Quantcast
Channel: سایت خبری‌ تحلیلی زیتون
Viewing all 6930 articles
Browse latest View live

خامنه ای، روحانی و دُم شیر

$
0
0

زیتون-نیلوفر سعیدی: آمریکا و سیاست‌های دونالد ترامپ در مورد ایران، همچنان اصلی‌ترین موضوع بحث سخنرانی‌های سران و مسئولین جمهوری اسلامی ایران است. آنان شرایط داخلی و فضای تبلیغاتی را به‌گونه‌ای هدایت می‌کنند که گویی هراسی از آمریکا ندارند و نگران حرف‌ها و تصمیم‌های ترامپ نیستند. اما از سخنرانی‌های رهبر گرفته تا رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشور، فرماندهان سپاه و بسیاری دیگر از مسئولین، غالبا بسامدی به نام «آمریکا» وجود دارد و می توان این وضعیت را نوعی از پارادوکس دانست. حتی وقتی که حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران در جمع دیپلمات‌ها و سفرای ایران، خطاب به آمریکا می گوید «با دم شیر بازی نکنید»، می‌توان به این واقعیت پی برد که اندیشیدن به تصمیمات و گام‌های بعدی اقدامات ترامپ، در کانون توجه شخص رئیس جمهور ایران است.

پافشاری خامنه‌ای در مورد بی فایده بودن مذاکره با آمریکا
صبح روز شنبه سی‌ام تیرماه، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه و مدیران این وزارتخانه، سفیران و روسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی در خارج از کشور، به دیدار رهبر رفتند. در این دیدار خامنه ای گفت:« تصور حل مشکلات از راه مذاکره یا رابطه با آمریکا خطایی واضح است. امریکایی‌ها به دنبال بازگشت به موقعیت و جایگاه خود در ایران قبل از انقلاب هستند و به کمتر از این هم راضی نخواهند شد. روی حرف و حتی امضای امریکایی‌ها نمی توان حساب کرد، بنابراین مذاکره با امریکا هیچ فایده ای ندارد.»
آیت‌الله خامنه ای که چند روز پیش هم در دیدار با مقامات دولت، از تلاش دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران در گرفتن ضربه ی پنالتی در برابر اسپانیا مثال آورده بود، این بار به بیان برخی از دیدگاه های تئوریک خود در مورد دیپلماسی پرداخته و گفت:«برخی به غلط، سخن از لزوم جدایی دیپلماسی از ایدئولوژی به میان می آوردند، در حالی‌که دیپلماسی ایدئولوژیک هیچ اشکالی ندارد و القاء تقابل میان ایدئولوژی و منافع ملی، صحیح و منطقی نیست.»

نگاه خامنه ای به اروپا
رهبر جمهوری اسلامی ایران در دیدار با دیپلمات ها وسفرای ایران، دیگر نشان داد که احتمالا جمهوری اسلامی، تلاش می کند تا نظریه ی قدیمی «غرب منهای آمریکا» را پیش بکشد. همان نظریه ای که برخی از دیپلمات های دوران هاشمی رفسنجانی بر آن پافشاری می کردند ولی هیچگاه محقق نشد. خامنه ای در این مورد گفت:« مذاکرات با اروپایی‌ها قطع نشود اما نباید معطل بسته اروپایی ماند.»

وقتی که ظریف هم ساز را از پرده ی رهبر می نوازد
محمد جواد ظریف که به عنوان چهره‌ی اصلی توافق هسته ای برجام، پس از خروج آمریکا از توافق برجام، مورد هجوم اغلب رسانه ها و چهره های اصولگرا قرار گرفته بود، در همین دیدار و پیش از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مورد وضعیت کنونی ایران در منطقه گفت:« با حمایت‌ها و هدایت‌های رهبر انقلاب اسلامی توانستیم پروژه ایران‌هراسی صهیونیست‌ها را شکست دهیم. ترامپ و نتانیاهو تلاش می‌کنند با نمایش‌های سخیف، پروژه ایران‌هراسی را تکرار کنند اما امروز حتی در میان متحدان خود نیز تنها و منزوی هستند.»
با وجود آن که اغلب تحلیل‌گران سیاسی در ایران و جهان بر این باورند که جمهوری اسلامی در سخت ترین و دشوارترین مقطع حیات سیاسی خود قرار گرفته، ظریف گفت:« ما شرایط سخت‌تری را تجربه کرده‌ایم و اطمینان دارم در پرتو همدلی و وفاق می‌توانیم بر مشکلات فائق شویم و شرایط پیش‌رو را با عنایت الهی و با هدایت‌های رهبری و حمایت مردم به خوبی و با افتخار و سربلندی و با کمترین آسیب مدیریت کنیم.»

روحانی، از رابطه با عربستان تا بازی با دم شیر
این روزها روحانی به خاطر شرایط دشوار اقتصادی، بحران ارزی و هجمه های آمریکا و منتقدین داخلی در موقعیتی قرار گرفته که تلاش می کند، در حرف ها و تصمیماتش، بیشتر هوای داخل را داشته باشد. چنین به نظر می رسد که حرف های جدید او هم از جنس مصرف داخل بود. سخنرانی روز یکشنبه ی حسن روحانی در جمع دیپلمات ها و سفرای ایرانی، با برخی ویژگی های جدید همراه بود. او که قبلا در اروپا به شکلی در مورد اسراییل صحبت کرده بود که مورد خوشایند سردار سلیمانی قرار گرفته بود، این بار نیز به گونه ای در مورد آمریکا صحبت کرد که مورد توجه و پسند صادق لاریجانی قاضی القضات جمهوری اسلامی قرار گرفت. روحانی گفت:«امروز سخن گفتن با آمریکا معنایی جز تسلیم و پایان دستاوردهای ملت ندارد. آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکنید، پشیمان کننده است.» او همچنین عنایت ویژه ای به سپاه نشان داده و گفت:«در کنار ارتش جمهوری اسلامی، یک نیروی نظامی دوم قوی در کشور متولد شد. نوزادی در آن دوران متولد شد که در پایان جنگ به جوانی برومند و قوی تبدیل شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دل جنگ و با تجهیزات و تسلیحاتی که از عراقی‌ها به غنیمت گرفته شد، پا گرفت.»
اما آن بخش از سخنان روحانی که می‌توانست تعجب برانگیز باشد، اعلام سربسته‌ی تمایل جمهوری اسلامی برای ترمیم روابط با عربستان بود. روحانی گفت:«حتی اگر همسایه‌ای مانند عربستان هم از لجاجت‌ها و اقدامات خود دست برداشت و نسبت به روابط اظهار تمایل کرد، باید اختلافات را حل کرده و دوستی را برقرار کنیم. در مورد امارات و بحرین نیز اینگونه است و ما در شرایط جدید بدنبال اصلاح روابط با این کشورها هستیم.» این سخنان روحانی در حالی بیان شده که روابط ایران در دو سال اخیر، نه تنها با عربستان سعودی بلکه با بحرین و اردن نیز به انجماد کامل رسیده و در ان مدت، رسانه های اصولگرا، همواره عربستان را به همدستی با آمریکا و اسراییل و تلاش برای ضربه زدن به ایران متهم کرده اند. کار به جایی رسید که حتی اعتراضات مردمی ایران و اعتراضات اخیر مردم عراق نیز به عربستان نسبت داده شد. لذا مشخص نیست در شرایطی که به اعتقاد سران نظام جمهوری اسلامی، این کشورهای عربی، با آمریکا و اسراییل هم‌دست شده اند، چگونه و با چه انگیزه ای ممکن است به یکباره تغییر مسیر داده و راضی شوند تا روابط خود را با تهران، از سر بگیرند.
روحانی البته در ادامه ی سخنان خود خطاب به ترامپ، یک بار دیگر تهدید «تنگه» را تکرار کرد و اعلام کرد که ایران نمی تواند نظاره گر فروش نفت دیگران باشد و خود از فروش نفت عاجز بماند. این سخن روحانی به شدت مورد تایید خامنه ای قرار گرفته و آن را سیاست نظام دانست. روحانی در جمع دیپلمات های جمهوری اسلامی همچنین بر این مساله تاکید کرد که اقدامات واکنشی ایران، فقط تنگه ی هرمز نخواهد بود.
این سخنان تهدیدآمیز روحانی در حالی بیان شده که سرلشگر محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده:«رفتار دشمن قابل پیش‌بینی نیست. هرچند که دولت فعلی ظالم آمریکا در ظاهر حرفی از تهدید نظامی نمی‌زند، اما اطلاعات متقنی وجود دارد که در همین یک و نیم سال اخیر تلاش بر این داشتند که ارتش آمریکا را وادار به تهاجماتی کنند و این را مقامات نظامی آمریکا دوبار عملا بیان کرده‌اند.»

مشاور روحانی نظر دیگری دارد
در شرایطی که روحانی و تیم او، بی وفایی و بدعهدی ترامپ و آمریکا را مسبب همه ی مشکلات اقتصادی و سیاسی امروز ایران می دانند، یکی از مشاوران او دیدگاه متفاوتی دارد. محمود سریع القلم از استادان مشهور روابط بین‌الملل در ایران که از او به عنوان مشاور رییس جمهور ایران نام برده می شود، اخیرا در یک گفتگوی رسانه ای، در مورد رابطه با آمریکا گفته است:« فضایی در کشور ایجاد شد که می‌گفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریم‌ها برداشته می‌شود، سرمایه‌گذاری خارجی فوراً شروع می‌شود و همه مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا ‌اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟ چرا خیلی صریح به افکار عمومی گفته نشد که ما با آمریکا چندین مسئله اختلاف‌برانگیز داریم و چرا نگفتیم که خیلی از این مسئله‌ها را نمی‌توانیم حل کنیم اما مسئله هسته‌ای را می‌توانیم حل کنیم؟ وزارت خارجه به گونه‌ای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد و این ‌اشتباه بود. ما به نقطه صفر در مشکلات ایران و آمریکا بازگشته‌ایم و اگر از تحریم‌ها صحبت می‌شود، ناشی از این وضعیت است. »

دیپلمات ها با چه برنامه ای به محل ماموریت خود باز می گردند
بازگشت یک هفته ای سفرا و دیپلمات های ایران به تهران و دیدارهای آنان با خامنه ای، حسن خمینی، روحانی، لاریجانی و دیگر مقامات، در واقع، یک گردهمایی هر ساله و روتین است. اما حالا که ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی در شرایط بحرانی و خاصی قرار گرفته، انتظار می رفت جمهوری اسلامی، در سیاست خارجی خود تصمیمات تازه ای اتخاذ کند و دیپلمات ها، با دستور کار جدید به محل ماموریت خود بازگردند. اما شواهد نشان می دهد که تنش جدی بین آمریکا و ایران، اوضاع نابه سمان اقتصاد و آب و همچنین تداوم حضور تنش زای ایران در عراق، سوریه و یمن، شرایطی پدید آورده که فعلا، در بر همین پاشنه بچرخد.


سه دهه فساد مالی در صدا و سیما

$
0
0

زیتون- پریا منظرزاده: صدا و سیما در روزهای اخیر بیش از آنکه به انتشار خبر بپردازد، خبرساز است. دریافت ارز دولتی و فعالیت در حوزه های بازرگانی غیرمرتبط و دریافت وام های کلان از سوی مجریان، تنها گوشه ای از فساد مالی این نهاد تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی ایران را فاش می کند.

پس از اتفاقات اخیر این پرسش درباره صدا و سیما مطرح است که چرا سازمانی که هفت دهم درصد از بودجه عمومی کشور که در برنامه ششم توسعه تعریف شده را برداشت می کند، و علاوه بر بودجه دولتی، از محل تبلیغات بازرگانی، دریافت آبونمان روی قبوض شهری و مبلغی از فروش هر دستگاه تلویزیون از ایران درآمد دارد، باید دست به اقداماتی از جمله واردات ذرت و خوراک دام بزند یا برای ساخت برنامه های پرمخاطب خود همچون ماه عسل نیاز به اسپانسر داشته باشد.

این درحالی‌ست که صدا و سیما در جلب نظر مخاطبان نیز ناموفق است و بسیاری از سلبرتی هایی که با آن همکاری می کنند، و حتی رییس جمهوری نسبت به رسانه ملی انتقاد دارند.

تحریف واقعیات جامعه، در فساد مالی و اخلاقی این نهاد موجب شده که به عنوان نهاد ناقض حقوق بشر در فهرست تحریم های کنگره امریکا قرار گیرد. این تحریم چندان نامربوط هم نیست. چرا که رسانه ملی ایران، نه تنها از نظر ایدئولوژیک، بلکه از نظر امکانات فنی در اختیار حاکمیت قرار دارد. استفاده از دکل های صدا و سیما برای ارسال پارازیت یکی از این نمونه هاست.

صدا و سیما، سازمانی که رییس آن توسط رهبر ایران انتخاب می شود، از بودجه کلان دولتی و حمایت های ارزی برخوردار است. بودجه صدا و سیما در لایحه ای که دولت برای سال ۹۷ ارایه کرد، نسبت به سال ۹۶، حدود ۳۰۰ میلیارد تومان افزایش داشت و به یک هزار و ۶۴۶ میلیارد و ۴۲۰ میلیون تومان رسید. این درحالی‌ست که علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در سال ۹۵ نسبت به نحوه مصرف بودجه هایی که مجلس به سازمان های فرهنگی از جمله صدا و سیما اختصاص می دهد انتقاد کرده بود.

علاوه بر این، صدا و سیما یک‌صد میلیون دلار هم از صندوق توسعه ملی بودجه دریافت کرده‌است. با وجود این بودجه کلان، صدا و سیما همواره از کمبود بودجه گله‌مند است و کیفیت پایین برنامه هایش را به این موضوع ارتباط می دهد.

صدا و سیما همواره به برنامه سازان خود نیز بدهکار است. در شهریورماه ۱۳۹۲ این میزان بدهی ۴۳۰ میلیارد تومان اعلام شد. عبدالعلی علی عسگری، رییس سازمان صدا و سیما، نیز حدود یکسال و نیم پیش توضیح داد که صدا و سیما فقط هفت هزار ایستگاه، از جمله در ارتفاعات دارد که نگهداری آنها هزینه بر است. او همچنین به هزینه های تولید برنامه در ۶۲ تلویزیون اشاره کرد و رقم بدهی رسانه ملی در سال ۹۶ را بیش از ۱۱۰۰ میلیارد تومان عنوان کرد.

علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در سال ۹۵ نسبت به نحوه مصرف بودجه هایی که مجلس به سازمان های فرهنگی از جمله صدا و سیما اختصاص می دهد انتقاد کرده بود

این درحالی‌ست که محمدعلی عبدالله زاده، معاون حقوقی و مجلس سازمان صدا و سیما در فروردین ماه ۹۷ از اختصاص ۲۵۰ میلیون دلار با ارز ۳ هزار و ۵۰۰ تومانی به صدا و سیما خبر داد و گفت که این حمایت‌ها باعث رفع بسیاری از مشکلات این سازمان می‌شود.

به گفته امیر فردین، خبرنگار سابق صدا و سیما، این سازمان جزء سازمان های زیان ده است. سال ۹۳ هشت هزار و ۳۰۰ میلیارد و ۹۶ شانزده هزار میلیارد تومان ضرر داده است.

