آن‌چه مردم ما سالیان سال به آن باور داشتند را امروز جهانیان دیدند. ما گفتیم آمریکا کشوری زورگو، انحصارطلب و دنبال منافع خود است و خروج ترامپ از برجام که یک قرارداد بین‌المللی است بهترین سند برای ادعای ماست.»


 وزیر خارجه آلمان: حملات تجاوزکارانه ایران به اسرائیل را محکوم می‌کنیم

وزارت خارجه آلمان در واکنش موشکباران امرزو جولان گفت : شلیک موشک علیه جولان [اسرائیل] اقدام تحریک آمیز خطرناک از سوی ایران است

وزیر خارجه آلمان تاکید کرد:حملات تجاوزکارانه ایران به اسرائیل را محکوم می کنیم و اسرائیل حق دفاع از خود دارد.

پیش از این سخنگوی دولت بریتانیا هم «حملات ایران علیه اسرائیل» را محکوم کرد و از تهران  خواست از حملات در آینده خودداری کند./عصر ایران


تیم ملی فوتسال زنان ایران فینالیست رقابت‌های قهرمانی آسیا شدند

تیم ملی فوتسال زنان ایران با برتری ۵ بر صفر مقابل ویتنام راهی فینال رقابت‌های قهرمانی فوتسال آسیا شدند./ ورزش سهRisultati immagini per ‫تیم ملی فوتسال زنان ایران فینالیست رقابت‌های قهرمانی آسیا شدند‬‎


کنسرت کیتارو در تهران لغو شد


ایران به چه کشورهایی نفت می‌فروشد؟


وزیر جنگ اسرائیل: ما تمام زیرساخت‎های ایران در سوریه را نابود کردیم

وزیر جنگ اسرائیل مدعی شد که « اگر ایران ما را با باران هدف قرار دهد، ما آنها را با سیل هدف می‌گیریم»Risultati immagini per ‫وزیر جنگ اسرائیل‬‎

وی همچنین تاکید کرد:ما تمام زیرساخت های ایران در سوریه را نابود کردیم.



بشار اسد: ۶ کشور مسئول جنگ در سوریه هستند

بشار اسد  شش کشور از جمله دو کشور عربی را مسئول جنگ در سوریه خواند.

بشار اسد در گفت و گو با روزنامه یونانی کاتیمرنی گفت: فرانسه، انگلیس، آمریکا به همراه عربستان ، قطر و ترکیه به دلیل حمایت از تروریسم مسئولیت جنگ سوریه را برعهده دارند./ایرنا


کارشناسان ضد جاسوسی وزارت اطلاعات: هیچ دلیلی بر جاسوسی فعالان محیط زیست یافت نشد

محمود صادقی، نماینده مجلس در خصوص جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با کارشناسان ضد جاسوسی وزارت اطلاعات در توئیتر خود نوشت: در جلسه دیروز کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، کارشناسان ضد جاسوسی واجا در پاسخ به نمایندگان اصولگرا، که از وزیر اطلاعات درباره علت عدم برخورد با فعالان محیط زیستی سؤال کرده بودند، صریحا مستدلا و مستندا اعلام کردند هیچ دلیلی بر جاسوسی آنها نیافته اند.Risultati immagini per ‫جاسوسی فعالان محیط زیست‬‎

در جلسه سه‌شنبه گذشته کمیسیون امنیت ملی، وزیر اطلاعات و کارشناس ضدجاسوسی واجا در پاسخ به نمایندگان اصولگرا با تشریح پرونده دُری اصفهانی اعلام کردند اتهام جاسوسی بی‌اساس بوده است. رأی دادگاه هم با فشار بیرونی بوده و حکم ۵ سال حبس، که کمتر از حداقل مجازات قانونی است نشانگر آن است.

 



ارتش اسرائیل به سوریه حمله کرد


۲۰ موشک از سوریه به بلندی های جولان شلیک شد

️ارتش اسراییل، اعلام کرد که حدود ۲۰ موشک از داخل خاک سوریه به سوی بلندی جولان که در اشغال اسراییل است، شلیک شده است.

اسراییل مدعی شد شلیک این موشک‌ها کار سپاه‌قدس ایران بوده است. اما سوریه اعلام کرد، این موشک‌ها را ارتش این کشور در پاسخ به حملات جنگنده‌های اسراییلی در روزهای اخیر شلیک کرد.

جنگ اسرائیل با ایران در سوریه شروع شده است

$
0
0

همانطور که کاملا قابل پیش‌بینی بود، دولت اسراییل حملات هوایی و موشکی خود را به پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه از بامداد روز پنجشنبه شروع کرده است. در طول هفته‌های گذشته اسراییل پنج بار پایگاه‌های نظامی ایران را در سوریه بمباران  کرده و هر بار تلفاتی بر جای گذاشته است. اما دولت اسرائیل این‌بار با ادعای اینکه سپاه پاسداران مراکز نظامی این کشور را در جولان مورد هدف موشک‌‌های خود قرار داده است، به حمله و جنگ وسیعی با ایران در سوریه روی آورده است.

دولت اسرائیل در گذشته و پیش از جنگ‌های داخلی سوریه به‌اشکال مختلف توانسته بود نفوذ نظامی ایران را در این کشور کنترل کند، اما بعد از شکست داعش در سوریه و تلاش ایران برای ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشور، اسرائیل به استراتژی جدیدی روی اورده است. استراتژی جدید این است که با پیروزی نسبی اسد در جنگ‌های داخلی سوریه، تلاش ایران برای ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشور، امنیت اسراییل به‌چالش کشیده شده و تهدیدات جدیدی  متوجه آن‌ها شده. همانند زمانی‌که بر موشک‌های ایران شعار محو اسرائیل نوشته شده بود تا این کشور فکر کند که ایران در حال ایجاد توان نظامی و موشکی برای مقابله با اسراییل است، اینبار رهبری و سپاه ابایی نداشته‌اند که به روشنی اعلام کنند که سوریه جبهه مقاومت ضد اسرائیلی ایران است و ایران سوریه را برای مقابله با اسراییل انتخاب کرده است. لذا دولت اسرائیل بفکر ان افتاده است که با قبول هرهزینه ای اجازه ندهد که در این مرحله گذار در سوریه، دولت ایران بتواند دست به ایجاد پایگاه نظامی در این کشور بزند.

در طول هفت سال جنگ داخلی در سوریه و از زمانی‌که  روسیه وارد سوریه شده است، کرارا و بیش از صد بار دولت اسرائیل پایگاه‌های نظامی سوریه را در این کشور مورد حمله موشکی از طریق جنگندههای خود قرار داده است. از زمانی‌که روسیه وارد سوریه شده است و در توافقی بین پوتین و ناتانیاهو، روسیه می‌توانسته از فضای هوایی اسرائیل استفاده کند و اسرائیل با چراغ سبز روس‌ها قادر بوده به حریم هوایی سوریه تجاوز و برای بمباران پایگاه‌های نظامی این کشور از این حریم استفاده کند. دولت پوتین برای اتکای اسد به نیروی نظامی روسیه و همچنین بخاطر راضی نگه داشتن هم‌پیمان خود اسرائیل، برای تقلیل نیروی نظامی سوریه و اینکه دولت سوریه بعد از جنگ‌های داخلی در ضعف مطلق نظامی بماند و تهدیدی برای اسرائیل نباشد، به این استراتژی تن داده است.

اما رابطه ناتانیاهو با پوتین بسیار قابل تامل است. پیش از ورود فعال روسیه به سوریه و شرکت در سرکوب گروه‌های تکفیری و مخالفان اسد در جنگ‌های داخلی این کشور، پوتین هم با ناتانیاهو و هم با ملک سلمان روابط بسیار خوبی  برقرار کرده است. ناتانیاهو نتوانسته بود که دولت اوبامارا برای نقش فعالتری در جنگ‌های داخلی سوریه قانع کند لذا رابطه او با پوتین به او این اطمینان را می‌داد که رئیس‌جمهور روسیه به‌فکر  تامین منافع اسرائیل در سوریه باشد. به‌دنبال همین رابطه بود که پوتین برای اولین بار حتی زودتر از ترامپ اعلام کرد که از انتقال پایتخت اسراییل به بیت‌المقدس حمایت می‌کند. سفرهای متعدد ناتانیاهو به روسیه، زمینه‌های روابط بسیار نزدیکتری را بین رهبران روسیه و اسراییل فراهم ساخت. در چند روز گذشته، پوتین تنها رهبری‌را که برای روز پیروزی روسیه و برای دیدن سان و نمایش ارتش این کشور به مسکو دعوت و جلوی پای او فرش قرمز پهن کرد، ناتانیاهو بود. این سفر برای ناتانیاهو بسیار استراتژیک بود. در این سفر پوتین به ناتانیاهو قول داده است که در صورت حمله اسرائیل به‌مواضع نظامی سپاه پاسداران در سوریه، روسیه هیچ دخالتی نکند و در حمایت از سپاه به هیچ عملی دست نزند. پوتین همچنین از ناتانیاهو خواسته که دیگر به مراکز نظامی دولت سوریه حمله نکند و حملات خودرا فقط به پایگاه‌های نظامی سپاه در سوریه محدود نماید. ناتانیاهو هم به پوتین قول داده  که تمام تلاش خود را برای بهبود روابط بین روسیه و امریکا بکار گیرد.

