کمپینی برای نامه سرگشاده به فدریکا موگرینی
روشنفکری دینی چه میگوید؟
به نظر میرسد در میان روشنفکران دینی به رغمِ همهی اختلافنظرها و تنوع تعابیر، میتوان خطوط مشترک و جانمایههای یگانهای یافت. در اینجا تلقّی خودم را از مشخصههای روشنفکری دینی تقریر میکنم:
یک.
ادیان، کم و بیش فرزندِ ارتباط بنیانگذاران آن با ساحت معنوی جهان هستند و آنچه با نام متن دینی در اختیار داریم محصول تماسی است که بنیانگذار دین با امر متعالی یا واقعیت قدسی داشته است. از اینرو، دین نه جای علم را میگیرد و نه جای فلسفه و نه هنر را. علم، فلسفه و هنر، هر یک با روش ویژهی خود به کرانههایی از جهان دسترسی پیدا میکنند و سپس با زبان و منطق خود، ما را در رهیافتهای خود شرکت میدهند. سرشت متفاوت ادیان از دیگر طریقههای بشری به نحوی است که زمینهای برای تعارض باقی نمیگذارد. آنچه با نام تعارض علم و دین یا تعارض فلسفه(رهیافتهای خرد) و دین سراغ داریم، در حقیقت تعارض ابعاد تاریخی و عَرضی دین با علم و فلسفه است. حقیقت دین که فرزندِ تماس با ساحت معنوی جهان است، جا را بر دیگر شیوههای نگریستن به جهان تنگ نمیکند.
دو.
مأموریت اصلی دین، توجه و عطف نظر دادن ما به حقیقت قدسی و واقعیتِ متعالی هستی است. بانگ و صلایی است که میخواهد خوابرفتگی معنوی ما را چاره کند. دعوتی است به فراروی از محاسبات مادی و خودگروانه و مرتبههای فرودین وجود به ساحاتی که روشنتر، متعالیتر و معناسازترند. رسالت اصلی ادیان این است که ما را از پیلهی خویش و مناسبات خودگزینانه و مادینگر، به هستی برتری التفات دهند و در یک کلام به «ایمان» فراخوانند. جانِ ادیان دعوت به ساحت متعالی است و هستهی اصلی دین درمانِ خوابرفتگی معنوی ماست. باقی، پوستهها، استعارهها، شکلها، پوششها و قالبهای تاریخی هستند که بنا بوده در خدمت آن جان گرامی باشند. از اینرو، اغلبِ قصهها، استعارهها، نظامهای اعتقادی و دستورالعملهای اجتماعی، ماهیتاً بیرون از رسالت ادیان قرار میگیرند. ثمرهی این نگاه، توجه چشمگیر روشنفکری دینی به ایمان، تعالیجویی معنوی و خاصیتِ معنابخش و جانپرور دین است و نه «کلام» یا «فقه». با این وصف، ابعاد اخلاقی و عرفانی ادیان در مرکز عنایت روشنفکری دینی قرار میگیرد.
سه.
از آنرو که رسالت دین ایجادِ «رابطه» با ساحت معنوی جهان است و رابطهی ژرف و اصیل، جوششی طبیعی و آزاد و برآمده از تمامیتِ هستی فرد است، نمیتوان و نباید با ساز و کارهای اکراهآمیز و اعمال فشارهای بیرونی، در صدد توسعه یا تعمیق دین در ضمیر آدمیان برآمد. دین، فتحِ جانها است و با غلبه بر پیکرها حاصل نمیشود. با اینوصف، روشنفکری دینی حقیقت دینداری را امری فردی و برآمده از آگاهی و انتخاب فرد میداند و با هر گونه اعمال زور و فشار برای حمایت از دین، مخالف است. اقامهی دین در تلقّی روشنفکری دینی از مجرای حکومت دینی محقق نمیشود. اقامهی دین، حضور پُرجلال خداوند در نهادِ انسانهاست و نه آرایهها و ظواهر نُمادین و هویتساز در سپهر عمومی. با این وصف، روشنفکری دینی به فردگرایی، آزادیهای فردی و مناسبات اجتماعی و سیاسی متناسب با سرشت ایمان، متمایل است و میتوان مسامحتاً روشنفکری دینی را دینداری لیبرال خواند. جنس نگاه روشنفکری دینی به حقیقت دین، ایمان و تعالی معنوی اقتضا میکند که حامی و هوادار سازوکارهای دموکراتیک و وفادار به آزادی باشد.
چهار.
از آنرو که روشنفکری دینی، ادیان را به عنوان منابع ارزنده در عرض دیگر منابع معرفت میداند، تکمنبعی نیست و خود را از کوششهای معرفتی بشر در عرصههای مختلف بینیاز نمیداند. آری، سایر دینداران هم به منابع معرفتی دیگر مراجعه میکنند، اما همه را در ذیل و سایهی نگاه دینی خود میسنجند و داوری میکنند. دین در مرتبهی عالی داوری نشسته و بر دیگر عرصهها، حکم بیچون دارد. در تلقی روشنفکری دینی عرصههای مختلف فکر و فرهنگ باید در گفتگو و داد و ستد با هم باشند. یکی صدرنشین و دیگری ذیلنشین نیست. با این وصف، روشنفکری دینی عنایت ویژهای به فلسفه و ادبیات جهانی دارد و میکوشد دین را همچون پنجرهای در کنار دیگر پنجرههای موجود بنگرد و بپذیرد. عقلگرایی در موازات معناگرایی دینی، از اوصاف روشنفکری دینی است.
پنج.
هر گونه تماس با امر متعالی وقتی به ما گزارش میشود رنگِ ذهنیات فرد تجربهگر، عناصر تاریخی، فرهنگ و زبان را میگیرد. آنچه با نام متون دینی در اختیار داریم، محصول مشترک امر بیرنگ و مقدس با رنگهای مختلف تاریخی است. عصر و زمانهای که بنیانگذار دین در آن زندگی کرده، زبانی که با آن تکلم کرده، اسطورهها و استعارههای فرهنگی که در آن زیسته، خصوصیات فردی و تیپ روانشناختی او، دستاوردهای آن روزِ علوم و بسا چیزهای دیگر، اثر و نقش خود را در گزارش و روایت صاحب متن نهاده است. با این وصف، روشنفکری دینی اعتنای ویژهای به ردگیری عناصر تاریخی ادیان دارد. روشنفکری دینی میکوشد پیام بنیادین ادیان را از پوششها و آسترهای تاریخی آن تمیز دهد. روشنفکری دینی معتقد است آنچه اغلب دینداران از لوازم و بایستههای دین میدانند، در حقیقت اقتضائات تاریخی دین است و نمیتواند برای همهی زمانها کارایی داشته باشد. خیلی از آنچه در نظر عموم دیندران و متولیان ادیان، به عنوان لوازم مسلّم دین تلقی میشود، در چشمانداز روشنفکری دینی، کنارنهادنی است.
شش.
اخلاق مقدم بر دین و مستقل از آن است. ما پیش از رویآوردن به دین، دریافتهای معتبر اخلاقی داریم و با مراجعه به آنهاست که میتوانیم گواهی بنیانگذاران دین را بپذیریم و به آن دل بدهیم. خدا، وجودی اخلاقی است و تعالیم الهی و دینی نمیتوانند با فهم غالب آدمیان از عدالت و اخلاق، مغایر باشند. اخلاق، داور دین است و داورِ برداشتها و استنباطهای دینی. هر جا که فهم و استنباطی از دین با دریافت عموم مردم از اقتضای عدالت و اخلاق، ناسازگار بیفتد، نشانهای است بر اینکه آن تعلیم یا باورِ دینی، از عرضیات تاریخی است و نه از مضامین بنیادین. عالمان دینی باید فهم خود را با فهم تکاملپذیر و رو به تحولِ آدمیان از عدالت و اخلاق، همسو کنند. اخلاق و عدالت، تنها سنجهی راستیآزمایی و اعتبار دعاوی دینی نیست، بلکه در فهم و استباط هم داور و ناظر است. دینداران باید فهم دینی خود را با درک کموبیش مشترک روزگار خود از معنای عدالت و لوازم اخلاق سازگار کنند. با این وصف، بازخوانی اخلاقی استنباطهای دینی از خصائص روشنفکران دینی است. اخلاق، مستقل از دین و عیارِ اعتبارِ فهم ما از مضامین دینی است.
هفت.
باید انتظارات و توقعات خود را از دین بازنگری کنیم. روشنفکری دینی توقع ندارد که دین پاسخگوی تمامی معضلات و گرههای زندگی فردی و جمعی انسانها باشد. روشنفکری دینی بارِ دین را سبک میکند. ادیان تلاشهایی هستند برای پاسخگویی به عطش الوهی و پارهای نیازهای وجودی انسانها و نباید از آنها توقع داشت برای همهی عرصههای زندگی، دستورالعمل و قانون ارائه کنند. دین، قانون نیست و نباید از آن انتظارِ قانونگذاری داشت. قوانین و نهادهای اجتماعی سرشتی سیّال و نوشونده دارند که به موازات تحول زندگی آدمی، تغییر میکنند. دین البته نگرشهایی کلان و ارزشهایی متعالی را پیشنهاد میکند و دینداران را وامینهد تا در پرتوِ آن نگرش معنوی، بر اساس آزمون و خطا و با نظر به تجارب تاریخی، نهادهای اجتماعی خود را انتظام بخشند و برای خود قوانین وضع کنند. دین، وعدهی بهشت دنیوی نداده است و ضامن بهروزی مادی در این جهان نیست. با این وصف، میتوان عنایت به مقولهی انتظارات بشر از دین که سرشتی ماقبل دینی دارد و نیز کاستن از گسترهی توقعاتی که در طول تاریخ از دین رفته است را از خصائص روشنفکری دینی دانست.
هشت.
روشنفکری دینی از آنجا که بیشتر به کیفیت باطنی ادیان نظر دارد و رسالت دین را نه ارائهی نظام اعتقادی بلکه پرورش باطنی انسانها برای عبور از خودخواهی و تجربهی ساحتهای متعالی میداند، نگاهی کثرتگرا به ادیان دارد. گر چه دعاوی کلامی، الاهیاتی و مابعدالطبیعی ادیان یکی نیستند و گرچه استعارههای زبانی و آیینهای عبادی مختلفی دارند، اما حقیقت واحدی را دنبال میکنند. تعارضها و اختلافاتی که در ادیان میبینیم محصول شبکهای از تفاوتِ زمینههای تاریخی، بافتهای فرهنگی و نیز خوی و خصلتِ بنیانگذاران ادیان است و نباید مانع دیدن آن گوهر مشترک باشد. گوهر مشترکی که میتوان آن را دعوت به ایمان یا ارتباط با ساحتی برتر نام نهاد. با این وصف، روشنفکری دینی نگاهی کثرتگرا دارد و میکوشد بر کنار از صفبندیهای کلامی که در سطح باورها و استعارهها توقف کردهاند، به خون یگانهای بنگرد که در رگِ همهی آیینهای دینی و معنوی جاری است.
نه.
روشنفکری دینی قائل به قرائتپذیری دین و کثرتگرایی در تفسیر است. کسی نمیتواند و نباید استنباط و قرائت خود را مقدس بداند و آنچه را میفهمد، عینِ خواستهی خدا قلمداد کند. قرائتی مصوّب و تأییدشده از سوی خدا وجود ندارد و همه دینداران باید فروتنانه فهمهای خود را در معرض نقد و بررسی و گفتگو قرار دهند. همهی فهمها و برداشتها درست نیستند، اما تأییدنامهای نیز به سودِ قرائت خاصی وجود ندارد و از اینرو، تکفیر کردن رفتاری خودخواهانه است. دینداران میتوانند و بایسته است فهمهای مختلف خود را در موضعی برابر به مصاف هم ببرند و حک و اصلاح کنند، اما از آن رو که فهم بشری خطاآلود است، نباید فهم خود را عیار و ملاک کفر و ایمان قلمداد کنند. با این وصف میشود پرهیز از تکفیر، خشونتپرهیزی و به رسمیت شناختن قرائتهای مختلف از دین را که متضمن رواداری و همپذیری است، از مشخصههای روشنفکری دینی برشمرد.
ده.
روشنفکری دینی نگاهی معناگزین و غایتمدار به منابع دینی دارد. میخواهد ارزشهای جاودان را از شیوههای زمانمند تمیز دهد. به شیوهها اصالت و موضوعیت نمیدهد، بلکه آنها را راهکارهایی تاریخی در پشتیبانی از ارزشهایی کلان و جهانشمول میداند.
منتقدان و مخالفان روشنفکری دینی میگویند نحوهی رویارویی آنان با منابع دینی گزینشی است و مصداق «یؤمن ببعض و یکفر ببعض» است. آیهای که تعبیر فوق از آن برگرفته شده است را باید کامل دید:
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا»(نساء: ۱۵۰)
چنان که میبینیم منظور آیه کسانی است که به همهی پیامهای آسمانی ایمان نمیآورند. به میل و هوای خود، برخی از پیامبران را میپذیرند و برخی را انکار میکنند. قرآن میگوید نمیشود تفرقهآمیز رفتار کرد. حرفِ اصلی همهی پیامبران یکی است و امکان تبعیض و تفرقه نیست.
مضمون آیه متوجه کسانی است که از سرِ هویتجویی و تفاخر، به انکار و طردِ دیگر آیینهای دینی میپردازند و شامل کسانی که با روشیِ مقصدنگر و غایتگرا در پیِ کنار زدنِ تاریخیتِ متن دینی هستند، نمیشود.
روشنفکری دینی اگر بخشهایی از دینِ تاریخی را کنار میگذارد از سرِ وفاداری به مغز و جانِ پیام دین است و نه ایمان به بعض و انکار بعض. مواجههی روشنفکری دینی گزینشی و دلبخواهی نیست بلکه برآمده از نگرشی پیشینی در خصوص زبان دین، رسالت دین و انتظارات بشر از دین است. کفر به بخشهایی از دین وقتی مصداق پیدا میکند که مراجعهکنندهی به متن دین، پارهای از حقایق دینی را عامداً انکار کند. یعنی بهرغم آنکه میداند خواستهی حقیقی خداست، اما از آن روی بگرداند. روشنفکری دینی در اساس چنین مواجههای ندارد. روشنفکری دینی میخواهد به کُنهِ معنا راه پیدا کند و حقیقتی را بیابد که بر کنار از تحمیلهای تاریخی، میتواند همچنان برای انسان امروز پذیرفتنی و کاربستنی باشد. مواجههی روشنفکری دینی با متنهای مقدس، مواجههای معنانگر، غایتمدار و با نظرداشتِ اقتضائات تاریخی است و نه مواجههای دلبخواهانه. مینگرد که آنچه در کتاب مقدس آمده است تا چه اندازه متأثر از زمینه و زمانهی تاریخی بوده است و کجا حاوی پیامی جاودان و تابنده است.
آیا میتوان هم به معنابخشی ادیان قائل بود و هم به دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، درک امروزین از عدالت و اخلاق؟ میتوان هم به گوهرِ دین وفادار بود و هم به فلسفه و هنر گشوده ماند؟ میتوان ایمان ورزید و همزمان جسورانه خردورزی کرد؟ پاسخ روشنفکری دینی آری است.
منبع: وبسایت صدانت
زندان طولانیمدت، شلاق و تبعید
زیتون-سینا پاکزاد: حدود ۱۰ روز پس از آغاز محاکمه غیر علنی دراویش گنابادی، گزارشها حکایت از صدور حکمهای زندان طولانی مدت برای تعدادی از آنها دارد.
براساس گزارشها روزانه چندین درویش گنابادی به دادگاه اعزام میشوند و برای ۴۰ نفر از آنان حکمهای زندان، شلاق و تبعید صادر شده است.
بهنود رستمی و احمد براکوهی هر کدام به ۷ سال و حمید عشایری به دو سال زندان محکوم شدهاند. احمد براکوهی همچنین به تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شده است.
از جمله دادگاه انقلاب سه درویش زندانی را مجموعا به ۱۶ سال زندان و تبعید محکوم کرده است.
براساس نوشتههای تعدادی از دراویش گنابادی، بهنود رستمی و احمد براکوهی هر کدام به ۷ سال و حمید عشایری به دو سال زندان محکوم شدهاند.
احمد براکوهی همچنین به تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شده است. وی یک چشم خود را در درگیری با نیروهای امنیتی و لباس شخصی در خیابان پاسداران از دست داده بود.
به این ترتیب گویا جمهوری اسلامی قصد دارد که اعتراضهای دروایش گنابادی را نیز مانند دیگر گروهها با حکمهای سنگین حل کند.
محاکمه دراویش گنابادی از حدود ۱۰ روز پیش آغاز شده است.
در همین حال فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر به ریاست عبدالکریم لاهیجی روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت، خبر داده بود که از روز شنبه ۲۲ اردیبهشت محاکمه صدها درویش در شعبههای ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران آغاز شده است؛ شعبههای که ابوالقاسم صلواتی و ماشاءالله احمدزاده ریاست آنها را برعهده دارند.