اما مسئولان صدا و سیما از زاویه دیگری به این بودجه می نگرند؛ علی عسگری در سال ۹۵ بودجه بیش از چهار هزار ‌میلیارد تومانی این سازمان را با بودجه حدود شش‌ هزار ‌میلیارد تومانی اداره بی‌بی‌سی فارسی‌زبان مقایسه کرد. اردیبهشت سال گذشته «خبرآنلاین» گزارشی منتشر کرده بود که در آن تعداد کارمندان صداوسیما حدود ۴٨‌ هزار نفر عنوان شده بود. در همین گزارش تعداد کل کارمندان شبکه «بی‌بی‌سی» چیزی حدود ٢١ هزار نفر قید شده بود.

در این شرایط، مسئولان رسانه ملی از سهم ۰.۷ درصدی خود در بودجه ناراضی هستند و نزدیک به دو درصد بودجه طلب می کنند. گفته می شود تعداد زیاد کارکنان و افزایش ناگهانی حقوق ها یکی از عواملی است که صدا و سیما را دچار بحران کرده است.

پولشویی صدا و سیما از طریق شرکت های اقماری

صدا و سیما علاوه بر بودجه های دولتی، منابع درآمد بسیار دیگری دارد. «صندوق بازنشستگی صداوسیما» از جمله منابع درآمد این سازمان است. این صندوق چهار شرکت وابسته دارد که شامل شرکت‌های «خدمات مسافرتی و جهانگردی سیماپرواز جام‌جم»، «کانون آگهی و تبلیغاتی جام‌جم صبا»، «سرمایه‌گذاری ساختمانی عمران‌پارس جام‌جم»، «جام‌جم بازرگان پیشرو» و «شتاب‌گستر جام‌جم» است. دیگر شرکت‌های تابعه سازمان صداوسیما نیز جام جم، سروش رسانه، سروش دیتا، سیما چوب، صوتی و تصویری سروش، تکتا، ساراتل و انتشارات سروش هستند.

هزینه پخش آگهی هنگام فوتبال هنگام بازی های جام جهانی امسال، به هر ۳۰ ثانیه آگهی تا سه میلیارد تومان هم رسید. بنابراین، پخش یک بازی فوتبال ده ها میلیارد تومان برای این سازمان درآمد به همراه می آورد

نام شرکت جام‌ جم بازرگانی پیشرو در فهرست دریافت کنندگان ارز دولتی از بانک مرکزی که بتازگی منتشر شد آمده است. این شرکت ۱۶۲ هزار یورو به نرخ دولتی از بانک مرکزی دریافت کرده و برای صداوسیما ذرت برای خوراک دام وارد کرده است. علاوه بر این، شرکت بازرگانی ایمن تجارت جام جم، دیگر بنگاه اقتصادی صداوسیما، یک‌میلیون ‌و ۱۲ هزار یورو ارز دولتی دریافت کرده تا خودرو وارد کند.

در آمد صدا و سیما از آگهی های بازرگانی نیز چشم‌گیر است. هزینه پخش آگهی هنگام فوتبال هنگام بازی های جام جهانی امسال، به هر ۳۰ ثانیه آگهی تا سه میلیارد تومان هم رسید. به طور متوسط هزینه هر ثانیه تبلیغ در تلویزیون حدود ۱۹ میلیون تومان است و پخش یک بازی فوتبال ده ها میلیارد تومان برای این سازمان درآمد به همراه می آورد.

به همین دلیل است که احسان قاضی‌زاده‌ هاشمی یکی دیگر از اعضای کمیسیون فرهنگی در گفتگو با رسانه ها می گوید: «امسال هیچ عذر و بهانه‌ای برای کسری بودجه صداوسیما را نمی‌پذیریم. ما تلاش خود را می‌کنیم صورت‌حساب مالی این سازمان در حوزه آگهی‌های بازرگانی را از این نهاد دریافت کنیم اما درباره شناسایی و شفافیت مجموع دخل و خرج صداوسیما هنوز تصمیمی نگرفته‌ایم.»

جرایمی که بدرستی پیگیری نمی شود

امین فردین، خبرنگار سابق صدا و سیما، در ویدئویی که در یوتیوب منتشر کرده، از فسادهای اخلاقی و مالی پرده برداشته است. استعفای مشکوک محمدسرافراز در اردیبهشت ۱۳۹۵، راه اندازی شرکت های تجاری و انعقاد قراردادهای صوری برای پخش آگهی بازرگانی که به بازداشت چند مدیر متخلف سازمان منجر شد، امضای قراردادهای میلیاردی بدون تشریفات قانونی، اختلاس ۶۰ میلیارد تومانی زمستان ۹۵ که نام چند مدیر ارشد از جمله حسن تقدس نژاد، معاون اداری-مالی صدا و سیما در آن به چشم می خورد، از جمله موارد مطرح شده در این ویدئو است.

با وجود همه این تخلفات، مجلس شورای اسلامی نیز نمی تواند بر نهادی که مدیر آن به طور مستقیم از سوی رهبر ایران منصوب می شود نظارت داشته باشد. مجلس بارها تلاش کرده که طرح تحقیق و تفحص از صدا و سیما را به نتیجه برساند اما هیچگاه به نتیجه نرسیده است. در سال ۱۳۸۹ زمان ریاست مهدی کروبی در مجلس، گزارش تحقیق و تفحص صدا و سیما ارایه شد.

در این گزارش آمده بود: در بررسی پنج حساب بیش از ۲۰۰ حساب اعلام شده سازمان صدا و سیما از شعب بانک ها و موسسات مالی اعتباری مختلف از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ حداقل ۳۱۱۰ میلیارد ریال از اشخاص حقیقی و حقوقی ذی نفع بابت آگهی و تبلیغات دریافت شده است.

این گزارش افزوده بود: اما تا سال ۱۳۸۰ فقط مبلغ ۴۸۰ میلیارد ریال آن به حساب خزانه واریز و بالغ بر ۱۱۰۰ میلیارد ریال بدون انعکاس در صورتهای مالی و هزینه های سازمان به عنوان کارمزد به شرکتهای واسطه آگهی و تبلیغاتی و صندوق بازنشستگی پرداخت شده و مبلغ ۱۳۰۰ میلیارد ریال آن نیز پنهان گردیده است.

دعایی که مدیرکل صدای استان‌های صدا و سیما زمستان سال گذشته درباره مخاطب ۸۸ درصدی صدا و سیما در گفتگو با رسانه ها مطرح کرد بیشتر به آرزویی دور برای رسانه ملی شبیه است

در ادامه این گزارش آمده بود: پس از واگذاری وصول درآمد آگهی و تبلیغات به صندوق بازنشستگی در سال ۱۳۷۹ از طریق سازمان (صدا و سیما) بالغ بر ۵۹۸ میلیارد و ۴۵۰ میلیون ریال از وجوه مربوط بطور غیرقانونی از طریق صندوق بازنشستگی برای افتتاح سپرده بلند و کوتاه مدت تخصیص یافته و اوراق مشارکت دولت، سهام و سهام حق تقدم خریداری شده است.

در سال های ۹۱ و ۹۲ نیز تلاش هایی در مجلس برای تحقیق تفحص از صدا و سیما صورت گرفت که به پیگیری نشد.

اسپانسرهای مشکل ساز

احسان علیخانی، یکی از دو مجری که نامش در فهرست دریافت کنندگان وام ها و هدایای کلان تعاونی ثامن الحجج عنوان شده بود، دو روز پیش در برنامه «حالا خورشید» حاضر شد و در برابر رضا رشیدپور به اتهامات خود پاسخ داد. او گفت که از خود دفاع می کند چون از سال ۹۱ تا ۹۳ با همکاری ثامن الحجج برنامه ساخته و در سال ۹۴ بود که بانک مرکزی ثامن الحجج را غیرقانونی اعلام کرد.

او از شش مجموعه تلویزیونی نام برد که با پول های ثامن الحجج ساخت شده و برنامه تحویل سال ۹۲، برنامه ماه عسل ۹۲ و ۹۳ و بهارنارنج در میان آنهاست. علیخانی ادامه داد: «همه اینها حساب و کتاب و برآورد و ارزیابی دارد. در طول ۳ سال و نیم هزار و ۲۰۰ نفر در این پروژه‌ها کار کرده‌اند.»

این مجری تلویزیون اظهار داشت: «این اتفاق از این لحاظ خوب است که مخاطب بداند چرا قاطبه برنامه‌های تلویزیونی اسپانسری شده‌اند؟ ما سال‌هاست در تلویزیون داد زده‌ایم و فریاد کشیده‌ایم که شرایط این گونه نباشد. ما در دهه ۸۰ برنامه اجرا می‌کردیم، ولی خبری از اسپانسر نبود؛ اما اسپانسرها از اوایل دهه نود وارد برنامه‌سازی در تلویزیون شدند. مخصوصا در برنامه‌های پرخرجی مانند سریال «پایتخت» که اسپانسر خرجش را داد. خیلی هم طبیعی است. مدیران تلویزیون هم با طرق مختلف فریاد زدند که این رویه اصلاح شود ولی این ماجرا ادامه پیدا کرد.»

شیوه جذب اسپانسر صدا و سیما همواره مورد انتقاد بوده است. آگهی های بازرگانی طولانی مدت در میان برنامه موجب شده که عادل فردوسی پور، مجری ورزشی، بارها درخواست کوتاه شدن تبلیغات را داشته باشد.

صدا و سیمای ایران، دستکم در دو دهه اخیر هیچگاه همراه مردم نبوده است. صدا و سیما به جایی رسیده که نظر اصولگرایان را هم تامین نمی کند

اما فسادهای صدا و سیما به مسائل مالی مربوط نمی شود. حدود سه سال پیش تعداد ۳۰ بازیگر زن در نامه سرگشاده ای به روسای صدا و سیما اعلام کردند که به دلیل متاهل بودن، تهیه کنندگان به آنها کار نمی دهند. لو رفتن فایل مکالمه یکی از مجریان پرس تی وی بنام شینا شیرانی با عمادی یکی از مدیران این رسانه از جمله موارد تخلفات اخلاقی افشا شده است. عمادی توسط سازمان های امنیتی ایران بازداشت شد. او و سرافراز در سال ۲۰۱۳ به دلیل پخش اعترافات دستگیرشدگان سال ۸۸ در فهرست تحریم های کنگره امریکا قرار گرفتند.

صدا و سیمای ایران، دست‌کم در دو دهه اخیر هیچگاه همراه مردم نبوده است. صدا و سیما به جایی رسیده که نظر اصولگرایان را هم تامین نمی کند. به عنوان مثال، در دهه فجر ۱۳۸۸ پخش گزینشی صحبت های «بنیانگذار انقلاب اسلامی» انتقادهایی را برانگیخت. آن زمان، صدا و سیما سخنانی را که در پاسخ به جریانات مخالف دهه ۶۰ گفته شده بود علیه فعالان جنبش سبز به کار گرفت. اقدام اخیر این نهاد در اعتراف گیری از مائده، دختر ۱۷ ساله ای که ویدئوهای رقص خود را در اینستاگرام منتشر می کرد، انتقاد روزنامه کیهان را نیز برانگیخت.

تنها نهاد متولی برنامه های رادیویی و تلویزیونی ادعا می کند که پوشش بیش از ۸۰ درصدی در ایران دارد. آمار دقیقی از میزان رویکرد مردم نسبت به تلویزیون های ماهواره ای که از خارج ایران مدیریت می شوند وجود ندارد. بر اساس آماری که سال ۹۰ در نشست تخصصی «تلویزیون و چالش‌های پیش رو در فضای نوین رسانه‌ای ایران» منتشر شد، حدود ۶۰ درصد مردم ایران مخاطب ماهواره هستند. در این شرایط، ادعایی که مدیرکل صدای استان‌های صدا و سیما زمستان سال گذشته درباره مخاطب ۸۸ درصدی صدا و سیما در گفتگو با رسانه ها مطرح کرد بیشتر به آرزویی دور برای رسانه ملی شبیه است.

🍃زنده|ترامپ به روحانی: هرگز و هرگز ایالات متحده را تهدید نکن

$
0
0

 

 


احتمال رفع فیلتر تلگرام

ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی گفت:در خصوص اینستاگرام فعلا هیچ بحث خاصی نشده و در صورتی که خدمات پایدار داخلی در حوزه پیام رسان‌ها ایجاد شود، این احتمال وجود دارد که تلگرام رفع فیلتر شود/ خبرآنلاین


نقدی: ترکیب تیم فوتبال فرانسه محصول سیاست‌های ضدحجاب است


 

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا گفت: آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، به‌خاطر تجارت غیرقانونی شکر که به کسب بیش از ۱۰۰ میلیون دلار منجر شده، به  سلطان شکر معروف شده است.



ترامپ به روحانی: هرگز و هرگز ایالات متحده را تهدید نکن

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که گفته بود آمریکا «با دم شیر بازی نکند» و جنگ با ایران «مادر جنگ‌ها خواهد بود» در توئیتر خود در واکنشی تند گفت که ایران دیگر آمریکا را تهدید نکند، چون آمریکا تحمل نخواهد کرد.

ترامپ در توییتر خود نوشته است:«به رئیس جمهور ایران، روحانی: هرگز و هرگز ایالات متحده را تهدید نکن، وگرنه بلایی سرتان خواهد آمد که کمتر کسی در تاریخ متحمل شده‌است. ما دیگر آن کشوری نیستیم که حرف‌های جنون‌آمیزتان درباره خشونت و مرگ‌ را تحمل کنیم. حواست را جمع کن.»


 


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

بالاگرفتن جنگ لفظی بین ایران و آمریکا

$
0
0

زیتون– دونالد ترامپ، رییس‌ جمهوری آمریکا، در واکنش به سخنرانی روز گذشته حسن روحانی٬ هشدار داد: «دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکن.»

حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ روز گذشته آمریکا را تهدید کرد که «تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست.»

رییس جمهوری در دیدار با سفرا و دیپلمات‌های ایران در همین زمینه گفت: « آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکن، پشیمان‌کننده است.»

حسن روحانی در ادامه افزود که که آمریکایی‌ها باید خوب بفهمند که «صلح با ایران مادر صلح‌ها» و «جنگ با ایران مادر جنگ‌هاست.»

رییس جمهوری آمریکا در واکنش توییت کرد: «به رییس‌ جمهوری ایران روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن یا مستوجب عواقبی خواهی شد که در طول تاریخ تا کنون کم‌تر کسی با آن روبه‌رو شده‌است. ما دیگر کشوری نیستیم که حرف‌های دیوانه‌وار تو در مورد خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مراقب باش.»

شب گذشته (به وقت ایران) مایک پومپئو، وزیر خارجه ایالات متحده، نیز طی سخنرانی گفت: «رهبران حکومت – به خصوص آنهایی که در راس سپاه پاسداران و نیروی قدس آن قرار دارند مانند قاسم سلیمانی – باید پیامدهای دردناک اقدامات خود را بچشند. ما از همه کشورهایی که از رفتار ویرانگر جمهوری اسلامی خسته و بیزار هستند می خواهیم که به کارزار فشار ما (علیه ایران) بپیوندند.»

این سخنرانی در جلسه‌ای با حضور ایرانیان و کالیفرنیا برگزار شد٬ تاکید کرد: «همان طور که رییس جمهور ترامپ گفته است، ما حاضریم با حکومت ایران گفتگو کنیم اما فشارهای آمریکا فقط زمانی کاهش خواهد یافت که ما در سیاست های تهران چرخشی ملموس، ثابت شده و مستمر مشاهده کنیم.»

به گفته وزیر امور خارجه آمریکا میزان فساد و ثروت رهبران حکومت نشان می دهد چیزی که ایران را اداره می کند بیشتر به یک مافیا شباهت دارد تا یک دولت.