پوتین بر سر ایران در سوریه با اسرائیل معامله کرد. ناتانیاهو زمان حمله به مواضع ایران را درست بعد از سفر خود به روسیه و لغو برجام توسط ترامپ انتخاب کرد. او می‌خواست بگوید که از حمایت روسیه و امریکا برای این حمله برخوردار است. اما هم پوتین و هم اسد نمی‌خواهند که ایران در سوریه بماند. اسرائیلی‌ها اسد را تهدید کرده‌اند که در صورت حمله ایران به اسراییل از خاک سوریه، انها تا مرز نابودی و کشتن اسد پیش خواهند رفت. از طرف دیگر، پوتین به خاطر روابط خود با اسرائیل و عربستان سعودی نمی‌خواهد ایران در سوریه بماند. او همچنین می‌خواهد به‌عنوان یک قدرت با نفوذ بلامنازع در سوریه مانده و احتمالا در اینده بر سر سوریه با غرب و امریکا معامله دیگری کند.

بسیاری از تحلیل‌گران در ایران و خارج چنین روزی را برای ایران در سوریه را پیش‌بینی کرده بودند اما سپاه و رهبری در بی‌بصیرتی کانل، ایران و امنیت ملی کشور ما را با چنین چالش بزرگی کشیده‌اند. رهبری روزگاری پوتین را رهبری استثنایی خوانده و او هم در حضورگفته بود که به دوستانش از پشت خنجر نمی‌زند. اما از ابتدا معلوم بود که منافع پوتین و بلند پروازی‌های او اجازه نخواهد داد که هم‌پیمان مطمئنی برای ایران بماند. مشکل رهبری و سپاهیان در تصمیمات سیاسی منطقه ای خود این است که فکر می‌کنند، برای مثال وقتی در سوریه به‌عنوان اولین گروه برای حمایت از یک مستنبد دخالت نظامی می‌کنند، قابلیت انرا دارند که از نفوذ و دخالت بقیه بازیکنان ذی‌نفوذ جلوگبری کنند. در توهم قدرت نفس کشیده اند و از تسخیر سفارت امریکا و یا جنگ عراق با ایران و پایان هردو درس نگرفته اند. یک عقل سلیم و یک فکر حسابگر قادر بود بفهمد که وقتی در توهم محو کشور دیگری شعار داده می‌شود و کشور ثالثی هم مرز با ان کشور برای مقابله انتخاب می‌شود، ان کشور از خود عکس‌العمل نشان داده و اجازه نمی‌دهد در ان مکان پایگاه نظامی برای نابودیش ایجاد کنیم.

اسرائیل یک کشور تبعیض‌گرا و غاصب است، اما قوانین بین‌المللی این کشور را به‌رسمیت می‌شناسد و اجازه نمی‌دهد که کشور دیگری به‌هر دلیلی بدنبال نابودی ان باشد. رهبری در سخنان عید نوروزی خود در مشهد گفته بود که «فضول‌های بین‌المللی می‌گویند چرا در عراق و سوریه ایم….به شما چه.» درک رهبرسیاسی یک کشور از روابط بین الملل و قوانین بین المللی در این سطح نازل است، به‌اطر اینکه او در توهم قدرت زندگی می‌کند.

ایران مرزهای خودرا به‌ سوریه کشانده و اکنون خطر اینکه جنگ اسراییل با کشور ما به مرزهای کشور کشیده شود بسیار جدی‌ست. ماجراجویی ایران در سوریه و پروژه جبهه مقاومت‌سازی در کشور دیگری به پایان خط رسیده است. روسیه و اسد هردو منتظر ان هستند که اسرائیل کاملا پایگاه‌های نظامی سپاه را در سوریه منهدم کرده و در صورت ادامه جنگ، پوتین پیشنهاد یک اتش‌بس در سوریه را بدهد و بعد یکی از شروط قبول اتش‌بس توسط اسرائیل، خروج کامل ایران از سوریه باشد. در این حالت، بازنده این بازی سیاسی ایران خواهد بود.

اسرائیل هر گز اجازه نخواهد داد که ایران در سوریه پایگاه نظامی داشته باشد. رهبر ایران و سپاه به‌روشنی اعلام کرده‌اند که چرا می‌خواهند در سوریه پایگاه نظامی داشته باشند و بارها شعار نابودی اسرائیل را سرداده‌اند. زمان ان رسیده است که نیروهای فعال سیاسی بیرون و درون کشور خط قرمز رهبری و سپاه را در مورد سوریه بشکنند و اجازه ندهند که امنیت کشور به چالشی جدی کشیده شود و گروهی منافع کشور را قربانی منافع ایدئولوژیک و کسب قدرت کنند. بحران فعلی بسیار جدی‌ست و پتانسیل انرا دارد که با کشیدن جنگ به‌رزهای کشور، مراکز نظامی و اقتصادی کشور مورد تعرض دشمنان ایران قرار گیرد.

حمله اسرائیل به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه

$
0
0

زیتون– ارتش اسرائیل رسما اعلام کرد که شب گذشته به اهدافی در سوریه حمله کرده است.

بر اساس بیانیه ارتش این کشور که نسخه‌ای از آن در حساب کاربری توییترش نیز منتشر شده آمده است که اهداف مورد حمله «متعلق به نیروی قدس [سپاه پاسداران] ایران» هستند.

این حملات پس از آن صورت گرفته که اسرائیل گفت نیروهای وابسته به سپاه در سوریه، حدود ۲۰ راکت به سمت مواضعش در بلندی‌های جولان شلیک کرده‌اند.

اسرائیل سپاه قدس ایران و فرمانده آن قاسم سلیمانی را متهم کرده که ۲۰ موشک به سوی مواضع اسرائیل در اراضی اشغالی جولان شلیک کرده است. به دنبال این ادعا، ارتش اسرائیل گفت که به پایگاه‌های ایران در خاک سوریه حمله کرده و به سوریه هشدار داده که در مقابل اقدامی انجام ندهد.

سوریه گفته حملات موشکی کار ارتش این کشور بوده و به تلافی حملات اسرائیل انجام شده است. منابع خبری سوریه تأیید کرده‌اند که یک انبار تسلیحاتی، سیستم رادار و گردان‌های نظامی هدف قرار گرفته است.

در این بیانیه ارتش اسرائیل تاکید شده که «جنگنده‌های نیروی دفاعی اسرائیل، به ده‌ها هدف متعلق به نیروی قدس ایران در سوریه حمله کردند.»

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی این نیروی نظامی در ادامه افزوده است «حملات امشب واکنشی بود به پرتاب راکت‌های نیروی قدس به مواضع نیروی دفاعی اسرائیل در بلندی‌های جولان. گزارشی از زخمی‌ها یا آسیب‌های احتمالی از حمله ایرانی‌ها منتشر نشده است و موشک‌ها به جایی در اسرائیل برخورد نکرده‌اند.»

ارتش اسرائیل می‌گوید «حمله» به بلندی‌های جولان، «نشانه دیگری از نیت ایران برای گسترش حضور خود در سوریه و تهدیدهای ناشی از آن علیه اسرائیل و ثبات منطقه است.»

منابع نزدیک به ارتش اسرائیل ادعا کردن در جریان حملات موشکی و هوایی دیشب اسرائیل به سوریه بیش از ۵۰ هدف را در خاک سوریه مورد حمله قرار دادن و تمامی زیر ساخت های سپاه پاسداران ایران را در این کشور از بین برده است.

🍃 تجمع سراسری فرهنگیان به خشونت کشیده شد

$
0
0

زیتون– معلمان سراسر کشور امروز در اعتراض به پولی سازی و خصوصی سازی آموزش تجمع سراسری برگزار کردند. یکی از خواسته‌های اصلی معلمان معترض تاکید بر «دسترسی به آموزش کیفی و رایگان و عادلانه» است.

این تجمع همزمان در تهران٬ شیراز٬ کرج٬ کازرون٬ سقز٬ مریوان و…. برگزار شد.

تجمع معلمان تهران در مقابل سازمان برنامه و بودجه با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه شد. برخی از معلمان پلاکاردهایی در اعتراض به کمبود بودجه‌های آموزشی و دستمزدهای پایین‌تر از خط فقر در دست داشتند.

به گزارش «زیتون» محمدتقی فلاحی دبیرکانون صنفی تهران، محمد حبیبی، اسماعیل گرامی، علی زلفی، علی پیروز، محمدحسن پوره٬ بازداشت شده‌اند.


همیشه حق با غرب نیست!