بیشتر بخوانید
«اجتماع و تبانی علیه امنیت»، «اقدام علیه امنیت ملی»، «اخلال در نظم» و «تمرد از دستور پلیس» اتهامات یکسانی است که درباره تعدادی از دراویش مطرح شده است.
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر اعلام کرده بود که مقامات قوه قضائیه این دراویش گنابادی را «از داشتن وکیل به انتخاب خود محروم کرده» و درخواست «وکلای سرشناس و خوشنام» برای وکالت آنان را رد کردهاند.
از ۵۰۰ درویش بازداشت شده ۴۵۰ نفر در دادگاه انقلاب محاکمه میشوند و باید منتظر حکمهای زندان طولانی مدت باشند.
در همین حال عبدالکریم لاهیجی، رئیس جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران و رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر، از وکلای دادگستری خواسته بود که «به سکوت خود پایان دهند و دستکم حق کلیه متهمان به داشتن وکیل مدافع انتخابی را به مسؤولان یادآوری کنند».
شکوفه یداللهی، مریم فراسیابی، معصومه باراکوهی، شهناز کیانی، صدیقه صفابخت، الهام احمدی، سپیده مرادی، مهدی بختیاری، مجید مرادی، منوچهر کوکبی، امید قاسمی، امین صفاری و سیامک سهرابی از جمله دراویش گنابادی هستند که محاکمه شدهاند.
روز شنبه ۲۹ اردیبهشت نیز غلامحسین اسماعیلی رئیس دادگستری استان تهران، خبر داد که ۵۰ پرونده درگیریهای خیابان پاسداران به شعبه ۱۱۸۰ دادگاه کیفری دو استان تهران ارجاع شده است.
قاضی جباری، رئیس شعبه ۱۱۸۰ دادگاه کیفری دو استان تهران نیز اعلام کرد که اتهام اکثر افرادی که پروندهشان به این دادگاه ارجاع شده «اخلال در نظم و آسایش عمومی جامعه» است.
از حسن ابطحی تا دراویش گنابادی
با مقایسه اتهامها مشخص میشود که ۵۰ نفری که در دادگاه کیفری محاکمه میشوند حکمهای زندان کوتاهتری در انتظارشان است.
به این ترتیب از ۵۰۰ درویش بازداشت شده ۴۵۰ نفر در دادگاه انقلاب محاکمه میشوند و باید منتظر حکمهای زندان طولانی مدت باشند.
وضعیت دروایش بازداشت شده نیز وخیم گزارش شده و برخی از زنان زندانی در تماس تلفنی با خانواده خود از عدم رسیدگی پزشکی خبر دادهاند.
در این میان عفو بینالملل نیز اعلام کرده بود که ۱۱ زن از دراویش گنابادی در ایران از ابتدای ماه اسفند در زندان شهر ری با شرایط غیرانسانی و بدون دسترسی به وکیل نگهداری میشوند.
مقامات قوه قضائیه این دراویش گنابادی را «از داشتن وکیل به انتخاب خود محروم کرده» و درخواست «وکلای سرشناس و خوشنام» برای وکالت آنان را رد کردهاند.
یکی از زنان بازداشت شده، شکوفه یداللهی است که همزمان با بازداشت خودش در زندان زنان قرچک، سه پسرش به نامهای کسری، امیر و پوریا نوری نیز در زندان تهران بزرگ به سر میبرند.
براساس گزارشها او بر اثر ضربات باتوم مجروح شده و این ضربات به حدی بوده که سر وی شکافته و از ناحیه دهان و بینی دچار خونریزی شده است.
محمد راجی، از دراویش گنابادی بازداشتشده نیز چند روز پس از بازداشت فوت کرد.
در حالی که وبسایت مجذوبان نور از کشته شدن این درویش گنابادی در «بازجویی» خبر داده بود، مقامهای قضائیه کشته شدن آقای راجی در بازداشتگاه پلیس را تکذیب کرده و میگویند وی در جریان درگیریها و در خیابان کشته شدهاست.
مقامات قوه قضائیه همچنین خبر دادهاند که حکم اعدام محمد ثلاث، درویش زندانی که براساس حکم خود سه مامور نیروی انتظامی را زیر گرفته بود برای اجرا ابلاغ شده است.
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و دیدبان حقوق بشر با اشاره به اینکه محمد ثلاث اتهام قتل عمد را رد کرده است، خواستار آن شده بود که حکم اعدام این درویش زندانی متوقف و او به صورت «عادلانه» محاکمه شود؛ درخواستی که البته بعید است از سوی مقامات جمهوری اسلامی پذیرفته شود.
در مقایسه با سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی دراویش محرومیت بیشتری از حقوق خود داشتهاند.
حق رسیدگی پزشکی، دسترسی به وکیل، ملاقات با خانوادهها، برخورداری از دادرسی عادلانه و مواردی از این دست که آشکارا درباره این افراد در حال نقض شدن است.
پوشش خبری کمتر و پیگیری کمتر رسانه ها و نهادهای حقوق بشری نیز شاید دراین روند بی تاثیر نبوده است.تعطیلی وبسایت «مجذوبان نور» نیز شاید در این بیخبری از دراویش بی تاثیر نیست.
کانال تلگرامی «درویش پرس» اما چند وقتی است که فعالیت خود را آغاز کرده و برخی از اخبار دراویش گنابادی را منتشر کرده است.
چهارراه اصلاحطلبی
«هنگامی که آخرین اصلاحطلب با رودههای آخرین اصولگرا به دار آویخته شد، آنگاه دموکراسی در ایران پدید میآید». این جمله خلاصه نگاه امروز مخالفان نسبت به کنشگران سیاسی حاضر در جمهوری اسلامی است. هرچند بعضی دیگر معتقدند مشکل فقط اصلاحطلبان هستند؛ براندازها میگویند اصلاحطلبان باعث تداوم عمر نظام شدهاند و بعضی تندروهای داخلی اصلاحطلبان را سمی مهلک میخوانند و هر دو متفقالقول میگویند: «آنگاه که اصلاحطلبی از صحنه روزگار محو شود، شرایط بسامان شده و مسائل خودبهخود حل میشود». ولی باوجود این سه نگاه به نظر میرسد باز هم میتوان از اصلاحطلبی سخن گفت.
«اصلاحطلبی» زنده میماند
از بدو تولد جریان اصلاحات، «اصلاحطلبی» و «اصلاحطلبان» باوجود تفاوتهای محسوسشان یکسان شمرده شدند. به بیان دیگر، «ایده» و «عامل» با یکدیگر خلط شد و کلیت واحدی پدید آمد؛ اما شاید بتوان به طریقی که در ادامه به آن خواهم پرداخت، نسبت میان «ایده» (اصلاحطلبی) و «عامل» (اصلاحطلب) را از یکدیگر تفکیک کرد.
یکم) گاهی هم اصلاحطلبی زنده است و هم اصلاحطلبان در عرصه حضور دارند. مانند وضعیت امروز هند و سوئد. در این دو کشور همه احزاب اصلاحطلب هستند اما در میان آنها تنوع وجود دارد؛ بهنحویکه هر گروه خود را نماینده اصلاحطلبی واقعی میداند.
دوم) در بعضی دورهها بنا بر شرایط و بهصورت مقطعی اصلاحطلبی به پیش نمیرود، یعنی حکومت فعالیت اصلاحطلبی را تعطیل میکند و این در حالی است که اصلاحطلبان در جامعه حی و حاضر هستند؛ مانند تجربه جبهه ملی و راهبرد «صبر و انتظار». این تجربه پس از سال ۸۸ درباره بعضی احزاب اصلاحطلب نیز صادق است؛ دفتر مرکزی احزاب پلمب شد، اعضا به زندان رفتند اما بدنه باقی ماندند و بهمرور خود را در اشکال جدیدی احیا کردند.
سوم) در حالتی دیگر، تصور کنید اصلاحطلبان جملگی فاسد، بدلی، رانتخوار و در یک کلام از اعتبار ساقط شوند. ممکن است در چنین وضعیتی مرگ اصلاحطلبی اعلام شود اما روح و ایده آن باقی میماند. واقعیت آن است که ایدهها هیچگاه نمیمیرند و مانند هاگ هستند؛ میمانند تا زمینه رشد و شکوفاییشان فراهم شود. برای اثبات این مدعا میتوان به نمونههای بیرون از ایران نیز استشهاد کرد. در شوروی پس از فروپاشی، مارکسیستها به مافیا بدل شدند ولی ایده سوسیالیسم و حتی مارکسیسم از میان نرفت و هنوز زنده است. امروزه نیز ظهور فاشیسم و نئونازیسم نشانه همین روند است؛ همچنانکه آیه پنجاهوچهارم سوره مائده چنین امری را بیان میکند. بنابراین معتقدم «اصلاحطلبی» نمیمیرد؛ چه در دوره شاه، چه در دوره جمهوری اسلامی و چه در سایر ادوار.
کدام اصلاحات؟
یکی از پرسشهای مهم درباره اصلاحطلبی این است که این جریان میخواهد چه چیز را اصلاح کند؟ چنانکه میدانیم اصلاحطلبی در هر کشور جهتی خاص و معنایی متفاوت دارد. برای مثال، مسئله عاجل افغانستان ممکن است دموکراسی نباشد، ازاینرو شاید اصلاحطلبانِ افغان از بقا و ثبات سخن بگویند؛ چنانکه بعضی از دخالت و عدم دخالت طالبان در دولت سخن میگویند. یا در سوئد ازآنجاکه اساسا مشکل دموکراسی وجود ندارد، مباحث اصلاحطلبان این کشور به مقولاتی چون رفاه، سیاستهای مهاجرتی و… معطوف است. زیمبابوه نیز مدلی متفاوت دارد؛ هم به دموکراسی و امنیت نیاز دارد، هم با مسئله فقر دستبهگریبان است.
اما مسئله بنیادین ایران چیست؟ در کشور ما پروژههای اصلاحطلبی مختلفی مطرح و اجرا شده است. اصلاح خط در دوره رضاخان، اصلاح عدلیه با کوشش داور، اصلاح دین با کوششهای بازرگان، شریعتی و حتی اصلاحات اقتصادی دوره هاشمی. ولی به اعتقاد من هسته اصلاحات در ایران، دموکراسی است. ممکن است مردم فواید دموکراسی را ندانند و صرفا از آب، هوا، دلار، قضاوت مستقل، ماهواره، سبک زندگی متفاوت و عدالت سخن بگویند ولی به نظر من تا مسئله دموکراسی مرتفع نشود، این موارد نیز لاینحل باقی خواهد ماند.
اصلاحات را از که طلب کنیم؟
یکی دیگر از پرسشهای مهم -اینبار معطوف به اصلاحطلبان- این است که آنان «اصلاح» را از که باید «طلب» کنند. اصلاحطلبان باید مطالبات خود را از قدرت حقیقی دولت (state) طلب کنند ولی لازمه این کار شناخت قدرت حقیقی است و مادام که این شناخت به وجود نیاید، نمیتوان از خواستها و راهحلها سخن گفت. عدهای از اصلاحات ساختاری سخن میگویند و زمانی که از جزئیات میپرسیم، پاسخ میدهند باید ساختار قانون اساسی را اصلاح کنیم. این گروه به کجراهه میروند. پیشتر تفاوتهای میان ساختارهای سنگین و ساختارهای سبک را برشمردهام. (ر. ک حجاریان، سعید (۱۳۸۵). «زنده باد اصلاحات! ». ماهنامه آئین، ش.
۴) بر اساس همان توضیحات میتوان گفت با قانون اساسی موجود، امکان پیشبردن پروژههای مختلف میسر است؛ یعنی حتی میشود شورای نگهبان، به نقطهای هدایت شود که بر صلاحیت ناممکنترین گزینهها مهر تأیید بزند. معضل ما از جنس تقسیمبندیهای (زیربنا/روبنا) نیست و با رفراندوم و تغییر قانون اساسی حل نمیشود؛ چراکه بازار سیاست، پول رایج خود را میطلبد. پول سیاست، قدرت است؛ یعنی برای ورود به این عرصه، ابتدا باید قدرت کسب کرد و سپس دنبال سیاستورزی و چانهزنی رفت. مشکل این است که در این بُعد، فعالیتی صورت نمیگیرد و تنها مانند کانفورمیستها از گدایی قدرت سخن میرود. مثال این نوع افراد، جوانی است که هیچ ندارد و به خواستگاری دختر پادشاه رفته است. عدهای هشتگ «براندازم» را ساختهاند و اصلاحطلبان را سوپاپ اطمینان میخوانند. مرحوم صابری (گلآقا) نیز به دلیل مطالب و کاریکاتورهایش با چنین اتهامی مواجه بود و پاسخ میداد: «قبول، ما سوپاپ هستیم؛ اما کو بخار؟!».
امروزه افرادی معتقدند قانون اساسی کاغذی بیش نیست و وضعیت را اینگونه تحلیل میکنند: «آنها که خود را فقط در برابر خدا پاسخگو میدانند، زمانی که قدرت به وجود آید، در مقابل همگان پاسخگو میشوند». بله، این امکان وجود دارد که تحت شرایطی، بخشی از قدرت تقسیم شده و به سهمخواهیها پاسخ داده شود؛ اما این مسیر پاسخگویی قدرت را همراه نخواهد داشت. میتوان با پول کثیف در بازار معامله کرد و ثروتمند شد؛ در سیاست نیز میتوان با قدرت کثیف سهمخواهی کرد. این قدرت کثیف، چه منشأ خارجی داشته باشد، چه ناشی از پوپولیسم باشد و چه برآمده از زدوبند با اصحاب زور، به دموکراسی ختم نمیشود. «اصلاحطلبی» اکنون دنبال «عدل مظفر» نیست، بلکه نومشروطهخواه و «جامعهمحور» است؛ یعنی قدرت را گدایی نمیکند، بلکه به دست میآورد. صائبتبریزی میگوید:
دست طلب چو پیش کسان میکنی دراز/ پل بستهای که بگذری از آبروی خویش.
آبروی اصلاحطلبی از این نظر به خطر افتاده است که عدهای، حتی با نیت خیر، دستشان را دراز کردهاند؛ بیآنکه جیبشان پر باشد! البته میتوان اصلاحطلبی پرفشاری داشت و با بعضی قدرتهای اجتماعی همسو شد، مشروط بر آنکه درونزا باشند؛ ولی باز هم باید دید منافع و مضرات این همدستی چیست و به چه اندازه خواهد بود. برای مثال، اصلاح دینی که از سوی لوتر آغاز شد و تلاش داشت در مقابل کلیسای کاتولیک راه خود را جدا کند، با پشتوانه فئودالها همراه بود و توانست تا حد زیادی به مقاصد خود دست یابد و کلیسای پروتستان را بنا نهد؛ اما همزمان حمایت دهقانان را از دست داد و در نتیجه، کاتولیکها توانستند دهقانان را بفریبند و جنبش لوتر را به افول بکشانند. بعد از او، مونتسر بود که پروتستانیسم را پیش برد و راهی جدا از لوتر در پیش گرفت و سعی کرد مسئله را با حمایت دهقانان پیش ببرد و جنبشهای عمیق و دامنهداری در مقابل کلیسای کاتولیک به راه انداخت. در اصلاحات اقتصادی نیز دو راه وجود دارد؛ یا میتوان اصلاحات را با سرمایه گره زد و اصلاحات لیبرال را پیش برد یا آن را با کار پیوند زد و اصلاحات جامعهمحور را در دستور کار قرار داد. در اصلاحات سیاسی نیز –چنانکه در مقالات پیشین آوردهام- با رویکردهای متفاوتی مواجه هستیم که همه خود را جامعهمحور تعریف میکنند؛ ولی باید شفاف کرد که جامعهمحوربودن چه معنایی میدهد و مراد از «جامعه» چیست.
ماهیت دولت؛ اصلاحپذیر یا اصلاحناپذیر؟
توجه عدهای برای اصلاحپذیری یا اصلاحناپذیری، معطوف به قانون اساسی است و به همین دلیل از پایان اصلاحپذیری سخن میگویند؛ ولی من معتقدم مادامی که دولت (state) توتالیتر نشده، فعالیت اصلاحی میسر است. از این رو، انواع دولتهای خودکامه، دیکتاتور، اقتدارگرا، الیگارشیک و… قابل اصلاح هستند. دولت ایران تمامیتخواه نیست؛ یعنی در واقع تمام را میخواهد، اما نمیتواند به دست آورد؛ چراکه اولا مردم ایران ارتباطات گستردهای با خارج از کشور دارند؛ یعنی تکمنبعی نیستند. ثانیا دولت در ایران نشتی دارد؛ به این معنا که اخبار و اطلاعاتش در میان مردم پخش میشود. این در حالی است که در دولت تمامیتخواه، نشتی خبر وجود ندارد. ثالثا، مردم میتوانند با بعضی حرکات مانند تحریم خرید اتومبیل ساخت داخل و…، دولت را آچمز کنند. رابعا، دولت توتالیتر به اذهان مردم دستاندازی میکند؛ ولی دولت ایران چنین قابلیتی را ندارد. خامسا، دولت توتالیتر حزب قوی و فراگیر دارد که در ایران چنین حزبی وجود ندارد. سادسا، دولت توتالیتر دیوار آهنین دارد و مرزهایش بهشدت تحت کنترل است؛ بنا بر این موارد باید گفت نهاد دولت در ایران ضعیف است، درون آن دوگانگی وجود دارد و قابلیت توتالیترشدن را ندارد. به همین دلیل است که برخی از گزینه نظامی سخن میگویند؛ چراکه سودای دولت قوی را دارند. دولت در ایران مریض است؛ اما به تعبیر خواجهشیراز «طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک/ چو درد در تو نبیند کهرا دوا بکند»؛ در واقع، طبیب وجود دارد؛ اما مریض به وجود مرض باوری ندارد و این بزرگترین مانع استقرار دموکراسی است.