 پومپئو همچنین مدعی شد که درآمد جمهوری اسلامی پس از توافق اتمی بیشتر شد و این در آمد صرف «حمایت از تروریسم» شده است.

کنترل حساب‌شده تنگه هرمز؟

$
0
0

سیاست اعلامی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در «به صفررساندن» صادرات نفت ایران و اعلام آمادگی سعودی‌ها و اماراتی‌ها برای پرکردن این خلأ نفتی، واکنش حسن روحانی، رئیس‌جمهوری را در پی داشت که «اگر نفت ایران صادر نشود، نفت دیگری هم از منطقه صادر نخواهد شد» که خود اشاره تلویحی به بستن تنگه هرمز است. همین تحول، بحث‌های جدیدی را درباره استراتژی عملی ایران در تنگه هرمز در شرایط به‌خطرافتادن امنیت اقتصادی کشور به همراه داشته است. بعضی از دیدگاه‌ها تهدید ایران را بیشتر مبتنی بر نمایش قدرت دانسته و اینکه ایران ممکن است توان لازم برای بستن تنگه هرمز در کوتاه‌مدت را داشته باشد، اما عملا توان نظامی برتر آمریکا که در هر شرایطی خود را متعهد به بازنگه‌داشتن جریان انرژی از این تنگه می‌داند، مانع از تداوم و عملی‌شدن یا تأثیرگذاری مورد نظر این استراتژی ایران می‌شود. ضمن اینکه واکنش نظامی آمریکا مورد حمایت سایر اعضای بین‌المللی مانند اروپا، چین، هند، ژاپن و… هم قرار می‌گیرد که به نوعی به واردات انرژی و تبادلات اقتصادی از منطقه خلیج‌فارس وابسته هستند و اینکه ایران به بازماندن تنگه برای صدور کالا و تبادلات اقتصادی خود وابسته است. دیدگاه دیگر برعکس بر این باور است که ایران در شرایطی که منافع و امنیت اقتصادی خود را در خطر ببیند، تنگه هرمز را می‌بندد و این رویکرد یک سابقه سنتی و کلان استراتژیک در استراتژی دفاعی ایران در خلیج‌فارس است که همواره به‌عنوان یک اصل ثابت استراتژیک قبل و بعد از انقلاب اسلامی بر آن تأکید شده است. بر این مبنا، ایران در سال‌های اخیر توان دفاعی متقارن و غیرمتقارن را در منطقه به‌شدت افزایش داده و حتی در مواردی تا مرز درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه، با هدف تأکید بر حق و مسئولیت خود، پیش رفته است. واقعیت این است که اگر ایران امنیت اقتصادی خود را در نتیجه به‌صفررسیدن صادرات نفت خود در خطر ببیند، مطمئنا واکنش نشان می‌دهد. اما هدف اصلی این واکنش بیشتر ورود به یک پویایی جدید در حوزه امنیت انرژی بین‌المللی و بهره‌برداری از امتیاز ژئواستراتژیک خود در تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی است. فراموش نکنیم که ورود به هر بحرانی، ضمن اینکه ریسک‌های خاص خود را به همراه می‌آورد، به نوعی آغازگر یک پویایی جدید در معادلات قدرت و آرایش جدید نقش‌های کشورهاست و به‌هرحال حریف مقابل را وادار به واکنش‌های محاسبه‌شده می‌کند. بر این مبنا، استراتژی واقعی ایران نه بستن کامل تنگه هرمز، بلکه کنترل «حساب‌شده» یا حتی مانع‌شدن از صدور نفت کشورهایی در منطقه است (مشخصا عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی) که با مشارکت با ترامپ و رژیم اسرائیل و تهدید به جنگ آشکارا سعی در اخلال در امنیت اقتصادی و به تبع آن برهم‌زدن ثبات و امنیت ملی ایران دارند. ایران چنین سیاستی را در دهه ۱۹۸۰ در جنگ نفت‌کش‌ها هم انجام داده بود که البته ریسک‌های خود از جمله اسکورت نظامی آمریکا از نفت‌کش‌های بعضی از کشورهای متخاصم عربی را در پی داشت. هدف حسن روحانی از اعلام ممانعت از صدور نفت دیگران هم بیشتر تأکید بر استراتژی سنتی ایران در «به‌هم‌پیوسته»بودن امنیت منطقه‌ای است. بر این مبنا، طرح این موضوع در این مرحله به‌درستی بر مبنای تأثیرگذاری سیاسی و پیشگیرانه و نه الزاما تمرکز بر جنبه سخت و نظامی و بیشتر با هدف توجیه حق مشروع کشورها در بهره‌برداری از منافع اقتصادی و امتیازهای ژئوپلیتیک خود در شرایط بحران است.

توجه داشته باشیم که اتصال امنیت انرژی رژیم‌های عربی متخاصم منطقه به امنیت تنگه هرمز، می‌تواند یک اهرم بازدارنده باشد و پویایی جدیدی به معادلات منطقه‌ای بدهد. مثلا بازرسی کشتی‌ها به‌تبع هزینه‌های جانبی مانند ریسک بیمه را برای وارد‌کنندگان انرژی از منطقه افزایش می‌دهد. قیمت نفت افزایش می‌یابد و این نارضایتی افکار عمومی جهانی و شرکت‌های وارد‌کننده نفت و به‌تبع فشار به حکومت‌های آنها را در پی خواهد داشت. یا اینکه شیوع بی‌ثباتی سیاسی‌-امنیتی در منطقه پایه‌های مشروعیت رژیم‌های عربی حوزه خلیج‌فارس را به چالش می‌کشد. نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج‌فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به‌طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فرا‌تر از بعد منطقه‌ای در قالب ظرفیت‌های امنیت بین‌المللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر می‌گرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به‌صفررساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم‌کردن یک ملت از منافع اقتصادی و با‌لطبع برخلاف منشور ملل متحد و همه قواعد بین‌المللی است. در چنین شرایطی، بهره‌برداری از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب‌شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشورهای متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می‌آید.

منبع: روزنامه شرق

مستند «جام زهر؛ فرصت‌های از دست رفته ایران در جنگ»

واکنش جمهوری اسلامی به تهدید آمریکا

$
0
0

زیتون– بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، سخنان اخیر وزیر خارجه آمریکا را مصداق دخالت این کشور در امور ایران خواند و به تندی این سخنان را محکوم کرد.

به گفته قاسمی سخنان وزیر خارجه آمریکا ناقض تعهدات بین‌المللی این کشور است.

مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا، روز یکشنبه در جمعی گروهی از ایرانی-آمریکایی‌های مقیم کالیفرنیا گفت که کشورش از اعتراضهای مردم ایران حمایت می‌کند.

پمپئو همچنین افزود که ایالات متحده با اجرای یک کمپین بین‌المللی در تلاش است تا منابع مالی حکومت ایران را قطع کند.

قاسمی در بخشی دیگر از جوابیه وزارت امور خارجه که توسط ایسنا منتشر شد٬ تاکید کرد که «ملت ایران با اتحاد و انسجام همه توطئه‌های شما را پشت سر خواهد گذاشت.»

سخنگوی وزارت امور خارجه به تزویر، فریبکاری و تناقض‌های بی شمار در اعمال شدیدترین تحریم ها ی ظالمانه و غیرقانونی علیه منافع مردم ایران و تروریست خواندن آنها و همچنین قرار دادن نام آنها در لیست کشورهایی که شهروندان آنها مشمول محدودیت و ممنوعیت ورود به آمریکا هستند از یک سو و طرح ادعاهای آکنده از فریب و نیرنگ و به نمایش گذاشتن نقش دروغین و ریاکارانه دوستی برای مردم ایران به  سوابق طولانی مداخلات پرهزینه اما عبرت آموز دولت های مختلف آمریکا در امور داخلی ایران اشاره کرد.

غلامحسین غیب‌پرور، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین نیز در واکنش به توییت دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا، این تهدید را «جنگ روانی» نامید.

دونالد ترامپ، رییس‌ جمهوری آمریکا، در واکنش به سخنرانی روز گذشته حسن روحانی٬ توییت کرد: «به رییس‌ جمهوری ایران روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن یا مستوجب عواقبی خواهی شد که در طول تاریخ تا کنون کم‌تر کسی با آن روبه‌رو شده‌است. ما دیگر کشوری نیستیم که حرف‌های دیوانه‌وار تو در مورد خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مراقب باش.»

غیب‌پرور افزود: «او غلط می‌کند که بخواهد علیه ایران اقدامی انجام بدهد. ما از اصول و باورهای انقلابی کوتاه نمی‌آییم.»

رییس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد که ما از اصول و باورهای انقلابی خود کوتاه نمی‌آییم و در برابر زیاده‌خواهان، مستکبران و زورگویان ایستادگی خواهیم کرد؛ آن عده‌ای هم که مغلوب جنگ روانی این رئیس جمهور دیوانه شده‌اند، بدانند که آمریکا به کمتر از نابودی ما راضی نخواهد شد.

قیمت سکه ۳ میلیون و ۳۶۰ هزار تومان؛ صعود قیمت طلا ادامه دارد

$
0
0

زیتون– قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید (امامی) در بازار آزاد، ­روز دوشنبه اول مرداد، به سه میلیون و ۳۶۰ هزار تومان رسید. همزمان قیمت سکه آتی تحویل در دی ۹۷ به بیش از ۳.۹ میلیون تومان رسیده است.

​­­هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم نیز در روز دوشنبه به قیمت ۳ میلیون و ۸۰ هزار تومان داد و ستد شد.

ابراهیم محمدولی٬ رییس اتحادیه طلا و جواهر٬ ضمن تایید خبر صعود لحظه‌ای قیمت سکه و طلا گفت که مباحث مطرح در فضای مجازی درباره اظهارات روحانی و ترامپ عامل اصلی گرانی سکه است.

روز گذشته «زیتون» خبر داده بود که پس از سخنرانی امروز حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ و تهدید آمریکا قیمت ارز و سکه دوباره صعود کرد.

با سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز، دولت و بانک مرکزی از ۲۰ فروردین دلار را با قیمت ۴۲۰۰ تومان تک‌نرخی کرده‌اند؛ این نرخ تا ۳۰ اردیبهشت ثابت بود ولی از ۳۱ اردیبهشت تا امروز نرخ دلار هر روز سیر صعودی را طی می‌کند و امروز ۴۳۷۳ تومان قیمت‌گذاری شد.

امروز در بازار آزاد هر یورو ۱۰ هزار و ۷۳۵ تومان و هر پوند با ارزش ۱۲ هزار و ۱۴ تومان و درهم امارات ۲۴۹۳ تومان دادوستد می‌شد.


بازداشت چهار مدیر متخلف وزارت صنعت

$
0
0

زیتون– غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ معاون اول قوه قضاییه٬ خبر داد که پنچ تن از مدیران متخلف وزارت صنعت در پرونده ثبت سفارش خودرو بازداشت شدند.

معاون رییس قوه قضاییه توضیح داد که در پرونده «ثبت سفارش به ویژه خودرو» تاکنون ۵ نفر از مدیر و احیانا همکاران فعلی و چند ماه قبل وزارت صنعت، معدن و تجارت دستگیر شدند که چهار نفر در بازداشت هستند.

محسنی اژه‌ای توضیح داد که یکی از دستگیر شدگان مدیرکل سازمان توسعه تجارت و دیگری معاون وی است و یک نفر هم طراح این سامانه است که اخیراً منفصل شده بود که وی نیز بازداشت شده و فرد چهارم نیز خانمی است که تا دو سه ماه پیش یعنی همزمان با ثبت این سفارش ها همکاری و مسئولیت داشته است.

حسن روحانی ۲۳ تیر، با اشاره به وقوع احتمالی «یک فساد هماهنگ» در جریان واردات و فروش خودروهای خارجی، از رئیس قوه قضائیه خواست تا «خارج از نوبت به پرونده تخلف رسیدگی شود، مجرمان و متخلفان به مجازات قانونی برسند و اموال و سودهای کلان نامشروع به بیت‌المال بازگردد.»

او نوشته بود که طبق گزارش وزارت صنعت، معدن وتجارت برخی ازکارکنان این وزارتخانه تعدادی از واردکنندگان خودرو و چند نفر از کارشناسان شرکت رایانه‌ای طرف قرارداد برای پشتیبانی از سامانه ثبت سفارش در این تخلفات دخیل بوده‌اند.

سازمان تعزیرات حکومتی پیشتر با اعلام این موضوع که در پرونده واردات غیرقانونی خودرو، وقوع «جرم سازمان‌یافته محرز شده است» گفته بود که این پرونده به دادسرای انقلاب تهران ارجاع شده است.

طبق گزارش‌ها، از تاریخ ۲۸ تیرماه تا نهم دی‌ ماه سال ۱۳۹۶ در حالی که سایت ثبت سفارش واردات خودرو وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت مسدود بود، ۶۴۸۱ سفارش خودروی گران قیمت در این سایت ثبت شد.

رییس بازرسی کل کشور روز هشتم تیرماه سال جاری اعلام کرد که ثبت غیرقانونی این خودروها به خاطر هک شدن سایت ثبت سفارش صورت گرفته است.

پس از آن، وزارت صنعت، ‌معدن و تجارت هک شدن این سایت را تکذیب، ولی وقوع تخلف در واردات هزاران خودرو را تایید کرد.

در همین حال، به گزارش خبرگزاری‌های فارس و مهر، محمد شریعتمداری در نامه خود به حسن روحانی «تدبیر و قاطعیت» او در برخورد با پرونده تخلف در واردات خودروهای خارجی و دستور آغاز مبارزه با فساد از دولت را ستود.

او با اشاره به گزارش ۲۰ صفحه ای‌ خود در شفاف‌سازی این تخلف اضافه کرد که تخلف مورد نظر «در نیمه اول سال ۹۶ و قبل از آغاز دولت دوازدهم آغاز شده بود.»

توصیه های متقابل ایران و آمریکا: مراقب باش

$
0
0

زیتون- مریم تاوار: سخنرانی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در جمع ایرانیان مقیم این کشور آنچنان که انتظار می‌رفت بازتاب نداشت. در این دیدار نه تنها خبری از سخنرانی‌های آتشین مخالفان خارج‌نشین و گروه‌های نزدیک به مواضع ترامپ نبود، بلکه هیچ ایرانی سخنرانی نکرد.

دراین میان دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، خطاب به حسن روحانی نوشت که مراقب باش و متقابلا نیز محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، همین توصیه را به دونالد ترامپ کرد.

مایک پمپئو یکشنبه ٢٢ ژوئیه/ ٣١ تیر، ساعت ١٨ به وقت محلی در کتابخانۀ رونالد ریگان در «سیمی والی» کالیفرنیا، با جمعی از ایرانی‌تباران و ایرانیان ساکن آمریکا دیدار کرد. این سخنرانی که «حمایت از صدای ایرانیان» نام داشت، از هفته  قبل پمپئو را در محور توجه رسانه‌های خبری قرار داده بود. اما ترکیب شرکت‌کنندگان در این نشست در هاله ای از ابهام باقی مانده است؛ وزارت خارجه، رسانه‌ها و حتی شرکت‌کنندگان در این جلسه، از ترکیب جمع حاضر سخن نگفتند.

ایرانیانی که احتمالا دراین نشست شرکت کرده اند نیز درباره محتوا و حاشیه های آن سخنی نگفته اند.

سخنرانی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در جمع ایرانیان مقیم این کشور آنچنان که انتظار می‌رفت بازتاب نداشت. در این دیدار نه تنها خبری از سخنرانی‌های آتشین مخالفان خارج‌نشین و گروه‌های نزدیک به مواضع ترامپ نبود، بلکه هیچ ایرانی سخنرانی نکرد.