$
0
0

به دنبال انتشار نقد من بر بیانیه‌ای که یکی از امضاء‌کنندگان آن جناب اکبرین بودند؛ ایشان در مقاله‌ای بدون اینکه اعتباری برای «قدم‌های نورسیده» قائل شوند و نامی از من ببرند؛ تلاش کرده‌اند با «قاب»بندی خاص خود از حقیقت، «نقاب»‌ از صورت صاحبان این «قدم‌های نورسیده» بردارند. اما از آنجا که از نظر من گفتگو در مورد این موضوعات بسیار پر اهمیت است، من ترجیح می‌دهم که به طور مستقیم به مقاله ایشان بپردازم.

مدعای اصلی این مقاله  این است که طرح غرب برای برخورد با ایران بر سر توان موشکی  و همینطور آنچه نقش ایران در گسترش بی ثباتی در خاورمیانه گفته می شود و در اولویت مشکلات و بحران‌های خاورمیانه قرار گرفته است؛ و بحران یمن، فلسطین ، بحران بحرین  و تداوم حضور و نفوذ نیروهای سلفی جهادی از سوریه تا  افغانستان را تحت‌الشعاع خود قرار داده‌است؛ مبتنی بر واقعیت نبوده و با هدف تخریب توان اقتصادی، نظامی و سیاسی ایران مطرح می‌شود. غرب با استفاده از توان عظیم رسانه‌ای خود در پی تثبیت این روایت غلط در افکار عمومی جهان، منطقه و حتی ایران است. از نظر من در این زمینه حق با غرب نیست و ما ضمن حفظ و طرح انتقادات خود به سیاست داخلی و بین المللی خود باید مراقب باشیم که در این دام نیفتیم. و سعی می کنم ضمن نقد مقاله جناب اکبرین این موضوع را بیشتر بررسی کنم.

ایشان در همان آغاز مقاله، با عبور از محورهای اساسی انتقادات من به آن بیانیه ؛ با قاب‌بندی نادرست؛ محل بحث را از ایران به سوریه منتقل کرده‌ و سرنوشت محتوم تحلیل جنگ سوریه را نیز قرار گرفتن در قاب دوگانه اسد- ضد اسد دانسته است. از نظر ایشان تحلیلگر یا باید طرفدار اسد باشد یا مخالف او، نمی شود بر خاکریز حق و باطل به پیک نیک رفت و قدم زد:

«فرض کنید این قدم‌های نورسیده مدعی باشند که نه در جبهه أسد می‌جنگند و نه در جبهه‌ی مخالف او! گویی بالای خاکریزِ میانِ دوسوی جنگ در حال قدم‌زدن هستند و به پیک‌نیک آمده‌اند. مهم نیست که نتیجه‌ی حضور توریستی‌شان در تحلیل سوریه به سود کدام طرف تمام می‌شود؛ مهم و عجیب این است که درست به روایتی حمله‌ور می‌شوند که هر دو طرفِ جنگ بر درستیِ آن شهادت داده‌اند! اینجاست که می‌توان با اطمینان گفت روایتِ آنها نسبتی با حقیقت ندارد و گویا با اهداف و أغراض دیگری، و در خوشبینانه‌ترین صورت، «اشتباهی» این منطقه را برای پیک‌نیک برگزیده‌اند!»

البته ایشان توضیح نمی‌دهد که با این قاب بندی از حقیقت آیا همه انتقادها و اعتراض‌های درست و برحق  نسبت به کشتن غیرنظامیان توسط دولت اسد  از جمله مقالات خود ایشان به منزله همراه شدن با داعش و النصره و عربستان است؟ و یا در مورد ایشان استثنائاً چنین بیمی وجود ندارد؟

ما در همین تاریخ اخیر خود از این دوگانه‌‌سازی‌ها بسیار شنیده ایم. یا باید حزب الله  یا حزب الشیطان بود، یا طرفدار انقلاب  یا ضد انقلاب؛ شما باید قاب خود را انتخاب کنی و در آن فرو روی. و گویی راه دیگری نیز وجود ندارد با این حال حقیقت پیچیده تر از آن است که بشود با آن برخورد سیاه و سفیدی یا حق و باطل داشت. انسان‌ها با هم متفاوت هستند و با خاستگاه‌های فکری و فرهنگی و سیاسی متفاوت و گاه حتی با رویکردهای مختلف خود را در یک جبهه  تعریف می کنند و گاهی حتی ترجیح می‌دهند که با هیچ یک از طرفین درگیری هم‌صدا نشوند. به عنوان نمونه، در همین جنبش سبز که تجربه‌ای ملموس برای همه ما است و جناب اکبرین هم بخش مهمی از مقاله خود را بر آن استوار کرده و با تلاش فراوان سعی در همانندسازی حوادث سوریه و جنبش سبز دارد نیز چنین نبوده است. افراد مختلف با گرایش‌های متفاوت هر یک به نوعی خود را در درون این جنبش تعریف کرده‌ و گاهی با هم اختلافات بسیار عمیق و بنیادین داشته‌اند؛  به عنوان نمونه زمانی که میرحسین موسوی با هر نوع دخالت خارجی مرزبندی روشنی داشت؛ جناب اکبرین معتقد بودند :

«تیترهای نخست مهمترین رسانه‌های دنیا نشان داد که جهان دوباره جنبش اعتراضی مردم ایران را جدی گرفته که اوج آن موضع‌گیری آمریکا و اروپاست. من برخلاف بسیاری که از سر صدق، نگران هستند که موضع‌گیری غرب، دخالت در امور داخلی و تهدید استقلال ما محسوب شود، معتقدم که حمایت‌های جهانی نیاز جدی جنبش سبز است. بدون این حمایت ها نمی توان بر استبداد غلبه کرد، همانطور که اگر حمایت های بین المللی از جنبش مردم مصر و تونس نبود، هرگز رهبران مستبد این کشورها، از قدرت کناره نمی گرفتند.

تنها اعتراض های مردمی کافی نیست و حمایت های بین المللی نیز لازم است. جنبش سبز هم بدون استقبال از این حمایت پیش نخواهد رفت. ضمن اینکه مردم ایران کار سخت تری پیش رو دارند زیرا که مبارزه با یک استبداد دینی بسیار دشوارتر خواهد بود..»

بعید می‌دانم که کسی به ایشان گفته باشد که نمی‌شود هم طرفدار جنبش سبز و میرحسین موسوی  و هم خواستار مداخله آمریکا در امور داخلی ایران باشی.  و باید یکی را انتخاب کنی. حق آقای اکبرین است که هم طرفدار جنبش سبز باشند و هم دخالت آمریکا در امور داخلی ایران را به نفع مردم ایران بدانند؛ اما خوب بقیه هم حق دارند که ایشان را نقد کنند و نقد ایشان به منزله همراهی با اسد و یا جمهوری اسلامی و … نیست. برخلاف جناب اکبرین، از نظر من عملکرد دولت آمریکا در ایران، در مجموع به نفع جناح‌های اقتدارگرا تمام شده است. آمریکا یک‌بار با اعمال فشار شدید بر دولت اصلاح‌طلب محمد خاتمی و ناکام گذاشتن همه تلاش‌های کشورهای اروپائی و ایران برای دستیابی به توافق بر سر مسائل هسته‌ای، در شکست اصلاحات در ایران نقش ایفا کرد و اینک نیز که حسن روحانی با حمایت مردم به دنبال بهبود شرایط داخلی و خارجی است؛ با نقض توافق‌نامه برجام گام بلندی به سوی تفوق دوباره جریان‌های تندرو در ایران برداشته است.

جوهر بحث من این است که جدای از بحران سوریه که در جای خود مهم است؛ ما در شرف بحران دیگری در ایران هستیم. ریشه این بحران هم بیش از اینکه محصول عملکرد ایران باشد؛ ناشی از رفتار قلدرمابانه و زورگویانه رئیس جمهور جدید آمریکا است. بسیاری از دلسوزان منافع ملی، همواره انتقادهای درستی درباره سیاست خارجی ایران از ابتدای انقلاب داشته اند . رویکرد ایدئولوژیک به سیاست خارجی، تکیه بر ادبیات شیعی که در سیاست خارجی و حتی در داخل کشور می‌تواند بحران زا باشد؛ و یا دخالت نیروهای نظامی و افراد غیرمسئول نزدیک آیت الله خامنه‌ای در امور وزارت خارجه، همه انتقادهای درست و قابل اعتنایی است. و باید به آن پرداخت؛ اما در عین حال باید توجه داشت که اکنون کشور در آستانه فرو رفتن به بحران دیگری است  که بخش مهمی از آن نیز بر پایه تبلیغات و جنگ روانی استوار است. اینگونه تبلیغ می‌شود که ایران عامل اصلی بحران در منطقه خاورمیانه است و از طریق برنامه موشکی و همینطور مداخله نظامی در خاورمیانه سبب ایجاد بحران در این منطقه شده است. بر اساس این روایت، ایران با استفاده از منافع ناشی از برجام و درآمد فروش نفت و رفع تحریم‌های جهانی، منطقه را بی ثبات کرده و باید با آن برخورد شود. گام نخست این برخورد با خروج از برجام کلید خورد که می تواند در مراحل بعدی به اقدام نظامی علیه ایران در خارج از کشور و حتی در داخل ایران منجر شود.