نسبت اصلاحطلبان و قدرت
با توجه به فرض ما؛ یعنی «امکان اصلاحطلبی»، باید این پرسش را مطرح کرد که چه نسبتی میان اصلاحطلبی و قدرت برقرار است. برای پاسخ میتوان چهار مدل را تصویر کرده؛*
یک) مدل سقراطی؛ سقراط خرمگس دموکراسی لقب گرفته است. در این مدل حداقلی، فرد از طریق مواجهه و دیالوگ مستقیم، نقادی کرده و بصیرتهایی را به مخاطب خود منتقل میکند. نتیجه مدل سقراطی، بالابردن هاضمه شنیدن و پذیرش نقصانهاست؛ اما برای افراد محدود.اصلاحطلبی سقراطی میتواند درباره همهچیز اظهارنظر و انتقاد کند و حتی به سیاق سقراط، وجود فساد و… را در حکومت ثابت کند اما واقعیت این است که این راه به کار سیاست نمیآید؛ چراکه اینگونه نقادیها مانع مؤثری در برابر وضع موجود به حساب نمیآیند و به تعبیر سقراطی فقط مانند سیخونک عمل میکنند. اصلاحطلبان سقراطی با علم به این موضوع، عرصه نقادی را رها نمیکنند؛ ولو اینکه امنیت، رفاه و حتی حیاتشان به خطر بیفتد. از این گذشته لازم به ذکر است که اصلاحطلبان سقراطی به کسب قدرت نگاهی ندارند؛ فردگرا و تکرو هستند و به انتقاد از بخشهای فرعی حکومت اکتفا نمیکنند.
دوم) مدل افلاطونی. افلاطون معتقد بود وضعیت مطلوب تحت حکومت حاکم مطلقالعنان پدید میآید. او در مباحث خود حکومت دموکراتیک، الیگارشیک، استبدادی را نامطلوب و طبقاتی میخواند و اعتقاد داشت سخنان این حکومتها درباره عدالت، منفعت همگانی و… لاف گزاف است؛ زیرا حاکمان این حکومتها فقط به اطرافیان خود بذل توجه دارند. به همین سبب او مدل فیلسوفشاه را تعریف کرد و گفت حکمران باید صفات و ویژگیهای ذاتی داشته باشد؛ والا حکومت به منزل مقصود، که همانا «مدینه فاضله» باشد، نخواهد رسید. اصلاحطلبی افلاطونی از این ایده گرتهبرداری کرده است و میخواهد از طریق «اصلاحات»، قدرت را به دست بگیرد. اصلاحطلبان افلاطونی در ساختار کنونی، میخواهند فقیه شوند، سپس به خبرگان ورود کنند و سلسله مراتب ارتقا را طی کنند.
سوم) مدل ارسطویی. اصلاحطلبی در این مدل رئیسجمهور (کارگزار حکومتی) میشود. این مدل میگوید که اصلاحطلبی فقط در تئوریپردازی خلاصه نمیشود و باید به طریقی تئوریهایش را به فاز اجرا وارد کند. مدل ارسطویی در واقع، شکل توسعهیافته مدل سقراطی است؛ چراکه نقدها در آن هدفمند و همراه با تجویز است و مانند نسبت ارسطو-اسکندر نصایح از سوی حاکم پذیرفته میشود. نمونه این مدل امیرکبیر بود؛ میرزاتقیخان تا دم آخر خود را بهعنوان قطب مقابل شاه تعریف نکرد و بهعنوان معلم ناصرالدینشاه به او وفادار ماند و آخرالامر رگش به فرمان شاه زده شد. یعنی درواقع امیرکبیر تاآنجاکه توان داشت پروژه اصلاحات را پیش برد ولی از مقطعی تحمل نشد.
چهارم) مدل رواقی. رواقیون از فضیلتهای اخلاقی و اصلاح آداب و فرهنگ سخن میگفتند؛ آنها نیز در دفاع از فضایل بهبیانی سقراطی بودند اما برخلاف او اهل جدل نبودند و به موعظه بسنده و احکام کلی صادر میکردند. این دسته متفکران و اخلاف آنها، برآنند که میتوان با ترویج ایدههای متفاوت در حوزههای مختلف – بر مبنای آموزش و تربیت شهروند- از مسائل بنیادین گذر کرد. ایدههای رواقیون جهانروا بود و قابل به تعمیم به جوامع متفاوت؛ بنابراین هم یونانیان و هم رومیان با آنها مدارا کردند. نگاه اصلاحطلبی رواقی صرفا به مردم است و اصلاحطلبان حامی این مدل در زمینههای مشخص مانند خیریهها، انجمنهای محیطزیست، اخلاق، فرهنگ و… فعالیت میکنند. در یک کلام این گروه به دنبال ترمیم جزئیات هستند؛ چراکه معتقدند تا مردم اصلاح نشوند، مسئولان نیز اصلاح نخواهند شد.
واقعیت این است که چهار مدل فوقالذکر متافیزیکال و پا در هوا هستند؛ زیرا هیچکدام به بسترهای اجتماعی و ماهیت قدرت و دولت مدرن توجه ندارند. این مدلها برای تقریب به ذهن بیان شد تا بدانیم در وضعیت کنونی اگر اصلاحطلبان بخواهند به هر یک از مدلهای فوق وفادار باشند، باید آنها را زمینی کنند. به هریک از آن چهار مدل نیز بهطور جداگانه میتوان انتقاداتی وارد کرد. مدل سقراطی را نمیتوان در قالب سازمان ریخت؛ چراکه فردی و مربوط به حوزه روشنگری است. رواقیون نیز چنانکه ذکر شد، بهدنبال اصلاح مردم هستند و نگاهشان اساسا معطوف به اصلاح قدرت نیست. مدل ارسطویی نیز حتی اگر نیت خیر داشته باشد، چون درون قدرت تعریف میشود، باید قید پایگاه اجتماعیاش را بزند. مدل افلاطونی به دنبال تغییر بنیادی ساختار نیست بلکه میخواهد جای جبار و فیلسوفشاه را عوض کند؛
اما مدل مطلوب برای اصلاحطلبی چیست؟ شاید بتوان از ترکیب مدل «افلاطونی-ارسطویی» بهعنوان مدل اصلاحطلبی مطلوب سخن گفت. مشروط به آنکه:
۱) ابعاد متافیزیکال آن دو رویکرد را در مدل دخیل نکنیم، ۲) اصلاحطلبی را در روندهای جاری مضمحل نکنیم.
اصلاحطلبی در این مدل، باید بهمرور و با سازماندهی و داشتن تحلیل مشخص از شرایط مشخص، بهعنوان قطب قوی تعریف و شناخته شود؛ چراکه توضیح دادم در بازار سیاست، پول تقلبی و بدون پشتوانه فاقد ارزش است. به قول حافظ: «قلندران حقیقت به نیم جو نخرند / قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست» در این مسیر و پس از طیکردن مراحلی باید از ارسطوی اصلاحشده به افلاطون اصلاحشده، چنانکه ذکر آن رفت، تغییر وضعیت داد. الگوی «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» ریشه در چنین موضوعی داشته است.
*مدلهای مذکور از مقاله خانم مارتا نوسباوم با عنوان «Four Paradigms of Philosophical Politics» اقتباس شده است. برای مطالعه رک.
The Monist, vol. 83, no. 4, pp. 465-490
منبع: روزنامه شرق
🍃زنده|معاون قضایی دادستان کل کشور: رفع فیلتر تلگرام صحت ندارد
دادستان کل کشور :توئیتر رفع فیلتر نمی شود
دادستان کل کشور گفت: مسدودسازی پیام رسان توئیتر با دستور قضایی انجام شد و تا وقتی فعالیتش مانند گذشته است، رفع فیلتر نخواهد شد./ ایرنا
معاون قضایی دادستان کل کشور: رفع فیلتر تلگرام صحت ندارد
خرمآبادی، معاون قضایی دادستان کل کشور: رفع فیلتر تلگرام تا جمعه، صحت ندارد و فیلتر تلگرام قطعی و دائمی است. /ایسنا
معاون حقوقی رئیسجمهور: تلگرام تا جمعه رفع فیلتر میشود
لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهور از رفع فیلتر تلگرام تا روز جمعه خبر داده است.
کشتهشدگان ناآرامیهای کازرون به خاک سپرده شدند
حوادث شامگاه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۹۷ در کازرون فارس به مرگ سه نفرمنتهی شد که پیکر این افراد عصر سه شنبه اول خرداد در این شهر به خاک سپرده شد. پیش از این مقامات استان فارس از کشته شدندو نفر در این درگیریها خبر داده بودند/ ایرنا
ترامپ در دیدار با رئیس جمهور کره جنوبی گفت احتمال زیادی وجود دارد که نشست او و رهبر کره شمالی بر خلاف آنچه پیشتر اعلام شده بود، در ماه ژوئن برگزار نشود. https://t.co/ccYTSAWHMX
— خبرگزاری فارس (@FarsNews_Agency) May 22, 2018
وزیر ارتباطات: اپراتورها باید ظرف ۲۴ آینده اختلالات اینترنتی را رفع کنند
با دستور وزیر ارتباطات اپراتورها و شرکتهای ارایه دهنده اینترنت مکلف به رفع اختلالات اینترنتی ظرف ۲۴ ساعت آینده شدند./باشگاه خبرنگاران
نماینده مخالف پیوستن بهFATF : میخواهند قاسم سلیمانی و محسن رضایی را تحویلشان بدهیم
توئیت طنز استفن والت استاد روابط بین الملل در تمسخر پمپئو درباره پیش شرط هایی که برای مذاکره با ایران گذاشته است.
I’m still a bit surprised #Pompeo didn’t demand that Iran agree to open a #Trump-branded golf course in Teheran AND pay for the wall with Mexico.
— Stephen Walt (@stephenWalt) May 22, 2018
تصویب طرح تشدید مجازات اسیدپاشی در کمیسیون قضایی مجلس
سیده فاطمه حسینی نماینده تهران در مجلس با اعلام خبر تصویب طرح تشدید مجازات اسیدپاشی، از اتفاق نظر اعضای این کمیسیون قضایی بر وجود خلاء قانونی در این زمینه و ضرورت رفع این خلاء گفت و افزود: کلیات طرح تشدید مجازات اسیدپاشی به اتفاق آرا در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس تصویب و فرار شد جزئیات این طرح در اولین فرصت بررسی شود. / کانال سید فاطمه حسینی
بازداشت ۲۰ فعال محیط زیستی دیگر در جنوب کشور
بازداشت ۲۰ فعال محیط زیستی دیگر در جنوب کشور؟
پیام درفشان وکیل مدافع کاووس سیدامامی:
بنا بر اطلاعات دیگری مطلع شدم که حدود ۲۰ نفر دیگر در جنوب کشور در رابطه با این پرونده (محیط زیست) بازداشت شدهاند که دلیل اصلی بازداشت آنها نیز مشخص نیست.ایسنا
— پایگاه خبری جماران (@jamarannews) May 21, 2018
قارچ قاتل شناسایی شد
ستاد اطلاع رسانی داروها و سموم سازمان غذا و دارو، گونه قارچی Amanita virosa راعامل مسمومیتهای اخیر دانست.
آمانیتا ویروسا (Amanita virosa) در میان قارچها به «فرشته نابودگر» معروف است و قارچی جنگلی است. این قارچ یکی از مرگبارترین قارچهای سمی است که باعث ازکارافتادن کلیهها و کبد میشود. این قارچ معمولا در جنگلهای دارای درخت راش رشد میکند و در تابستان و پاییز در زمینهای خزهپوش پیدا میشود. این قارچ در طی روزهای اخیر جان ۱۴ نفر را گرفت و صدها نفر را دچار مسمومیت کرد/روزاروز
سه درویش گنابادی به شانزده سال حبس و نفی بلد محکوم شدند
دادگاه انقلاب سه #درویش_گنابادی بازداشت شده در #گلستان_هفتم را مجموعا به تحمل شانزده سال حبس تعزیری و نفی بلد محکوم کرد.
#بهنود_رستمی به ۷ سال تعزیری،
#حمید_عشایری به ۲ سال حبس تعزیری
و #احمد_براکوهی به ۷ سال حبس تعزیری و تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شدهاند.— faeze abdipour (@faezehabdipour) May 21, 2018
جواد لاریجانی: برجام مرده، اروپا مردهخوری میکند
جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت: به نظرم برجام مرده است و اروپاییها مشغول مردهخوری هستند؛ ما هرگز نباید معطل شویم، باید بحث کنیم و بدانیم راجع به چه چیزی صحبت میکنیم؛ باید تفکر استیصالی را دور بریزیم.
به گفته برادر روسای قوه مقننه و قضاییه اولین مانع حی مسئله برجام این است که« جناب آقای روحانی از ابتدا موضوع برجام را به یک موضوع رقابت انتخاباتی تبدیل کرده و گفتند که اگر چرخهای سانتریفیوژ میچرخد باید چرخ اقتصاد هم بچرخد.»/فارس
موگرینی: برجام هیچگاه برای رسیدگی به تمامی مسائل ایران طراحی نشده بود
موگرینی: عادی شدن روابط تجاری و اقتصادی با ایران بخشی اساسی از این توافق را تشکیل میدهد که باید از سوی جامعه بینالملل حفظ شود. برجام هیچگاه برای رسیدگی به تمامی مسائل در روابط با ایران طراحی نشده بود ـ خبرآنلاین
— روزنامه شرق (@SharghDaily) May 21, 2018
۳هزار نفر به علت مهریه در زندان هستند
بر اساس اعلام ستاد دیه کشور، در حال حاضر ١٨ هزار زندانی جرایم غیرعمد در زندانهای کشور وجود دارد که ۶۴ درصد این جرایم مربوط به محکومیتهای مالی و دومین رتبه به بدهکاران مهریه اختصاص دارد./ایسنا
خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید
پومپئو و ترامپ؛ ایران و «فرماندهانِ بیزانسی»
در سال ۱۹۸۱ مقالهای در علوم کامپیوتر و شبکههای ارتباطی منتشر شد که به طرز عجیبی میتواند راهنمای امروز مطالعه سیاست خارجی ایران قرار گیرد. موضوع اصلی این مقاله پرداختن به الگوریتمهایی است که قابلیت اطمینان یک سامانه را بالا میبرد و امکان خطاتابی در سامانه و تحمل خطا در سامانه تصمیمگیری را فراهم میسازد.
عنوان مقاله اشارهای به دوران امپراتوری بیزانس یا روم شرقی در سال های ۳۳۰ تا ۱۴۵۳ است که فساد، فریب و دروغ طبقه حاکم را در برگرفته بود و نویسندگان مقاله با اشارهای کنایهآمیز به آن دوران، «مسئله فرماندهان بیزانسی» را مطرح میکنند.
ارتش بیزانس یک شهر را محاصره کرده است. فرماندهان بیزانسی هر کدام بخشی از ارتش را رهبری کرده و در جاهای مختلف اطراف شهر مستقر هستند. فرماندهان باید در مورد حمله به شهر یا عقبنشینی تصمیمگیری کنند. بعضی از فرماندهان میل به حمله و بعضی هم تمایل به عقبنشینی دارند. برای ارتش بیزانس مهم است که همهی فرماندهان به یک تصمیم واحد برسند زیرا اگر بعضی از آنها عقبنشینی کنند، فرماندهان گروههای حملهکننده شکست خواهند خورد و بخشی از ارتش از بین خواهد رفت، چون از پشتیبانی بقیه برخوردار نیستند و تعداد و موقعیت آنها برای پیروزی کافی نیست.
در این وضعیت، خطر و مسئله اصلی «فرماندهان بیزانسی» هستند، خطری که ارتش بیزانس را تهدید میکند و خسارت آن از یک «حملهی مشترک» یا یک «عقبنشینی هماهنگ» بیشتر است.