وزیر امور خارجه آمریکا آنچه را سرکوب مردم ایران از سوی حکومت خواند، محکوم کرد و گفت آمریکا صدای مردم ایران را می‌شنود و از آنها حمایت می‌کند و مسیر آینده ایران را در نهایت مردم ایران تعیین خواهند کرد.

سفر پمپئو به کالیفرنیا، ایالتی که بیشترین جمعیت ایرانیان را دارد، از نظر برخی ناظران امور سیاسی آمریکا، آمادگی آمریکا را برای مقابله شدیدتر با ایران را نشان می‌دهد و انتخاب کتابخانه و مرکز رونالد ریگان نیز، اهمیت نمادینی دارد. چون با ورود رونالد ریگان به کاخ ریاست جمهوری آمریکا بود که انقلابیون ایران به زورآزمائی خود با آمریکا پایان دادند و گروگان‌های آمریکائی را آزاد کردند.

وزیر خارجه آمریکا با لحنی که آمیزه ای از تهدید و توصیه در آن بود، به مسائل مختلف، از حقوق بشر گرفته تا فعالیت های نظامی ایران و افزایش تحریم ها اشاره کرد.

او با تاکید بر اینکه فشارها بر حکومت ایران از جمله در حوزه انرژی، بانکی و نفت ادامه خواهد یافت، گفت: «این فشارها فقط وقتی کم خواهد شد که تغییری مستمر، ثابت‌شده و ملموس در رفتار ایران مشاهده شود و با اعلام اینکه مقامات حکومت ایران از جمله فرماندهان سپاه پاسداران مانند قاسم سلیمانی باید پیامدهای دردناک اقدامات خود را بچشند، کشورهای دیگر را به همسویی با سیاست آمریکا علیه حکومت ایران فراخواند.»

پمپئو همچنین موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران از جمله نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی،‌ جوانان، زنان و دراویش را برشمرد و گفت: «دولت آمریکا برای آزادی آمریکاییان بازداشت شده در ایران تلاش خواهد کرد.»

او پس از سخنرانی نیز در حساب توییتری خود نوشت: «ما از مردم سرافراز ایران در مبارزه برای آزادی، عدالت و احترام به حقوق بشر حمایت می‌کنیم.»

مارک پمپئو پیش از این، در ٢١ ماه مه (٣١ اردیبهشت ماه) گذشته نیز، به دنبال خروج آمریکا از برجام، نخستین سخنرانی بزرگ خود دربارۀ سیاست خارجی آمریکا را به ایران اختصاص داد و در یکی از مهمترین اندیشکده‌های نزدیک به محافظه‌کاران آمریکا، انتظارات دوازده‌گانۀ واشینگتن از تهران را برشمرد.

واکنش  شبکه های اجتماعی به سخنان پمپئو

همزمان با سخنرانی شب گذشته وزیر امور خارجه آمریکا،برخی کاربران شبکه های اجتماعی ضمن انتقاد از سیاست های دولت دونالد ترامپ  و با انتشار هشتگ StopMeddlingInIran# خواستار توقف دخالت در ایران شدند.

همزمان با سخنرانی پئپئو،برخی کاربران شبکه های اجتماعی با هشتگ StopMeddlingInIran# خواستار توقف دخالت در ایران شدند.از سوی دیگر، برخی از براندازان و طرفداران با هشتک #IslamicRegimeMustGo  حمایت خود را از رویکرد دولت ترامپ اعلام کردند.

آذر منصوری، قائم مقام حزب اتحاد ملت در توییتی با اشاره به بدعهدی تاریخی آمریکایی ها در مقابل ایران نوشت: «برجام یک‌ مطالبه ملی بود ومردم ایران به فرجام برجام دل بسته بودند. دولتی که در مقابل مطالبه ملی مردم ایران می ایستد، حق ندارد در امور داخلی ایران دخالت کند و از جانب این مردم حرف بزند. هر چند این بدعهدی مکرر و تاریخی است.»

عماد بهاور به نقل از ابراهیم یزدی در توییتر نوشت: «در کوله‌بار سربازان آمریکایی دموکراسی یافت نمی‌شود.»

تعداد زیادی از کاربران با انتشار عکس‌هایی از محمد مصدق به دخالت آمریکایی‌ها و کودتای سال ۳۲ اشاره کردند و یادآور شدند که می‌دانند سیاست‌های آمریکایی‌ها در مقابل ایران تغییری نکرده است.

یکی از کاربران توییت کرد: «به دولت نقد داریم. حاکمیت نظام رو خالی از اشکال نمیدونیم اما خودمون پای درست کردن این مملکت ایستادیم.»
مرتضی ناعمه یکی از روزنامه‌نگاران هم نوشت: «به زبان ساده میگم که تقاضای مداخله نیروی خارجی مصداق بارز وطن‌فروشیست؛ یکپارچگی خاک ایران رو با هیچ چیز عوض نمی‌کنم.»

علاوه بر اینها، ۲۴ چهره سیاسی، فرهنگی و علمی ایران نیز در نامه‌ای سرگشاده به مایک پمپئو که در روزنامه لس آنجلس تایمز منتشر شده از او خواستند از بی‌ثبات کردن ایران دست بردارد. این نامه با هزینه شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) منتشر شده است.

نشریه پولتیکو در گزارشی پیش از سخنرانی پمپئو، نوشت که در میان ایرانیان در مورد شرکت در این نشست اتفاق نظر وجود ندارد؛ در حالی که گروهایی نظیر مجاهدین خلق از خروج آمریکا از برجام حمایت کرده‌اند، بسیاری از ایرانیان هستند که با خروج آمریکا از برجام مخالفند و معتقدند که تحریم‌ها، مردم عادی ایران را تحت فشار می‌گذارد.

این نشریه افزود: «بعضی افراد با سیاست‌های دولت کنونی آمریکا مخالفند اما با این وجود، از ارتباط مستقیم دولت و جامعه ایرانی آمریکا استقبال می‌کنند.»

نهال طوسی نیز در پولتیکو نوشت: «درحالیکه ترامپ دنبال راه‌هایی برای افزایش بر ایران است، در عین حال، به دنبال جذب حمایت ایرانی-آمریکایی‌ها نیز هست؛ هرچند از ورود ایرانی‌ها به آمریکا جلوگیری کرده و علیه کشورشان تحریم وضع کرده است.»

‏از سوی دیگر، برخی از براندازان و طرفداران فشار بیشتر آمریکا بر ایران نیز با هشتک #IslamicRegimeMustGo هم‌سویی خود را با رویکرد دولت ترامپ و پمپئو اعلام کردند.

یکی از کاربران نوشت: «مردم ایران برای چهل سال گروگان بوده‌اند. وقت آن است کسانی که به دموکراسی، حقوق بشر و آزادی باور دارند، حمایت شان را نشان بدهند. ما تغییر می خواهیم.»

سلمان سیما نیز نوشت:«جمهوری اسلامی ایران با گروگان‌گیری شکل گرفته و موجودیتش با این کار گره خورده. آنها دیپلمات‌های آمریکایی را ۴۴۴ روز و تفنگداران نیروی دریایی آمریکا را هم در سال ۲۰۱۶ چند روزی به گروگان گرفتند. آنها چهل سال است که تمام یک ملت را به گروگان گرفته‌اند. حالا مردم ایران می‌گویند رژیم اسلامی باید برود».

هشتگ نخست که مخالفان جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند، از دیروز تا کنون حدود ۴۱۶ هزار بار در توییتر استفاده شده و در مقابل حدود ۹۲ هزار بار، هشتگ مخالفان دخالت آمریکا در امور ایران توییت شده است.

توصیه ترامپ به روحانی و توصیه ظریف به ترامپ 

‏در عین حال، مشاور سیاست خارجی سندرز در مورد سخنرانی پمپئو در توییتر نوشت: «رویه دولت ‎ترامپ (خروج آمریکا از شورای حقوق‌ بشر سازمان ملل و‌ غیره) نشان می‌دهد از نظر این دولت ‎حقوق بشر جهان‌شمول نیست، بلکه ابزاری است برای فشار آوردن به نظام‌های نامطلوب.»

لحن مقامات دو کشور در هفته های گذشته تندتر شده و شبکه های اجتماعی فارسی زبان نیز متاثر از درگیری صحنه درگیری دو گروه شده است. در میان دو گروه البته افرادی هستند که کم و بیش و هر دو به نوعی از جمهوری اسلامی رخم خورده اند.

در واکنش به سخنان شب گذشته پمپئو، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ضمن محکوم کردن اظهارات وزیر خارجه آمریکا اظهار داشت: «سخنرانی مزورانه و سخیف وزیر خارجه آمریکا در این جمع که صرفا یک اقدام ابزاری و تبلیغاتی بود، بیش از همیشه نشانگر درماندگی بی حد و حصر دولت آمریکا در شرایط پس از خروج غیرقانونی این کشور از برجام و عدم دستیابی به اهداف خود از این اقدام یک سویه و نابخردانه و انزوای جهانی ناشی از آن است.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده نیز امروز در توئیتی به جمهوری اسلامی هشدار داد و خطاب به حسن روحانی نوشت: «دیگر هرگز امریکا را تهدید نکن که گرفتار عواقبى مى‌شوى که در تاریخ هم کمتر کسى آن را تجربه کرده است.» ترامپ که توئیت خود را تماما با حروف بزرگ و به نشانه تاکید نوشته بود، خطاب به روحانی گفت: «ما دیگر آن کشوری نیستیم که حرف‌های جنون آمیز شما درباره خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مواظب باش.»

این واکنش ترامپ به سخنان حسن روحانی بود که روز یکشنبه ۳۱ تیر اظهارداشت: «جنگ با ایران، مادر جنگ‌ها و صلح با ایران، مادر صلح‌ها است.»

محمد جواد ظریف نیز در واکنش به توئیت ترامپ نوشت که «ما را بی‌خیال (نسبت به تهدیدات آمریکا) تصور کنید! دنیا لاف‌های تندتر از این را چند ماه پیش شنیده است. ایرانیان هم ۴۰ سال است مشابه این‌ها را – البته با لحن متمدنانه‌تری – شنیده‌اند. ما هزاران سال است که در اینجا بوده‌ایم و سقوط امپراطوری‌ها را دیده‌ایم، از جمله امپراطوری خودمان که از عمر برخی کشورها طولانی‌تر بود. مراقب باشید!».

لحن مقامات دو کشور در هفته های گذشته تندتر شده و شبکه های اجتماعی فارسی زبان نیز متاثر از درگیری صحنه درگیری دو گروه شده است. در میان دو گروه البته افرادی هستند که کم و بیش و هر دو به نوعی از جمهوری اسلامی زخم خورده اند.

مسیحیان دست راستی، بهترین راه مذاکره با آمریکا

$
0
0

مدتی پیش بیانیه‌ای با امضا صدتن از بزرگان مبارزات ملت ایران منتشر شد  که در آن خواستار مذاکره ایران و آمریکا بدون هیچ پیش شرطی شدند. آن‌چه این گرامیان در مورد مذاکره گفته اند بسیار معقول و جذاب است اما هرسخن درستی در هر شرایطی درست نیست.

سوالی که در این مورد مطرح است یکی آن‌که مذاکره دوسوی دارد طرف ایرانی آن درست وبرحق باید خواستارمذاکره باشد اما آیا طرف مقابل هم حاضر به مذاکره است وی یا آنرا نشان درماندگی طرف مقابل می بیند و بر مطالباتش می افزاید و در عمل می خواهد دیگری را سنگ روی یخ کند .

مراجعه دادن به خطاهای ایران و سرپیچی های لجوجانه اش در گذشته، مجوزی درستی نیست که مدعی شویم در این مورد هم ایران بدبینانه و لجوجانه از مذاکره می گریزد. زیرا هر موردی باید مستقل بررسی شود وگرنه در دایره سردر گم تاریخ اسیر می شویم که راه گریزی در آن دیده نمی شود. دور تسلسل بی حاصل او گفت و من گفتم ؛ اوچنین کرد و من چنان کردم

دوم آن که در این مذاکره بدون قید وشرط برجام را که برگ برنده ای در دست ما برای  رابطه با جهان است، اگر پاره کردیم چه چیزی را ممکن به دست آوریم که من یقین ندارم این جمع باتجربه چنین خطری را توصیه کند. به ویژه که سوی مقابل از اول خواستار از بین بردن این سند به دست خود ایرانیان است  و آشکارا می گوید مابه‌ازای آن هیچ امتیازی نخواهد داد بلکه شرایط را سخت تر خواهد کرد.(۱ )

در این مورد جناب علیجانی مصاحبه مفصلی کرده‌اند(۲) ؛و تنها شانس برد ما را در این دانسته‌اند که چون آقای ترامپ نامحبوب است و برنامه هایش نتیجه مطلوب مورد نظرش را نداده است ؛ و در سطح بین‌المللی هم بی اعتبار شده است، لذا نیازدارد که با به دست آوردن یک پیروزی اعتبار خود را به دست آورد و به مردمش نشان دهد که قدرت‌نمایی او سبب شده که ایران دست از فزون خواهی هایش بردارد و با پذیرش واقعیت قدرت آمریکا سر تمکین فرود آورد. ضمن آن که دو خصوصیت شخصی او این امید را بیشتر می کند. یکی خودپسندی بسیار او و لذت قهرمان و برنده شدنش ؛ و دیگری آن‌که او کاسبکار است واهل معامله، نه آدم ایدئولوژیک که ملاحظات ایدئولوژیکی اش بردست وپای او بند بگذارد. دامی که ایران در آن گرفتار است.

این نوشته برسر آن است که نشان دهداین برداشت‌ها نادرست است و این نادرستی هم حاصل دو امر است: یکی این که ایشان هم مثل عموم امضا کنندگان آن بیانیه و حتی مخالفان آن بیشتر اطلاعاتشان از نشریات مترقی و بخش پیشرو آمریکا است؛ به ویژه که منابع اروپایی بار اصلی این اطلاعات را بردوش می کشند. این مشکل درمورد امضا کنندگان ساکن ایران مسلما بیشتر می شود. در حالی که همه آن منابع در نگاه آقای ترامپ قلابی و دروغ و پرت وپلا هستند .

دوم به همین دلیل این امضا کنندگان مثل عموم روشنفکران ایران و حتی بیشتر اهل فرهنگ غرب و حتی خود آمریکا، در اثر نشناختن مخاطبین مورد نظر ترامپ ، توجه ندارند آن چه که از نظر اینان نقطه ضعف اقای ترامپ است، از نظر طرفدارانش نقطه قوت او است. شما این را در صحبت های مفسران سی‌ان‌ان هم می بینید .
حتی سه رهبر بزرگ اروپا هم در اثر نشناختن عمیق این مسئله، خود را با آمدن نزد ترامپ کوچک کردند و از این بی احترامی و رفتار غیر معقولانه او سخت دلگیر شدند، که آن را در کنفرانس اقتصادی سران هفت کشور در کانادا شاهد بودیم . در مورد ویژگی های این مخاطبان و اهمیت حیاتی آن برای آقای ترامپ در مقاله پیشین نوشته بودم (۳)

خلاصه آن مقاله
جمعیتی نزدیک به چهل در صد ازمردم آمریکا طرفداران پر وپا قرص آقای ترامپ هستند و آقای ترامپ می داند که بدون آنان در این مقام نمی ماند و اوباید این حمایت را به هر قیمتی حفظ می کند. برای عموم این جمع نیز همه آن چه که ما منفی می‌دانیم مثبت است. این تناقض در حدی پیچیده است که نه تنها سران حزبش مرتب از فهم آن در می‌مانند، بلکه یاران نزدیکش هم مرتبا به همین سبب از کار برکنار می شوند. ولی او با غریزه عوام‌پسندش راه خود را تعیین می کند و پیش می رود؛ هر چند کم کم این نکته در حزبش جا می افتد که این خرابکار بناهایی برای آنان می سازد که سال ها جزو رویاهای دست نیافتنی آنان بود .