از نظر من این روایت غرب از بحران‌های مختلف منطقه خاورمیانه و همینطور تهدید موشکی ایران ریاکارانه و با هدف زمینه سازی برای برخورد با ایران است. در این روایت به این پرداخته نمی‌شود که در منطقه خاورمیانه همسایگان ایران به مراتب قدرت هوایی و موشکی بسیار پیشرفته تری دارند و با صرف هزینه نظامی چندین ده برابری نسبت به ایران هر روز ماشین نظامی خود را پیشرفته تر می کنند. در این روایت گفته نمی‌شود که اقدامات آمریکا و متحدینش چه نقشی در بی‌ثباتی‌های خاورمیانه داشته و دارد. مشخص نیست که نقش ایران در آزادسازی عراق از چنگال داعش چگونه می تواند به معنای به خطر انداختن امنیت و صلح در خاورمیانه باشد. و گفته نمی‌شود که آیا بدون مداخله ایران در بحران خاورمیانه و پیشگیری از سرنگونی دولت عراق و سوریه  توسط اسلامگرایان افراطی، بحران انسانی وسعتی به مراتب بزرگتر از اکنون پیدا نمی‌کرد؛ آیا القاعده و داعش پس از عراق به سراغ ایران نمی‌آمدند و آیا حفظ امنیت ایران در آن شرایط ممکن بود؟ در این روایت حتی تحمیل جنگ به مردم یمن و محاصره بی‌رحمانه میلیون‌ها انسان توسط عربستان با پشتیبانی آمریکا و غرب هم به عنوان تخلف ایران جلوه داده می‌شود.

در چنین فضایی، من بیانیه جناب اکبرین را نه به عنوان یک تحلیل بلکه به عنوان  یک اقدام سیاسی نقد کردم. بیانیه ای که کمتر از یک ماه مانده به خروج آمریکا از برجام، از سیاست خارجی ایران برائت می‌جست. و من همانگونه که در مطلب گذشته هم مفصل توضیح داده‌ام؛ نسبت به لحن، محتوا و بویژه زمان انتشار آن نقد دارم. آقای اکبرین البته به این انتقادها نپرداخته‌اند و من هم از تکرار آن پرهیز می‌کنم و تنها به مورد مطرح شده در نوشته جناب اکبرین در مورد سوریه پاسخ می دهم هرچند همان‌گونه که گفته شد دغدغه اصلی من در نامه به جناب اکبرین؛ نه سوریه بلکه ایران بود.

ایشان ضمن تغییر محل بحث از ایران به سوریه، در مورد سوریه نیز موضوع بحث را تغییر داده تا بتوانند نتیجه خود را از آن بگیرند؛ و با طرح این موضوع که آقای طعمه از طرفداران جنبش سبز بوده اند و قرار دادن اظهار نظر وی در مقابل اظهارات حسین همدانی که به سرکوب جنبش سبز مشهور است؛ سعی می‌کند که با بر ساختن دوگانه اسد و سرکوب گران جنبش سبز در ایران در یک طرف، و در طرف دیگر جنبش سبز و طرفداران یک انقلاب مخملی در سوریه ، حقیقت را در قاب مورد نظر خود جا بدهند. در این میان ایشان بحران سوریه را هم به شخص اسد تقلیل می‌دهند. و می‌گویند اگر ایران نبود اسد سرنگون می‌شد و در نتیجه چون ایران اسد را حفظ کرده پس ایران مقصر اصلی است. بله مسلم است که ایران در حفظ اسد در قدرت نقش بازی کرده است؛ اما آیا بحران سوریه با کنار رفتن اسد از قدرت پایان می‌یافت؟ آیا با کنار رفتن قذافی بحران لیبی به پایان رسید؟

جناب اکبرین با استناد به نقل از وزیر امورخارجه روسیه مدعی است که بحران سوریه از جنس انقلابهای مخملین بوده است؛  «شاه‌بیت این چند نمونه اما سخن وزیر خارجه‌ی روسیه است. او در سخنرانی تحلیلی‌اش در موسسه‌ی روابط بین‌الملل وزارت خارجه روسیه که ۲۱فوریه ۲۰۱۷ در راشاتودی منتشر شد تصریح کرد: «ما با دخالت در سوریه برای همیشه جلوی انقلاب‌های رنگی در منطقه را گرفتیم». این منطبق‌ترین روایت با مدعای معترضان مخالف اسد است»

اما برخلاف استناد آقای اکبرین، شواهد و مدارک زیادی در دسترس است که  عکس آن را نشان می‌دهد. از سخنان نخست وزیر سابق قطر و تایید دخالت عربستان و قطر و ترکیه در بحران سوریه گرفته تا اظهار نظر جو بایدن در مورد نقش عربستان، قطر، امارات و ترکیه در شکل گیری داعش در سوریه و همینطور گزارش‌های متعددی که نشان می‌دهد برخلاف تجربه بهار عربی در تونس و مصر؛ مخالفین دولت سوریه در مقابل سرکوب‌های وحشیانه بشار اسد، دچار اشتباه استراتژیک بزرگی شده و گزینه برخورد نظامی را انتخاب کردند. و بیشتر به دنبال اجراء مدل لیبی در سوریه بودند و بیشترین ارتباطات را هم با دولت لیبی برقرار کرده و حمایت های گسترده مالی و نظامی نیز دریافت می‌کردند، انتخاب گزینه مسلحانه همراه با حمایت خارجی از سوی  اپوزیسیون سوریه برای سرنگونی دولت بشار اسد که در ایجاد ارتش آزاد سوریه در ۶ ماه نخست بحران سوریه خود را نشان داد؛ طبیعتا در شرایط کنونی سوریه تاثیر زیادی داشته است. تمایل اپوزیسیون سوریه اجرای مدل لیبی و نه تونس و حتی مصر بود. هیچکس در لیبی تاکنون مدعی دخالت ایران نشده است. شرایط امروز لیبی محصول مستقیم دخالت اتحادیه عرب و کشورهای غربی است. آنها بدون هیچ مزاحمی قذافی را سرنگون کرده و دولت مورد نظر خود را ایجاد کردند و اینک نتیجه عملکرد آنها قابل ارزیابی است. هرچند که دیگر، رسانه های اصلی دنیا تمایل چندانی به پرداختن بدان ندارند و ترجیح می دهند به بحران‌های مهمتری مانند برنامه موشکی ایران بپردازند.

مصاحبه حسین همدانی، احمد طعمه، جعفری و علی گل بابایی که جناب اکبرین بدان‌ها استناد کرده‌اند نیز نشان می‌دهد که بحران سوریه به سرعت تغییر ماهیت داده و در زمان ورود ایران، همانند جنبش سبز، قیام مردم تونس و مصر یک جنبش مسالمت آمیز و یا انقلاب مخملین نبود که ایران آن را سرکوب کند و راهپیمائی‌های اولیه تبدیل به جنگ مسلحانه با دولت اسد شده بود.

البته باید توجه داشت که ایران همواره از زمان انقلاب سال ۵۷ به بعد دارای روابط استراتژیک با دولت سوریه بوده  و در اینکه در آغاز شروع اعتراضات مردمی از اسد حمایت سیاسی  کرده تردیدی وجود ندارد. اما آنچه که اینجا مدنظر است و خود جناب اکبرین هم بر آن انگشت گذارده‌اند؛ دخالت نظامی و سرکوب مردم در سوریه است. حسین همدانی در همین مصاحبه مورد استناد، درباره زمان ورود ایران به بحران سوریه میگوید :‌«زمانی که من را انتخاب کردند، حدود ۸۰ درصد سوریه به دست گروههای مسلح افتاده بود و جیش الحر ۱۱۰ هزار نیرو را سازماندهی کرده بود. اینکه چرا بنده را انتخاب کردند باید از خودشان بپرسید. وقتی رفتیم سوریه آقای سلیمانی ما را آنجا معرفی کردند. یکی دو ماه فعالیت کردیم تا اینکه به هرحال خدا کمک کرد و راه تعامل باز شد. حزب بعث یک در آهنین دارد و یک دیوار فولادی به هیچکس راه نمیدهد! شبیه به معجزه بود. امروز هم دولتمردان و هم مردم آنجا، ایران را فرشته نجات میدانند. …اولاً ما در یک ماه اول که با سه نفر از دوستان که دو نفرشان را از لبنان آورده بودیم هرچه میرفتیم برای کار راه نمیدادند. میگفتند چه کمکی شما میخواهید بکنید؟»