فساد، فریب و دروغ طبقه حاکم را در برگرفته و لذا حل «مسئله فرماندهان بیزانسی» و هماهنگی میان فرماندهها به آسانی ممکن نیست. دستکم دو مشکل اساسی برای حل این مسئله وجود دارد. مشکل اول وجود فرماندهان خائن است که قصدشان بر هم زدن هماهنگی میان ارتش بیزانس است. آنها ممکن است به گروهی از فرماندهان پیام بدهند که باید حمله کنیم و به گروهی دیگر بگویند که عقبنشینی بهترین کار است. به این ترتیب هماهنگی میان فرماندهان از بین رفته و توهمِ هماهنگی جای آن را خواهد گرفت. مشکل دوم ارتش، دوری فرماندهان از یکدیگر و قابلِ اعتماد نبودن پیکهای پیامرسان است، بهنحوی که پیکها ممکن است به مقصد نرسند و یا پیام نادرستی را منتقل کنند.
«مسئله فرماندهان بیزانسی» دوگانگی و بلکه چندگانگی در سامانه سیاسی و تصمیمگیری سیاست داخلی و خارجی ایرانِ امروز را یادآوری میکند و خطر ناشی از همین فرماندهان بیزانسی تهدیدی است که موجودیتِ امروز ایران را نشانه رفته است. در حالیکه جواد ظریف و تیم دیپلماسی دولت، برجام را را رقم زدند و گامی بلند برای تنشزدایی در منطقه و ورود ایران به بازارهای جهانی برداشتند، قاسم سلیمانی در عراق و سوریه و یمن تصمیمهایی گرفت و کارهایی کرد که کشورهای منطقه را به هراس انداخت و سخن از نقض روحِ برجام به میان آمد و کشورهای ۵+۱ را به فکر توافق تکمیلی انداخت و بهانه برای خروج آمریکا از برجام فراهم کرد. در سایه عدم هماهنگی فرماندهانِ بیزانسی ایران، میشود گفت: تصمیم ظریف و توافقنامه برجام، پروژهی هسته ای ایران را تعطیل کرد و اورانیوم غنیشده را به خارج فرستاد و قلب راکتور هستهای اصفهان را با بتن پر کرد و وضعیت ایران را برای مذاکرهها و اقدامهای احتمالی دیگر و در یک کلام توان دفاعی و نظامی را تضعیف کرد. از طرفی دیگر اقدام قاسم سلیمانی، عربستان و امارات را چنان در هراس انداخت که به آمریکا برای خروج از برجام چک سفید دادند و قرارداد چند صد میلیارد دلاری بستند؛ اروپا را نگران موشکهای دوربرد ایران کرد و موجودیتِ اسرائیل را بیشاز پیش تهدید کرد و در دسترس موشکها و سلاحهای ایرانی قرار داد و… در نهایت ظریف را در تنگنای دیپلماسی و تصمیمگیری و یا مذاکره برای برجامهای دیگر قرار داد.
واضح است که در اینجا «جواد ظریف» و «قاسم سلیمانی» صرفا دو نماداند برای اشاره به تصمیمگیرانِ اصلی و وضعیتِ «فرماندهان بیزنسی» در سیاست خارجی امروز ایران؛ وضعیتی که بهراحتی و وضوح در عرصه داخلی نیز قابل مشاهده است(مثلا موضوع فیلترینگ تلگرام)
مقالهای که در ابتدای این یادداشت از آن سخن رفت، به طرح «مسئله فرماندهان بیزانسی» اکتفا نمیکند بلکه راهحلهایی را برای شناسایی و رفع این خطا در سامانههای تصمیمگیری پیشنهاد میدهد؛ این راهحلها (الگوریتمها) قابلیت اطمینان و اعتماد را به سامانه تصمیمگیری بر میگردانند و امکان تحمل خطا را فراهم میسازند. مقاله از آنها با عنوان «عیبتابی بیزانسی» یاد میکند.
به زبان ساده «عیبتابی بیزانسی»، نوعی از خاصیت یک سامانه تصمیمگیری است که از هماهنگی قبلی فرماندهان یا اعضای مهم سامانه ناشی میشود. مثلا اگر فرماندهان بیزانسی قبل از اقدام به محاصرهی شهر، با هم هماهنگ کنند که «هرگونه عدم دریافت پیام به معنای عقبنشینی است»، خطر ناشی از خیانتها و پیامهای ضد و نقیض را از بین بردهاند.
برای اینکه این راهکار را به سیاست خارجی ایران و فرماندهان بیزانسی آن تعمیم دهیم باید به آنها توصیه کنیم که همبستگی ملی ناشی از تهدیدهای ترامپ و رجزخوانیهای پومپئو را ( در کنار واقعیتهای موجود در این تهدیدها و رجزها را) به فرصت تبدیل کنند و در کوتاهترین زمان به هماهنگی کامل برسند. معنا و مفهوم آن این است که تریبون، صدا و رفتار واحدی باید از سیاست خارجی ایران مشاهده شود در غیر اینصورت و در این وضعیت، خطر و مسئله اصلی «فرماندهان بیزانسی» هستند و خسارت ناشی آن از یک «حملهی مشترک» یا یک «عقبنشینی هماهنگ» برای ایران بیشتر است.
انتقادها از شروط جدید آمریکا برای ایران
زیتون– شب گذشته مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا٬ خبر داد کشورش فشار بیسابقه مالی به ایران وارد خواهد کرد و هشدار داد که اگر ایران مسیرش را عوض نکند «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه این کشور وضع خواهد شد.
به گفته او همچنین جمهوری اسلامی باید اجازه «دسترسی بی قیدوشرط بازرسان آژانس به تمام پایگاههای (هستهای) خود در سراسر کشور» را صادر کند.
وزیر امور خارجه آمریکا تاکید کرد که ایران همچنین باید «تمام شهروندان آمریکایی» را آزاد کند، به حمایت از شورشیان حوثی یمن پایان دهد، «همه نیروهایش» را از سوریه خارج کند.
وزیر خارجه آمریکا خواستار دستیابی به توافق جدیدی با ایران درباره برنامه هستهای تهران شد و گفت ترجیح دولت ترامپ این است که این توافق در قالب یک معاهده حاصل شود که کنگره نیز آن را تایید کند.
وزارت خارجه ایران این اظهارات «نشانه استیصال و درماندگی» آمریکا و «تلاش مذبوحانه آنها برای انحراف اذهان از اقدام غیر قانونی آمریکا» در خروج از برجام است.
وزارت امور خارجه ایران اظهارات آقای پومپئو را مداخله آشکار در امور داخلی خود و تهدید غیرقانونی علیه یک عضو سازمان ملل متحد دانسته است.
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز در واکنش به اظهارات مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا درباره استراتژی تازه آمریکا پس از خروج از توافق هسته ای با ایران، برجام، گفته است برجام بدیل و جایگزینی ندارد.
فدریکا موگرینی در بیانیهای تاکید کرد: «ما به سخنرانی وزیر امور خارجه آمریکا، مایک پومپئو گوش دادیم، سخنرانی که مخاطب آن نه تنها ایران بلکه همه کسانی بود که از «برنامه جامع اقدام مشترک»، برجام، حمایت می کنند.»
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اضافه کرد: «توافق هسته ای ایران و تداوم حمایت از آن دستاوردهای عمده دیپلماسی بین المللی هستند، چرا که صلح آمیز باقی ماندن کامل ظرفیت های هسته ای ایران را تضمین می کنند.»
حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ نیز سخنان روز دوشنبه وزیر خارجه آمریکا را شبیه به سخنان مقامات دولت جرج بوش در ۱۵ سال پیش توصیف کرد و گفت: «شما چه کارهاید که برای ایران و جهان تصمیم بگیرید و بگویید ایران در زمینه فناوری هستهای باید چه کند.»
حسن روحانی تاکید کرد که «دنیای امروز نمیپذیرد آمریکا برای جهان تصمیم بگیرد.»
او اضافه کرد: «اینکه یک آقایی که سالها در یک مرکز جاسوسی مشغول فعالیت بوده، حالا بخواهد از جایگاه وزیر خارجه آمریکا برای ایران و دیگر کشورها تعیین تکلیف کند به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.»
بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا، نیز در همین رابطه گفت که چشمانداز رسیدن به یک توافق جدید با تهران «خیلی خیلی سخت است» و «بعید است که توافق در مورد تمامی اقدمات ایران در یک مذاکره، اقداماتی مانند رفتارهای مخرب ایران در منطقه، برنامه موشکهای بالیستیک و مسائل هستهای، در یک زمانبندی معقول دستیافتنی باشد.»
رییس سازمان محیط زیست: فعالان بازداشت شده محیط زیستی باید آزاد شوند
زیتون– عیسی کلانتری٬ رییس سازمان حفاظت زیست٬ با تاکید بر اینکه هیچ مدرکی دال بر جاسوس بودن فعالان محیط زیستی وجود ندارد، گفت: بر اساس تشخیص هیئت چهارنفره دولت این افراد باید آزاد شوند.
معاون رییس جمهوری در مورد سرنوشت فعالان محیط زیستی بازداشت شده تاکید کرد که دولت یک گروه چهارنفره شامل وزیر دادگستری، وزیر کشور، معاون حقوق و وزیر اطلاعات برای پیگیری این موضوع تشکیل داده است.
به گفته کلانتری تا کنون مشخص شده این افراد بدون اینکه کار خلافی بکنند، بازداشت شدهاند. وزارت اطلاعات به این نتیجه رسیده که هیچ مدرکی دال بر جاسوس بودن این افراد وجود ندارد.
طی بهمن و اسفندماه پارسال، با بازداشت هفت نفر از فعالان محیط زیست، پروژهای کلید خورد که در پی آن شمار دیگری از فعالان زیستمحیطی، یکی پس از دیگری بازداشت شدند.
دامنه بازداشتها تا اردیبهشتماه امسال نیز دامنه یافت. اردیبهشت ماه امسال آذر صداقتی٬ یکی از فعالان محیط زیست٬ در اینستاگرام شخصی خود از بازداشت حدود ۴۰ نفر از افراد محلی، فعالان محیطزیست و دو نفر از محیطبانان بندرلنگه در استان هرمزگان خبرداد.
پس از آن مژگان جمشیدی، روزنامهنگار حوزه محیط زیست و از فعالان این حوزه، در توئیتر خود، مجموع شمار فعلان محیط زیستی بازداشت شده را ۵۵ تن اعلام کرد.
روز دوشنبه نیز ایسنا به نقل از پیام درفشان، وکیل مدافع شماری از فعالان محیط زیستی، خبر داد که ۲۰ نفر دیگر از فعالان محیط زیست نیز در جنوب ایران بازداشت شدهاند.
پیام درفشان همچنین گفت که دو تن از بازداشتشدگان با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
روز گذشته برادر یکی از فعالان محیط زیست در توئیتر خود نوشت که درجواب پیگیری پرونده از دفتر رهبری٬ به ایشان اعلام کردهاند که پروندهاش سنگین است.
درجواب پیگیری از دفتر رهبری:
پروندهاش سنگینه، دیگه از طریق دفتر کاری نداره
ما پیگیری کردیم، پرونده ویژه ی اطلاعاتی قضاییه دیگه گفتن دفتر تو این قضیه ورود نکنه.
*از اونطرفم که وزارت اطلاعات گفت فعالان محیطزیست جاسوس نیستند.
مملکت گل و بلبل#امید_برای_طبیعت #anyhopefornature— mirhessam khaleghi (@mirhessam) May 21, 2018
آمریکا پنج ایرانی دیگر را تحریم کرد
زیتون– وزارت خزانهداری آمریکا ۵ ایرانی را به دلیل «اتهام ارتباط با یگان موشکی سپاه پاسداران» تحریم کرد.
وزارت خزانهداری آمریکا در ادامه تحریم ایرانیان که پس از خروج این کشور از برجام، سرعت بیشتری گرفته، چند ایرانی دیگر را به فهرست تحریمیها اضافه کرد.
این ۵ نفر که مهدی آذرپیشه، محمد جعفری، محمود باقری کاظمآباد، جواد بردبار شیرامین و سید محمدعلی حدادنژاد تهرانی نام دارند، به دلیل ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تحریم شدهاند؛ نفرات دوم تا چهارم مشخصاً به خاطر ارتباط با یگان موشکی «غدیر» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تحریم شدهاند.
آمریکاییها هفته گذشته، «ولی الله سیف» رئیس بانک مرکزی را هم به اتهام جابجایی پول برای نیروی قدس سپاه و مقاومت اسلامی لبنان، تحریم کرده بودند. سیف و ۵ نفری که امروز تحریم شدند، تحت تحریمهای «فهرست اختصاصی تروریستهای بینالمللی» درآمدهاند.
«استیو منوشین» وزیر خزانهداری آمریکا به مناسبت اعمال این تحریمها، بیانیهای داده و گفته: «وزارت خزانهداری ۵ مقام ایرانی را که با نیروی قدس و برنامه موشکی بالستیکی ایران در ارتباط هستند، هدف قرار داده است. اقدامات آنها باعث شده که حوثیها، توانایی شلیک موشک به سمت شهرها و زیرساختهای عربستان سعودی را پیدا کنند.»
تحویل قاسم سلیمانی، ممنوعیت کمک به حزبالله
زیتون-حسام فریدنی: «اگر لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین مالی تروریسم تصویب شود، باید قاسم سلیمانی را به آمریکا تحویل دهیم». این استدلال مخالفان این لایحه است که روز سهشنبه جلسه علنی مجلس را برای دقایقی به هم ریختند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس، ابتدا در برابر این فریادها مقاومت کرد و گفت که «با زور نمیشود نظراتتان را القا کنید. شما نقد و اعتراض دارید بگذارید صحبت شود».
اجرای مقررات گروه ویژه اقدام مالی (FATF ) که تصویب چهار لایحه پیش نیاز آن است با مذاکرات جدید با اروپا درباره حفط برجام گره خورده است.
در نهایت اما لاریجانی تسلیم شد و پیشنهاد کرد که این لایحه به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ارسال و دو هفته دیگر در دستور کار مجلس قرار گیرد؛ اقدامی که به تعبیر برخی نمایندگان با هدف جلب رای اعضای جبهه پایداری در انتخابات هیئت رئیسه انجام شد؛ انتخاباتی که چند روز دیگر برگزار میشود.
در همین حال محمود صادقی، نماینده تهران، در توئیتر خود نوشت: «برداشت بسیاری از نمایندگان این بود که هدف رییس مجلس از پذیرش پیشنهاد ارجاع کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم به کمیسیون امنیت ملی و تعویق دو هفتهای آن، نگاه او به انتخابات هیأت رییسه در هفته آینده بود».
حسین علیحاجی دلیگانی، احد آزادیخواه، عباس گودرزی، محمد جواد ابطحی و نادر قاضیپور با در دست داشتن پلاکاردهایی این لایحه را «استعماری» خواندند.
این نمایندگان در مجلس حرکت و دو پلاکارد با این مضمون را در دست داشتند «ملت غیور ایران از پذیرش هر پیمان استعماری بیزار است»، «ملت ایران ما را نخواهد بخشید اگر این لایحه استعماری را مصوب کنیم».
در واکنش به این اعتراضها علی لاریجانی، رئیس مجلس، اعلام کرد که رهبر جمهوری اسلامی دربارهٔ این لایحه «نظری نداده» است و مجلس و دولت باید خود دربارهٔ این لایحه تصمیم بگیرند.
سه لایحه «الحاق به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم»، «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» و «اصلاح قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم» در مجلس ایران در حال بررسی است.
«لایحه پیوستن به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته (پالرمو)» نیز در مجلس تصویب شده اما شورای نگهبان این لایحه را برای اصلاح به مجلس بازگردانده است.
یکی ازخواستههای اروپا در مذاکره با ایران پس از خروج آمریکا از برجام، ایجاد محیط شفاف برای کسب و کار در ایران است.
یکی از ایرادات شورای نگهبان «ترجمه اشتباه» مجلس از متن این کنوانسیون است.
سخن مخالفان این لوایح است که با پیوستن ایران به این کنوانسیون ها کمک مالی ایران به گروههایی مانند حزبالله لبنان و حماس مشکل خواهد شد.
حزبالله لبنان از سوی آمریکا، هلند و اتحادیه عرب و اسرائیل به عنوان «گروه تروریستی» شناخته شده و اتحادیه اروپا نیز شاخه نظامی این گروه را «تروریستی» دانستهاست.
گروه حماس در فهرست «گروههای تروریستی» آمریکا، کانادا و اسرائیل است و اتحادیه اروپا نیز شاخه نظامی این گروه را «تروریستی» میداند.
وزارت خارجه ایران اما پیش از این اعلام کرده بود که پیوستن به «کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته (پالرمو)» ارتباطی با موضوع کمک به این گروه ها ندارد.
مجلس شورای اسلامی صبح یکشنبه ۳۰ اردیبهشت جلسهای غیر علنی با حضور علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، محمد جواد ظریف،وزیر امور خارجه، و عباس عراقچی،معاون سیاسی وزارت خارجه، برگزار کرد؛ جلسهای که در آن این چند مقام ارشد از نمایندگان مجلس خواستند که این لوایح را تصویب کنند.