در نتیجه اگر ما ایرانیان برای حل مشکلاتمان بسیار به گفتگو با آمریکا نیاز داریم باید این جماعت و خواسته‌هایشان را بشناسیم و در بسیاری از آموخته های کنونی‌مان تجدید نظر اساسی کنیم. از جمله ترامپ ران نیازمند به به مذاکره ندانیم و  او را ضعیف نه انگاریم. وی را کاسب‌کار نا آگاه از سیاست ندانیم (۴) بدانیم دوران حکمرانی نئ‌وکان‌ها به سر آمده و بر خلاف آنچه که در ظاهر به نظر می رسد جلب رضایت اسرائیل برای ایشان اهمیت چندانی ندارد و همان گونه که درمقاله پیشین شرح دادم حتی قبول اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل بیشتر برای جلب رضایت همان پایگاه خودش است تا رضایت اسرائیل و لابی آن.

پیشتر گفته بودم که مسیحیان دست راستی که هسته مرکزی این جمعیت چهل‌درصدی را شکل می‌دهند، نیرویی هستند در عین پراکندگی سازمان یافته؛ با خواسته های مشخص که در طی دو سده شکل گرفته اند . اینان همزمان با انقلاب ایران به صورت جدی به دنبال کسب قدرت سیاسی برآمدند. و می توان گفت در کلیات عملکردشان شباهت های بسیاری با عملکرد روحانیت در ایران دارند۰(۵)

گفتنی است این مسئله حتی در خود آمریکا هم چندان شناخته شده نیست  و در اروپا به مراتب کمتر. و در ایران چنان ناشناخته است که در هر جمع سیاسی که در موردش صحبت می کنم کمتر مورد توجه قرار می گیرد و در اوجش می گویند میدانیم همان صهیونیست‌های مسیحی ؛که از خود یهودیان بیشتر به دنبال توسعه شهرک‌نشینان و خروج فلسطینی ها از آنجا هستند. به عبارتی آنان را مشتی فناتیک ناآگاه می دانند و نه جمعیتی که قدرت سازمان‌دهی و بسیج بسیار دارند و دقیقا می دانند چه می خواهند و در استفاده از قدرت سیاسی برای اهدافشان بسیار توانا و هوشیارانه عمل می‌کنند. در ذیل به چند نمونه از این قدرت اشاره می کنم

قدرت مسیحیان دست راستی
۱- بیلی گراهام یک خطیب و منبری اوانجلیکن بود که در ماه فوریه فوت کرد. برطبق سنت جنازه او را برای ادای احترام مردم گذاشتند. در طول تاریخ آمریکا تنها ۴ نفر به این حد احترام رسیده اند که جنازه اشان رابرای ادای احترام در ساختمان کنگره بگذارند . وبعد هم تمام نمایندگان دو حزب و رئیس جمهور و کابینه اش در این مراسم با شکوه شرکت کنند. بزرگترین تجلیل از یک مبلغ مذهبی در مهمترین پایگاه قانون‌گذاری کشور؛ ساختمانی که بزرگترین نماد سکولار بودن جامعه است.

۲- اوانجلیکن ها میلیون‌ها شنونده دارند با هزاران کانال رادیو تلویزیونی و کتاب‌هایشان گاه در تیراژ سرسام آور ۶۰میلیونی به فروش می رسد. آخرین صحبت بیلی گراهام در ۹۴ سالگیش از ۴۸۰ کانال تلویزیونی و۰۰۰ ۲۶کلیسا پخش شد. طی سال ها او در مناطق مختلف سمینار کوعظه هفتگی می گذاشت که در مجموعه ی در ۴۰۰سمیناراو ۲۱۵ میلیون شنونده شرکت کردند.

۳- قدرت بسیج آنان فوق العاده است. از جمله برای انتخاب جرج دبلیو بوش برای بار دوم ۳میلیون داوطلب بسیج کردند و در مخالفت با سقط جنین در دوران کلینتون از سراسرکشور یک میلیون تظاهر کننده را به شهر واشنگتن آوردند.

۴- بجز مشاوران ترامپ ۹ نفر از کابینه او متعلق به مسیحیان دست راستی هستند .از جمله معاون او مایک پنس. وزیر فرهنگ او خانم بتسی دی وس که مخالف اموزش مبتنی بر نظریه تکامل است و مدعی است که از طریق آموزش سلطنت الهی را در آمریکا برقرار می کند. وزیر شهرسازی و مسکن او دکتر بن کارسون که می‌گوید خداوند به روشنی به اوگ گفته ترامپ رئیس جمهور می شود. دادستان کل کشور جف سشن . رئیس پیشین سیا و وزیر کشورکنونی مایک پمیو که جزوتی پارتی بود. علاوه بر کسانی که از کار برکنار شده اند چون رکس تیلرسون وزیر کشور سابق .استیو بنون مشاور ارشد کاخ سفید وزیر سابق محیط زیست.

۵- رابرت جفرسون مشاور روحانی ترامپ مبلغی بسیار متعصب که مثل بسیاری از این مسیحیان آشکارا اسلام را دینی قلابی می‌دانند که چون سرطان است.

۶- قدرت بسیج و نفوذ روز افزون آنان در سیاست از زمان ریگان. نقش آنان در پیروزی انتخاباتی ریگان، بوش پدر و بیشتر از همه در انتخاب جرج دبلیو بوش بسیار مهم بود. و بالاخره اوج قدرتشان در به قدرت رساندن ترامپ .

ولی مهمتر از این موارد چشمگیر  موفقیتشان بیشتر در انتخابات کنگره فدرال و کنگره های ایالتی و فرمانداری ها و مقامات محلی است  که زیربنای قدرت را در آمریکا شکل می دهند. تا بدانجا که زمانی علیرغم محبوبیت اوباما و کلینتون، حزب آن‌ها  را شکست دادند  و اکثریت کنگره را از آنان گرفتند و کار هردوی این رئیس جمهورهای موفق را شدیدا لنگ کردند.

۷- این نمونه‌ها نشان می دهد که چرا ترامپ بازیرکی بسیارش به سراغ آنان رفت  و بزرگترین معامله زندگی خود را کرد، در حالی که با توجه به سوابقش  با هیچ معیاری نمی توانست کاندیدای مورد قبول آنان باشد. او توانست به آنان بقبولاند که شما با همه توان وسیعتان از منی که سازمانی ندارم حمایت کنید و من آن چه را می کنم که سال‌ها است آرزویش را می کنید و از دیرباز به دنبالش بودید و نزدیکترین رئیس جمهورها به شما از زمان ریگان تا حال برای شما نکرده‌اند. چنین هم کرد.

وی باهنرمندی تمام مرتب صحنه را پرازدود کرد و فیل هوا کرد و حواس همه را پرت کرد  و مخالفین را در حمله به خود بسیج کرد. اما در آن میان آنچه را می خواست کرد: بودجه مطلوب دست راستی‌ها را تصویب کرد.قوانین ضد مهاجرت را گذراند. کمک های دولتی را که به سقط جنین ها میشد لغو کرد. سکولار بودن نظام آموزشی کشور را به مقدار بسیاری خدشه دار کرد. سازمان های جهانی برای حفظ محیط زیست را با خروج آمریکا از آن ضعیف کرد. سازمان ملل را زیر فشار بسیار گذاشت و نفرت دیرینه راست های مسیحی از سازمان ملل را از زبان خانم نیکی هلی نماینده آمریکا در سازمان ملل به گوش جهانیان رساند که ما چرا باید به سازمان ملل کمک کنیم  وقتی موقع رای‌گیری آنان علیه خواسته ما رای می دهند

۸- وبالاخره بزرگترین هدیه را به مسیحیان دست راستی هدیه کرد؛ هدیه ای که بزرگترین رویای آنان بود. و آن تسلط بر قوه قضائیه حداقل برای یک نسل است. دیوان عالی کشور را به تسلط انان در آورد که تازه ترین نشان آن تایید قانون جلوگیری از مهاجرین ۶ کشور از جمله ایران است  و اگر موفق به انتصاب قاضی دوم هم بشود برای سالها قوه قضاییه در دست محافظه کاران می افتد. و از آن در عمل کار سازتر انتصاب ۱۲ قاضی فدرال در سال اول ریاست جمهوریش است، در حالی که اوباما فقط ۳ نفر و بوش پسر ۶ نفر منصوب کرد. این انتصاب‌ها مادام العمر و غیر قابل عزل هستند . همین انتصاب ها را در سراسر قوه قضائیه انجام داد. بخش بزرگ این منصوبین فارغ التحصیلان دانشگاه بیل گراهام هستند، قاضی هایی مشابه قضاتی که توسط حکومت اسلامی دادگاه ها را پر کردند. بی جهت نیست که تام هیل رئیس یکی از سرسخت ترین موسسات مسیحیان دست راستی که توسط رالف رید پایه گذاری شد و ۱۸ میلیون عضودارد: به نام (همیاری ایمان وآزادی ) می گوید سیستم قضایی فدرال برای یک نسل شکل داده شد.

ما ایرانیان به خوبی می دانیم آنچه مومنان بیش از همه از آن بیم دارند، افتادن نظام حقوقی در دست لیبرال ها است چون آنان هستند که به گفته خداوند توجهی نمی کنند. و قوانین خلاف اعتقادات دینی را اجرا می کنند . نمونه‌اش وجود دو قاضی فدرال لیبرال بود که مانع اجرای حکم ضد مهاجرت آقای ترامپ شدند تا آن که در همین ماه پیش  به دلیل آن که آقای ترامپ توانسته بود یک قاضی محافظه کار را به عضویت شورای عالی قضایی منصوب کند، این قانون تصویب شد. از آن جا که این کشور قانون‌مدار است، هر نیرویی که قوه قضائیه را در دست بگیرد، بالاترین قدرت  را خواهد داشت، برخلاف کشورهای جهان سوم که قدرت در دست کسی است که نیروهای نظامی-امنیتی را دردست دارد

نتیجه : اقای ترامپ برعکس تصور آقای علیجانی و دیگر نویسندگان نامه به هیچ عنوان در نقطه ضعف نیست. بلکه همه ان‌چه را که امثال ما نقطه ضعف او می دانیم؛ در نظر طرفدارانش نقاط قوت اوست و او هم سیاستش را برای جلب رضایت آنان جهت می دهد. و به همین سبب در شرایط کنونی او علاقه ای به مذاکره با ایران ندارد. مگر مذاکره در مورد آن که چگونه ایران به شکست کامل خود  اعتراف و خود را  تسلیم به قدرت آمریکا کند؛ تا درسی شود برای جهانیان که هر که با آمریکا درافتد سرکوب می شود.

در بخش دیگری  به امکان مذاکره با آمریکا و گمانه زنی چندی در این راه می پردازم.
—————————————————————————-
۱- برای مزایای برجام به این مقاله رجوع شود. محسن امین زاده ( برجام بدون آمریکا – تهدیدها و فرصت ها ) تارنمای ملی مذهبی
۲-رضا علیجانی(پاسخ های علیجانی به منتقدان بیانیه مذاکره مستقیم ) تار نمای زیتون
۳-محمد برقعی(چرا ترامپ از برجام بیرون آمد ) تارنمای زیتون
۴- مهدی نوربخش(ترامپ فقط تاجر نیست ) تارنمای زیتون
۵- محمد برقعی ( سلسله مقالات مسیحیان دست راستی ) تارنمای زیتون

وقتی مردم جلوتر از روشنفکرانشان گام برمی‌دارند

$
0
0

ایران-مهسا رمضانی: دغدغه این روزهای برخی از صاحبنظران، کمرنگ شدن نقش مرجعیت‌های فکری- اجتماعی در جامعه است و بر این باورند که مردم در واکنش به مسائل جامعه حتی پیشگام‌تر از آنان حرکت می‌کنند. اگر این ادعا را بپذیریم آن وقت این پرسش مطرح می‌شود که این امر باید مثبت ارزیابی شود یا منفی؟ و چه پیامدها یا مزیت‌هایی برای جامعه دارد؟ برای بررسی این موضوع به سراغ هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مقصود فراستخواه، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی رفتیم تا برای این مسأله روز جامعه‌ پاسخی بگیریم.

برخی تحلیلگران اجتماعی بر این باورند که نقش مرجعیت‌های فکری- اجتماعی چون نخبگان دانشگاهی، روشنفکران و… این روزها در جامعه کمرنگ شده است. آیا با این دیدگاه موافق هستید؟ و دلیل آن را چه می‌دانید؟

هادی خانیکی: پاسخ قاطع دادن به تحولات اجتماعی کار ساده‌ای نیست و معمولاً با نوعی قضاوت همراه است، اما آنچه در مورد جامعه‌ امروز ایران می‌توان گفت این است که جامعه‌ ایرانی تحت تأثیر متغیرهای شناخته شده‌ای قرار دارد که معمولاً منجر به بهم خوردن ساختار سنتی می‌شوند. این عوامل آثار خود را در جامعه‌ ایران گذاشته است؛ مثل تغییرات جمعیتی که حاصل آن شکاف‌ها یا حتی گسست‌های نسلی است، تحولات شهرنشینی، استفاده‌ گسترده‌تر از رسانه‌های نو و فناوری‌های اطلاع‌رسانی و اساساً شبکه‌ای شدن جامعه، بالا رفتن سطح مشارکت سیاسی و اقتصادی، بالا رفتن سطح تحرک زنان، جوانان، اقوام؛ همه اینها از عواملی هستند که جامعه را از آن یکسانی و تمایزیافتگی سنتی وارد مرحله‌ دیگری می‌کند. در حوزه‌ تخصصی خود من، مشخصاً بر متغیر تحولات ارتباطی به‌عنوان عامل تغییر موقعیت‌ها و وضعیت‌های قدیم تأکید می‌شود؛ چیزی که «ولمن» از آن تحت عنوان انقلاب سه گانه‌ «شبکه‌های اجتماعی»، «اینترنت» و «تلفن همراه» سخن می‌گوید. به زعم او، تلاقی این سه انقلاب، جامعه را تغییر می‌دهد و بی‌شک جامعه‌ ایران هم تحت تأثیر این سه عامل قرار گرفته است، اما سنجش اینکه مشخصاً مرجعیت‌های فکری از بین رفته است پاسخ دقیق جامعه‌شناسانه‌اش نیازمند رصد کردن تغییرات در جامعه‌ ما است.
در سال‌های اخیر به طور متوالی وضعیت «سرمایه‌ اجتماعی» در ایران و به تبع آن میزان اعتمادی که در سطوح کلان، خرد و میانه وجود دارد، مورد سنجش قرار گرفته است. منظور از «اعتماد کلان» اعتماد به حکومت، منظور از «اعتماد میانی» اعتماد به نهادهای اجرایی، گروه‌ها و اصناف و منظور از «اعتماد خرد» هم اعتماد میان فردی است. آخرین کار ملی که در زمینه «اعتماد اجتماعی» انجام گرفته به سال ۱۳۹۴ بازمی‌گردد. در این پیمایش، سیزده گروه و صنف مورد سنجش قرار گرفته‌اند. بالاترین گروه‌هایی که مورد وثوق بودند و به نوعی مرجعیت بیشتری داشتند، نخست معلمان، دوم استادان دانشگاه و سوم پزشکان بودند و متقابلاً گروه‌هایی هم بودند که کمترین اعتماد به آنها وجود داشت مثل تولیدکنندگان خودرو و تولیدکنندگان مواد غذایی.
برای پاسخ دادن به پرسش شما نمی‌توان صرفاً بر این آمار تکیه کرد اما می‌توان این آمار را به مثابه علائم تغییرات یا رصد تغییرات در نظر گرفت و به آن یک نگاه جامعه‌شناسانه هم افزود. واقعیت این است که در جامعه‌ای که «نهادهای مدنی» ضعیف‌ باشند و جای آن را گروه‌های اجتماعی، اصناف یا سلبریتی‌ها بگیرند شاهد «تغییر مرجعیت‌های فکری» خواهیم بود؛ چراکه آنچه به مرجعیت فکری و اجتماعی ثبات و قوت می‌بخشد «نهادهای مدنی» است.