در این سخنان نارضایتی همدانی از برخورد مقامات سوری کاملا روشن است. همچنین در نظر مشهور آیت الله خامنه ای نیز که سوریه همانند بیماری است که حاضر به پذیرش معالجه نیست هم روشن است که نه تنها در آغاز بحران؛ بلکه حتی پس از اوج گرفتن آن نیز مقامات سوری چندان توجهی به ایرانی ها نمی‌کردند. شواهد دیگری هم این امر را تایید می‌کند. به عنوان مثال در آوریل ۲۰۱۱ یعنی حدود سه ماه پس از آغاز بحران سوریه، دولت اسد در مناقشه ایران و عربستان بر سر سرکوب مردم بحرین و مداخله نظامی عربستان در بحرین، طرف عربستان را گرفت.  و حتی حدود ۵ ماه پس از آغاز بحران سوریه وزیر خارجه بحرین با بشار اسد در دمشق دیدار و پیام تشکر پادشاه بحرین را به او ابلاغ کرد. چگونه ممکن است که ایران از یکسو در داخل سوریه مشغول سرکوب مخالفان در حمایت از اسد باشد و در عین حال دولت سوریه در مناقشه ای به مهمی بحرین، عربستان و بحرین را به ایران ترجیح دهد. و یا اینکه پادشاه بحرین وزیر خارجه خود را برای تشکر به دیدار اسد بفرستد؟

جناب اکبرین در این مقاله بر اساس مصاحبه خود با احمد طعمه استدلال می‌کنند که  «ائتلاف ملی سوریه»  در سال نخستِ اعتراضات، هماهنگ با ارتش آزاد سوریه به پیروزی‌های بزرگ سیاسی و نظامی دست‌ یافتند و تا نزدیکی کاخ أسد پیشروی کردند. هرچند که در متن اصلی این مصاحبه در نشریه هم میهن خود ایشان روایت دیگری دارند و میگویند «در سال ۲۰۱۱ و همزمان با انقلاب‌های موسوم به بهار عربی، در میان دهها گروه مخالف أسد، کسانی که مشترکات دموکراتیک داشتند ائتلاف ملی سوریه را تشکیل دادند و هماهنگ با ارتش آزاد سوریه به پیروزی‌های بزرگ سیاسی و نظامی در دو سال نخست، دست‌یافتند و تا نزدیکی کاخ أسد پیشروی کردند». اما هر کدام از دو روایت را که بپذیریم، یعنی اینکه پیشروی ارتش آزاد سوریه و نیروهای سیاسی نزدیک او با محوریت جناب احمد طعمه تا نزدیکی کاخ اسد در سال نخست یا سال دوم شروع انقلاب سوریه رخ داده باشد، یک نکته کاملا آشکار است و آن اینکه خود مخالفین دولت اسد نیز دخالت نظامی ایران را نه در زمان راهپیمائی‌های مسالمت آمیز، بلکه هنگام حمله مسلحانه به کاخ اسد می‌دانند.

پس بنا بر مستندات مورد اعتماد جناب اکبرین، ایران زمانی وارد معرکه سوریه شده که ۸۰ درصد کشور در دست مخالفین مسلح اسد است و آنها در یک قدمی تصرف کاخ ریاست جمهوری سوریه هستند. و در آن زمان اثری از آنچه که ایشان انقلاب مخملین می‌نامند وجود نداشته است.

واقعیت این است که اپوزیسیون سوریه اولین طرفی بود که خواستار مداخله خارجی در کشور شد و از آمریکا و ناتو خواست که کار حکومت سوریه را تمام کند. آنها باور نداشتند که اسد بتواند در برابر ائتلاف غربی، عربستان و ترکیه و قطر ایستادگی کند. پیش از آنکه ایران وارد مرحله نظامی در سوریه شود، آنها بحران را بین‌المللی کرده بودند. اما وقتی که ورق به نفع اسد برگشت، رهبران اپوزیسیون سوریه دادشان به آسمان رفت که چرا و به چه حقی ایران و روسیه در کشورشان دخالت کردند.

آنچه که قطعی است، مقصر اصلی بحران امروز سوریه بشار اسد است او بود که با دیکتاتوری و سرکوب مردم همه راه‌های اصلاح را مسدود کرد و مسئول ویرانی کشورش و رنج  محنت مردمش شد؛ اما آنگونه که محمد عطایی  توضیح داده است اپوزیسیون سوریه نیز توجهی به توصیه‌های یکی از سران اپوزیسیون، هیثم المناع، رهبر وقت «کمیته هماهنگی ملی سوریه برای تغییر ‏دموکراتیک» نکرد. مناع استراتژی نه به دخالت خارجی، نه به ‏خشونت، و نه به فرقه‌گرایی را که  به «اللاءات الثلاث» یا نه‌های سه گانه مشهور شد؛ مطرح کرد او معتقد بود که: «رهبران مخالفان بدون اینکه برنامه ای برای جلب ‏حمایت طبقات شهری و روستایی و نیروهای اجتماعی «سنتی» و «مدرن» داشته باشند، می خواهند پشت تانک های ناتو تاریخ را ‏دور زده و یک شبه به دمشق برسند. وی خطاب به آنها می گفت که درخواست برای مسلح کردن «انقلابیون» از خارج به افزایش ‏سرکوب و خشونت خواهد انجامید. او هشدار می داد کسانی که برای تحریک مردم علیه نظام سوریه، شعارهای فرقه ای علیه ‏علوی ها، شیعیان و مسیحی ها سر می دهند، مردم مسالمت جو را ترسانده و زمینه مصالحه در داخل را از بین خواهند برد. » اما رهبران اپوزیسیون، نه تنها او را منزوی کردند بلکه از ‏آمریکا خواستند که با بمباران هوایی «کاخ ریاست جمهوری و الحرس الجمهوری»  کار را یکسره کند.  رهبران اخوان المسلمین سوریه، برای پیشبرد مبارزه با ارتش سوریه هیچ باکی از همکاری با «جبهه النصره»، ‏شاخه سوری القاعده نداشتند و حتی  «برهان غلیون» از سران سکولار مخالفان از پاریس معتقد بود که  جبهه نصره ‏خطری برای «انقلاب سوریه» ندارد و باید نظام اسد را که شر مطلق و خطری برای جامعه جهانی است سرنگون کرد. خود جناب احمد طعمه هم در مصاحبه با جناب اکبرین در مورد جبهه النصره می گویند :« ما با «جبهه النصره» هم اختلاف ماهوی داریم اما در زمین جنگ و در معادلات کنونی در رویارویی با بشار أسد، میان این گروه و داعش تفاوت قائلیم.». طبیعتا نتیجه استراتژی آن روز اپوزیسیون سوریه را در شرایط کنونی این کشور می‌توان دید.

اگرچه سیاست ایران در سوریه، به‌ویژه در سردادن شعارهای فرقه‌گرایانه و همینطور مشارکت در سرکوب غیرنظامیان و سکوت در مقابل بمبه‌ای بشکه ای و … را باید نقد کرد و اگرچه باید از ایران خواست که مشوق حل صلح آمیز بحران سوریه باشد، اما رویکرد جناب اکبرین در انداختن مسئولیت اصلی در بحران سوریه بر دوش ایران و نادیده گرفتن واقعیت‌های موجود، ناهمخوان با واقعیت‌ها و زیانبار است؛ به‌ویژه در زمانه‌ای که دولت آمریکا به بهانه برنامه موشکی  و حضور ایران در منطقه با همراهی عربستان و اسرائیل به دنبال اعمال فشار کمرشکن اقتصادی ، سیاسی و حتی نظامی بر ایران است که در نهایت به ضرر اکثریت مردم ایران و همینطور جریان‌های سیاسی مردمی و کلیت جنبش دموکراسی خواهی در ایران خواهد بود و بیم آن می‌رود که این روند، همانند سال ۸۴ دوباره به قدرت گرفتن نیروهای افراطی و پوپولیست  در ایران منجر شود.

در شرایط کنونی اپوزیسیون ملی ایران باید مسئولانه عمل کند. اقدام مسئولانه، درخواست از مقامات جمهوری اسلامی برای تداوم حضور در برجام و همکاری با نهادها و سازمان‌های بین المللی و همه کشورهای اروپائی و آسیایی حاضر به تداوم همکاری با ایران است. و در مورد حضور نیروهای ایران در سوریه هم اگر چه دولت ترامپ تاکنون اصولا ایران را برای گفتگو به رسمیت نشناخته است؛ اما باید از حکومت خواست که از طریق مذاکرات سه جانبه با ترکیه و روسیه و همین طور ایجاد زمینه‌های مذاکره با کشورهای اروپائی و قدرت‌های منطقه‌ای؛ برای دستیابی به راهکاری درازمدت و خروج از سوریه تلاش نماید. فراموش نکنیم که به رغم تمایل برخی از مقامات نظامی ایران برای حضور درازمدت در سوریه و احیانا ساخت پایگاه‌های نظامی، موضع رسمی ایران در این باره، پاسخ به دعوت این کشور برای کمک، و بر اساس توافقنامه امنیتی بین دو کشور بوده است و در نتیجه خروج ایران با واگذاری پرونده سوریه به وزارت خارجه میسر است. به‌ویژه اینکه پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، اسرائیل نیز موضع خود در مورد ایران را تغییر داده و به دنبال متقاعد کردن ترامپ به حمله نظامی علیه ایران است. اسرائیل که زمانی اعلام می‌کرد از حضور افسر ایرانی کشته شده به همراه جهاد مغنیه مطلع نبوده‌ و به اشتباه او را کشته و در نتیجه  در پی درگیری با نیروهای ایرانی در سوریه نیست؛ اینک با تغییر موضع مدت‌هاست که مشغول بمباران نیروهای ایرانی حاضر در نبرد سوریه است. این واقعیت‌ها را  نباید نادیده گرفت. اپوزیسیون ملی ایران نیز باید نقدهای کارشناسی خود را در این زمینه ابراز نماید و برای تصحیح سیاست ایران و برای تامین منافع ملی تلاش کند. این موضع البته با احاله تمام مسئولیت بحران سوریه به ایران، اعلام برائت از آن  و پیوستن به کمپین Sorry Syria محقق نخواهد شد.