این لوایح عملا پیشنیاز اجرای مقررات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است؛ گروهی که برای «مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در جهان» فعالیت میکند.
گروه ویژه اقدام مالی (FATF) ﺩﺭ ﺍﺟﻼﺱ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﻔﺖ که سال ١٩٨٩ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﭘﺎﺭﻳﺲ ﺑﺮﮔـﺰﺍﺭ ﺷـﺪ، ﻣﻮﺟﻮﺩﻳـﺖ یافت و امروزه اکثر کشورهای جهان مقررات پیشنهادی این گروه را اجرا میکنند.
ایران «در صدر کشورهای جذاب برای پولشویی و پرریسکترین کشور و دارای رتبه بدتری نسبت به کشورهایی مثل سودان، گینه بیسائو، مالی، افغانستان» بودهاست.
نام ایران از سال ۸۸ در فهرست سیاه «گروه ویژه اقدام مالی» موسوم به «FATF» قرار داشته اما این گروه، در دو سال اخیر برخی محدودیتهایش علیه ایران را به حالت تعلیق درآورده است.
تصویب چهار لایحهای که دولت به مجلس ارسال کرده یکی از پیشنیازهای اجرای مقررات این گروه است.
از سوی دیگر اجرای این مقررات در شرایط فعلی به برجام نیز گره خورده است. یکی ازخواستههای اروپا در مذاکره با ایران پس از خروج آمریکا از برجام ایجاد محیط شفاف برای کسب و کار در ایران است.
مرکز پژوهشهای مجلس ایران هم در اردیبهشتماه اعلام کرد که برخلاف ذهنیت مردم و برخی نخبگان کشور، بخش قابل توجهی از مشکلات برقراری روابط کارگزاری بانکهای ایران با بانکخای دنیا، ناشی از علل غیرتحریمی و اجرا نشدن استانداردهای بینالمللی است.
به گفته این مرکز بر اساس ارزیابی کمیته بازل، ایران از نظر «خطر پولشویی و تأمین مالی تروریسم» به همراه «چند کشور محدود دیگر، بدترین وضعیت را دارد».
بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۱۶ میلادی نیز ایران «در صدر کشورهای جذاب برای پولشویی و پرریسکترین کشور و دارای رتبه بدتری نسبت به کشورهایی مثل سودان، گینه بیسائو، مالی، افغانستان» بودهاست.
بانک تسویه بینالمللی (بیآیاس) که به بانک مرکزی کشورها خدمات ارائه میدهد، متشکل از کمیتههایی است که یکی از مهمترین آنها کمیته بازل است که مجموعه رهنمودهایی در حوزه مدیریت ریسک برای بانکها ارائه میدهد.
اعتراض اعضای جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو به اجرای مقررات گروه ویژه مالی از سال ۹۵ آغاز شده است.
احمد علمالهدی امام جمعه مشهد، سال ۹۵ گفته بود که ایران و اروپا سندی را امضا کرده اند که شامل FATF، تضمین امنیت نفت و گاز اروپا توسط ایران و «عدم برخورد» با افراد دوتابعیتی میشود.
در کنار این هیاهوهای اعضای جبهه پایداری اما توافق دولت با آیتالله خامنه ای است که تکلیف تصویب این لوایح و اجرای مقررات گروه ویژه اقدام مالی را مشخص میکندو همانگونه که در موضوع برجام نیز مجلس عملا نقشی نداشت و مصوبه مرتبط با آن نیز در نهایت با وجود همه سر و صداهای مجلس اصولگرای نهم تصویب شد.
🍃زنده|واکنش تند دادستان تهران به دولت بر سر پرونده فعالان محیط زیست
گرد و غبار ادارات شهر #کرمان را تعطیل کرد
غلظت گرد و غبار پی ام ۲.۵میکرون و رسیدن آن به ۲۷۳ ،موجب تعطیلی ادارات شهر کرمان و همچنین راهی شدن ۲۸ نفر به مراکز درمانی سایر شهرستان های این استان شد pic.twitter.com/bRRRz1R5O4— ILNA/خبرگزاری ایلنا (@ilnanews) May 23, 2018
رئیس سازمان امور اجتماعی: آمار سالانه خودکشی ایران نصف میانگین جهانی است
رئیس سازمان امور اجتماعی کشور اعلام کرد: آمار سالانه خودکشی در کشور حدود ۳۸۰۰ تا ۴۰۰۰ مورد می باشد که معادل نصف میانگین جهانی است.
به گفته وی در کشور نزدیک به ۲ هزار مورد قتل در سال رخ میدهد. به رغم اینکه آمار منازعات در کشور طی یک دهه گذشته چهار برابر شده، اما آمار قتل افزایش نیافته است./ایران
هفته قبل گزارش زدوبند فروش تجهیزات #پزشکی چاپ شد که به قول @azpilliqueta و @Vahid هرجای دنیا بود نظام پزشکی و وزیر و… رو به چارمیخ میکشیدن اما اینجا نه
اینطوریا هم نیس.رئیس #نظام_پزشکی به #دادستان نوشته که مسئول روزنامه رو احضار کن و اگه نمیتونه ثابت کنه با #خبرنگار برخورد کن pic.twitter.com/RhXxusmeea
— محمد مساعد (@mohammadmosaed) May 23, 2018
تجمع اعتراضی کامیوندارن، در فارس تنشآفرین شد
در پی اعتصاب کامیونداران در شهرهای مختلف ایران امروز صفهای بلند بنزین در استان فارس تشکیل شد. به گزارش بیبیسی مردم در شیراز از ترس نداشتن بنزین در روزهای آینده به پمپ بنزینها هجوم برده اند.
امروز روزدوم اعتصاب رانندگان کامیون در شهرهای مختلف ایران است. رانندگان کامیون به ثابت بودن کرایهها، افزایش قیمت بیمهها، قیمت عوارض اتوبانها ،کمیسیون بالای باربریها، هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی اعتراض دارند.
نماینده زابل و زهک: خشک شدن تالاب هامون ۴۰ هزار صیاد را بیکار کرد
نماینده زابل و زهک :به دلیل خشک شدن تالاب #هامون ۴۰ هزار صیاد بی کار شدند.
احمدعلی کیخا نسبت به موج دوم مهاجرت بزرگ #سیستان_بلوچستان ی ها به دلیل بی آبی و خالی شدن مرزها هشدار داد. موج اول در سال های ۴۹ و ۵۰ اتفاق می افتد. ۳ هزار روستا با تانکر آبیاری می شود. pic.twitter.com/4EufYyfRuM— زهرا کشوری (@zahrakeshvari) May 23, 2018
مشاور عالی رهبری در نیروهای مسلح : خداوند آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی ندارد
یحیی رحیم صفوی، مشاور عالی رهبری در نیروهای مسلح گفت: خداوند آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی ندارد و در بین ۱۹۴ کشور مستقل شکل گرفته تنها حکومتی است که بر اساس آموزههای قرآن شکل گرفته است.
او که در مراسم پاسداشت سوم خرداد به مناسبت آزادی خرمشهر سخن میگفت با اشاره به عوامل و مولفههای قدرت جمهوری اسلامی در زمان جنگ گفت: پیروزیهای ملت و کشور ما میتواند به عنوان یک الگوی مدیریتی یا یک رهنمود کلان همچنان پیروزآفرین باشد./اعتماد آنلاین
کیومرث پوراحمد: راه ندادن زنان به ورزشگاهها بدترین قانون کشور است
کیومرث پوراحمد در گفتوگو با #اعتمادآنلاین:
دوم خرداد ۲۱ سال پیش بهترین دوران #سیاسی ایران بود
راه ندادن #زنان به ورزشگاهها بدترین قانون کشور است
جایزه جشنواره کن هیچ کمکی به #سینمای_ایران نمیکندhttps://t.co/CWOetqVoFf
— اعتمادآنلاین (@EtemadOnline) May 23, 2018
عاملان تیراندازی صبح امروز اهواز دستگیر شدند
فرمانده انتظامی شهرستان اهواز اعلام کرد:در پی درگیری در چهار سال پیش و ادامه رسیدگی پرونده در دادسرا احدی از طرفین پرونده با یک قبضه اسلحه شکاری جهت تسویه حساب شخصی در مقابل دادسرا اقدام به تیراندازی به طرف دیگر پرونده می نماید.
در این تیراندازی یک زن مجروح شد و یک قبضه اسلحه شکاری در این رابطه از متهمان کشف وضبط شد.
لیستی از وکلای مورد تایید قوه قضاییه برای پروندههای امنیتی منتشر میشود
رئیس دادگستری استان تهران خبر داد که «لیستی از وکلایی که میتوانند وکالت پروندههای امنیتی را برعهده بگیرند توسط رئیس قوه قضاییه به دادگاه ها اعلام شده است».این اقدام قبلا دربرخی از دیگر استان ها هم رخ داده و عملا وکلای مورد تائید می تونن وکالت پرونده های سیاسی را قبول کنن.
— Ehsan Mehrabi (@EhsanMehrabi7) May 23, 2018
واکنش تند دادستان تهران به دولت بر سر پرونده فعالان محیط زیست
جعفری دولت آبادی دادستان تهران گفت: آقای کلانتری و دیگر مقامات اجرایی حق دخالت در پروندههای جاری را ندارند و تعبیراتی امثال «متهمان باید بزودی آزاد شوند» در حد آنان نیست.
وی تاکید کرد که «ایشان( رئیس سازمان محیط زیست) به چه مجوزی در پروندههای قضایی دخالت میکنند؛ و ثانیاً، مبنای اظهارات وی که هیچ دسترسی و اطلاعی از پرونده قضایی نداشته است چه میباشد.»
به گفته جعفری دولت آبادی مبنای اظهارات آقای کلانتری گزارش هیئت تشکیل شده از برخی وزرای دولت و معاون حقوقی ریاست جمهوری برشمرده است در حالی که این هیئت هیچگونه دسترسی به پرونده و محتویات آن نداشته و بنابراین نه این گروه حق اظهارنظر و مداخله در پرونده جاری دارند و نه آقای کلانتری به عنوان رئیس سازمان محیط زیست و معاون رئیس جمهور.
به عقیده دادستان تهران انتظار میرفت به جای طرح چنین ادعاهای بیمبنایی، در خصوص کاوه مدنی و خروج وی از کشور توضیح دهد.
عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست گفته بود:« هیأت تحقیق دولت متشکل از وزیران دادگستری، کشور، اطلاعات و معاون حقوقی ریاست جمهوری پس از بررسی وضعیت فعالان بازداشت شده محیطزیستی به این نتیجه رسید که این افراد بی دلیل در بازداشت به سر میبرند و باید بزودی آزاد شوند»./ایران
تیتر یک روزنامه ایران: بازداشتیهای محیط زیستی جاسوس نیستند
ارگان رسمی دولت:
بازداشتی های محیط زیستی #جاسوس نیستند @mah_sadeghi @alimotahari_ir pic.twitter.com/uBzSDv0Yvq— مژگان جمشیدی (@mojganjamshidi7) May 23, 2018
درخواست دیدهبان حقوق بشر برای تحریم افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۸
مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر از رهبران جان خواست در افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۸ شرکت نکنند.
به گفته وی :«رهبران جهان باید به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه بفهمانند که اگر وی دستکم مسیرش را تغییر ندهد و به «جنایاتی» که نیروهای دولتی و روسیه در سوریه مرتکب میشوند پایان ندهد، آنها در مراسم افتتاحیه جام جهانی در ویآیپی کنار او نخواهند نشست»/ایسنا
صرافیهای مجاز وارد معامله ارز شدند
یک مقام مسئول در نظام بانکی از بخشنامه بانک مرکزی مبنی بر صدور اجازه خرید مستقیم ارز از سوی بازرگانان در صرافیها خبر داد و گفت: صرافیهای مجاز وارد عملیات معامله ارز شدند./مهر
امروز بیست و یکمین سالگرد ۲ خراد ۷۶ است که در انتخابات آن روز در ایران برای اولین بار دولت اصلاحطلب بر سر کار آمد، رقابت میان ناطق نوری و محمد خاتمی بود.
۲۱ سال بعد… pic.twitter.com/OiOZ9flReY
— Panah Farhadbahman (@BBCPanah) May 22, 2018
واکنش به سخنان وزیر مهاجرت دانمارک درباره روزه
سخنان وزیر مهاجرت دانمارک در مورد تاثیر روزه گرفتن بر کارایی مسلمانان ساکن دانمارک، واکنشهای مردم این کشور را در پی داشته است.
اینگر استویبرگ گفته بود که ساعات کاری مسلمانان در ماه رمضان به دلیل امکان بروز خطرات احتمالی برای جامعه باید کاهش پیدا کند. او به یک روزنامه دانمارکی گفته بود که به طور مثال روزه گرفتن رانندههای اتوبوس و کارمندان برخی از ادارههای خدماتی میتواند برای جامعه خطرناک باشد.
این اظهارات با واکنش دو شرکت اتوبوس رانی همراه بود که گفته اند تاکنون هیچ حادثه رانندگی را ثبت نکرده اند که دلیل آن روزه گرفتن باشد. اتحادیه مسلمانان دانمارک هم در پاسخ به خانم استویبرگ اعلام کرد: «تشکر که به فکر ما هستید اما مسلمانان بالغاند و حتی در زمانی که روزه میگیرند مراقب سلامت خود هستند.»/ایران اینترنشنال
ارس امیری به قید وثیقه آزاد شد
ارس امیری دانشجوی ساکن لندن پس از تقریبا۲ ماه بازداشت موقت شامگاه۳۱اردبیهشت با قرار وثیقه سنگین۵۰۰میلیون آزاد شد.پسر خاله خانم ارس امیری درباره اتهامی که به او تفهیم شده گفت: «دقیقا نمیدانم. فقط میدانم که مربوط به همکاری ارس با موسسه بریتیش کانسیل است.»https://t.co/DedmdlvBl6
— کمپین حقوق بشر در ایران (@ICHRI_Fa) May 22, 2018
خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید
دادستان تهران: مقامات اجرایی در حد اظهارنظر درباره پرونده محیط زیستیها نیستند
زیتون– عباس جعفری دولتآبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت که اظهار نظر در خصوص پرونده فعالان محیط زیست بازداشت شده٬ در حد مقامات اجرایی نیست.
معاون رییس جمهوری در مورد سرنوشت فعالان محیط زیستی بازداشت شده تاکید کرد که دولت یک گروه چهارنفره شامل وزیر دادگستری، وزیر کشور، معاون حقوق و وزیر اطلاعات برای پیگیری این موضوع تشکیل داده است.
به گفته کلانتری تا کنون مشخص شده این افراد بدون اینکه کار خلافی بکنند، بازداشت شدهاند. وزارت اطلاعات به این نتیجه رسیده که هیچ مدرکی دال بر جاسوس بودن این افراد وجود ندارد.
امروز دادستان تهران در واکنش به این سخنان کلانتری تاکید کرد که سخنان رییس سازمان محیط زیست مبنی بر جاسوس نبودن فعالان محیط زیستی زندانی «دخالت» در کار قوه قضائیه و «مغایر با مقررات» است.
دولت آبادی با اشاره به «محرمانه» بودن تحقیقات این پرونده، سخنان رییس سازمان محیط زیست را «دخالت» در پروندههای قضایی و «زیر سئوال بردن» اقدامات قوه قضائیه دانست.
او همچنین گفت که هیات منتخب رییس جمهوری نیز «هیچگونه دسترسی به این پرونده و محتویات آن نداشته» و «حق اظهارنظر و مداخله» در این پرونده را ندارد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران تاکید کرد که کلانتری و دیگر مقامات اجرایی «حق دخالت» در پروندههای قضایی را «ندارند» و سخنانی مانند اینکه متهمان باید به زودی آزاد شوند، «در حد آنان نیست.»
طی بهمن و اسفندماه پارسال، با بازداشت هفت نفر از فعالان محیط زیست، پروژهای کلید خورد که در پی آن شمار دیگری از فعالان زیستمحیطی، یکی پس از دیگری بازداشت شدند.
دامنه بازداشتها تا اردیبهشتماه امسال نیز گسترش یافت. اردیبهشت ماه امسال آذر صداقتی٬ یکی از فعالان محیط زیست٬ در اینستاگرام شخصی خود از بازداشت حدود ۴۰ نفر از افراد محلی، فعالان محیطزیست و دو نفر از محیطبانان بندرلنگه در استان هرمزگان خبرداد.
پس از آن مژگان جمشیدی، روزنامهنگار حوزه محیط زیست و از فعالان این حوزه، در توئیتر خود، مجموع شمار فعلان محیط زیستی بازداشت شده را ۵۵ تن اعلام کرد.
روز دوشنبه نیز ایسنا به نقل از پیام درفشان، وکیل مدافع شماری از فعالان محیط زیستی، خبر داد که ۲۰ نفر دیگر از فعالان محیط زیست نیز در جنوب ایران بازداشت شدهاند.