مقصود فراستخواه: گروه‌های مرجع فکری و اجتماعی، در واقع کنشگران اصیلی هستند که به «تولید معنا»، «تولید نقد» و «روشنگری اجتماعی» پرداخته و به جامعه حس تازه و آگاهی‌های نو به نو می‌دهند. مرجعیت‌های فکری و فرهنگی جامعه به این معنی که عرض کردم اگر بحث انگیز شوند الحق باید نگران بود چراکه این بدان معنا است که جامعه نمی‌تواند از سرمایه‌های فرهنگی و نمادین خود بخوبی استفاده کند.
«میدان اجتماعی» فقط با سرمایه‌های اقتصادی رونق نمی‌گیرد بلکه مبادلات و تعاملات مردم در جامعه، همان‌طور که جناب دکتر خانیکی بدرستی اشاره کردند، به سرمایه‌های اجتماعی همچون «اعتماد»، «همدلی»، «پیوند و مشارکت» هم نیازمند است.
من به دو نوع سرمایه «اقتصادی» و «اجتماعی»، دو دسته مهم دیگر؛ یعنی سرمایه‌های «فرهنگی» و «نمادین» را اضافه می‌کنم. مراجع فکری و اجتماعی به طور خودجوش از درون جامعه برمی‌خیزند و دولت‌ساخته و رسمی نیستند. اینان سرمایه‌های فرهنگی و نمادین جامعه و بخش مهمی از ظرفیت‌های سرزندگی حیات و جهان اجتماعی هستند. پس آنچه در این میان می‌تواند نگران‌کننده باشد این است که با کاهش نفوذ اخلاقی و معرفتی گروه‌های مرجع، در واقع فرآیند «اجتماعی شدنِ» نسل‌های جدید ما لطمه خواهد دید، چون بخشی از اجتماعی شدن کودکان، نوجوانان و جوانان ما (در ادامه خانواده و مدرسه و مانند آن) از طریق همین گروه‌های مرجع فکری و اجتماعی درون‌زای جامعه در حوزه عمومی صورت می‌گیرد و در نتیجه اگر این مرجعیت‌ فکری و اجتماعی پروبلماتیک شود، طبعاً اجتماعی شدن در جامعه‌ ما لطمه می‌بیند. یکی از پیامدهای این امر، لطمه دیدن «نظم اخلاقی» در جامعه است که اکنون به صورت آنومیک خود را نشان می‌دهد.

به نظر می‌رسد که نظم‌های هنجاری درون‌زا در جامعه ما تضعیف شده است. واقعیت این است که جامعه همیشه با قانون و مقررات رسمی اداره نمی‌شود. با کنترل و داغ و درفش نیز اصلاً به نظم پایداری نمی‌رسد. جامعه به نظم اخلاقی و هنجارینِ «درونْ‌جوش» و «درونْ‌مان» نیاز دارد. بخشی از منابع معرفتی، ارزشی و هنجارینِ این نظم اخلاقی جامعه را گروه‌های مرجعی که اشاره شد، تأمین می‌کنند. به بیان دیگر، شاید بتوان گفت یک بعد از مسائل ملی امروزی ایران این است که بخش‌هایی از گروه‌های اجتماعی بویژه نسل‌های جدید از «اِلیت فکری و اجتماعی» خود مأیوس و سرخورده شده‌اند. مسئولیتش نیز قبل از هرچیز با آنهایی است که حوزه عمومی این جامعه را محدود کرده‌اند و با کنترل جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات و تصاحب بر آن، عملاً مانع خلاقیت و تنوع نخبگان فکری و اجتماعی و کارایی آنان شده‌اند و در نتیجه، رابطه نسل‌های جدید را با مراجع فکری و اجتماعی از حالت طبیعی عرضه و تقاضا بیرون کرده‌اند.
همه این مشکلات صرفاً به حوزه حاکمیت مربوط می‌شود؟ پس مسئولیت اجتماعی نخبگان چه می‌شود؟

فراستخواه: خیر، آنچه عرض کردم اصلاً به معنای نفی مسئولیت از خود نخبگان نیست. چون طیفی از آنان نیز چه بسا نمی‌توانند نیازهای نوپدید و دگرگونی‌های سریع این دنیا و مقتضیات جهان اجتماعی و فرهنگی متحول ایران را خوب دریابند و گاهی از شتاب تحولات پس می‌افتند. در عین حال، موضوعی که شما عنوان می‌کنید در مقیاس جهانی هم مطرح است؛ یعنی روندهایی بر دنیای قدرت‌زده، تکنیک‌زده، مصرف‌زده و سرمایه‌زده ما غالب شده است که مرجعیت‌های فکری و اجتماعی اصیل را در سایه قرار می‌دهد. ستاره‌های ورزش و سینما و مانند آن، که البته در جای خود محترم و قابل درک هستند، بیش از متفکران و منتقدان اجتماعی محل توجه قرار می‌گیرند. اینها علت‌هایی چون «مک‌دونالدی شدن فرهنگ»، «کالایی شدن فرهنگ» و «کاپیتالیسم فرهنگی» دارد که سلبریتی‌ها را جایگزین مرجعیت‌های اصیل فکری و اجتماعی می‌کند.
از سوی دیگر، گرایش عجیبی در جامعه‌ ما در حال شکل‌گیری است و آن هم «فردگرایی خودمحور» است و علتش مشکلاتی است که در «سرمایه‌های اجتماعی» وجود دارد. وقتی مردم به «نهادهای اجتماعی» و به «کارایی سیستم‌ها» اعتماد ندارند طبعاً هرکس می‌کوشد تا گلیم خود را از آب بیرون بکشد و چندان به قاعده‌های نهادینه شده مطمئن نیست. از سوی دیگر، فرسایشی هم در حیات ذهنی جامعه به چشم می‌خورد، گویا ذهن فرسوده و خسته این دوران حوصله رجوع به یک حقیقت ندارد و بیشتر در پی «مصرف بازیگوشانه» است. در این وضعیت، رجوع به مراجع فکری و اجتماعی طبیعتاً معنای جدی خود را از دست می‌دهد. وانگهی به نظر می‌رسد شبحی از پوچ‌گرایی (نیهیلیسم) هم در جهان و هم در جامعه‌ ایران خود را نشان می‌دهد.
شاید مردم بویژه نسل‌های نوظهور اجتماعی ما احساس می‌کنند که مراجع فکری و اجتماعی موجود نفوذ و کارایی لازم را ندارند، به‌روز نیستند و از آهنگ متن جامعه عقب مانده‌اند؛ در نتیجه، نمی‌توانند جذابیت و گیرایی لازم را داشته باشند. به نظر می‌رسد که مردم این ناکارآمدی را احساس می‌کنند. این نگران‌کننده است چون ضعف در گروه‌های فکری و اجتماعی می‌تواند نشانه‌ای از گم‌شدن بنیان‌های معرفتی جامعه، همچون عدالت، فضیلت، حقیقت، سعادت و… باشد.

اگر قدری تلخ‌اندیشانه نگاه کنیم شاید به این نتیجه برسیم که جامعه ما «اقتضایی» شده است و به هر بادی این سو و آن سو می‌رود، اما من با این دید یکسویه منفی به موضوع نگاه نمی‌کنم. می‌توان از منظر دیگری هم ماجرا را دید؛ اینکه گویا مردم می‌خواهند از صفت «توده‌وارگی» و «صغارت فکری» بیرون بیایند و از دنباله‌روی از نخبگان خسته شده‌اند و در این فضا، کمرنگ شدن تأثیر مرجعیت‌های فکری را شاید بتوان نشانی از «بحران آگاهی» در جامعه دانست. البته این تنها بخشی از قضیه است و نمی‌توان در این خصوص، مبالغه کرد.
اگر مرجعیت‌های فکری-اجتماعی جایگاه گذشته خود را نزد مردم ندارد شاید به این دلیل باشد که امروزه تمرکز جامعه از روی یک فرد یا یک قشر برداشته شده و مردم از مرجع‌های متنوعی متأثر می‌شوند. آیا با این نظر موافق هستید؟

فراستخواه: واقعیت این است که ما امروز سطحی از تکثر در گروه‌های مرجع می‌بینیم؛ انواع دسته‌های روشنفکری، انواع نحله‌ها، این در حالی است که در گذشته در فضای فکری و فرهنگی جامعه، این مقدار تکثر نبود؛ مثلاً در دهه چهل و پنجاه، شریعتی، بازرگان، آل‌احمد و کانون نویسندگان و مانند آنان به هرحال محدود بودند. تکثر مثل امروز نبود، آن دوره ایدئولوژی‌ها متولد می‌شدند و مدت ها اذهان را تسخیر می‌کردند اما امروز ایدئولوژی‌ها نقد می‌شود. نه اینکه فکر کنیم ایدئولوژی به پایان رسیده است اما در واقع این پایان‌ها، بیان‌های اغراق‌آمیزی از یک واقعیت هستند و آن، این است که ایدئولوژی‌ها مثل گذشته نمی‌توانند برای جامعه معرفت‌های کاذب ایجاد کنند.
در پس این تشنج‌ها و تنش‌ها شاید جامعه در حال بزرگ شدن باشد. یک زمانی استاد و جزوه‌ استاد و گفتار او برای ما جنبه‌ کاریزمایی داشت و احساس می‌کردیم که حقیقت را از طریق گوش دادن به این درس می‌خواهیم به دست بیاوریم. امروز اما اینترنت، گوشی همراه و زمین و زمان پر از اطلاعات است در نتیجه سلام و صلوات، کف یا سوت زدن‌های قدیمی دیگر برای بخش‌هایی از گروه‌های جدید شهری و طبقات متوسط اجتماعی امروز موضوعیت خود را از دست داده است.

آیا می‌توان این تکثریافتگی مرجعیت‌های فکری- اجتماعی را به «رشدیافتگی جامعه» نسبت داد؟ مثلاً واکنش مردم در خصوص اتفاقات اخیری که برای «مائده هژبری» رخ داد و پیشی‌گرفتن مردم از روشنفکران در مواجهه با این اتفاق، آیا از شکل‌گیری «خردجمعی» در جامعه حکایت نمی‌کند؟

خانیکی: شاید اولین مسأله‌ای که بتوان روی آن توافق کرد، پیش از هر قضاوتی، مسأله‌ تغییر، شدت و دامنه‌ آن است. نخستین پیامد تغییر، پذیرش تفاوت و تکثر است که دکتر فراستخواه هم به آن اشاره کردند. بخشی از این تغییر گریزناپذیر است اما پرسشی که در این میان وجود دارد این است که ما این تغییر را چگونه دریافت کردیم؟ آیا بموقع دریافت کردیم یا دیرهنگام؟ آیا آن را فرصت دانستیم یا تهدید؟
آنچه امروزه در تبلیغات بازرگانی پیوسته تبلیغ می‌شود «زندگی در لحظه است!» همچنین اصطلاح just fun که بر fun دیدن امور تأکید دارد یا استفاده مکرر از واژه‌ «نسلی» در محاورات مثل نسل دهه شصت، هفتاد، هشتاد و… نشان می‌دهد که ما مرتب در حال تقسیم‌بندی هستیم و خود این تقسیم‌بندی‌ها نشان‌دهنده‌ شتاب تغییر است. اگر این تغییر شناخته شود، به‌دنبال آن تفاوت و تکثر می‌آید و مجدداً در پس آن ضرورت گفت‌وگو برای کم کردن این شکاف‌ها مطرح می‌شود، اما اگر تغییر به رسمیت شناخته نشود، درست مثل داستان همان دختر جوان، مائده هژبری، که در یک زمینه‌ متفاوتی از هنجارها و ارزش‌های جامعه‌ سنتی می‌زیست، این ناهمزبانی یا این تصادم و طرد نسلی به نتیجه‌ای سیاسی می‌انجامد که امثال مائده هژبری را در برابر فرهنگ و آموزش رسمی قرار می‌دهد، اما اگر آن تفاوت را به رسمیت بشناسیم، توانمندی‌هایی به جامعه بخشیده می‌شود که در گذشته وجود نداشته است؛ از جمله توانایی «مدارا و گفت‌وگو با یکدیگر».
تغییرات اجتماعی در ایران، دو سویه‌ مشخص دارد که تهدیدی برای زندگی جمعی و شکل‌گیری هر نوع خیر عمومی اعم از مذهب، ملیت، نیکوکاری و… است. یکی از آن دو ویژگی‌ که دکتر فراستخواه به آن اشاره کردند «فردیت خودخواهانه» است و دوم «اولویت یافتن ارزش‌های مادی بر ارزش‌های معنوی» است. به این معنا که نفع شخصی را در برابر نفع عمومی قرار دهیم. در این شرایط، مرجعیت‌ها هم دیگر از جنس مرجعیت‌های قبل نیستند، هرکسی می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری خود را صرفاً خواست و نفع خود بداند و این ساده‌ترین نتیجه‌ای که دارد، تضعیف ارتباطات اجتماعی یا فرآیند اجتماعی شدن است و جایگزین آن اعتماد سنتی، روابط و نهادهای پیچیده‌تر و جدیدتر است.