وقتی یک راهپیمایی هم سهم کارگران نشد

$
0
0

زیتون-مریم تاوار: انتظارها برای تصمیم دونالد ترامپ درباره برجام، وضعیت دلار و اتفاقات دیگرباعث شد که مراسم امسال روز کارگر حتی درحد یک مراسم نیز مورد توجه قرار نگیرد.

کمیسیون ماده ۱۰ احزاب امسال مجوز راهپیمایی روز کارگر را صادر نکرد و حسن روحانی نیز به جای شرکت دریک مراسم کارگری در سالن اجلاس سران برای کارگران سخن گفت.

علی ربیعی که خود در دوره ای از چهره های شناخته شده کارگری داخل حاکمیت بوده، اینک پرحاشیه ترین وزیر کار است.

به جز نگاه‌های امنیتی درباره کارگران که ایجاد تشکل های مستقل را برنمی تابد، عملکرد مدیران دولت نیز بر مشکلات کارگران افزوده است.

کمیسیون ماده ۱۰ احزاب امسال مجوز راهپیمایی روز کارگر را صادر نکرد و حسن روحانی نیز به جای شرکت دریک مراسم کارگری در سالن اجلاس سران برای کارگران سخن گفت.

با وجود صادر نشدن مجوز در روز کارگر تجمع‌هایی مقابل مجلس شورای اسلامی ، میدان « چمی ولی خان » سقز و چند شهر دیگر برگزار شد و  چندین نفر بازداشت شدند.

همزمان با روز کارگر، جمعی از کارگران کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی و صنعتی در خانه کارگر تجمع کردند و پیگیری قاطع مطالبات و خواسته‌های صنفی خود را خواستار شدند.

توجه به امنیت شغلی، معیشت و حقوق و دستمزد کارگران و بازنشستگان، اصلاح ماده ۷ قانون کار و دیگر قوانین حمایتی از کارگر، صیانت از نیروی کار و حمایت از تولید و کالای ایرانی از دیگر شعارها و مطالبات کارگران در تجمع آنان برابر خانه کارگر بود.

روز جهانی کارگر یا روز کارگر (International Workers’ Day ) مراسمی است که در گرامی‌داشت طبقه کارگر در روز اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) برگزار می شود.

حزب‌های کمونیست، سوسیالیست و آنارشیست و اتحادیه‌های کارگری در بسیاری از کشورهای جهان مراسم این روز را با تظاهرات و راهپیمایی‌های خیابانی برگزار می‌کنند.

این روز، یادمانِ شورشِ کارگران آمریکایی برای مهار ساعت‌های بی رویه کار در اول ماه مه ۱۸۸۶ در شیکاگو است.

ده‌ها سال است که به مناسبت این روز، در کشورهای مختلف (به استثنای ایالات متحده، کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار می‌شود.

ایالات متحده و کانادا نخستین دوشنبه هر سپتامبر (شهریور ماه) را به عنوان «روز کارگر» برگزار می‌کنند. در تقویم جمهوری اسلامی نیز پنجم تا یازدهم اردیبهشت ماه به عنوان هفته کارگر نام‌گذاری شده است.

 بخش اعظمی از گلایه و انتقاد کارگران در تجمع روز کارگر به تصویب بند «ز» تبصره ۷ بودجه سال ۹۷ اختصاص داشت که مجوز واریز منابع درمان سازمان تامین اجتماعی به خزانه کشور را صادر می‌کند.

مطابق متن صریح ماده ۶۳ قانون کار،علاوه بر تعطیلات رسمی کشور، روز کارگر نیز جزو تعطیلات رسمی کارگران به حساب می آید اما بسیاری از کارفرمایان حاضر نیستند کارگاه خود را در این روز تعطیل کنند و کارگران را به اجبار وادار به حضور در کارگاه می‌کنند.

در حالی که سال گذشته مجوز راه‌پیمایی کارگران در روز کارگر صادر شده بود، امسال کمیسیون ماده ۱۰ احزاب این خواسته را نپذیرفت؛ چنان‌که حسن صادقی،رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری،گفت: «این چه منطقی است که به کارگران در روز خودشان؛ مجوزی برای راهپیمایی و بیان خواسته‌ها و مطالباتشان نمی‌دهند؟».

به گزارش ایسنا، بخش اعظمی از گلایه و انتقاد کارگران در تجمع روز کارگر به تصویب بند «ز» تبصره ۷ بودجه سال ۱۳۹۷ اختصاص داشت که مجوز واریز منابع درمان سازمان تامین اجتماعی به خزانه کشور را صادر می‌کند.

این مصوبه سال گذشته از تصویب مجلس گذشت و علیرغم اعتراض جامعه کارگری و استمداد از شورای نگهبان برای مخالفت با مصوبه مذکور، شورای نگهبان این مصوبه را تایید کرد.

فعالان کارگری بارها اعلام کرده‌اند که منابع تامین اجتماعی حق‌الناس و بین النسلی است و بر این اساس مخالف واریز حق بیمه‌های کارگران به خزانه کشور هستند.

علی خدایی، رییس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران ، در این باره به ایسنا گفت: مصوبه بند «ز» تبصره ۷ قانون بودجه سال ۱۳۹۷ بدون رضایت کارگران به تصویب رسیده و به منزله تملک مال غیر است.

در سخنان رهبر ایران نیز همانند رییس جمهور در روز جهانی کارگر، روزی که متعلق این قشر است، هیچ اشاره‌ای به اخراج‌های جمعی، دستمزدهای پرداخت‌ نشده، قراردادهای روزانه و ‌ماهانه، فقدان ایمنی، تهدید و سرکوب مداوم کارگران و ممنوعیت تشکل‌یابی آنان نشد.

به گفته وی، این مصوبه موضوع استقلال سازمان تامین اجتماعی و از حیاتی‌ترین مسایل جامعه کارگری است و آینده کارگران می‌تواند با چنین تبصره‌ها، سیاست‌ها و تصمیماتی از بین برود.

با ابلاغ بخشنامه بودجه ۹۷ مشخص شد که دولت در اقدامی خلاف قانون،میزان افزایش مزد سال ۹۷ مشمولان قانون کار را تنها ۵ درصد و حداکثر۱۰ درصد از محل صرفه‌جویی اعلام کرده است.

به گفته خدایی، وزارت بهداشت بعد از اجرای طرح تحول سلامت با کاهش شدید بودجه مواجه شده ولی به جای اذعان به شکست طرح تلاش می‌کند تا منابع مورد نیاز خود را برای ادامه طرح از بخش‌های دیگر تامین کند و این پولی که از «عرق جبین کارگران» به دست آمده صرف طرح سلامت وزارت بهداشت خواهد شد.

فتح الله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی، نیز در این باره گفت: «حقوق کارکنان دولت و کارگران نزدیک به خط فقر بوده و با هزینه‌های سبد معیشت فاصله دارد، ۹۳۰ هزار تومانی که مشمولان قانون کار دریافت می‌کنند، یک درآمد حداقلی است که توسط شورای عالی کار اعلام شده و حتی تامین‌کننده سبد معیشت کارگری نیست و نارضایتی کارگران بخش خصوصی و دولتی را نیز به همراه خواهد داشت».

همچنین به بیان علی کرد ،عضو کمیسیون اجتماعی و فراکسیون اشتغال و تولید مجلس، پنج درصد افزایش حقوق کارمندان و مشمولان قانون کار که توسط دولت اعلام شده، نسبت به نرخ تورم فاصله دارد و نمی‌تواند معیشت کارگران را تامین و پاسخ‌گوی نیازهای حداقلی این قشر برای گذران زندگی باشد و نارضایتی جامعه را در پی خواهد داشت.

از طرفی حسن روحانی، رئیس جمهور، باز هم ترجیح داد به جای پاسخ، صرفاً به یک سخنرانی در بزرگداشت کارگران و در ساختمان اجلاس سران بسنده کند.

روحانی در این مراسم تنها بر لزوم تلاش بیشتر و امید به آینده تاکید کرد و گفت:« کارگر خوب بدون کارفرما و سرمایه نمی‌تواند اقدامی انجام دهد. اگر کارگر و کارفرما خوب باشند ولی دولت خوب نباشد کار پیش نمی‌رود اگر بازار برای کالا وجود نداشته باشد، محصولات فروخته نمی شود».