پیام درفشان همچنین گفت که دو تن از بازداشتشدگان با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
اعتصاب سراسری کامیونداران سوخت رسانی را در ایران مختل کرد
زیتون– اعتصاب کامیونداران به اختلال در چرخه توزیع بنزین و گازوئیل در کشور انجامید.
کامیون داران در اعتراض به شرایط بد اقتصادی، گران شدن لوازم یدکی و پایین بودن کرایهها دست به این اعتراض صنفی زدهاند.
کمبود گازوئیل در تهران و کمبود بنزین به ویژه در اراک، شیراز و چند شهر دیگر استان فارس سبب شد تا صفهای دراز خودروها در برابر جایگاههای توزیع سوخت در این شهرها تشکیل شود.
جدا از شهرهای بزرگ جمعیت این رانندگان در شهرهای کوچک تری مثل ارسنجان، بم، زرین شهر، کوار، مرودشت، بوکان، سبزوار، دهاقان، بندرانزلی نیز قابل توجه است و بررسی ها نشان می دهد دیگر رانندگان نیز آرام آرام در حال پیوستن به این اعتصاب دست جمعی هستند.
طراحان اعتصاب از همکاران خود خواستهاند از بارگیری خودداری کرده و کامیونهای خود را برای کار روشن نکنند.
امروز تصاویر زیادی از کامیونهای متوقف شده در مناطق مختلف ایران منتشر شده است. برخی رانندگان با نصب پلاکاردهای بزرگ در جلو کامیون خود به «گران شدن عوارض و لوازم یدکی» در عین «ثابت ماندن کرایه بار» اعتراض کردهاند.
رانندگان کامیون که در هر شهری به گونهای اعتصاب کردهاند، با در دست داشتن پلاکاردهایی با موضوع «۲/۳/۹۷روز اتحاد و اعتصاب رانندگان ناوگان حمل و نقل برای اجرای عدالت» اعتراض خود را نشان دادهاند.
به نوشته خبرگزاری صدا و سیما در شهرستان کوار فارس رانندگان ماشینهای خود را در منازل پارک کردهاند، در پاسارگاد حدود ۴۰ نفر از کامیونداران مقابل فرمانداری تجمع کردهاند، کامیونداران مشکان نیریز و خرامه در جادهها اقدام به اعتصاب کردند و این حرکت جمعی در دیگر مناطق استان ادامه دارد.
رانندگان معترض در نجفآباد نیز از حرکت کامیونها جلوگیری میکنند.
طبق آمار وزات راه و شهرسازی حدود ۳۶۰ هزار دستگاه کامیون در ایران وجود دارد. کامیوندارها سهم بسیار بالایی در حمل و نقل کالا و جابه جایی بار در ایران دارند.
اعتصاب کارگران و اصناف مختلف در ایران طی ماههای اخیر افزایش یافته است.
آیتالله خامنهای: با آمریکا مذاکره نمیکنیم
زیتون– آیتالله علی خامنهای، وی شامگاه چهارشنبه دوم خرداد، در «مراسم افطاری» مسئولان جمهوری اسلامی گفت جمهوری اسلامی ایران «نمیتواند با آمریکا تعامل کند.»
او دلیل خودداری از هرگونه مذاکره با آمریکا را عدم پایبندی این کشور به تعهداتش اعلام کرد.
رهبر جمهوری اسلامی دو روز پس از اعلام ۱۲ شرط آمریکا برای توافق جدید اتمی با تهران، گفت که پس از انقلاب بهمن ۵۷، آمریکا «انواع» اقدامات سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی «سازماندهی کرده است».
او تاکید کرد که هدف آمریکا از این اقدامات «براندازی» جمهوری اسلامی بوده است و این کلمه اخیرا نیز تکرار میشود.
آیتالله خامنهای در ادامه افزود که همه اقدامات آمریکا در این ۴۰ سال «شکست خورده» و مانند «گربه معروف داستان تام و جری باز هم شکست خواهد خورد.»
رهبر جمهوری اسلامی افزود: «رییس جمهوری کنونی آمریکا هم سرنوشتی بهتر از اسلافش مانند بوش و نئوکانها و ریگان نخواهد داشت و در تاریخ گم خواهد شد.»
پیشتر مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا٬ خبر داد کشورش فشار بیسابقه مالی به ایران وارد خواهد کرد و هشدار داد که اگر ایران مسیرش را عوض نکند «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه این کشور وضع خواهد شد.
به گفته او همچنین جمهوری اسلامی باید اجازه «دسترسی بی قیدوشرط بازرسان آژانس به تمام پایگاههای (هستهای) خود در سراسر کشور» را صادر کند.
وزیر امور خارجه آمریکا تاکید کرد که ایران همچنین باید «تمام شهروندان آمریکایی» را آزاد کند، به حمایت از شورشیان حوثی یمن پایان دهد، «همه نیروهایش» را از سوریه خارج کند.
🍃زنده|ترامپ دیدارش را با رهبرکره شمالی لغو کرد
احتمال تغییر سیاست صدور ویزای آمریکا برای ایرانی ها
مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در جلسه کمیته روابط خارجی سنای آمریکا:
ممکن است در راستای سیاست جدید دولت آمریکا در قبال ایران، در سیاست ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع ایرانی تجدید نظر کنیم/ عصر ایران
پژو-سیتروئن در بازار ایران میماند
گروه خودروسازی پیاسای، سازنده پژو و سیتروئن، اعلام کرده است که با وجود خروج آمریکا از توافق هستهای ایران، استراتژی حضور خود در بازار ایران را تغییر نمیدهد.
لیندا جکسون، مدیرعامل گروه پیاسای، به رویترز گفته است استراتژی این شرکت در ایران را تغییر نکرده است، هرچند این شرکت تحولات را «محتاطانه» دنبال میکند.
ساختمان جنجالی کمیته امداد (کاخ کمیته امداد) در منطقه سوهانک تهران، پس از گذشت ۲ سال، با قیمتی حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان به دانشگاه آزاد اسلامی فروخته شد.
این ساختمان در مجموعهای بهمساحت ۸ هکتار و دارای ساختمانهای متعدد، مهمانسرا، ورزشگاه و دانشگاه است ـ تسنیم pic.twitter.com/5Nnu9OUcIH— روزنامه شرق (@SharghDaily) May 24, 2018
ترامپ دیدارش را با رهبرکره شمالی لغو کرد
رئیس جمهور آمریکا با نوشتن نامهای دیدار آتی خود با رهبر کره شمالی را لغو کرد.
به نقل از سی ان ان در این نامه آمده است: با توجه به خشم و خصومت شدید منعکس شده در اظهارات اخیر شما، من احساس میکنم که، در این مقطع زمانی، برگزاری این دیدار که از مدتها قبل برنامهریزی شده است، نامناسب است.
کره شمالی امروز از تخریب سایت آزمایشهای هستهای خود در حضور خبرنگاران خارجی خبر داد. این کشور همچنین مدتی پیش آمریکاییهای زندانی شده در کره شمالی را نیز آزاد کرده بود.
ترامپ در نامه خود نوشت: شما درباره قابلیتهای هستهای خود صحبت میکنید، اما توان هستهای ما عظیم است و دعا میکنم که آنها هرگز استفاده نشوند.
تحولات دینداری در ایران در ۴۰ سال اخیر
تحولات دینداری در ایران از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۹۴ را در این نمودارها که حسین قاضیان، جامعهشناس، تهیه کرده ببینید.
نمودارهای بیشتر:https://t.co/9TnwTQOunj pic.twitter.com/jrj8fjluNv— Tableau Mag مجله تابلو (@TableauMag) May 24, 2018
سعد حریری در آستانه برای سومین دوره نخست وزیری
سعد حریری روز پنجشنبه حمایت ۷۰ نماینده از ۱۲۸ نماینده پارلمان لبنان را به دست آورد تا برای سومین دوره متوالی، نخست وزیر این کشور شود.
رئیس جمهوری لبنان باید بطور رسمی آقای حریری را مامور تشکیل دولت کند تا او بتواند مذاکرات خود با احزاب حاضر در پارلمان آن کشور را آغاز کند.
سمت نخست وزیری بر اساس سیستم تقسیم قدرت در لبنان به مسلمانان سنی تعلق دارد.
زینب طاهری وکیل #محمد_ثلاث از ارائه درخواست اعاده دادرسی موکلش در روز سهشنبه به دیوان عالی کشور خبر داد. (ایسنا)
محمد ثلاث اکنون در بند ۱۰ زندان رجایی شهر کرج نگهداری میشود.#SaveSalas https://t.co/p94OcDbkFA pic.twitter.com/Ou6vXZSlsi— دیده بان حقوق بشر (@hrw_fa) May 23, 2018
کره شمالی: برای مذاکره به آمریکا التماس نمیکنیم
کره شمالی اظهارات اخیر معاون رئیس جمهوری آمریکا در مورد سرنوشت برنامه هستهای این کشور را مورد انتقاد شدید قرار داده و گفته است که برای مذاکره به آمریکا التماس نخواهد کرد.
امروز پنجشنبه، ۳ خرداد (۲۴ مه)، خبرگزاری دولتی کره شمالی متن بیانیه معاون وزیر امور خارجه این کشور را در مورد برنامه دیدار رهبر این کشور و رئیس جمهوری آمریکا منتشر کرد که در آن هشدار داده شده است که ممکن است این دیدار لغو شود./بیبیسی فارسی
صبح امروز؛ مراسم برگزاری هفتمین سالگرد درگذشت زنده یاد #ناصر_حجازی pic.twitter.com/Sjezj3Fx8D
— خبرآنلاین (@khabaronlinee) May 24, 2018
تا یک میلیارد تومان به سپردهگذاران موسسات مالی و اعتباری پرداخت میشود
مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس ایران در پی نشست پنجشنبه ۳ خرداد سران سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه اعلام کرد: «از هفته آینده پس از امضای رؤسای سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه، پرداخت مطالبات سپرده گذاران موسسات مالی و اعتباری تا سقف یک میلیارد تومان اصل سپردهها آغاز میشود.»
به گفته پزشکیان «پرداخت این مبالغ شامل حال تمامی سپردهگذاران در موسسات مالی و اعتباری که دارای مشکل بودهاند، می شود چه سپردهگذارانی که پس از تشکیل کاسپین در این موسسه سپردهگذاری کردهاند و چه شامل حال سپرده گذارانی که در تعاونیهای منحله سپردهگذاری کرده بودند.»/ایران
یک قاضی فدرال در نیویورک: ترامپ حق ندارد کسی را در توئیتر بلاک کند
خبر تویتری: #ترامپ خیلی از منتقدینش، مخصوصا آنهایی که بهش «منشن» میدن، را در تویتر بلاک کرده. حالا یک قاضی فدرال در نیویورک حکم داده که رییسجمهوری حق نداره کسی را بلاک کنه چون نقض بند اول قانون اساسی آمریکاست.
— بهمن کلباسى (@bbckalbasi) May 23, 2018
در پی اعتصاب کامیونداران، کرایه کامیونها ۲۰ درصد افزایش یافت
رئیس اتحادیه حمل بار کشور گفت: کرایه کامیون ۲۰ درصد افزایش یافت و مشکلات بیمه حل شد.
به رئیس اتحادیه حمل و نقل بار کشور، کامیونداران به افزایش دو برابری قیمت اقلام مورد نیاز از جمله لاستیک و روغن اعتراض داشتند که کرایه حمل بار تا سطح ۲۰ درصد برای جبران بخشی از گرانیها و کمباری زیاد شد./ تسنیم
ابراهیم خالدی، پزشک اورژانس از بازداشت شدگان اعتراضات دی ماه به ۳ سال زندان محکوم شد، او در دادگاه بدوی به ۵ سال حبس محکوم شده بود pic.twitter.com/saoEjg1O76
— NIKI MAHJOUB (@nikimahjoub) May 23, 2018
خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید
آیا «تمومه ماجرا»
زیتون-سحرنصیری :۲۱ سال پس از ۲۱ میلیون رای محمد خاتمی بار دیگر دستاوردهای اصلاحات مورد پرسش و گفتوگو قرار گرفته؛ دستاوردهای که برخی آن را هیچ و ناچیز میشمارند و برخی قابل توجه.
بیش از دو دهه از فعالیت جریان مشهور به اصلاحات در ایران میگذرد، جریانی که توانست با وعده احیای اصول مندرج در قانون اساسی، حاکمیت قانون و گشایش نسبی در فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، بیش از ۸۰ درصد واجدین شرایط رایدهی را پس از سالها انفعال به پای صندوقها بکشاند.
«خنثی شدن خطر جنگ با آمریکا»،«تقویت جامعه مدنی»، «سخت شدن مهندسی انتخابات» و «تقویت حوزه عمومی نقد وبررسی در ایران» دستاوردهای اصلاحات از دیدگاه جلاییپور است.
اما روندی که در ابتدا بسیارپر شتاب پیش میرفت، پس از گذشت ۲۱ سال، از نظر برخی از تحلیلگران ناکارآمد شده است.
پس از افتوخیزهای جریان اصلاحطلبی، هشت سال دوران افول و حوادث پس از انتخابات ۸۸ ، حسن روحانی با شعار رفع حصر، اجرای حقوق شهروندی و بهبود فضای معیشت و حل مساله هستهای، توانست بسیاری از احزاب اصلاحطلب را با خود همراه کند و دو بار در سال های ۹۲ و ۹۶ بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زند.
مردم نیز به جبران قهر سال ۸۴ خود و با درخواست تَکرار خاتمی به لیست امید رای دادند و توانستند کلیه نهادهای انتخابی را از آن این جریان کنند.
اما نمایندگان منتخب جریان اصلاحطلب با گذشت پنج سال، همچنان از عمل به وعدههای خود باز ماندهاند.
بیشتر بخوانید
رفراندوم به روایت پوزیسیون و اپوزیسیون
فروپاشی رژیم نزدیک و خطر فروپاشی کشور جدی است
پروژه برجام با تصمیم جدید ترامپ به نظر شکست خورده میآید، ارز و ریال در بحران به سر میبرند، اقتصاد همچنان بیثبات است، حصر هم پابرجاست و فضای سیاسی امکان تنفس ندارد.
در این میان بسیاری از منتقدین، اصلاحطلبان و محمد خاتمی را مسبب اصلی وضع موجود و هدف آنها را مشروعیت بخشیدن به حکومت جمهوری اسلامی با به صحنه کشاندن مردم میدانند.
حمیدرضا جلایی پور، استادجامعهشناسی و از چهرههای شاخص اصلاحطلبی، در مصاحبه فروردین ماه خود با روزنامه اعتماد کارنامه اصلاحطلبان در ایران را نه تنها منفی نمیداند، بلکه شش دستاورد مهم را که مقدمات تقویت سازوکار دموکراسی، توسعه سیاسی و حکمرانی خوب است را نتیجه ایستادگی مدنی اصلاحطلبان در بیست سال اخیر برمیشمارد.
کدیور اما معتقد است بدون اجرای اصلاحات ساختاری، رسیدن به حکومتی دموکرات و سکولار غیرقابل دسترس است و تلاش بیثمر بیستساله اصلاحطلبی در برقراری دموکراسی نیز گواهی بر این مدعاست.
به گفته او، اصلاحطلبان، تحقق پروژه «دولت موازی» را در تبدیل «جمهوری اسلامی» به «حکومت اسلامی» با ناکامی روبه رو کردهاند.
«خنثی شدن خطر جنگ با آمریکا در زمان جرج بوش»،«تقویت جامعه مدنی»، «سختشدن مهندسی انتخابات» و «تقویت حوزه عمومی نقد وبررسی در ایران» دیگر دستاوردهای اصلاحات از دیدگاه جلاییپور اند.
اما بسیاری از منتقدین از جمله محسن کدیور، این اصلاحات را برای بهبود دموکراسی در ایران کافی نمیدانند و تنها چاره را در اصلاحات ساختاری میدانند.
اصلاحاتی که مبنای آن در ابتدا، حذف نهاد ولایت فقیه به عنوان «ام المصائب» جمهوری اسلامی است.
پذیرش اصل «جدایی نهاد دین از حکومت» ،« پذیرش تساوی حقوقی همه شهروندان ایران بدون توجه به جنسیت، قومیت، دین و مذهب در اداره کشور»، «پایان دادن به قضاوت سیاسی در جمهوری اسلامی یا استقلال قوه قضائیه »،«تضمین آزادی مطبوعات، أحزاب و نهادهای مدنی»،«پایان دادن به صدور انقلاب، ماجراجویی در منطقه، تقدم منافع ملت ایران بر مصالح شیعیان و مسلمانان غیرایرانی »و «اجرای عدالت» اصلاحات ساختاری مورد نظر کدیور است.
او معتقد است بدون اجرای این اصلاحات ساختاری، رسیدن به حکومتی دموکرات و سکولار غیرقابل دسترس است و تلاش بیثمر بیست ساله اصلاحطلبی در برقراری دموکراسی نیز گواهی بر این مدعاست.