واقعیت این است که تغییرات در ایران نشان می‌دهد که بیشترین سطح «سرمایه‌ اجتماعی» در سطوح سنتی آن است؛ یعنی جامعه هرچه جوان‌تر، باسوادتر و مدرن‌تر می‌شود «سرمایه‌ اجتماعی» هم بیشتر کاهش پیدا می‌کند؛ از این رو نگرانی از اینجا شروع می‌شود. چون سمت و سوی جامعه به سمت جوان شدن، باسوادتر شدن و حرفه‌ای‌تر شدن است و طبیعتاً ما در این بخش با کاهش سرمایه‌ اجتماعی و اعتماد روبه‌رو می‌شویم.
چند روز پیش با دکتر تقی آزاد ارمکی در این باره صحبت کردیم که معتقد بودند «مرجعیت فکری و اجتماعی در جامعه نه از بین رفته و نه کمرنگ شده است بلکه تنها از گروه‌های مرکزی به گروه‌های حاشیه‌ای تغییر یافته است» آیا با این نظر موافق هستید؟

فراستخواه: با تغییر جامعه ایران و تحول محیط اجتماعی آن بتدریج، «گروه‌های مرجع سنتی» جای خود را به «گروه‌های مرجع جدید» می‌دهند و این یک سازوکار طبیعی و درون‌زا دارد که جامعه پوست می‌اندازد. متأسفانه حکومت به جای اینکه به مسائل زیرساختی جامعه، تمامیت ارضی و ظرفیت‌سازی توسعه جامعه بپردازد، در همه چیز دخالت می‌کند. از جمله گردش گروه‌های مرجع را دچار اختلال کرده است، در نتیجه گروه‌های مرجع سنتی همچنان می‌خواهند جا را برای گروه‌های مرجع جدید تنگ کنند و اتفاقاً بخشی از این گروه‌های مرجع سنتی هم در قالب ایدئولوژی رسمی حکومت عمل می‌کنند.
اما مشکل در این است که هیچ کجای دنیا مراجع حکومتی و رسمی نمی‌توانند همان نفوذ و حجیت را داشته باشند که گروه‌های مرجع مستقل فکری و اجتماعی دارند چرا که مرجعیت‌های رسمی معمولاً در سایه قدرت، پول و پروپاگاندا بر افکار عمومی تحمیل می‌شوند در حالی که گروه‌های مرجع فکری و اجتماعی اذهان و جان مردم را جذب می‌کنند؛ ولی ما اساساً اجازه ندادیم که گروه‌های مرجع فکری و اجتماعی جدید در پاسخ به نیازهای جدید، فعال شوند و آزادانه و با ابتکار عمل و تکثری که دارند درحوزه عمومی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.
چند دهه است که جامعه ما در یک محیط متحول قرار گرفته و بشدت در تمنا و در تقلای تغییر است و دنبال «گروه‌های مرجع جدید» متناسب با «نیازهای نوپدید» خود می‌گردد ولی ما تحول، گردش و جابه‌جایی گروه‌های مرجع را محدود کردیم و در نتیجه سبب شده است که جامعه از یک سلسله از مکانیسم‌های رشد بازمانده و دچار این وضعیت اختلال در مرجعیت‌های مستقل فکری و اجتماعی شود.

خانیکی: مرجعیت فکری، اجتماعی و سیاسی را نمی‌توان با مداخله و تبلیغات ایجاد کرد. بخصوص آنکه ویژگی این زمانه، «قدرت شبکه‌ای» و «انتخاب در شبکه‌ها» است که جای ارتباطات از بالا به پایین را گرفته است. به این اعتبار، می‌توان گفت به میزانی که آزادی انتخاب، تضارب آرا، امکان نشر و نمایش تمنیات و تمایلات متفاوت وجود داشته باشد، شهروندان و افراد جامعه خود مرجعیت‌های فکری را انتخاب می‌کنند.
یک جامعه‌ متکثر، متفاوت و متنوع، جامعه‌ای است که در آن بر اثر تغییرات، گروه‌های مرجع، متکثر، متفاوت و مختلف شکل می‌گیرد و اشکالی هم ندارد، حتی گاه مرجعیت‌های قدیم هم به جدید منتقل می‌شود. برای مثال، شریعتی از جمله افرادی است که در نسل ما مرجعیت فکری داشت اما با تغییراتی به گونه‌ای دیگر مجدداً در نسل‌های بعد دیده ‌شد. یعنی طرد نشد، هر چند که فهم نسل جدید از شریعتی با فهم دکتر فراستخواه یا من یا حداقل فهم نسل ما متفاوت است؛ اما به‌دلیل اینکه رسمی و تحمیلی نشد باز جای خود را نگه داشته است.
جامعه‌ متوازن می‌تواند مرجعیت ورزشی یا مرجعیت علمی، حتی «سرمایه‌های نمادین» و «سرمایه‌های نهادین» داشته باشند بدون اینکه جا را برای یکدیگر تنگ کنند. همانقدر یک قهرمان ورزشی اعتبار دارد که یک دانشمند یا مبارز سیاسی.
اما وقتی جامعه را دستکاری می‌کنیم افکار عمومی دستکاری می‌شود، اینجا است که مرجعیت‌های فکری و اجتماعی اثرگذاری خود را در جامعه‌ از دست می‌دهند و این پرسش مطرح می‌شود که چرا روشنفکران، نویسندگان و دانشمندان ما به اندازه سلبریتی‌ها دیده نمی‌شوند؟ بنابراین، نتیجه این دخالت در افکار عمومی چیزی جز نامتوازن شدن و بدقواره شدن جامعه نیست.

فراستخواه: این بدقوارگی از مداخلات حکومت و تمامیت خواهی آن ناشی شده است و مانع کثرت خلاق و گفت‌وگوها و تنوعات و ابتکارات مدنی و روشنفکری می‌شوند.
خانیکی: مهم‌ترین عامل بدقوارگی، مداخله است و نتیجه‌ مداخله این است که حتی امر تربیت که جان مایه‌ آن باید گفت‌وگو و به اصطلاح دیالوگ باشد به یک امر دستوری بدل می‌شود.
در این فضا وظیفه‌ روشنفکران چیست؟ و چطور می‌توانند نقش خود را بازتعریف کنند؟

خانیکی: اگر می‌خواهیم از تنگناها یا بحران‌ها بگذریم نیازمند فهم دو موضوع هستیم؛
۱. «اعتماد» ۲. «داشتن افق برای آینده». در این فضا، روشنفکران ما نمی‌توانند به زور خود را به گروه مرجع بدل کنند. آنان تنها می‌توانند مشارکت کرده و به‌عنوان یک طرف برابر برای گفت‌وگو با شهروندان وارد تعامل شده و تأثیرگذاری در این سطح داشته باشند؛ اینکه مرتب بگوییم روشنفکران را بزرگ شمارید، آنان بزرگ شمرده نمی‌شوند. به نظر من، با گفت‌وگوهای برابر و فهم این تغییرات و به رسمیت شناختن این تفاوت‌ها و تغییرات است که روشنفکران می‌توانند نقش‌آفرین باشند.

فراستخواه: بخش مهمی از نخبگان مستقل ایرانی خوشبختانه اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که از مطلق‌اندیشی‌ها بپرهیزند، با هم گفت‌وگوی خلاق داشته باشند، جزمیت‌های ایدئولوژیک و شبه ایدئولوژیک را کنار بگذارند، کثرت را بپذیرند، تغییرات زیر پوست جامعه را ببینند و جامعه ایران را به یک «ماشین سیاسی» تقلیل ندهند.
اکنون دوران سخنرانی‌ها و میتینگ‌ها گذشته است. به جای آن «هم‌اندیشی‌های جدی» در حلقه‌های کوچک اهمیت یافته است. اکنون نه تنها تقلید سنتی بلکه نخبه‌ پرستی جدید نیز بی‌اعتبار شده است. افکار عمومی به سمت آگاهی و بلوغ می‌رود. منابع اطلاعاتی متعدد به وجود آمده است. طیف‌هایی درخور توجه از این مردم دیگر نمی‌خواهند موج شوند و به ما سواری دهند. پس اگر به ما بی‌اعتنا شده‌اند باید در محدودیت کلیشه‌های روشنفکری خودمان تردید کنیم و به آنان آفرین بگوییم. آیینه افکار جامعه و نسل‌های نوظهور اگر عیب ما براستی می‌نماید، پس باید خود شِکنیم که آیینه شکستن خطا است.
درست است که محدودیت‌های رسمی بر روشنفکران حوزه عمومی بسیار بود اما این به معنای نقد نکردن خودمان نباید باشد. جامعه بر اثر مراوداتش با محیط متحول جهانی و شهری، در تکاپوی تغییر است ولی چه بسا ما هنوز در قالب‌های فکری چند دهه پیش خود محصور مانده‌ایم و متوقف شده‌ایم.
آیا گروه‌های مرجع جدید امروزی ایران، آیا ما نویسندگان و دانشگاهیان حوزه عمومی، واقعاً می‌توانیم پاسخگوی این تب و تاب در متن جامعه باشیم؟ متأسفانه پاسخم حداقل در حد خودم مثبت نیست و متأسفانه نمی‌توانم به این توجیه متوسل شوم که تنها حکومت مانع از این شده است. نه! درخود عملکرد فکری، در زبان ما و در طرح‌های اندیشه‌ای ما هنوز ضعف‌ها، نارسایی‌ها و خامی‌های بسیاری هست. پس الگوهای روشنفکری در ایران نیازمند «نقد درون‌ْمان» و بازاندیشی جدی است

🍃زنده|یکی از متهمان پرونده «خودروهای وارداتی» از ایران فرار کرد

$
0
0

 

 

یکی از متهمان پرونده «خودروهای وارداتی» از ایران فرار کرد

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، از فرار یکی از متهمان پرونده «خودروهای وارداتی» به خارج از  کشور خبر داده است.

گفته می‌شود که این متهم که یک زن است پیش از تشکیل پرونده قضائیه از ایران خارج شده است.

در رابطه با پرونده ثبت سفارش غیرقانونی خودرو از پنجشنبه هفته پیش تا یکشنبه این هفته (۲۲ ژوییه) در مجموع ۵ متهم دستگیر شده‌اند.

به گفته غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه دو نفر از این بازداشت‌شدگان مدیرکل سازمان توسعه تجارت و معاونش بوده‌اند.


احتمال بازگشت طیب‌نیا به کابینه


سلیمی نمین: مرتضوی از دانشگاه آزاد رشوه می‌گرفت

عباس سلیمی نمین، روزنامه‌نگار اصول‌گرا گفت:  سال ۸۴ نامه‎ای را به آقای‌هاشمی شاهرودی رئیس وقت قوه‎قضائیه نوشتم و گفتم که سعید مرتضوی از دانشگاه آزاد رشوه می‎گیرد و در برابر این رشوه خدمات ویژه‎ای به آنها می‌دهد. آقای شاهرودی جواب داد که بله ما تذکر داده‎ایم. یعنی چی؟ یعنی ما این را پذیرفته‌ایم.Risultati immagini per ‫مرتضوی‬‎
سلیمی نمین مدعی شد:من یک زمانی با فساد قوه ‏قضائیه مقابله کردم و جریان اصلاح‎طلب رویکرد خوبی نداشت. من با آقای مرتضوی در دوران دادستانی مقابله کردم و هزینه‏‌های زیادی دادم. از چندین دادگاه محکومیت‎های بالایی هم گرفتم چون می‎دانستم مرتضوی در دادستانی تهران حضور دارد و فسادی را دنبال می‎کند که برای کشور خطرناک است. هیچ کدام از روزنامه‎های اصولگرا و اصلاح‎طلب با من همراهی نکردند.
به گفته این عال سیاسی اصول‌گرا مرتضوی بدون اینکه به دانشگاه آزاد شهریه بدهد، ثبت نام کرد. در کلاس‎های دانشگاه هم شرکت نمی‎کرد. در دانشگاه آزاد هم استخدام شد که محل تأمل بود. فسادهای زیادی به نفع دانشگاه آزاد می‎کرد. چون دانشگاه آزاد با آقای‌هاشمی ارتباط داشت یک اصلاح‎طلب هم به میدان نیامد./انتخاب


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

پاسخ تند وزارت امور خارجه ایران به آمریکا

$
0
0

زیتون– محمدجواد ظریف٬ وزیر امور خارجه ایران٬ در واکنش به توئیت رییس جمهور آمریکا نوشت که مقامات جمهوری اسلامی از این سخنان «شگفت زده» نشدند و در ۴۰ سال گذشته نیز این سخنان را « شاید با ادبیاتی متمدن تر» شنیده اند.

وزیر امور خارجه ایران در توئیتر خود نوشت:«ما شگفت زده نشدیم، جهان همین چند ماه پیش شاهد سخنان تندتر از این بود. ما ایرانیان ۴۰ سال است این سخنان را شنیده‌ایم، شاید با لحن متمدنانه تری. ما هزاران سال است که هستیم و شاهد سقوط امپراتوری‌های از جمله امپراطوری خودمان که بیشتر از عمر بعضی کشورها عمر کرد، بوده‌ایم. مراقب باش.»

رییس جمهوری آمریکا روز گذشته توییت کرده بود: «به رییس‌ جمهوری ایران روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن یا مستوجب عواقبی خواهی شد که در طول تاریخ تا کنون کم‌تر کسی با آن روبه‌رو شده‌است. ما دیگر کشوری نیستیم که حرف‌های دیوانه‌وار تو در مورد خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مراقب باش.»

صبح روز گذشته نیز سخنگوی وزارت خارجه ایران توییت دونالد ترامپ را « اشتباهی دیگر » از سوی رئیس جمهور آمریکا خواند و گفت که « وی باید در استفاده از مشاوران خود تجدید نظر کند.»

بهرام قاسمی از رییس جمهور آمریکا خواسته بود که در مواجهه با ایران به گفته او، «درشت گویی» نکند و افزود که «ملت ایران پاسخ درشت گویی را به خوبی خواهد داد.»

سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید، اما اعلام کرد که اظهارات حسن روحانی، باعث واکنش رییس جمهوری آمریکا، شده است.

سندرز همچنین گفته است، آن که اقدام تحریک آمیزی انجام داده است، کسی جز ایران نیست.

۳۱ تیرماه حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ امروز آمریکا را تهدید کرد که «تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست.»

رییس جمهوری در دیدار با سفرا و دیپلمات‌های ایران در همین زمینه گفت: « آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکن، پشیمان‌کننده است.»

حسن روحانی٬ رییس‌ جمهوری٬ ۱۲ تیرماه نیز با اشاره به سخنان مقام‌های آمریکایی در مورد تلاش برای قطع صادرات نفت ایران، گفته «اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود.»

 

 

طرح اصلاح ممنوعیت اشتغال بازنشستگان تصویب شد

$
0
0

زیتون– امروز مجلس طرح اصلاح قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان در دستگاه‌های اجرایی را تصویب کرد.
این طرح صبح سه‌شنبه در نشست علنی مجلس با ۱۹۴ رای موافق و ۳۶ رای مخالف به تصویب رسید.

قانون «ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان» برای اولین بار در جلسه علنی ۲۰اردیبهشت ۱۳۹۵ مجلس شورای اسلامی تصویب و در  ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵به تأیید شورای نگهبان رسید. قانونی که تلاش می‌کرد راه را برای اشتغال جوانان هموار کند اما با تبصره‌هایی که داشت نتوانست در عمل، آنطور که باید تاثیر گذار باشد. تعدادی از  استثناهای این قانون،باعث شده است تا این قانون در عمل،کارایی لازم را نداشته و با  تبدیل شدن این استثناها به  قانون و تفسیر مجدد آن راه  برای ابقای بسیاری از بازنشستگان در پست‌های مدیریتی نیز  هموار شود.

بر اساس  برخی از تفسیرهای تبصره ۱ قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان از سوی مجلس شورای اسلامی «مقامات مذکور در ماده (۷۱) قانون مدیریت خدمات کشوری» شامل رؤسای سه قوه، معاون اول رئیس‌جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضا شورای نگهبان، وزراء ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونین رئیس‌جمهور، استانداران و سفرا و معاونین وزراء می‌توانستند بعد از بازنشستگی در جایگاه خود ابقا شوند.

در طرح اصلاح شده امروز نیز بکارگیری بازنشستگان نیروهای مسلح، افرادی که مجوز خاص از آیت‌الله خامنه‌ای دارند، روسای سه قوه و شماری از مقامات ارشد دولت و مجلس و شورای نگهبان از این قانون مستثنی هستند. این قانون شامل شماری از جانبازان، اسرای جنگ و فرزندان کشته شدگان در جنگ نمی‌شود.

هدف از اصلاح این قانون ایجاد امکانات برای به‌کارگیری نسل‌های جوانتر در نهادهای اجرایی اعلام شده‌است؛ ولی شماری از مخالفان آن می‌گویند هیچ تضمینی برای به‌کارگیری جوانان در نهادهای اجرایی نیست.