وی در بخش دیگری از صحبتهایش، با اشاره به اینکه دولت فربه شده است، گفت: «ما نمی توانیم هر روز دولت را بزرگتر کنیم. بنابراین جوانان باید برای بازار کار نه برای استخدام درس بخوانند. توصیه من به وزیر کار، آموزش و پرورش و علوم این است که به جوانان مهارت یاد بدهند. امروز مهارت مهمتر از مدرک است».

آیت‌الله خامنه‌ای نیز در آستانه روز کارگر در دیدار برخی از کارگران و کارآفرینان، ابتدا به راه‌های «مقابله با دشمنان» پرداخت و گفت: «اگر با ایران سینه‌به‌سینه شوند، قطعاً ضربه می‌خورند و شکست خواهند خورد».

او پس از تأکید بر لزوم تولید بیشتر و «حمایت از کالای ایرانی» گفت: «مشکلاتی را مطرح می‌کردند که این مشکلات، هم مال کارآفرین است، هم مال کارگر است. مشکل بیمه، مشکل کمبود امکانات، مشکل نقدینگی، مشکل موانع مالیاتی، مشکل از ناحیه‌ی بانک، مشکل از ناحیه‌ی وزارت اقتصاد، مشکل از جاهای مختلف».

در سخنان رهبر ایران نیز همانند رییس جمهور در روز جهانی کارگر، روزی که متعلق این قشر است، هیچ اشاره‌ای به اخراج‌های جمعی، دستمزدهای پرداخت‌ نشده، قراردادهای روزانه و ‌ماهانه، فقدان ایمنی، تهدید و سرکوب مداوم کارگران و ممنوعیت تشکل‌یابی آنان نشد.

کارگران ۵۰ درصد از جمعیت شاغلان کشور را تشکیل می دهند اما عدم وجود تشکل های صنفی باعث شده آنان نتوانند مطالبات خود را پیگیری کنند.

شرایط بسیاری از کارگران در ایران به مرز بحران رسیده است. هر روز در مناطق مختلف کشور، کارگران مستاصل دست به اعتراض، تجمع و اعتصاب می‌زنند اما صدای آنها به گوشی نمی‌رسد.

هراس از ونزوئلایی شدن

$
0
0

زیتون-پریا منظرزاده: کاهش ارزش پول ملی ایران موجب شده که بار دیگر زنگ هشدار ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران به صدا درآید؛ اتفاقی که در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد در مقیاسی کوچک‌تر افتاد و عواقب اقتصادی-اجتماعی بسیاری به جای گذاشت.

این روزها تاثیر عوامل اقتصادی بر شرایط اجتماعی و روانی جامعه بیش از همیشه مشهود است.

اگر دلاری که در بازار سیاه مبادله می‌شود را ملاک قرار دهیم، ارزش دلاری درآمد ایرانیان نسبت به سال گذشته تقریبا نصف شده است.

شایعاتی مبنی بر احتمال جنگ و نبود کالاهای اساسی در جامعه ایران منتشر شده که در مواردی بعضی خانواده‌ها را به انبار کردن کالاهای اولیه واداشته است.

نگرانی از سرنوشت برجام و درگیری‌های ایران و اسرائیل و زمزمه‌های جنگ احتمالی خانواده‌های بسیاری را نگران کرده است.

زمان انتظار درخواست ویزا از سفارت‌خانه‌های اروپایی در تهران به خوبی بیانگر این نگرانی است؛ ایرانی‌ها برای تقاضای ویزای گردشگری یا کوتاه مدت از سفارت آلمان باید دست‌کم پنج ماه در نوبت بمانند و این زمان برای ویزای تحصیلی به حدود دو سال می رسد.

خروج از ایران، واکنش قشری از ایرانیان است که راهی برای فرار دارند. اما آنها که در ایران می‌مانند دست به اقدامات دیگری می زنند.

نابسامانی اقتصادی و نگرانی از آینده، غیر از آنکه در پایین آمدن آستانه تحمل و افزایش نگرانی که در رفتارهای روزمره بازتاب یافته، بر بیشتر تصمیمات و رفتارهای ایران تاثیرگذار بوده است.

یکی از مهمترین تاثیرات اجتماعی بحران اقتصادی و بازگشت تحریم‌ها، ادامه بیکاری جوانان است که آسیب های اجتماعی فراوانی به همراه می آورد.

هرچند اخبار جرایمی همچون زورگیری هر روز بیش از پیش از گوشه و کنار کشور شنیده می شود، آمار دقیقی در این خصوص در دسترس نیست. تاثیرات اقتصادی نزاع ایران با آمریکا و اسرائیل قاعدتا می تواند این اتفاقات را افزایش دهد.

کالاهای اساسی؛ نایاب و گران

حکومت ایران با نادیده کردن عواقب اجتماعی تاثیر بحران اقتصادی اخیر، تنها بر حوزه‌های اقتصادی تمرکز کرده و سعی دارد نگرانی صاحبان کسب و کار را برطرف سازند.

پاسخگوی تلفنی ۱۴۹۰ وزارت بهداشت اعلام کرده،امکان تامین داروها وجود ندارد و از مردم می خواهد که از طریق مسافران نسبت به تامین داروها اقدام کنند.

مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد، در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به وضعیت عمومی اقتصاد ایران اظهار داشت:«صاحبان کسب و کار و تجار نباید نگرانی درباره شرایط پیش‌ِروی کشور داشته باشند. خوشبختانه با اقدامات دولت و پیش‌بینی‌های انجام‌شده، فضایی رقم خورده که مؤلفه‌های بیرونی مانند تصمیم دولت آمریکا نمی‌تواند پایه‌های ثبات اقتصادی کشور را لرزان کند».

وزیر اقتصاد ایران اظهار می‌دارد که در حال‌حاضر هم ثبت سفارش و تخصیص ارز با منطق دقیقی در حال انجام است و هیچ فعال اقتصادی در صف دریافت ارز نیست.

اما تجار همچنان نگران هستند و بعضا از روانه‌کردن کالاهایی که در انبار دارند به بازار امتناع می‌کنند.

تعدادی  از فروشگاه‌های زنجیره‌ای، در بخش لوازم خانگی، تقریبا از جنس خالی شده است.

از سوی دیگر، شایعاتی مبنی بر احتمال جنگ و نبود کالاهای اساسی در جامعه ایران منتشر شده که بعضی از خانواده‌ها را به انبار کردن کالاهای اولیه واداشته است.

این شرایط همه حوزه‌های اقتصادی را دربرمی گیرد. به گفته افشار فروتن، رئیس انجمن صنفی فروشندگان تلفن همراه، سیم‌کارت و لوازم جانبی با بیان این‌که نوسانات نرخ ارز در دوره جهش خود باعث شد تا عرضه‌کنندگان حتی فروش گوشی‌های موبایل را متوقف کنند.

از همه مهمتر، بخش بهداشت و درمان است که تحت تاثیر این شرایط قرار می گیرد.

با وجود اینکه اعلام شده ارز دانشجویی با قیمت ۴۲۰۰ تومان عرضه می شود، پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که زمان انتظار دریافت ارز دانشجویی بسیار بیشتر از قبل خواهد شد و دانشجویان خارج از کشور با مشکل جدی مواجه می شوند.

کاربران شبکه‌های اجتماعی از نایاب شدن داروهای شیمی درمانی خبر داده و گفته‌اند که پاسخگوی تلفنی ۱۴۹۰ وزارت بهداشت اعلام کرده، امکان تامین داروها وجود ندارد و از مردم می‌خواهد که از طریق مسافران نسبت به تامین داروها اقدام کنند.

علاوه بر این، داروخانه‌داران از افزایش روزانه قیمت داروها خبر می‌دهند.

این در حالیست که داود موسوی، و معاون سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان کشور گفت:«بر اساس تصمیم‌ها، نرخ ارز برای واردکنندگان کالاهای اساسی مانند دارو و مواد غذایی سه هزار و ۸۰۰ تومان تعیین شده است».

افزایش نرخ ارز منجر به افزایش قیمت مواد اولیه وارداتی و گرانی کالای تولیدی داخل می‌شود.

در نتیجه، به دلیل پایین بودن قدرت خرید، بیشتر افراد به خرید کالاهای بی‌کیفیت و ارزان روی می‌آورد و البته کالاهای چینی از همه ارزانتر هستند.

این شرایط مغایر با اهداف اقتصادی است که رهبر ایران ترسیم کرده است. آیت‌الله خامنه ای سال ۹۷ را «حمایت از کالای داخلی» نامیده است؛ شعاری که در شرایط کنونی بازار ایران از اجرایی شدن بسیار دور است.

حذف هزینه های فرهنگی

خریدهایی همچون کتاب سال‌هاست که بخش اندکی در سبد خانوارهای ایرانی دارد. به‌نظر می‌رسد که این شرایط در حال تعمیم یافتن به سایر فعالیت‌های فرهنگی از جمله «سینما رفتن» است.

قیمت بلیت سینما در سال ۹۷ مبلغ ۱۵ هزار تومان تعیین شده است. سال‌هاست که تنها در روزهای سه شنبه بلیت نیم بها فروخته می‌شود. اما به‌تازگی برخی از مجموعه‌های سینمایی تهران، بلیت برخی سانس‌های خلوت در سایر روزهای هفته را نیز نیم بها می‌فروشند.