آیا حکومت جمهوری اسلامی ایران قابل اصلاح است؟
شیرین عبادی حقوقدان و برنده جایزه نوبل در مصاحبه با سایت زیتون می گوید: «این سیستم در بیست سال گذشته نشان داده است که غیر قابل اصلاح است. ساختار سیاسی ایران به گونهای است که اجازه اصلاحات نمی دهد. بندبازی با قانون اساسی و دسترسی حکومت به همه امکانات عملا روند اصلاحات را متوقف میکند. در دوران خاتمی امید زیادی ایجاد شد که بتوان سیستم را به مسیر درست بازگرداند. حتی من فکر میکردم بخش مهمی از راه را رفتهایم، اما دیدیم که نتیجه این اصلاحات صفر بود و به رغم اینکه مجلس ششم خیلی تلاش کرد و بهترین مجلس بود، نتیجه ای نداشت».
اما سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلبان، در تحلیل اخیر خود در روزنامه شرق در پاسخ به اصلاحناپذیر بودن حکومت می نویسید:«توجه عدهای برای اصلاحپذیری یا اصلاحناپذیری، معطوف به قانون اساسی است و به همین دلیل از پایان اصلاحپذیری سخن میگویند؛ ولی من معتقدم مادامی که دولت توتالیتر نشده، فعالیت اصلاحی میسر است. از این رو، انواع دولتهای خودکامه، دیکتاتور، اقتدارگرا، الیگارشیک و… قابل اصلاح هستند».
به اعتقاد حجاریان، «دولت ایران تمامیتخواه نیست؛ یعنی در واقع تمام را میخواهد، اما نمیتواند به دست آورد؛ چراکه اولا مردم ایران ارتباطات گستردهای با خارج از کشور دارند؛ یعنی تکمنبعی نیستند».
او همچنین می گوید که«مردم میتوانند با بعضی حرکات مانند تحریم خرید اتومبیل ساخت داخل و…، دولت را آچمز کنند».
آیا سرنگونی رژیم مساوی با فروپاشی ایران است؟
بسیاری از اصلاحطلبان، گزینه براندازی و سرنگونی رژیم را مساوی با فروپاشی ایران میدانند و همواره از امکان «سوریهای» شدن ایران سخن میگویند و اینکه با توجه به شرایط موجود در منطقه و تحرکات شدید دولت ترامپ و دولت عربستان، چارهای جز ادامه راهی که تاکنون آمدهایم نیست؛ یعنی همزمان انتقاد و در عین حال شرکت در انتخابات.
به اعتقاد حجاریان، «دولت ایران تمامیتخواه نیست؛ یعنی در واقع تمام را میخواهد، اما نمیتواند به دست آورد؛ چراکه اولا مردم ایران ارتباطات گستردهای با خارج از کشور دارند؛ یعنی تکمنبعی نیستند».
اما گروه مقابل معقتد است که ایران با سوریه و لیبی تفاوتهای اساسی دارد. آنها احتمال دخالت نظامی را این دولت های متخاصم را نیز نمیدهند چراکه معتقدند این دخالت در ایران جواب نمیدهد و شاید تنها در حدی باشد که بخشی از پایگاههای نظامی حکومت را به نفع مردم نابود کند و بیان میکنند که نمیتوان تا ابد از ترس لولوی سوریهای شدن، به شرایط غیرقابل اصلاح موجود تن داد.
اما محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران و از حامیان رویه اصلاحطلبی تنها راه حل برای خروج از ابربحرانهای جاری و فروپاشی سیاسی و اجتماعی و نیز مخاطرات پیش آمده پس از خروج ترامپ از توافق برجام را، پذیرش راهکارهای ضروری برای عبور از چالشهای حاکمیتی و جامعه مدنی برای تحقق وفاق ملی میداند.
وی معتقد است درابتدا و به عنوان گام نخست، جریانات متمایل به دمکراسی و حقوق بشر باید زمینه این گفتوگوی فراگیر را فراهم آورند تا به تدریج گفتوگو در عرصه عمومی با سایر گروههای اجتماعی و عرصه عمومی توسعه پیدا کند و زمینههای عملی وفاق، همدلی و همکاری در عرصه عمومی در راستای تامین منافع و امنیت ملی تحقق پیدا کند.
علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت، اما شرایط امروز را بحرانی نمیداند.
گروهی معتقدند که ایران با سوریه و لیبی تفاوتهای اساسی دارد و دخالت نظامی خارجی هم شاید تنها در حدی باشد که بخشی از پایگاههای نظامی حکومت را به نفع مردم نابود کند.
از نظر وی برخی اعتراضات که نمونه آن در دی ماه مشاهده شده، فاقد سازماندهی خاصی بوده و تنها مورد استقبال جریانی ست که به دنبال براندازی نظام است.
وی در مصاحبهای در پاسخ به شعار «اصلاحطلب، اصول گرا دیگه تمومه ماجرا» که بهعنوان یکی از اصلیترین شعار اعتراضات دی ماه گذشته و عبور معترضین از اصل نظام مطرح شده بود میگوید:« اینکه این شعار چقدر با واقعیت تطبیق دارد، فکر میکنم که کمی غلو و بلوف است. نه، ماجرایی تمام نشده است و همچنان رقابت اصلی در جامعه همان است که بود».
این فعال اصلاحطلب در عین حال می گوید:«منتها موضع اصلاحطلبان از یک منظر تضعیف شده است، موضع اصولگرایان هم تضعیف شده است؛ به این دلیل که دیگر بههیچوجه انسجامی ندارند و گفتمانشان را تا حد زیادی از دست دادهاند و موجب شده است که بدنهشان منفعل شوند».
۱۵ فعال سیاسی و مدنی داخل و خارج از کشور اخیرا در بیانیهای از لزوم برگزاری یک رفراندوم با نظارت بینالمللی سخن گفتند و آن را راهی مسالمتآمیز و بدون خشونت برای گذر به سوی دموکراسی دانستهاند.
آنان تنها راه برونرفت از مشکلات را گذار مسالمتآمیز از نظام جمهوری اسلامی به یک دموکراسی سکولار پارلمانی مبتنی بر آرای آزاد مردم اعلام کردند.
با تمامی این نقد و نظرها، حال باید دید که آیا اصلاحطلبان میتوانند مانند پنج سال گذشته، همچنان با امید تغییر، مردم را به پای صندوق های رای بیاورند و یا این مردم هستند که دست به انتخاب دیگری برای تغییر شرایط موجود میزنند.
احضار یکی از شاکیان پرونده فیلترتلگرام توسط بازپرس شعبه دوم دادسرای رسانه
زیتون– زینب طاهری٬ یکی از وکلایی که از بازپرس صادر کننده دستور فیلتر تلگرام شکایت کرده بود٬ احضار شد.
دهم اردیبهشت ماه بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران دستور مسدودسازی پیامرسان تلگرام را صادر کرد.
او از ارائهدهندگان خدمات اینترنتی در ایران خواست این دستور را اجرا کنند و اعلام کرد که در غیر این صورت با پیام رسانها برخورد خواهد شد.
بیش از چهل میلیون ایران کاربر شبکه پیام رسان تلگرام هستند.
زینب طاهری اولین وکیلی بود که از بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران شکایت کرده بود.
او امروز در حساب کاربریاش در توییتر خبر داد که با اتهامهای تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب به این شعبه احضار شده است.
#خبرفوری
دیروز به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب!توسط شعبه دو دادسرای فرهنگ ورسانه احضارشدم!
این همان مرجعی است که دستور #فیلترینگ_تلگرام راصادرکرده است!
ومن همان وکیلی کهاز دستور فیلترینگ به رهبری شکایت کردممملکت تا اینقدر بی در و پیکر دیده بودید؟#ظلم یعنی این… pic.twitter.com/qhoVdCGUSD
— زینب طاهری (@zeynab_taheri) May 24, 2018
زینب طاهری پیشتر در مصاحبه با خبرگزاری برنا گفته بود که «فیلتر کردن» شبکههای مجازی در «حوزه اختیارات دادستان نیست».
به گفته طاهری، افرادی که در تلگرام اقدام به کسب درآمد میکردند و با صدور این حکم شغلشان را از دست دادهاند نیز میتوانند در این باره در دادسرای ویژه کارکنان دولت اعلام شکایت کنند.
پس از او هفت وکیل دادگستری دیگر نیز از بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه به دلیل فیلترینگ پیامرسان تلگرام شکایت کردند.
آرش کیخسروی، ابوذر نصراللهی، جواد پارسا، سعید دهقان، محمد مقیمی و پیام درفشان با حضور در دادسرای رسیدگی به جرایم کارکنان دولت، از بازپرس شعبه دو دادسرای فرهنگ و رسانه به دلیل صدور دستور فیلترینگ تلگرام شکایت کردند.
این شکایت با عنوان «سلب آزادی شخصی افراد ملت و محروم کردن آنها از حقوق مقرر در قانون اساسی به موجب صدور دستور کلی و خارج از صلاحیت بازپرس» انجام شده است.
برخی از حقوقدانان نیز اعلام کردهاند که یک بازپرس با مسئولیت و حیطه حقوقی مُعَین در استان تهران، نمیتواند برای یک جمعیت ۸۰ میلیون نفری تصمیم بگیرد.
لغو دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی
زیتون– ساعاتی پس از تخریب سایت آزمایشهای هستهای کره شمالی، رئیس جمهور آمریکا در نامهای به رهبر کره شمالی، لغو دیدارشان که قرار بود ۱۲ ژوئن اتفاق بیفتد را اعلام کرد.
ساعتی پیش خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی اعلام کرده بود که کره شمالی سایت اتمی «پیونگه ری» ،که این کشور شش آزمایش اتمی خود را در آن انجام داده است، امروز پنجشنبه با حضور خبرنگاران ۵ کشور خارجی به صورت رسمی تخریب و منهدم کرده است.
کره شمالی پیشتر گفته بود که در یکی از روزهای چهارشنبه تا جمعه تمامی تونل های این سایت را منفجر می کند، ورودی های سایت را می بندد و تاسیسات نظارتی در سطح زمین را نیز از بین میبرد.
خبرنگار یونهاپ که به عنوان یکی از خبرنگاران ۵ کشور خارجی جهت پوشش خبری این رویداد به کره شمالی دعوت شده بود در گزارش کوتاهی اعلام کرده است عملیات تخریب یکی از تونل های این سایت حدود ساعت ۱۱ صبح امروز اتفاق افتاده است.
موسسه تسلیحات اتمی کره شمالی با صدور اطلاعیه ای در این ارتباط تاکید کرده است تخریب این سایت اتمی نشان دهنده اهداف صلحآمیز پیونگ یانگ است.
در این بیانیه تاکید شده که کره شمالی در زمینه توسعه اتمی هیچ وقت با سوریه یا ایران همکاری نکرده است.
در ادامه آن نیز آمده است که موسسه تسلیحات اتمی کره شمالی در بیانیهای خود اعلام کرده است پیونگ یانگ متعهد شده بود تا به ساخت جهان عاری از تسلیحات اتمی کمک کند.
با این حال رییس جمهور آمریکا دیدار آتی خود با رهبر کره شمالی را لغو کرد. او دلیل لغو این دیدار را «خشم آشکار و دشمنی عیان» در مواضع اخیر کره شمالی عنوان کرد.
دونالد ترامپ در نامهای به رهبر کره شمالی، لغو دیدارشان که قرار بود ۱۲ ژوئن اتفاق بیفتد را اعلام کرد.
در این نامه آمده است: «من احساس میکنم که، در این مقطع زمانی، برگزاری این دیدار که از مدتها قبل برنامهریزی شده است، نامناسب است.»
رییس جمهور آمریکا در نامه خود خطاب به کیم جونگ اون با ذکر اینکه «بسیار چشم انتظار این دیدار بودم» افزوده که «متأسفانه، به خاطر خشم بزرگ و دشمنی آشکاری که در تازهترین بیانیه شما دیده میشود، حس میکنم که مناسب نیست در این برهه از زمان این نشست را که مدتها برایش برنامهریزی شده، برگزار کنیم.»
به وقتِ «ایران»
محمد جواد ظریف در جلسه غیر علنی مجلس، برجام را بیمار رو به موتی دانست که در آیسییو افتاده و هر لحظه بیم فوتش میرود. اما این وصف بیشتر به نظام جمهوری اسلامی شبیه است که این روزها به وضعیتِ بیزمانی رسیده و با گردش بیامان عقربهها مواجه شده است.
وضعیت نظام در وانفسای بحرانهای متنوع داخلی و خارجی به شطرنجبازی شبیه است که هر چند هنوز مهره دارد و امکان حرکت، اما ساعتِ شطرنج به نفعش نیست و هر لحظه ممکن است که وقتِ بازی پیش از مات و پات، تمام شود.
جمهوری اسلامی در شرایطی است که توان برنامهریزی و زمانبندی را از دست داده است. با خروج آمریکا از برجام و با اینکه هنوز کمتر از ۱۰۰ روز تا اجرای تحریمهای یکجانبه آمریکا مانده است، شرکتهای بزرگ و کوچک اروپایی از ایران گریختهاند. به نظر میرسد که تلاشها برای تضمینگیری از اروپا آنچنان که آقای خامنهای میخواهد، بیسرانجام بوده است. اروپاییها حاضرند در برجام بمانند، اما چه حاصل که شرکتهای اروپایی بینالمللی هستند و با سهامداران آمریکایی و منافعی که در آمریکا دارند، حاضر به سرمایهگذاری در ایران نیستند.
رویای شکاف بین اروپا و آمریکا هم از سر مسوولان پریده است. کافی است بدانیم حجم سرمایهگذاری متقابل اروپا و آمریکا ۵۰۰ میلیارد یورو است در حالی که همه سرمایهگذاری خارجی در ایران به دو میلیارد یورو نمیرسد.
حسن روحانی بعد از خروج آمریکا در واکنشی احساسی چند هفتهای به اروپاییها فرصت داد که فکری به حال برجام بکنند و تضمین دهند و تحریمهای آمریکا را بیاثر کنند. دو هفته هنوز به سر نیامده اما پاسخ اروپا مشخص است، ترغیب ایران به ماندن در برجام و گفتار درمانی. همان کاری که حسن روحانی در سیاست داخلی میکند را حالا اروپاییها پیش گرفتهاند.
دوازده شرط آمریکا برای مذاکره و رفع تحریم، در یک کلام عقبنشینی جمهوری اسلامی از مواضع چهل سالهاش در خاورمیانه است. رها کردن سوریه و حزبالله لبنان و عقبنشینی از عراق و یمن. حالا آن رجز خوانیها و تئوری پردازیها که از دریای سرخ تا دریای مدیترانه عمق استراتژی نظام است ، نقطه هزیمت شده است. از دست دادن مواضعی که به لطف نابودی سرمایه ملی ایران حاصل شده در واقع تنها دستاورد جمهوری اسلامی را بر باد میدهد.
عقبنشینی نظام البته رخ خواهد داد بیاینکه امتیاز و توافقی صورت بگیرد. تا سه ماه آینده دولت جدید عراق مستقر خواهد شد. مقتدی صدر که برنده انتخابات پارلمانی عراق است بر موج ایرانستیزی عراقیها سوار است و میتوان مطمئن بود که با حمایت عربستان و آمریکا دولتی در عراق شکل میگیرد که دست سردار سلیمانی را از بغداد کوتاه کند.
تحریم های روزافزون ایران و محاصره گامبهگام که تا تحریم نفت ایران پیش خواهد رفت، حزبالله لبنان را که تا بن دندان وابسته به نظام اسلامی است، به تنگنا خواهد انداخت. سنگر مدافعان حرم در سوریه هم بیش از پیش لرزان است. خطر داعش رفع شده و بهانه حضور کمرنگ، از سوی دیگر اسرائیل بیپروا پایگاههای پاسداران را موشکباران میکند و مطمئن است که جمهوری اسلامی توان واکنش ندارد.
اسرائیلیها در سوریه بر سرعت عقربهها افزودهاند و با اطمینان از آسیبپذیری جمهوری اسلامی در سوریه و رغبت روسها به خروج ایران از منطقه بر شدت حملات و همزمان فشارهای دیپلماتیک بر روسیه میافزایند.
اما ساعت سقوط به وقت ایران است و نه وقت شام. جامعه ایران با سرعتی باور نکردنی به تونل بحران میرسد. بیبرنامگی دولت و حاکمیت دوگانه زمان و امکان هر تصمیم بزرگی را زائل میکند. از طرفی راهکار همیشگی جمهوری اسلامی در سرکوب و فیلتر، دیگر مردم را نمیترساند، بلکه عصبی میکند. از بخت بد جمهوری اسلامی معترضان تازه به میدان آمده دیگر در حوالی کوی دانشگاه و میدان انقلاب نیستند.