فرار یکی از متهمان پرونده خودروهای وارداتی

$
0
0

زیتون– عباس جعفری دولت‌آبادی٬ دادستان عمومی و انقلاب تهران٬ خبر فرار یکی از «متهمان پرونده خودروهای وارداتی» از ایران را تایید کرد.

دادستان تهران افزود که فرشته تنگستانی قبل از آغاز تحقیقات از کشور خارج شده اما زن دیگری که در ثبت سفارش سمت داشت هم‌اکنون در بازداشت است.

روز گذشته غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ معاون اول قوه قضاییه٬ خبر داد که پنچ تن از مدیران متخلف وزارت صنعت در پرونده ثبت سفارش خودرو بازداشت شدند.

معاون رییس قوه قضاییه توضیح داد که در پرونده «ثبت سفارش به ویژه خودرو» تاکنون ۵ نفر از مدیر و احیانا همکاران فعلی و چند ماه قبل وزارت صنعت، معدن و تجارت دستگیر شدند که چهار نفر در بازداشت هستند.

بنابر اعلام دادستانی تهران، با استناد به آمار گمرک تخلف در واردات خودروهای خارجی محدود به تهران نبوده و در استان‌های دیگری نظیر بوشهر، البرز، بندرعباس، خوزستان و قم هم انجام شده.

به گفته دولت آبادی دادستانی به جعل ثبت سفارش‌ها اعتقاد دارد.

همزمان محمد شریعتمداری، وزیر صنعت امروز (سه‌شنبه دوم مرداد ماه) با حضور در یک برنامه تلویزیونی لیست شرکت‌های متخلف در ثبت سفارش خودرو را منتشر کرد.

حسن روحانی ۲۳ تیر، با اشاره به وقوع احتمالی «یک فساد هماهنگ» در جریان واردات و فروش خودروهای خارجی، از رئیس قوه قضائیه خواست تا «خارج از نوبت به پرونده تخلف رسیدگی شود، مجرمان و متخلفان به مجازات قانونی برسند و اموال و سودهای کلان نامشروع به بیت‌المال بازگردد.»

او نوشته بود که طبق گزارش وزارت صنعت، معدن وتجارت برخی ازکارکنان این وزارتخانه تعدادی از واردکنندگان خودرو و چند نفر از کارشناسان شرکت رایانه‌ای طرف قرارداد برای پشتیبانی از سامانه ثبت سفارش در این تخلفات دخیل بوده‌اند.

سازمان تعزیرات حکومتی پیشتر با اعلام این موضوع که در پرونده واردات غیرقانونی خودرو، وقوع «جرم سازمان‌یافته محرز شده است» گفته بود که این پرونده به دادسرای انقلاب تهران ارجاع شده است.

طبق گزارش‌ها، از تاریخ ۲۸ تیرماه تا نهم دی‌ ماه سال ۱۳۹۶ در حالی که سایت ثبت سفارش واردات خودرو وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت مسدود بود، ۶۴۸۱ سفارش خودروی گران قیمت در این سایت ثبت شد.

رییس بازرسی کل کشور روز هشتم تیرماه سال جاری اعلام کرد که ثبت غیرقانونی این خودروها به خاطر هک شدن سایت ثبت سفارش صورت گرفته است.

پس از آن، وزارت صنعت، ‌معدن و تجارت هک شدن این سایت را تکذیب، ولی وقوع تخلف در واردات هزاران خودرو را تایید کرد.

در همین حال، به گزارش خبرگزاری‌های فارس و مهر، محمد شریعتمداری در نامه خود به حسن روحانی «تدبیر و قاطعیت» او در برخورد با پرونده تخلف در واردات خودروهای خارجی و دستور آغاز مبارزه با فساد از دولت را ستود.

او با اشاره به گزارش ۲۰ صفحه ای‌ خود در شفاف‌سازی این تخلف اضافه کرد که تخلف مورد نظر «در نیمه اول سال ۹۶ و قبل از آغاز دولت دوازدهم آغاز شده بود.»

واکنش شورای امنیت به تنش میان تهران و واشنگتن

$
0
0

زیتون– اولف اسگوک٬ نماینده سوئد در سازمان ملل و رییس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل٬ از روسای‌جمهور آمریکا و ایران خواست از تنش لفظی رسانه‌ای خودداری کنند.
طی روزهای گذشته تنش لفظی بین ایران و آمریکا بالا رفته است.

روز یکشنبه حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ آمریکا را تهدید کرد که «تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست.»

رییس جمهوری در دیدار با سفرا و دیپلمات‌های ایران در همین زمینه گفت: « آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکن، پشیمان‌کننده است.»

حسن روحانی در ادامه افزود که که آمریکایی‌ها باید خوب بفهمند که «صلح با ایران مادر صلح‌ها» و «جنگ با ایران مادر جنگ‌هاست.»

دونالد ترامپ٬ رییس جمهوری آمریکا در پاسخ روز بعد توییت کرد: «به رییس‌ جمهوری ایران روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن یا مستوجب عواقبی خواهی شد که در طول تاریخ تا کنون کم‌تر کسی با آن روبه‌رو شده‌است. ما دیگر کشوری نیستیم که حرف‌های دیوانه‌وار تو در مورد خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مراقب باش.»

اولف اسگوک رییس شورای امنیت سازمان ملل در همین رابطه از دونالد ترامپ و حسن روحانی خواست تا از تبادل اتهام‌های لفظی علیه یکدیگر خودداری کنند و به تنش‌ها در منطقه دامن نزنند.

اسکوگ خطاب به روحانی و ترامپ، گفت: «از تبادل تنش‌های رسانه‌ای دوری کنند؛ منطقه نیازمند کاهش تنش است نه افزایش آن». اسکوگ در پاسخ به پرسشی در همین زمینه به خبرنگاران گفت: «تبادل اتهام‌ها از طریق رسانه‌ای بین روسای‌جمهور ایران و آمریکا نگران‌کننده است». به گفته رئیس شورای امنیت، در جلسه امروز این شورا درباره موضوع تنش میان واشنگتن و تهران بحث خواهد شد.

سرلشکر باقری: آمریکا با دم شیر بازی نکند

$
0
0

زیتون- محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح٬ پس از رییس جمهوری مقام‌های آمریکا را تهدید کرد که «با دم شیر بازی» نکنند.

خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران٬ خبر داد که محمد باقری ضمن با انتشار بیانیه‌ای تاکید کرد که «دشمنان به ویژه آمریکا که مراکز استقرار و منافع او در دسترس قدرت آشکار و پنهان دفاعی جمهوری اسلامی ایران است با دم شیر بازی نکنند که با پاسخ غیرقابل تصور و در سطح بسیار وسیع در منطقه و جهان مواجه خواهند شد.»

رییس ستاد کل نیروهای مسلح از موضع‌گیری حسن روحانی در قبال ترامپ تقدیر کرد و از آمادگی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برای مقابله «هرگونه تهدید و در هر سطحی» خبر داد.

رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران گفت این تصور آمریکا «که بدون تحمل هزینه بر ملت ایران فشار بیاورد» غلط است و ایران را «قدرت مسلط در خلیج فارس و تنگه هرمز» توصیف کرد.

پیشتر حسن روحانی٬ رییس جمهوری٬ آمریکا را تهدید کرد که «تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست.»

رییس جمهوری در دیدار با سفرا و دیپلمات‌های ایران در همین زمینه گفت: « آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکن، پشیمان‌کننده است.»

حسن روحانی در ادامه افزود که که آمریکایی‌ها باید خوب بفهمند که «صلح با ایران مادر صلح‌ها» و «جنگ با ایران مادر جنگ‌هاست.»

در مقابل مایک پنس، معاون رییس‌جمهوری آمریکا٬ طی یک سخنرانی تاکید کرد که آمریکا دیگر «خشونت و ترور» از سوی ایران را تحمل نمی‌کند.

مایک پنس گفت: «در حالی که مردم ایران در خیابان‌ها مقاومت می‌کنند، در برابر دیکتاتورهایشان در تهران ایستادگی می‌کنند، رئیس جمهور ما به ایران هشدار داد. او توافق هسته‌ای با ایران را لغو کرد و همان‌طور که دیشب هم بار دیگر تصریح کرد، ما دیگر اشاعه خشونت و ترور توسط ایران در سطح جهان را تحمل نخواهیم کرد و دیگر تهدیدها علیه ایالات متحده آمریکا را برنمی‌تابیم.»

اشاره پنس به توئیتی است که شب پیش از آن دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا خطاب به همتای ایرانی خود، حسن روحانی، کرده بود.

رییس جمهوری آمریکا در واکنش توییت کرد: «به رییس‌ جمهوری ایران روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن یا مستوجب عواقبی خواهی شد که در طول تاریخ تا کنون کم‌تر کسی با آن روبه‌رو شده‌است. ما دیگر کشوری نیستیم که حرف‌های دیوانه‌وار تو در مورد خشونت و مرگ را تحمل کنیم. مراقب باش.»

با این حال صبح امروز اولف اسگوک٬ نماینده سوئد در سازمان ملل و رییس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل٬ از روسای‌جمهور آمریکا و ایران خواست از تنش لفظی رسانه‌ای خودداری کنند.
طی روزهای گذشته تنش لفظی بین ایران و آمریکا بالا رفته است.

دستگیری ۶ زن در دزفول به دلیل برداشتن روسری

$
0
0

زیتون– شش زن در دزفول با اتهام برداشت روسری در مکان‌ عمومی دستگیر شدند.

حسن دزفولی٬ مسئول ستاد امربه معروف و نهی از منکر دزفول٬ ضمن تایید این خبر افزود: «۶ نفر از زنانی که در مناطق تفریحی این شهرستان اقدام به کشف حجاب و انتشار تصاویر در فضای مجازی کرده بودند دستگیر شدند.»

به گفته حسن دزفولی٬ طی روزهای گذشته چند زن در یک مکان تفریحی «اقدام به کشف حجاب» و «رفتارهای خارج از شئونات اسلامی» کردند.

مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر این شهر در ادامه افزود: «در این خصوص چهار نفر از عوامل کشف حجاب چند شب پیش شناسایی و دستگیر شده و با پیگیری و اشراف اطلاعاتی بامداد امروز نیز ۲ نفر دیگر در اقدام مشترک بسیج و پلیس امنیت اخلاقی شناسایی و دستگیر شدند.»

از دی ماه سال گذشته برخی از زنان و مردان ایرانی در اعتراض به حجاب اجباری در مکان‌های عمومی اقدام به کشف حجاب کردند.

ویدا موحد٬ اولین زنی که به نام «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، زن جوانی بود که در ششم دی‌ ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب و وصال تهران روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. بر اساس اخبار منتشرشده، پلیس ایران وی را دستگیر کرده است. نسرین ستوده در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۶ از آزادی وی خبر داد. او در فیسبوک خود اعلام کرد که ویدا موحدی در هفتم بهمن ماه آزاد شده است.

یک ماه بعد دومین زن ایرانی در خیابان انقلاب با درآوردن روسری به «حجاب اجباری» اعتراض کرد.

عکس این زن در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد. نسرین ستوده٬ وکیل دادگستری٬ در گفت‌وگویی با رادیو فردا نام این زن را نرگس حسینی اعلام کرد و گفت پس از بازداشت «قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی» صادر شده است.

پس از آن نیز ده‌ها زن و مرد جوان در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر از جمله اصفهان و شیراز دست به عمل مشابه زدند.

تا کنون برخی از این زنان به حبس‌های طولانی مدت محکوم شده‌اند.

🍃زنده| متهم پرونده ثامن‌الحجج: ما را مکلف کردند ۲۳ تعاونی ورشکسته را در موسسه ادغام کنیم

$
0
0

 

 متهم پرونده ثامن‌الحجج: ما را مکلف کردند ۲۳ تعاونی ورشکسته را در موسسه ادغام کنیم


حکم یک‌ قاضی در نیویورک برای بازگشت یک نقش برجسته یک سرباز هخامنشی به ایران

یک‌ قاضی دادگاه عالی نیویورک روز دوشنبه دوم مرداد حکم داد که یک نقش برجسته که تصویر یک سرباز هخامنشی را داشت به ایران بازگردانده شود.Risultati immagini per ‫یک‌ قاضی دادگاه عالی نیویورک روز دوشنبه دوم مرداد حکم داد که یک نقش برجسته که تصویر یک سرباز هخامنشی را داشت به ایران بازگردانده شود.‬‎

به گزارش نیویورک تایمز، این نقش برجسته سنگی که قدمت آن به حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح می رسد، در ماه اکتبر سال گذشته توسط ماموران دفتر دادستانی منهتن، نیویورک از یک نمایشگاه آثار هنری به نام «پارک اموری اوینو» توقیف شد. این نمایشگاه آثار هنری قصد داشت در حراج این اثر دوره هخامنشی را به قیمت یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار بفروشد.

طبق این گزارش،محققان گفته اند این اثر دوره هخامنشی که در سال ۱۹۳۶ به طور غیرقانونی از ایران خارج شده است، در سال ۲۰۱۱ از موزه هنرهای زیبا شهر مونتریال در کانادا دزدیده شد./رادیو فردا


نوبخت: روحانی با استعفای من موافقت نکرد

محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور ایران و رئیس سازمان برنامه و بودجه می گوید استعفای خود را تقدیم حسن روحانی رئیس جمهور کرده است اما او با این استعفا موافقت نکرده است.


واکنش بازار به تغییر رییس کل بانک مرکزی منجر به ریزش دلار و سکه در ساعات ابتدایی امروز شد:

دلار ۹۱۵۰ تومان

سکه ۳.۳۷۵.۰۰۰ تومان /اقتصادآنلاین



نوبخت: از همه مسئولیت‌هایم در دولت کناره‌گیری کردم

به گزارش فارس محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت صبح امروز در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران پیرامون تغییر در سازمان برنامه و بودجه گفت: ترجیح دادم برای اصلاح کابینه شخصا از همه مسولیت‌های دولت کناره‌گیری کنم.

Risultati immagini per ‫نوبخت‬‎

وی ادامه داد: بیش از هر چیز به فکر کشور باشیم، لحظه‌شماری می‌کنم به دانشگاه برگردم، وابستگی در حضور در دولت ندارم.

نوبخت همچنین گفت: البته آقای رئیس جمهور همیشه به بنده لطف و محبت دارند.



رییس بانک مرکزی ایران تغییر کرد

هیات دولت در ایران در جلسه امروز خود به تغییر رئیس کل بانک مرکزی رای داد.

Risultati immagini per ‫عبدالناصر همتی‬‎

بر اساس نظر این هیات به ریاست رییس‌جمهوری ، عبدالناصر همتی جانشین ولی الله سیف در بانک مرکزی شد.

حسن روحانی  همتی را « فردی تحصیل‌کرده، آگاه و دارای تجربیات ارزنده در بانک و بیمه، با نشاط، فعال و دارای روحیه، قوی و خوب و دارای توان» معرفی کرده است.

در طی ۵ سال گذشته ولی الله سیف ریاست  بانک مرکزیرا بر عهده داشت.

عبدالناصر همتی ۶۱ سال سن دارد و تا تیر (یعنی ماه گذشته) رئیس کل بیمه مرکزی ایران بود اما پس از آن یعنی کمتر از چهار هفته اخیر به سمت سفیر ایران در چین منصوب شده بود .

پیش از این نیز در زمانی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، آقای همتی به مدت پنج سال عضو کمیته اقتصادی این شورا بوده است.


 


خبرهای روز گذشته را از اینجا بخوانید

Viewing all 6930 articles
Browse latest View live