یکی دیگر از حوزه‌های فرهنگی که تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار می‌گیرد، تحصیل است. از خصوصی شدن آموزش و پرورش و جذب دانشجویان ضعیف در مقاطع بالای تحصیلی آموزش عالی که بگذریم، دانشجویان خارج از کشور یکی از اصلی‌ترین قربانیان افزایش قیمت ارز هستند.

افزایش قیمت دلار شرایط تمام محاسبات مالی دانشجویان را به هم می‌ریزد و عواقب سنگینی بدنبال دارد.

با وجود اینکه که اعلام شده ارز دانشجویی با قیمت ۴۲۰۰ تومان عرضه می شود، پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که زمان انتظار دریافت ارز دانشجویی بسیار بیشتر از قبل خواهد شد و دانشجویان خارج از کشور با مشکل جدی مواجه می شوند.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که به طور مستقیم تحت تاثیر بحران ارزی قرار می‌گیرد، گردشگری است.

به گفته سمیع الله حسینی مکارم معاون توسعه مدیریت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، هر گردشگر خارجی معادل ۳۰ بشکه نفت ارزآوری دارد. با این وجود ساز و کاری برای خرید و فروش ارز گردشگران خارجی پیش‌بینی نشده است.

چنانچه برخی تورگردانان ایرانی در شبکه‌های اجتماعی نوشته اند، گردشگران در دام سودجویان و یا برخی هتل‌ها می افتند که ارز آنها را حتی پایین‌تر از قیمت بانک مرکزی خریداری می‌کنند.

هر چند مقامات جمهوری اسلامی سعی می‌کنند با وعده‌هایی مردم را امیدوار کنند که اتفاقی رخ نخواهد داد اما تاثیرات اجتماعی بحران اقتصادی کنونی بسیار چشمگیر است و غفلت از آنها عواقب جبران ناپذیری به جا خواهد گذاشت.

🍃زنده| تیم ملی فوتسال زنان ایران قهرمان آسیا شد

$
0
0

 

 


فیلتر تلگرام دائمی و قطعی است

عبدالصمدخرم آبادی، معاون دادستان کل کشور در امورفضای مجازی در ایران گفته است مردم به شایعه موقت بودن فیلترینگ تلگرام توجه نکنند فیلتر تلگرام قطعی است.



یک فعال محیط زیستی آزاد شد

علیرضا فرهادزاده مستندساز و عکاس مدرسه طبیعت که ۷۶ روز پیش در ارتباط با پرونده فعالان محیط زیست در بندرعباس بازداشت شده بود، از زندان آزاد شد.


 تیم ملی فوتسال زنان ایران قهرمان آسیا شد

تیم ملی فوتسال زنان ایران با برتری ۵ بر ۲ مقابل ژاپن برای دومین دوره متوالی قهرمان آسیا شد.

Risultati immagini per ‫تیم ملی فوتسال زنان ایران با برتری ۵ بر ۲ مقابل ژاپن برای دومین دوره متوالی قهرمان آسیا شد‬‎


تیراندازی در مشهد دو کشته برجای گذاشت

معاون دادستان خراسان رضوی از تیراندازی در مشهد و کشته شدن دو نفر در این حادثه خبر داده است.

به گفته قاضی حسن حیدری، تیراندازی در میدان مشهد رخ داده است و در این حادثه دو نفر در داخل پژو کشته شدند.هنوز از انگیزه این اقدام اطلاعی در دست نیست.


آیت‌الله خامنه‌ای: شتاب حرکت علمی ایران ۱۳ برابر متوسط جهانی بوده

آیت الله علی خامنه ای، گفته است: بر اساس گزارش های مراکز علمی جهانی، شتاب حرکت علمی ایران در سال‌های گذشته، ۱۳ برابر متوسط جهانی بوده است.Risultati immagini per ‫آیت‌الله خامنه‌ای‬‎

رخبر جکهوری اسلامی همچنین افزود: «ما این مسیر را تا رسیدن به مرزهای علم و دانش ادامه خواهیم داد و ایران بر خلاف غربی‌ها، آمادگی انتقال دستاوردها و پیشرفت های علمی خود را به دیگر کشورهای اسلامی دارد».


رییس بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی استعفا داد


صدور رای برای ۱۵ نفر از پرونده “حقوق های نجومی”

رئیس کل محاکم عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد: در رابطه با پرونده #حقوق‌_های_نجومی تا به حال ۳۲ فقره پرونده با صدورکیفرخواست به محاکم ارسال شده که از این تعداد تاکنون ۱۵ فقره پرونده منجر به صدور رای شده است/میزان

بازنگری شرکت‌های تجاری در کار با ایران

$
0
0

زیتون– کمتر از یک هفته پس از اعلام خروج آمریکا از برجام٬ پس لرزه‌های این تصمیم به اقتصاد ایران رسید.

امروز دو شرکت بزرگ کشتیرانی جهان، مائرسک لاین و ام‌اس‌سی اعلام کردند که پس از اعلام خروج آمریکا از برجام در همکاری خود با ایران بازنگری می‌کنند.

به گزارش یورونیوز، دفتر شرکت ام‌سی‌اس در سوییس روز جمعه اعلام کرد که این شرکت در حال بازنگری کارکرد، خدمات و روابط تجاری خود با ایران است تا ببیند که آیا این موارد با برنامه‌ زمانی آمریکا مطابقت دارد یا خیر.

یک منبع آگاه در زمینه کشتیرانی اعلام کرد که این شرکت از پیش، دریافت سفارش برای حمل برخی محموله‌ها را متوقف کرده است؛ محموله‌هایی که احتمال می‌رود برنامه تحریم‌های آمریکا بر آنها اثر بگذارد.

شرکت دانمارکی مائرسک لاین نیز جداگانه اعلام کرد که حمل و نقل برخی محموله‌های خاص را که در سیاهه تحریم‌های وزارت خزانه‌داری ایالات‌ متحده قرار دارند متوقف کرده و نمی‌پذیرد.

این شرکت در پیامی آورده است: «حضور ما در ایران محدود است. ما تحولات را زیر نظر داریم تا تأثیر آنها را بر فعالیت‌های خودمان برآورد کنیم.»

روز گذشته نیز رضا زندی٬ خبرنگار حوزه انرژی خبر از تصمیم شرکتی ژاپنی برای خروج از بازار نفت ایران داده بود.

اولاف شولتس٬ وزیر دارایی آلمان٬ نیز خبر داد که در حال مذاکره و رایزنی با همتای آمریکایی خود به منظور کسب معافیت برای شرکت های آلمانی در برابر تحریم های احتمالی آمریکا و تضمین ادامه همکاری شرکت های آلمانی با ایران است.

پتر آلتمایر٬ وزیر اقتصاد آلمان٬ نیز روز جمعه تاکید کرده بود که دولت آلمان هر اقدامی بتواند از جمله با ارائه توصیه های حقوقی لازم برای حمایت از شرکت های آلمانی خواهد کرد. وزیر اقتصاد آلمان در عین حال اذعان کرد که برلین هیچ گونه ابزار حقوقی برای محافظت از شرکت های آلمانی فعال در آمریکا ندارد، اما تاکید کرد: با این حال، به شرکت های آلمانی فعال در ایران که خواستار ادامه فعالیت در این کشور هستند، کمک می کنیم و به این شرکت ها مشاوره حقوقی می دهیم.

همچنین ترزا می، نخست وزیر بریتانیا و دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا روز گذشته (جمعه) در تماسی تلفنی توافق کردند در خصوص تاثیر تحریم های آمریکا بر شرکت هایی که با ایران رابطه تجاری دارند،‌ مذاکره کنند.

به دنبال تصمیم دونالد ترامپ برای خروج آمریکا از توافق اتمی با ایران، برجام، مقام های آمریکایی به شرکت‌های اروپایی هشدار داده اند که حداکثر شش ماه فرصت دارند تا به معاملات و قراردادهای خود با تهران خاتمه دهند.

هشدار آمریکا درباره بازگرداندن تحریم های اقتصادی علیه ایران، باعث نگرانی مقام های سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان که همچنان به برجام متعهد هستند، شده است.

به گزارش رویترز، سخنگوی نخست وزیر بریتانیا گفته است: خانم می در این گفت و گو مساله تاثیر بالقوه تحریم های آمریکا بر شرکت هایی که در ایران فعالیت تجاری دارند را مطرح کرد.

دونالد ترامپ٬ رییس جمهوری آمریکا٬ پس از ماه‌ها انتظار و گمانه‌زنی درباره سرنوشت برجام٬ ۱۸ اردیبهشت ماه اعلام کرد که آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک خارج خواهد شد.

او طی سخنرانی مدعی شد توافق هسته‌ای که قرار بود از آمریکا و متحدان ما حمایت کند اما در واقع این توافق به ایران برای غنی سازی اورانیوم کمک کرد.

Viewing all 6930 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>