یک تنش در تقسیمات استانی، شهر کازرون را چنان بر انگیخت که کار به گلوله و باتوم رسید و عجیب اینکه با مقاومت مردم ، سرکوب نتیجه نداد و دولت عقبنشینی کرد و طرح جنجالی مسکوت ماند. کار به جایی رسیده است که دستگاههای امنیتی نظام قادر به پیشبینی بحران و احیانا شورش بعدی نیستند.
اعتصابِ کامیونداران و توقف تانکرهای سوخت، آنچنان سریع رخ داد که حتی فرصت سرکوب از دست رفت. اعتصاب رانندگان تانکرهای سوخت، شریان بنزین را قطع کرد و چندین شهر را با بحران سوخت مواجه کرد و دولت سریعا پیشنهاد بالا بردن کرایه ها را داد.
عقبنشینی نظام در قبال معترضینی که فعلا در خواستهای منطقهای و اقتصادی را دارند نمیتوان به سر عقل آمدن و تغییر استراتژی سرکوب تفسیر کرد بلکه باید گفت هراس از گسترش شورش و اعتصاب کار را به امتیازدهی کشانده است.
اما این عقبنشینیهای تاکتیکی نمیتواند امتداد داشته باشد. بحران عظیم اقتصادی و بالا رفتن قیمتها و ناامیدی مردم از حاکمان بهزودی نقطه کانونی پیدا خواهد کرد و آن هم جایی نیست جز اصل نظام و رهبری. اتفاقی که در دیماه سال گذشته افتاد و آن آتش زیر خاکستر هر لحظه امکان زبانهکشیدن دارد.
تابستان سال ۹۷ میتواند فصل شورش باشد، رکود عمیق اقتصادی، اعتصاب بازاریان و اصناف و سر گرفتن بحران آب و کشاورزان . پولپاشی و امتیاز دهی دیگر حتی به عنوان مسکن نیز نمیتواند عمل کند، بحرانها بنیادین است و با هر امتیازی، معترضان امیدوارتر میشوند و تیغ سرکوب کندتر.
اما اگر جمهوری اسلامی دست به خشونت برد که میتوان پیشبینی کرد، در فقدان آشتی ملی و بنبست تفکری حاکمیت گریزی از آن نیست، اعتراضات پراکنده و فراگیری که در راه است زودتر به نقطه کانونی و هدفگیری اصل نظام خواهند رسید. تابستان داغ و دلهرهآوری در پیش است.
داریوش آشوری: دنیای مدرن، تسلیمِ زبان نشد
زیتون: «موقعیت جهان سومی» عنوان گفتاری بود که داریوش آشوری برای یکی از «سلسله نشستهای نظری پاریس» برگزید؛ این زبانشناس ایرانی، مهمان این دورهمیِ نظری بود که پایان هرماه با حضور جمعی از پژوهشگران و دانشجویان در پاریس برگزار میشود.
به گزارش «زیتون»، أشوری نخست با اشاره به زمینه و زمانهی پیدایش تعبیر و مفهوم «جهان سوم» گفت: «این مفهوم پس از جنگ جهانی دوم پیدا شد و بر سر زبانها افتاد؛ با مطرح شدن دولت-ملتهای مدرن با مدل اروپایی و پروژههای توسعه، کشورهای جهان سوم که قبلا «عقبمانده» خوانده میشدند به تدریج «توسعهنیافته» توصیف شدند و تمنای پیشرفت به صورت یک انگیزهی اساسی روانی، اجتماعی و سیاسی در همهی این جوامع ظاهر شد».
آشوری به بستر شکلگیریِ دوگانهی شرق و غرب پرداخت و گفت: «تمدن مدرن غربی که طی قرنهای ۱۷، ۱۸ و ۱۹، نهادهای مدرن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به وجود آورده بود و میخواست بقیه جهان را نیز زیر چتر خود بگیرد، در قرن ۱۹ به سراغ تمدنهای آسیایی مانند هند و ایران آمد و مثلا هند، مستعمرهی انگلیس شد و جزء امپراطوری بریتانیا درآمد. اینجا بود که تمدنهای قدیمی، اُبژهی شاخهای از علم در غرب شدند و دیگر به عنوان “دنیای شرقی” شناخته میشدند. در واقع، ذهنیت مدرن علمی اروپایی که همهی عالم طبیعت را اُبژهی مطالعه کرده بود و از سنگهای زمین تا ستارگان آسمان و همهی اشکال زندگی و جوامع انسانی و خود انسان را اُبژههای علم میدید جوامع شرقی را هم همینگونه دید و علمی به نام اورینتالیسم (شرقشناسی) پدید آمد».
آقای آشوری افزود: «به تدریج «توسعه نیافتگی» در جوامع شرقی مایهی تنش و درگیری روانی، اقتصادی واجتماعی میشد. مثلا همزمان با پایان امپراطوری عثمانی و آمدن آتاتورک در ترکیه و نیز پایان آخرین امپراطوری سنتی تاریخی در ایران، یعنی رفتن قاجار و آمدن پهلوی، وضعیت پیشین جای خود را به توسعهی نهادهای دولت-ملتِ مدرن میداد». وی با تقسیم و توصیف روند «هبوط از شرق به جهان سوم، بازگشت به غرب و چرخش تاریخیِ به اصالت خود» گفت: «در یک دوره برخی از منظر منورالفکری، عقبماندگیِ جهان سومی را به حمله اعراب و مغول نسبت میدادند و بازگشت به غرب را در پیش گرفتند اما در دورهای دیگر، برخی با قوت گرفتن جریان چپ، امپریالیسم را علتالعللِ عقبماندگی میدانستند چنانکه برخی دیگر در جوامع اسلامی بازگشت به اسلام را عامل رهایی میدیدند و این هر دو در نفرت از غرب با هم مشترک بودند. در این میان برخی نیز با کانسپت معنویت چرخش به اصالتِ شرقی را پی گرفتند».
داریوش آشوری در بخش دیگری از گفتارش به سیر آشنایی خود با مفهوم توسعهنیافتگی پرداخت و با اشاره به تاثیرگذاری خلیل ملکی و غلامحسین مُصاحب (دانشنامهنویس ایرانی) بر این سیر و مسیر گفت: «دنیای مدرن، تسلیم زبان نشد و با زبان نیز برخوردی ابزاری کرد در حالی که زبانهای طبیعی، خودسرانه رشد میکنند و قواعدشان و فضای اجتماعی پیرامونشان تصوری از این استفادهی ابزاری ندارد. اما دنیای مدرن، زبان را به گونهای سامان و سازمان داده تا بتواند به نیازهای عظیم علم و تکنولوژی مدرن پاسخ دهد؛ این «تکنولوژیِ زبانی» و این پرسش که «دنیای مدرن با زبان چگونه رفتار کرده و در آن زبان چه اتفاقی رخ داده و چگونه قابلیت پیدا کرده تا به مسائلش پاسخ دهد؟» دغدغهی من شد».
در پایان این گفتار، داریوش آشوری با اشاره به آثارش از «فرهنگ علوم انسانی» تا «زبان باز»، توجهاش به موقعیت جهان سومی و بسترها، اقتضائات و پیامدهایش را بخشی از پروژهای دانست که نیم قرن است دنبال میکند و به «بُعد فرهنگی-زبانیِ توسعهنیافتگی» میاندیشد.
پس از این گفتار، برخی از حاضران در این نشست به بیان دیدگاههایشان در اینباره پرداختند؛
سعید پیوندی: مشکل ما توسعه نیافتگیِ علوم دانشگاهی است
سعید پیوندی (جامعهشناس) در این باره گفت: مقایسهای که داریوش آشوری میان زبان فارسی با زبانهای اروپایی از جمله زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی انجام میدهد جالب و در خور توجه است. او از این زبانهای اروپایی به عنوان “زبانهای باز” یاد میکند و در برابر، زبان فارسی را فاقد این ویژگی مهم یعنی باز بودن میداند. زبانهای باز متعلق به یک حوزه زبانی و فرهنگی هستند، با یکدیگر خویشاوندند و در قلمروی علوم گاه به آسانی واژههایی را از یکدیگر وام میگیرند. این زبانها فقط باز نیستند بلکه بخت و اقبال زیادی هم داشتهاند که همسایه و هم ریشه باشند، دست کم بخشی از تاریخ و زندگی زبانی آنها مشترک باشد. فراموش نکنیم که دانشگاههای اروپایی تا پیش از دوران جدید برنامه آموزشی و زبان مشترکی داشتند و زبانهای ملی از قرن هفدهم از سوی دانشگاه ها مورد پذیرش قرار گرفتند.
سعید پیوندی افزود: «به نظر من آنچه در سخنان داریوش آشوری مهم است نگاه جدیدی است که ما باید به مفاهیمی مانند استبداد زبانی و یا دمکراسی زبانی داشته باشیم و پیراستن درک ما از زبان از تعصب و جزم اندیشی. اما همزمان شاید همه مشکل را نباید به رابطه میان زبانها و یا میزان انعطاف پذیری و ظرفیت ساختاری و گرامری فرو کاست. بخش مهمی از پویایی و غنای زبانی انگلیسی، فرانسه و یا آلمانی به کارها و دستآوردهای علمی، دانشگاهی، فرهنگی و فنآوری هم مربوط میشود. در اینجا منظور من بیشتر مفاهیم و زبانهای تخصصی در حوزه علوم تجربی و یا علوم اجتماعی و انسانی و تجربه نقد و سنجش نظری است». به باور این جامعهشناس «ساخت و پرداخت یک مفهوم فقط وجه زبانی ندارد و در پس آن، اندیشه و کار نظری و پژوهش دانشگاهی و کلی بحث و جدل وجود دارد». وی در توضیح این نکته گفت: «مفهومی مانند “قدرت” و رابطه آن با دانش در کار فوکو و یا “عادتواره” و “سرمایه نمادین” در آثار بوردیو و یا “نهاد خیالی” در نوشتههای کاستریادیس فقط واژهها نیستند. در پس این مفاهیم کار عظیم نظری وجود دارد که بدون آن این مفاهیم هم شاید همان کاربرد امروزی را نمیداشتند. هیچیک از این مفاهیم پیش از کارهای پژوهشی دست کم بصورت امروزی وجود نداشتند. همین مثال را در حوزه فن آوری میتوان زد. کلماتی مانند دوربین و فیلم بردار پیش از اختراع دوربین به وجود نیامدند. مشکل ما در ایران فقط نداشتن واژه نمادین و یا عادتواره نیست. مشکل ما توسعه نیافتگی علوم دانشگاهی و در نتیجه نوعی فقر زبانی در حوزههای تخصصی است و تکیه بیش از اندازه به ترجمه. ما مفاهیم را بوجود نمی آوریم بلکه آنها را به عاریت میگیریم گاه بدون توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی بوجود آمدن آنها. به این ترتیب است که حتا اگر ما زبانی با انعطاف و ظرفیت بیشتر داشتیم شاید سرنوشت فارسی خیلی بهتر از این نبود».
رضا علیجانی: تفاوت شرق و غرب، بنیادی است یا برساخته تاریخ؟
در ادامهی طرح دیدگاهها رضا علیجانی (پژوهشگر علوم اجتماعی) گفت: «شاید این بحث (موقعیت جهان سومی) را در قالب یک مثلث بهتر بتوانیم فهم کنیم: سهگانه ذهن و زبان و زندگی. در تاریخ قدیممان مثلا؛ “ما”ی ایرانی با زبان فارسی، با زبان عربیِ اعراب که زبان متفاوتی بود توانستیم تعامل کنیم. آیا این تعامل ناشی از این بود که ما زندگی -که حتی مقداری جلوتر و متمدن تر بودیم- و ذهن شرقی مشترکی با اعراب داشتیم؟ و اینک که با غرب “نمیتوانیم”، علتش زندگی و یا ذهن متفاوتی است؟ و اجازه بدهید کمی بیشتر به عمق برویم آیا شما نیز مانند «فمینیسم تفاوت» معتقد به تفاوت بنیادی و ذات محورانه بین شرق و غرب هستید و یا برعکس، آن را برساختهی تاریخ میدانید. اگر نظرتان ذات گرایانه نباشد پس ما با پیشرفت تمدنی و تغییر فرهنگی میتوانیم در حوزه زبانی نیز تعامل کنیم. در مجموع دیگر مفهوم جهان سومی معنایش را از دست میدهد و ما هم وارد حوزه تمدنی مشترک میشویم و میتوانیم بر آن چیزی بیفزاییم».
رضا علیجانی افزود: «اگر شما تفاوت را ذاتی بدانید دیگر مای شرقی هیچگاه نمیتوانیم و نمیشود غربی بشویم. بنابراین بهتر است به جای مای جهان سومی به ماهیت و بنیاد شرقی خودمان برگردیم و از بستر این مزیتی که داریم “چیزی” بر تمدن و ذهن و زندگی بشری بیفزاییم. مثلا گفته میشود مای شرقی بدنبال سعادت بودهایم و آنهای غربی به دنبال پیشرفت. ما به اخلاق و درون انسان بهای زیادتری دادهایم و آنها به زندگی بیرونی آدمی. آیا واقعا چنین است و ما باید از زاویه مزیت شرقیمان در زندگی و تمدن بشری مشارکت کنیم و یا نه، هستی انسانی همه آدمها در هر حوزه تمدنی یکی است و ما برای خروج از وضعیت جهان سومی نیازی به شرقی بودن نداریم؟».
کوهزاد اسماعیلی: این تجربه با آنچه در شرقِ جهان اسلام رخ داد مشترکاتی دارد
سپس کوهزاد اسماعیلی (دانشجوی مطالعات اسلامی) به تجربه مسلمانان در قرون سوم تا پنجم اشاره کرد و گفت: «آقای آشوری در سخنانش به جنبش نوزایی در اروپا و تاثیر در آن مسئله زبان اشاره کرده است؛ نهضتی که یکی از کارهایش بازخوانی متون قدما چه از طریق فلاسفه مسلمان و چه به طور مستقیم بود. فارغ از نتایج و با توجه به اینکه ما از دو تمدن متفاوت صحبت میکنیم، به لحاظ روشی میتوان گفت که چنین اتفاقی در دنیای مسلمانان نیز به شکلی در قرون سوم تا پنجم رخ داده است». کوهزاد اسماعیلی افزود: «بعد از حمله اعراب و سقوط سیاسی ایرانشهر و تغییر دین و به یک معنا بحران عمیق نظری و آشفتگی کامل علمی، اتفاقی شبیه به دوران نوزایی اروپا در شرق جهان اسلام و در حوزه تمدنی ایران نیز رخ داده است؛ همان که از آن به عنوان عصر زرین فرهنگ ایران نام میبرند. فرزانگان ایرانزمین به بازخوانی متون ایران باستان پرداختند و با توجه به شرایط جدید دست به تلاشهایی فرهنگی مانند سرایش شاهنامهها زدند.».
سپیده کلانتریان: بینگاه به وزن سیاسیِ جهان سومیها در جهان، این بحث جامع نیست
در ادامهی طرح دیدگاهها سپیده کلانتریان (حقوقدان) به «وزن سیاسی کشورهای موسوم به جهان سومی در سازمانهای بین المللی» اشاره کرد و گفت: «بر دامنهی موضوع “موقعیت جهان سومی”، میتوان وزن جهان سوم در جهان و در سیاستگذاریهای کلان در سازمانهای بین المللی و در راس آن سازمان ملل متحد را هم افزود. البته بدیهی است که منظورم از وزن سیاسی، لزوما قدرت سیاسی نیست. و نیز تاثیر در سیاستگذاری های کلان به معنای تصمیمات شورای امنیت که پنج قدرت بزرگ در آن حق وتو دارند نیست. بلکه تاثیر این کشورها در تصویب قطعنامه های مجمع عمومی و یونسکو و کنفرانسهای بین المللی و … است که اگرچه اکثرشان به لحاظ حقوقی جنبه توصیه دارند و الزام آور نیستند، ولی با اهرم فشار افکار عمومی و اهمیت موضوع حیثیت سیاسی دولتها، در سیاستگذاری های جهان موثرند».
سپیده کلانتریان افزود: «وقتی به سابقه جهان سوم بعد از ۱۹۴۵ و خصوصا در دهه ۶۰ و عصر استعمارزدایی و پس از آن نگاه میکنیم، وزن و تاثیر این گروه را که صاحب اکثریت عددی هم هستند، در مجامع جهانی و سازمان های بین المللی را بهتر متوجه میشویم. کشورهای جنبش عدم تعهد که اکثریتشان جهان سوم محسوب میشدند تاثیرات مهمی در سیاستگذاری و بعضا طنابکشیهای سیاسی در دوران جنگ سرد داشتهاند. این تاثیرگذاری بعد از پایان جنگ سرد و آغاز قرن ۲۱ نیز همچنان ادامه دارد. به نظر من صحبت کردن از موقعیت جهان سومی، بدون نگاه به وزن سیاسی این کشورها در جهان، و محدود ماندن در نگاه هویتی یا زبان شناختی یا متمرکز شدن در عقبماندگیهای علمی و صنعتی، دربرگیرنده تمام جوانب بحث “موقعیت جهان سومی” نیست».